اخبار سریش آباد
1⃣ #جوالدوز ✅کسی که برای حل مشکلات دیگران به آنها پول قرض می دهد یا ضامن وام آنها می شود و به دروغ
2⃣ #جوالدوز
✅زمانی برای #تفکر بگذارید
منبع قدرت است.
✅زمانی برای #مطالعه بگذارید
منبع خردمندی است.
✅زمانی برای #تفریح بگذارید
راز جوان ماندن است
✅زمانی برای #سکوت بگذارید
فرصتی برای دیدن خداست
✅زمانی برای #آگاهی بگذارید
فرصتی برای کمک به دیگران است
✅زمانی برای #عشق ورزیدن بگذارید
بزرگ ترین هدیه است.
✅زمانی برای #خندیدن بگذارید
موسیقی روح است
✅زمانی برای #دوستی بگذارید
جاده ای برای رسیدن به خوشحالی است.
✅زمانی برای #رویاپردازی بگذارید
آینده از آن ساخته می شود.
✅زمانی برای #دعا بگذارید
بزرگ ترین قدرت بر روی زمین است.
@akhbareserishabad
اخبار سریش آباد
#خاطرات دانش آموز #قرآنی شهید محمد جعفر حیدری 👇👇👇👇 🔸قسمت اول🔸 🌹اهل #قرآن بود و در مراسم مدرسه قرآ
#خاطرات دانش آموز #قرآنی بسیجی شهید محمد جعفر حیدری
👇👇👇👇
🔸قسمت دوم🔸
🌸پایان🌸
🌹شبی محمدجعفر موضوع رفتنش به جبهه را مطرح کرد. من و پدرش مخالفت کردیم، چون سن و سالی نداشت و برادرانش هم در جبهه بودند. تا نیمه های شب با پدرش گفتگو نمو کرد و از جبهه و #تکلیف همگانی صحبت کرد. فردا اول صبح پدرش گفت:(به محمد جعفر بگو وسایلش را آماده کند و راهی جبهه شود).
🌹برادرم عاشق وصال معشوق بود این بی قراری و ناآرامی قبل از شهادت در حضور او بعینه مشاهده می شد.سه روز قبل از شهادت نزد من آمد و ضمن خداحافظی گفت:(خواهر من راهم را یافته ام و در این راه قدم بر می دارم ، بعد از شهادت من پیش #نامحرمان گریه نکنی و به سر و صورت خود نزنی، #آرام باش به خدا توکل کن).
🌹 همرزم جعفر می گوید:
جعفر علاقه خاصی به #قرآن داشت و من که در گردان ادوات خدمت میکردم و در عملیات ها وقتی گردان وارد عمل می شد و هواپیماهای عراقی می آمدند تا ادوات را خاموش کنند، من معمولاً آیه{{ وجعلنا من بین ایدیهم سدا و من خلفهم سداََ}} را می خواندم.
🌹وقتی در مجلس ختم جعفر #قرآن را برداشتم اولین آیه ای که به چشمم خورد آیه شریفه مزبور بود و این امر برای من بسیار جالب بود و همواره در ذهنم مانده است. در صالح آباد بودیم و اکثر بچه ها عازم خط مقدم بودند. من همراه شهید علی اکبر اسفندیاری بودم که شهید جعفر حیدری آمد و گفت:( علی آقا مرا هم به منطقه ببرید )شهید اسفندیاری گفت:( تو لازمه با ما بیایی؟) در این موقع شهید حیدری شروع به به #گریه کرد، من خیلی ناراحت شدم و گفتم:(جعفر چرا #گریه می کنی؟) این گریه شهید گریه #عشق بود این اشک ناشی از #علاقه وافر به عملیات و #شهادت بود که او را به مقصودش رسانید.
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🌹در این حال متوجه شدم که شهید اسفندیاری به چهره شهید حیدری خیره شد و می خندد از این حالت شهید حیدری خوشش آمده بود تا اینکه من به شهید اسفندیاری گفتم:( جوابی به این بنده خدا بده تا #آرام بگیرد ) شهید اسفندیاری با همان #لبخند زیبا به او گفت تو هم با ما بیا.
🌹همرزم دیگر جعفر روایت می کند:
در صالح آباد #مهران قبل از عملیات کربلای یک شهید محمد جعفر، با #ناراحتی خاصی به شهید علی اسفندیاری گفت علی آقا چرا ما را هم به خط مقدم نمی برند؟ شهید اسفندیاری ، با #آرامش و لبخندی زیبا گفت: (صبر کن، با هم می رویم) و آن دو رفتند و با هم به عالم باقی شتافتند.
✨#شادی_روحش_صلوات✨
✵اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد✵
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸
@akhbareserishabad
اخبار سریش آباد
#وصیت_نامه فرازی از وصیت نامه ی شهید اسماعیل مومنی👇 (در همه ی امور پشتیبان امام عزیز و #ولایت_فقیه
#شعر
💐شعری در وصف شهید اسماعیل مومنی:
👇👇👇👇👇👇👇
تقدیم به برادر شهیدم ، همان بزرگمردی که اگر چیزی دارم ، همه و همه به واسطه ی حرمت و فضیلت اوست.
از #نجابت_ها خبر آورده اسماعیلِ من
سینه ای آئینه تر آورده اسماعیلِ من
رفته تا آنسوترین اقلیمِ سبزِ خاطرم
خاطراتی از سحر آورده اسماعیلِ من
زندگانی کرده با پروانگی در کلبه ای
با خودش چندین اثر آورده اسماعیلِ من
#مادرش می گفت با حالی سراسر تازگی
غصّه هایم را به سر آورده اسماعیلِ من
دستِ محزونِ پدر را روی چشمش می گذاشت
#عشق از نوعِ پدر آورده اسماعیلِ من
در فریبستانِ ظاهر ، در وسیعی از سقوط
پل برای رهگذر آورده اسماعیلِ من
در #وصیتنامه_اش ، دارد پیامی می دهد
اسم از مین و خطر آورده اسماعیلِ من
تا تمامِ #عاشقی ، بی شبهه ای ثابت شود
پیکری بی بال و پر آورده اسماعیلِ من
در درونِ #کوله_پشتی ، از دلِ خمپاره ها
چون کبوترها نظر آورده اسماعیلِ من
رفت خرّمشهر تا زیبای زیباتر شود
تازه ، زخمی از سفر آورده اسماعیلِ من
در تب و تابِ #عروسی ، جز زیارت را ندید
از #زیارت یک سپر آورده اسماعیلِ من
پرتلاطم ، موج پرور ، باز #سازش_ناپذیر
یادگاری از خزر آورده اسماعیلِ من
از #رشادتگاه دیواندره ، مهرِ شصت و چار
بی کفن ، شهد و شکر آورده اسماعیلِ من
حرمتی بی شک مداوم ، اشتیاقی پایدار
بهرِ میلیون ها نفر آورده اسماعیلِ من
زخم را در زیرِ #عشقی ساده پنهان کرده است
از #نجابت_ها خبر آورده اسماعیلِ من
مخلص و ارادتمند شهداء :
کربلایی حجت الله مؤمنی
🇮🇷روحش شاد الفاتحه مع الصلوات🇮🇷
@akhbareserishabad
راهیست راهِ #عشـق
ڪہ هیچش ڪناره نیست ؛
آنجا جز آنکه جان بسپارند
چاره نیست💔
سمت راست: سردار رزمی کار شهید محمد قنبری
سمت چپ: سردار باستانی کار جانباز حاج محمد طالبی
زمستان ۱۳۶۱، جبهه ی روح الله(قصر شیرین)
#عکس
@akhbareserishabad
اخبار سریش آباد
✊او ایستاد پای امام زمان خویش 💐 ۲۴ بهمن سالگرد آسمانی شدن سردار رزمی کار شهید محمد جواد دده جانی گ
👇#وصیت_نامه سردار بی سر شهید محمد جواد دده جانی👇
❤️[[خداوندا خودت شاهد باش که بنده با قلبی آکنده از #عشق به شهادت در این دل شب با تو #پیمان می بندم و از تو می خواهم مرا صدها بار در راهت بمیرانی و دوباره زنده گردانی تا در طریق تو قطعه قطعه شوم و به شهادت برسم.
❤️خداوندا حديث آرزومندم، نمی دانم چه بنویسم
به سرعت می تپد قلبم، برای دادن این جان در راه تو
❤️خداوندا من بنده حقیر تو هستم و از بارگاه باعزت تو ، در این شب عید عزیز #قربان عاجزانه خواستارم که به رهبر مان #طول_عمر عنایت فرما۔ پرچم اسلام را افراشته دار، سربازان اسلام را یاری ده و دشمنان اسلام و منافقین را اگر قابل هدایتند، #هدایت و اگر قابل هدایت نیستند #سرنگون و نابودشان بگردان. #درود بر خمینی نور چشم من و #مرگ بر دشمنانش]].
📚منبع: کتاب عاشورائیان
@akhbareserishabad
صبح بهار است و دوباره زایش زندگی است
نفس پی آغوش گل باتمنا به دریوزگی است
می گیرد کاسه ی خواهش به دست نفس
این تمنا،گریه بر عشق است و عین بندگی است
پای کوبان می آید نسیم به پیغام مهر با نقش بهار
این پیام عاشقی عین زندگی دور باد افسردگی است
در هیاهوی داغ و دشت پر ز غوغای بهار
لب فرو بستن بی احساس در بستن عین مردگی است
عشق را پایان و انتهایی نیست و دریایی بی ساحل است
عشق ماندگار بر جسته فرهاد بر بیستون و اسطورگی است
زنده بادا عشق ، پرده بردار نفس حبس بر سینه
آباد و آزاد عشق ، که فرجامش نه مردگی ،زندگی است
#عشق و بندگی
#سروده معلم گرانقدر شهرمان جناب آقای رضا قمریان
#شعر #شاعر
@akhbareserishabad
🌷چه زيبا از #قفس پرواز كردند
🌷مقام #عشق را احراز كردند
🌷#دوا كردند درد خود پسندى
🌷خدا داند همه #اعجاز كردند
🌹 ۵ مرداد سالگرد آسمانی شدن شهیدان محمد رضا قمریان، حمید رضا معظمی و محمد شیخ جعفری گرامی باد.
🥀شهید محمد رضا قمریان دانشجوی رشته پزشکی مشهد در ۵ مرداد ۱۳۶۷ در شلمچه
🥀دانش آموز شهید محمد شیخ جعفری در ۵ مرداد ۱۳۶۷ در رودخانه بهمن شیر آبادان
🥀دانش آموز شهید حمید رضا معظمی در ۵ مرداد ۱۳۶۴ در شلمچه
🕊یاد شهدا با ذکر #صلوات
@shohadayeserishabad