. باسمه
. 🎬 #نقد_فیلم سینمایی🎬
. « #بیست_و_یک_روز_بعد »
✳️عنوان:
. (ابد و) «بیست و (یک روز) بعد»
. [نسخه #کامل و #نهایی]
. ▫️علی ابراهیمپور▫️
. ( #بخش_اول از دو)
💠 «بیستویکروزبعد» فیلمی است پُرمدعا در اکران؛ که هر کدام از آن ادعاها در سنجهی انصاف میتواند وزنکشی شود:«1.فیلم سینماییِ 2.امیدبخشِ 3.کودکونوجوان».
💠 «بیستویکروزبعد»، روایتیست از زندگی پسربچهای یتیم و علاقهمند به سینما و فیلمسازی به نام مرتضی (مهدی قربانی) که در هنگامهی کوششاش برای تهیه دوربین و ساخت فیلم، متوجه سرطان مادرش (ساره بیات) میشود که از او و برادر کوچکترش مخفی کرده و درمانش نیازمند آمپولی گرانقیمت است؛ ازاینرو تمام تلاشش را میکند و حتی ایدهی فیلمش (داستان پسری که پدرش شاگرد مرتاضی هندی بوده و میخواهد قطار را با قدرت ماورایی نگهدارد) را و تنها وسیلهی قیمتی باقیمانده از پدرش (موتور سیکلت) را میفروشد تا پول دارو را تهیه کند؛ ولی بعد از خرید آمپول متوجه میشود این دارو بایستی هر «بیستویکروز» یکبار مصرف شود.
💠 بیستویکروزبعد خوشساخت است و -غیر از پایانبندیاش- روایتی روان و صحیح و مشخص دارد. شخصیتسازی مرتضای فیلم در روند داستان زیباست و دلنشین؛ مرتضی مغرور، آرمانی، بامرام، کوشا و داداشبزرگ است. امتزاج این خصوصیات، صحنههای شیرینی میآفریند. با این حال فیلمنامه روایتی متصل ندارد؛ چراکه داستانهای زائد و فرعیِ زیادی دارد که غیرمتصل به داستان اصلیاند. بهعبارتدقیقتر فرازهای فرعی فیلم، فاقد ارتباط عمودی با بدنه داستاناند که حذف آنها آسیبی به داستان اصلی نمیزند. برای نمونه شرطیبازیکردن مرتضی با جوانان بزرگسالی که در اتاق پشتی کلوپ هستند و سپس فرارکردن از دست آنها، هرچند تلاشی برای کسب درآمد است، اما نقشی در پیکرهی اصلی داستان بازی نمیکند. همچنین است ورود و خروج پدر بچه پولدار کلاسشان.
💠 تا قبل از دهدقیقهی پایانی فیلم، گرچه شاهد دردی از اجتماع هستیم، از تلاشهای امیدوارانهی مرتضی و دوستانش لذت میبریم. اما دهدقیقهی آخر فیلم، همانطور که دنیا را روی دوش مرتضی هوار میکند، شیرینی قبل را هم به کام مخاطب تلخ کرده و ویرایشی جدید به طعم کل فیلم میدهد. مرتضی بعد از اینکه از مسئول داروخانه میشنود دارو را باید بیستویکروزبعد هم تهیه کند، وا میرود! او تمام زندگیاش را برای خرید این دارو خرج کرده و هیچ راهی برایش باقی نمانده: ایدهی فیلماش را فروخته؛ قولی که به مادرش داده را شکسته و شرطیبازیکردن را هم امتحان کرده؛ رفیق حبابسازش هم درآمدش را به او داده؛ تنها هنرش که همان نگهداشتن قطار است را هم با تعداد زیاد تماشاچی به کار گرفته و حتی موتور پدرش که تنها بازمانده قیمتی از اوست و مادرش در حفظ آن تاکید زیادی دارد را هم فروخته. دیگر راهی برای بیستویکروزبعد جلوی پای مرتضی باقی نمانده؛ بنابراین منطقا آیندهاش تاریک و کور است. ازاینرو اینکه در پایانبندی فیلم، جلوی قطار میایستد و میخواهد آن را نگه دارد، بیش از آنکه بخواهد دلالتی به «ایستادگی در برابر مشکلات» داشته باشد، ناامیدی و خودکشی روحی اوست! ازاینرو ایستادن قطار بسی بیمعناست. این قطار جز در ذهن نویسنده و بریده از داستان، نمیتواند بایستد! قطار واقعی همان خبر مسئول داروخانه بود که از روی او رد شد...
(ادامه دارد...)
[ #فیلم #نقد #سینما #نقد_فیلم_سینمایی #رزومه #یادداشت #نقدفیلم #نقدسینما]
🌐 @aliebrahimpour_ir
عقل یشمی خالخال پشمی
. باسمه . 🎬 #نقد_فیلم سینمایی🎬 . « #بیست_و_یک_روز_بعد
. باسمه
. 🎬 #نقد_فیلم سینمایی🎬
. « #بیست_و_یک_روز_بعد »
✳️عنوان:
. (ابد و) «بیست و (یک روز) بعد»
. [نسخه #کامل و #نهایی]
. ▫️علی ابراهیمپور▫️
. ( #بخش_دوم از دو)
💠 گردش و تناوب «بیستویکروز بعد»های او، ابدویکروز تلخاش را میآفریند. ابدویکروز، نتیجهی روزهای مصیبتبار هر بیستویکروز یکبار اوست؛ ابدویکروزْ تلخ و بیامید. ابدویکروزی که فرصت بچگیکردن و رسیدن به آرزوها را از او میگیرد و در عمل او را زیر چرخهای قطار له میکند. بنابراین مهدیقربانیِ (مرتضی) «بیستویکروزبعد» همان مهدیقربانیِ (نوید) «ابدویکروز» است! آنجا خواهرش (سمیه) به او دروغ میگوید و دنبال نخودسیاه میفرستدش؛ و اینجا مادرش. آنجا باید فندک و آتوآشغال بخرد؛ اینجا داروی گرانقیمت. منتها در ابدویکروز ازآنروکه فرزند کوچک خانواده است، رفتاری منفعل دارد؛ ولی در بیستویکروزبعد چون جوان است و کاراکتر اصلی، نهایت تلاشش را میکند و فعال است. آنجا برادروخواهر و مادرش فحش میدهند، ولی اینجا صلوات میفرستند! اما فرجام هر دو یکی است: «آیندهای سیاه و بیامید». نوید ابدویکروز هم دارد در تیزهوشان قبول میشود؛ چنانکه مرتضای بیستویکروز بعد عاشق سینماست؛ اما هردو استعداد و تواناییشان زیر چکمههای روزگار نابود میشود و هر دو تا ابدویکروز در منجلاب دستوپا میزنند. هرچقدر آنجا با برگشتن خواهرش به خانه -در پایان فیلم-، امید میگیرد؛ اینجا هم با نگهداشتن ماورایی قطار-در پایان فیلم-، امیدوار است!!
💠 بیستویکروزبعد، در باطن فیلم کودکونوجوان نیست؛ نه «برای» کودکونوجوان است و نه «از منظر» آنها. «برای» کودک و نوجوان نیست؛ چراکه این حجم از فشار و سیاهی روی دوش هر کودکی سنگینی میکند و روانشناسی رشد این اجازه را نمیدهد که دنیای سخت و پرمعادلهی بزرگها را بر کوچکترها تحمیل کنیم. فیلم فرصت زندگی کودکانه را از بچه سلب میکند و نمیگذارد کودکی کند و «حالخوبکن» نیست. اگر مرتضای فیلم مجبور است، اما چرا این سختی روحی را -با دیدن فیلم- به مرتضاهای اطرافمان تحمیل کنیم؟
💠 فیلم حتی «از منظر» کودک و نوجوان هم نیست! یعنی مواجههی کودکانه با پدیدهها ندارد و از زاویهی دید یک کودک مسئله را نشان نمیدهد. زاویهی دید کودکانه دقیقا همان نمایش مواجهه پسربچهی بوشهریِ «تنهایتنهایتنها» با اخبار مختلف مذاکرات بینالمللی و نتیجهی آن بر رابطهی دوستانهی کودکانهاش است. مرتضای بیستویکروزبعد اما حتی کودکی هم نمیکند. او کاملا جدی و منطقی برادرش را پای میز مذاکره میبرد و از بیماری مادرش میگوید و فرآیند نگهداشتن قطار را به او آموزش میدهد و او هم کاملا جدی و منطقی کار را انجام میدهد! ما از مرتضی خوشمان میآید و با او ارتباط برقرار میکنیم، نه از آن جهت که نوجوان است و نوجوانی میکند؛ بلکه ازاینرو که عاقلهْمردی است مغرور و مصمم و جدی!
💠 اما در مجموع اگر ادعاهای پُرطمطراق سازندگان فیلم را -مثل سینمای امیدبخشِ کودکونوجوان- کنار بگذاریم و از پایانبندی فیلم اغماض کنیم، «بیستویکروزبعد» فیلم سینمایی خوب و قابل قبولی صرفا در ژانر اجتماعی است و هرچند مفهومی تکراری اما بیانی جدید از دردهای اجتماعی دارد و میتواند انتخاب یک خانواده برای فیلمدیدن در سینما باشد. «بیستویکروزبعد» از این جهت که فیلم سالمی برای خانواده است و تلاش قابل قبولی برای ارائهی معنای زندگی دارد، شایسته تقدیر و قدردانی است.
//پایان//
[ #فیلم #نقد #سینما #نقد_فیلم_سینمایی #رزومه #یادداشت #نقدفیلم #نقدسینما]
🌐 @aliebrahimpour_ir
عقل یشمی خالخال پشمی
🎬 #انتشار #نقد_فیلم سینمایی « #بیست_و_یک_روز_بعد » ✳️عنوان: (ابد و) «بیست و (یک روز) بعد» 🔺سایت « #ب
کل متن.jpg
2.32M
✅ تصویر کامل مطلب در سایت
🎬 #انتشار #نقد_فیلم سینمایی « #بیست_و_یک_روز_بعد »
✳️عنوان: (ابد و) «بیست و (یک روز) بعد»
🔺سایت «بانیفیلم»
🗒تاریخ انتشار: 12شهریور1396
🌐 @aliebrahimpour_ir
عقل یشمی خالخال پشمی
🎬 #انتشار #نقد_فیلم « #بیست_و_یک_روز_بعد » ✳️عنوان: (ابد و) «بیست و (یک روز) بعد» 🔺 #روزنامه #بانی_ف
نقد فیلم - (ابد و) «بیست و (یک روز) بعد» - علی ابراهیمپور - بانی فیلم - یکشنبه، 12شهریور96 - 3.jpg
2.97M
🔰 نسخه کامل ص4 #روزنامه #بانی_فیلم
🔰 یکشنبه، 12شهریور96 - شماره3517
✅ در این صفحه، نقد فیلم « #بیست_و_یک_روز_بعد »، نوشته علیابراهیمپور به چاپ رسیده است.
🌐 @aliebrahimpour_ir