🔰 اختلاف حضرت امام(ره) و آیت الله منتظری
از منظر فقه حکومتی
به مناسبت سالروز تنظیم نامه عزل از قائم مقامی در 1368/1/6
🔹در خصوص اختلاف حضرت امام ره و آیت الله منتظری، یکی از مباحث مهمی که پرداخته نشده است، ریشه اختلاف نظر این دو نفر است.
اساساً ما برای این اتفاقات تاریخی، هزینه زیادی می دهیم ولی متأسفانه نمی توانیم آن را تبدیل به یک درک تفصیلی و تجربه ماندگار کنیم و صرفاً با تحلیلهای سیاسی در سالگرد این حادثه ها، زخمهای کهنه را تازه میکنیم، بدون اینکه بر «عقل جامعه» بیفزاییم.
🔹همین ماجرا برای اختلافات فی مابین مقام معظم رهبری و آقای هاشمی رفسنجانی نیز تکرار شد و ما نتوانستیم، درکی تفصیلی و صورتی مفهومی به این اختلاف بدهیم. و لذا این می شود که هرسال در سالگرد وفات ایشان، یک عده فحشنامه می نویسند و جریان دیگر نکوداشت و بزرگداشت برگزار می کند!
🔹در خصوص اختلاف حضرت امام ره و آیت الله منتظری، عمدتاً ما حزب اللهیها وقتی خواسته ایم این اختلاف را ریشه یابی کنیم، آن را به ساده لوحی شخصیتیِ آیت الله منتظری و در برخی مواقع هم به حب نفس و شهوت عملیهی ایشان ارجاع دادهایم.
🔹در مقابل جریان نزدیک به آیت الله منتظری در یک دهه گذشته تلاش کرده این اختلاف را در صورتبندی علمی و جدیدی تحلیل کند که در نهایت، ماجرا به نفع آیت الله منتظری خواهد بود.
در این صورت بندی، «روش اجتهاد» حضرت امام ره، روش نوپدیدی در فقه شیعه توصیف می شود که در آن قرار نیست که فقیه در استنباط حکم شرعی به نصوص و خطابات پایبندباشد، بلکه فقیه در صورت «به مصلحت ندیدن اجرای حکمی واجب» از آن رفع ید میکند و یا فقیه در صورت «به مصلحت دیدن انجام حکمی حرام» آن را تجویز می کند؛
به تعبیر دیگر روش اجتهاد حضرت امام ره روشی «مصلحت محور» معرفی می شود که اتفاقاً با فقه اهل تسنن قرابت زیادی پیدا میکند، در مقابل روش اجتهاد آیت الله منتظری، روش «نص محور» که متعارف و متداول فقه شیعه است، معرفی می شود.
شاید بهترین منابع برای دیدن این پروژه نزدیکان آیت الله منتظری را بتوان در مصاحبه آقای احمد منتظری فرزند آیت الله منتظری، با مجله عصر جدید و جناب فضلی نژاد و یادداشت آقای سیدمصطفی محقق داماد در همان شماره مجله عصر جدید مشاهده کرد.
🔹این در حالی است که مروری بر مواضع حضرت امام ره در خصوص آیت الله منتظری و همچنین دیدگاه های حضرت امام ره درباره تحول فقاهت، گواه این است که ریشه اختلافات حضرت امام ره و آیت الله منتظری، در روش «حکم شناسی» که اساساً در «موضوعشناسی» است.
توضیح اجمالی اینکه حضرت امام ره در خصوص موضوع شناسی چندین مدعای مهم دارند که هر یک سر جای خودش باید بررسی شود.
➖یکی معرفی «عرف دقّی» به عنوان مرجع تشخیص مفاهیم و مصادیق
➖دوم عدم نیاز به تنفیذ فقیه در تطبیق عناوین ثانویه حتی در مصادیق کلان کشوری توسط نمایندگان مجلس
➖سوم تمام نبودن اجتهاد در مسائل اجتماعی و حکومتی به وسیله اجتهاد مصطلح و معهود حوزه های علمیه و نیازمندی فقیه به شناخت موضوعی از جامعه و حکومت
به نظر حقیر، ریشه اختلاف حضرت امام ره و آیت الله منتظری به همین محور سوم برمیگردد.
آیت الله منتظری به هر دلیل که می تواند ساده لوحی ایشان یا چیز دیگری باشد، شناخت درستی از «جامعه» و «حکومت» ندارد و همین ریشه اختلاف دیدگاه های ایشان با حضرت امام ره است.
حضرت امام ره در نامه مهم منشور برادری می نویسد:
« ولى مهم #شناخت_درست_حكومت_و_جامعه است كه بر اساس آن نظام اسلامى بتواند به #نفع_مسلمانان برنامهريزى كند كه #وحدت_رويّه_و_عمل ضرورى است و همين جا است كه #اجتهاد_مصطلح در حوزهها كافى نمىباشد بلكه يك فرد اگر #اعلم در علوم معهود حوزهها هم باشد ولى نتواند #مصلحت_جامعه را تشخيص دهد و يا نتواند #افراد_صالح_و_مفيد را از #افراد_ناصالح تشخيص دهد و به طور كلى در زمينه اجتماعى و سياسى فاقد #بينش_صحيح و #قدرت_تصميمگيرى باشد، اين فرد در مسائل اجتماعى و حكومتى #مجتهد_نيست و #نمیتواند_زمام_جامعه را به دست گيرد.
https://eitaa.com/joinchat/3967942701C3d57d3b16b
💢#منشور_برادری، یکی از نامههای مهم
حضرت امام ره در باب فقه حکومتی 💢
🔹یکی از نامههای بسیار مهم حضرت امام خمینی ره درباره #فقه_حکومتی، نامه ایشان موسوم به #منشور_برادری است.
ایشان در این نامه #22_موضوع برای بررسی فقهی پیشنهاد میکند که از نظر شخصی مانند ایشان از مبتلابههای کنونی مردم و حکومت اسلامی است.
🔹این موضوعات به شرح زیر است:
1ـ در مسئله مالكيت و محدوده آن،
2ـ در مسئله زمين و تقسيمبندى آن،
3ـ در انفال و ثروتهاى عمومى،
4ـ در مسائل پيچيده پول و ارز و بانكدارى،
5ـ در ماليات،
6ـ در تجارت داخلى و خارجى
7ـ در مزارعه و مضاربه و اجاره و رهن،
8ـ در حدود و ديات،
9ـ در قوانين مدنى،
10ـ در مسائل فرهنگى و برخورد با هنر به معناى اعم؛ چون عكاسى، نقاشى، مجسمهسازى، موسيقى، تئاتر، سينما، خوشنويسى و غيره.
11ـ در حفظ محيط زيست و سالمسازى طبيعت و جلوگيرى از قطع درختها حتى در منازل و املاك اشخاص،
12ـ در مسائل اطعمه و اشربه،
13ـ در جلوگيرى از مواليد در صورت ضرورت و يا تعيين فواصل در مواليد،
14ـ در حل معضلات طبى همچون پيوند اعضاى بدن انسان و غير به انسانهاى ديگر،
15ـ در مسئله معادن زيرزمينى و رو زمينى و ملى،
16ـ تغيير موضوعات حرام و حلال و توسيع و تضييق بعضى از احكام در ازمنه و امكنه مختلف،
17ـ در مسائل حقوقى و حقوق بين المللى و تطبيق آن با احكام اسلام،
18ـ نقش سازنده زن در جامعه اسلامى و نقش تخريبى آن در جوامع فاسد و غير اسلامى،
19ـ حدود آزادى فردى و اجتماعى،
20ـ برخورد با كفر و شرك و التقاط و بلوك تابع كفر و شرك،
21ـ چگونگى انجام فرايض در سِير هوايى و فضايى ...
22ـ و مهمتر از همه اينها، ترسيم و تعيين حاكميت ولايت فقيه در حكومت و جامعه
🔹ایشان در ادامه تأکید میکند که باب اجتهاد باید همیشه #باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام، همواره اقتضای نظرات اجتهادی جدید دارد. سپس ایشان به نکتهای بسیار مهم در کاهش اختلاف نظرها در موارد فقهی اشاره میکند و آن این است که تمامی این اجتهادها میبایست منتهی شود به اینکه حکومت اسلامی بتواند #بهنفع_مسلمانان برنامهریزی و در این راستا، #وحدت_رویه داشته باشد.
بعد از این ایشان، عاملی را معرفی میکند که از نظر ایشان، می تواند این غرض مهم در اجتهاد را تأمین کند و اتفاقاٌ غفلت از چنین مهمی است که فقه مصطلح و متداول حوزههای علمیه را #ناکافی کرده است. این عامل مهم، #شناخت_درست_حکومت_و_جامعه است که بر اساس آن میتوان به برنامه ریزی به نفع مسلمانان و وحدت رویه نائل آمد. این عامل به ظاهر ساده، چنان از دیدگاه مرحوم حضرت امام ره تعیینکننده است که ایشان میگوید کسی که نتواند مصلحت جامعه را تشخیص دهد یا نتواند افراد صالح و مفید را از افراد ناصالح تشخیص دهد، ولی در عینحال در علوم معهود حوزوی #اعلم باشد، در مسائل اجتماعی و حکومتی #مجتهد_نیست.👇
" لذا در حكومت اسلامى هميشه بايد باب اجتهاد باز باشد و طبيعت انقلاب و نظام همواره اقتضا مىكند كه نظرات اجتهادى- فقهى در زمينههاى مختلف و لو مخالف با يكديگر آزادانه عرضه شود و كسى توان و حق جلوگيرى از آن را ندارد ولى مهم شناخت درست حكومت و جامعه است كه بر اساس آن نظام اسلامى بتواند به نفع مسلمانان برنامهريزى كند كه وحدت رويّه و عمل ضرورى است و همين جا است كه اجتهاد مصطلح در حوزهها كافى نمىباشد بلكه يك فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزهها هم باشد ولى نتواند مصلحت جامعه را تشخيص دهد و يا نتواند افراد صالح و مفيد را از افراد ناصالح تشخيص دهد و به طور كلى در زمينه اجتماعى و سياسى فاقد بينش صحيح و قدرت تصميمگيرى باشد، اين فرد در مسائل اجتماعى و حكومتى مجتهد نيست و نمىتواند زمام جامعه را به دست گيرد." (روحالله الموسوی الخمینی؛ زمان: 10 آبان 1367)
#امام_خمینیره
#تمدن_نوین_اسلامی
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
#فقه_حکومتی
#حوزههای_علمیه
❇️تاریخ نگارش:1399/3/15
https://eitaa.com/alimohammadi1389