🔸شکل a یک #خط_راست است.
🔸شکل b یک #خط_منحنی است.
🔸شکل c یک #چندضلعی است. چندضلعی به یک شکلی میگویند که از تقاطع چند #خط_راست به دست میآید.
🔸شکل D یک #مستطیل است. مستطیل، چهارضلعی است که اضلاع روبهرویش مساوی و موازیاند.
🔶به ضلع بلندتر (e) #طول، و به ضلع کوتاهتر (f) #عرض میگویند.
✅«لطفا به عرض #شنا کنید.» 🏊
🔹با تشکر از #فهم و #شعور شما! 💐
🌐 @aliebrahimpour_ir
✅جایگاه #مخاطب در نوشتار
🔶دو حالت بیشتر نیست:
🔸1. من متنی را نوشته ام و از #قلم و #واژه و #ادبیات استفاده کردهام، فقط برای آرامش روح خودم. در چنین حالتی اثر جنبه #شطحیات به خودش میگیره. در اصل چنین متنی،خارج از فضای تفهیم و تفاهمه و از کاربرد ادبیات خارج شده. دقیقا مثل حالتی که از یک کتاب، برای تزئین دکور خانه استفاده کنیم. کتاب برای انتقال محتواست، نه تزئین خانه!
🔸2. یا نویسنده متن را برای مخاطب نوشته و منِ #مخاطب در نظر میگیرد و هدفش #انتقال یک انگاره به ذهن مخاطب است، نه صرفا یکسری اصوات. این مخاطب میتواند یک مخاطب خاص #فردی باشد، یا یک #جمع محدود یا #جامعهی مورد نظرش یا #کل انسانها در کل تاریخ بشریت!
🔰وجه اساسی تقسیم، در اصل این هست که «آیا من مخاطب را در نظر گرفته ام یا خیر؟» حالا بزرگی یا کوچکی مخاطب فعلا مهم نیست. اصل این سوال مهم است.
🔰قاعدهی اولی در #قلم و #ادبیات این است که واژگان را برای تفهیم و تفاهم استفاده میکنیم. لذا اصل اولی در #نویسندگی این است که متن را برای مفاهمه نوشته باشیم.
🔰اگر من مخاطب را در نوشته مد نظر قرار داده باشم و برای مخاطب نوشته باشم، #فهم او، #دغدغه ی او، #نیاز های او را هم در نظر میگیرم. چون به دنبال « #مفاهمه » هستم. یعنی میخواهم پیامم را برسانم.
🔰من اگر علامهی دهر یا الههی هنروقلم هم باشم ولی نتوانم قدری از #درد یا #نگاه یا #زاویهدید یا #دانش و #راهکارم را به مخاطبم انتقال بدهم، همه را در خودم محبوس کردهام.
🖊 علی.ا (96.5.6)
🔹پ.ن: متن بالا را مدتها پیش در گفتوگویی با یکی از دوستانم نوشتم، با قدری ویرایش و تغییر، قابلیت استفاده عموم را پیدا کرد.
[ #یادداشت_آزاد #یادداشت ]
🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 #جریان_شناسی ، نقطه ورود به عرصهی #فکر، #فهم و #دانش
🌼 برای ورود به عرصههای فکری و علمی، استفاده از سطحی از سطوح جریانشناسی مفید و ضروری است. زیرا به نوعی دستهبندیهای کلی و نمای بیرونی از رویکردها و فضای آن رشته دانشی به فرد منتقل شده و #نقشه_ذهنی مخاطب در مواجه با آن دانش و تفکر، راحتتر و بهتر شکل میگیرد. (سوزنچی، 1392 ؛ پیغامی، 1393)
🌼 اگر کسی که جویای یافتن پاسخ پرسشی است، از ابتدا بداند که مثلاً پنج جواب برای آن وجود دارد، فرآیند تفکر و فهم را بهتر طی میکند و این #افق_دید، موهبت جریانشناسی است. زیرا جریانشناسی، فضایی که فرد میخواهد در آن قدم گذارد را روشن کرده و مخاطب قبل از ورود عمیق به مسائل، #آشنایی_اجمالی با آنها پیدا میکند و زمین بازی را راحتتر میشناسد.
🌼 نداشتن چنین شناختی، میتواند چالشی مهم در فهم ایجاد کند. نقطهی مقابل این شناخت و افق دید، #حیرت و کانالیزهشدن ذهن است که هر دو مانع تفکر و فهم است. اگر فرد نداند که در برابر سوالش چند پاسخ وجود دارد، هنگام تحقیق و آشنایی با پاسخ اول، همان پاسخ و مجموعه ادلهی آن بر ذهنش حاکم میشود و هنگام مواجه با نظریات بعدی با نوعی گنگی و #ابهام روبهرو خواهد شد. (پایگاه علمی تحلیلی گذار، 1392)
🔖 بخشی از #مقاله «بررسی تحلیلی ضرورت، فوائد و مزایای نظری و عملی دانش «جریانشناسی»» ؛ نگارش علی ابراهیمپور؛ نگارش سال 1394 ؛ بازبینی و ویرایش سال 1396.
#گزارش_مقاله
🌐 @aliebrahimpour_ir