تعارضات عرف و قانون در سیاستگذاری دینی - قیدرلو.pdf
461.2K
#مصاحبه با دکتر #کمیل_قیدرلو
📌 قانونی که #عرف آن را نپذیرد قابل اجرا نیست
https://www.nasim.news/fa/tiny/news-2376528
خبر، ساعاتی بعد از درگاه این خبرگزاری حذف شد، ولی متن آن را از پایگاههای خبری کپیکننده، بازیابی کردم.
https://sahebkhabar.ir/news/59904410
☘️پینوشت: این متن به زعم من، یک دودوتاچهارتای #سیاست_گذاری دارد که در واقع مبنای هر #حکمرانی و #مدیریت ارزشمدار است. من این متن را چندباره خواندم و با اندکی ویرایش و مشخصکردن جملاتکلیدی تقدیم میکنم.
@aliebrahimpour_ir
ریاض_العابدین_در_شرح_صحیفه_سجادیه_از_بدیع_الزمان_قهپانی_به_کوشش.PDF
39.8M
#دانلود #pdf #کتاب
✅ #ریاض_العابدین في شرح صحيفه مولانا و موليالمومنين علي بن الحسين زينالعابدين
👤از بدیعالزمان هرندی قهپائی اصفهانی (عالم فاضل محقق فقیه و فیلسوف قرن۱۱، شاگرد شیخ بهایی، شیخالاسلام یزد)
🖌تصحیح حسین درگاهی
🌟شرح مختصر محققانه #صحیفه_سجادیه به زبان فارسی
@aliebrahimpour_ir
@my_sajjadeih #شرح_صحیفه #ریاض
📌 کاربرد #فلسفه در مدیریت و حکمرانی
جان استدلال:
"نمیتوانید به خاطر فساد بالقوه، فساد بالفعل را رها کنید."
پینوشت: زیبا نیست؟
مشاهده کامل کلیپ:
https://eitaa.com/akharinkhabar/103603
@aliebrahimpour_ir #فیلسوف_مدیر
أَمَّا بَعْدُ :
فَكَأَنَّ اَلدُّنْيَا لَمْ تَكُنْ
وَ كَأنَّ اَلْآخِرَةَ لَمْ تَزَلْ
وَ اَلسَّلاَمُ
عقل یشمی خالخال پشمی
🌳« #معرفی فعالیتهای کانال #عقل_سرخ » 🌿 من، علیابراهیمپور با افتخار از نسل همان وبلاگنویسهایی
بسماللهالرحمنالرحیم
📌 پایان عقلسُرخ
☘در مباحثه اصولفقهی که با آقاسید داشتم، ذیل بحث اصوللفظیه، یک نتیجهی جالبی گرفتیم و آن اینکه بازگشت همهی اصول لفظیه به این اصل بر میگردد که: "آدمها در هر جایگاهی که قرار بگیرند، میکوشند از جایگاهشان دفاع و حفاظت کنند".
یعنی مثلا اگر من در موضع یک آدم حکیم باشم -خواه در پیشخودم، خواه در نگاه مخاطبین-، حرفی میزنم که حکیمبودنم حفظ شود. یا اگر در مقام شوخی باشم، حرف جدی نمیزنم و میکوشم طنازبودنم را متناسب با شرایط بهنحواحسن تثبیت و حفظ کنم.
☘بعدا دیدم گافمن در نظریه نمایشاش، با استعارهای زیبا میگوید آدمها در صحنههای مختلف زندگی، نقشهای گوناگونی بازی میکنند. هرکسی روی صحنه میرود، به بهترین شکل از تکنیکهای صحنه استفاده میکند تا نقشاش را بازی کند: "مردم نسبت به اینکه دیگران چگونه آنها را میبینند، حساس هستند، و از شکلهای متعدد مدیریت تصویر استفاده میکنند تا دیگران را وادار کنند واکنشهای مطلوب و دلخواه آنها را نشان دهند." (جامعهشناسی گیدنز: ص۱۳۸)
☘من در آستانهی ۳۰سالگی -که شاید نیمهعمر من باشد- میخواهم نقش/رُل/مقام را عوض کنم. من تا امروز نقش خودم را یک آدم فرهیختهی کنشگر در میدان علم میدیدم؛ میخواستم یک استادِ فعال در علوم انسانی اسلامی بشوم و باشم. خودم را برای یک استاد حرفهای آماده میکردم.
☘خب، طبیعی هم هست که متناسب با این نقش، فعالیت میکردم؛ میخواندم و مینوشتم و از این نقشم دفاع میکردم و میکوشیدم بهترینِ این صحنه جلوه کنم.
☘لازمهاش هم این بوده، من حتی در ذهنم هم میترسم آزاد فکر کنم! این بدترین نوع اسارت است!! همیشه -حتی در پستوی ذهنم- یک جمع فرهیخته دور میز نشستهاند و افکارم را نقد علمی میکنند؛ و من حرفی نمیتوانم بزنم و چیزی بنویسم، جز وقتی از زیر دست این اعزه رد شده باشد. حالا میخواهم زیر این میز بزنم!
☘اما امروز در سلامت کامل عقل، از این نقش استعفا میدهم. دیگر نمیخواهم خودم را در این مقام تعریف کنم و نقش فرهیخته بازی کنم. دیگر نمیخواهم با رعایت قواعد صحنهی آدمهای خیلیعاقل، خودم را در جمعشان فرو کنم و آدابی رعایت کنم که آنها من را از خودشان بدانند.
☘شاید این حرف باعث نگرانی اهالی فرهیختگی شود اما من به هیچ عنوان جسارتی نمیکنم و خود را لایق نگرانی نمیبینم. آقا امام سجاد تعبیری در دعای ابوحمزه تعبیری را تکرار میکند که زبان حال من است: "مَا أَنَا يَا رَبِّ وَ مَا خَطَرِي" یعنی من کیام و چه ارزشی دارم؟ من هیچ سمت رسمی و عنوان خاص از جایی ندارم و هیچ مرجعیتی برای کسی ندارم که پیادهشدنم از این اتوبوس و زباندرازیام به اعضای آن، خراشی روی کسی یا چیزی بیندازد!
☘پایان بازی این نقش و اعراض از این مقام، مساوی است با پایان ماموریت کانال عقلسُرخ.
بنابراین وظیفهی انسانی و اخلاقی خودم میدانم این پایان را اعلام کنم تا بیشازاین وقت اعزه مخاطب را در این کانال تلف نکنم.
☘در صحنه فرهیختگی، مخاطب بیشتر کانال، مثل پامنبری بیشتر، خوشحالم میکرد؛ اما دیگر اشتیاقی به تعداد ندارم. بعضی از خیلیفرهیختهها را خودم حذف کردم. مابقی اعزه انتخاب با خودشان است!
☘من میخواهم خودم باشم: یک آدم خیلیمعمولی با درجات بالایی از حماقت. دوست دارم خودم را در یک جمع رفقای صمیمیام تصور کنم که بیآلایش دریوری بگویم.
علی ابراهیمپور
نگارش: اردیبهشت۱۴۰۲
ارسال: ۲۸خرداد۱۴۰۲
@aliebrahimpour_ir
عقل یشمی خالخال پشمی
بسماللهالرحمنالرحیم 📌 پایان عقلسُرخ ☘در مباحثه اصولفقهی که با آقاسید داشتم، ذیل بحث اصوللفظی
این آخرین پیام عاقلانه و حکیمانه کانال عقلسرخ به قلم علیابراهیمپور است.
من با صداقت و عقلانیت تمام، از هرگونه جدیّت و حکیمانهبودن پیامهای آینده این کانال تبّری میجویم.
طبیعتا هیچ عاقل و حکیمی، پیامهای حماقتآمیز را با نگاه حکمت و فرزانگی، ارزیابی نمیکند که اگر بکند، خود از دایره عقل و حکمت بیرون شده است!
متنها خارج از میدان فرزانگی و فرهیختگی و سرشار از حماقت و بلاهت خواهند بود و فاقد هرگونه مرادجدی قابل استناد! 😬
هنوز درباره اسم کانال آیندهام به جمعبندی نرسیدهام. "عقل تفتیده، عقل زنگزده، عقل شوریده، عقل فسیل، عقل پوسیده، بُله" عناوینی هستند که بدانها مشغولم. تا ببینیم چه میشود!
@aliebrahimpour_ir
May 11
#نسخه_خطی #صحیفه_سجادیه به خط #کفعمی
امشب توفیق این را داشتم که این کتاب نفیس را از جناب استاد سبط طباطبایی یزدی امانت بگیرم. برای اطلاع بیشتر درباره این نسخه، سرچ کنید!
چون من هم اولین بار به صورت اتفاقی در سرچهای گوگلی به این کتاب برخوردم. ظاهرا نسخهای مفقود شده بوده که در سالهای اخیر پیدا شده و بنیاد طباطبایی با همکاری کتابخانه ملی آن را منتشر میکنند.
چیزی که توجهم را جلب کرد، وجود ۴دعا بیشتر از صحیفههای رایج، در این نسخه است (صحیفه امام سجاد، ۷۵ دعا داشته؛ متوکل -راوی صحیفه- ۱۱ دعا را از دست داده و ۶۴دعا را داشته؛ اما نسخهی متداول، تنها حاوی ۵۴ دعاست.). چنانکه در عکس مشاهده میکنید، کفعمی آن را در سند ذکر کرده و صرفا یک الحاق نیست.
بعدها وقتی مقدمه سیدمحمدحسین حکیم بر کهنترین نسخه صحیفه را میخواندم، دیدم جابهجا به مقدمهی مبسوطش بر نسخه کفعمی ارجاع داده. این مقدمه به قدری نکات ریز تاریخی دارد که به عنوان یک عامی فقط میتوانم ابراز اعجاب کنم!! عنوان این مقدمه این است: "سیر تاریخی صحیفهپژوهی تا سده ۱۲ه"
در الحاق پشت جلد هم، یک شجرهنامه جالب صحیفه، از امام سجاد تا مجلسی، قرار گرفته.
خیلی احساس "خوش به حالم" پیدا کردم. 😬✌
پ.ن: برای ملاحظه فهرست این کتاب، ن.ک:
https://www.gisoom.com/book/11244035/
#نسخه_کفعمی
@aliebrahimpour_ir ۱۴۰۲.۰۴.۱۱