eitaa logo
علامه سیدمنیرالدین
83 دنبال‌کننده
15 عکس
21 ویدیو
0 فایل
گزیده‌ای از اندیشه منیر بیانات و نظرات آیت الله علامه سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی، بنیانگذار فقید فرهنگستان علوم اسلامی بهمراه توضیح مختصر . Admin: @sistani1412
مشاهده در ایتا
دانلود
✴️ گاهي تعریفی که بعضی نسبت به عده ای از و بزرگان اسلام دارند، در جهت تحقير كارهاي دیگر بزرگان اسلام است. ازجمله تعبیراتی که چنین افرادی بکار میبرند این است که مي‏گويند: «محال است درآینده فردی نظير فلان مرد بزرگ بيايد!» «ديگر كسي مثل نمي‏شود! علت و هدف چنین تفکری و بکار بردن چنین تعبیراتی، اینست که میخواهند بگویند آن مرد بزرگ با افراد كنوني قابل مقایسه نيست! اما ناخواسته، نتيجه‏ کار آنها، آب ریختن به آسياب دشمن و ايجاد يأس در جامعه اسلامی است؛ کاری که كفار نسبت به دانشمندان خودشان انجام نميدهند، آنها هرگز نمي‏گويند و معتقد نیستند که مثلا كجا و فيثاغورث كجا! بلكه مي‏گويند آنچيزي كه انيشتين آورده است علاوه بر اينكه بر وي پيشي گرفته بگونه‏‌ای است كه دارای قدرت عملكردي به مراتب بيشتر از قدرت كارایی دستگاههاي رياضي گذشته است؛ چرا كه آن دستگاهها قابليت طرح اين مسائل را در درون خود ندارند. طبیعی است با مأيوس نمودن ، دانشجویان ومردم، جامعه اسلامی نتواند بزرگانی مثل مرحوم و مرحوم مفيد و ... رحمةالله عليهم و شكرالله مساعيهم تربیت کند. دمیدن روحیه يأس و نا امیدی زمينه حكومت كفار را آماده مي‏كند و نسبت به جامعه اسلامی بازدارنده است . البته منظور عدم تجلیل از شخصيت‏هاي بزرگ و تاريخي اسلام وجامعه اسلامی مسلما نیست؛ اما باید همراه با چنین تجلیل هایی از بزرگان، حقیقت ديگري نیز بزرگ كرد. ⚠️ باید گفت: عالم در سير تكاملی است و همانطور كه قدرت كفار توسعه و تكامل پيدا میكند؛ مسلمين نیز پیشرفت میکنند تا قدرت مقابله با آنها را داشته باشند. «كُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّكَ وَ ما كانَ عَطاءُ رَبِّكَ مَحْظُوراً» (الإسراء ۲۰) هر يک از دو گروه را -مومنین و کفار- از عطاى پروردگارت، بهره و كمك میدهيم و عطاى پروردگارت هرگز [از كسى] منع نشده است. هرگز امداد و طرفداری از جبهه حق، به گونه‌ای نیست که در مقابل کفار به ضعف بيفتند و دين از بين برود! بلكه خداوند در اين جبهه افرادی را تأييد مي‏كند تا در برابر بايستند و در نهايت، زمينه اتمام حجت بر تمام افراد بشر، در تمام اعصار و قرون، آماده شود. از این رو، (ره) از مرحوم شيخ انصاری (ره) جلوتر بود، در عین حالی که نمیتوان گفت: كسي نظير حضرت امام محال است پيدا شود؛ چون ایشان يك استثناء در تاريخ بود! آيا خدا دست از خدایی و ربوبیت خود برمیدارد و تكامل را تعطيل میکند؟!ربوبیت و امداد خداوند اقتضاء میکند در آینده مثل امام، بلكه بالاتر از ايشان، خواهند آمد واسلام را در مقابل کفر یاری خواهند نمود. ⭕️ امداد بیش از علمای گذشته است بواسطه امتحانات سنگین پیش رو. اگر فرمايشات امام را - در عين جلالت مقامشان - در سن ۶۰ سالگی با فرمايشات حضرت آیةالله خامنه‌ای، مقايسه شود، قطعا در خواهیم یافت كه زمينه اطلاعاتي كه براي مقام معظم رهبری (ايّده اللّه بنصره) آماده شده است، در آن زمان براي امام آماده نبوده و اصلا اين نوع سؤالات در آن زمان قابل طرح نبود. پس حتما ايشان بر موضوعاتی اشراف پيدا خواهند كرد كه امام پيدا نكرده بود ومسلما در اضطرارهايي قرار خواهند گرفت كه امام قرار نگرفته بود، در نتیجه، توسلاتشان بطور دیگری اوج خواهند گرفت و به ملكات معنوي متناسبي هم - با عنايات و تأييدات حضرت ولي عصر عجل الله تعالی فرجه - خواهند رسيد. چون ايشان پرچمدار اسلام در برابر پرچمداران كفر به حساب مي‏ آيند، از اين رو خدا، ايشان را تنها نمي‏گذارد و متناسب با سطح ، اثر وجودي حضرت آيةالله خامنه‌ای در آینده نزديك، خيلي بيشتر از اثر وجودي شيخ انصاری روشن مي‏شود؛ همانطور که كفار زمان ایشان از كفار زمان شيخ، درکفرشان خیلی شديدترند. اوج فعاليت در زمان شیخ انصاری در مسئله تجارت بود و شاگرد شيخ، مرحوم ، برای مقابله با آن فتواي داد. ولي الآن صحبت از تجارت در شكل قبلی نيست. اصلا پيچيدگي‏هاي نظام پولي و يا مسئله در آن زمان قابل طرح نبود چرا كه ارتباطات به شكل امروزين آن وجود نداشت تا اينگونه مسائل قابل طرح باشند. ✅ لذا، اين سخن، سخن صحيحي نخواهد بود كه گفته ‏شود آیا حوزه‌های علمیه بازهم خواهند توانست افرادي مثل مرحوم شیخ و حضرت امام را پرورش دهند؟! اگر وليّ، مرشد و سرپرستی که همه را هدایت میکند، وجود مبارك حضرت ولي عصر عجل الله تعالی فرجه است، ایشان این قدرت ارشاد و پرورش را هنوز هم دارند و مي‏توانند افرادی را متناسب با زمان فعلی تربیت کرده، رشد معنوي دهند اگر وليّ رعیت و سرپرست مردم خداست، قطعا مي‏تواند رغبت و علاقه به طاعت و به افرادی اعطاء بكند و آنها را پرورش خاص دهد. 📚منبع: سلسله مباحث اخلاق، ۲۸ دی ماه ۱۳۷۳ 🆔 @Allameh_Moniroddin
علامه سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی: آنچه اكنون در وجود دارد مفهوم متدين بودن در شكل فردی و البته در قالب انزوائی آن مي‏باشد؛ يعني اگر كسي بخواهد با خود بجنگد زمينه آن در حوزه وجود دارد ولي به هر مقدار كه شرايط، او را نپذيرد به همان ميزان هم اجبارا به انزوا كشيده مي‏شود از اينرو آنچه امروزه مقبول است اين است كه انسان هر چه بيشتر بايد روابط خود را تقليل دهد. يعني آنچه كه در ذكر مي‏شود و با رجوع به مي‏توان از آنها مطلع شد همان چيزي است كه در حوزه عمل مي‏شود. آنچه كه از اين كتب مستفاد است (استفاده می‌شود) و اكنون از طريق اهل و بنابر استفاده‏‌اي كه از آيات و روايات دارند به عنوان مطرح است، اين است كه مثلا بايد كمتر حرف زد؛ زبان آدمي نبايد مشغول باشد، جز به ذكر؛ اصولا بايد به مطالب مربوط به دنيا كمتر گوش داد. هم چنين شرب (نوشیدن) و اكل (خوردن) انسان بايد كمتر شود و دهها موارد ديگر كه همگي انسان را به مساعي (سعی‌ها و تلاش‌ها) از اين دست سفارش مي‏دهد. اما براستي آيا بچه‌های و هم با همين عزلت نشيني و كم حرفي و... به مفهوم جنگ پی برده بودند يا اينكه در محله خود به عنوان يک ثبت نام مي‏كردند و از اين طريق با جنگ آشنا مي‏شدند؟ هر چند كه قصدهاي آنها خالص بود و مربي بزرگ ايشان كه حضرت امام (ره) بودند جايگاه ويژه خود را دارند اما اگر قرار باشد كه رفتار معمول اين را زير ذره‏‌بین عرفانی اهل سير و سلوک قرار دهيم آنگاه هزار اشكال بر اينگونه رفتارها وارد مي‏شد چرا كه ملاك در اين نوع (عرفان موجود) ، است و حال آنكه اين افراد پس از ديدن دوره بلافاصله به جبهه مي‏رفتند و آنجا هم از آن دست تهذيب‌هایی كه در سير و سلوك مطرح است بچشم نمي‏خورد بلكه اگر اين گونه [حوزوی رایج] را بخواهيم ملاك قرار دهيم بايد اذعان كرد كه آنجا (در جبهه) بيشتر تفنّن (سرگرمی) به تهذيب بود و نه خود تهذيب! چه اينكه اگر شما در حالات اهل اندكي تأمل مكنيد می‌یابید كه چه سختی‌هایی بخودشان مي‏دهند و حال خود را حالي‏خوش فرض مي‏كنند. و حال آنكه ما چنين واقعيتي (حال خوش عرفانی) را براي اين افراد كه به انزوا كشيده شده‏‌اند قائل نيستيم. چرا كه نمي‏توان اين حلقه‌های ذكري را كه از مصالح [امروز] بريده است به اصل دين منتسب نمود؛ آيا غير از اين است كه مصالح اسلام [در این عصر، در این مکان و زمان] جز در قالب شناخت مسلمين، اطلاع از اخبار روزمره جامعه و آگاهي از مسائل سياسي نمي‏تواند به امر ديگري تعريف شود؟ اگر دلخوش باشيم به اينكه فلان همت كرده و به و... فرموده است، آيا مي‏تواند نقشي اساسي در جامعه اسلامي داشته باشد؟! و اما اگر بخواهيم تعريف دقيقي از « » ارائه دهيم بايد بگوئيم كه زماني مي‏توان چنين افراد عارف مسلكي را بدين معنا زاهد دانست كه با جلب نشدن به رفاه مادي، دست از مصلحت اسلام برنداشته و خط سير حاكم بر زندگي، زهد فردي آنها نباشد بلكه بايد متوجه باشند كه اين الان در دست كيست و دشمن دارد چكار مي‏كند؟ آيا مي‏توان قبول كرد كه حتي يك شأن از شئون در دست باقي بماند؟ يعني همانگونه كه اين افراد قائلند كه هيچ شأني از شئون نفس را نبايد در اختيار قرار داد بايد اين را هم بپذيرند كه هيچ شأني از جامعه نبايد در اختيار كفار باشد. چرا بايد آنها خط بدهند و مسلمين اطاعت كنند؟ آنها از و و... گرفته تا آداب و رسوم را طراحي كرده و ارائه دهند ولي جامعه مسلمين فقط مصرف كننده باشند! بله تنها مي‏توان زهد فردي را براي زمان مناسب دانست. يعني در دوراني كه مسلمين قدرت برپایی ندارند و در واقع دوران صبابت (آرزومندی) را سپري مي‏كنند مناسب است كه براي مقابله با امراض دروني جامعه از چنين زهدي بهره جويند تا بتوانند افتان و خيزان خود را به مرحله بلوغ برسانند. 📚 الگوی تنظیم برنامه حوزه جلسه ۱۲ 🆔 @Allameh_Moniroddin