🌺تفسیر آیه5⃣ سوره #الرحمن از تفسير شریف المیزان
🔰الشمس و القمر بحسبان5⃣
🔸كـلمـه #حسبان مصدر و به معناى حساب كردن است، و كلمه #الشمس مبتداء و كلمه #قـمـر عـطف است بر آن، و آن نيز مبتداء و كلمه #بحسبان خبر آن است، و اين جمله يـعـنـى ايـن دو مـبتدا يا خبرش خبر دومى است براى #الرحمن، و تقدير كلام چنين است: خورشيد و ماه با حسابى از خداى تعالى در حركتند، يعنى در مسيرى و به نحوى حركت مى كنند كه خداى تعالى براى آن دو تقدير فرموده.
_________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه6⃣ سوره #الرحمن از تفسير شریف المیزان
🔰و النجم و الشجر يسجدان6⃣
🔸مى گويند: مراد از #نجم هر روييدنى است كه از زمين سر بر مى آورد و ساقه ندارد، و كـلمـه #شجر به معناى روييدنيهايى است كه ساقه دارند، و اين معناى خوبى است، مويدش اين است كه كلمه #نجم را با كلمه شجر جمع كرده، هر چند كه آمدن نام شمس و قـمـر قـبل از اين آيه چه بسا آدمى را به اين توهم مى اندازد كه نكند مراد از نجم ستاره باشد.
مراد از سجـده گـيـاه و درخت براى خدا و وجه اينكه آيات دوم و سوم سوره عطف نشده اند
و امـا ايـن كـه فرمود: گياه و درخت براى خدا سجده مى كنند، منظور ازسجده خضوع و انقياد ايـن دو مـوجـود اسـت، بـراى امـر خدا، كه به امر او از زمين سر بر مى آورند، و به امر او نشو و نما مى كنند، آن هم - به قول بعضى ها - در چهار چوبى نشو و نما مى كنند كه خدا برايشان مقدر كرده، و از اين دقيق اين كه نجم و شجر رگ و ريشه خود را براى جذب مواد عنصرى زمين و تغذى با آن در جوف زمين مى دوانند، و همين خود سجده آنها است، براى اين كه با اين عمل خود خدا را سجده مى كنند، و با سقوط در زمين اظهار حاجت به همان مبديى مى نمايند كه حاجتشان را بر مى آورد، و او در حقيقت خدايى است كه تربيتشان مى كند.
و امـا اعـراب ايـن كـلمات، يعنى (و النجم و الشجر يسجدان) با در نظر داشتن اين كه ايـن آيـه عطف است بر آيه (الشمس و القمر بحسبان) اعرابش نيز مانند اعراب آن است (يـعنى نجم مبتدا، و شجر عطف بر آن، و يسجدان خبر مبتدا است ) و تقدير كلام (و النجم و الشجر يسجدان له) مى باشد، يعنى گياه و درخت براى او سجده مى كنند.
در كـشـاف در خـصـوص ارتـباط اين دو آيه با كلمه #الرحمن سوالى پيش كشيده، مى گـويـد: اگـر بـپـرسـى چـطـور ايـن دو جـمـله بـا الرحـمـان مـتـصـل مـى شـود، آنـگـاه در پـاسـخ مـى گـويـد: از آنـجـايـى كـه ايـن جـمـلات اتصال معنوى با كلمه #الرحمان داشتند، بى نياز بودند از اين كه اتصالى لفظى هم داشته باشند،
لذا در ظاهر لفظ نفرمود: (الشمس و القمر بحسبانه و النجم و الشجر يسجدان له)، چون همه مى دانستند. حسبان، حسبان خداست و سجده هم براى او است نه براى غير او.
آنـگـاه سـوالى ديـگـر پـيش مى كشد كه: چرا جملات مذكور با حرف عطف نيامد؟ و نفرمود: (الرحـمـن عـلم القـران و خـلق الانـسـان و عـلمـه البـيان و الشمس و القمر يسجدان)؟ و حـاصـل پـاسـخـى كـه مـى دهـد ايـن اسـت كـه: در جـمـله هـاى اول كـه بـدون واو عـاطفه آورده خواسته است حساب انگشت شمارى را پيش گرفته باشد، تـا هـر يـك از جـمـله هـا مستقل در توبيخ كسانى باشد منكر نعمت هاى رحمان و خود رحمانند، مـثل اين كه شما خواننده وقتى مى خواهى شخص ناسپاسى را سرزنش كنى انگشتان خود را يكى يكى تا كرده مى گويى: آخر فلانى تو را كه مردى فقير و تهى دست بودى بى نـياز كرد (اين يكى)، و تو را كه مردى خوار و خفيف بودى عزت و آبرو داد (اين هم يكى) و تـو را كـه مـردى بـيـكـس و كـار بـودى صـاحـب كـس و كـار و فاميل و فرزندت كرد (اين هم يكى) و با تو رفتارى كرد كه احدى با احدى نمى كند، آن وقت چگونه احسان او را انكار مى كنى؟
در آيات اول اين روش را پيش گرفت، و سپس كلام را بعد از آن توبيخ دوباره به روش اولش بـرگـردانـد، تـا آنـچـه كـه بـه خـاطـر تـنـاسـب و تـقـارب وصـلش واجـب اسـت وصل كرده باشد، و به اين منظور واو عاطفه را بر سر جمله (و النجم و الشجر يسجدان) و جمله (و السماء رفعها...) در آورد.
_________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
💢معرفی کانال #چراحجاب
🔸بررسی حجاب از منظر کارشناسان مذهبی و اندیشمندان جهان اسلام
🔸برای دیدن نکات ناب در مورد #حجاب به آدرس زیر دعوتید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/1873543463Cbca5fd4ebf
🌺تفسیر آیه 7⃣سوره #الرحمن از تفسير شریف المیزان
🔰و السماء رفعها و وضع الميزان7⃣
🔸در صورتى كه مراد از كلمه #سماء جهت بلندى و بالا باشد معناى رفع آن عبارت مى شـود از ايـن كـه سماء را در اصل بلند و بالا آفريد، نه اين كه بعد از خلقت آن را بلند كـرد و بـه بـالا بـرد، و در صورتى كه مراد از آن خودبالا نباشد، بلكه اجرامى باشد كـه در جـهـت بالا قرار دارند، آن وقت معناى رفع آن تقدير محلهاى آنها خواهد بود، و معناى جمله اين خواهد بود كه: خداى تعالى محل ستارگان را نسبت به زمين بلند قرار داد، و اين تـقـديـر را آن روز كرد كه زمين و آسمان همه يكپارچه بود، بعدا آنها را فتق و جداى از هم كـرد، هـمـچـنـان كـه فـرمـود: (اولم يـر الذيـن كـفـروا ان السـمـوات و الارض كانتا رتقا ففتقناهما) و به هر تقدير چه آن باشد و چه اين، منظور از رفع، رفع حسى نه معنوى.
و اگر منظور از رفع سماء، منازل ملائكه و مصادر امر الهى و از آن جمله وحى بوده باشد، در اين صورت مراد از رفع، رفع معنوى خواهد بود، البته ممكن هم هست منظور از رفع را اعم از حسى و معنوى بگيريم.
و امـا ايـن كـه فـرمود: (و وضع الميزان ) مراد از ميزان همان چيزى است كه وسيله آن هر چـيـزى را مـى سـنـجـنـد و انـدازه گـيـرى مى كنند اعم از اين كه ميزان براى عقيده باشد يا فعل و يا قول و از مصاديق آن ميزانى است كه اشياى سنگين را به وسيله آن وزن مى كنند، چـيزى كه هست ميزان هر چيزى حسب خود آن چيز است، (مثلا ميزان حرارت، چيزى است و ميزان طول چيزى ديگر، ميزان كاه چيزى است و ميزان طلا چيزى ديگر و ميزانى كه با آن عقايد و اخـلاق و گـفـتـار و كـردارهـا را مـى سـنجند چيزى ديگر است ) و در آيه مورد بحث منظور از ميزان همان معنايى است كه در آيه (لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط)منظور است.
و از ظـاهـر آن بـر مـى آيـد كـه مـنـظـور از آن هـر چـيـزى اسـت كـه بـه وسـيـله آن حـق از بـاطـل و راسـت از دروغ و عـدل از ظـلم و فـضـيـلت از رذيـلت تـمـيـز داده شود، چون شأن رسول همين است كه از ناحيه پروردگارش چنين ميزانى بياورد.
بعضى گفته اند: مراد از ميزان، عدالت است، و معناى جمله اين است كه : خداوند عدالت را در بـين شما برقرار كرد تا مساوات را ميان اشياء برقرار سازيد، و هر چيزى را در جاى خودش بكار بسته، حق هر چيزى را به آن بدهيد.
بـعـضى ديگر گفته اند: مراد از ميزان همين ترازوى معمولى است كه وزن ها با آن معين مى كنند، ولى معناى اول وسيع تر و عمومى تر است.
مراد از (ميزان) در آيه (الا تطغوا فى الميزان و...)
_________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیات8⃣و 9⃣ سوره #الرحمن از تفسير شریف المیزان
🔰الا تطغوا فى الميزان8⃣
🔰 و اقيموا الوزن بالقسط و لا تخسروا الميزان9⃣
🔸ظـاهـرا مراد از #ميزان در اين آيه غير از ميزان در آيه قبلى است، در آنجا گفتيم منظور مـطـلق هـر چـيـزى است كه وسيله سنجش باشد، ولى در اين آيه منظور خصوص ترازوهاى مـعـمـولى اسـت، كـه سـنـگـيـنـى هـا را با آن مى سنجند، و بنابراين اين كه فرمود: (الا تـطـغـوا...) در حـقيقت خواسته است از يك حكم كلى يعنى حكم (و وضع الميزان) حكمى جزئى بيرون بكشد و مـعـانـيـش ايـن اسـت كـه لازمـه ايـنـكـه مـا بـا وضـع مـيـزان حـق و عـدل را در بـين شما تقدير كرديم، و اين است كه در سنجش اجناس خود نيز رعايت درستى ترازو و سنجش را بكنيد.
و امـا بـنـابـر آن تـفـسيرى كه در جمله قبلى مى گفت: منظور از وضع ميزان همان ترازوى مـعـمـولى اسـت، اين آيه شريفه بيانگر همان وضع ميزان مى شود، و چنين معنا مى دهد: اين كه در آيه قبلى گفتيم خداوند ميان شما ميزان وضع كرده معنايش اين است كه شما بايد در كـشـيـدن و سنجيدن سنگينى ها رعايت عدالت را بكنيد، و در آن طغيان روا مداريد، (كه وقتى جـنـسـى را مـى خـريـد بـا سـنـگـى سـنگين تر بكشيد، و چون مى فروشيد با سنگى سبك بـفـروشـيـد) و بـه هر حال چه آن معنا منظور باشد، و چه اين، ظاهر كلمه #ان در جمله (ان لا تـطغوا) اين است كه تفسيرى باشد، و جمله #لا_تطغوا نهى از طغيان در وزن كـردن اسـت، و جـمـله (و اقيموا الوزن بالقسط) امرى است كه به آن نهى عطف شده، و كـلمـه #قـسـط به معناى عدل است، و جمله (و لا تخسروا الميزان ) نيز نهى ديگرى كـه بـه آن امـر عطف شده، و نهى قبلى يعنى جمله #لا_تطغوا را بيان ومى كند، و كلمه #اخـسـار كـه مصدر فعل (لا تخسروا) است در مورد سنجيدن به معناى كم فروختن و زياد خريدن است، به نحوى كه باعث خسارت فروشنده يا خريدار شود.
بـعـضـى از مـفـسـريـن حـرف #لا را در جمله (لا تطغوا) نافيه، و حرف #ان را نـاصـبـه گـرفـتـه اند، و تقدير كلام را (لئلا تطغوا - براى اين كه طغيان نكنيد) دانـسـتـه انـد. آنـگـاه به ايشان اشكال شده كه چگونه ممكن است جمله انشايى عطف بر جمله خـبـرى شـود و بـا ايـن كه در اينجا خبر مى دهد از اين كه خداى تعالى چنين و چنان كرد تا شما طغيان نكنيد، چگونه ممكن است يكباره بگويد: وزن را به عدالت بپا داريد؟ در پاسخ از اين اشكال دچار زحمت و تكلف شده اند.
_________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه🔟 سوره #الرحمن از تفسير شریف المیزان
🔰و الارض وضعها للانام🔟
🔸كلمه #انام به معناى كلمه #مردم است.
ولى بعضى گفته اند: به معناى جن و انس است.
بعضى ديگر گفته اند: به معناى هر جنبنده اى است كه روى زمين راه برود.
و اگر از خلقت زمين تعبير كرده به وضع، براى اين بود كه درباره آسمان تعبير كرده بود به رفع، خواست تا بفهماند زمين پايين و آسمان بالا است، چون در عرب هر افتاده و پست را وضيع مى گويند، و اين خود لطافتى در تعبير است
_________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 1⃣1⃣سوره #الرحمن از تفسير شریف المیزان
🔰فيها فاكهة و النّخل ذات الاكمام1⃣1⃣
🔸مـراد از #فـاكـهـة مـيـوه هـاى غـيـر خرما است، و كلمه #اكمام جمع #كم - به ضمه كاف و كسره آن و تشديد ميم - است كه منظور از آن غلاف خرما است، كه آن را طلع نـيـز مى گويند، و اما آستين پيراهن و هر جامه ديگر كه آن را نيز كم مى گويند تنها به ضمه كاف و تشديد ميم تلفظ مى شود، و به كسره كاف به اين معنا نمى آيد - اينطور گفته اند.
_________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 2⃣1⃣سوره #الرحمن از تفسير شریف المیزان
🔰و الحب ذو العصف و الرّيحان2⃣1⃣
🔸كـلمـه (حـب - دانـه ) عـطـف اسـت بر كلمه #فاكهة و تقدير كلام (و فيها الحب و الريحان) است، يعنى در زمين دانه و ريحان نيز هست، و منظور از دانه هر چيزى است كه قـوت و غـذا از آن درسـت شـود، مـانـنـد گندم و جو و برنج و غيره، و كلمه #عصف به مـعـنـاى غـلاف و پـوسـتـه دانه هاى مذكور است، كه فارسى آن را سبوس گويند. البته بعضى آن را به برگ مطلق زراعت و بعضى ديگر به برگ خشك زراعت تفسير كرده اند، و كـلمـه #ريـحـان بـه معناى همه گياهان معطر (چون نعناء و مرزه و ريحان فارسى و آويشن و پونه و امثال اينها) است.
مخاطب در آيه: (فباى الاء ربكما تكذبان) جن و انس است
_________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 3⃣1⃣سوره #الرحمن از تفسير شریف المیزان
🔰فباىّ الاء ربّكما تكذّبان3⃣1⃣
🔸كـلمـه #آلاء جـمع الى (بر وزن شنى) است، كه به معناى نعمت است، و خطاب در آيه مـتـوجه عموم جن و انس است، به دليل اين كه در آيات بعد كه مى فرمايد: (سنفرغ لكم ايـّهـا الثـّقـلان ) و (يـا مـعـشـر الجـنّ و الانـس...)، و (يرسل عليكما شواظ...)، صريحا خطاب را متوجه جن و انس كرده. پس نبايد به گفته بعضى از مفسرين گوش داد كه گفته اند: خطاب در آيه متوجه مرد و زن از بنى آدم است. و يا بعضى ديگر گفته اند: خطاب در #ربكما در حقيقت دو خطاب بـه يـك طـايـفـه اسـت، و دو بـار انسان را خطاب كرده فرموده (ربّك ربّك ) يعنى اى انـسـان بـه كـدام يـك از نـعـمـت پـروردگـارت پـروردگـارت تـكـذيـب مـى كـنـى. مـثل اين كه به دو پليس دستور دهند: (اضربا عنقه - بزنيد گردنش را) كه در حقيقت به منزله آنكه گفته باشى : (اضرب عنقه اضرب عنقه).
وجـه ايـنـكـه در ضـمـن شـمـارش نـعم الهى از شدائد و نقمت هاى قيامت خبر داده شده است
و بـه خـاطـر هـمـيـن كـه خـطـاب را مـتـوجـه كـل جـن و انـس نـمـوده تـوانـسـتـه در خـلال بـر شـمـردن نـعـمـتـهـا و آلاى رحـمـان از شـدايـد روز قـيـامـت و عـقـوبـتـهاى مجرمين و اهـل آتـش خـبر دهد، و آنها را هم جزو نعمتها بر شمارد، آرى همين شدايد و عقوبتها وقتى با كل انس و جن مقايسه شود نعمت مى شود، چون در نظام هستى (بين دوغ و دوشاب فرق نهادن و) بـدكـاران و اهـل شـقـاوت را بـه سـرنـوشـتـى كـه مـقـتـضـاى عـمـل ايـشـان و اثر كردار خود آنان باشد سوق دادن، از لوازم صلاح و نظام عام جارى در كـل و حـاكـم بـر جـمـيـع اسـت، و خـود نـعـمـتـى نـسـبـت بـه كـل عـالم جـن و انـس اسـت، هـر چـنـد كـه نسبت به طايفه اى خاص يعنى مجرمين نقمت و عذاب باشد.
و ايـن نـظـيـر هـمان سنتها و قوانينى است كه مى بينيم در جوامع بشرى جريان دارد، و همه جـوامـع در ايـن مـعـنـا اذعـان دارنـد كـه سـخـت گـيـرى دربـاره اهـل بـغـى و فـسـاد شرط قوام زندگى جامعه و بقاى آن است، و فايده اين كار تنها عايد اهـل صـلاح نـمـى شـود و هـمـچـنـيـن عـكـس قـضـيـه، يـعـنـى فـايـده مـدح و پـاداش اهـل صـلاح تـنـهـا عـايـد اهـل صـلاح نـمـى شـود، بـلكـه مـايـه قـوام زنـدگـى كل جامعه و بقاى آن است.
پـس آنچه از عذاب و عقاب كه در آتش براى اهل آتش است، و آنچه از كرامت و ثواب كه در بـهـشـت بـراى اهـلش آمـاده شـده، هـر دو نـوع آلاء و نـعـمـتـهـاى خـدا اسـت بـراى كـل جـن و انـس همانطور كه خورشيد و قمر و آسمان بلند و ز مين پست و نجم و شجر و غير اينها آلاء و نعمتهايى براى اهل دنيا.
و از ايـن آيـه بـر مـى آيـد كـه جـن هـم مانند انس فى الجمله از نعمتهاى مذكور بهره مند مى شود، چون اگر چنين نبود نمى بايست جن را هم در ملامتهايى كه كرده شريك انسان ها نموده، هـر دو را مـلامـت كـنـد، و از اول سـوره تـا بـه آخـر يـكسره بفرمايد: (فباى آلاء ربّكما تكذّبان ).
_________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 4⃣1⃣سوره #الرحمن از تفسير شریف المیزان
🔰خلق الانسان من صلصال كالفخّار4⃣1⃣
🔸كـلمـه #صـلصـال به معناى گل خشكيده اى است وقتى زير پا مى ماند صدا مى كند، و كلمه #فخار به معناى سفال است.
و مـراد از #انـسـان در ايـنـجـا نوع آدمى است، و منظور از (خلقت انسان از صلصالى چون سفال) اين است كه : خلقت بشر بالاخره منتهى به چنين چيزى مى شود.
بعضى هم گفته اند: مراد از انسان شخص آدم عليه السلام است
_________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 5⃣1⃣سوره #الرحمن از تفسير شریف المیزان
🔰و خلق الجانّ من مارج من نار5⃣1⃣
🔸كلمه #مارج به معناى زبانه خالص و بدون دود از آتش است.
و بعضى گفته اند: به معناى زبانه آميخته با سياهى است.
و مـراد از #جـان نـيـز مـانـند انس نوع جن است، و اگر جن را مخلوق از آتش دانسته به اعتبار اين است كه خلقت جن منتهى به آتش است.
و بـعـضـى گـفـتـه اند: مراد از كلمه جان پدر جن است، (همان طور كه گفتند: مراد از انس، پدر انسان ها، آدم عليه السلام است).
_________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه7⃣1⃣ سوره #الرحمن از تفسير شریف المیزان
🔰رب المشرقين و رب المغربين7⃣1⃣
🔸مـنـظـور از #دو_مشرق، مشرق تابستان و مشرق زمستان است ، كه به خاطر دو جا بودن آن دو چهار فصل پديد مى آيد، و ارزاق روزى خواران انتظام مى پذيرد.
بـعضى هم گفته اند: مراد از دو مشرق، مشرق خورشيد و مشرق ماه است، و مراد از دو مغرب هم دو مغرب آن دو است
_________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a