هدایت شده از المدرس الافضل
#کفایه_أمارات_۴۱؛.mp3
9.31M
#کفایه_مباحث_أمارات_۴۱؛
#و_لا_یخفی_ص_۷۲؛
✅ اشکال چهارم به مفهوم داشتن آیه نبأ:ماهیت اشکال چهارم به همان اشکال سوم بر می گردد و همان سه جوابی که به اشکال سوم داده شد به اشکال چهارم هم داده می شود.
✅ مثال:روی الشیخ الطوسی عن الشیخ المفید عن الصفار عن الإمام (ع) أنه قال:یجب صلاه الجمعه.
✅ اشکال چهارم:با اجرای (صدق العادل) درباره شیخ مفید، ثابت می شود که صفار عادلی هم وجود دارد که باید درباره وی هم (صدق العادل) را جاری کنیم، یعنی با همان حکم تعبدی (صدق العادل) که درباره شیخ مفید جاری شد، ثابت می شود که باید حکم تعبدی (صدق العادل) را درباره جناب صفار هم جاری کنیم و این باعث دور یا تولد موضوع از حکم می شود.
💠 جواب از اشکال چهارم:از آنجا که نتیجه خبر صفار یک حکم شرعی (وجوب جمعه) می باشد، پس اجرای (صدق العادل) درباره وی ایراد ندارد همانطور که اجرای (صدق العادل) درباره موضوعات دیگر ایراد ندارد، به عبارت دیگر وقتی که شیخ مفید (عدل) از صفار (عدل دیگر) خبر می دهد، می توان (صدق العادل) را درباره هر دو نفر اجرا کرد و هیچ ایرادی ندارد، زیرا:
1⃣ قضیه (صدق العادل) یک قضیه طبیعیه است و درباره همه افرادی که عادل باشند جاری می شود، اعم از اینکه خبر با واسطه باشد یا خبر بی واسطه باشد.
2⃣ اگر هم لفظ قضیه (صدق العادل) شامل خبرهای با واسطه نشود، ولی ملاک آن شامل خبرهای با واسطه می شود؛ و ملاک آم همان ملکه تقوا و عدالت شخص عادل است که در همه جا همراه عادل می باشد.
3⃣ عدم قول به فصل:کسانی که حجیت و تصدیق خبر عادل را قبول دارند بین خبر بی واسطه و خبر با واسطه تفصیل نداده و هر دو را قبول کرده اند.
🔸فتأمل جیدا:آنچه قابل استدلال است و مورد قبول است قول به عدم فصل است نه عدم قول به فصل.
@alafzal1400