eitaa logo
علامه سیدمنیرالدین
83 دنبال‌کننده
15 عکس
21 ویدیو
0 فایل
گزیده‌ای از اندیشه منیر بیانات و نظرات آیت الله علامه سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی، بنیانگذار فقید فرهنگستان علوم اسلامی بهمراه توضیح مختصر . Admin: @sistani1412
مشاهده در ایتا
دانلود
علامه سیدمنیرالدین
برشی از مراسم عزاداری عصر #عاشورا سال ۱۴۴۲ 🏴 یادی از استاد 🆔 @Allameh_Moniroddin
6.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مثل . به یاد مرحوم بنیان گذار فقید فرهنگستان علوم اسلامی که فرمود من برای دفاع از مولایم شرط نکرده‌ام که اول اسلحه داشته باشم . بزرگ و در همو که معتقد بود تا قید نخورد و یک تمامی روشهای علمی - حوزوی و دانشگاهی - را پوشش ندهد، به مرحله نخواهد رسید . او که از همه چیز خویش در این راه چشم پوشید، علیرغم جفای برخی دوستان و بزرگان حوزه . یادش گرامی و راهش پر رهرو باد 🆔 @Allameh_Moniroddin 🆔 @AnsarHosein1437
تعریف عدالت در دو دستگاه استکباری و الهی 💠 استكبار سعي دارد مفهوم را به تعريف كند تا تعادل را هم بر اساس استكبار، بگويد هيچ موازنه ديگری نمي تواند رشد و توسعه تحويل دهد. بنابراين اخلاق و ارزش بايد تابع شود. اين حرف استكبار است. لكن شما مي گوييد عدالت، نمی گوييد تعادل. كلمه‌ی عدالت ارزشی است و را در آن اصل قرار می دهيم. تعادل و موازنه، كلمه «فنی» است كه «تناسب نسبت به مقصد» را یعنی در حقیقت همان هماهنگي كه مي گوييم[بیان می دارد]. 👈 مقصد را وقتی در نظر مي گيرند تعادلی كه منتهی به شود اصل و معيار مي شود برای اينكه عدالت و اخلاق را تعريف كند. میگويند ظلم و عدل را بر اساس تعادل تعريف كن. ميگويد اصل است و تعادل نيز بايد به اينجا برسد. عدل و ظلم يعنی چه! اخلاق يعنی چه! میگويد «اخلاق» تابعی است از «رابطه انسان و طبيعت» ، نه اين كه رابطه انسان و طبيعت تابعی از اخلاق باشد. پايگاه اخلاق را بنا به نظر آنها نبايد بيرون از جهان برود؛ يعنی مادی تعريف كردن اخلاق و پايگاه آن را دنيا پرستی قرار دادن. این هم در نظام استکباری درست است... دين اگر نتواند ابزارِ تحقق را ايجاد كند التزام به یک اعتقاداتی در جامعه حضور پیدا می‌کند و[عدالت، یک امرِ] آرمانی میشود. 📚منبع: کد پژوهش ۴۰۶_ ۱۳۷۸/۰۳/۲۰ 🆔 @Allameh_Moniroddin
فایل‌های مراسمات محرم (که بزرگواران در مخارج سهیم شدند) محفل اشک انصارالحسین علیه‌السلام Eitaa.com/AnsarHosein1437 instagram.com/AnsarHosein1437 T.me/AnsarHosein1437
!!! 💠 آیت الله سید محمدمهدی میرباقری: «دغدغه‌ اصلیِ علامه سید منیرالدین حسینی تحقق اسلام در زندگی اجتماعی بود. ایشان معتقد بودند عقلانیت و تفکر نظری، کاربردی و تجربی جامعه باید مذهبی شود تا جامعه بتواند مذهبی زندگی کند. طبیعتاً اگر کسانی، ملتزم به عقلانیت مدرن باشند، امکان اینکه اسلام را در عینیت، لااقل به‌نحو کامل، پیاده کنند نیست. این سخن اخیراً هم در به یک معنا مورد پذیرش واقع شده و معتقد شده‌اند که علوم، تابع پارادایم‌ها و چارچوب‌های نظری و فلسفی هستند. در تفکرات اجتماعی هم این نظر مورد توجه قرار گرفته است، منتها عمقی که ایشان به آن عنایت می‌کردند با بقیه متفاوت است؛ دیگران حداکثر در حد چارچوب‌های فلسفیِ حاکم بر علم، و فلسفه‌های_مضاف، توجه می‌کردند، ولی مرحوم حاج آقای حسینی بحث را از این هم عمیق‌تر می‌دیدند. به نظر می‌رسد باید ایمان و تعقل و تجربه در هم تنیده شود تا یک ایجاد شود. آن‌وقت این عقلانیت مذهبی در تشخیص موضوعات هم حجت است. به تعبیر دیگر، هم باید به حجیت برسد و راه رسیدنش هم این است که عقلانیت جامعه، ایمانی شود؛ مرحوم حاج آقای حسینی این را هم در حد فلسفۀ علم کافی نمی‌دانستند، بلکه در حد علوم جاری می‌دانستند و معتقد بودند که ما باید از این حوزه شروع کنیم و روش پژوهش را به‌گونه‌ای طراحی کنیم که جای تفقه دینی در موضوع‌شناسی معیّن شود. طبیعتاً اگر بخواهد منظومه تحقیق اجتماعی بشر و از این طریق، حیات اجتماعی بشر را سرپرستی کند باید خود فقه و روش تفقه تکامل پیدا کند. ایشان منظومۀ تکامل تفقه دینی و روش علوم و مدل‌های اجرایی را منظور نظر قرار داده بودند و دنبال این بودند که مبتنی بر مذهب این کار را هم انجام دهند؛ یعنی در نقطۀ مقابلِ برخی روش‌های هرمنوتیکی که می‌خواستند معرفت ایمانی را تابع معرفت تجربی قرار دهند، ایشان می‌فرمودند باید معرفت‌های فقهیِ ما محور منظومۀ معرفتی و عقلانیت اجتماعی باشد و تولید آن هم مبتنی بر همان باشد. در نهایت هم معتقد بودند که حوزه و دانشگاه باید درون یک سیستم بزرگ‌تر هماهنگ شوند. نکته‌ای که مرحوم حاج آقا واقعاً جدی گرفته بودند، مسئلۀ تعبد به دین است؛ یعنی اینکه بالأخره اگر آدم بخواهد کاری انجام دهد یا خدمتی به دین کند، نباید «واو یا تایی» اضافه شود. من گاهی اشاره می‌کردم آن زحمتی که یک فقیه می‌کشد تا یک اَحوط را اولیٰ کند یا بالعکس، و آخرش هم نمی‌تواند (چیزی كه ارزشش بیشتر از یک چله ریاضت كشیدن است)، تعبدش در استناد به دین است. دغدغۀ اصلی ایشان این تعبد بود و حتی از سال پنجاه که با بعضی از گروه‌های انقلابی همکاری فکری داشتند برای آنها بحث اجتهاد و حوزه را می‌گفتند. معتقد بودند که بعضی از گروهک‌ها چون این روش را در تفقه و اعتقاداتشان دنبال نمی‌کنند طبیعتاً به انحراف می‌افتند. حتی با بعضی از بزرگان هم سر همین موضوع اختلاف داشتند و آخر هم معلوم شد که ایشان درست فهمیده‌اند. دوره‌هایی هم كه تا سال ۶۰ بود، اولین بحثی که می‌گفتند، بحث روش اجتهاد بود. بعدها این بحث تبدیل به کتاب شد که البته تنقیح همان روش فقهاست و چیز جدیدی نیست و همان روش را در مقایسه با روش‌های تأویل قدیمی مثل قیاس اهل سنت یا تأویل‌های جدید مثل دینامیزم قرآنِ گروهک‌ها یا روش‌های علم زیستی جدید مقایسه می‌کردند و تفاوت‌هایش را می‌فرمودند و حجیت و عدم حجیتش را بیان می‌کردند. هم‌اكنون نیز به نظر می‌رسد چیزی که رد پایش گاهی در تحقیقات محققین حوزه دیده می‌شود و شاید خطرناک‌ترین لایۀ التقاطی در تحقیقات حوزوی هم هست، روش تحقیق غربی‌ است که متأسفانه چون به‌راحتی تشخیص داده نمی‌شود که کجای این روش تحقیقات مشکل دارد، کم‌وبیش وارد فضای تحقیق حوزه می‌شود. آنچه ایشان دنبال می‌کردند این بود که جلوی را بگیرند. همچنین روش تحقیق در حوزۀ علوم و روش تحقیق در مدل‌های اجرایی و در نهایت، تکامل در تفقه در حوزه هم به‌گونه‌ای نشود که به انفعال تفقه در مقابل روش تحقیق غرب منتهی شود.» . پی‌نوشت: مطلب از کانال آیةالله میرباقری است 🆔 @Allameh_Moniroddin
علامه سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی (رض): « ، فقط متكفل از اشياء نيست، بلكه براي تبديل، ارائه می‌دهد. 🔸 فلسفه چگونگي به‌معناي به‌كارگيری در چگونگي اسلامي شدن مي‏‌باشد. اين را متكفل مي‌‏شود؛ يعني شرط صحتش اين است كه بتواند ارزش‌ها را در پياده نمايد. 🔸 فلسفه چگونگی متكفل تأسيسِ «منطق تكاملِ رابطه به دين» و نیز «رابطه به كارآمدی» يعني علوم تجربی، و هم «رابطه به نسخه دادن» يعنی اداره عينيت می‌باشد. در غير اين صورت، وقتي كه فلسفه چگونگی نباشد، نظام ارزشی به‌طور مستقل يك محصول خواهد داشت و نظام دانش تجربي محصول ديگري كه بين آنها چالش پيدا مي‏‌شود و نمی‌توان آنها را در مرتبه محصول كرد. 🔸 بايد باشيد؛ يعني بتوانيد نظامات تكامل اجتماعي را بر اساس مقاصد الهي تأسيس كنيد که تأسيس اين مطلب و هماهنگي آن حتماً به نيازمند است. در مرحله اول به نياز داريم كه روش آن از فلسفه چگونگي به دست مي‌آيد. 🔸 روش علوم حسي لازم است كه هم در تغييراتِ متغيرِ محسوس بتواند پيش‌فرض‌هاي ديني را در تعريف متغير وارد كند و هم نسبت آن را به تحقق ارزش‌ها در كنترل تغييرات آن بيان كند؛ يعني نتيجه آن معادلۀ «اگر و آنگاهِ اسلامی» بشود». 🔸 فلسفهٔ شدن اسلامی، پايگاه همدلی، همفكری و همكاری اجتماعی است. اين پايگاه عقلیِ دين‌محور، بستر وحدتِ انديشه مسلمين بر محور سرسپردن به دين است. این فلسفه، شالودۀ هماهنگ‌سازيِ تكامل حجيت در ، اسلاميت در دانشگاه و جريان اسلام در دولت [و حاکمیت] است. ۱۳۷۹/۱۰/۶ پی‌نوشت: مطلب از کانال آیةالله میرباقری است 🆔 @Allameh_Moniroddin
توسل به حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه - حجة الاسلام و المسلمین شیخ مهدی ولی.mp3
زمان: حجم: 54.12M
#پیشنهاد_دانلود توسل به حضرت ارباب بی کفن با نوای گرم: حجة الاسلام و المسلمین شیخ #مهدی_ولی جلسه توسل هفتگی عصر جمعه 1399/08/30 ⚜️ محفل اشک انصارالحسین علیه سلام الله علیه ⚜️ 🆔 @AnsarHosein1437
فایل صوتی مجلس هفتگی علیه السلام جمعه 14 آذرماه 1399 همزمان با هفتمین روز شهادت دکتر محسن فخری‌زاده 👇👇👇👇👇 1. منبر: حجة الاسلام و المسلمین 🎙 هویت علمی، هویت انقلابی https://eitaa.com/ansarhosein1437/380 2. توسل و التماس شهادت: 🎙 پر پرواز میگیرم به اذن حضرت دلبر https://eitaa.com/ansarhosein1437/381 3. مرثیه‌خوانی: 🎙 ای شهید سرجدا یا لیتنا کنا معک https://eitaa.com/ansarhosein1437/382 4. توسل: 🎙 من کیستم مگر که بگویم تو کیستی https://eitaa.com/ansarhosein1437/383 5. مناجات: 🎙 باید گذشتن از دنیا به آسانی ... اگر آه تو از جنس نیاز است ... https://eitaa.com/ansarhosein1437/384
⚜ علامه سیدمنیرالدّین حسینی الهاشمی: بايد بر اساس اين فلسفه‌ای که پايه‌ريزی کرديم، شروع کنيم به ساختن سه روش: هم روش استنباط احکام الهی، هم روش توليدِ معادلات کاربردی و هم روش برنامه‌ريزی. اين سه روش را متناسب با اين مبنای جديد پايه‌ريزی می‌کنيم. به‌کارگيری اين روش‌ها ما را به محصول می‌رساند. يعنی به‌کارگيری روش استنباط، ما را به استنباطات احکام جديد می‌رساند. به‌کارگيری روش نوين توليد اطلاعات، ما را به معادلات کاربردی جديدی بر مبنای اسلام می‌رساند. در قسمت سوم هم به‌کارگيری روش برنامه‌ريزی، ما را به تنظيم امور جديدی (تنظیم جدید امور) بر مبنای جديد می‌رساند. (۱۳۷۷/۳/۲) 🆔 @Allameh_Moniroddin
🔅 توصیهٔ اخلاقیِ «آیت‌الله سید محمدرضا گلپایگانی» به « علامه سید مُنیرُالدّین حسینی الهاشمی» مرحوم علامه: در پايان سمينار تأسيس فرهنگستان، كه آقايان رفتند و تشريفات هم تمام شد، وقتی ‌می‌خواستم به خدمت آیت‌الله العظمی گلپايگانی برسم [و گزارش دهم]، حالت انفعال و دل‌شكستگی بر من مسلط شد. به آیت‌الله گلپايگانی عرض کردم: «اين كار، هم لازم است و هم من نسبت به آن صِفرُالكَف (دست خالی) هستم؛ نه تقوای لازم را دارم و نه علم لازم را؛ ولی این فهم را كه يك چنين چيزی ضروری است، خدای متعال عنايت كرده است.» خدا ايشان را رحمت كند، با خنده فرمود: «نه لازم است علم داشته باشيد و نه تقوا؛ مانند صلوات بر پيغمبر(ص) است: شرط قبولی صلوات بر پيغمبر(ص) هم قابليت شما نيست، موضوعش، موضوعی است كه موردِعنايت خداست. شما می‌گوييد می‌خواهم راه پياده كردن اسلام را پيدا كنم. خدای متعال به اين كار كمك می‌كند.» ۷۹/۱۰/۶ 🆔 @Allameh_Moniroddin
2.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام على أنصار أبي عبد الله الحسين عليه السلام ⚜️ محفل اشک انصارالحسین علیه‌السلام ⚜️ 🆔 @AnsarHosein1437
🇮🇷 ورود اسلام در موازنه قدرت جهانی 🇮🇷 شماره ۱ آیت‌الله علامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی ـ 22 مهر 1370: 🔹فرق بین قیام مبارک رضوان الله تعالی علیه با مرحوم آقا نوری اعلی الله مقامه و مرحوم و سایر علمایی که در قیام کردند، این بود که [بجای تلاش برای اضافه‌کردن] متمم قانون اساسی مشروطه...، [با انقلاب اسلامی] به نفع دین حل شد. بعد، از آثار جزئی‌اش این بود که قوانین هم به نفع مذهب ثبت می‌شد. 🔸 نوعاً وقتی حضرت امام خمینی می‌خواستند كاری را انجام بدهد، آن كار را نمی‌آمدند به صورت یک لایحه و قانون در مجلس ثبت كنند! پذیرش عمومی‌اش را به نحوی ایجاد می‌كردند، و تمایلات را در آن جهت حل می‌كردند، كه بدون صرف مؤونه و سختی و تلاش، آن قانون ثبت می‌شد! بعد هم كه ایشان موفق شدند كه نظام طاغوت را به هم بزنند، پا به گذاشتند، و در عرصه سیاست جهانی هم، موازنه قدرت سیاسی را و اعتبار سیاسی را، به نفع مذهب حل كردند. 🔹 [لذا علت] شكست كمونیسم، تغییر شرایط جهانی است. اگر كسی دقت كند، این را می‌فهمد. یعنی اگر نمودار بكشد، می‌بیند از سال پیروزی انقلاب، كم كم مردم دنیا هر جا علیه ظلم قیام می‌كردند، دیگر به نام و حرف‌های تاریخی و این حرف ها، قیام نمی‌كردند. [قیام‌ها] به نام مذهب، تدریجاً رو به گسترش گذاشت و طرفداری از ماركسیسم، تدریجاً كم شد. 🔸در قرن گذشته درون وجدان بشر یک چنین انحرافی پیدا شده بود که اگر بخواهی خدا را بپرستی، باید دست از عدل برداری! [یعنی اگر] می‌خواهی، برو به طرف و انکار خدا و مذهب! خداپرستی می‌خواهی، کاری به عدالت نداشته باش! با اینکه عدل، صفتِ فعلِ حضرت حق است و انسان فطرتاً چون خداپرست است، عدالت خواه است و از ظلم رنج می‌برد. یک چنین مغالطه‌ای در وجدان بشری ایجاد شده بود... 🔹 امام خمینی رضوان الله تعالی علیه این مغالطه را شکست، و ارتقاء در وجدان بشری ایجاد کرد. یعنی چه؟ یعنی به جای اینکه بیاید روبه روی کمونیست‌ها بایستد، روبه روی (سمبل مذهب) ایستاد. علیه کسی که به باطل، پرچم مذهب را دست داشت. آمریکا مدعی خداپرستی بود و طرفدار انجیل بودن! طرفدار بودن! ایشان سخت مقابل او ایستاد، و طرفداری از مستضعفین را مطرح ساخت، و پافشاری کرد در مقابله با او. کسانی که رنجیده شده بودند از نظام‌های اجتماعی‌ای که منتهی به سرمایه‌داری می‌شد، و تلخی ظلم را چشیده بودند، و تلخی محرومیت را و فقر را و مظالم سیاسی و فرهنگی و اقتصادی را چشیده بودند، اینها به جای اینکه بروند به طرف سیوسیالیزم، آمدند به طرف اسلام. قبل از آن انقلاب‌ها هدایت می‌شد به طرف بلوک کمونیسم، و وسیله و سکویی می‌شد برای شانتاژ سیاسی و برای باج‌گیری کشورهای سوسیالیزم از آمریکا... 🔸 وقتی آمریکا بعد از رحلت امام اعلام کرد: ایشان کسی بود که در دو تا انتخابات رئیس جمهور ما دخالت کرد؛ این معنایش این نیست که از اینجا حضرت امام خمینی، نفرات می‌فرستاد آنجا پای صندوق و رأی می‌ریختند به نفع این رئیس جمهور یا آن رئیس جمهور؛ [بلکه] آن را در یک وضعیتی قرار می‌داد که بی‌حیثیت می‌شد! یعنی نمی‌توانست در نظام خودش، اعتبارات سیاسی خودش را سازماندهی کند. این معنایش این است که امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در قبل از انقلاب و با پیروزی انقلاب، موازنه داخلی ایران را به نفع مذهب تغییر داد، و بعد از پیروزی انقلاب، که قدم به صحنه جهانی گذاشت، موازنه جهانی را به نفع اسلام تغییر می‌داد. 🆔 @Allameh_Moniroddin