eitaa logo
تفسیر المیزان
9.9هزار دنبال‌کننده
172 عکس
38 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 تفسیر آیه 5⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بَلْ يُرِيدُ الانسنُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ5⃣ 🔸راغب گفته كلمه به معناى انفجار و شكاف وسيع برداشتن است، آنگاه مى گويد: گناه را هم بدان جهت فجور ناميدند كه باعث شكافته شدن و دريده شدن حرمت ديانت است، مى گوييم: فلانى مرتكب فجور شد، و يا او فاجر است، و ايشان فجار و فجره اند. 🔸و كلمه ظرف مكان است، كه به عنوان استعاره در زمان آينده استعمال مى شود، و منظور از اينكه فرمود: انسان، فجور امام خود را مى خواهد، اين است كه مى خواهد در آينده عمرش جلوش شكافته و باز باشد و هر فجورى خواست مرتكب شود. 🔸و جمله تعليلى است كه در جاى معلل خود كه همان تكذيب قيامت و زنده شدن بعد از مرگ باشد نشسته، و كلمه اعراض از اين پندار و گمان است كه بعث و احيايى بعد از موت نباشد. 🔸مى فرمايد: نه، او گمان نمى كند كه ما استخوانهايش را جمع نمى كنيم، بلكه مى خواهد مسأله بعث را تكذيب كند تا به اين وسيله پيش روى خود را در مدت عمرش باز كند، چون وقتى بعث و قيامتى نباشد، انسان چه داعى دارد با قيد و بند تقوى و ايمان دست و پاى خود را ببندد. 🔸اين آن معنايى است كه سياق آيه به آيه مى دهد، و مفسرين وجوه ديگرى در معناى آيه گفته اند، كه هم از فهم بدور است، و هم با سياق سازگارى ندارد، و لذا از نقل آنها صرف نظر كرديم. در آيه شريفه مى توانست به ضمير انسان اكتفا كند و بفرمايد: (بل يريد ان يفجر امامه - بلكه او مى خواهد آزاد باشد)، ولى كلمه را آورد، تا در توبيخ و سركوبى او مبالغه كرده باشد، و به همين منظور اين كلمه را در اين آيه و آيات بعد از آن چهار بار تكرار كرد. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 6⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰يَسئَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيَمَةِ6⃣ 🔸از ظاهر اين آيه بر مى آيد كه بيان جمله (بل يريد الانسان ليفجر امامه) باشد، در نتيجه مى فهماند بيهوده نگفتيم (بل يريد الانسان ...)، بلكه از سؤال او يعنى (ايان يوم القيامه) اين معنا پيداست، و نيز پيداست كه سوالش سؤال تكذيب است، مى خواهد بگويد اصلا روز قيامتى نيست، نه اينكه به آن ايمان داشته باشد و بخواهد از تاريخ وقوعش آگاه شود، چون اگر انسان سر تكذيب نداشته باشد، وقتى به سوى ايمان و تقوى دعوت مى شود، و به چنين خبر عظيمى تهديد مى گردد، و آيات بينات و ادله قاطعه هم بر صحت آن دعوت و آن تهديد دلالت مى كند، بايد از چنان خطرى بر حذر شود و خود را به ايمان و تقوى مجهز نموده، آماده لقاى آن روز گردد، حال چه اينكه آن روز نزديك باشد و چه دور، براى اينكه هر آنچه آمدنى و شدنى است نزديك است، ديگر معنا ندارد بپرسد قيامت چه وقت قيام مى كند، پس اين سؤال جز به انگيزه تكذيب و استهزا نمى تواند باشد. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 6⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰يَسئَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيَمَةِ6⃣ 🔸از ظاهر اين آيه بر مى آيد كه بيان جمله (بل يريد الانسان ليفجر امامه) باشد، در نتيجه مى فهماند بيهوده نگفتيم (بل يريد الانسان ...)، بلكه از سؤال او يعنى (ايان يوم القيامه ) اين معنا پيداست، و نيز پيداست كه سوالش سؤال تكذيب است، مى خواهد بگويد اصلا روز قيامتى نيست، نه اينكه به آن ايمان داشته باشد و بخواهد از تاريخ وقوعش آگاه شود، چون اگر انسان سر تكذيب نداشته باشد، وقتى به سوى ايمان و تقوى دعوت مى شود، و به چنين خبر عظيمى تهديد مى گردد، و آيات بينات و ادله قاطعه هم بر صحت آن دعوت و آن تهديد دلالت مى كند، بايد از چنان خطرى بر حذر شود و خود را به ايمان و تقوى مجهز نموده، آماده لقاى آن روز گردد، حال چه اينكه آن روز نزديك باشد و چه دور، براى اينكه هر آنچه آمدنى و شدنى است نزديك است، ديگر معنا ندارد بپرسد قيامت چه وقت قيام مى كند، پس اين سؤال جز به انگيزه تكذيب و استهزا نمى تواند باشد. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه7⃣ و8⃣و9⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فَإِذَا بَرِقَ الْبَصرُ7⃣ 🔰 وَ خَسف الْقَمَرُ 8⃣ 🔰وَ جُمِعَ الشمْس وَ الْقَمَرُ9⃣ 🔸در اين آيه چند نشانه از نشانه هاى قيامت ذكر شده، منظور از (برق بصر) تحير چشم در ديدن و دهشت زدگى آن است، و منظور از (خسوف قمر) بى نور شدن آن است. _____ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه0⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰يَقُولُ الانسنُ يَوْمَئذٍ أَيْنَ المَْفَرُّ🔟 🔸يعنى كجاست گريزگاه، در اينجا اين سؤال پيش مى آيد كه با اينكه روز قيامت روز ظهور سلطنت الهى است، و هر انسانى مى داند مفر و فرارى نيست، چطور مى پرسد (اين المفر)؟ 🔸جواب اين سؤال آن است كه در سوالهاى مشابه اين سؤال مكرر خاطرنشان كرديم كه اين گونه سخنان در روز قيامت از باب ظهور ملكات آدمى است، كسى كه در دنيا (همواره در صدد یافتن مفری بودتا از زیر بار وظایف بگریزد)(مترجم) وقتى در شدت قرار مى گرفت، يا مهلكه اى تهديدش مى كرد، (بدون توسل به خداى تعالى ) در جستجوى مفرى مى گشت، آن روز هم ناخود آگاه مى پرسد: اين المفر همچنان كه در اثر ملكه شدن دروغ در نفس انسانها، روز قيامت هم با اينكه روز كشف سرائر است بى اختيار مى گويند: (ثم لم تكن فتنتهم الا ان قالوا و اللّه ربنا ما كنا مشركين ) و (يوم يبعثهم اللّه جميعا فيحلفون له كما يحلفون لكم )(روزی که خدا همه آنان را مبعوث می کند برای خدا هم قسم می خورند، همانطور که امروز برای شما سوگند می خورند) ________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
✅مقتل خوانی بسیار سوزناک از حضرت علامه حسن زاده آملی در کانال اختصاصی آن عارف نامدار 🔰🔰آدرس کانال🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/3273981962C171d4d16f3
🌺 تفسیر آیه1⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰كلا لا وَزَرَ1⃣1⃣ 🔸اين جمله رد آنان در سؤال از مفر است، و كلمه به معناى پناهگاهى چون كوه و قلعه و امثال آن است، و اين كلام خداست نه تتمه گفتار انسان. ____________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 2⃣1⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰إِلى رَبِّك يَوْمَئذٍ المُْستَقَرُّ2⃣1⃣ 🔸خطاب در اين آيه به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم است، و با اينكه مى توانست بفرمايد: (والمستقر الى ربك ) اگر متعلق كلمه را از خود كلمه جلوتر ذكر كرد براى اين بود كه افاده حصر كند، و بفهماند به سوى كسى جز خدا مستقرى نيست، پس وزری هم كه به آن پناهنده شوند، و آن از ايشان دفاع كند وجود ندارد. 🔸توضيح اينكه انسان به سوى خداى تعالى سير مى كند، همچنان كه خودش فرمود: (يا ايها الانسان انك كادح الى ربك كدحا فملاقيه )(هان ای انسان توهر تلاشی که بکنی بسوی پروردگارت می کنی پس اورا ملاقات خواهی کرد) و نيز فرموده: (الى ربك الرجعى ) (بازگشت بسوی پروردگارت است) و همچنين فرموده: (و ان الى ربك المنتهى ) (به یقین سرانجام به سوی پروردگارت است) ، پس انسان خواه ناخواه خداى خود را ديدار مى كند، و سيرش به سوى او مى انجامد، و هيچ حاجبى كه او را از وى بپوشاند و يا از عذاب وى مانع شود وجود ندارد، و اما حجابى كه در آيه قرآن ياد شده و فرموده: (كلا بل ران على قلوبهم ما كانوا يكسبون كلا انهم عن ربهم يومئذ لمحجوبون )(نه بلکه اثر گناهان در دل هایشان مانده، نه، ایشان از پروردگارشان در آن روز محجوبند) از سياق دو آيه استفاده مى شود منظور محروميت از كرامت خداى تعالى است نه اينكه خدا از حالشان بى خبر باشد، و يا ايشان از خدا غايب و پنهان باشند. 🔸ممكن هم هست بگوييم مراد از جمله (مستقر انسان به سوى اوست)، اين باشد كه زمام امر در سعادت و شقاوت و بهشت و دوزخ بودن مستقر آدمى به دست خداست، و به مشيت او وابسته است، هر كس را بخواهد در بهشت منزل مى دهد كه جاى متقين است، و هر كس ‍ را بخواهد در دوزخ كه جاى مجرمين است، همچنان كه خودش در جاى ديگر فرموده : (يعذب من يشاء و يغفر لمن يشاء)(هرکه را بخواهد عذاب می کند، وهر که را بخواهد می آمرزد) . 🔸و ممكن است منظور اين باشد كه استقرار مردم در روز قيامت به حكم خداى تعالى است، تنها اوست كه در بين بشر نفوذ دارد نه غير او، همچنان كه باز خود خداى تعالى فرموده : (كل شى ء هالك الا وجهه له الحكم و اليه ترجعون )(هر چیزی هالک است، الا وجه او تنها حکم او راست، وبسوی او بر می گردید) . __________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه3⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰يُنَبَّؤُا الانسنُ يَوْمَئذِ بِمَا قَدَّمَ وَ أَخَّرَ3⃣1⃣ 🔸منظور از خوبى و بديهايى است كه انسان در اول عمرش ‍ كرده. منظور از كارهاى نيك و بد آخر عمر است، و يا منظور از اولى نيك و بدهايى است كه خودش در همه عمر كرده، و منظور از دومى آثار خير و شرى است كه او منشاش را در بين مردم باب نموده، و اگر سنت حسنه اى براى بعد از خودش باب كرده پاداش ‍ مى بيند، و اگر سنت سيئه اى باب كرده عقاب مى بيند. 🔸بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از (ما قدم) اعمالى است كه كرده، اگر حسنه بوده پاداش و اگر سيئه بوده عقاب مى بيند، و مراد از كارهايى است كه ترك كرده اگر حسنه بوده عقاب و اگر سيئه بوده ثواب آن را مى بيند. 🔸بعضى ديگر گفته اند: مراد از گناهان، و مراد از طاعات است. 🔸و بعضى را عبارت از طاعت خدا، و (مااخر) را عبارت از حقوق ضايع شده خدا دانسته اند. 🔸بعضى ديگر را اموالى دانسته اند كه صاحبش در راه خدا انفاق كرده، و را عبارت از اموالى دانسته اند كه براى ورثه گذاشته. و همه اين وجوه از فهم بدور است. __________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیات4⃣1⃣و5⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بَلِ الانسنُ عَلى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ4⃣1⃣ 🔰 وَ لَوْ أَلْقَى مَعَاذِيرَهُ5⃣1⃣ 🔸كلمه كه در مقام اعراض استعمال مى شود، در اين آيه از مطلب قبل اعراض كرده كه مى فرمود (ينبوا الانسان ...) و كلمه به معناى رويت قلبى و ادراك باطنى است، و اطلاق اين بصيرت بر خود انسان يا از باب (زيد عدل است ) مى باشد، و يا تقدير آن (الانسان على نفسه ذو بصيره ) است. 🔸بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از بصيرت حجت است، همچنان كه در آيه (ما انزل هولاء الا رب السموات و الارض بصائر) به اين معنا آمده، و انسان هم خودش حجتى است عليه خودش، در آن روز وقتى بازجويى مى شود، و از چشم و گوش و دلش سؤال مى شود، همان چشم و گوش و حتى پوست بدنش و دو دست و دو پايش به سخن آمده، عليه او شهادت مى دهند، همچنان كه درباره مورد سؤال قرار گرفتن گوش و چشم و دل فرموده: (ان السمع و البصر و الفواد كل اولئك كان عنه مسئولا) و در مورد شهادت دادن گوش و چشم و پوست فرموده: (شهد عليهم سمعهم و ابصارهم و جلودهم ) و در باره سخن گفتن دستها و شهادت دادن پاها فرموده: (و تكلمنا ايديهم و تشهد ارجلهم ) . 🔰(و لو القى معاذيره ) 🔸كلمه جمع معذرت است، و معذرت آن است كه موانعى را كه نگذاشت فلان كار را انجام دهى ذكر كنى. 🔸و معناى آيه اين است كه انسان صاحب بصيرت بر نفس خويش است، و خود را بهتر از هر كس مى شناسد، و اگر با ذكر عذرها از خود دفاع مى كند، صرفا براى اين است كه عذاب را از خود برگرداند. 🔸بعضى از مفسرين گفته اند: كلمه معذار است، و به معناى ستر و پوشش است، و معناى آيه اين است كه انسان خودش را خوب مى شناسد، هر چند كه براى نهان كردن نفس ‍ خود پرده ها بيندازد، چون همان نفسش شاهد عليه او است. ليكن برگشت هر دو وجه به يك معنا است. __________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بحث روایتی سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بحث روایتی🌺 🔸در تفسير قمى در ذيل آيه (لا اقسم بالنف س اللوامه ) آمده كه امام فرمود نفس لوامه، نفس آدمى است كه نافرمانى كرده و خداى عز و جل ملامتش فرموده. 🔸مؤلف : انطباق اين روايت با آيه شريفه روشن نيست. 🔸و نيز در همان كتاب آمده كه در تفسير جمله (فاذا برق البصر) فرموده، چشم برقى مى زند و ديگر نمى تواند در حدقه بگردد. و نيز در همان كتاب در تفسير آيه (بل الانسان على نفسه بصيره و لو القى معاذيره ) فرموده: انسان خودش مى داند چه كرده هر چند عذر و بهانه بياورد. 🔸و در كافى به سند خود از عمر بن يزيد روايت كرده كه گفت: من داشتم با امام صادق (عليه السلام ) شام مى خوردم، امام آيه (بل الانسان على نفسه بصيره و لو القى معاذيره ) را تلاوت كرد، سپس فرمود: اى ابا حفص چه فايده اى دارد كه انسان بر خلاف آنچه خدا از آدمى خبر دارد نزد مردم عذر و بهانه بياورد؟ رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) بارها مى فرمود: هر كس سريره اى را كه دارد پنهان نگه دارد، خداى تعالى ردايى طبق آن بر ظاهر تنش مى پوشاند، حال چه سريره خوب باشد و چه بد، اگر باطن و سريره خوبى داشته باشد، هر قدر هم بخواهد مردم نفهمند خدا آن را بر ملا مى كند، و اگر سريره بد باشد با زنجير هم نمى تواند آن را ببندد، و خداى تعالى آن را از باطنش به ظاهرش سرايت مى دهد. 🔸و در مجمع البيان است كه عياشى به سند خود از محمد بن مسلم از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود: اين به چه كار شما مى آيد كه اظهار خوبيها نموده بديهاى خود را پنهان بداريد، آيا جز اين است كه وقتى به وجدان خود مراجعه مى كنيد خودتان مى فهميد كه چنين واجد خوبيها و فاقد بديها نيستيد؟ آرى حتما مى يابيد، چون خداى تعالى فرموده: (بل الانسان على نفسه بصيره ) وقتى باطن آدمى اصلاح شد ظاهرش نيرومند مى گردد. 🔸مؤلف: اين روايت را كلينى هم در اصول كافى به سند خود از فضل ابى العباس از آن حضرت روايت كرده . 🔸و در همان كتاب از عياشى از زراره روايت كرده كه گفت: از امام صادق عليه السلام پرسيدم: حد آن مرضى كه بيمار روزه را مى خورد چيست؟ در پاسخ من اين آيه را تلاوت كردند: (بل الانسان على نفسه بصيره )، و فرمودند: خود انسان بهتر مى داند كه چه وقت طاقتش تمام مى شود، و تا چه حدى طاقت تحمل مرض و روزه را دارد. 🔸مؤلف : اين روايت را صاحب فقيه هم آورده. ______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 ترجمه آیات 6⃣1⃣تا0⃣4⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ترجمه آیات 🔸(اى رسول خدا درحال وحی ) با شتاب و عجله زبان به قرائت (قرآن ) مگشاى (بلکه تا خاتمه وحی صبر کن) (۱۶) 🔸كه ما خود قرآن را مجموع و محفوظ داشته و بر تو فراخوانيم(۱۷) 🔸و آنگاه كه برخوانديم تو پيرو قرآن باش (و به تعليم امت بكوش ) (۱۸) 🔸پس از آن بر ماست كه حقايق آن را بر تو بيان كنيم (و احكام آن بر قلبت مشروح سازيم )(۱۹) 🔸هرگز کافران لجوج به خدا و عالم آخرت نگروند بلکه تمام دنیای نقد عاجل را دوست دارند(۲۰) 🔸و به كلى كار آخرت و نشانه قيامت را واگذاردند (21). 🔸آن روز رخسار طايفه اى از شادى برافروخته و نورانى است (22). 🔸و با چشم قلب جمال حق را مشاهده مى كنند(و بهشت رضوان به دیدار دوست متنعمند) (23). 🔸و رخسار گروهى ديگر عبوس و غمگين است (24). 🔸كه مى دانند حادثه ناگوارى در پيش است كه پشت آنها را مى شكند (25). 🔸چنين نيست كه منكران قيامت پنداشتند، باش تا جانشان به گلو رسد (26). 🔸و (اهلش ) گويند كيست كه چاره درد اين بيمار را تواند کرد؟ (27). 🔸و بيمار خود يقين به مفارقت از دنيا كند (كه ملك الموت را به چشم ببيند) (28). 🔸و ساقهاى پا (از شدت غم عقبى و حسرت دنيا) به هم در پيچد (29). 🔸در آن روز خلق را به سوى خدا خواهند كشيد (30). 🔸(آن روز واى بر آنكه چون ابو جهل ) حق را تصديق نكرد و نماز و طاعتش را بجا نياورد (31). 🔸بلكه خدا را تكذيب كرد و از حكمش رو بگردانيد (32). 🔸و آنگاه با تكبر و نخوت به سوى اهل خويش روى آورد (33). 🔸(و به آن ابو جهل بدبخت خطاب شود ) وای بر (زندگی) وصد وای بر(مرگ) تو (34). 🔸پس (از مرگ هم )وای بر برزخ وصد وای بر روز محشر تو (35). 🔸آيا آدمى پندارد كه او را مهمل از تكليف و ثواب و عقاب گذارند (و غرضى در خلقتش منظور ندارند) ( واین آیه را علی علیه السلام بسیار می خواند ومی گریست)(36). 🔸آيا در اول ، قطره آب منى نبود؟ (37). 🔸و پس از آن ، خون بسته و آنگاه (به اين صورت زيباى حيرت انگيز) آفريده و آراسته گرديد (38). 🔸پس آنگاه از او دو صنف نر و ماده پديد آورد (39). 🔸آيا چنين خداى با قدرت و حكمت (كه اول او را از قطره آبى آفريده ) دگر بار نمى تواند پس از مرگش زنده اش گرداند؟ (40). ______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بیان آیات 6⃣1⃣تا0⃣4⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰 بیان آیات🌺 🔸اين آيات تتمه صفات روز قيامت است، البته از اين نظر كه مردم در آن روز چه حالى دارند، و اينكه مردم در آن روز دو طايفه اند، طايفه اى كه چهره اى شكفته و دلى شاد دارند، و طايفه اى ديگر كه چهره اى درهم كشيده و دلى نوميد از نجات دارند، و اشاره مى كند به اينكه آغاز اين تقسيم از حین نزول مرگ شروع مى شود. و سپس اشاره مى كند به اينكه انسان را آزاد و رها نمى گذارند، همان خدايى كه او را در آغاز آفريد قادر است بار ديگر او را زنده كند و در اينجا سوره ختم مى شود. ______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه6⃣1⃣ تا 9⃣1⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰لا تحَرِّك بِهِ لِسانَك لِتَعْجَلَ بِهِ ... ثمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ 🔸آنچه از سياق آيات چهارگانه به ضميمه آيات قبل و بعد كه روز قيامت را توصيف مى كند بر مى آيد، اين است كه اين چهار آيه در بين آيات قبل و بعدش جملات معترضه اى است كه با ارائه ادب الهى، رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) را تكلف مى كند به اينكه در هنگام گرفتن آنچه به وى وحى مى شود رعايت آن ادب را نموده، قبل از آنكه وحى تمام شود آياتى را كه هنوز نخوانده نخواند، و زبان خود را بخواندن آن حركت ندهد، پس اين آيات در معناى آيه زير است كه مى فرمايد: (و لا تعجل بالقران من قبل ان يقضى اليك وحيه ) (قبل از آنکه وحی بر تو تمام شود درباره قرآن عجله مکن) 🔸بنابر اين، گفتار در آيات مورد بحث به منزله سفارش يك گوينده از ما آدميان است، كه در ضمن سخنى كه با شنونده خود مى گوييم، و شنونده بخواهد با يك كلمه و دو كلمه سخن ما را تكميل كند، و قبل از اينكه ما آن را به زبان بياوريم او به زبان بياورد، و ما احساس كنيم كه اين عمل وى نمى گذارد به طور كامل سخن ما را بفهمد، سخنش را قطع مى كنيم و به وى مى گوييم در سخن من عجله مكن، و هيچ مگو تا سخن مرا بهتر بفهمى، بعد از اين تذكر، مجددا به سخن خود ادامه مى دهيم. 🔸پس در اين جمله كه فرموده : (لا تحرك به لسانك ) خطاب به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) است، و دو ضمير ﷼به به قرآنى كه به او وحى شده و يا به وحى بر مى گردد، و معناى آن اين است كه: زبان خود را به وحى حركت مده، تا به عجله وحى را گرفته باشى، و چيزى را كه هنوز ما نخوانده ايم در خواندنش از ما پيشى گرفته باشى. و اين همانطور كه گفتيم آن مضمونى است كه آيه زير آن را مى رساند: (و لا تعجل بالقران من قبل ان يقضى اليك وحيه ) ______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 7⃣1⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ان علينا جمعه و قرانه 7⃣1⃣ 🔸كلمه قرآن در اين جمله نام كتاب آسمانى اسلام نيست، بلكه مانند فرقان و رجحان مصدر و به معناى خواندن است، و ضمير در آن به وحى بر مى گردد، و معناى جمله اين است كه به قرآن عجله مكن، چون جمع كردن آنچه به تو وحى مى شود و پيوسته كردن اجزاى آن به يكديگر، و قرائت آن بر تو به عهده ماست، و هيچ يك از اينها از ما فوت نمى شود تا تو عجله كنى و قبل از خواندن ما آن را بخوانى. 🔸بعضى گفته اند: معنايش اين است كه بر ماست كه قرآن را در سينه تو جمع كنيم، به طورى كه چيزى از معانى آن از دلت محو نشود، و نيز بر ماست كه قرائت آن را هم بر زبانت جارى سازيم، به طورى كه هر وقت خواستى بخوانى به زبانت جارى گردد. ليكن این معنا دور از فهم است. ______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 8⃣1⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فاذا قرانا فاتبع قرانه 8⃣1⃣ 🔸 يعنى وقتى قرائت وحى آن را تمام كرديم، و خلاصه وحى ما تمام شد، آن وقت خواندن ما را پيروى كن، و بعد از تمام شدن كار ما تو شروع به خواندن كن. 🔸بعضى گفته اند: منظور از پيروى قرآن وحى، پيروى ذهنى آن است، به اينكه اولا سكوت كند، و ثانيا به طور كامل توجه نمايد. اين معناى بدى نيست . 🔸بعضى ديگر گفته اند: مراد اين است كه پيروى كن او امر و نواهى قرآن وحى را. 🔸بعضى ديگر گفته اند: منظور از اتباع تكرار قرائت قرآن است، تا آنجا كه در ذهن رسوخ كند. ولى اين دو معنا از ظاهر آيه بعيد است. ______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه9⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ثم ان علينا بيانه 9⃣1⃣ 🔸يعنى ايضاح آن براى تو به عهده ماست، ما همانطور كه جمع و قرآن وحى را به عهده گرفته ايم، بعد از جمع و قرائتش براى تو بيان هم مى كنيم، و بنابر اين، كلمه ثم براى افاده تأخير است، البته نه تأخير زمانى، بلكه تاءخير رتبى، چون معلوم است كه رتبه بيان وحى بعد از جمع و قرائت قرار دارد. 🔸بعضى گفته اند: معنايش اين است كه بيان قرآن براى مردم به عهده ما است، ما آن را با زبان تو برايشان بيان مى كنيم، نخست آن را در ذهن تو از فراموشى و دگرگون شدن حفظ نموده، و سپس با زبانت براى مردم مى خوانيم و بيان مى كنيم. 🔸بعضى از مفسرين در معناى اين آيات گفته اند: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم هنگامى كه آياتى از قرآن به او وحى مى شد، زبان خود را به خواندن آنچه شنيده بود حركت مى داد، چون مى ترسيد فراموش ‍ كنددر اين آيات آن جناب را از اين كار نهى كرد و دستور داد سكوت كند تا وحى تمام شود. 🔸بنا به گفته اين مفسر ضمير در (لا تحرك به) به قرآن و يا به وحى خوانده نشده و تمام نشده بر مى گردد. ولى اين معنا با سياق آيات آنطور كه بايد سازگارى ندارد، چون در اين آيات از عجله نهى شده، و به اتباع قرآن بعد از خواندن خداى تعالى امر شده، مى فرمايد تو بعد از خواندن خدا بخوان. و نيز با جمله (جمع و قرآن به عهده ماست) نمى سازد، و شما خواننده عزيز براى بيشتر روشن شدن اين معنا به بيانى كه در آياتى كه در اين معنا گذشت مراجعه نماييد. 🔸و از بعضى از مفسرين نقل شده كه در معناى اين آيات اين احتمال را اختيار كرده اند كه منظور خواندن قرآن نيست، بلكه خواندن نامه اعمال در روز قيامت است، چون آيات قبل و بعد هم بر اين معنا دلالت دارد، و در خود آيات مورد بحث هم هيچ دليلى كه دلالت كند بر اينكه منظور قرآن و يا حكمى از احكام دنيا باشد وجود ندارد. 🔸و مى خواهد ايشان را سرزنش كند به اينكه عجله هيچ سودى ندارد، مى فرمايد زبانت را بدانچه از نامه اعمالت مى خوانى و به اعمالت در آن بر مى خورى حركت مده، و خلاصه نامه عملت را بخوان و عجله مكن، چون خواننده نامه همان كسى است كه بصير به وضع خويش است، وقتى گناهان خود را مى بيند جزع و عجله مى كند، و از در توبيخ به او مى گويند عجله مكن و خود را كنترل كن، تا بدانى چه حجتى عليه تو داريم، چون ما آن را براى تو جمع كرده ايم، وقتى همه را خواندى آن وقت نسبت به حكم يك يك آنها تسليم شده، و تبعات آنها را بپذير، چون به هيچ وجه نمى توانى آن را انكار كنى، و بر فرض كه منكر شوى بيان آن به عهده ماست.این بود نظریه آن مفسر. 🔸ليكن اشكال زير آن را باطل مى ك ند، و آن اين است كه گفتيم آيات مورد بحث جمله معترضه است، و جمله معترضه در تماميت معنايش ‍ احتياج به اين ندارد كه ما قبل و ما بعدش هم بر آن دلالت كند. علاوه بر اين شباهت آيه (و لا تعجل بالقران من قبل ان يقضى اليك وحيه) با اين آيات در سياق، خود مويد شباهت اين آيات است با آن آيه، و اينها نيز همان معنا را افاده مى كنند. 🔸و از بعضى ديگر از مفسرين حكايت شده كه گفته است: اين آيات چهارگانه متصل است به داستان روز قيامت كه قبلا ذكر شده بود، و خطاب در آن كه مى فرمايد: (لا تحرك ) به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله وسلم است، و ضمير به روز قيامت بر مى گردد، و معنايش اين است كه: اى پيامبر! زنهار، كه زبان خود را به سؤ ال از وقت قيامت حركت مده، هر چند كه تو نه منكر قيامتى، و نه آن را استهزا مى كنى، (لتعجل به) ليكن داعيت بر اين سؤال عجله در تشخيص ‍ آن است (ان علينا جمعه و قرانه )، يعنى به حكم حكمت ما واجب است كه مردم را در آن روز جمع كنيم، و شرح اوصاف آن را در قرآن به سوى تو وحى مى كنيم، (فاذا قراناه فاتبع قرانه ) يعنى وقتى آيات راجع به قيامت را مى خوانيم، بااعمالى كه مقتضاى ايمان به قيامت است خواندن ما را پيروى كن ، و مستعد آن روز بشو، (ثم ان علينا بيانه )، يعنى بعد از بيان آن در قرآن با نفخه صور آن را بيان مى كنيم. اين بود خلاصه تفسير آن مفسر، كه خواننده خود به نادرستى آن واقف است. 🔸و ما در تفسير جمله (و لا تعجل بالقران ) گفتيم اين نهى از عجله به قرآن مويد مطلبى است كه در روايات آمده كه فرموده اند: نزول دفعى همه قرآن بر قلب نازنين رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم غير نزول تدريجى آن است. _____________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه0⃣2⃣و1⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰كلا بَلْ تحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ 0⃣2⃣ 🔰وَ تَذَرُجونَ الاَخِرَةَ1⃣2⃣ 🔸خطاب در اين آيه به همه مردم است، و از باب تعميم خطاب قبلى است كه به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم مى فرمود: (لا تحرك )، براى اينكه خطاب در (لا تحرك ) خطابى است معترضه، و هيچ ارتباطى به ما قبل و ما بعد خود ندارد. 🔸و كلمه ردعى است از كلام سابق كه مى فرمود: (ايحسب الانسان الن نجمع عظامه )، و مى فرمود: (بل تحبون العاجله ) - يعنى زندگى عاجله كه همان زندگى دنيا است - (و تذرون الاخره) يعنى زندگى آخرت را ترك مى كنيد، و كلمه از اين پندار كه بعد از مرگ، احياء و بعثى نباشد، اعراض كرده، نظير اعراضى كه همين كلمه در جمله (بل يريد الانسان ليفجرامامه) كرده است. _______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 2⃣2⃣و3⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰وُجُوهٌ يَوْمَئذٍ نَّاضِرَةٌ 2⃣2⃣ 🔰إِلى رَبهَا نَاظِرَةٌ3⃣2⃣ 🔸اين دو جمله وصف روز قيامت است كه چهره هاى مردم را دو قسم مى كند، يكى ناضره و ديگرى باسره و نضره چهره و رنگ و درخت و امثال آن به معناى خرمى و زيبايى و بهجت آنها است: و معناى دو جمله مورد بحث با در نظر گرفتن اينكه در مقابل (وجوه يومئذ باسره ...) قرار گرفته چنين مى شود كه وجوهى در آن روز كه قيامت بپا مى شود زيبا و خرم است، و مسرت و بشاشت درونى از چهره ها نمايان است، همچنان كه در جاى ديگر درباره اين وجوه فرموده: (تعرف فى وجوههم نضره النعيم ) (در چهره‌هاشان خرمی نعمت را می بینی ) ونيز فرموده: (و لقيهم نضره و سرورا) 🔸و جمله (الى ربها ناظره ) خبرى است بعد از خبر براى مبتدا و (الى ربها) متعلق است به كلمه كه به خاطر افاده حصر، و يا رساندن اهميت مطلب از خود آن جلوتر آمده، وگر نه مى فرمود: (ناظره الى ربها). 🔸و مراد از (نظر كردن به خداى تعالى ) نظر كردن حسى كه با چشم سرانجام مى شود نيست ، چون برهان قاطع قائم است بر محال بودن ديده شدن خداى تعالى ، بلكه مراد نظر قلبى و ديدن قلب به وسيله حقيقت ايمان است، همانطور كه براهين عقلى هم همين را مى گويد، و اخبار رسيده از اهل بيت عصمت (عليهم السلام ) هم بر همين دلالت دارد، و ما پاره اى از آن اخبار را در ذيل تفسير آيه شريفه (قال رب ارنى انظر اليك ) و آيه (ما كذب الفواد ما رءاى ) ايراد كرديم. 🔸پس اين طايفه دلهايشان متوجه پروردگارشان است، و هيچ سببى از اسباب دلهايشان را از ياد خدا به خود مشغول نمى كند، چون آن روز همه سبب ها از سببيت ساقطند، و در هيچ موقفى از مواقف آن روز نمى ايستند، و هيچ مرحله اى از مراحل آنجا را طى نمى كنند، مگر آنكه رحمت الهى شامل حالشان است، و از فزع آن روز ايمنند (و هم من فزع يومئذ امنون )، و هيچ مشهدى از مشاهد جنت را شهود نمى كنند، و به هيچ نعمتى از نعمت هايش متنعم نمى شوند، مگر آنكه در همان حال پروردگار خود را مشاهده مى كنند، چون نظر به هيچ چيز نمى كنند، و هيچ چيزى را نمى بينند، مگر از اين دريچه كه آيت خداى سبحان است، و معلوم است كه نظر كردن به آيت از آن جهت كه آيت است عينا نظر كردن به صاحب آيت يعنى خداى سبحان است . 🔸با اين بيان جواب از ايرادى كه به انحصار مستفاد از تقدم (الى ربها) بر كلمه (ناظره ) شده، روشن مى شود، و آن اشكال اين است كه از اين تقدم استفاده مى شود كه اين طايفه غير از پروردگار خود چيزى را نمى بينند، با اينكه مسلما نعمت هاى بهشتى را مى بينند، جوابش اين شد كه اينان به خاطر آنكه محجوب از پروردگار خود نيستند، نظرشان به هر چيزى به عنوان آيت خداست، و آيت بدان جهت كه آيت است محجوب از صاحب آيت نيست، و خودش بين ناظر و او حاجب نمى شود، پس نظر كردن به آيت عينا نظر كردن به صاحب آيت است، و اين طايفه در حقيقت جز به پروردگار خود نظر نمى كنند. 🔸مفسرين ديگر از اين اشكال جواب ديگرى داده اند و آن اين است كه: مقدم آمدن (الى ربها) براى افاده حصر نيست بلكه تنها براى رعايت قافيه آخر آيات است، و بر فرض هم كه براى افاده حصر باشد، نظر كردن به غير خدا در جنب نظر كردن به خدا نظر شمرده نمى شود، و بر فرض هم كه شمرده شود منظور آيه نظر كردن به خداى تعالى در بعضى از احوال است ، نه در همه احوال، و اين جواب خالى از تكلف نيست، چون بدون هيچ دليلى آيه را تقييد كرده. علاوه بر اين ، پاسخ اين معنا نمى شود كه آيه شريفه رويت و نظر را به وجه نسبت داده، نه به ديدگان ، و نفرمود: (عيون - و يا ابصار - اليربها ناظره )، از اين هم كه بگذريم نفرموده: وجوه اهل بهشت گاهى ناظر به خداست، و گاهى به نعمت هاى بهشتى، بلكه وجوه آنان دائما به سوى خداى تعالى است. __________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 4⃣2⃣و5⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰وَ وُجُوهٌ يَوْمَئذِ بَاسِرَةٌ 4⃣2⃣ 🔰تَظنُّ أَن يُفْعَلَ بهَا فَاقِرَةٌ5⃣2⃣ 🔸مفسرين مصدر را به شدت خشم و عبوس تفسير كرده اند، و در اينجا به معناى علم است، و كلمه صفتى است كه موصوفش حذف شده، تقديرش (فعله فاقره) است، و فاقره از ماده (فاء_قاف_راء) است، كه به معناى آسيب ديدن ستون فقرات است. 🔸و بعضى گفته اند: از باب (فقرت البعير) است، يعنى بينى شتر را با آتش داغ نهاد. 🔸و معناى آيه اين است كه: وجوهى در آن روز به سختى عبوس است، مى داند كه با آنان رفتارى مى شود كه پشتشان شكسته شود، و يا دماغشان به آتش داغ شود. احتمال هم دارد كلمه تظن خطاب به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله وسلم بوده باشد بدان جهت كه فردى شنونده است و ظن هم به همان معناى معروفش باشد. __________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 6⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰َكلا إِذَا بَلَغَتِ الترَاقىَ6⃣2⃣ 🔸اين جمله رد از اين عمل ايشان است كه زندگى دنياى عاجله را دوست مى دارند و آن را مقدم بر زندگى آخرت مى دارند، گويا فرموده: از اين رفتارتان دست برداريد كه اين زندگى و اين طرز فكر براى شما دوام ندارد، و به زودى مرگ بر شما نازل گشته، به سوى پروردگارتان روانه مى شويد. 🔸در اين جمله فاعل فعل حذف شده، چون سياق بر آن دلالت مى كرده، همچنان كه در آيه (فلو لا اذا بلغت الحلقوم ) نيز فاعل حذف شده، و در هر دو جمله تقدير كلام (بلغت النفس) است، و كلمه جمع است كه به معناى استخوانهاى اطراف گردن است، كه از طرف چپ و راست گردن را در ميان گرفته اند. و معناى آيه روشن است. __________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 7⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰وَ قِيلَ مَنْ رَاقٍ7⃣2⃣ 🔸كلمه - اسم فاعل از مصدر (راء_قاف_یاء ) است، كه به معناى افسون كردن و شفا دادن است، مى فرمايد: چه كسى از اهل و عيال و دوستانش در آنچه كه پيرامون اويند مى تواند او را شفا دهد و دردش را دوا كند؟ و اين جمله را در هنگام نوميدى بكار مى برند. 🔸بعضى از مفسرين گفته اند: معنايش اين است كه بعضى از ملائكه از بعضى ديگر كه روح او را بالا مى برند مى پرسند: شما ملائكه عذابيد يا ملائكه رحمت، (كيست بالا برنده)؟ __________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه8⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰وَ ظنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ8⃣2⃣ 🔸يعنى انسان محتضر وقتى اين احوال را مشاهده مى كند، يقين مى كند كه ديگر بايد از زندگى عاجله دنيا كه علاقمند بدان بود، و بر آخرت ترجيحش مى داد جدا شود. __________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه9⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔸وَ الْتَفَّتِ الساقُ بِالساقِ9⃣2⃣ 🔸ظاهراين عبارت اين است كه مراد از آن پيچيدن ساقهاى پاى محتضر در يكديگر است، چون وقتى روح به گلوگاه مى رسد حيات سارى در اطراف بدن باطل گشته، ديگر تعادلى بين اعضا نمى ماند. 🔸بعضى گفته اند: مراد از اين جمله پيچيدن شدت امر آخرت به امر دنيا است. 🔸بعضى ديگر گفته اند: منظور درهم شدن حال جان دادن با حال زندگى است. 🔸و بعضى گفته اند: پيچيدن ساق دنيا كه همان سختى جان دادن است، به ساق آخرت يعنى شدت هول مطلع است، ولى در الفاظ آيه هيچ دليلى بر هيچ يك از اين معانى وجود ندارد، بله اين مقدار را مى توان گفت كه آيه مى خواهد با تعبير پيچيدن ساق به ساق از احاطه شدائد و ورود پى در پى آنها خبر دهد، چون از دم مرگ تا روز قيامت شدائد يكى پس از ديگرى روى مى آورد، و اين معنا با معناهايى كه نقل كرديم منطبق مى شود. _________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 0⃣3⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰إِلى رَبِّك يَوْمَئذٍ الْمَساقُ0⃣3⃣ 🔸كلمه مصدر ميمى است، كه همان معناى مصدر (سوق) را مى دهد، و مراد از اينكه در قيامت يا در روز مرگ سوق به سوى خداى تعالى است، اين است كه بازگشت به سوى اوست، و اگر از بازگشت، به مساق تعبير آورد، براى اشاره به اين بود كه آدمى در اين بازگشت، اختيارى از خود ندارد، مانند حيوانى كه ديگرى او را مى راند، آدمى را هم ديگرى به سوى اين سرنوشت مى برد، و او خود هيچ چاره اى از آن ندارد، پس او به حكم (الى ربك يومئذ المساق) از روز مرگش به سوى پروردگارش رانده مى شود، تا به حكم (الى ربك يومئذ المستقر) در قيامت بر او وارد شود. و اگر در باره اينكه چرا جمله (الى ربك) جلوتر از جمله (يومئذ المساق) ذكر شده؟ بگوييم به منظور افاده حصر بوده، آن وقت آيه شريفه مى فهماند كه غايت و نقطه نهايى هستى برگشتن به خداى تعالى است. 🔸بعضى گفته اند: مضافى از كلام حذف شده، و جلوتر آمدن جمله براى افاده حصر است چ، و تقدير كلام (الى حكم ربك يومئذ المساق) است، يعنى در آن روز او را مى رانند تا خداى تعالى درباره اش به حكم خود حكم فرمايد، و يا تقديرش (الى موعد ربك) است، و موعد پروردگار يا بهشت است، و يا دوزخ. 🔸بعضى ديگر گفته اند: منظور از اينكه فرموده به سوى خداى تعالى است، اين است كه سائق و راننده تنها خداى تعالى است و لا غير. و ليكن وجه صحيح همان است كه گذشت. _________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a