دوبـاره شد وجود من اسیر و مبتلای تو
مثل همیشه شعرِ من دم زند از وفای تو
عرض ادب به ساحت شما روانه می کند
قافیه های این غزل خلق شده برای تو
مادر آب، می شود دعا کنی برای من؟
که رفته تا عرش خدا نوای ربّنای تو
تکّه نخی ز چادرت کاش نصیب من شود
حاجت من همین شده هرسحر از خدای تو
خاتم أنبیا(ص) خودش گفت به محضر شما
مادر من تـو هستی و پـدر شود فدای تو
شرح مقامتان فقط آیه ی وحی می شود
سوره ی کوثر هـدفش مدح تو و ثنای تو
خشت به خشت قلب من خورده سند به نامتان
گوشه چشمی بنما، دست من و عطای تو
عنـایتـی کـن و به مـن بـرات کـربلا بده
تو را قسم به زینب و شـهـید کـربلای تو
#محسن_زعفرانیه
#مدح_حضرت_زهرا_س #روز_مادر
@aleyasein
#مناجات_باامام_زمان
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
ما را شب دیدار بود هر شب جمعه
دل منتظر یار بود هر شب جمعه
ای مشتریان گل زهرا بشتابید
یوسف سر بازار بود هر شب جمعه
خون شد جگر ما ز بس آدینه شمردیم
بین دیده چه خونبار بود هر شب جمعه
گویند چرا هیئتیان خواب ندارند
گو فاطمه بیدار بود هر شب جمعه
آدینه ای آن جان جهان می رسد از راه
ز آن دل پی دلدار بود هر شب جمعه
ای گمشده ی فاطمه برگرد که دل ها
از عشق تو سر شار بود هر شب جمعه
#کلامی_زنجانی
@aleyasein
اربعین شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
یک اربعین رفت و ولی جای تو خالیست
اصلاً خبر داری دلِ ما در چه حالیست
هرچند در قربِ شهیدان جا گرفتی
امّا دلِ ما از غمت در آن حوالیست!
#هستی_محرابی
@aleyasein
#حضرت_زهرا
#مدح_حضرت_زهرا
آسمان کوثر به دنیا آمده کوثر بخوان
با سرود وحی مدح دخت پیغمبر بخوان
مدح آن ممدوحۀ محبوبۀ داور بخوان
با زبان خویشتن نه، با دم حیدر بخوان
با زبان حیدر از صدیقۀ اطهر بخوان
هر چه زیبا خوانده ای امروز زیباتر بخوان
ماه عصمت اختر برج هدی را مدح کن
روح احمد لیلة القدر خدا را مدح کن
جان عالم یک جهان جان را گرفته در بغل
دست دل بگشوده قرآن را گرفته در بغل
مطلع الانوار ایمان را گرفته در بغل
گوهر دریای غفران را گرفته در بغل
هستی دادار منّان را گرفته در بغل
هر چه گویی بهتر از آن را گرفته در بغل
یا محمّد (ص) یا محمّد (ص) عصمت کبراست این
بوسه زن بر آفتاب طلعتش، زهراست این
این ز پا تا سر تجلاّی جمال داور است
این نه یک دختر تمام هستی پیغمبر است
این به احمد کوثر است و دختر است و مادر است
بلکه مام یازده عیسای عیسی پرور است
چارده معصوم را شخصیّت او محور است
جز محمّد (ص) از تمام انبیا بالاتر است
ذات حق با آیه ی قرآن ثناها گویدش
اوّلین شخصیّت عالم فداها گویدش
مخزن اسرار حق گوهر ندارد مثل او
ذات ربّ العالمین مظهر ندارد مثل او
مصحف ختم رسل کوثر ندارد مثل او
نخل سر سبز نبوّت بر، ندارد مثل او
شخص ختم الانبیا دختر ندارد مثل او
شیر حق دست خدا یاور ندارد مثل او
هر چه گفتم هر چه گویم در ثنای او کم است
مدح ناموس خدا فوق بیان عالم است
آفرینش باغ توحید و بهارش فاطمه است
دین و قرآن تا قیامت اعتبارش فاطمه است
مصطفی فخر نبوّت افتخارش فاطمه است
مرتضی دست خدا و دستیارش فاطمه است
دستیارش نه همه دار وندارش فاطمه است
ای خوشا آن کس که روز حشر یارش فاطمه است
در ثنای او همان اقرار عجز ما بس است
گفتن اوصاف این دختر نه کار هر کس است
فاطمه یعنی تمام هستی هست آفرین
فاطمه یعنی بهشت رحمةٌ للعالمین
فاطمه یعنی حجاب و عصمت و تقوا و دین
فاطمه یعنی چراغ آسمانها در زمین
فاطمه یعنی یداللّهی دگر در آستین
فاطمه یعنی علی یعنی همان حبل المتین
فاطمه یعنی جمال بی مثال کبریا
فاطمه یعنی کتاب الله کلّ انبیا
فاطمه در فلک هستی ناخدایی می کند
فاطمه در روز محشر کبریایی می کند
فاطمه از شیر حق مشکل گشایی می کند
فاطمه در چشم حیدر خودنمایی می کند
فاطمه در بندگی کار خدایی می کند
فاطمه بر شیعیان لطف نهایی می کند
فاطمه یعنی چراغ محفل افلاکیان
فاطمه یعنی ز رأفت همنشین با خاکیان
کیست زهرا یک بهارستان به گلزار وجود
کیست زهرا کعبۀ جان قبله ی اهل سجود
کیست زهرا راز دار عالم غیب و شهود
کیست زهرا برترین محبوبۀ حیّ ودود
کیست زهرا باب رحمت دست احسان بحر جود
کیست زهرا خیمۀ سبز ولایت را عمود
کیست زهرا آفتابی کبریایی طلعت است
کیست زهرا چارده معصوم در یک صورت است
ای بهشت قرب پیغمبر جمالت فاطمه
ای تمام انبیا مات جلالت فاطمه
ای امیرالمؤمنین محو کمالت فاطمه
ای ملایک بندۀ صفّ نعالت فاطمه
ای تمام وحی در موج خیالت فاطمه
ای همه مرهون فیض بی زوالت فاطمه
طاهره، انسیّه، حورایی نمی دانم که ای
فاطمه، صدّیقه، زهرایی نمی دان که ای
عقل و هوش و دانش و افکار خود را باختیم
با کمیت و هم تا آنسوی هستی تاختیم
یا به مضمئن یا به ایراد سخن پرداختیم
دست ها بر رشته های چادرت انداختیم
شعرها خوانده غزل، قطعه، قصائد ساختیم
عاقبت دیوانه گشتیم و تو را نشناختیم
حور، انسان، یا ملک، یا فوق اینان چیستی؟
کیستی تو کیستی تو کیستی توکیستی؟
من نمی گویم غلام دختر پیغمبرم
من نمی گویم که بنشانی کنار قنبرم
من نمی گویم بلالت پا گذارد بر سرم
من نمی گویم ثنایت گشته بر لب گوهرم
من نمی گویم بسوزان تا کنی خاکسترم
لیک می گویم قبولم کن گدای این درم
دوست دارم تا زلطف و مرحمت شادم کنی
دوزخی هستم تو خود از دوزخ آزادم کنی
روسیاهم، زشت کردارم، گنه کارم بدم
تو بکوی خویش راهم داده ای تا آمدم
گر چه مردودم به جان زینبت منماردم
نامه ای پر از گناه است و تهی باشد یدم
عالمی را سیر کردم آخر این در را زدم
گر روم جایی دگر از پشت این در مرتدم
«میثمم» یعنی گدای خانۀ خشت و گلت
غرق دریای گنه چشمم به سوی ساحلت
#استاد_غلامرضا_سازگار
@aleyasein
#حضرت_زهرا
#مدح_حضرت_زهرا
بگو به بلبل خوش خوان بخوان ترانه که دیگر
دمیده زهره ی زهرا رسیده یاس معطر
به وصف او چه توان گفت زانکه لا یتناهی ست
که مدح او که نتوان کرد غیر خالق اکبر
جلیله ای که دو عالم منور است به نورش
حمیده ای که بود پا به سر تجلی داور
دو چشم شور حسودان نخواست تا که ببیند
میان دست خدیجه نزول آیه ی کوثر
که اوست علت خلقت که اوست علت رحمت
که اوست فاطمه ، صدیقه ، اوست جان پیمبر
زمین به زیر قدومش نبود لایق و درخور
بهشت خاک قدومش شدست سر تا سر
چه بانویی که بود آینه تمامِ علی را
چه دختری که پدر را شده ست حضرت مادر
اگر نبود علی او نداشت مثل و مثالی
نبود در خور او کس به غیر حضرت حیدر
کریمه ای که کریمان عالمند اسیرش
ستوده ای که نباشد به او ز جاه برابر
عفیفه ای که به عفت چو او ندیده دو عالم
نجیبه ای که بود بر زنان ملیکه و سرور
نه آبهای دو عالم ، به مهر او شده نامی
تمام عالم امکان به راه اوست مسخر
زنی که همچو حسن آورد کریم کریمان
زنی که مثل حسینش نزاده مادر دیگر
زنی که دامن او پرورانده زینب کبری
زنی که دامن مهرش شده ست عاطفه پرور
زنی که در همه عالم علی علی ست کلامش
زنی که گفت به عالم علیست بر همه رهبر
که اوست حجت داور علی الحجج به دو عالم
که اوست جان نبی و که اوست از همه برتر
هر آنکه هست محبش بگو عزیز جهان است
هر آنکه دشمن او شد بگو به او هوالابتر
و کیست او که به راه امام خویش دهد جان
شهیده ای که شهادت به یمن اوست مطهر
دخیل رشته ی چادر نماز اوست دو دستم
مگر که شامل لطفش شوم میانه ی محشر
#ناصر_شهریاری
@aleyasein
#حضرت_زهرا
#مدح_حضرت_زهرا
زنی از خاک، از خورشید، از دریا قدیمیتر
زنی از هاجر و آسیه و حوا قدیمیتر
زنی از خویشتن حتی از أعطینا قدیمیتر
زنی از نیّت پیدایِش دنیا قدیمیتر
که قبل از قصۀ قالوا بلی این زن بلی گفتهست
نخستین زن که با پروردگارش یا علی گفتهست
.
ملائک در طواف چادرش، پروانه پروانه
به سوی جانمازش میرود سلانه سلانه
شبی در عرش از تسبیح او افتاد یک دانه
از آن دانه بهشت آغاز شد ریحانه ریحانه
نشاند آن دانه را در آسمان، با گریه آبش داد
زمین خاکستری بود اشک او رنگ و لعابش داد
.
زنی آنسان که خورشید است سرگرم مصابیحش
که باران نام او را می ستاید در تواشیحش
جهان آرایه دارد از شگفتی های تلمیحش
جهان این شاه مقصودی که روشن شد ز تسبیحش
ابد حیران فردایش ازل مبهوت دیروزش
ندانم های عالم ثبت شد در لوح محفوظش
.
چه بنویسم از آن بیابتدا، بیانتها، زهرا
زمین زهرا، زمان زهرا، قدر زهرا، قضا زهرا
شگفتا فاطمه! یا للعجب! واحیرتا! زهرا
چه میفهمم من از زهرا و ما أدراک ما زهرا!
مرا در سایۀ خود برد و جوهر ریخت در شعرم
رفوی چادرش مضمون دیگر ریخت در شعرم
.
مدام او وصله میزد، وصلۀ دیگر بر آن چادر
که جبرائیل میبندد دخیل پَر بر آن چادر
ستون آسمانها میگذارد سر بر آن چادر
تیمّم میکند هر روز پیغمبر بر آن چادر
همان چادر که مأوای علی در کوچهها بودهست
کمی از گرد و خاکش رستخیز کربلا بودهست
.
#سیدحمیدرضا_برقعی
@aleyasein
#حضرت_زهرا
#مدح_حضرت_زهرا
کنار جانماز از عرش، هر شب میهمان داری
میان هر قنوتت تکهای از کهکشان داری
ستاره در نمکدان است و قرص ماه، جای نان
که هستی که میان سفرهی خود آسمان داری ؟!
پدر با بوسه بر دستت؛ نشان داده مقامت را
که هستی که ولایت بر همه پیغمبران داری ؟!
تو را پروردگار از عرش، نازل کرد و گفت ای فرش ...
برای اوج، هجده سالِ نوری را زمان داری !
به عشقِ «اَشهَدُ اَنّ عَلی» از خود گذشتی؛ پس ...
تو حقّ زندگی بر گردنِ بانگِ اذان داری
نفهمیدند، حرفت را؛ ولی غصه نخور بانو
کنار خود کسی مثل علی را همزبان داری
اگر چه شاخهات آتش گرفت؛ اما ثمر دادی
تو طوبای بهشتی؛ پس یقینا باغبان داری
رکوعِ در نمازت بود، حالِ آخرِ عمرت
نفهمیدند، نادانان چرا قدّ کمان داری !
تو را در خاک، میجویند غافلها؛ نمیدانند ...
که بین لامکان؛ نزد خدای خود مکان داری
تو را پروردگار از چشمِ نااهلان نهان کرده
سلام ای گنج مخفی که مزاری بی نشان داری !
#رضا_قاسمی
@aleyasein
#حضرت_زهرا
#مدح_حضرت_زهرا
حقْ مِلاكِ عشق را با عشق تو سنجيده است
شاهكار دست خود در خلقت تو ديده است
ذكر " لا اُحصي ثنائُك " لحظه اي از وصف توست
پايِ مدحت دست هر صاحب قلم لرزيده است
روي دامان خديجه گشته تنزيل بهشت
بوي سيب از فرشْ تا عرشِ خدا پيچيده است
جاي لبهاي پيمبر مانده روي صورتت
سرخْ گشته گونه ات بسكه تو را بوسيده است
محور هفت آسمان با گردش چشمان تو
فاش گويم مرتضي هم دُوْرِ تو گرديده است
هاتفي از خلقت جنّات پرسيد و شنيد
فاطمه يك گوشه لب وا كرده و خنديده است
خم به ابرويت مياور ، چون قيامت مي كند
حق اگر آگاه گردد فاطمه رنجيده است
در بلور سينة ما ردِّ پاي ساغر است
اين همه اُوْصافْ يك نقطه ز ثاي كوثر است
قبضة خلقت ميان دستهايت فاطمه
هر چه بود و هست خاكِ زير پايت فاطمه
همسران و مادران ما كنيزان تواند
بچه هاي ما فداي بچه هايت فاطمه
رويِ بامِ خانة تو اعتكافِ جِبْرئيل
بسكه مشتاق است بر صوت دعايت فاطمه
مثل پيغمبر نواي ( بِعَليٍ بِعَلي )
بوده هر شب زينت يا ربَّنايت فاطمه
مريم و حوا و هاجر خاكْ بوسِ خانه ات
شاه راهِ جنتُ الاعلي ، سرايت فاطمه
دِرهمي بر ما عطا كن آبرو پيدا كنيم
مي كند سلطاني عالم گدايت فاطمه
كنج اين خانه نشستي ذكر مي گويي ولي
ذكر تسبيح ملائك با صدايت فاطمه
كيستي تو مظهر مشكات نور كبريا
در تَحَيُّر مانده ام وقت ثنايت فاطمه
لال مي گردد زبانم تا كه مي گويد خدا
عالمي را خلق كردم من برايت فاطمه
سورة توحيد بسته دستِ شاعرهايتان
ور نه مي گفتم تو را دختِ خدايت فاطمه
خلقت پاكِ تو با نور خدا آميخته
حق هر آنچه داشته پايِ تو زهرا ريخته
در تمام عرصه هاي زندگي نام آوري
شاه بيت شعر پاكي هاي حَيِّ داوري
سورة تو بين قرآن از همه كوتاه تر
در حقيقت از تمام سوره ها بالاتري
در قداست در نجابت در حيا و در عفاف
در ميان پردة عصمت هميشه گوهري
گشته الگوي قناعت رسمِ همسر داري ات
اسوة ايثار و صبري ، خانه دارِ حيدري
بارها و بارها در وصف تو گفتا علي
در مسير بندگي تو بهترين همسنگري
تحفة فردوس ، اي از برگ گل حساس تر
با نگاه مهربانت از همه دل مي بري
هر يكي از پنج تن خود يك ستونِ خلقتند
كيستي بانو كه بر اهل كسا هم محوري
بسكه توحيد از كنار دامن تو ريخته
با نگاهت مثل زينب دختري مي پروری
حضرت صادق چه زيبا عشق را تفسير كرد
گفت : بر سادات نه بر شيعيان هم مادري
حيف ْ مردم قدرِ والايِ تو را نشناختند
اي كسي كه راحت جان و دلِ پيغمبري
بانوي انسيه الحورا ، نيايد لحظه اي
كه ببيند چشم حيدر بين ديوار و دري
تا قيامت مهر تو باب نجات عالم است
روي دست و بازويت جاي لبانِ خاتم است
هر كه دنبال مزار توست مي آيد نجف
هر دلي كه بي قرار توست مي آيد نجف
صحن ايْوانِ نجف بوي مدينه مي دهد
هر كه دل تنگِ ديار توست مي آيد نجف
ريشة آب و گِلِ ما با تولاي عليست
عاشقي كه از تبار توست مي آيد نجف
هر كسي يك بار نان سفره ات را خورده و
مثل سلمان مستِ يار توست مي آيد نجف
هر كه مي خواهد دلش محكم شود بي واهمه
روز محشر در كنار توست مي آيد نجف
( لستُ ادري ) هاي كُمپاني شهادت مي دهد
عاشقي كه داغدار توست مي آيد نجف
قبر محسن هم گمانم بين آغوشِ عليست
سينه اي كه خون ز بارِ توست مي آيد نجف
کربلا هم عشق بازیها عجب بالا گرفت
بین آغوش پدر شش ماهة او جا گرفت
#قاسم_نعمتی
@aleyasein
اربعین شهادت #حاج_قاسم_سلیمانی
در شعله شبانه پر گشودی برگرد!
سردارِ سپاهِ دل تو بودی، برگرد!
دلتنگ توایم حاج قاسم؛ لطفاً
با حضرتِ منتقم بزودی برگرد!
#مرضیه_عاطفی
@aleyasein
انتها نیست در آن جلوه که با فاطمه است
نقطهی "فا" علی و نقطهی "با "فاطمه است
کیست او حضرت حق یا که نبی یا که علی
کیست او فاطمه یا فاطمه یا فاطمه است
بارها محضر او خورد زمین جبرائیل
بارها گفت محمد به حرا فاطمه است
بیش از کعبه پیمبر به طوافش میرفت
یعنی ای قوم فقط قبله نما فاطمه است
من از اَمرش به علی یادِ حدیثی کردم
حجت الله عَلی حُجَّتنا فاطمه است
گفت سوگند به مظلومی تو کم نشود
یک سرِ موت در این معرکه تا فاطمه است
آنچنان رویِ زمین ریخت چهل تَن را که
همه گفتند مگر شیرخدا فاطمه است
همه گفتند که در شهر دو حیدر باشد
همه گفتند که در شهر دوتا فاطمه است
مرتضی گفت بمان ورنه خودش میفهماند
که اذازُلزلتِ الاَرض و سَما فاطمه است
چادرش را نتکاند آخ ببینید همه
نام او مردم نامرد چرا فاطمه است
روز محشر شود ؛ از آمدنش معلوم است
که چرا کارِ خلائق همه با فاطمه است
تا که او هست شفاعت به شفیعی نرسد
تا که او هست فقط نالهی ما فاطمه است
#حضرت_زهرا_س_مدح
#حسن_لطفی
@aleyasein
ما همه هستیم قربانی زهرا و علی
سائل الطاف پنهانی زهرا و علی
بارها و بارها داده است بر دل های ما
جان تازه مدح طوفانی زهرا و علی
زندگی را زهر بر ، ضد ولایت می کنیم
ما مسلمان های ایرانی زهرا و علی
چیست از این خوب تر ، شد قلب ما وابسته بر
شاخه شمشاد خراسانی زهرا و علی
آی مردم خشت خشتش هست فردوس آفرین
هر کجا باشد ثناخوانی زهرا و علی
کاش مشق عشق را گیریم یاد از سازگار
یا موید یا که انسانی زهرا و علی
هر که اینجا پیر گشته روزگارش بهتر است
نوکر این خانواده ، کهنه کارش بهتر است
چشم عین الله روشن باد ، زهرا آمده
دختری که مادر باباست دنیا آمده
جز خدایش کیست سر در آورد از شان او
آنکه مانند خدایش هست یکتا آمده
جای هر ذکری بگو مستانه امشب : یا علی
کور ، چشم دشمنان ، جانان مولا آمده
بعد ازین دنیا پر از مرد شهادت می شود
قهرمان ِ دل به طوفان ها زدن ها آمده
مریم عذرا ، چو پروانه بگردد دور او
مادری که هست هر طفلش مسیحا آمده
آمد آن که قدرت حق را نمایان می کند
بوی این گل ، کل دنیا را گلستان می کند
این زمین اصلا کجا و شان بانوی علی
آمده دنیا برای دیدن روی علی
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
جان تازه می دهد بر زور و بازوی علی
او حماسه آفرین شد ، بی زره ، بی ذوالفقار
کرد غوغایی به پا ، پهلو به پهلوی علی
او مزارش ظاهرا مخفی است اما باطنا
هست قبر فاطمه ، هر جا دهد بوی علی
وقت جان دادن می آید ، فاطمه بالاسرش
هر کسی که رفت حتی یک قدم سوی علی
حق فقط زهراست که این گونه مانده با علی
شد شعارش لا امیرالمومنین الا علی
آن که دارد دم به دم بر ما محبت فاطمه است
آن که دارد بر عطا و جود عادت فاطمه است
هر چه را می خواستیم اینجا مهیا دیده ایم
آن که ما را مادرانه داد عزت ، فاطمه است
راه بر جایی ندارد بندگی ، بی فاطمه
تا ابد تنهاترین راه سعادت فاطمه است
بیشتر از بچه هایش نیمه شبها یاد کرد
از در و همسایه ها ، پس کوه رحمت فاطمه است
شان او از معجزه ، خیلی فراتر بوده است
آن که باشد فضه اش کوه کرامت فاطمه است
هر کسی که می شود صاحب نفس با فاطمه است
دم به دم ذکر لبش یا فاطمه یا فاطمه است
فاطمه هم فاطمه هم مصطفی هم حیدر است
فاطمه از هر چه می دانیم ازو ، بالاتر است
فاطمه نور است نه، نه ، نورَ فوقَ کل نور
فاطمه هم هل اتی ، هم انما هم کوثر است
گر نمی گفتند ختم الانبیا بر مصطفی
می نوشتم فاطمه تنها زن پیغمبر است
معجزه جز این چه باشد با همان عمر کَمَش
زینبی را تربیت کرده که از عالم سر است
فاطمه درس کرم را داد یاد مجتبی
فاطمه الگوی ایثار حسین بی سر است
کی به جز فرزند زهرا ، در زمین کربلا
کودک شش ماهه اش را داده بی چون و چرا
#حضرت_زهرا_س_مدح
#محمدحسین_رحیمیان
@aleyasein
حِسِّ غریبی نیست، این رسم قدیم است
زهرا شناسی سنّتِ ربِّ عظیم است
قدرت ندارد غیرِ هو زهرا بسازد
اینگونه خلقت، صنعت دست رحیم است
صدیقه را تصدیق کردن، کار ما نیست
این از کرامات شما آل کریم است
این نور اطهر را پیمبر می شناسد
او دستبوس یاس خود با هر شمیم است
وقت سحر خواهی بدانی فاطمه کیست
آهنگ یازهرا به کام هر نسیم است
هر دل که اینجا حبِّ زهرا برگزیند
در کوی آن بانو قیامت هم مقیم است
هر سینه ای که ظرف مِهر فاطمی نیست
هر کس که زهرائیست با قلب سلیم است
تا دشمنی با دشمنانش در دل ماست
هر فتنه ای آرند در ندفه عقیم است
کوثر کند کار خودش را تا قیامت
ابتر میان لشگر خود هم یتیم است
شعله به حَورا هیچ تأثیری ندارد
زیرا که آتش، جنسِ شیطان رجیم است
با آل او هر کس در افتد وَر می ٱفتد
فرعون ٱمت کیست؟ هیزم در جحیم است
تنها نه دیروز از عدویش راه بستیم
امروز هم اوضاع اعدایش وخیم است
امروز خاص الخاص، زهرایی بمانند
فردا به جنّت جود و احسانش عمیم است
زهرائیان دربست، یاران خدایند
زهرائیان بازوی شاه کربلایند
عقل است ماتِ فهم های نازل خود
باید که زهرا را شناسی با دل خود
بانوی زنهای دو عالم تا به محشر
خود می شناسانَد بما آب و گِل خود
او بر علی همتاست، اما اوست حَوراء
باشد فقط زهرا شبیهِ کامل خود
زهرا همان یار نبی در کارزار است
یار علی در آستان منزل خود
با چارده معصوم نه، تنها به زهرا
پیغمبرِ اکرم ببیند حاصل خود
حلّال مشگلها امیرالمومنین است
اما به زهرا میکند حل، مشگل خود
در روزِ طوفان بلا مَحضِ حضورش
کشتی چه آسان میرسد بر ساحل خود
حتی به بیماری برائت را کند حفظ
با غِیظ روگردان شود از قاتل خود
دستور کارِ اهلبیتِ او صحیفه ست
کرده نگاهِ وحی را هم مایل خود
فرزندهایی چون حسین و مجتبی را
او تربیت کرده به دین کامل خود
زینب، زبانِ دیگرِ توحیدِ زهراست
در کربلا افشا کند حرفِ دل خود
إنفاق از دستش بریزد همچو باران
رَختِ عروسی میدهد بر سائل خود
آری پیام او به مرد و زن عفاف است
حتی حجابش حفظ شد در محفل خود
بالاترین شأنِ عبادت حَبِّ زهراست
ما را هم از روز ولادت حُبِّ زهراست
با فاطمه آمد به دنیا فخر و عزت
او امتحان دادست، اصلاً قبلِ خلقت
کو دختری مانند او ٱم ابیها
دارد ولایت بر همه، حتی نبوت
شد حجةُ اللهُ الحُجَج، زهرای اطهر
یعنی که رهبر اوست، حتی بر امامت
یکدم نشد از پای بنشیند همه عمر
یکدم نشد کوتاه آید از ولایت
حقِّ ولایت را فقط زهرا ادا کرد
روزیکه میلرزید پای اهل نصرت
امروز مولا را کسی تنها نبیند
باشد فدائیِ علی، اهل بصیرت
لشگر به لشگر ما مهیّای جهادیم
ایران دوباره میکند تا حج عزیمت
ما دشمنی با آل استکبار داریم
آل سعود اصلاً چه می أرزد به منّت
ما ٱمت فتح المبین و خیبر استیم
از رهبر خود میکنیم از جان حمایت
ما انتقام سیلیِ زهرا بگیریم
مائیم و فرمان علی در استقامت
دستان پر مِهرش چو فرماید اشاره
آید به صحنه فوج فوج اهل اطاعت
گر قبر او مخفی است، خَضرا را بسازیم
صحن بقیع آماده گردد با چه هیبت
آن قبر مخفی تا قیامت کعبۀ ماست
ای اهل ایمان پیش تا روز شهادت
لبیک یا زهرا ندای ٱمت ماست
سربندِ یازهرا نشان قدرت ماست
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
#محمود_ژولیده
@aleyasein