eitaa logo
علامه سیدمنیرالدین
83 دنبال‌کننده
15 عکس
21 ویدیو
0 فایل
گزیده‌ای از اندیشه منیر بیانات و نظرات آیت الله علامه سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی، بنیانگذار فقید فرهنگستان علوم اسلامی بهمراه توضیح مختصر . Admin: @sistani1412
مشاهده در ایتا
دانلود
علامه سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی: آنچه اكنون در وجود دارد مفهوم متدين بودن در شكل فردی و البته در قالب انزوائی آن مي‏باشد؛ يعني اگر كسي بخواهد با خود بجنگد زمينه آن در حوزه وجود دارد ولي به هر مقدار كه شرايط، او را نپذيرد به همان ميزان هم اجبارا به انزوا كشيده مي‏شود از اينرو آنچه امروزه مقبول است اين است كه انسان هر چه بيشتر بايد روابط خود را تقليل دهد. يعني آنچه كه در ذكر مي‏شود و با رجوع به مي‏توان از آنها مطلع شد همان چيزي است كه در حوزه عمل مي‏شود. آنچه كه از اين كتب مستفاد است (استفاده می‌شود) و اكنون از طريق اهل و بنابر استفاده‏‌اي كه از آيات و روايات دارند به عنوان مطرح است، اين است كه مثلا بايد كمتر حرف زد؛ زبان آدمي نبايد مشغول باشد، جز به ذكر؛ اصولا بايد به مطالب مربوط به دنيا كمتر گوش داد. هم چنين شرب (نوشیدن) و اكل (خوردن) انسان بايد كمتر شود و دهها موارد ديگر كه همگي انسان را به مساعي (سعی‌ها و تلاش‌ها) از اين دست سفارش مي‏دهد. اما براستي آيا بچه‌های و هم با همين عزلت نشيني و كم حرفي و... به مفهوم جنگ پی برده بودند يا اينكه در محله خود به عنوان يک ثبت نام مي‏كردند و از اين طريق با جنگ آشنا مي‏شدند؟ هر چند كه قصدهاي آنها خالص بود و مربي بزرگ ايشان كه حضرت امام (ره) بودند جايگاه ويژه خود را دارند اما اگر قرار باشد كه رفتار معمول اين را زير ذره‏‌بین عرفانی اهل سير و سلوک قرار دهيم آنگاه هزار اشكال بر اينگونه رفتارها وارد مي‏شد چرا كه ملاك در اين نوع (عرفان موجود) ، است و حال آنكه اين افراد پس از ديدن دوره بلافاصله به جبهه مي‏رفتند و آنجا هم از آن دست تهذيب‌هایی كه در سير و سلوك مطرح است بچشم نمي‏خورد بلكه اگر اين گونه [حوزوی رایج] را بخواهيم ملاك قرار دهيم بايد اذعان كرد كه آنجا (در جبهه) بيشتر تفنّن (سرگرمی) به تهذيب بود و نه خود تهذيب! چه اينكه اگر شما در حالات اهل اندكي تأمل مكنيد می‌یابید كه چه سختی‌هایی بخودشان مي‏دهند و حال خود را حالي‏خوش فرض مي‏كنند. و حال آنكه ما چنين واقعيتي (حال خوش عرفانی) را براي اين افراد كه به انزوا كشيده شده‏‌اند قائل نيستيم. چرا كه نمي‏توان اين حلقه‌های ذكري را كه از مصالح [امروز] بريده است به اصل دين منتسب نمود؛ آيا غير از اين است كه مصالح اسلام [در این عصر، در این مکان و زمان] جز در قالب شناخت مسلمين، اطلاع از اخبار روزمره جامعه و آگاهي از مسائل سياسي نمي‏تواند به امر ديگري تعريف شود؟ اگر دلخوش باشيم به اينكه فلان همت كرده و به و... فرموده است، آيا مي‏تواند نقشي اساسي در جامعه اسلامي داشته باشد؟! و اما اگر بخواهيم تعريف دقيقي از « » ارائه دهيم بايد بگوئيم كه زماني مي‏توان چنين افراد عارف مسلكي را بدين معنا زاهد دانست كه با جلب نشدن به رفاه مادي، دست از مصلحت اسلام برنداشته و خط سير حاكم بر زندگي، زهد فردي آنها نباشد بلكه بايد متوجه باشند كه اين الان در دست كيست و دشمن دارد چكار مي‏كند؟ آيا مي‏توان قبول كرد كه حتي يك شأن از شئون در دست باقي بماند؟ يعني همانگونه كه اين افراد قائلند كه هيچ شأني از شئون نفس را نبايد در اختيار قرار داد بايد اين را هم بپذيرند كه هيچ شأني از جامعه نبايد در اختيار كفار باشد. چرا بايد آنها خط بدهند و مسلمين اطاعت كنند؟ آنها از و و... گرفته تا آداب و رسوم را طراحي كرده و ارائه دهند ولي جامعه مسلمين فقط مصرف كننده باشند! بله تنها مي‏توان زهد فردي را براي زمان مناسب دانست. يعني در دوراني كه مسلمين قدرت برپایی ندارند و در واقع دوران صبابت (آرزومندی) را سپري مي‏كنند مناسب است كه براي مقابله با امراض دروني جامعه از چنين زهدي بهره جويند تا بتوانند افتان و خيزان خود را به مرحله بلوغ برسانند. 📚 الگوی تنظیم برنامه حوزه جلسه ۱۲ 🆔 @Allameh_Moniroddin