eitaa logo
عقل‌نوشته‌های انقلابی
2هزار دنبال‌کننده
595 عکس
205 ویدیو
54 فایل
#علی_محمدی جُستِجُوگَرِ عَقلانِیَتِ اِنقِلابِ اِسلامِی؛ از بنیان تا عینیت ارتباط با بنده: @alimohammadi89 آدرس اینستاگرام: https://www.instagram.com/ali.mohammadi89/
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻شروع پیش خرید نشریه 🔰 فصلنامه فرهنگ و علوم اسلامی روایت اندیشه | تابستان ۱۴۰۲ 🔹مدیر مسئول و سردبیر: حجت الاسلام امین اسدپور 🔸ویژه نامه «زن و عقلانیت انقلاب اسلامی» ▫️بازخوانی آراء و اندیشه های متفکرین انقلاب اسلامی پیرامون هویت و مسائل زنان. 🔻۱۴۴ صفحه | ۹۵ هزار تومان. 🟡 برای دریافت نشریه با تخفیف ۱۰ درصد، مبلغ ۸۵ هزار تومان به شماره کارت زیر واریز کنید و رسید را به همراه آدرس و کدپستی به آیدی @revayatandisheh_admin ارسال فرمائید. ۵۸۹۲۱۰۱۳۴۵۷۷۸۷۳۸ به نام امین اسدپور_بانک سپه 🔻همراه با ارسال رایگان @revayat_andisheh
کمپین برخورد با ضارب آمربه‌معروف در شیراز طی یک روز ۲۰ هزار امضا گرفت 🔹روز گذشته پویشی از سوی مردم در فارس‌من ثبت شد که در آن خواستار برخورد قاطع با ضارب یک مادر در شیراز به‌خاطر امر‌به‌معروف شده بود. این پویش در کمتر از ۲۴ ساعت بیش از ۲۰ هزار امضا گرفته است. شما هم می‌توانید کمپین را اینجا امضا کنید @Farsna
🔹نمی توان نادیده گرفت که لایحه 70 ماده‌ای عفاف و حجاب به نسبت پیش‌نویس‌های قبلی از جامعیت و دقت بسیار بیشتری برخوردار است. 🔹ولی این را هم نمیتوان نادیده گرفت که متأسفانه فاقد دو نکته حیاتی است: 1. ایده‌ای انسجام‌بخش در خصوص برهم افزا کردن فعالیتهای اقناعی دستگاه های مختلف در آن دیده نمی‌شود که این یعنی در مقام اجراء، کارکرد اصلی این لایحه «کنترلی» خواهد بود، نه «اقناعی». 2. هیچ ایده و ساز و کاری برای مشارکت حیل عظیم نیروهای انقلابی و مردمی در مسئله حجاب که یکی از مهمترین لبه های درگیری تمدنیِ انقلاب اسلامی و مدرنیته است، در نظر نگرفته است و این یعنی ــ برخلاف ایده محوری مردمی‌سازیِ حضرت امام ره _ هـنوز که هنوز است بر راهبرد «سیاست‌زدایی از امور اجتماعی» استوار است. 🔹 قابل توجه است که این دو نکته، اصلی‌ترین تفاوت مفهوم «قانون» در حکومت دینی و دولت مدرن است که یکی «مشارکت مسئولانه و قاعده‌مند مردم» را راه حل اصلی می‌داند و یکی «هندل کردن ساختارهای بروکراتیک کشور» را... https://virasty.com/Alimohammadi89/1691222510618948118
🔸 درآمدی بر تعالی حکمرانی فرهنگی 🔸🔹💠🔹🔸 🔻 نشست سوم ✔️عنوان ایده: حل مساله اشتغال با استفاده از ظرفیت تشکل‌های دینی ➖ ➖ 🔹 💠 🔹➖ ➖ ✔️ارائـــه دهنــده: حجت‌الاسلام والمسلمین حمزه معلی (دبیر مجمع عالی اقتصاد مقاومتی) 🗓 زمان: سه شنبه 17 مردادماه ساعت 15 الی 18 📍مکان: بلوار جمهوری، اداره‌ کل سازمان تبلیغات اسلامی قم، طبقه‌ی سوم ➖ ➖ 🔹 💠 🔹➖ ➖ 🔻سازمان تبلیغات اسلامی قم 🔻مرکز علوم نوین اسلامی (معنا) 🌐 @maana_hamandishi
🟠 سلسله نشست‌های راهبردی «طرح کلی حجاب، فراسوی بهترین قوانین» با حضور اساتید، نخبگان و پژوهشگران 🔻 نشست چهارم 🔹 حجت‌الاسلام و المسلمین علی محمدی مدیر موسسه معنا 🕝 سه‌شنبه 24 مردادماه، ساعت 10 🚻 دفتر مطالعات جنسیت و جامعه @gesostu_ir www.GESOSTU.ir
🔷 نشست حوزه و علوم انسانی 🔷 🔶 ارتباط و تعامل علوم حوزوی با علوم انسانی چرا؟ چگونه؟ چه زمانی؟ 🔹موضوعات و اساتید: ✅ گزارشی از نسبت کنونی جریا‌ن‌های فقه و تفقه با علوم انسانی: حجت‌الاسلام علی‌ محمدی (مدیر مؤسسۀ معنا) ✅ حکمت عملی و ظرفیت‌های مواجهه با علوم انسانی: حجت‌الاسلام زهیر انصاریان (رئیس شورای علمی اندیشکده دین و حکمرانی) ✅ گزارشی تجربی از نیاز به علوم انسانی در کنش میدانی: حجت‌الاسلام علی‌رضا قربانی (دبیر انجمن دین و فرهنگ و ارتباطات) ✅ علم دینی در منظر امام و رهبری و نقش ساختارها در تحقق آن: محمدسجاد احمدی (مدیر مدرسۀ منهاج) 📆 دوشنبه، ۳۰ مرداد 🕰️ ۹ صبح الی ۱۲ 🕌 حوزۀ علمیۀ مشکات 🔹 کسب اطلاعات بیشتر: تماس با شمارۀ 09391282940 یا پیام به همین شماره در پیامرسان بله.
🔸 پیرامون الگوهای مردمی سازی حکمرانی درآمدی بر تعالی حکمرانی فرهنگی 🔸🔹💠🔹🔸 🔻 نشست چهارم ✔️عنوان ایده: امت بالغ و نهضت مشارکت فعالانه (رویکرد زیست بومی در رشد و مشارکت) ➖ ➖ 🔹 💠 🔹➖ ➖ ✔️ارائـــه دهنــده: حجت‌الاسلام والمسلمین ایمان عادلی (مسئول مرکز نوآوری اجتماعی مبتدا) 🗓 زمان: دوشنبه 30 مردادماه ساعت 15 الی 18 📍مکان: بلوار جمهوری، اداره‌ کل سازمان تبلیغات اسلامی قم، طبقه‌ی سوم ➖ ➖ 🔹 💠 🔹➖ ➖ 🔻سازمان تبلیغات اسلامی قم 🔻مرکز علوم نوین اسلامی (معنا) 🌐 @maana_hamandishi
صوت مناسبات فقه و علوم انسانی 1402.05.30.mp3
15.25M
💢شش ایده در مناسبات فقه و علوم انسانی!💢 🔊صوت جلسه 🔹روز دوشنبه 30 مردادماه 1402 در مدرسه علمیه مشکات، ارائه‌ای داشتم در معرفی سریع شش ایده درباره مناسبات فقه و علوم انسانی. 🔹البته در ذهنم بود که هشت ایده را توضیح دهم که به خاطر ضیق شدید وقت از دوتا از آنها صرفنظر کردم: 👇 1️⃣ایده اول: ایده تبعیت فقه از علوم مدرن توسط جریان روشنفکری کشور با سه پیشنهاد. 2️⃣ایده دوم: ایده جدایی و تباین عرصه های فقه و علوم انسانی. 3️⃣ایده سوم: ایده جایگزینی فقه به جای علوم انسانی. 4️⃣ایده چهارم: ایده قرار گیری فقه در منزلت گردآوری و علوم انسانی در منزلت مشاهده و آزمون‌پذیری. 5️⃣ایده پنجم: وابستگی فقه به علوم انسانی در موضوع‌شناسی. ارتقای این ایده با توجه به سه نکته: 1ـ تفاوت علوم انسانی مدرن با خبرویت در ادبیات فقهی و لزوم دست‌یابی به علوم انسانی اسلامی 2. نگاه کلان و نظام‌مند به موضوعات مستحدثه و لزوم پرهیز از بررسی‌های صرفاً موردی و مصداقی. 3. توجه به تفاوت مسائل حاصل رشد طبیعی دانش انسان در نسبت با طبیعت و فناوریهای اجتماعیِ طراحی شده در علوم انسانی مدرن. 6️⃣ ایده ششم: ایده‌ای است که علوم انسانی اسلامی را به مثابه توضیح دهنده‌ی شرایط امکان تاریخی و فرهنگی تحقق احکام تفقه شده الهی می‌داند. این ایده، طریق بیرون آمدن فقه از انفعال و رسیدن به نقطه حادثه‌سازی و به دست گیری زمام امور و نبض حوادث را قرارگیری علوم انسانی اسلامی در امتداد عینی راهبردها، نظامات و احکام شرعی می‌داند. به تعبیر دیگر علوم انسانی، باید ابزار ایجاد موضوع باشد، نه صرفا شناسایی موضوعات مستحدثه.
دوست عزیزم آقای دکتر حمید ابدی، گاهی یادداشت هایی به غرض رویت و چرخش در فضای مجازی می نویسند، اما از آنجایی که هنوز تصمیم نگرفته اند که خود صفحه یا کانالی داشته باشند، این افتخار را به بنده می دهند و از من می خواهند که آنها را در این کانال منتشر کنم. این یادداشت را نیز امروز صبح در اختیار بنده قرار دادند و تقاضا کردند که در کانال ساخت ایران منتشر شود که در ادامه و بدون تصرفی به رویت شما می رسد. یادداشتی که حقیقتا خواندنی بود و از آن استفاده کردم. قسمت اول: https://eitaa.com/social_theory/1884 قسمت دوم https://eitaa.com/social_theory/1885 قسمت سوم: https://eitaa.com/social_theory/1886 🆔 @social_theory 👇👇👇👇👇
🔅زنده باد دولتِ بی‌گفتمان 💡آیا از بی‌گفتمانی دولت سیزدهم می‌شود استقبال کرد؟ 🖊حمید ابدی [1 از 3] 🔸دولت سیزدهم را دولتِ بی‌گفتمان می‌دانند و من در این نوشته کوتاه، بنا به دلایلی، در صدد همراهی با «وضعیت بی‌گفتمانی» این دولت هستم. شرایط امروز جهان و ایران را به گونه‌ای می‌یابم و می‌فهمم که اقتضای آن، بی‌گفتمانی است؛ به عبارت دیگر، اگرچه به طور کلّی، بی‌گفتمانی، وضعیت مطلوبی نیست، اما در شرایط کنونی، بی‌گفتمانی مزیّت دولت سیزدهم است. ما چون «دولت‌های گفتمانی» را با تجربه تاریخیِ دولت‌های پنجم تا دوازدهم می‌فهمیم، به خاطر عادات ذهنی ته‌نشین‌شده، قدری با این وضعیت خلاف آمد عادت، غریبه‌ایم و زبان به نقد آن می‌گشاییم. آیا نمی‌توانیم تجربه دولت‌های گفتمانی گذشته را با نظری انتقادی مورد توجّه قرار دهیم؟ 🔹اگر بخواهیم واژه گفتمان را با دقّت و حسّاسیت به کار ببریم، دولت‌ها شاید در بستر یک گفتمان شکل‌یافته، بتوانند به نشر و بسط آن گفتمان کمک کنند، امّا هیچ‌گاه منشا گفتمانی نبوده‌اند. در تجربه تاریخی سه دهه‌ پس از جنگ، مطابق دیدگاه رهبری، تنها دو گفتمان «عدالت‌» و «تولید علم» امکان پذیرش اجتماعی در جمهوری اسلامی را یافته است و از قضا هر دو گفتمان، بیش از آن‌که منشا «دولتی» داشته باشد، منشا «دانشجویی و دانشگاهی» داشت؛ یعنی سرآغاز و نقطه تولّد آن دولت مستقر نبود، اگرچه دولت مستقر در در بسط و تثبیت آن نقش‌آفرینی جدّی داشت. به استثنای این موارد، کدام دولت در جمهوری اسلامی ایران توانست طی یک تجربه هشت ساله، گفتمانی را به اجماع عمومی مردم یا نخبگان ایران برساند؟ در تقسیم کار واقعی شکل‌یافته در جمهوری اسلامی، دولت‌ها گفتمان‌ساز نبوده‌اند و اگر قدمی برای تغییر گفتمان عمومی کشور برداشته‌اند، از عهده چنین کاری بر نیامده‌اند. 🔸«گفتمان‌های دولت‌ساخته»، همواره با ارایه روایتی از نیاز و ضرورت خاصّی را که در یک برهه زمانی در کشور شکل گرفته بود، پاسخ آن نیاز را در شعار و مجموعه‌ای از گزاره‌ها صورت‌بندی کرده‌اند. دولت پنجم، ضرورت و نیاز به سازندگی را در شکل خاصّی از «توسعه تکنوکراتیک» پاسخ داد؛ دولت هفتم، جامعه به تنگ آمده از قفس آهنین تکنوکراسی را به «توسعه سیاسی» و خوانش خاصّی از آزادی فراخواند؛ دولت نهم که در پیِ گفتمان عدالت برآمده بود، در ادامه راه خود (در دولت دهم)، تصوّر می‌کرد می‌تواند با «مکتب ایرانی» شکاف‌های سیاسی و اجتماعی آن روز را التیام بخشد؛ دولت یازدهم در شرایط تحریم اقتصادی که جامعه آن را نشئت‌گرفته از فقدان خرد سیاسی در سیاست خارجی و ستیز با غرب می‌فهمید، خوانش خاصّی از شعار «اعتدال» و «تدبیر» را بر سر دست گرفت؛ این تجربه‌ها اگرچه سطحی از تاثیر بر ریل‌های اداره کشور بر جای گذاشته‌اند، اما هیچ‌یک موفق به استقرار گفتمانی در کشور نشده‌اند. 🔹دولت‌ها همواره در صدد «برساخت» گفتمانی بوده‌اند که در رویارویی با واقعیت جمهوری اسلامی و جامعه ایران، به علت ناسازگاری با بافت جمهوری اسلامی و جامعه ایران، در نهایت با پنجه‌کشیدن به صورت حاکمیت و جامعه ایران و زخمی و خسته شدن خود دولت‌ها فیصله یافته است. ما همواره با دولت‌هایی رو به رو بوده‌ایم که خسته و زخمی و زخم‌زده، صحنه را به دولت بعد واگذار کرده‌اند. البته جمهوری اسلامی راه خود را بر روی مخروبه گفتمان‌های دولت‌ساخته، پیش برده است و شعار اصلی هر دولت را به گونه‌ای استحاله‌ و در خدمت خود به کار گرفته است. سازندگی، آزادی، مردم‌سالاری، عدالت و اعتدال هنوز در متن جمهوری اسلامی حاضرند، امّا نه به معنایی که دولت‌ها در صدد برساخت آن بوده‌اند. 🔸دولت سیزدهم در شرایطی بر سر کار آمد که نوعی سستی و زوال در آرایش سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور پدید آمده و همزمان نشانه‌ها و جوانه‌های نوعی نظم سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جدید ظاهر شده است. وضعیت زمانی بغرنج‌تر می‌شود که توجّه کنیم، نظم سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان پیرامون ایران نیز در سراشیبی زوال قرار گرفته و نشانه‌های نظم جدید ظاهر شده است. فهم این‌که روند تحوّلات و برآیند نیروهای کنشگر صحنه، در ایران و جهان، رو به چه سمتی است، بسیار دشوار شده و دولت سیزدهم در چنین شرایطی «بی‌شعار» و «بی‌گفتمان» به میدان آمده است. در وضعیت امروز ایران و جهان، کسی را سراغ ندارم که ادّعایی در باب اشراف و تسلّط بر روند تحوّلات داشته و یا روایتی عرضه کرده باشد. به جز احتمالات و گمانه‌هایی اجمالی و پراکنده‌، «روایت» پرقدرتی از روند تحوّلات وجود ندارد. این خلا روایت، نه از سر ضعف داده، اطلاعات یا قدرت تحلیل تحلیل‌گران، بلکه از پیچیدگی درک معادله تغییرات حکایت دارد. 🆔 @social_theory ادامه ⬇️⬇️
🔅زنده باد دولتِ بی‌گفتمان 💡آیا از بی‌گفتمانی دولت سیزدهم می‌شود استقبال کرد؟ 🖊حمید ابدی [2 از 3] 🔹وضعیت آغاز دولت سیزدهم یک تفاوت اساسی با وضعیت اجتماعی در دولت‌های پیشین دارد. دولت‌های پیشین در بستر یک نیاز و ضرورت جمعی که جامعه ایران آن را احساس می‌کرد، شکل یافتند: نیاز به سازندگی، نیاز به آزادی، نیاز به عدالت، نیاز به عقلانیت. می‌توان پرسید: دولت سیزدهم با چه جامعه‌ای و با چه تمنّایی رو به رو بوده است؟ آیا روایتی از تمنّای جامعه ایران در طلیعه گام دوم انقلاب وجود دارد؟ به نظر می‌رسد، جامعه ایران در سال‌های ابتدایی گام دوم، بی‌آنکه بر روی شعار خاصّی مطالبه‌ای داشته باشد یا نیاز خاصّی را ضروری بداند، اساساً در مورد «آینده و سرنوشت» خود به تردید و پرسش افتاده است. در دولت‌های قبل، ما با چنین وضعیتی رو به رو نبوده‌ایم و انگار آینده مطلوب، با سطحی از اطمینان و به سهولت «قابل دسترسی» می‌نمود. راهِ آینده در دولت‌های قبل، باز و گشوده به نظر می‌رسید و شاید به همین دلیل بود که دولت‌ها با شوقی وافر و زانو‌انی پرتوان برای پای‌نهادن در مسیر تحوّل و اصلاح به میدان می‌آمدند. امّا در دولت سیزدهم، وضعیت ویژه جهان و ایران، اساس آینده را در پرده‌ای از ابهام قرار داده است؛ در دولت‌های قبل، هیچ‌گاه آینده تا این اندازه، ابهام‌آلود و پرسش‌برانگیز به نظر نمی‌رسید. این نه وضعیت دولت سیزدهم که وضعیت جمعی ایرانیان در ابتدای قرن پانزدهم هجری شمسی است. با این وضعیت چگونه می‌شد و می‌توان رو به رو شد؟ آیا برساختِ یک شعار یا یک راه‌برد یا مجموعه‌ای از گزاره‌ها، می‌توانست و می‌تواند راهی باز کند و کاری را پیش ببرد؟ 🔸پرسش‌برانگیزی آینده، امری ملّی در ایران نیست و اختصاص به ایران ندارد. جهان امروز در مورد آینده به تردید افتاده است و دست‌ها و افکار و اندیشه‌ها برای حرف زدن از آینده و ساختن آن، قدری سست شده‌اند و صاحب‌نظران سعی می‌کنند اندکی محتاطانه‌تر در مورد آینده حرف بزنند. اگر دقّت کنیم، نسبت ایران با جهان نیز دست‌خوش تحوّلاتی شده است. بعد از ماجرای سوریه، ماجرایِ برجام و از همه مهم‌تر، بعد از شهادت شهید سلیمانی، انگار دریچه‌ای به سوی دیدن و فهمیدن جهان برای ما ایرانیان باز شده که در سابقه تاریخی ما وجود نداشته است. ما عمدتاً با جهان، از دریچه نوعی شیفتگی یا نوعی غیریت‌انگاری رو به رو بوده‌ایم. امّا به برکت جمهوری اسلامی و حوادث دهه نود شمسی که به آن اشاره شد، و هم‌چنین وضعیت تحوّلات جهانی و افول قدرت آمریکا و در حال تکوین بودن نظم جدید جهانی، انگار برای اوّلین بار، با دولت سیزدهم امکان آن را یافته‌ایم که در ورای شیفتگی و غیریت‌انگاری، جهانی که در آن قرار داریم را بشناسیم. «جهان» در این وضعیت جدید، دیگر «ّبیرونِ» ایران نیست و ما با «ایرانِ در جهان» رو به رو شده‌ایم. «ایرانِ در جهان»، یعنی سرنوشت و آینده ایران با سرنوشت و آینده جهان امروز پیوند خورده است و این وضعیت، فوق روابط بین‌المللی و سیاست خارجی همسو یا ناهمسو با غرب، در دولت‌های پیشین است. 🔹شرایط امروز ایران و جهان به گونه‌ای نیست که با انتخاب یک شعار و مجموعه‌ای از گزاره‌ها، بتوان گفتمانی را در جامعه پمپاژ کرد. وقتی اساس آینده مورد سوال و ابهام واقع شده و جامعه ایران بیش از گذشته، مسائل خود را در پیوند با مسائل جهان می‌بیند، گوشی برای شنیدن راه‌حل‌های دم دستی، مشابه آن‌چه در گفتمان‌های دولت‌ساخته قبلی دنبال می‌شد، وجود ندارد. تازگیِ وضعیتی را که دولت سیزدهم در آن واقع شده است، دریابیم و به آن بیاندیشیم. این وضعیت نوظهور، ایران و مسئله‌های ایران را در شاکله جدیدی پیش روی دولت سیزدهم قرار داده است. دولت سیزدهم به جای دنبال کردن یک «گفتمان سیاسی»، به واسطه شخصیت آقای رییسی، حامل «فرهنگ سیاسی» خاصّی است که امکان مواجه شدن با وضعیت پیچیده‌ای را که به آن اشاره شد، یافته است. 🔸به بیانات رهبری در دیدار با هیئت دولت در سال 1401 که عمدتاً به ستایش و تحسین «فرهنگ سیاسی» دولت سیزدهم اختصاص داشت، با نظری عمیق‌تر بنگریم. در میان ویژگی‌هایی که رهبری برشمردند، به نظرم «زدودن رقابت‌های منفی از روابط بین قوا» و «احتراز از فرافکنی و بهانه‌تراشی» جلوه‌ای ویژه‌ داشت. این دو ویژگی را صرفاً به عنوان ویژگی اخلاقی رئیس‌جمهور و هیئت دولت فرونکاهیم؛ این دو ویژگی، ظرفیت و امکان جدیدی را پیش روی دولت سیزدهم قرار داده است که دولت‌های گفتمانی قبلی فاقد آن بوده‌اند: «رو به رو شدن با واقعیت و پیچیدگی مسائل کشور». این‌که دولت سیزدهم تا چه اندازه در فهم و حل مسئله‌های کشور موفق بوده، در جای دیگری باید مورد بررسی قرار گیرد، امّا می‌توان ادّعا کرد که دولت سیزدهم به عنوان نخستین دولت گام دوم انقلاب، با پیچیدگی مسائل واقعی جمهوری اسلامی مواجه شده است. 🆔 @social_theory ادامه ⬇️⬇️
🔅زنده باد دولتِ بی‌گفتمان 💡آیا از بی‌گفتمانی دولت سیزدهم می‌شود استقبال کرد؟ 🖊حمید ابدی [3 از 3] 🔹تمامی دولت‌های گفتمانی، چالش‌های جمهوری اسلامی را در پرتو گفتمانی که برساخته بودند خوانش می‌کردند، نه آن‌گونه که واقعیتِ آن چالش‌ها بود. اغلب گفتمان‌های برساخته ـ چه غیرهمسو و چه همسو با انقلاب ـ فضایی آمیخته از ستیز و رقابت منفی و فرافکنی و بهانه‌تراشی را رقم می‌زد که امکان مواجه شدن با ابعاد پیچیده مسائل را از آن‌ها سلب می‌کرد. تنش سیاسی کاذب که من آن را غیر از سیاست‌ورزی و سیاست‌مداری اصیل می‌فهمم، اجازه نمی‌دهد مسائل آن‌گونه که هستند، خود را بنمایاند. ضرر گفتمان‌های دولت‌ساخته، «زدودن پروا» از دولت‌های قبلی و حاصل آن نوعی «بی‌پروایی» در مواجه شدن با چالش‌های جمهوری اسلامی بود. این بی‌پروایی، اگرچه در ظاهر به راه‌حل‌هایی می‌انجامید که پرطنطنه و قاطع و محکم ارایه می‌شد، اما در مجموع، احساس می‌شد که پیچیدگی‌ها، آن‌گونه که باید، فهم نمی‌شود. در فضای پروپاگاندایی دولت‌های گفتمانی، سروصداها اجازه مواجه شدن با ابعاد گوناگون و پیچیده چالش‌ها را سلب می‌کرد. دولت سیزدهم، امّا، دولتی «بی‌سروصدا» است و ما که گفتمان داشتن دولت‌ها را با سروصدا و هیاهو تجربه کرده‌ایم، قدری در فهم این دولت با دشواری‌‌هایی مواجهیم. 🔸دولت‌های گفتمانی قبلی، بعضاً حاویِ سیاست‌مداران، مدیران و کارشناسان هوشمند و خوش‌فهمی بودند که شاید درکی از پیچیدگی مسئله‌ها برایشان فراهم بود، اما فرهنگ سیاسی حاکم بر دولت ـ با نظر به حیثیت کلّی دولت ـ اجازه نمی‌داد با مسئله‌های جمهوری اسلامی، با همه دقائق و پیچیدگی‌های آن رو به رو شوند. ما می‌توانیم به نحوه صورت‌بندی مسئله‌ها توسط دولت سیزدهم انتقاد داشته باشیم و دولت سیزدهم از این منظر قابل نقد است، امّا به تازگی این فرُم از مواجه شدن توجّه کنیم و به استقبال آن برویم. فرهنگ سیاسی حاکم بر دولت سیزدهم که با نظر به سابقه تاریخی دولت‌های پس از انقلاب، می‌توان آن را بی‌سابقه دانست، شاید بتواند موانع راه ساخت «دولت اسلامی» را از پیش رو بردارد. ایجاد دولت اسلامی نیازمند «نرم‌افزار/نظریه اداره» است که با نظریه‌های آکادمیک متفاوت است و امری در میانه نظر و عمل است. تاسیس چنین نرم‌افزاری تنها در شرایطی امکان‌پذیر می‌شود که فرهنگ سیاسی کشور بستر رو به رو شدن با ابعاد پیچیده مسائل را فراهم نماید. وقتی چنین فرهنگ سیاسی نباشد(هم‌چنان‌که در دولت‌های قبل نبود)، اذهان درگیر تنش‌هایی می‌شود که نتیجه آن غیاب مسئله‌ها است. 🔹دولت سیزدهم «اصول» دارد، اما گفتمانی نساخته و ندارد. دولت سیزدهم، دولتِ گفتمانی نیست و گفتمانی از سنخ دولت‌های گذشته و به سبک آن‌ها را تا کنون ارایه و پمپاژ نکرده و چه خوب که آن‌گونه به میدان نیامده است؛ زنده باد دولت بی‌گفتمان! امّا در عین حال، دولت سیزدهم ظرفیت و امکان «ظهور و تکوین» گفتمان متناسب با شرایط تاریخی را که امروز در آن قرار داریم، داراست. میان تکوین گفتمان با برساخت گفتمان می‌بایست تفاوت قائل شد. برساخت گفتمان، قبل از مواجهه با چالش‌ها، به نحو «پیشینی» انتخاب مشخّصی دارد و با نوعی پمپاژ مصنوعی و پروپاگاندایِ رسانه‌ای همراه است، امّا تکوین گفتمان در حینِ مواجهه عملی با شرایط تاریخی، به صورتی طبیعی شکل می‌گیرد و زبان متناسب با خود را می‌یابد. گفتمان‌های تکوینی در مقایسه با گفتمان‌های برساختی، ظرفیت بیشتری برای تفاهم جمعی و ماندگاری داراست. فراموش نکنیم که گفتمان‌ها را دولت‌ها نمی‌سازند و دولت سیزدهم تنها می‌تواند در تمهید شرایط ایجاد و نشر گفتمان نقش‌آفرینی نماید؛ بنای یک گفتمان را در جایی بیرون از دولت باید جستجو کرد. آیا دولت سیزدهم می‌تواند مسیر تکوین گفتمانِ متناسب با شرایط تاریخی امروز ایران و جهان را به درستی طی کند؟ 🆔 @social_theory
هدایت شده از سجاد عبداللهی
«هوالحبیب» پاییز ۶۳ زمانی که صدام ملعون، بمباران شهرها را در دستور کار قرار داد، ۱۳ مرد جنگی عازم کشور سوریه شدند. قرار بود نحوه پرتاب موشک را آموزش ببینند. به صورت هم‌زمان تیم دیگری در تلاش بود تا از کشور لیبی و کره شمالی چند موشک بخرد. این آغاز تلاش برای تشکیل یگان موشکی سپاه بود. زمانی که حسن آقا و همراهانش وارد خاک سوریه شدند و با فرماندهان سوری وارد گفتگو شدند چند نکته مطرح شد: ۱. گردان پرتاب موشک نیاز به یک تیم ۳۰ تا ۴۰ نفره متخصص داشت، اما حسن آقا و دوستانش فقط ۱۳ نفر بودند. ۲. آموزش‌های پرتاب موشک اسکاد بی برای افراد زبان دان حدود ۳ الی ۴ ماه زمان نیاز داشت، حال آنکه حسن آقا می‌گفت ما فقط ۱ الی ۲ ماه وقت داریم و مردم ما زیر آتش هستند. حسن آقا و دوستانش، با سختی هرچه تمام با همین تیم ۱۳ نفره در کمتر از ۲ ماه همه آموزش‌ها را به زبان عربی گذراندند، آن هم برای ۲ موشک. هم «اسکاد بی» و هم «فراگ ۷» این جمع کوچک در روزگاری سخت و پس از کارشکنی تیم لیبیایی پایه‌گذار یگان عملیاتی و راهبردی موشکی سپاه شدند و معادله جنگ نابرابر را تغییر دادند. خدا رحمت کند و را که ۳۱ مرداد سالگرد شهادتش بود. پی‌نوشت‌: 🔹گاهی باید یک کار سخت نشدنی را در کم‌تر از زمان مورد انتظار به ثمر رساند. 🔸 اختصاص دادن زمان برای انجام کاری بیش از زمان مورد نیاز، به معنای کوتاهی در انجام آن کار و کاری است که پس از انجام این کار باید آن را آغاز کنیم. 🔹 گاهی برخی جمع‌های کوچک، کارهای بزرگ تاریخ‌ساز انجام می‌دهند.
🔸 پیرامون الگوهای مردمی سازی حکمرانی درآمدی بر تعالی حکمرانی فرهنگی 🔸🔹💠🔹🔸 🔻 نشست پنجم ✔️عنوان ایده: امامت محله؛ الگوی پیشرفت و اداره محلات ➖ ➖ 🔹 💠 🔹➖ ➖ ✔️ارائـــه دهنــده: حجت‌الاسلام والمسلمین سیدناصر میرمحمدیان (مدیر عامل بنیاد هدایت) 🗓 زمان: دوشنبه 6 شهریورماه ساعت 15 الی 18 📍مکان: بلوار جمهوری، اداره‌ کل سازمان تبلیغات اسلامی قم، طبقه‌ی سوم ➖ ➖ 🔹 💠 🔹➖ ➖ 🔻سازمان تبلیغات اسلامی قم 🔻مرکز علوم نوین اسلامی (معنا)
💢پیغمبر_دزدان!💢 امروز به یک مطلب جالب از یک روحانی اهل سیرجان کرمان در دوران قاجار رسیدم که مخاطب خودش را دزدان سرگردنه بگیر و قلچماق قرار داده بود و برای کم کردن شر ایشان از سر مردم، دست به طنازی و نامه‌نگاری و رفت و آمدم می‌کرد. چه مصداق خوبی بود از ! عین مطلب را ذکر می‌کنم:👇 📚 پيغمبر_دزدان ✍️ محمد ابراهیم باستاني پاریزی «نبی السارقین» یا «پیغمبر دزدان» لقبی است که یک روحانی اهل سیرجان کرمان به نام شیخ محمد حسن سیرجانی ملقب به قارانی که در اوایل سده 14 قمری یعنی حدود 120 سال پیش از دنیا رفته برای خود برگزیده است. او که در دوره ای می زیست که ناامنی و آشوب و دزدی بسیار بود، خود را پیغمبر دزدان گردنه گیر و مسلح نه دله دزدانی که گاو و خر مردم را از طویله آنان می دزدند معرفی کرد و با کلام و قلمی شیوا، سلیس و آمیخته با طنز، در قالب اشعاری که سرود و یا نامه هایی که به این و آن نوشت، در برابر این اوضاع نابهنجار موضع گرفت و گاه حتی توانست اموال مالبختگان را از دزدان یا حکومتگران باز پس گیرد.شیخ محمدحسن زیدآبادی، یا در برخی منابع: شیخ محمدحسن سیرجانی کرمانی، متخلص به قارانی و مشهور به نبی السارقین یا پیغمبر دزدان متولد حدود ۱۲۳۰ هجری قمری در زیدآباد سیرجان، درگذشت حدود ۱۳۱۰ هجری قمری در زیدآباد)، شاعر، نویسنده، طنزپرداز و روحانی ایرانی و از معاریف عصر قاجار بود.وی در بهبود و اصلاح اوضاع زمان خویش، تلاش بسیار کرد و با نامه‌های مطایبه آمیز و سرشار از اشعار لطیف و در عین حال گزنده خود، خطاب به حکام و افراد مهم و مؤثر دوران خویش، آنان را به عدالت و دادگری و دوری از بیداد و ستم، فرامی خواند.مقصود و غرض وی از انتخاب لقب نبی السارقین یا پیغمبر دزدان برای خویش و استفاده همیشگی از این لقب در اشعار و نوشته‌های خود، آن بود که با بیان شوخ طبعانه خویش، در ظاهر دزدان بیابانی و سر گردنه و راهزنان صحراگرد و کوه نشین، و در باطن و لفافه، تمامی دزدان و غارتگران اموال عمومی و از جمله به خصوص حکام و زمامداران ستمگر را، به کردار زشت و جهنمی شان متنبه ساخته و با گفتار و لحن دلپسند آن زمان، آنها را از روش بدشان بازدارد.کتاب پیغمبر دزدان از 64 سال پیش تاکنون همواره کتابی جذاب و پرخواننده بوده است به گونه ای که تا به حال 18 بار تجدید چاپ شده است. دکتر باستانی در تجدید چاپ های مکرر کتاب، مطالب فراوانی به آن افزوده است.این افزودنی ها، هم اشعار، نامه ها و مکتوباتی تازه از پیغمبر دزدان را شامل می شود که در گذر زمان به دست دکتر باستانی رسیده و هم مقدمه و توضیحات و پاورقی های خواندنی و ارزشمند دکتر باستانی را، که در هر چاپ بر حجم آنها افزوده شده است.مقدمه مفصل دکتر باستانی در باره محیط ظهور این پیغمبر یعنی کرمان در سده 13 قمری نیز بسیار خواندنی است. این پاورقی ها و توضیحات حاوی نکاتی ضروری، مطالبی مفید و حکایاتی ارزشمند است که خواننده از مطالعه آنها نه تنها خسته نمی شود بلکه لذت می برد.پیغمبر دزدان همچنین در مرامنامه غیر مکتوبی که برای حمایت از دزدان باشرافت داشته است ، افرادی را که بی رحمانه حتی به کاسه چوبین پیرزنی رحم نمی کرده اند ، از امت خود ندانسته و بیان می کند که در جهنم با ما محشور نخواهند شد.پیامبر دزدان هنرمندی ماهر در هنر خوشنویسی و به خصوص خط شکسته بود و قلمی فوق العاده شیوا در طنز نویسی و شعر سرایی داشت.او تمامی نامه های خود را مهمور به مهر« پیغمبر دزدان » می کرد. بعضی از نامه های پیامبر توسط همسرشان نیز مهمور به مهرِ « ام السارقین » می شد.این شعر منسوب به همسر پیغمبر دزدان است: من از این روی ام السارقینم که با پیغمبر دزدان قرینم
🔹️وقتی فرق توسعه و پیشرفت که بیش از ۱۵ سال است که دغدغه رهبری است در لایه‌های سیاستگذاری و مدیریتی، به بازی گرفته می‌شود این می‌شود که آقای نادری با افتخار، خود و کمیسیون تلفیق را هوار می‌کشد؛ خوشمزه‌اش این است که این کار را با ژستِ حمایت از علم و علم‌اندوزی و پژوهش و قشر فرهیخته انجام می‌دهند...😏 🔹️ای‌کاش می‌فهمیدیم که ، مهمترین ابزار مهار اقشار مؤثر، در بوروکراسی مدرن است. 🔹️من جای اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها بودم، به خاطر توهینی که این طرح به آنها کرده، شدیدا اعتراض می‌کردم؛ نمیدانم جنبش عدالتخواهی دقیقا کجاست؟! 🔹️چقدر در شذرات المعارف خوب این مطلب را مرحوم آیت‌الله شاه‌آبادی نوشته است: " این حیاتِ حیوانات مذبوح است که قوّه حیات ذابح، آن را به این مرتبه رسانیده و البته چنین حیاتی باقی نخواهد ماند و در اندک زمانی روی به فنا و انعدام می‌رود..."
🔸 درآمدی بر تعالی حکمرانی فرهنگی 🔸🔹💠🔹🔸 🔻 نشست ششم: ✔️عنوان ایده: ایجاد بسترهای میزبانی برای هم‌رسی و اقدام مشترک ➖ ➖ 🔹 💠 🔹➖ ➖ ✔️ارائـــه دهنــده: جناب آقای دکتر میثم یاوری (مدیر مرکز مشارکت‌های فرهنگی هنری و سرپرست معاونت برنامه‌ریزی و توسعه سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران) 🗓 زمان: چهارشنبه 22 شهریور ماه ساعت 15 الی 18 📍مکان: بلوار جمهوری، اداره‌ کل سازمان تبلیغات اسلامی قم، طبقه‌ی سوم ➖ ➖ 🔹 💠 🔹➖ ➖ 🔻سازمان تبلیغات اسلامی قم 🔻مرکز علوم نوین اسلامی (معنا) 🌐 @maana_hamandishi
استاد سید احمد غفاری قره باغ.mp3
32.45M
💢صوتِ نشست "امتداد حکمت صدرایی در مسائل اجتماعی" 💢 ارائه دهنده:🎙حجةالاسلام‌والمسلمین سیداحمد غفاری قره‌باغ (عضو هیئت علمی مؤسسه حکمت و فلسفه ایران) 🔹 امروز فرصتی دست داد و صوت این نشست را گوش کردم. 🔹 تلاش ارائه دهنده محترم برای مماس شدن با مسئله‌های واقعیِ امتداد فلسفه در عینیت، قابل توجه بود. 🔹بسیاری از ارائه های این دستی، حاصلش اعلام کفایت اندیشه‌ورزی به علت حل شدن همه مسئله های علمی است! ، که خوشبختانه این ارائه به نحوی است که مخاطب دعوت به درگیری با مسئله و اندیشه‌ورزی حقیقی می‌شودد و این بسیار ارزشمند است... 🌺🌺 ❇️ مدرسه علمیه تخصصی علوم عقلی عباسقلی خان؛ همایش بزرگداشت صدرالمتألهین محمدبن ابراهیم قوام شیرازی
هدایت شده از خانه طلاب جوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ هنرمند جهادگر 💠 اجتماع جهادگران گفتمان‌ساز "یادبود مرحوم که به تعبیر رهبریِ عزیز «هنرمند جهادگر» بود." 🔻 سخنران: حجت الاسلام قمی 🔻با حضور: حاج حسین یکتا و فعالان عرصه گفتمان‌سازی جهادی ⏰ زمان: پنجشنبه ۲۳ شهریور همزمان با روز بیست و هشتم صفر: ساعت ۹:۳۰ صبح 🏡 مکان: قم، بلوار الغدیر، کوچه ۱۰ (کوچه سیدمحمدساجدی) مدرسه هدایت •┈••✾🔹✾••┈• 🌀🌀 خانه طلاب جوان را در "ایتــا" "بلــه" "روبیـکا" دنبال کنید.
🔸 درآمدی بر تعالی حکمرانی فرهنگی 🔸🔹💠🔹🔸 🔻 نشست هفتم: ✔️عنوان ایده: الگویی برای راهبری زیست بوم فرهنگی مبتنی بر ظرفیت‌های مردمی ➖ ➖ 🔹 💠 🔹➖ ➖ ✔️ارائـــه دهنــده: جناب آقای علی یکتا (مسئول طرح و برنامه سازمان تبلیغات اسلامی ) 🗓 زمان: دوشنبه 27 شهریور ماه ساعت 15:30 الی 18:30 📍مکان: بلوار جمهوری، اداره‌ کل سازمان تبلیغات اسلامی قم، طبقه‌ی سوم ➖ ➖ 🔹 💠 🔹➖ ➖ 🔻سازمان تبلیغات اسلامی قم 🔻مرکز علوم نوین اسلامی (معنا) 🌐 @maana_hamandishi
🔸 درآمدی بر تعالی حکمرانی فرهنگی 🔸🔹💠🔹🔸 🔻 نشست هشتم: ✔️عنوان ایده: زیست بوم حکمرانی مردمی ➖ ➖ 🔹 💠 🔹➖ ➖ ✔️ارائـــه دهنــده: جناب آقای سعید غلامی (معاون راهبردی و گفتمان‌سازی بنیاد فرهنگی خاتم الاوصیا عج) 🗓 زمان: پنجشنبه 30 شهریورماه ساعت 9 الی 12 📍مکان: بلوار جمهوری، اداره‌ کل سازمان تبلیغات اسلامی قم، طبقه‌ی سوم ➖ ➖ 🔹 💠 🔹➖ ➖ 🔻سازمان تبلیغات اسلامی قم 🔻مرکز علوم نوین اسلامی (معنا) 🌐 @maana_hamandishi
📣 نشست «تاثیر تحولات اجتماعی و سیاسی در استنباط» 🔎بازخوانی نامه امام خمینی(س) در پاسخ به حکم بازی شطرنج و معامله آلات موسیقی 🎙حجت الاسلام علی محمدی (مدیر اندیشکده معنا) 📆چهارشنبه ۵ مهرماه 🕌حوزه علمیه آیت الله ایروانی •┄┅┅┅┅❀❀❀❀┅┅┅┅┄• 📬 کانال رسمی حوزه علمیه حضرت آیت الله ایروانی(ره) 🆔️ @howzeh_iravani
🔸 درآمدی بر تعالی حکمرانی فرهنگی 🔸🔹💠🔹🔸 🔻 نشست نهم: ✔️عنوان ایده: ایده‌های راهبری حکمرانی مردمی ➖ ➖ 🔹 💠 🔹➖ ➖ ✔️ارائـــه دهنــده: جناب آقای توحید اسماعیل‌پور (پژوهشگر مطالعات حکمرانی) 🗓 زمان: پنجشنبه 6 مهر ماه ساعت 14 الی 16:30 📍مکان: بلوار جمهوری، اداره‌ کل سازمان تبلیغات اسلامی قم، طبقه‌ی سوم ➖ ➖ 🔹 💠 🔹➖ ➖ 🔻سازمان تبلیغات اسلامی قم 🔻مرکز علوم نوین اسلامی (معنا) 🌐 @maana_hamandishi
هدایت شده از مجتمعنا
توسعه در لباس پیشرفت؟ تاملی در امکان تکرار تاریخ تلخ گذشته در پرتو ایده های اتوپیایی پیشرفت عبرت گیری از تاریخ و اتفاقات آن، حداقل کاری است که می تواند رجوع به تاریخ را برای امروز ما موجه سازد. البته در این رجوع تاریخی، نه اشخاص مهم اند و نه حتی شاید رویدادها، بلکه آنچه مهم است، درس گیری از منطق اتفاقاتی است که در تاریخ رقم خورده و تکرار آن منطق، می تواند تاریخ را به نحو گریزناپذیری، هرچند در ظاهری متفاوت، تکرار کند. در اوایلِ دهۀ هفتاد، بخش قابل توجهی از مسئولین، سیاستمدارن و نظریه پردازان کشور، افرادی بودند که بخشی از جوانی و زندگی خود را وقف جنگ تحمیلی و دفاع مقدس کرده بودند و بسیاری از دوستان، نزدیکان و آشنایان شان را در این جنگ از دست داده بودند، با این حال بی توجه به عبرت های تاریخی و فهم درستی از موقف تاریخی انقلاب اسلامی و البته در افول جریان مارکسیسم جهانی و شاید مشکلات بسیار زیاد کشور، راه را برای تن دادن تام و تمام به سیاست های توسعۀ سرمایه داری باز یافتند و با اجرای این سیاست ها، عملاً به تعبیر مقام معظم رهبری، مسیر حرکت کشور را از ریل آن خارج ساختند. همانطور که می دانیم آنچه در دهۀ هفتاد در ایدۀ سازندگی دولت های پنجم و ششم و ذیل توسعۀ اقتصادی در کشور رقم خورد و در ادامه با ایدۀ توسعۀ سیاسی دورۀ اصلاحات تکمیل شد، مورد نقد جدیِ بسیاری از فعالان دهۀ هشتاد قرار گرفت و در نهایت، متفکرین و مسئولین کشور به این ایده رسیدند که مسئله و محل نزاع، نه تمایز توسعۀ اقتصادی دورۀ سازندگی با توسعۀ سیاسی دورۀ اصلاحات (منازعات نیمۀ ده، هفتاد)، بلکه محل نزاع بر سر دو ایدۀ توسعه (اقتصادی، سیاسی، فرهنگی) و پیشرفت (اقتصادی، سیاسی و فرهنگی) است. ماحصل این توجه تشکیل مرکز الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، انتشار مجلات و نشریات متعدد و البته ابلاغ سند الگوی پایۀ اسلامی-ایرانی پیشرفت توسط رهبری به نخبگان برای نقد و بررسی در سال 1397 و نظایر آنها بود. با این مقدمۀ تاریخی به نظر می رسد رجوع به تجربۀ تاریخی گذشته و پرسش از تمایز میان ایده های ناظر به توسعه یا پیشرفت و تعینات عینی آنها مخصوصاً در ارتباط با زندگی روزمره، فارغ از ظواهر امر، در این برهۀ حساس تاریخی، بی وجه و ناموجه نباشد. بی تردید تکرار تجربۀ ناکام دهۀ هفتاد، آنهم توسط اغلب منتقدین آن سیاستها در سال 1400 به بعد، به معنای نادیده انگاشتنِ عبرت های تاریخی و در نهایت، عقبگرد و پسرفت تاریخی است. به علاوه، با شیوع استارتاپ ها و شتاب دهنده ها در دهۀ اخیر در کشور و تغییر ظواهر ایدۀ توسعۀ سرمایه داری (در عین تقید به همان منطق توسعه)، پرسش از این تمایز اهمیت مضاعفی یافته است. در این شرایط دستکم طرح این پرسش از طراحان، نظریه پردازان و موسسین رویدادهای ناظر به توسعه یا پیشرفت، موجه می نماید: تمایز فعالیت هایی که ذیل ایدۀ پیشرفت اسلامی-ایرانی انجام می شود، با تعینات ایدۀ توسعۀ سرمایه داری متقدم و متاخر در ایران چیست؟ برای ملموس شدن این پرسش، شما می توانید به شباهت ها و تفاوت های دو ایدۀ زیر توجه کرده و قضاوت کنید؛ ایدۀ اول، ایده هایی است که دکتر مجتبی لشکربلوکی، در سال های اخیر دنبال کرده است. لشکربلوکی، مشاور وزاری اقتصادی و دارایی دولت یازدهم و دوازدهم (آقای حسن روحانی) بوده و چنانکه در زندگی نامه اش آمده است، البته فردی به شدت متدین و مذهبی است. ایده های او، دربارۀ توسعه، بسیار کاربردی است و البته تحذیری هم ندارد که خود را مدافع ایدۀ توسعه بداند. http://lashkarbolouki.com/ ایدۀ دوم، مربوط به آقای دکتر محسن دوباشی است که در سال گذشته، به عنوان رئیس شورای سیاستگذاری رویداد ملی نوپیا، این رویداد را با حمایت ستاد اجرایی فرمان امام (ره) و دکتر محمد مخبر، معاون اول ریاست جمهوری دولت سیزدهم برگزار کرده اند. شاید مهمترین ایدۀ دوباشی که در وب سایتش نیز بر آن تاکید شده، برجسته سازی نوآوری اجتماعی است. با این حال او و ایده اش عمدتاً ذیل ایدۀ پیشرفت ایران معرفی می شوند. https://dobashi.ir/ https://www.noupia.ir/ بررسی تمایزات این دو ایده، فارغ از حضور چهره های سیاسی و مخصوصاً از حیث منطق عملکرد و البته با نظر به تجربۀ دولت سازندگی در دهۀ هفتاد، می تواند موضوع پژوهشی برای ترسیم آیندۀ دقیق تری از ایران اسلامی باشد. با این حال، علیرغم اهمیت این پرسش، مخصوصاً با نظر به تجربۀ دهۀ هفتاد و هشتاد، بعید می نماید که در کوران رویدادهای پرشور و پرهیجان اتوپیایی، پرسش از این تمایزات، بیش از سطح منازعات سیاسی، رهاوردی داشته باشد، اما اقتضاء مسئولیت تاریخی، دستکم طرح این پرسش را لاجرم می ساخت. https://eitaa.com/mojtamaona
سوژه نئولیبرال چگونه هگل زمانه شد؟ (بحثی در مضرات جامعه شناسی زیگزاگی) 💠میثم مهدیار 🔸️حوادث پاییز ۱۴۰۱ حجم زیادی از ادبیات آکادمیک علوم اجتماعی را به خود معطوف کرد و با تقریب مناسبی می‌توان اذعان کرد که همه رویکردهای مختلف فعال در علوم اجتماعی ایران تحلیل‌های خرد و کلانی را نسبت به آن تولید کردند و از این جهت آن را می‌توان آن را «آزمایشگاه علوم اجتماعی» ایرانی در نظر گرفت. به واقع این فربهی تولیدات راه را برای فراتحلیل خود این تحلیل‌ها هموار می‌کند. 🔸️در یک فراتحلیل اجمالی از ادبیات تولید شده در این بازه هم می‌توان دریافت که علوم انسانی و اجتماعی در ایران از فقدان «سنت‌مندی» رنج می‌برد. سنت‌مندی علمی به زبان ساده به چارچوب واضح، مشخص و مستمری ارجاع دارد که قلمرو حرکت نظری پژوهشگر را در انتخاب موضوعات پژوهشی و نحوه پردازش آن‌ها سامان می‌دهد و تاملات و تجربیات علمی و پژوهشی او را انباشت کرده و زمینه نیل به یک "پژوهشگر مولف" را فراهم می‌کند. از این جهت مثلا کسی که در یک سنت علمی انتقادی هویت می‌یابد به راحتی نمی‌تواند عناوینی همچون «آسیب شناسی فرهنگی و اجتماعی» را برگزیند چرا که این دو، رویکردهای متفاوتی اند و تشریح مساله‌هاشان و خروجی‌های مورد انتظارشان با یکدیگر تفاوت اساسی دارد. همچنین سنت‌مندی علمی و پژوهشی در شکل جمعی‌اش آن‌چیزی است که به آن «مکتب علمی» می‌گوییم. 🔸️ این فقدان سنت‌مندی به دلایل مختلف همچون دلایل نظری (‌فقدان برنامه پژوهشی و عمق نظری) و یا چرخش‌های مکرر بر اثر درگیری در پروژه‌های کارفرمایی اداری، اقتصادی و سیاسی دولتی و غیر دولتی روی می‌دهد. بد نیست عطف به رویدادهای ۱۴۰۱ نمونه‌هایی از این چرخش‌ها را مرور کنیم: ۱- بخشی از جریان چپ انتقادی در سال‌های اخیر با بررسی تاثیرات اشکال سرمایه‌داری متاخر در حوزه فرهنگ و سبک زندگی از مفهوم « سوژه نئولیبرال» برای توضیح رفتارهای توده‌وار نوجوانان و جوانان استفاده کرده‌است. به عنوان مثال مثال‌واره اصلی این جریان، دکتر اباذری، در یک سخنرانی معروف سوژه نئولیبرال را سوژه‌ای «سیاست زدوده، خوش‌گذران، لذت‌طلب، منفعت‌طلب، نفع‌جوی فردگرا، بی تاریخ و ... دانسته بود. همچنین رشد سلبریتیزم در اثر سیطره رسانه‌های اجتماعی جدید و تاثیر سلبریتی‌ها بر ناهنجاری‌های فردی و جمعی از موضوعات اصلی نقد این جریان بوده است اما در ماجراهای ۱۴۰۱ این جریان با تغییر چارچوب نظری قبلی خود با چرخشی آشکار به مشروعیت بخشی به همان سوژه‌های نئولیبرالی ‌می‌پرداختند گویی آن سوژه‌ها بدون تغییری در ساختار کلان اقتصادی به چنان خودآگاهی نابی دست یافته‌اند که نه با جمعیت‌های به قول ارتگایی گاست «میان مایه توده‌وار و خشونت طلب» بل با هگل‌های زمانه مواجهیم. ۲- دسته دیگر از این چرخش‌گران جامعه شناسانی بودند که در یک دهه اخیر با علم کردن بحث آسیب‌های اجتماعی توانسته بودند پروژه‌های کلانی را از نهادهای حاکمیتی دریافت کرده و البته بدون تولید ادبیات نظری قابل توجهی کارهای پراکنده‌ای را به خروجی برسانند. این دسته نیز در پاییز و زمستان ۱۴۰۱ با چرخش از چارچوب‌های کارکردی آسیب‌شناسانه‌ قبلی‌شان به مشروعیت بخشی تمنیات، الگوها و رفتارهای سیاسی و فرهنگی همان سوژه‌های به زعم خودشان معلولِ «آسیب دیده» مشغول شدند. ۳- دسته دیگر نیز مثلا نهادگرایانی (همچون محسن رنانی و...)‌ بودند که سال‌ها درباره کژکارکردهای نهادهای آموزشی و تربیتی رسمی و غیر رسمی در ایران داد سخن می‌دادند ولی ناگهان چنان تصویر آرمانی و امید بخش و خوش بینانه از همان خروجی‌های نا‌امید کننده قبلی ارائه می‌کردند گویی از مهرماه ۱۴۰۱یکباره درب‌های آسمان باز شده و سوژه‌های مورد نظر این دسته از نهادگرایان از آسمان نازل شده‌اند. مثالوراه‌های این چرخش‌های زیگزاگی البته به این موارد محدود نمی‌شوند منتهی این پرسش را پیش می‌کشد که این چرخش‌ها را چگونه می‌توان تبیین کرد؟ آیا این چرخش‌ها صرفا بازتاب سیاست‌زدگی یا پروژه‌زدگی این دسته از جامعه شناسان است و یا فراتر از آن ماجرا به ساختار نهادی آموزش و پژوهش علوم اجتماعی در ایران باز می‌گردد؟‌ از آن مهمتر اینکه چنین وضعیتی را چگونه می‌توان اصلاح کرد؟ چگونه می‌توان گروه‌های آموزشی و پژوهشی هویت مند و چارچوب مند داشت؟‌ چگونه می‌توان بین پروژه‌های کارفرمایی و برنامه‌ پژوهشی جمع کرد؟‌ https://www.instagram.com/p/CxDsXm3IZNv/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==