ترجمه آيات 8⃣، 9⃣،🔟، 1⃣1⃣سوره #اللیل از تفسير شریف المیزان
🔰و اما من بخل و استغنى8⃣
🔰و كذب بالحسنى9⃣
🔰فسنيسره للعسرى🔟
🔰و ما يغنى عنه ماله اذا تردى1⃣1⃣
🔸كلمه #بخل در مقابل كلمه (اعطاء - دادن ) به معناى ندادن است، و كلمه #استغناء به معناى طلب غنى و ثروت از راه ندادن و جمع كردن است و مراد از #تكذيب_به_حسنى، كفر وعده حسنى و ثواب خدا است، كه انبيا آن را به بشر رسانده اند، و معلوم است كه كفر به آن وعده، كفر به اصل قيامت است.
🔸و مراد از #تيسير_للعسرى خذلان و ندادن توفيق اعمال صالح است، به اين گونه كه اعمال صالح را در نظرش سنگين كند، و سينه اش را براى ايمان به خدا گشاده نسازد، و يا او را آماده عذاب كند.
🔸و كلمه #تردى كه مصدر فعل ماضى #تردى است، به معناى سقوط از مكانى بلند است، كه بر هلاكت هم اطلاق مى شود، پس مراد از #تردى در اينجا اين است كه چنين كسى وقتى در حفره قبر و يا در جهنم و يا در ورطه هلاكت سقوط مى كند مالش به چه دردش مى خورد؟
و كلمه (ما)، هم مى تواند استفهامى باشد، و هم نافيه، اگر استفهامى باشد كه معنايش همان بود كه گفتيم، و اگر نافيه باشد معنايش اين مى شود كه چنين كسى در هنگامى كه به ورطه هلاكت مى افتد مالش به دردش نمى خورد.
_______________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیات5⃣ و 6⃣ و 7⃣سوره #العبس از تفسير شریف المیزان
🔰اما من استغنى5⃣
🔰فانت له تصدى6⃣
🔰 و ما عليك الا يزكى7⃣
🔸كلمات #غنى و #استغناء و #تغنى و #تغانى بطورى كه راغب گفته به يك معنى مى باشند. پس مراد از #من_استغنى كسى است كه خود را توانگر نشان دهد، و ثروت خود را به رخ مردم بكشد. و لازمه اين عمل اين است كه بخواهد از سايرين سر و گردنى بلندتر باشد، و رياست و عظمتى در چشم مردم داشته باشد، و از پيروى حق عارش بيايد، همچنان كه در جاى ديگر فرمود:
(ان الانسان ليطغى ان راه استغنى ) و كلمه #تصدى به معناى متعرض شدن و روى آوردن به چيزى و اهتمام در امر آن است.
🔸در اين آيه و شش آيه بعدش اشاره مفصلى است به اينكه ملاك در آن عبوس شدن و پشت كردن چه بوده، كه به خاطر آن مستوجب عتاب شده، حاصل آن اين است كه: تو خيلى به وضع مستكبران و اعراض كنندگان از پيروى حق مى پردازى، و زياد به وضع آنها اعتناء مى كنى، در حالى كه اگر او نخواهد خود را پاك كند بر تو تكليفى نيست، و بر عكس از وضع آن كس كه خود را پاك كرده و از خدا مى ترسد بى اعتنايى مى كنى .
🔸(و ما عليك الا يزكى ) - بعضى گفته اند: كلمه #ما نافيه است، و معنايش اين است كه: اگر او نخواست خود را تزكيه كند حرج و مسؤوليتى بر تو نيست، تا رهايى از آن مسؤوليت تو را حريص كند به مسلمان شدن او، و غفلت ورزيدن از آنهايى كه قبلا به طيب خاطر مسلمان شده اند.
🔸بعضى گفته اند: كلمه #ما استفهام انكارى است، و به آيه چنين معنا مى دهد:
(چه چيز و چه مسؤوليت و ضررى متوجه تو مى شود اگر او نخواهد خود را از كفر و فجور پاك كند؟ تو يك رسول بيشتر نيستى ، و جز ابلاغ رسالت مسؤوليتى ندارى).
🔸بعضى ديگر گفته اند: كلمه #ما به معناى #لا ى نافيه است، و معنايش اين است كه: (از عدم تزكيه او از كفر و فجور باكى به خود راه نمى دهى )، و اين معنا با سياق عتابى كه قبل از اين آيه و قبل از قبل اين آيه بود سازگارتر است.
______
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه6⃣ سوره #التغابن از تفسير شریف المیزان
🔰ذلك بانه كانت تاتيهم رسلهم بالبينات فقالوا ابشر يهدوننا...6⃣
🔸ايـن آيـه علت آن عذاب انقراض و عذاب آخرت را بيان مى كند، و به همين آيه را بدون عطف آورد تـا بـه مـنـزله جـوابـى از سوالى فرضى باشد، گويا سائلى پرسيده: چرا آن عـذابـهـا بـر سـر آن اقـوام نـازل شـد؟ در جـواب فـرمـوده بـاشـد: #ذلك، ايـن نـزول عـذاب بـراى آن بـود كـه آنـهـا چـنـين و چنان كردند، پس كلمه #ذلك اشاره به عذابهايى است كه در آيه قبل ذكر شده بود.
بيان بهانه مشرك كفار در همه اعصار بر
و اگر از مسأله آمدن رسولان و دعوت آنان تعبير كرد به جمله (كانت تاتيهم - هميشه به سوى آنان مى آمدند)، و نيز از كفر كفار و سخنان ايشان تعبير كرد به #فقالوا و #كـفـروا، و #تـولوا، كـه بـه مقابله دلالت بر نداشتن استمرار دارد، بدين جهت بـود كـه بفهماند كلمه و بهانه كفار در همه اعصار يك چيز بوده و بر سر همان يك كلمه پافشارى هم داشتند، و آن كلمه عبارت بود از عناد و لجبازى، و بنابراين، آيه شريفه در معناى آيه زير است كه مى فرمايد: (تلك القرى نقص عليك من انبائها و لقد جاءتهم رسـلهـم بـالبـيـنـات فـمـا كـانـوا ليـومـنـوا بـمـا كـذبـوا مـن قبل كذلك يطبع اللّه على قلوب الكافرين).
و نـيـز در مـعـنـاى آيـه شـريـفـه زير است كه مى فرمايد: (ثم بعثنا من بعده رسلا الى قـومـهـم فـجـاوهـم بـالبـيـنـات فـمـا كـانـوا ليـومـنـوا بـمـا كـذبـوا بـه مـن قبل كذلك نطبع على قلوب المعتدين).
(فقالوا ابشر يهدوننا) - كلمه #بشر هم به يك نفر اطلاق مى شود و هم بر جمع، و مـراد از آن در اينجا معناى دوم است ، به دليل اينكه دنبالش مى فرمايد: (يهدوننا - مـا را هـدايـت كـنند) و اگر كلمه #بشر را نكره (بدون الف و لام) آوردند، به منظور تحقير هدايتگران بوده، و استفهام در آيه انكارى است، مى فرمايد از در انكار پرسيدند: آيا افرادى از بشر كه هيچ برترى بر ما ندارند ما را هدايت كنند؟
و ايـن سـخن از ايشان به جز كبر ورزى منشاء ديگرى نداشته، علاوه بر اين، اكثر اين امت هـا كه هلاك شدند، وثنى مذهب بودند، و منكر نبوت، كه اساس دعوت انبيا است، و بـه هـمـيـن جـهـت خـداى تـعـالى جـمله (فكفروا و تولو) را متفرع كرد بر جمله (ابشر يهدوننا)، و فهماند كه كفر و اعراض خود را بر اساس تكبر خود بنا كردند.
معناى جمله (و استغنى الله) و مراد از استغناى خداى سبحان (و اسـتـغـنـى اللّه ) - كـلمـه #اسـتـغـنـاء بـه مـعـنـاى طـلب بـى نـيـازى اسـت، و اسـتـعـمـال آن در مـورد خـداى تـعـالى بـه ايـن مـعـنـا نـيـسـت، چـون خـداى عـزوجـل غـنى بالذات است، بلكه به معناى اظهار بى نيازى است، و بدين جهت اظهار بى نيازى كرده كه بت پرستان علم و نيرو و استطاعت را خاص خود دانسته، مى پنداشتند كه هـمـيـن كـمالات جمع آنان را از فنا نگه مى دارد، و بقا را براى آنان تضمين مى كند گويا عالم وجود بى نياز از ايشان نيست، همچنان كه در جاى ديگر قرآن از آنان حكايت كرده كه گـفتند: (ما اظن ان تبيد هذه ابدا) و نيز فرموده: (و لئن اذقناه رحمه منا من بعد ضراء مسته ليق ولن هذا لى و ما اظن الساعه قائمه).
و مال اين اعتقاد در حقيقت به اين است كه خدا به آنان احتياج دارد، و احتياجى كه دارد در دست اينان است، و بنابراين، مراد از جمله (و استغنى اللّه) همان بلاى انقراض كفار خواهد بود، كه جمله (فذاقوا و بال امرهم) نيز بر آن دلالت مى كرد.
علاوه بر اين، انسان طبعا خودپسند است، و پيش خود چنين مى پندارد كه خداى تعالى رهين مـنـت اوسـت، و او حـق حـرمـتـى نـزد خدا دارد، و بر خدا واجب است وى را هر جا كه باشد مورد احـسـان قـرار دهد، مثل اينكه خداى تعالى احتياج دارد به اينكه سعادت او را تاءمين نموده و بـه وى احـسـان كـنـد، هـمـچـنـان كه آيه زير نيز به پندار باطنى انسان اشاره نموده مى فرمايد: (و ما اظن الساعه قائمه و لئن رددت الى ربى لاجدن خيرا منها منقلبا)، و نيز فرموده: (و ما اظن الساعه قائمه و لئن رجعت الى ربى ان لى عنده للحسنى).
و مـال ايـن پـنـدار در حقيقت به اين است كه سعادتمند كردن آنان به هر طريق كه خودشان بـخـواهـنـد وظـيفه خداست، مثل اينكه العياذ باللّه دست خدا زير سنگ ايشان است، و در دنيا چشاندن و بال اين پندار، و در آخرت عذاب كردنشان در حقيقت اظهار بى نيازى او از ايشان اسـت، بـنـابـر ايـن، مـراد از استغناى خداى تعالى از ايشان همان مجموعى است كه از جمله (فذاقوا وبال امرهم وعذاب اليم) استفاده مى شود.
🔸ادامه دارد👇