eitaa logo
المحکمات
1هزار دنبال‌کننده
134 عکس
16 ویدیو
0 فایل
🌐المحکمات 🔰بازتاب اندیشه های استاد حجت الاسلام و المسلمین سید فرید موالی زاده 📜استاد درس خارج حوزه علمیه قم 📚نکات تفسیری براساس تفسیر المیزان 📙تبیین منظومه فقه الخمینی 📕بایسته های روش تحصیل در‌حوزه 📞 ارتباط با ادمین: @adminalmohkamat
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ غرر آیات در تفسیر المیزان (1️⃣) 🔰 به قلم : مقدمه 🔷 علامه طباطبائی در تفسیر المیزان برخی از آیات قرآن را با عنوان «غرر الآیات» به معنای آیات درخشان و راهگشا توصیف می کند که نشان از جایگاه ویژه و برتر آن آیات شریفه نسبت به دیگر آیات دارد . البته این برتری به جهت فصاحت و بلاغت و شیوایی در سخن نبوده بلکه درخشندگی این آیات به سبب بیان مسائل توحید و چگونگی ارتباط ذات پروردگار با جهان خلقت می باشد . آیات مذکور را باید در بالادست همه ی آموزه ها و اندیشه های دین اسلام جای داد و بر اساس آنها به تفصیل و بسط تعالیم دینی پرداخت . 🔸آیت اله جوادی آملی در توضیح جایگاه غرر آیات در نگاه علامه طباطبائی می فرماید : « درخشش چشمگير آنها(غرر آیات) راهگشاى بسيارى از آيات ديگر قرآن بود بلكه پايه محكمى براى حلّ بسيارى از احاديث خواهد بود ... » 📌ایشان پس از اشاره به مبنای علامه طباطبائی مبنی بر بازگشت همه معارف دینی اعم از عقائد ، اخلاق و احکام شرعی به توحید ، اینچنین آیاتی را بیانگر ضرورت ارتباط میان جهان بینی با ایدئولوژی دانسته اند . 💠غرر آیات تنها به بحث از وجود ذات پروردگار و اصل توحید و ضرورت باور و اعتقاد توحیدی نمی پردازند بلکه قواعد کلی ضرورت و چگونگی توحیدی شدن زندگی فردی و اجتماعی انسان را بیان می کنند . 🖇بدین ترتیب ، در سایه غرر آیات و به واسطه آشنا شدن با این آیات کلیدی ، می توان مبانی امتداد توحید در متن زندگی بشری را طراحی کرد تا زمینه ارائه فرآیند امتداد عملیاتی توحید فراهم گردد . 🔺بدون توجه و ملاحظه غرر آیات و همچنین غرر احادیث اهل بیت ـ علیهم السلام ـ نه تنها نمی توان به انسان شناسی قرآنی و ژرفای اندیشه امامت و ولایت انسان کامل و حقیقت بعثت پیامبر و همچنین معاد ، قیامت و برزخ و شئون آن پی برد بلکه در حوزه علوم انسانی اسلامی و تولید علم دینی و ارائه مکتب اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی اسلامی نیز توفیقی حاصل نخواهد شد . 🔶 در این سلسله مباحث تلاش شده به برخی از غرر آیات مذکور در تفسیر المیزان اشاره شود تا در ماه بهار قرآن ، در کنار تلاوت روزانه بتوان زمینه مطالعه عمیق تر نسبت به قرآن فراهم گردد . ⬅️ در نوشتار بعدی ان شااله در محضر آیه «وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» حجر/21 به عنوان یکی از غرر الآیات خواهیم بود و به بیان نکات آن آیه شریفه خواهیم پرداخت . 👈ادامه دارد ... @almohkamat
المحکمات
✍️ غرر آیات در تفسیر المیزان (1️⃣) 🔰 به قلم #استاد_موالی_زاده: مقدمه 🔷 علامه طباطبائی در تفسیر ال
📙رابطه مُلک و ملکوت در قرآن (تطابق عوالم) ✍️به قلم استاد موالی زاده 2️⃣بخش دوم از مقاله (غرر آیات در تفسیر المیزان) 💠تفسیر آیه «وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» الحجر/21 🔷علامه طباطبائی این آیه شریفه را یکی از نمونه های «غرر الآیات» معرفی می کند که در برگیرنده حقائقی بس شگرف می باشد . آیه مذکور شاخص ترین آیه در مجموعه «آیات القدر» است که البته ، علامه همه آنها را از غرر آیات دانسته است . آیاتی همچون : ➖«إِنَّا كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ» القمر/49، ➖«وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيراً»الفرقان/2 ، ➖«قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْراً»الطلاق/3 ، ➖«الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى وَ الَّذِي قَدَّرَ فَهَدى‏» الأعلى/3 که بیانگر توحید ربوبی و نظام حاکم بر همه پدیده های جهان می باشد . 🔷علامه طباطبائی ، آیه «نزول خزائن» را یک قانون کلی هستی شناسی می داند که در آن چگونگی خلقت اشیاء توسط پروردگار ، ارتباط مُلک اشیاء با ملکوت آنها و ویژگی های جهان ملک و جهان ملکوت روشن گشته است . 🔸بر اساس این آیه ، همه پدیده ها و حوادث جهان مادی ، نازل شده جهان بالا هستند . تعبیر قرآن به نزول در خصوص آهن ، پوشاک ، پر پرندگان و چارپایان با این آیه توضیح داده می شود : ➖«و أَنْزَلْنَا الْحَديدَ فيهِ بَأْسٌ شَديدٌ» حدید/25 ➖«يا بَني‏ آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُواري سَوْآتِكُمْ وَ ريشا» اعراف /26 ➖«و أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ» زمر/6 🔷همچنین این آیه یک قانون کلی انسان شناسی نیز می باشد که بر پایه آن می توان جایگاه انسان در عالم الست و قوس نزول و صعود او ، مرگ و حشر و نشر او را توضیح داد . می توان مقامات انسان کامل مانند نزول وحی ، تنزیل ملائکه ، ولایت تکوینی ، هدایت تکوینی ، معراج ، عصمت ، معجزه و رویت ملکوت را شرح داد . ⬅️ از این رو ، علامه طباطبائی در جای جای تفسیر خود جهت تبیین آیات دیگر و حل بسیاری از مسائل معرفتی ، از این آیه بهره های فراوان برده است . 🔷بر اساس این آیه هر شئ و پدیده ای در جهان مادی ، خزانه اصلی و حقیقت و باطن آن در جهان غیب و ملکوت می باشد که خداوند متعال به اندازه استعدادش ، در جهان مادی نازلش کرده است . 🔸و اما در چگونگی این نزول ، با توجه به آنکه ضمیر در عبارت «ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ» به « خزائن» برمی گردد ، باید گفت خزائن خود نازل می شوند نه آنکه شئ از خزائن جدا می شود و نازل می گردد . 🔸از این رو ، نزول به نحو تجلی است نه تجافی . یعنی نزول از جهان ملکوت به جهان ملک نیست ، تا سبب گسست میان مبداء و مقصد گردد ، چیزی جدا و یا کم و حتی خارج نمی شود بلکه شئ نازل شده با منبع و مخزن خود رابطه ای حقیقی از سنخ حقیقت و رقیقت میان جهان مُلک با ملکوت دارد . ملکوت باطن مُلک ظاهری است . مُلک رتبه پایین تری از ملکوت می باشد . بدین ترتیب ، اصل اشیاء در بالا و عالم غیب است و آنچه در پایین و عالم شهادت وجود دارد ، سایه و فیض و صورتی بیش نیست . 👈«صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی» 🔷در آیه «نزول خزائن» از اینکه ویژگی «قدر معلوم» و محدودیت به تعینات برای هر شئ پس از نزول گفته شده ، روشن می گردد که اشیاء در رتبه خزائن که در جهان ملکوت هستند ، غیر محدود و مطلق و دارای «وجود سعی» می باشند . 🔸از این رو ، کثرت در ملکوت عددی نیست بلکه تعدد درجات وجودی می باشد ؛ زیرا عدد نشان از محدودیت دارد و هر عددی محدود به یک واحد بالاتر از خود است . 🔹همچنین از تعبیر «عندنا» برای خزائن بر اساس آیه «ما عند الله باق » ، برمی آید که وجود ملکوتی اشیاء ، زوال ناپذیر و ثابت و بدون تغییر و حرکت می باشد . 👈ادامه دارد ... @almohkamat
📙"کن فیکون" در عالم امر و ملکوت ✍️ به قلم 3️⃣بخش سوم از مقاله (غرر آیات در تفسیر المیزان) 💠«إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ‏» 🔷علامه طباطبائی این آیه شریفه را یکی دیگر از نمونه های «غرر الآیات» معرفی می کند که در برگیرنده حقائقی بس شگرف می باشد که نقش بنیادین در شکل گیری نگاه توحیدی به جهان هستی دارد . 🔹در این آیه شریفه سخن از «ملکوت» و ویژگی های آن به میان آمده است . شناخت عالم ملکوت و ویژگی های آن علاوه بر حیث هستی شناسی ، شرط اصلی انسان شناسی و معرفت النفس می باشد . 🔹علامه در تفسیر آیه «يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي» إسراء/ 85 ، روح انسان را از سنخ عالم امر و ملکوت دانسته که با جهان مادی ارتباط دارد . 🔹همچنین با توجه به آیه «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ»سجدة/ 24 ، هدایت گری امام ، از سنخ هدایت تکوینی به عالم امر و ملکوت می باشد . 🔶در نگاه معرفتی قرآن ، جهان هستی همانند سکه ای است که یک روی آن عالم امر و ملکوت ، و روی دیگر آن عالم خلق و مُلک می باشد . «اَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ »اعراف/54 . عالم امر ، وجود اشیاء است از جهت استناد مستقیم به ذات پروردگار ، و عالم خلق وجود اشیاء با توجه به وساطت اسباب می باشد (المیزان / ج 13 / ص 197) 🔰اگر بخواهیم تصوری از عالم امر و ملکوت داشته باشیم باید جهانی را در نظر بگیریم که زمان و مکان ندارد . تغییر و حرکت و تبدل و دگرگونی در آن یافت نمی شود . بر خلاف عالم خلق که اشیاء در آن محدود به زمان و مکان هستند و بر اساس قوانین حرکت و زمان ، تغییر می کنند . «خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ» از آنجا که زمان هست ، حدوث و پیدایش در عمود زمان و تدریج در خلقت معنا می یابد . و چون مکان هست ، بخش پذیری و گسست و به هم پیوستن نیز شکل می گیرد . 🔶ویژگی های عالم امر و ملکوت را می توان از آیه شریفه «وَ ما أَمْرُنا إِلَّا واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ»: قمر/50، بدست آورد . تعبیر «کلمح بالبصر» به معنای یک چشم بر هم زدن ، نشان می دهد که «امرنا» و «أمره» که همان کلمه «کُن» می باشد و با تعبیر «ملکوت» شناخته می شود ، موجودی دفعی الوجود و بدون تدریج که عاری از زمان و مکان هست که نیازی به استعداد پیشین ندارد. 🔷اما خطاب «کن فیکون» در این آیه و در هر جای دیگر از قرآن ، از سنخ خطاب تکوینی است نه خطاب تشریعی و لفظی . خطاب تکوینی همان ایجاد اشیاء در عالم امر می باشد بدون آنکه نیازمند وساطت معدات و استعدادهای مادی و گذر از زمان و مکان گردد . 👈 ادامه دارد ... @almohkamat
المحکمات
📙"کن فیکون" در عالم امر و ملکوت ✍️ به قلم #استاد_موالی_زاده 3️⃣بخش سوم از مقاله (غرر آیات در تفس
📚تجسم اعمال در ملکوت ✍به قلم 📚بخش 4⃣ از مقاله (غرر آیات در تفسیر المیزان) 💠«لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَة مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيد» ق / 22 🔷آیه بالا از جمله آیاتی است که علامه آنها را به (غرر الآیات) و درخشان در منظومه معارف قرآنی توصیف می کند . دلیل آن ، نقش بسزای این آیه در تبیین نظام انسان شناسی قرآنی به جهت جامعیت آن می باشد . 🔹بر اساس این آیه ، چشم باطن بین در انسان ها پس از مرگ گشوده می شود و بدین ترتیب ،توانایی مشاهده باطن اعمال و تجسم آن را می یابند . توانی که انسان در طول زندگی مادی خود از آن محروم هست مگر آنکه از اولیاء کمّل الهی باشد . امام علی می فرماید : ( لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا ) . این روایت نشان از چشم باطنی و ملکوت بین امام در دنیا دارد . 🔶آیه کشف غطاء بیانگر نظام انسان شناسی قرآنی است و به تنهایی ، راحل سه گانه حیات انسان در جهان هستی را بیان می کند . حیات انسان در دنیا ، حیاتی پیشین و حیاتی پسین دارد که همزمان تحقق دارند و نسبت باطن و ظاهر به هم دارند و قانون تطابق عوالم بر آن حاکم می باشد . 🔷تعبیر به غفلت انسان در آیه ، نشان از وجود کنونی آن مغفول عنه دارد که هست نه آنکه در آینده و پس از مرگ و روز قیامت پیدا خواهد شد ، زیرا غفلت نسبت به امر معدوم پذیرفتنی نیست . 🔸اما انسان نسبت به چه چیزی غافل است که پس از مرگ بر او نمایان می گردد ؟ بازگشت واژه (هذا) در آیه به کجاست ؟ در پاسخ باید گفت ، باطن و ملکوت اعمال و افعال انسان است که در پس از مرگ رخ می نمایاند اگر چه اکنون وجود دارد . 🔸نکته دیگر اینکه باطن و ملکوت اعمال ، ذاتا پوشیده نیست و در پس پرده نهان نمی باشد بلکه پرده بر چشم و دیده ما است که پس از مرگ به سبب جدا شدن از جهان مادی ، باز می شود . 🔷یکی دیگر از نکات ارزشمند آیه (کشف غطاء) ، مساله رابطه عمل انسان و جزاء می باشد . در نگاه علامه ، بر اساس این آیه ، جزاء اعمال دنیوی انسان ، همان باطن و ملکوت عمل است که انسان ها نسبت به آن در دنیا غافلند و پس از مرگ آن را درک می کنند . از این رو ، میان عمل انسان و جزاء آن فاصله ای نیست . ⬅️پیدایش حیات پسین در عالم ملکوت همزمان با زندگی دنیوی ، رخ می دهد ، و راز ماندگاری و به هم پیوستگی زندگی انسان نیز در این حیات باطنی و پسین نهفته است . و گرنه زندگی مادی ما ، به سبب نهاد نا آرام جهان مادی ، ایستایی و ثبات ندارد . زندگی انسان در دنیا ، نقطه ای است نه خطی ، و اتصال این نقاط مرهون زندگی پس از دنیا می باشد. این قانون ، نقش بسزایی در انسان شناسی قرآنی دارد .   👈ادامه دارد .... @almohkamat
المحکمات
📚تجسم اعمال در ملکوت ✍به قلم #استاد_موالی_زاده 📚بخش 4⃣ از مقاله (غرر آیات در تفسیر المیزان) 💠«لَ
📚فلسفه ضمیر غائب در تبیین توحید ذاتی در قرآن ✍به قلم استاد موالی زاده 📙بخش 5⃣ از مقاله (غرر آیات در تفسیر المیزان) 💠«قُل ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ أَيًّا ما تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏» اسراء/۱۱۰ 🔷یکی دیگر از آیات قرآن که توسط علامه طباطبائی به «غرر الآیات» توصیف گشته ، آیه «اسماء حسنی» می باشد . در پرتو این آیه شریفه ، دیدگاه متعالی قرآن نسبت به توحید در ذات و توحید در عبادت روشن می گردد . 🔹نکته بسیار ناب توحیدی در آیه شریفه که ویژگی خاص آیه بشمار می رود ، در مرجع ضمیر (فله الاسماء الحسنی) نهفته است. آن چیست که همه اسماء حسنی از آن ِ اوست ؟ آیا بازگشت ضمیر به الله یا الرحمن را که در صدر آیه آمده ، می توان پذیرفت ؟ 🔶بر اساس دیدگاه علامه طباطبائی ، ضمیر به هیچ یک از دو اسم الله یا الرحمان که در آیه آمده و همچنین هیچ اسم دیگر از اسماء ، باز نمی گردد بلکه مرجع ضمیر ذات متعالی است که والاتر از هر اسم و رسمی می باشد . 🔷شکی نیست که مرجع ضمیر در (فله الاسماءالحسنی) نباید دارای اسم باشد ؛ زیرا اگر خود دارای اسم باشد ، آن اسم هم باید از مصادیق اسماء حسنی بشمار آید و در نتیجه معنای آیه اینگونه خواهد شد : اسم حسنا دارای اسماء حسنی است ، که معنای نادرستی خواهد بود . اسم با وجود اسم بودن نمی تواند از اسماء حسنی برخوردار باشد بلکه این مسمی است که دارای اسم می باشد نه خود اسم . 🔶از این رو ، آیه برای اشاره به مسمای اسماء حسنی ، از ضمیر غائب استفاده کرده است تا با تامل در آن به اوج توحید پی ببریم که مسمای اسماء حسنی ، هیچ گونه تعینی ندارد و از دایره وصف و کلام خارج است . 🔷علامه در کتاب «رسائل توحیدی» ، ذات مسمی را داراى صرافت واطلاق دانسته که از هر گونه تعین خارجی و خارجی حتی اطلاق نیز منزه است . فرض اطلاق برای ذات پاک ، خود ، نخستین تعین است كه البته همه تعيّنات را محو مى‏كند و حتی کثرت های مفهومی را از بین می برد . از این مرحله در واژگان عرفان به «مقام احدیت» تعبیر می گردد . 🔹پس از آن، تعيّن‏هاى دیگر در ضمن اسماء حسنای الهی نمود می یابد که آن هم مرحله «مقام واحدیت» است که همان توحید صفاتی می باشد . 🔶از این رو ، باید گفت ضمیر در (فله الاسماء الحسنی) به توحید ذاتی اشاره دارد که «مقام احدیت» است ، و «اسماء حسنی» نیز به توحید صفاتی و اسمائی رهنمون می سازد که «مقام واحدیت» می باشد .   ♦️(الله) نیز برخلاف تصور رایج ، از اسماء حسنای ذات است نه آنکه خود دارای اسماء حسنی باشد اگر چه بر خلاف سائر اسماء ، اسم جامع است و به تعبیر امام خمینی ، در احدیت محضه مستهلک می باشد . 👈ادامه دارد .... @almohkamat
📚نزول ملکوت قرآن در ✍به قلم استاد موالی زاده 🔷نزول قرآن در شب قدر در ماه مبارک رمضان ـ با توجه به تفاوت میان واژه «انزال» و «تنزیل» ـ دفعی است نه تدریجی «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ» دخان/3 ، «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْر» قدر/1 . ⁉️اما نزول دفعی قرآن به چه معناست ؟ آیا وجود لفظی قرآن به زبان عربی که در قامت یک کتاب آسمانی برای هدایت همگان در طول 23 سال بعثت پیامبر اسلام به تدریج نازل گشته ،  قابلیت نزول دفعی هم دارد ؟ 💠امام خمینی و علامه طباطبائی نزول دفعی را برای حقیقت ملکوتی قرآن می دانند نه وجود لفظی قرآن که خود نتیجه نزول تدریجی است . 💠فهم دیدگاه امام خمینی و علامه در معنای نزول قرآن در شب قدر ، متوقف بر آگاهی از مراتب وجودی قرآن است . بر اساس آیات زیر ، قرآن حقیقتی ملکوتی در نزد پروردگار است که از آن به «ام الکتاب» ، «کتاب مکنون» و «لوح محفوظ» تعبیر شده است: ➖إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ و إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيم » زخرف/4 ➖«إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ » واقعه/79 ➖«بَل هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ *فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ» بروج/22 🖊حقیقت ملکوتی قرآن دارای دو ویژگی برجسته است : 1⃣دور از دسترس عقول بشری است و با علم حصولی بدست نمی آید و در حوزه مفاهیم نمی گنجد و تنها انسان کامل با شهود قلبی می تواند آن را بیابد . تعبیر «لعلیّ حکیم» در سوره زخرف و تعبیر «لاَ يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُون» اشاره به این نکته دارند . 2⃣عاری از فصل بندی و اجزاء است . از این رو ، تمایزی در آن حقیقت یافت نمی شود و می توان گفت : حقیقتی بسیط می باشد . این ویژگی در آیه «كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَت »هود/1 ، نیز آمده است . 🖊حال ، حقیقت ملکوتی قرآن دارای دو گونه نزول و تجلی است : 1⃣نزول تدریجی که در لباس الفاظ عربی ظهور می کند و دارای سوره های متعدد و آیات فراوان و فصل بندی ویژه خود می باشد تا همگان بتوانند از معارف آن بهره مند شوند . «إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُون» زخرف/4 . 2⃣نزول دفعی که تجلی حقیقت ملکوتی قرآن بر قلب انسان کامل است که در شب قدر رخ می دهد . امام خمینی ، سبب غایب بودن ضمیر در آیه«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْر» قدر/1 را به سبب نزول حقیقتی بس شگرف و والا از جنس ملکوت می داند .   📌بنابراین ، در شب قدر ملکوت بر قلب حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) تجلی می کند . @almohkamat