eitaa logo
تفسیر المیزان
9.9هزار دنبال‌کننده
172 عکس
38 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 تفسیر آیه 0⃣4⃣ و1⃣4⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فَلا أُقْسِمُ بِرَب المَْشرِقِ وَ المَْغَرِبِ إِنَّا لَقَدِرُونَ 0⃣4⃣ 🔰عَلى أَن نُّبَدِّلَ خَيراً مِّنْهُمْ وَ مَا نحْنُ بِمَسبُوقِينَ1⃣4⃣ 🔸يعنى مشارق خورشيد، و مغارب آن. چون خورشيد در هر روز از ايام سالهاى شمسى مشرق و مغربى جداگانه دارد، هيچ روزى از مشرق ديروزش طلوع و در مغرب ديروزش غروب نمى كند، مگر در مثل همان روز در سالهاى آينده. احتمال هم دارد مراد از مشارق و مغارب مشرقهاى همه ستارگان و مغربهاى آنها باشد. 🔸در اين آيه شريفه با همه كوتاهيش وجوهى از التفات بكار رفته، در جمله (فلا اقسم ) التفاتى از تكلم با غير، (ما ايشان را خلق كرديم ) به متكلم وحده (من سوگند مى خورم ) به كار رفته، و وجه آن تأكيد بيشتر سوگند است، چون سوگند را به شخص خودش نسبت مى دهد. 🔸و در جمله (برب المشارق و المغارب) التفاتى از تكلم وحده (من سوگند مى خورم )، به غيبت (به پروردگار مشرقها و مغربها ) به كار رفته، و وجه آن اين است كه خواسته به صفتى از صفات خودش اشاره نموده، بفهماند اينكه مى گويم يعنى همان من كه مبدأ خلقت انسانها در قرون متوالى هستم، و اداره كننده مشرقها و مغربهايم، چون طلوعهاى پشت سر هم و غروبهاى متوالى ملازم با گذشت زمان است، و گذشت زمان دخالتى تام در تكون انسانها در قرون متوالى، و نيز پيدايش حوادث در روى زمين دارد. 🔸و در جمله (انا لقادرون ) دوباره از غيبت (پروردگار مشارق و مغارب ) به متكلم مع الغير التفات شده و وجه آن اين است كه خواسته به عظمت خودش اشاره كند، چون زمينه كلام زمينه به رخ كشيدن قدرتش بود. 🔸 و نكته ديگر اينكه در چنين زمينه اى سخن از ربوبيت مشارق و مغارب گفتن، در حقيقت علت قدرت را ذكر كردن است، تا با اين تعليل بفهماند كسى كه تدبير همه حوادث عالم منتهى به او است، هيچ حادثه اى او را به ستوه نمى آورد و او را از پديد آوردن حادثى ديگر جلوگير نمى شود، چون حوادث، فعل او هستند، پس هيچ خلقى از خلائق او را از اينكه آن خلق را مبدل به خلقى بهتر كند مانع نمى تواند بشود، وگرنه خود آن خلق هم شريك او در تدبير عالم مى شد، و خداى سبحان واحدى است كه در ربوبيت شريكى ندارد - دقت فرماييد. و در جمله (انا لقادرون على ان نبدل خيرا منهم) كلمه متعلق به لقادرون است، و مفعول اول فعل ضمير حذف شده اى است كه به كفار بر مى گردد، و به اين منظور حذف شده، و نفرموده كه به خوارى و بى مقدارى امر آنان اشاره نموده، بفهماند كه خداى تعالى اعتنايى به كارشان ندارد. و كلمه مفعول دوم است كه در حقيقت صفتى است كه جاى موصوف خود نشسته، و تقدير كلام (انا لقادرون على ان نبدلهم قوما خيرا منهم ) است ، يعنى ما قادريم بر اينكه ايشان را مبدل كنيم به قومى كه بهتر از آنان باشند، و بهتر بودن آنها به اين است كه مردمى با ايمان باشند و به او كفر نورزند، پيرو حق باشند و حق را رد نكنند. _____________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه1⃣6⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰عَلى أَن نُّبَدِّلَ أَمْثَلَكُمْ وَ نُنشِئَكُمْ فى مَا لا تَعْلَمُونَ1⃣6⃣ 🔸کلمه   مـتـعـلق اسـت بـه جـمـله ، و جمله جار   و مجرور (ان نـبـدل) در واقـع حال است براى (قدرنا)، و معنايش است كه: ما مرگ را بين شما مقدر كـرديـم، در حـالى كـه آن مـرگ بـراسـاس تـقـديـر شـد كـه جـا بـراى امـثـال شـمـا بـاز شود، و ديگران جاى شما را بگيرند، و شما را در خلقتى ديگر كه نمى دانيد در آوريم. 🔸و كـلمـه   جـمـع مـثـل - بـه كـسـره مـيـم و سـكـون ثـاء - اسـت، و مـثـل هـر چـيـزى عـبـارت است از چيزى كه در نوعيت با آن يكى باشد، و ساده تر بگويم: فـردى ديـگـر از نـوع آن بـاشـد مـانـند زيد كه مثل عمرو است، يعنى فردى ديگر از نوع انـسـان اسـت، و مـراد از جـمـله (ان نـبـدل امـثـالكـم )است كه: شما را با امثالى از بشر تـبـديـل كـنـيـم، و يـا امـثـال شـمـا را بـجـاى شـمـا تـبـديـل كـنـيـم، و بـه هـر حـال مـعـنـاى آن اين است كه: جماعتى از بشر را با جماعتى ديگر، نسلى را با نسلى ديگر عوض و تبديل كنيم، اخلاف بيايند و جاى اسلاف را بگيرند. 🔸كلمه  در جمله (و ننشئكم فيما لا تعلمون) موصوله است، و مراد از آن خلقت است، و جـمـله عـطـف اسـت بـر جـمـله ، و تـقـديـر كـلام چـنـيـن اسـت: (عـلى ان نـبـدل امـثـالكـم و عـلى ان نـنشئكم ) يعنى ما مرگ را بر اين اساس مقدر كرديم كه نسلى ديـگـر مـثل شما را جايگزين شما كنيم، و بر اين اساس كه به شما خلقتى ديگر دهيم كه نـمـى دانـيـد چـگـونـه اسـت، و آن خلقت ديگر عبارت است از هستى آخرتى كه از جنس هستى ناپايدار دنيا نيست. 🔸و حـاصـل معناى دو آيه اين است كه: مرگ در بين شما به تقديرى از ما مقدر شده، نه اين كـه نـاشـى از نـقـصـى در قـدرت ما باشد، به اين معنا كه ما نتوانيم وسيله ادامه حيات را بـراى شـمـا فـراهـم كنيم و نه اين كه اسباب ويرانگر و مرگ و ميرآور بر اراده ما غالب شـده، و مـا را در حـفـظ حـيـات شـمـا عـاجز كرده باشد، بلكه خود ما شما را بر اين اساس آفـريـديـم كـه پـس از اجـلى مـعـيـن بـمـيـريـد، چـون خـلقـت مـا بـر اسـاس ‍ تـبـديـل امـثـال اسـت يعنى طبقه اى بميرند، و جا براى طبقه اى ديگر باز كنند، اسلاف را بـمـيـرانيم و اخلاف را به جاى آنان بگذاريم، و نيز بر اين اساس است كه بعد از مردن شـمـا خـلقـتـى ديـگر وراى خلقت ناپايدار دنيوى به شما بدهيم، پس مرگ عبارت است از انـتـقـال از خـانـه اى بـه خـانه اى ديگر، و از خلقتى به خلقتى بهتر، نه اين كه عبارت باشد از انعدام و فناء. 🔸بـعـضـى از مـفـسـريـن احـتـمـال داده انـد كـلمـه   در آيـه شـريـفـه جـمـع مـثـل - بـه دو فـتـحـه - بـاشـد، بـه مـعـنـاى وصـف است، و در نتيجه دو جمله (على ان نـبـدل)‌ و (ننشئكم.) هر دو يك معنا را افاده كنند، و آن اين است كه ما مرگ را بر اين اسـاس مـقدر كرده ايم كه اوصافتان را دگرگون سازيم، و در آخرت به خلقتى شما را مـبـعـوث كـنـيـم كـه خـودتـان نـمـى دانـيـد، مـثـلا بـعـضـى از شـمـا را بـه صـفـت و شـكـل سـگ مـحـشـور كـنـيـم، بـعـضـى ديـگـر را صـورت خـوك و يـا اشكال و صور ديگر، بعد از آنكه در دنيا بر صفت انسان بوديد، ولى معناى قبلى جامعتر و پرفايده تر است. _______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a