3.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سکانسی تلخ از حال و روز برخی از ما ایرانیها
فکر میکنید چقدر به بیماری #خود_تحقیری مبتلا هستیم؟
#جهاد_تبیین
#خودتحقیری
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 | @Sepah_Qodds | 🇮🇷
نگذارید بیشتر از این غصه بخورند!
به غربگرایانِ داخلی نگویید که در "کنگرۀ بانوان تاثیرگذار" علاوه بر نمایندۀ 64 کشور، 4 همسر نخست وزیر و رئیس جمهور نیز حضور داشتند و 4 نفر دیگر پیام مکتوب ارسال کردند!
نگویید که همسران 13 رئیس جمهور نمایندۀ ویژه فرستادند و 4 معاون نخست وزیر یا رئیس جمهور در این همایش حضور داشتند!
نگویید 20 بانوی وزیر، 26بانویِ نمایندۀ مجلس، 47 بانویِ معاون وزیر، 21 بانویِ رئیس دانشگاه و 5 بانوی نمایندۀ سازمان های بین المللی در این کنگره حضور داشتند!
البته می شود به جای اینکه بگویید 70 بانوی فعال در عرصه های بازرگانی و فرهنگی به این کنگره آمده اند، به آن ها بگویید که؛ در کنگرۀ زنان تاثیرگذار، نمایندگانی از کشورهای سوئد، آلمان، انگلیس،آمریکا، فنلاند، رومانی و دانمارک هم حضور داشتند!!
بگذارید این جماعت همچنان به جای ذره ای عذاب وجدان بابت خسارت هایی که در این سال ها بر کشور وارد کرده و اسباب صدها تحریم را بر مردم فراهم کرده اند، سرگرم سیاهنمایی و جمع و تفریق هزینه های این کنگرۀ بین المللی باشند!
محمد اسداللهی
#خود_تحقیری
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 | @Sepah_Qodds | 🇮🇷
4.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹فیلمی که آمریکاییها میسازن
فیلمی هایی وطن فروشهای ایرانی میسازن
هنر متعهد نباشه همین میشه ...
#سواد_رسانه
#جنگ_رسانه
#خود_تحقیری
@Sepah_Qodds
برای تکمیل پروژه خودتحقیری، گفتند که ضخامت کورتکس مغزی اروپاییها از دیگران بیشتر است و ...
این هم پاسخ #علمی دکتر حسینینژاد، متخصص مغز و اعصاب و عضو هیئت علمی دانشگاه به اشکال #شبه_علمی محسن رنانی!
#خود_تحقیری
#غربپرستی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 | @Akhbar_Qodds | 🇮🇷
🔰از تجربه مشروطه تا برجام؛ ریشههای تاریخی و فکری جریان غربباور در سیاست ایران
یکی از پرسشهای تکرارشونده در تاریخ معاصر ایران این است که چرا بخشی از نخبگان سیاسی، بهجای اتکا بر ظرفیتهای داخلی و منطقهای، نقطه اتکای اصلی خود را بر مراوده و مذاکره با قدرتهای غربی _ حتی در شرایطی که تجربه تاریخی خصومت و فشار را نشان داده _ قرار میدهند. این پدیده، نه محصول امروز، بلکه میراث یک مسیر طولانی فکری–سیاسی است که از اواخر قاجار تا امروز تداوم داشته است.
ریشه تاریخی آن را باید در دو مقطع جستوجو کرد: نخست، دوران شکستهای ایران در جنگهای قفقاز و پس از آن، عصر مشروطه، که ضعف ساختار سیاسی و نظامی باعث شد برخی روشنفکران و رجال سیاسی به این نتیجه برسند که «تنها راه نجات، الگو گرفتن کامل از غرب» است. این نگرش، بهجای گزینش گزارههای پیشرو و بومیسازی آنها، اغلب به پذیرش نسخههای کامل و تقلیدی از غرب ختم شد.
مقطع دوم، دوران پهلوی اول و دوم است؛ زمانی که مدرنسازی به سبک وابسته (Dependent Modernization) عملاً ساختار اقتصادی، امنیتی و فرهنگی کشور را به قدرتهای غربی گره زد. نتیجه این شد که لایههایی از نخبگان، قدرت و امنیت ملی را نه در درون کشور، بلکه در «چتر حمایت غرب» تعریف کردند.
پس از انقلاب اسلامی، این گفتمان اگرچه به حاشیه رانده شد، اما بهواسطه نفوذ در بخشی از دستگاه اداری، رسانهای و دانشگاهی، در قالب جریانهای سیاسی موسوم به «اصلاحطلب» یا «میانهرو غربگرا» بازتولید شد. ویژگی مشترک آنها، باور به این گزاره است که «پیشرفت ایران بدون رضایت و مشارکت غرب ممکن نیست». این نگرش، فارغ از شواهد تاریخی خصومت غرب—از کودتای ۲۸ مرداد تا تحریمهای فلجکننده—همچنان مذاکره و امتیازدهی را اولویت اصلی میداند، حتی اگر هزینه آن، تضعیف برخی مولفههای امنیت ملی یا ظرفیت بازدارندگی باشد.
در سطح اجتماعی–فرهنگی، این جریان متکی بر شبکهای از رسانهها و نهادهای فکری است که «غرب» را نه بهعنوان یک قدرت سیاسی با منافع گاه متضاد، بلکه بهعنوان مرجع مطلق پیشرفت، تصویر میکنند. در این تصویرسازی، ناکامیهای غرب در جنگها، بحرانهای اقتصادی، یا تناقضهای حقوق بشری، عمداً کمرنگ و موفقیتهای فناورانه و رفاهی، پررنگ میشود. این الگو، در ناخودآگاه بخشی از طبقات متوسط شهری نیز نفوذ کرده و به فشار اجتماعی برای «هر قیمتی مذاکره کردن» تبدیل میشود.
از منظر انقلابی–مذهبی، این رویکرد در تعارض با دکترین استقلالطلبی و نفی سلطهپذیری است که در اندیشه امام خمینی(رحمة الله علیه) و رهبر معظم انقلاب تصریح شده. در این چارچوب، مذاکره بهخودیخود رد نمیشود، اما تبدیل شدن آن به «استراتژی همهجانبه» بدون پشتوانه قدرت ملی و منطقهای، مساوی با پذیرش دست بالای طرف مقابل و تکرار تجربههای تلخ تاریخی است.
در جمعبندی، میتوان گفت که این گرایش نه صرفاً «سادهلوحی»، بلکه محصول یک زنجیره تاریخی–فکری–فرهنگی است که از ضعف ساختارهای اقتدار ملی و نگاه مقلدانه به غرب تغذیه کرده است. درمان آن نه در حذف فیزیکی جریانها، بلکه در بازتعریف الگوی پیشرفت مستقل، تربیت نخبگان با هویت بومی، تقویت قدرت بازدارندگی، و مهمتر از همه، آگاهیبخشی تاریخی و رسانهای است تا افکار عمومی بداند که غربگرایی بیچونوچرا، در تاریخ ایران، بیشتر از آنکه راهگشا باشد، بسترساز وابستگی و بحران بوده است.
#لیبرالیسم
#غربزدگی
#خود_تحقیری
✍ علی اصغر درویش
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 |@BlackBoox| 🇮🇷
⭕️ آینه شکسته هویت؛ #خودتحقیری در برابر غرب و پیامدهای فرهنگی آن
پدیده #خودتحقیری در برابر #غرب، هرچند فراگیر نیست، اما در بخشی از جامعه ایرانی دیده میشود و خود را در سطوح مختلف نشان میدهد؛ از شیفتگی به مظاهر تمدن غربی گرفته تا پذیرش بیچونوچرای سبکهای زندگی آن.
ریشههای این ذهنیت را باید در تاریخ معاصر جستوجو کرد؛ از شکستهای نظامی و امتیازدهیهای عصر قاجار تا گسترش #رسانهها و آموزش مدرن در قرن بیستم. این رخدادها باعث شد بخشی از جامعه، #غرب را نماد پیشرفت ببیند و در مقابل، خود را ناتوان و عقبمانده تصور کند. همین نگاه، راه را برای الگوبرداری بیتأمل از مظاهر ظاهری #فرهنگ_غرب، از جمله #بیحجابی و #نیمهعریانی، هموار کرد؛ در حالی که این جلوهها اغلب با ریشههای فرهنگی و دینی جامعه ایرانی همخوانی ندارند.
در سطح #فرهنگی، شیفتگی به آزادیهای فردی غربی گاه به جایی رسیده که برخی ارزشهای بنیادین خودمان، همچون #حیا، #پوشش و #معنویت، نادیده گرفته میشوند. تقلید از موسیقی، مد و سبک زندگی غربی، بدون توجه به تفاوتهای تاریخی و فرهنگی، نه تنها موجب پیشرفت نمیشود، بلکه نوعی سرگشتگی هویتی به همراه دارد.
با این همه، نباید این روایت را به همه جامعه تعمیم داد. جریان پرقدرتی از خودباوری وجود دارد که بر ظرفیتهای علمی، فرهنگی و معنوی ایران تکیه میکند و تلاش دارد تصویری تازه از «ایرانی بودن» بسازد. کشاکش میان #خودتحقیری و #خودباوری، بازتابی از چالش بزرگ جامعه ما در مواجهه با #مدرنیته است.
راهحل، نه در انکار دستاوردهای جهانی و نه در تقلید کورکورانه از غرب، بلکه در بازخوانی هوشمندانه هویت خویش و بهرهگیری گزینشی از تجربههای جهانی است. تنها از این مسیر میتوان آینه شکسته هویت را ترمیم کرد و نسلی ساخت که هم در جهان امروز حضور فعال داشته باشد و هم ریشههای فرهنگی و دینی خود را پاس بدارد.
#خود_تحقیری
✍ علی اصغر درویش
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 |@BlackBoox| 🇮🇷