eitaa logo
بر پا
6.9هزار دنبال‌کننده
637 عکس
366 ویدیو
74 فایل
یادداشتهای علی مهدیان طلبه عصر انقلاب قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی.... https://zil.ink/alimahdiyan ارتباط با ادمین @admin_barpa
مشاهده در ایتا
دانلود
در این یادداشت تلاش کرده ام به جایگاه جوانان در پیام گام دوم رهبری بپردازم. عنوان یادداشت: ماجرای پیر و جوان http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=41696 @ali_mahdiyan
دو جریان عدالتخواهی تا 🔸وحید جلیلی میگوید به این جمع بندی رسیده ام که بیشتر به بیان نقاط قوت و دارایی های کشور بپردازم. او را با تولید آثار مکتوب و مستند و غیره و غیره از انقلابیون ناشناخته و انقلابی گری مغفول هدف گرفته است. در برنامه به عزیز اشکال میکند که تو چرا اسم چند قاضی پاک دست در فلان پرونده و فلان ماجرا را در ذهن نداری؟ و یامین پور این اشکال را میپذیرد. جلیلی این را نشانه ضعف نیروهای حزب اللهی میداند. 🔸در مقابل، جریانی که صدرالساداتی نماد بارزی از آن میباشد معتقدند باید فسادهای ریز و درشت در کشور را به چشم آورد. این جریان با استفاده از شبکه های مختلف پیام رسان رفتارهای تبخترآمیز مسوولین و اطرافیان و منسوبین آنها را درشت میکند. خانه های کاخ وار و پست هایی که بین فک و فامیل تقسیم میشود و.... 🔸 روش صدر الساداتی جذابتر است. جگر خیلی ها خنک میشود و نفرتشان را از مسوولین ظالم و فاسد بیشتر میکند. روش جلیلی اما حال خوش و امید بیشتری ایجاد میکند و نیروهای جوان و عرصه های خدمت بیشتری را معرفی میکند. 🔸 رهبری تاکیدش بر روی کار آمدن جوانان در منصبهای دولتی و حاکمیتی است. و راه اصلاح فساد را این نکته معرفی میکند. خوب است بند4 از توصیه های رهبری در بیانیه رجوع کنیم. اما این راهبرد لوازمی دارد: 🔺اولا مردم امید اصلاح با نظام و ساختارهای قانونی آن را داشته باشند. 🔺ثانیا مردم جوانان پاک دستی که بنا است جایگزین شوند را بشناسند. 🔺ثالثا بنای تغییر مدیران فاسد را داشته باشند. 🔸با توجه به راهبرد رهبری به نظر میرسد روش جلیلی در دوران امروز موثر تر از صدرالساداتی است. چون قابلیت دارد با تغییر نگرش مردم و امید و معرفی جوانان زمینه را برای تغییر فراهم تر کند. 🔸خیلی ها این اشکال را به روش صدرالساداتی میکنند که احتمال بالای خطا در آن به دلیل عدم روشن بودن همه جوانب باعث بی حرمتی و ریختن آبروی این و آن میشود. آبرو ریزی و بی احترامی به بزرگانی مثل یکی از آن موارد بود. این اشکال البته قابل رفع است. 🔸خیلی ها این اشکال را به روش صدرالساداتی دارند که این روش در این دوران تکمیل کننده پازل دشمن است. راهبرد دشمن فاصله انداختن بین مردم انقلابی و است. چون گرفتن انقلاب و شعارهای آن از مردم ایران تقریبا نشدنی است اما با بی اعتمادی مردم به نظام انقلابی که اصلی ترین عامل حفظ انقلاب در مردم است میتوان گام به گام جلو آمد. 🔸فضای عمومی رسانه ای که در دست طاغوت است و مسلط است بنایش بر بی اعتمادی به نظام است. این را اضافه کنید به این نکته که بسیاری از عوام تحلیلشان نه بر اساس نگاه کلان و عمیق به نظام بلکه بر اساس تجمیع شواهد موردی است، با این حساب روش صدرالساداتی ها کمک به رسانه های طاغوت است. ولو البته دلسوزی خودشان ستودنی باشد. اما خروجی این رفتار تکمیل خواست دشمن است. به نظر میرسد این روش فاقد هماهنگی های لازم با رویکرد راهبردی انقلابی است. @ali_mahdiyan
پاسخ سید صدرالساداتی به یادداشت بنده.👇 🔹اگر بخواهیم به هر یک از ضلع های زر و زور و تزویر وزن بدهیم سنگین ترین سد مبارزه با فساد و اشرافیت تزویر است . 🔸تزویر از قرائت خاصی از دین و تقدس می آید که توجیه گر ظلم و فساد و اشرافیت است . 🔹یادمان نمیرود که در دهه هفتاد که اوج فامیل بازی ، رانت و بازسازی اشرافیت و طاغوت بود ، افرادی عمامه به سر توجیه می آوردند که آقای هاشمی خودش یار امام و رهبری و مجتهد سیاسی است و خوب می داند که چه میکند! 🔸آقای هاشمی شاهرودی نیز نگران فرار سرمایه داران بود و حاضر نبود لیست مفسدین اقتصادی را منتشر کند . 🔹نخبگان و بزرگان حوزه میدانستند که کشور دارد دچار انحراف بزرگی میشود. می دانستند که توزیع منابع عادلانه نیست . میدانستند که ما داریم طاغوت و کاخ نشینی را با اسم اسلام بازسازی میکنیم . میدانستند که طبقه مدیریتی مترفین تولید کردیم و خداوند وعده داده اگر بخواهم امتی را هلاک کنم از فسق و فجور مترفین هلاکشان میکنم. میدانستند که باید نهی از منکر کنند و خداوند از علما میثاق گرفته است که در مقابل گرسنگی فقیر و شکمبارگی غنی (تبعیض) سکوت نکنند . میدانستند که اگر نهی از منکر نکنند بدترین امت بر آنها حاکم خواهد شد که با آنها رحم نخواهد کرد. 🔸مع ذلک تزویر کار خود را کرد و استدلالهای آبکی خواص که مخالف جهت گیری های اساسی امام و رهبری بود و همچنین دنیازدگی بعضی از خود آنها به همراه ترس از آبرو و تضعیف نظام و سو استفاده کردن دشمنان کار نظام را به اینجا کشاند که فقط گوشه ای از اشرافیت مسئولین جمهوری اسلامی ویلاهای ده ها میلیاردی در شهرکهای خصوصی و ابر شرکتهای در هم تنیده ، خوی درشت گویی با مردم و کرنش در مقابل قدرتهای مادی دنیا و پدیده شوم "ژنهای خوب" است. 🔹گروهی از عدالتخواهان درصدد کشف فسادها و مبارزه با اشرافیگری و بازتولید گفتمان شفافیت و عدالت هستند و تا به حال توانسته اند گوشه ای از دردهای اساسی و اژدهای هزار سر فساد را پیدا کنند و اقامه نهی از منکر مسئولین که مهمترین عامل نزدیک شدن به عدالت است را احیا کنند. تن مفسدین را بلرزانند و مایه تشفی قلوب مومنین و دوستداران اسلام ناب ( نه اسلام آمریکایی) شوند. 🔰 دوباره تزویر مقدسین جاهل سر برآورده و ناخواسته و بدون هیچ چشمداشتی به نفع اشرافیت ، تبعیض و اسلام آمریکایی استدلال میچینند! 🔰 همان اسلامی که نهی از منکر علنی و مبارزه در میدان را خلاف اخلاق و غیبت مومن میداند و به بهانه حفظ نظام اسلامی، صدای اسلام ناب را خفه ، جوانان را از دین بیزار و عدالتخواهی در این شکاف عمیق طبقاتی را به عهده کمونیستها ، ضد انقلاب و آتئیستها میسپارد. ✅ بدانید این نوشته هایی که در نقد عدالتخواهی مسئله محور و افشاگر نوشته میشود ، روز به روز بیشتر خواهد شد و خون دلی که دلسوزان واقعی اسلام و نظام از این مطالب میخورند روزافزون خواهد شد، چراکه ضلعهای زر و زور و تزویر هم اندازه اند و به عظمت زراندوزی های بعد از انقلاب تزویر مقدس مأبان ادامه دارد. @s_mm_sadr @ali_mahdiyan
برادر بزرگوارم سید صدرالساداتی سلام علیکم متن شما را در پاسخ به یادداشت کوتاه خود دیدم. خیلی از اینکه بنده پر خطا را با عنوان نام بردید یا ضلع سوم برای و یعنی که به نفع استدلال میچیند معرفی کردید ناراحت نیستم. چون آنچه در پشت همه این جملات از یادداشتهای شما درک میکنم یک قلب دلسوز برای مردم و محرومین است که آن را دوست دارم. قلبی که محصول اندیشه و قوت ایمان حضرت امام و خون دلهای رهبری عزیز است. شما را دوست دارم و برایتان احترام قائلم. هر چند به روش شما نقد هایی دارم. اما بعد ..... ✍ اسلام تزویر اسلامی است که سوگیری اش برای پشتیبانی یا جاده صاف کنی ظالمین و طواغیت شکل میگیرد. راه کشف این اسلام، کشف جهت گیری آن است. و برای کشف این جهت گیری باید اراده راهبردی طاغوت از یک سوی و جبهه حق و ولایت را از سوی دیگر ملاحظه کنیم. و الا چه بسا به نام اسلام مبارز و انقلابی، اسلام طاغوت را به خورد دیگران بدهیم. ✍خدا رحمت کند حضرت امام را میگفت حرکت شیخ عبدالکریم، به اندازه اصل انقلاب ارزشمند بود. وقتی رضا شاه با زنهای سربرهنه وارد حرم حضرت معصومه شد مرحوم بافقی که مجتهد بود به او اعتراض کرد رضا شاه او را فلک کرد و بعد به شهر ری تبعید کرد. اما مرحوم شیخ عبدالکریم بیانیه ای داد که این کار ربطی به حوزه علمیه قم ندارد. بعدها امام در توضیح این کار شیخ عبدالکریم به مرحوم بافقی گفت تقیه دینی و دین آبائی. برای اینکه رضا شاه دنبال بهانه بود که حوزه علمیه تعطیل شود و همه این مصلحت سنجی ها برای این بود که حفظ حوزه علمیه واجبترین کار در زمان رضا شاه بود. حفظی که باعث شد سالها بعد بساط کل سلطنت رضاشاهی جمع شود. ✍تقیه را در اندیشه فقهی حضرت امام و همینطور در کلمات حضرت آقا باید به دقت فهمید، این دو بزرگوار تقیه را معادل مصلحت قرار میدهند. واژه ای که در طول مدت انقلاب بیشترین توهین ها به او از جانب آرمان جویان انقلابی شده. یعنی چی؟ یعنی ببینیم که کاری که میکنیم پازل چه کسی را تکمیل میکند. آیا مردم را رشد میدهد یا به مسیر طاغوت مدد میدهد. اگر دقت به جهت و راهبرد حرکت خود نکنیم در عمل همان میشویم که از آن میترسیم. ✍رفتار شما در اتهام زدن به دوستانتان و در بررسی های عجولانه زندگی مسوولین و در اتهام های مکرری که به قانون و نظام میزنید خروجی اش نفرت از همه دستگاه و نظام الهی و انقلابی است. نظام انقلابی که اساسی ترین عامل حفظ روحیه انقلابی است. روحیه انقلابی که همین امروز در جوانان ما هست و اساسی ترین دستاورد چهل ساله ما است. ✍ ما از نداشتن در سبک مبارزه خود کم ضربه نخورده ایم. چه آن روز که برخی به نام انقلاب دستور امام بر عدم مبارزه مسلحانه با شاه را نمیفهمیدند و این سبک را غیر انقلابی میدانستند. چه آن روز که عده ای چماق دست میگرفتند و جوانکهای مزلف را تهدید میکردند یا به خوابگاه دانشجوییشان حمله میکردند. چه آن روز که از دیوار این سفارت و آن سفارت بالا میرفتند. چه آن روز که در مجلس به رئیس دو قوه توهین میکردند. چه آن روز که مفهوم اصل و فرع را در اندیشه رهبری درک نمیکردند و باعث هزار اختلاف بین نیروهای جبهه انقلاب میشدند چه آن روز که رهبر را در اطلاعیه های کذاییشان عامل عقب ماندگی ما معرفی میکردند. و چه امروز که به سهولت به راحتی به این و ان برچسب میزنند و در فضای مجازی پخش میکنند. مثل آب خوردن قانون را و نظام را هو میکنند به نام انقلاب. و اینها همه شاید قلب انقلابی و احساسات و شور انقلابی داشتند لکن عقلانیت لازم برای حرکت انقلابی را نداشتند و همه چیز را به عقب میبردند. ✍ امروز از خودتان بپرسید که چرا مخاطبین شما حالشان نسبت به کشور با حال رهبری فرق میکند. چرا امیدی که او به حرکت دارد را اینها نمیفهمند؟ چرا رهبر باید توضیح دهد که من به نظام امید دارم. و امیدم واقعی است نه تخیلی. حال آنکه خروجی شما نا امیدی از نظام و مسوولین است . چرا با او زاویه داریم؟ چرا با او فاصله داریم؟ ✍من هم میخواهم اشرافیت نباشد سیدعزیز. اما این راهش نیست. اگر بسازیم اگر تهمت نزنیم اگر کاری کنیم اراده عمومی مردم تغییر کند اراده ای که از دل آرامش و سر بر میاورد. اگر به قانون که محصول است احترام بگذاریم. آن وقت خواهید دید که این دملهای چرکین چطور مداوا خواهد شد. من هم معتقدم اتفاقا زمانه مداوا شدن این بیماری ها است. بیماری اشرافیت و تبختر برخی مسوولین و پنهانکاری هایشان و هزار و یک خطا اما به همه این خطا ها بیماری های بدنه رفقای حزب اللهیم را هم باید اضافه کنیم. ✍اسلام تزویر اسلام تکمیل کننده پازل طاغوت است و خدا من و شما را از این مهلکه احتمالی نجات دهد. یاعلی @ali_mahdiyan
عدالت زوری 🔺اگر همه مردم تصمیم ظالمانه ای بگیرند و خواهان آن باشند ولو از سر اشتباه یا هر دلیل دیگر ، آیا حاکم میتواند و حق دارد به اجبار جلوی آنها را بگیرد؟ 🔺 حاکمی که به زور و اجبار روی کار بیاید و عدالت را پیاده کند بهتر است یا حاکمی که به اختیار مردم روی کار بیاید و ظالم باشد؟ 🔺یکی از مهمترین مقولات نسبت حکومت و عدالت و آزادی است. تشخیص نسبت این سه برای طراحی تغییر در جامعه کلیدی است. 🔺انلزمکموها و انتم لها کارهون جمله نوح است به قوم خودش. این جمله را حضرت زهرا س در خطبه خود به مردم میگوید و آن اینکه ما شما را اجبار نمیکنیم اگر حاکم عادل را نمیخواهید. 🔺معنای این جمله آن است که آنچه در دین هدف است باید به دست مردم محقق شود حتی حکومت حقه و حتی عدالت. اگر حکومت زوری مطلوب بود سالها اهل بیت معطل نمیماندند و با قدرتهای معجزه گون که داشتند حکومت را میگرفتند. عدالتی هم که مطلوب دین است عدالتی است که به دست مردم و با اختیارشان محقق شود و نه به زور . لیقوم الناس بالقسط... 🔺جملات امام را درباره رفراندوم جمهوری اسلامی ببینید. او میگوید آزادید که این شیوه حکومت را نخواهید. ولو جمهوری اسلامی یعنی اسلام و مقابلش ضد اسلام است ولی اجبار هم نمیشوید. 🔺مردم حق ندارند چیزی مقابل دین را انتخاب کنند ولی کسی هم حق اجبارشان را ندارد. لا اکراه فی الدین. یعنی بنا نیست مردم به اجبار به بهشت بروند. بخوانید بنا نیست عدالت به اجبار پیاده شود. بنا نیست حکومت حقه به اجبار شکل بگیرد بنا نیست امام زمان به اجبار بیاید. 🔺پس جای اجبار کجا است؟ اجبار جایی است که کسی بخواهد به زور مردم را به جهنم ببرد. کسی که مقابل اراده مردم قرار میگیرد و مستبدانه میخواهد همه همان شوند که او میخواهد اجبار مقابل اجبار است. مقابل استبداد است. 🔺با این حساب کسانی که مقابل قانون میایستند که عدالت را پیاده کنند. مقابل اراده عمومی ایستاده اند و میخواهند عدالت را به اجبار در جامعه پیاده کنند. اینها در واقع دنبال عدالت زوری اند. 🔺کسانی که در جامعه مردمسالار به حاکم اشکال میکنند که عدالت چه شد؟ توجه ندارند که حاکم بنا است به دست مردم عدالت را پیاده کند نه به اجبار. حاکمی که مردم انتخاب میکنند با قانونی که مردم رای میدهند بنا است عدالت را به دست مردم پیاده کند. تقابل با حکومت با قانون تقابل با مردم است و عدالت زوری. 🔺اگر قانونی را باطل دیدیم چه کنیم؟ اگر اراده مردم را باطل دیدیم چه کنیم؟ قطعا تبیین باید کرد. به قول امام در دوران شاه، تبلیغات و تعلیمات لازم است. ولی حق نداریم با مردم در بیفتیم. 🔺فقط زمانی مقابل قانون میشود ایستاد که قانون محصول اراده مردم نباشد. یعنی حقیقتا قانون نباشد. بلکه اجبار باشد. اما در جامعه مردمسالار تنها راه مقابله با قانون ، قانون است. تغییر قانون هم باید با قانون محقق شود. 🔸پ ن1: اگر در جامعه ای مردمسالار، برای تغییر قانون به گونه ای تبلیغ کنیم که خروجی تبلیغمان ناامیدی مردم نسبت به تغییر قانونی قانون باشد. در واقع مردم را نسبت به خودشان ناامید کرده ایم. 🔸پ ن 2: مردمی که از خودش ناامید شود دست به هیچ تغییری نمیزند. @ali_mahdiyan
کبابی 🐏 خیلی وقتها سرگرم کارهام که میشم ظهر نمیرسم برم خونه. برای نهار یه ساندویچ ارزون میخرم و یه گوشه ای میخورم. امروز بعد از ظهر دیدم نمیرسم برم ساندویچی یه کبابی نزدیک بود گفتم برم همونجا. همونطور که مشغول فکر به کارهام بودم. بی تفاوت گفتم آقا یه پرس کباب لطفا. طرف گفت چشم بفرمایید تا حاضر شه. یادم رفت قیمتها رو نگاه کنم. روم هم نمیشد برگردم ببینم چقدر میشه. گفتم بی خیال هر چی پولش بشه میدم. نشستم توی اون مغازه کوچیک با سه چهار تا میز. تر و تمیز ولی ساده. 🐏موقع غذا خوردن دیدم آقای کبابی که یه مرد چهل و خورده ای ساله بود با ریش پرفسوری و تیپی عادی. رفت پیش میز مشتریهایی که ظاهرا غذاشون تموم شده بود چند تا جوون با تیپ امروزی. پرسید خوب بود؟ چسبید؟ گفتند عالی بود. 🐏این رو که گفتند گفت من عادت ندارم توی کباب از این چرت و پرتها بکنم که بعضی میکنند. رفتم پیش قصابم که فلانیه میگه لااقل فلان گوشت رو بخر که ارزونتره. گفتم نه حاجی همون گوشت همیشگی خودم رو بده. بعد فاکتورهای خریدش رو آورد نشون جوونها داد. هر فاکتور با قبلی ده بیست هزارتومان فرق قیمتش بود. 🐏گفت توی این بازار بلبشوی پر هرج و مرج من کلاه خودم رو میچسبم که مدیون کسی نشم. شاید کبابیم مشهور نباشه اما خیالم راحته. بابا آخه طرف با یه عشقی میاد اینجا یه لقمه کباب دست زن و بچش بده من دلم نمیاد اون بچه کوچولو رو آشغال بدم بخوره . آخه خدا رو خوش نمیاد. 🐏یه جوون گفت من از کوچیکی میامدم اینجا غذا میگرفتم. ظهرها از مدرسه یادته میومدیم سر راه یه نون باگت میخریدم یه کباب میگذاشتی لاش. اون موقع هم همینجور خوش مزه بود. 🐏کبابی گفت. به خدا سالهاست پرایدم تبدیل به پژو نشده ولی دلم آرومه. نه فکر کنی پیغمبر زاده ام هزار گیر و گور دارم اما نمیخوام مدیون کسی باشم. خدا رحمت کنه بابام که داشت از دنیا میرفت بهم گفتم پسرم مغازه رو به ارث میبری ولی مراقب باش آخر کار تو هم همینه. مراقب باش مدیون کسی نباشی. میگفت پسرم من الان وقت مرگمه اما راحتم آرومم همین مهمه.... 🐏مزه ای که از شنیدن حرفهای ساده کبابی میچشیدم مزه کبابش رو از یادم برده بود. احساس میکردم چقدر بهتر از یک آخوند مثل من حرف میزنه. سخن از زندگی بود. زندگی که وسط این همه فشار داره با چنگ و دندون سالم و طاهر نگهش میداره.... 🐏این جماعت مدیران بی کفایت خواهند رفت. تحریمهای شیطان هم مثل همیشه بی نتیجه میمونه. چون مهم این دلهای پاک و گمنام و پراکنده بین مردمه که یکی دو تا هم نیست. من مطمئنم با این مردم همه سختیها رو آسون پشت سر میگذاریم. @ali_mahdiyan
تحلیل گام دوم در سه سطح 🌲بیانیه گام دوم را لا اقل در سه سطح میتوان تحلیل کرد. سطح تاریخی و تمدنی سطح گفتمانی سطح راهبردی 🌲در سطح تمدنی و تاریخی باید گفت این بیانیه شروع دوران جدیدی را خبر میدهد. همانطور که انقلاب اسلامی 57 را آغاز دوران جدیدی در تاریخ بشریت تفسیر میکند بهمن 97 را نیز آغاز دوران تمدنی و تاریخی جدیدی برمیشمرد. و این یعنی آغاز یک انقلاب دیگر.... 🌲سطح دوم بیانیه سطح گفتمانی است همان لایه ای که در آن ریشه ای ترین جهاد این دوران معرفی میشود. . کاری که خود بیانیه نیز انجام میدهد. گفتمان امید صادق. حالی که هر کس با مطالعه آن احساس میکند. این بهترین ملاک برای نقد جریانهای گفتمانی موجود است. 🌲خروجی جریان ها مهم است. یکی از دوستان میپرسید شما آیا با مخالفید؟ قطعا اینطور نیست. مطالبه گری و حتی نقد شرایط امروز و همینطور نشان دادن کاستی های نظام و دولت و امت همگی مفید است اما خروجی گفتمانی شما مهم است. ببینید چرا کاری که میکند به فرض که دروغ و آبروریزی و اشتباه هم نداشته باشد به ناامیدی میرسد اما روش و و امثالهم خروجی اش امید است. 🌲چرا رهبر ولو مصداقی در نقد دولت و ساختارها وارد میشود ولی خروجی اش امید است. چرا جریان ولو فقر و محرومیت و مشکلات محرومین را به چشم میآورند آن هم به صورت مصداقی ولی امید زا هستند. اما روش ناپخته فلان مجموعه دانشجویی عدالتخواه که دلسوز هم هست به ناامیدی از ساختارها ختم میشود. سبک مطالبه و سبک نقد و سبک نشان دادن نقاط ضعف مهم است. 🌲اما ساحت سوم که از همه مهمتر است معنای راهبردی بیانیه گام دوم است. دشمن نسبت به نابود کردن روحیه انقلاب در مردم ناامید است. برای نابودی روحیه سرکش و انقلابی مردم ایران باید نظام انقلابی که اصلی ترین عامل حفظ انقلاب در مردم بوده نابود شود. 🌲همه این فشار باید ختم شود به . خوب است از این منظر موضع گیریهای بی بی سی را ببینیم. بخشی از نیروهای داخلی نیز به عمد یا به اشتباه همین پروژه را دنبال میکنند. موضع گیریهای و را از این منظر مرور کنید. 🌲بیانیه گام دوم تلاش میکند نسل جوان انقلابی را وارد همه ارکان نظام و دولت کند. جوان گام دوم فقط یک عامل مطالبه گر یا آتش به اختیار نیست. بلکه تلاش میکند را پیش ببرد. گویا انقلاب قطعی است فقط دشمن آن را به تقابل با نظام هدایت میکند و رهبر به حرکت در قالب نظام. 🌲 لایه اول به شرطی به سلامت محقق میشود که این نکته مهم در لایه راهبردی محقق شود و شرط تحقق آن نیز جهاد گفتمانی امید زا در کشور است. @ali_mahdiyan
انقلابیون آمریکایی توجه به دوگانه جوشش انقلابی و نظام سیاسی در بیانیه گام دوم رهبری 🌱نامه نخبگان غرب گرای داخلی به مجمع تشخیص مصلحت نظام را اگر مطالعه کنید خواهید دید که حاوی یک محور کلیدی است که حقیقتا هم چکیده راهبرد ایشان و هم نظام فکری آنها است. 🌱همه سخن ایشان این است که وقتی دنیای امروز همگی یک قاعده ای را میپذیرند شما نیز باید بپذیرید و الا برای زندگی در دنیای امروز دچار گرفتاری میشوید. این قاعده یعنی نسبت به نظام و ساختار غرب. 🌱بر اساس این قاعده اساسا هر نوع انقلاب و ساختار شکنی در دنیای مدرن منفور است. اگر میبینید نویسندگان این نامه به راحتی حکم به شکستن ساختارهای داخلی میکنند نه به دلیل انقلابی بودنشان است بلکه اینها بنا دارند ساختارهای دنیای امروز بر این کشور غالب شود. جریان اصلاح طلب به شدت نسبت به ساختارهای دنیای جدید محافظه کار است و تقابلش با نظام های داخلی از سر محافظه کاریش نسبت به ساختارهای کلان حکومت آمریکا و تمدن غرب است. 🌱اساسا همه دعوای امروز بر سر ساختار و نظام انقلابی است. بقیه حرفها همه اش بهانه است. عامل اصلی حفظ جوشش انقلابی در مردم همین نظام انقلابی بوده است. بدون نظام مردمسالار ولایی قطعا انقلاب ریشه کن میشد. 🌱طرح جریانهای عدالتخواهی که از سر نادانی با طرح غرب همراهی میکنند، زدن و خراب کردن نظام است اما به نام . جریان احمدی نژاد را هم اگر رصد کنید به همین جمع بندی میرسید اینها نیز بنایشان شکستن ساختارها است لکن به نام انقلاب . اما این هر دو متفاوتند با جریان اصلاح طلب غرب گرا که او نیز بنایش خراب کردن نظام است اما به نام . 🌱این هر سه به یک نقطه میرسند و آن شکستن نظام. هر چند برخی ناخودآگاه چنین نکته ای را دنبال کنند. دو گانه انقلاب و نظام یکی از مهمترین چالشهای انقلابیون بوده است. تاکید بر به نکته مهمی اشاره میکند؛ جریان دادن انقلاب در بستر نظام برای مبارزه با نظام غرب. در برابر نظریه جریان دادن انقلاب در تقابل با نظام انقلابی که خروجیش قطعا به سود نظام غرب است. 🌱 برای حفظ انقلاب و شعارهای فطری آن و همینطور ساختن دولت انقلابی، تقویت و حفظ نظام انقلابی یک امر حیاتی است. بدون نظام قطعا انقلاب خواهد مرد. و بدون نظام قطعا نظام سلطه حاکم خواهد بود. این نکته ای است که امیدوارم جوانان انقلابی ما با همه وجود باورش کنند. 🌱امروز انقلابی ها دو جریان هستند یکی و یکی . انقلابیون آمریکایی نظام انقلابی را هدف میگیرند و انقلابیون ناب، نظام سلطه جهانی را. @ali_mahdiyan
گام دوم حوزه علمیه ☘امروز تجمع بزرگی در فیضیه برگزار شد. بزرگانی مثل استاد هم در آن شرکت کردند. مسوولین و مدیران حوزوی هم حضور داشتند. آقای خاتمی سخنران بود. دو مرجع تقلید پیام دادند. همه برای اینکه اجازه ندهند پیام رهبری در میان موضوعات ریز و درشت رسانه ها گم شود. ☘حوزه علمیه نیز همراه با کل جامعه به مرور در حال رشد و بلوغ است. شاید کمتر کسی توجه به این نکته داشته باشد که انقلاب خمینی تمامی لایه های و فرهنگ حاکم بر آن را نیز دچار انقلاب کرد. ☘ در فقه زمانی کسی باور نمیکرد که بتوان برای این علم سابقه دار مقدس که خیلی از بزرگان دینی متکفل آن هستند راهبرد و چشم انداز تعیین کند. اما را باید دوران جدیدی برای فقه دانست. دورانی که باید آن را نام گذاشت. ☘رویکرد حکومتی به فقه اولا یک نیاز زنده عینی غیر قابل چشم پوشی شد. در مرحله بعد این نیاز یک گفتمان رایج در میان حوزویان شد. گفتمانی که بر اساس آن بسیاری از کلاسهای درس و پژوهشهای فقهی به چالش کشیده میشدند. در مرحله بعد پژوهشهای متنوعی با رویکرد شکل گرفت. و امروز کرسی های تدریس متنوعی در حوزه با این رویکرد شکل گرفته. ☘همین اتفاق درباره حکمت و رخ داد. رویکرد تنزیل و عرفان در کار اساتید و بزرگان حوزوی چون استاد مصباح و و در لایه دیگر در کار و دیگران به خوبی به چشم میخورد. تدریس و همینطور حکمت و اخلاق با رویکرد اجتماعی اتفاقات ویژه ای است که در حوزه، در حال رشد جدی است. ☘امروز به عنوان یک و در حوزه علمیه قابل رویت است. گروهها و جریانات متنوع حوزوی و طلبگی به سرعت در حال رشد هستند. ☘من به عنوان کسی که از هنگام کوچ از دانشگاه به حوزه با همین دغدغه حوزه را رصد کرده ام به خوبی این تغییرات جدی را در حوزه احساس میکنم. و این یعنی چه بخواهیم چه نخواهیم، انقلاب ویرایشی عمیق را در حوزه قم باعث شده است. ☘برخی در بیانیه گام دوم رهبری دنبال نقش حوزه و جایگاه حوزه میگردند. حال آنکه توجه ندارند که کل بیانیه برای طلاب حوزوی و مدیران آن پیش از آنکه یک توصیف امیدافزا باشد یک دستورالعمل راهبردی مسوولیت زا است. ☘اگر بنا باشد گفتمان امید در جامعه پراکنده شود این حوزه است که باید بازوی تبلیغی و ترویجی اش را فعال کند. و حلقه های علمی محتوایی اش را برای توصیف درست صحنه به کار بندد. و اگر بنا است نسل جوان اداره کشور را برعهده بگیرند این حوزه است که باید با هدایت درست خود مردم و مدیران را به این سو هدایت کند. @ali_mahdiyan
سال 70 🌲اگر بخواهیم آنچه را که باید عمل بشود در یک جمله خلاصه کنیم آن یک جمله عبارت از است. ما باید فقه اسلامی را در جامعه پیاده کنیم. فقه اسلامی فقط طهارت و نجاست و عبادات که نیست. فقه اسلامی منطبق بر جوانبی است که منطبق بر همه جوانب زندگی انسان است. 🌲 اداره کشور اداره زندگی و مواجه شدن با واقعیت به مراتب دشوار تر است از آنچه در ذهن میگذرد. 🌲ما در داخل کشور توانسته ایم جهت زندگی را از جهت گناه که به طور فعالی مردم را به سمت آن میراندند به طرف ثواب و به طرف فعل معروف منحرف کنیم. 🌲"ما" که میگوییم منظور یک شخص یا مجموعه ای که اسمش را دولت بگذاریم نیست. "ما" یعنی نظام بما فیه آحاد مردم و مسوولان و روحانیان و معلمان فکری و نویسندگان و ... ونقشی که امام عظیم الشان داشت و هر کس هر مقداری که نقش داشته است. 🌲امروز خطوط اصلی تمام در جهت درست است. البته در همین جهت درست ممکن است آدم بدجنسی سوء استفاده کند. 🌲ما توانستیم قوانین را اسلامی کنیم. هر چه مجری در سطوح عالی گماشته میشوند از متدینان هستند. 🌲البته آن وقتی بهتر خواهد شد که تا سطوح پایین هم از متدینان گماشته بشوند. اما این از آن کارهای دراز مدت است...البته آدمسازی مشکل است. 🌲از آنچیزهایی که شاخصه نظام اسلامی است در دنیا یعنی عزت و استقلال و مناعت در مقابل کفار و اشداء علی الکفار رحماء علی المومنین امروز نظام ما یک نظام موفق و پیشرفته است. 🌲ابرقدرتها با ترساندن است که ملتها و دولتها را از میدان خارج میکنند. ...ملتها هم میترسند مخصوص دولتها نیست. این شجاعتی که شما میبینید این یک موهبت الهی است که امروز به وجود آمده است. 🌲ما مثلا در جنگ میخواستیم رودخانه یا ارتفاعی را بگیریم بعد رزمندگان ما تلاش میکردند.... و به آن هدف میرسیدند ....بعد در تبلیغات خصمانه ای که علیه ما میشد میگفتند ایران نتوانست بصره را بگیرد. انگار ما در این عملیات میخواستیم بصره را بگیریم....امروز عین همان کار در سطح جمهوری اسلامی دارد انجام میگیرد....آنچه به عنوان نشدنها اعلام میکنند چیزی نیست که نظام اسلامی گفته باشد ما میتوانیم در ظرف سیزده سال آنها را انجام بدهیم. 🔺پایان نقل قول از سخنان رهبری در سال هفتاد. 🔺این سخنان مربوط به 13 سالگی انقلاب است. امروز در چه نکته جدیدی شکل گرفته؟ 🔺اولا تثبیت همین داراییها در جان ملت و انقلاب یا به قول رهبری در جان ما. تثبیت این داراییها خودش را در پرورش نسل ها نشان میدهد. 🔺ثانیا نوید تربیت نسلی که بتواند همه ارکان اداره کشور را به نحوی انقلابی در دست بگیرد. یعنی همان کمبودی که در سال 70 رهبری میگوید منتظرش باید بود. امروز جوانان کاملا مهیای برداشتن کل بار نظام و دولت هستند. و این اتفاق نویی است که رهبری به آن توجه میدهد. 🔺شروع انقلاب در ساحت اصلاح دولت و تحقق گامی است که آغاز دوران آن را رهبری نوید میدهد و مسوولیت سنگینی را برای همه انقلابیون ایجاد میکند. @ali_mahdiyan
دختر لاریجانی ⚡️در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ رهبری به همه کاندیداها توصیه کرد شعارهای خود را حول عدالت و رفع محرومیت تنظیم کنند. روحانی آنچنان توجهی به این توصیه نکرد. او ترجیح میداد از دو قطبی های شکل گرفته در جامعه به نفع خود بهره ببرد. او خوب میدانست استفاده از دو قطبی که مثل زخم تازه در بدنه اجتماعی شکل گرفته باعث میشود بتواند رای های منفی را هم جلب کند و انتخاب شود. در پیام رهبری به مناسبت انتخاب او باز هم توجه به مقوله محرومین و عدالتخواهی شد و این نگرانی رهبری نسبت به فشار تصمیمات کلان دولت به محرومین بارها مورد توجه قرار گرفت. ⚡️ محصول رفتار دولت احمدی نژاد بود. او معتقد بود عدالت باید پیاده شود ولو هزینه اش تشدید دوقطبی های اجتماعی باشد لذا نظر رهبری را زیر پا گذاشت. عدالت و مبارزه با فساد مهم بود ولو وحدت اجتماعی نابود شود. حفظ وحدت جامعه دلیل مشمیز کننده ای بود برای جلوگیری از مبارزه با فساد حاکمان. ⚡️دولت احمدی نژاد که به دلایل مختلف مورد تایید رهبر بود از جمله سر دست گرفتن عدالت و مبارزه با فساد به دلیل عدم رعایت عقلانیت از یک سوی و اخلاق و معنویت از سوی دیگر مورد انتقاد بود. و همین ضعف در عقلانیت در تحقق عدالت باعث شد که دولت روحانی با شعار تدبیر روی کار بیاید و با کمک دوقطبی ها و شعار به عقب برنمیگردیم باقی بماند. و حالا بی عدالتی و فساد در این دولت به طور محسوسی توسط طیف گسترده ای از ضعفا لمس شود. ⚡️مبارزه های مصداقی احمدی نژاد که با های انتخاباتی شروع شد و البته کمک به او کرد و در میان خباثتهای جریان سبز هم کمتر مورد توجه حزب الله قرار گرفت در نهایت با مجلس و اتهام به دیگران ادامه پیدا کرد و این همه برای مبارزه با فساد بود و ایجاد عدالت. بعدتر تهمت به صادق لاریجانی و دختر او نیز به همین روال رخ داد. رفتارهایی که به قول رهبری خلاف قانون و خلاف شرع و خلاف اخلاق بود. به قول علی لاریجانی سبک رابینهودی عدالتخواهی و به قول جریان بهار سبک احمدی نژادی ⚡️این مدل عداتخواهی یک سبک اقدام بود. سبکی که عدالت برایش مهم است و قانون کشک است. وحدت مردم فرع است. شرع و اخلاق درش بی اهمیت است. اسمش را عدالتخواهی مصداقی گذاشته اند لکن تعبیر درس تر برایش عدالتخواهی جزیی نگر است. لذا خروجی اش ضربه های کلان اجتماعی در حوزه فساد و عدالت است خروجی که با روی کار آمدن دولتهای زاویه دار با عدالت و متظاهر به تفاخر محقق میشود. ⚡️عدالتخواهی مصداقی موارد جزیی را میبیند و کلیت حرکت ملت را نمیفهمد. این عدالتخواهی اساسا مصداقی نیست بلکه مصداق را اندازه ای که خودش میپسندد میبیند. برایش بی معنی است. لذا همیشه اصول را فدای فروع میکند اصل یعنی این مورد خاص و فرع قانون است و اخلاق است وحدت و همه چیز. میتوان به جد مدعی شد که این روش عین ظلم است و نه عدالتخواهی. عین منکر است و نه نهی از منکر. @ali_mahdiyan
معنویت و ولایت 🌱چند روز پیش توفیق شد با یکی از رفقای قدیمی که از امضا کنندگان نامه سیصد نفره به رهبری بود گفتگو کنم. در میان مباحثه مان جملاتی گفت که تا عمق وجودم سوخت. هر چند به رویش نیاوردم. 🌱خیلی صادقانه میگفت بعد از اینکه در مباحثه با رفقا احساس کردم باید مقابل حرکت رهبری قرار بگیریم به مرور احساس کردم آن معنویت گذشته را نیز دیگر ندارم. حال معنوی و اخلاقیم نیز تغییر کرد. میگفت نمیدانم چرا. 🌱اما من میدانستم چرا . میخواستم معنی ولایت و پیوستگی قلبی با امام جامعه و کل جبهه حق را برایش توضیح دهم میخواستم بگویم آن چه در روایات درباره نقش ولایت در تهذیب و رشد و حتی جبران خطایا شنیده ای معنایش همین پیوستگی و گسستگی قلبی و عملی است. 🌱میخواستم بگویم اگر سرعت سقوط برخی از خوبان ناگهان اینقدر شدید میشود که باور هم نمیکردی به همین مقوله مربوط است. اما هیچ نگفتم. فقط گفتم برادر گلم ولو نقدهایی به لحاظ فکری و اندیشه ای به آقا داشته باشی اجازه نده این نکته به قلبت و به اعتمادت به جبهه و رهبری تسری پیدا کند. باید با عشق و اعتماد با هم راه را برویم. و الا با هیچ رهبری نمیتوانید هماهنگ شوید. او باور نمیکرد که این دو با هم جمع شوند. 🌱اما دلم خیلی سوخت. کاش برخی حرفها را زودتر با هم گفتگو میکردیم... @ali_mahdiyan
وی 🌾نام روستایی در غرب هرمزگان که هیچ خانواده ای در آن بیکار نیست. محور این حرکت طلبه ای است به نام شیخ عباس زارعی. 🌾تربیت یافته حوزه علمیه بشاگرد. میگوید جمله ای که در من تاثیر جدی کرد جمله ای از بود وقتی به من گفت «شل و ول نباش» . 🌾میگفت درس طلبگیم که پیش میرفت با خودم تصمیم گرفتم هم امام حاضرین در مسجد باشم هم امام غایبین. میگفت میز و صندلی های پایگاه بسیج را برداشتم و تبدیلش کردم به کارگاه صنایع دستی. آنقدر کار را ادامه دادم که تمام خانواده های روستا درگیر کار شدند. 🌾 هر وقت کسی بی انگیزه میشد جلساتی داشتیم برای انگیزه بخشی به نیروها. کار طلبگی من اینگونه بود. هر جا لازم بود آستین بالا میزدم. به مرور روستاهای اطراف روستا نیز درگیر کار شدند. برای خودم تیم و تشکیلاتی درست کردم و به مرور یک ۱۵ساله نوشتم. 🌾برای محصلین و نوجوانها نیز برنامه ریزی کردم که مشغول کار شوند. از فضاهای مجازی نیز برای بازار فروش استفاده کردم. 🌾سال است. امشب کنار این طلبه بشاگردی چقدر عزم دیدم چقدر فهم دیدم چقدر جدیت یافتم. جملات رهبری را چقدر با اخلاص و عمیق اما بی ادعا و گمنام پی میگرفت . این یکی از ثمرات کوثر بشاگرد، مرحوم حاج عبدالله والی است. @ali_mahdiyan
باران در گافر ⚡️باز باران گرفت. اینجا وقتی باران میآید دلها پر از نور میشود. نور شکر و نور بندگی خدای رازق. برای دیدن این همه نور ایمان که در دلهای پاک و بی آلایش موج میزند میارزد ساعتها دامنه کوهها و بستر رودخانه را سفر کنی. میارزد تا بیایی و صورت مرتضی و حسین و ادریس و محمدرضا را ببینی. میارزد تا بیایی و به اینجا یعنی به گافر برسی. اما باران که میآید باید غربت و مظلومیت این مردم را هم تماشا کنی. ⚡️مرتضی صدای زیبایی دارد مداح خوبی است هر سال که میبینمش پیشرفت میکند امسال اشعار عربی هم میخواند. محمدرضا خیلی شلوغ و پر سر و صدا است اما فوق العاده با هوش است در جلسات تحلیل فیلمهایی که برای بچه ها نمایش میدادیم بهتر و زودتر از دیگران عمیقترین تحلیلها را ارایه میکرد. حسین آرام و متین بود از پارسال که دیده بودمش رشد زیادی کرده بود استخوان ترکانده بود. ادریس زبر و زرنگ اما چقدر نکته سنج و هنرمند بود. ⚡️اما بین منطقه گافر با خارج از منطقه رودخانه ای حایل است. همین که باران میبارد رودخانه چنان پر هیجان و سرکش میشود که خیال عبور را باید از سرت بیرون کنی. و این یعنی روزها باید در محاصره باشی. نه این روزها که همه جا سیل آمده بلکه سالهاست که چنین است. باران که میآید هم مردم شکر میکنند و هم البته رنج میکشند. ⚡️یک سال وقتی بعضی از این بچه ها که به خاطر باران روزها در محاصره آب بودند تصمیم گرفتند از مدرسه شبانه روزیشان برای دیدار خانواده شان دل به رودخانه بزنند با آب رودخانه رفتند و داغشان به دل کوههای گافر باقی ماند. ⚡️امسال به خاطر باران مجبور شدیم زودتر از موعد اردوی جهادی را جمع کنیم تا پشت رودخانه روزها محصور نباشیم و گیر نکنیم. در میان جمع و جور کردن وسایل اردو که باید به سرعت جمع میشد من حواسم اما به بچه ها بود. ⚡️اگر چه چند روز بیشتر مهمانشان نبودیم اما احساس میکردم از پاره های وجودم دل میکنم. دور و برمان جوانان و نوجوانانی نورانی با چهره های معصوم حلقه زدند باورم نمیشد اما اشک میریختند. من تلاش میکردم با شوخی و مسخره بازی آرامشان کنم هر چند دوست داشتم مثل آنها راحت گریه کنم. ⚡️بچه ها سرودی که تمرین کرده بودیم میخواندند؛ برخیزیم... باید بجوشیم از سر عشق از دل خاک کشور عشق یاران مهدی لشکر عشق.... ⚡️باران که میبارد یادشان میافتم یاد قلبی که آنجا جا گذاشته ام. دردهای این مردم رنج آورند اما یقین دارم باران که میآید نور معرفت و نار عشق میجوشد از دلهایی که به دستان بارانی خدا نزدیکترند به دستان مقلب القلوب و الابصار. @ali_mahdiyan
طلبه شوید به مناسبت ایام ثبت نام حوزه های علمیه حجه الاسلام علی قنواتی وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَآفَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوٓا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ (توبه/۱۲۲) 🌾 سالهاست که به دلایلی ندای آسمانی هدایت بشریت همه انبیاء و اولیاء که از حلقوم مبارک پیامبر ختمی مرتبت خارج شد به گوش جان بشر تشنه و سرگشته نرسیده. نسلها می آید و می رود اما دستها همچنان از دست تبیان لکل شیء جداست و این علت بسیاری از ظلمها و ضلالتهای بشر امروز است. 🌾اما عصر انقلاب، دوران آغاز مجدد ابلاغ این پیام نورانی به گوش جان بشریت بود. 🌾انسان مدتها خیال میکرد مسیر دین جدای از دنیا است و آخرت را باید با فرار از دنیا یافت. خروجی این نظریه منسوخ مسیحی، تبدیل به ساختار سیاسی بر اساس جدایی دین و حکومت شد.  استبداد مطلقه دینی کلیسا، همینطور فرهنگ خالی از اندیشه و فهم و صرفا برپایه تعبدی کورکورانه، آن هم با دستاویز های اقتصادی در دست مقدس نمایان و حاکمان ریاکار باعث هجوم تمدنی انسان به سرابی از زندگی سعادتمندانه شد. 🌾بشر مدرن خیال میکرد راه درست را باید با غرق شدن در دنیا بیابد و این شد مبنای ساختاری بر محور آزادی حیوانیت انسان. 🌾حیوانیت انسان شد محور و خروجی اش شد لیبرال دموکراسی غربی، شد فرهنگ برهنگی و التذاذ بی حد و حصر، شد فقر معنویت و اخلاق، شد ظلم و جنایت و فریب، و باز هم بشری گمشده در میان گمراهی.  🌾تا اینکه ندای آسمانی پیامبر خاتم را خمینی کبیر از میان سالها تلاش و مجاهدت حوزه های علمیه بوسیله مردمی از خودگذشته به گوش جهانیان رساند. اندیشه "رجال لاتلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله" یعنی دنیایی که متجر اولیاء الله بود و معبر اصلی خدا جویان، خروجی این اندیشه جمهوری اسلامی بود که بستر اصلی بروز ولایت الله شد. 🌾مردمسالاری ولایی؛ که دنیای انسان را نفی نمیکرد اما در خدمت حقیقت انسان قرار میداد.  🌾اکنون بروز سیاست تبدیل به یک اتفاق معنوی در وجود انسانها شده است و آن سیاستی است الهی. فرهنگش همان فرهنگ مجاهدت و ایثار است و اقتصادش اقتصادمقاومتی و روی پای خود ایستادن و مبارزه با زورمداران.  🌾دوران دیگری آغاز شد؛ "عصر روح الله" عصر بروز و تجلی دین خاتم.  🌾چهل سال است ایران اسلامی توانسته این حقیقت را در عالم فریاد بزند و در جان خود رسوخ دهد. حقیقتی که سنگ بنای تمدن نوین اسلامی است.  🌾امروز در گام دوم این خیزش الهی، نیاز به جریانی داریم که توان داشته باشند امامت این حرکت را برعهده بگیرند و اجعلنا للمتقین اماما. 🌾کسانی که این حرکت ایمانی را با آیات قرآن راهبری کنند و یک دستشان در دست کلام هدایتگر دین خاتم باشد و دست دیگرشان در دست قلوب توحیدی مردم و رسولی منهم باشند، امی باشند و مردمی.  🌾دوران خیزش مجدد انقلاب اسلامی است و نقش حوزه ها در این مسیر جدی است. البلاء للولاء است. باید مهیای رنج ها و سختی های این حرکت نورانی بود. حرکتی بر محور فقه معنوی و البته زمان شناسی و معنویتی فقاهتی و ممتد تا حیات. کسانی لازمند که بناست بروز یتفقهون فی الدین و انذار همه اقوام باشند و تمدنی بر محور لعلهم یحذرون سامان دهند باید مصداق نفر باشند و رجوع. هجرتی الهی و رجوعی الهی.  🌾حوزه زمانی میتواند این مسیر نورانی و تمدن ساز را طی کند که جوانانی با انگیزه های الهی و انقلابی وارد آن شوند و در مسیر امام و رهبری رشد کنند و آن وقت نهالهای قدکشیده انقلابی میتوانند کمک به برداشتن گامهای نورانی انقلاب کنند. و صحنه را برای ظهور بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه مهیا کنند. حجت الاسلام علی قنواتی، مدیر مدرسه علمیه معصومیه - قم @ali_mahdiyan
مردمسالاری و مردم آزادی 🌱به خلاف آنکه عده ای مساله اصلی اندیشه را نسبت مردم سالاری با دین سالاری میدانند به نظرم تبیین تمایز مردمسالاری با دموکراسی مساله کلیدی تری است که پاسخ پرسش قبل را هم در خود نهفته است. 🌱همه چیز نیز به تبیین حقیقت انسان باز میگردد. مدتی قبل رهبری در جمعی این جمله علمی و کلیدی را در دستگاه اندیشه انقلاب اشاره فرمود که ما هم قایل به محوریت انسان هستیم اما انسان محوری شیعی با انسان محوری به معنای اومانیسمی آن نیز تفاوت جدی دارند. 🌱شهید مطهری در اکثر آثارش این بحث را مطرح کرده است که انسان دو شخصیت دارد یکی شخصیت برتر و حقیقی او و دیگری شخصیت فروتر و توهمی و به تعبیر درست تر شخصیت حیوانی اش. این دو کنار هم هویت واحد او را شکل میدهد. 🌱حیوانیت انسان بعدی از وجود او است که بنا نیست کنار گذاشته شود اما باید ذیل حقیقت انسانی انسان قرار گیرد. مردمسالاری یعنی تسلط مردم بر خودشان و مردم آزادی یعنی رهایی مردم. 🌱اگر نفس حقیقی انسان بر نفس حیوانی مسلط شود انسان صاحب کرامت میشود. اندیشه مردمسالار هم به حیوانیت انسان آزادی میدهد و هم او را مکلف میکند. اما در ساختار مردم آزادی یا دموکراسی، تکلیف، چه شرعی اش چه اخلاقی اش و چه حتی عقلی اش به نفع آزادی عقب مینشیند. داستان و امثالهم مبانی حقوقی دارد که جز بر اساس این اندیشه قابل فهم نیست. 🌱 اومانیسم یا انسان محوری غربی در واقع حیوان محوری است نه انسان محوری. محوریت انسان یعنی محوریت حقیقت انسان که به محوریت شرع و ولایت میانجامد. شرع و ولایت در وجود انسانها پایگاهی دارد که همین حقیقت نفس برتر است. 🌱البته آزادی، بستر شکل گیری نظام مردمسالار است و مردم سالاری به اجبار شکل نمیگیرد و علت رفراندوم جمهوری اسلامی این است که مردم به آزادیشان ساختار و نظام خود را انتخاب میکنند. اما انتخابشان تسلط حقیقت انسان است و کرامت او. مردم آزادانه دین را انتخاب میکنند و آزادانه خود را مکلف میکنند. 🌱توجه به این تقریر از مردمسالاری نشان میدهد که مردمسالاری و دین سالاری دو روی یک سکه اند نه دو مفهوم ضمیمه به هم. @ali_mahdiyan
رفراندوم مجدد با تغییر نسل ⚡️به چه دلیل نسل گذشته برای ما تعیین تکلیف کند. خود رهبر در تغییر نسل را اشاره کرده. خوب شاید این نسل جدید نخواهد به این نظام رای دهد. در قانون اساسی آمده اسلامیت و جمهوریت نظام قابل تجدید نظر نیست. خوب چرا؟ مگر امام به شاه اشکال نمیکرد که گذشتگان ما حق ندارند برای ما تعیین تکلیف کنند. ⚡️این اشکال . اما جواب: 🌱 اولا رفراندوم در اختیار رهبر است و اگر رهبر تشخیص بدهد حتی درباره جمهوری اسلامی میتوان دوباره رفراندوم برگزار کرد. چون نظر او حاکم بر قانون است. قانون وضع اولیه و عادی را بیان میکند. مطلقه بودن ولایت فقیه همین حکم را هم میگیرد. و رهبر به رای مردم انتخاب میشود. بعلاوه که خود این اصل هم قابل تغییر با ساز و کار قانونی است. 🌱 البته اسلام با رای مردم مشروعیت نمیابد جمهوریت و مردمسالاری هم خودش حکم اسلام است و رای گیری مجدد جمهوری اسلامی یعنی بنا است مردم متعهد به اسلام شوند. تعهدی مجدد. این نکته را امام در سخنرانیهای خود قبل رفراندوم ۵۸ تبیین کرده. اینکه در قانون اساسی بگوییم قانون اسلام بدون رای گیری لازم الاتباع است حرف غلطی نیست. بعلاوه که مردم مسلمان ایران بعید است در هیچ دورانی عقاید دینیشان را کنار بگذارند ولو احتمالهای ریاضی در ذهن عده ای وجود داشته باشد. 🌱اینکه هر زمان به حکم یک مقام منتخب با رای مردم حق رفراندوم در هر مساله ای حتی کلیت نظام وجود داشته باشد خوب است اما چرا چنین رفراندومی درباره کلیت نظام در هیچ جامعه دموکرات و آزاد در دنیا متداول نیست؟ 🌱پاسخ این است که در همه دنیا حضور و مشارکت مردم در انتخابات ها معنایش این است که مردم به نظام موجود برای تغییرات مدنظرشان اعتماد دارند. و این شاخص مشروعیت است مشروعیت به معنای مقبولیت و رضایت عمومی. در ایران این شاخص قابل مقایسه با هیچ کشوری در دنیا نیست. وقتی مردم در انتخابات شرکت میکنند یعنی ولو موافق نظام نباشند اما به او اعتماد دارند. 🌱کلا بهانه برای رفراندوم زیاد است. یک بهانه تغییر نسل است من میتوانم فردای هر رفراندومی ادعا کنم مردم پشیمان شده اند. یا ادعا کنم کسانی که تازه به سن قانونی رسیده اند مخالف نظامند. ادعا که راهش بسته نیست. معقول اما این است که قاعده قانونی برای تغییر نظام در نظر گرفته شود. همانطور که برای تغییر قانون نیز راهکار قانونی در نظر گرفته شده. پ ن۱ این بحث صرفا برای پاسخ به پرسشهای رفقای جوانم بود والا اساسا ادعا میکنم که مشروعیت این نظام نسبت به گذشته عمیقتر و شدیدتر شده است. توضیحش را به یادداشت دیگری موکول میکنم. پ ن ۲ البته یک نکته حاشیه ای هم اینکه باید راهی پیدا کنیم که بعد رفراندومهای احتمالی و فردای آن روز عده ای مثل سال ۸۸ دبه نکنند. و الا رفراندوم هم فایده ای برای بستن دهان خیلی ها ندارد. همانطور که حضور مردم در انتخاباتها راضیشان نمیکند. و همیشه خلاصه طلبکارند. @ali_mahdiyan
مذاکرات درباره اصول غیر قابل تغییر قانون اساسی موسوی اردبیلی: من پیشنهادم مربوط به این است که همین جور بیاییم بگوییم که قانون اساسی بازنگری میکنند و عوض میکنند مقداری قانون اساسی را تضعیف میکند. هاشمی رفسنجانی: اگر واقعا شما مردم ما را اینجوری تشخیص میدهید که اینها یک روزی بر میگردند میگویند سلطنت مشروطه خوب ما اینجور دیدی به مردم نداریم. موسوی اردبیلی: هم در یونان شد هم در یمن هاشمی رفسنجانی: یونان با مردم اینجور نشد. مردم را اگر شما محور قرار دهید ما اعتماد زیادی به مردممان داریم و فکر میکنیم که مردم یک بار دیگر از یک سوراخ گزیده نمیشوند. امامی کاشانی: اگر بخواهد بیاید در مقدمه قانون اساسی باید بیاید نه در متن قانون اساسی....حالت حماسه ای و حالت محکم کردن قانون اساسی و حالت مقاله تقریبا دارد. جنتی:آقای هاشمی یک سوالی دارم.... من مشروعیت این را میخواهم بپرسم الان ما مشروعیتمان را از کجا گرفته ایم؟ این شورای بازنگری که الان آمد مشروعیتش را از رهبر گرفته خود قانون اساسی هم ...حالا اگر رهبر بعدی آمد گفت که نه خیر این اصل و آن اصلی را که اینها استثنا کرده اند بروید بنشینید و بازنگری کنید چه فرقی میکند؟ چه امتیازی ما بر آنها داریم که ما میخواهیم جلوی آنها را ببندیم. هاشمی رفسنجانی: هیچ رهبری نمیآید بگوید اسلامی بودن نظام را شما تغییر بدهید. ما این را گفتیم. گفتیم اسلامی بودن و اتکای به آرای مردم این را شما نمیتوانید عوض کنید. خوب چه رهبری میآید که از مردم بیعت بگیرد بعد بگوید...غیر این اگر اصل معینی را نام ببرد حق با شما است ... ... اما چند نکته: 🔹به نظرم پاسخ آقای هاشمی به آقای جنتی کافی نیست زیرا رهبر میتواند به صلاحدید حتی اصل اسلام را نیز به رای بگذارد چنانکه امام سال ۵۸ چنین کرد. امام میگوید جمهوری اسلامی یعنی اسلام و میتوانید به آن رای بدهید یا ندهید. جای دیگر میگوید اگر رای هم نمیدادید مشروعیت شرعی بود ولی تعهد شما فقط به آن نبود. 🔹اما مهم آن است که ارتکاز همه آقایان این است که نظر ولی فقیه بر این اصل و هر اصلی حاکم است. 🔹نکته مهم اینکه این اصل در واقع بر این اساس شکل گرفته که هیچ کس باور نمیکند روزگاری بیاید که مردم ایران بخواهند دین و ایمانشان را کنار بگذارند. درست هم فهمیده اند. هنوز هم بعید است کسی مخالف مردمسالاری یا تحقق دین در جامعه باشد. و بخواهد در جامعه دین نباشد یا استبداد باشد. @ali_mahdiyan
بر پا: برای ما فرقی نمیکند. متنی از علی علیزاده 🔸برای ما فرقی نمیکند حمید فرخ نژاد باشی، و جزو تیم سلبریتی‌های اصلاح طلبان، که سلاح تیز و برنده کمپین انتخاباتی روحانی محسوب میشدی، یا مهران مدیری و احسان علیخانی باشی، سرمایه و ابزاری چنان پرارزش برای مدیران اصولگرای تلویزیون، که وقتی پارسال روزنامه شرق شبهه‌ای به تو وارد کرد یک ساعت آنتن تلویزیون هشتاد میلیونی را به مثابه رانت برای رفع شبهه در اختیارت گذاشتند، خط قرمز ما امنیت و منافع ملی است. 🔹برای ما فرقی نمیکند فلان طلبه جوانی باشی که چون پدر زنت فقیه شورای نگهبان است رانت نوعی عدالتخواهی را داری که اگر یک کارگر هفت تپه یک کلمه اش را بگوید دستگیر میشود. یا نسرین ستوده‌ای باشی که چشم به جایزه نوبل دوخته‌ای و هفت سال زندانت را میگویی سی و هفت سال، خط قرمز ما امنیت و منافع ملی است. 🔸برای ما فرقی نمیکند اصولگرا باشی یا حزب اللهی یا اصلاح طلب یا اپوزیسیون، اگر صورت امید و اعتماد عمومی که بنیان امنیت و منافع ملی است را بخراشی مقابلت می‌‌ایستیم و صورتت را میخراشیم. که بدون امید این هشتاد میلیون با هم دشمن و از هم تجزیه میشوند. هشتاد میلیونی زیر بمباران جنگ اقتصادی تحمیل شده از سوی ترامپ و شرکا. 🔹و اگر ذهنیت کمیت-زده‌ و نئولیبرال شده‌ی مدیران صداوسیما مدارا با مجری‌های چندمیلیارد تومنی است چون فلان میلیون تماشاچی می‌آورند و اگر فلان نهاد انقلابی سیاستش اش این است که همانطور که تیم های فوتبال ستاره میخرند او هم سلبریتی های چشم سبز خودش را داشته باشد، حتی اگر این سلبریتی ها تک تک ارزشهای ملی این کشور را زیر سوال ببرند، حتی اگر مثل مهران مدیری در این سالها به اسم نقد، ایرانی بودن را تحقیر کنند، و خروجی کارشان وادادگی ملی و لاابالیگری هویتی و کلنگی کردن ارزشهای جمعی باشد. خط قرمز ما بر اساس منافع قبیله و جناح و دسته ما تعیین نمیشود، و وزن کشی تیم سلبریتی های اصلاح طلب در برابر تیم سلبریتی های اصولگرا برای انتخابات بعدی جایی در محاسبات ما ندارد، چرا که وطن باشگاه فوتبال لیگ حرفه‌ای نیست و بازیکنانش خریدنی نیستند. 🔸خط قرمز ما همین امروز، همان چیزی است که عده‌ای با دست خالی در مهر پنجاه و نه بخاطرش جلوی صدام ایستادند جلوتر از ارتش و سپاه و دولت. و امروز هم بخاطرش سختیهای تحریم را تحمل میکنند همان مردمی که دستمزد تمام عمرشان از درآمد یک ماه مهران مدیری کمتر است 🔹راستی آقای مدیری. کاش یک کلمه بگویید برای برگشتن به تلویزیون رقم دریافتی تان از تلویزیون و درآمدتان از اسپانسرها چقدر بوده؟ بگذارید تا مردم قضاوت کنند که آیا همه ما سختی های این سال سیل و تحریم را یکسان تحمل میکنیم یا نه؟ به کانال تلگرام علی علیزاده بپیوندید @jedaal https://instagram.com/p/Bvy506ihW_x/
ملکیان و حرف مفت 🌾 چندی پیش متنی از مصطفی ملکیان دیدم که علت حرف مفت زدن در گفتگوهای خانوادگی را بررسی کرده بود. او چند علت را درباره حرف مفت زدن شمرده : 🍂 یکی اینکه در دوران مدرن سخن گفتن علامت برتری است ولی در دوران گذشته سکوت علامت فرزانگی بود. 🍂 دوم اینکه دموکراسی باعث رواج حرف مفت میشود. اینکه همه حق رای دارند باعث نمیشود اخلاقا هم همه بتوانند درباره همه چیز سخن بگویند. باید بین حقوق و اخلاق تفاوت گذاشت. 🍂 سوم اینکه سوال باید به درد بخور باشد. خود سوال و کنجکاوی بی جا در دنیای مدرن ارزش شده است. 🍂 چهارم نیز اینکه کمیت بر کیفیت در دوران مدرن غلبه کرده و حرف درست زدن جای خود را به حرف زیاد زدن داده . 🍂 پنجم اینکه آداب معاشرت جای خود را به اخلاق داده است. حال آنکه اخلاق بر آداب معاشرت تقدم دارد. 🌾 چند نکته درباره این متن به نظرم رسید که به آن توجه میدهم ✍ اول آنکه در مقابل دنیای مدرن که دنیای غرق شدن در ظواهر است این اندیشه اساس خود را توجه به باطن قرار داده است. ممکن است در نگاه اول اینطور به نظر برسد که توجه جدی تر به باطن و تقدم باطن بر ظاهر یک اصل درست دینی است. اما حقیقت آن است که تقدم باطن برای ظاهر به دو گونه است. که یک سبک آن درست است. اول آنکه ظاهر را رها کنیم به نفع باطن. دوم آنکه ظاهر را استفاده کنیم به نفع باطن. سبک اول نوعی رهبانیت و سکولاریته معنوی را در سبک زندگی ما ترویج میکند. دوتایی سخن و سکوت یکی از شواهد است. حال آنکه آنچه ما لازم داریم سبک رفتاری در سخن گفتن است که به نحوی سکوت و سخن را با هم آمیخته باشد که خروجی نهایی اش حرکت انسان از فردیتش به سمت جمع باشد. حرکت انسان از ظاهر بینی اش به سمت عمق باشد. حرکت انسان از غفلتش به سمت آگاهی باشد. هم سکوت میتواند دو گونه باشد و هم سخن گفتن. در این فضا آنچه متن سبک رفتاری مومنانه است اتفاقا سخن گفتن است هرچند سکوت هم وجود دارد و نمایشگر مراقبت انسانها بر زبانشان است. اگر خروجی گفتگو همفکری و همدلی باشد این نشان دهنده یک گام به سوی عمق است. خیلی وقتها گفتگوها اساسا برای بیان اندیشه نیست بلکه بهانه ای است برای ارتباط عاطفی و رفاقتی بیشتر بین افراد. در سبک درست ارتباطی هم سکوت وجود دارد و هم سخن گفتن و هر دو باید به گونه ای تنظیم شوند که این اتصال و ارتباط رخ دهد. و الا سکوت ما باعث از هم گسیختگی و در خود فرورفتگی میشود. اتفاقا این نوع معنویت که خروجی اش کم شدن اتصالات اجتماعی است مورد تایید دنیای مدرن است. این سکوت همان است که دنیای مدرن میخواهد. ✍ ثانیا نکته دیگر اینکه به نظر میرسد تمایز بین حقوق و اخلاق خود یک اندیشه سکولاریستی است. اینکه همه حق رای دارند در اندیشه دینی روی دیگری هم دارد و آن اینکه همه مکلفند که رای بدهند. این حق داشتن که روی دیگرش تکلیف است محصول رویکرد معنوی به ماجرای مردمسالاری است. این اندیشه غربی است که رای مردم را صرفا حق میداند و بعد مقوله اخلاق و معنویت را از آن جدا میکند. تکلیف است پس همه باید درباره آن بیندیشند و همه باید عمق ایمانی و معنویشان را خرج آن کنند. و اتفاقا ارتباطات فامیلی محیط مناسب و مستعدی برای چنین ارتباطاتی است. اتفاقا این اندیشه که مردم از عالم سیاست و فهم کلان اجتماعی جدا شوند یکی از راهبردهای دنیای مدرن است برای چاپیدن مردم. ✍ ثالثا فضای امروزی جامعه ما به دلیل جنگ فرهنگی و پیامرسانهای جدید به شدت از دو قطبی های شکل گرفته در رنج است حال آنکه در جلسات خانوادگی در بستر صله ارحام این فضای مستعد و متحد عاطفی خانوادگی برای هم سخن شدن و بیان حال و هوای طرفین مساعد میشود تا افراد بتوانند از این دو قطبی ها عبور کنند. ✍ رابعا اساسا مقوله حرف مفت که در کار جناب ملکیان مورد توجه قرار گرفته است نمایشگر یک ضعف جدی در روشنفکری ما است که به شدت از مردم فاصله دارند. یکی از مشکلات نخبگان غربی این احساس عدم اتصال با متن مردم است. حال آنکه روشنفکری دینی به متن مردم نزدیک است و سخن آنها را میکاود و حقایقی که در همین بگو مگوهای خانوادگی رد و بدل میشود به دست میاورد. حقیقت نزد همه انسانها پراکنده است. ترمیم و استحکام اجتماعی بستری را درست میکند که در همین رد و بدل شدن سخنان فامیل بتوانیم دغدغه های حقیقی و درست و بلکه نکات علمی و دانشی که به زبان عادی و عرفی بین مردم رد و بدل میشود دریابیم و دانسته های خود را تنزیل کرده و به زبان مردم به اشتراک بگذاریم. @ali_mahdiyan
از عدالت خانه تا سفارت اجنبی ⚡️روزی که شیخ فضل الله به ناظم الاسلام کرمانی که در روزنامه اش سخن از مشروطه به میان میآورد فرمود: «مشروطه و جمهوری را در روزنامه اسم بردن و منشا فساد شدن، مشروع نیست»، خیلی ها او را طرفدار استبداد به حساب آوردند و حکم به تکفیرش کردند. ⚡️حال آنکه درد عدالت خانه درد مشترک علمایی چون شیخ فضل الله و توده مردم بود. ناظم الاسلام در گزارش خویش تقاضای متحصنان در حرم حضرت عبدالعظیم را چنین نقل میکند:«در هر بلدی یک عدالتخاته برپا شود که به عرایض و تظلمات رسیدگی شود و به طور عدل و مساوات رفتار کند». داستان از عدالت شروع شد و مراد هم برکناری مسوولان فاسد از امور قضایی و جزایی و همینطور اجرای یکسان قوانین برای مردم و مسوولان دولتی بود. ⚡️اما تفاوت جدی شیخ فضل الله با دیگران این بود که او نگاهش به نقشه و راهبرد غرب و جریان همراه و شیفته با غرب در داخل هم بود. او میفهمید این خروش و بیداری مردمی ممکن است توسط نخبگان غرب گرا مصادره شود و آن وقت شما با کلمات و محتوایی که در نیت شما درست است اما همه چیز را دو دستی واگذار به سفارت اجنبی کنی. ⚡️محمدحسن خراسانی میگوید همسر کاردار انگلیس در ایام تحصن در سفارت نزد متحصنین آمد گفت چه میخواهید یک روضه خوان گفت مجلس عدالت. پرسید مجلس عدالت چیست. گفتند دانشمندان و ریش سفیدها در مجلسی جلوی ظلم حکام را بگیرند. همسر کاردار گفت پس مشروطه میخواهید... ⚡️ در یادداشتی نوشته جناب نمیفهمد که ما نیتمان با براندازها فرق میکند مثلا ما امام جمعه بهتر میخواهیم نه نفی امام جمعگی. حال آنکه همه سخن در این است که اگر توجه جریان عدالتخواه به نقشه دشمن و غربگراهای داخلی نباشد به سهولت حرکت جوانان با نیت پاک مصادره میشود و اهداف اجنبی محقق میگردد. وقتی راهبرد شما و بلکه جملات و نقدهایتان دقیقا همان است که امروز جریان غربگرا دنبال میکند نیت شما چه دردی را دوا میکند. همه چیز سر از سفارت اجنبی در میآورد ولو از حرم عبدالعظیم شروع کنید. ⚡️جریان عدالتخواه اگر مسیر خود را در راهبرد کلان و سپس عمل و بیان و نه فقط نیت قلبی از مسیر دشمن جدا نکند آن وقت خروجی حرکتش خواهد شد نه ترمیم دولت قجری. @ali_mahdiyan
غیر قابل بازگشت ⚡️همه چیز مو به مو همانطور داره میشه که پیش بینی میکرد. بعضی ها میگن کم کم داریم از این مرد میترسیم. حرفهاش بیشتر از چهارتا استدلال و محاسبه است. یه طوری از سر یقین حرف میزنه انگار آینده رو میبینه. ⚡️از اون طرف برخی توجه ندارن داره چه اتفاقی میافته. برخی پس ذهنشون خیال میکنن فردا یا رییس جمهور بعدی ولو دموکرات ولو شبیه بلند میشن میگن ببخشید ما اشتباه کردیم. قطعا اینطور نیست. شاید خیلی ها با تصمیم ترامپ در داخل آمریکا موافق نباشند اما قطعا کسی در آمریکا بدون در خواست باجهای سنگین از تصمیمات ترامپ عدول نمیکنه. نه پاره کردن و نه اعلام کردن . ⚡️از طرف دیگه در داخل ایران شرایط در حال تغییرات ماهوی است. نامه مقابله به مثل رو به داد توجه کنید. اعلام ناامن شدن منطقه برای آمریکا رو هم اعلام کرد. این ها تیم نخبه دیپلماتیک ما هستند که یک دهه کل جریان متمایل به غرب خودش رو خرج کرد که بگه صادق تر و کارآمدتر از اینها برای ارتباط با آمریکا وجود نداره. ⚡️تمام هشتکهای که جماعت سبز و بنفش و زرد و آبی و خاکستری دارند میزنند نمایشگر اتفاقی عجیب و غریب در عرصه ملی است و اون این که بنا نداریم باج بدیم و این ها همه یعنی کل ملت ایران با گوشت و پوست و استخوون دارن شیر فهم میشن که آمریکا یعنی دشمن. دشمن غیر قابل اعتماد و غیرقابل مذاکره ولو به نیت برد برد. ⚡️اینها یعنی ایران و آمریکا به سرعت در حال نزدیک شدن به یک نقطه غیرقابل بازگشت رسیده اند. یکی از دو طرف باید خرد شود ایران یا آمریکا . ⚡️این سبک مدیریت کشور که بتوانی با مهره هایی مثل روحانی با گفتمان و بلکه حتی با امثال و انسجام کشور رو توی چشم آمریکا فرو کنی. که بتونی حرفهای تند سیاسی رو از زبان نه بلکه تیم دیپلمات لبخند و توجیه بیرون بیاوری و حتی بلایای طبیعی رو هم تبدیل به فرصت برای سیرالی الله یک امت کنی کار هر کسی نیست. اینکه امت به نقطه ای غیرقابل بازگشت در مبارزه با بزرگترین شیطان روی زمین برسه از این جهت معجزه گون است که کل ملت پای کار آمده اند منسجم و هم آهنگ. ⚡️گام دوم انقلاب است. خوب توجه کنید. انقلاب درش محرومیت هست. رنج هست. اما درش وحدت هم هست. احساس عمیق وحدت. احساس عمیق زنده شدن آرمان گرایی. احساس مبارزه با طاغوت. خاطرات ۵۷ را مرور کنید همه چیز در چهل سالگی خیلی سریعتر از آنکه‌ فکرش را کنی در حال تحقق است و مگر رهبر اینها را میدید که زودتر از همه خبر میداد؟ انقلابی در قامت یک ملت و در قالب یک نظام مقابل شیطان ⚡️ابتدای سال سیدعلی خامنه ای در مشهد گفت امسال سال فرصتها است نه تهدیدها. مثل همیشه طوری با یقین گفت که انگار همه چیز رو میبینه. @ali_mahdiyan
جمهوری راست و حسینی 🌱بعضیها فکر میکنند وقتی بحث از نسبت مردم و حکومت میکنیم منظور ما صرفا یه ساختار حقوقیه که توی منعکس شده. نه اینطور نیست. اگه همه کشورهای مستبد سعودی و یهودی عین قانون اساسی مردمی و اسلامی ما رو هم داشتند باز هم در ایران قابل مقایسه با هیچ کجای دنیا نبود. 🌱حکومت مردم، اونطور که اتفاق میافته مهمه. اون که در قانون میاد پوسته و ظاهر جمهوریته. عمق جمهوریت به باطن آدمها مربوطه به ایمان و اعتقادشون به اندیشه ها و دلهاشون وقتی که بروز پیدا میکنه. در ایران مردم برای کلانترین مسایل کشور دل می آورند وسط میدان. 🌱نسبت رهبری و مردم صرفا انتخاب دو مرحله ای او نیست بلکه او به اعتقاد دینی مردم ربط دارد لذا به اشاره او جان هم میدهند. نسبت با رییس جمهور و مجلس و قاضی القضات و همه بخشها نگاه کنید که مردم دل میسوزانند و بی خیالشان نیستند. برای همین بازار بحث و نقد سیاسی در ایران از همه جا گرم تر است. 🌱حالا در این ماجرای و و و چه و چه هر چه مشاهده میکنید وسط این همه بلا و گرفتاری، مهر است و محبت است و معنویت. اونهایی که جنگ رو یادشونه میدونند که مردم چطور وسط تیر و تفنگ و آهن و ماشین، معنویت و محبت را پیدا میکردند و نشون میدادند همونکه هنوز بعد از سالها ملیونها نفر توی خاکهای همین خوزستان گیرش میآورند. الان وسط این همه بلا و گرفتاری نگاه کنید، بابا شما مگه هزار بدبختی و گرفتاری و فشار رو تحمل نمیکنید چرا اینطوری هستید پس؟ 🌱جمهوریت در ایران بروز یک نیست فقط. بروز ایمان و اعتقاد مردم است. لذا واقعی است. در کشورهای دیگر جمهوریت صرفا یک نقش سیاسی و حقوقی است بر محور یک قرارداد عرفی و عادی. من اصلا کاری هم به پولهای پشت پرده هم ندارم که با پروپاگاندا ذهنها را مدیریت میکنند. من فرض میکنم هیچ مدیریتی هم توسط خرپولهای عالم بر افکار عمومی نباشه. باز هم این جمهوریت در اینجا با آن دموکراسی ها غیرقابل مقایسه است. (روی کلمه غیر قابل مقایسه تاکید دارم ) 🌱جمهوریت در ایران بروز ایمان است یک واقعه معنوی است. که خود را در و و راهپیمایی هر سال هر سال و جنگ معنوی ایرانیها در دهه شصت و نود در عراق و سوریه و حتی پای نشان میدهد. جمهوریت در ایران ایمان و عقیده را نشان میدهد لذا حقیقی است بقیه جمهوری ها صورت و شمایل جمهوریتند در بهترین حالت نه جمهوریت حقیقی . @ali_mahdiyan
مزدور ⚡️مزدور به نیرویی گفته میشه که نه از سر انگیزه های میهنی و تعلقش به یک کشور بلکه فقط برای کسب درآمد به نفع یک طرف وارد جنگ میشه. مثلا لشکر خصوصی آمریکا را جزو مزدوران مشهوری میدانند که امروز در نقاطی که تصمیم میگیرند ورود کرده و در قبال پول میجنگند. ⚡️برای شناخت مزدور باید آن هویت جمعی که افراد به دلیل تعلق به آن وارد مبارزه میشوند را معرفی کنیم. خدا رحمت کنه این جمله از مشهوره که میگفت تفاوت من و امام این است که من میگویم اسلام برای ایران و امام میگفت ایران برای اسلام. این نشان میده هویت اصلی که خودمان را متعلق به آن میدانیم چیه؟ ⚡️سالها بعد رهبری توضیح داد که ایران برای اسلام یعنی باید اولا پایگاهی به نام ایران ساخته شود آن وقت پیام انقلاب ایران را مسلمانها و همه مردم آزاده دنیا میفهمند. اتفاقی که به مرور با پیشرفت ایران در حال تحقق در دنیا است. ⚡️تعلق به جبهه حق یعنی تعلق به هویت . در بخشهای غربی کشور نقطه ای هست که در آن جا نیروهای عراقی با ایرانی درگیر شدند جالب است اما عراقیها با انقلاب اسلامی بودند تحت عنوان و ایرانی با قدرتهای مستکبر تحت عنوان . هیچکدام هم مزدور نبودند. واقعا کی به کیه ؟ ⚡️ هنوز هم عده ای نفهمیدن که تعریف به تعریف جبهه و تعلق به جبهه وابسته است. و افغانستان و پاکستان کنار جوان خوزستانی و لرستانی و سپاهی و طلبه یک طرف و اون طرف که فارسی حرف میزنه و به آمریکاییها توصیه میکنه کمک به سیل زده ها متوقف بشه و و و بی سی فارسی. ⚡️خوشبینانه ترین حالت اینه که بگیم میزان آگاهی و شعور بعضی ها کمتر از اینه که بفهمن کی به کیه. بدبینانه اش هم اینه که بروز هویت جبهه اسلام یعنی انقلاب جهانی اسلامی برای اینها دردآوره. حالا یا چون مزدورن یا چون تعلق میهنی به جبهه آمریکایی دارن. دیدید دوست دارند بچه هاشون اونجا به دنیا بیان؟ دیدید برای توریستهای فرانسوی بیشتر از یمنیها دل میسوزونن؟ خون آدمها پیش اینها بر اساس تعلق جبهه ای که تعریف کردند ارزش داوری میشه. ⚡️خوب سیل زیاد خسارت زد اما خوبیش این بود که معنای رو و رو و رو برای خیلی ها واضحتر میکنه. معنای اشدا علی الکفار و رحما بینهم را. @ali_mahdiyan