eitaa logo
المرسلات
10.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
550 ویدیو
40 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ چرا و چگونه "تقریر" بنویسیم؟ 🔰حجت الاسلام سید محمد هاشمی 🔅یکی از ارکان تحصیلی برای یک طلبه از نگاه استاد فرحانی، التزام به تقریر نویسی از دروس است. تقریر نویسی شیوه ای رائج است که از دیرباز در حوزه های علمیه مورد توجه اساتید و طلاب بوده است. اما تقریرنویسی چیست؟ در این نوشته به اختصار به فلسفه تقریر نویسی می پردازیم. 🔅هر طلبه یا دانش پژوه در جلسه درس یا به هنگام استماع صوت استاد، به واسطه ی الفاظِ استاد، به ذهن او که مخزن اصلی علم مورد نظر است دست می یابد. استاد به واسطه ی الفاظ، بنا دارد آنچه به عنوان دارایی علمی دارد به متعلم منتقل کند. مسئله ی نوشتن تقریر پس از فرآیند انتقال معارف در کلاس آغاز می شود. یک طلبه به دو شیوه می تواند مطالبی که از استاد به دست آورده است را ثبت و ضبط کند: 1⃣شیوه اول: حفظ الفاظ و ثبت عین مطالب استاد یا خلاصه آن: در این شیوه - که در مواردی ضروری نیز هست - دانش پژوه عین لفظ استاد را می نویسد و مطالب را ثبت می کند. این مرحله از ثبت مطالب، بدون نیاز به تجزیه و تحلیل عمیق مباحث و با استفاده از حافظه ی کوتاه مدت یا به صورت ثبت در کلاس قابل انجام است. طبیعتا آنچه از این شیوه به دست می آید ماندگاری چندانی در ذهن ندارد و نمی تواند در بلند مدت به عنوان «دارایی علمی» این دانش پژوه به حساب آید. و تقریبا همه ما به این آفت آگاهیم. و چه بسیار مطالب ارزشمندی که روزی بر آن تسلط داشتیم و امروز خاکستری هم از آن برای ما باقی نمانده است. 2⃣شیوه دوم: تقریر نویسی: اما در روش تقریر نویسی، متعلم در حقیقت دارایی علمی خود را منعکس می کند. در این روش پس از این سه مرحله نوبت به نگارش تقریر می رسد: الف) القای مطالب توسط استاد ب) بررسی ارجاعات استاد و مطالب مرتبط ج) مباحثه کامل مطالب کلاس در این شیوه به جای مکتوب کردنِ بدونِ تاملِ الفاظ استاد، طلبه با انتقال وجود لفظی مطالب استاد به ذهن و تبدیل آن به دارایی علمی، تقریر را که نماینده دارایی علمی خود اوست مکتوب می کند. 🔅این نوشته بدون رجوع دوباره به کتاب و تنها با اعتماد به آن چه که این فرد از آن مطلب علمی دریافته است نگارش می شود. دقیقا مانند اینکه بخواهید مقاله ای در موضوعی خاص بنویسید. در این صورت، این تقریر حاوی الفاظ اختصاصیِ متعلم و دقیقا دارایی علمی اوست و از این پس می توان او را حائز و حامل این میزان از علم دانست. 🔅برای مثال تصور کنید که از شما سوالی پیرامون تفاوت بدیهی و نظری در منطق بپرسند، یا به عنوان یک طلبه از شما بخواهند نبوت را اثبات کنید یا از شما بخواهند شهر خود را توصیف کنید، و در همه ی این حالات بنا باشد بدون مراجعه به منابع و تنها با استفاده از آنچه در ذهن دارید مطالبی بیان کنید، در این موقعیت آنچه بیان می کنید یا آنچه می نویسید دقیقا میزان دارایی علمی شما در آن زمینه ی خاص است. 💢چرا تقریر چنین اثری دارد؟ تقریر نویسی با شیوه ای که بیان شد آینه ی تفصیلی ذهن متعلم است. آینه است؛ چون آنچه در ذهن متعلم است در تقریر می آید. تفصیلی است؛ چون علم را از حالت اجمال بیرون آورده و تفصیلی می کند چون در مقام نگارش مجبوریم تمام ذهنیت خود را بیان کنیم. در اینجاست که تمام حدوسط ها برای رسیدن به نتیجه باید منقح و به هم پیوسته باشد. کم کم در حین نگارش، فرد در می یابد که علیرغم آنچه تصور می کرده حدوسط ها و استدلال های برخی مطالب چندان برایش روشن نیست و با نگاه به این آینه ی تفصیلی به فکر چاره می افتد. پیمودن این مسیر در ابتدا قدری دشوار است اما ممارست بر آن نتایج بسیار شیرین علمی به بار می آورد. 💢تجربه شخصی: آنچه بنده در مدت تحصیل، در نگارش تقریر تجربه کرده ام تماما موید مطالب بالاست. برای مثال در ایام اشتغال به تحصیل و مباحثه ی درس بدایه الحکمه استاد فرحانی، که از دقیق ترین و سنگین ترین و در عین حال نافع ترین و ضروری ترین جلسات تدریسی است، استفاده از تقریر نویسی به شدت به فهم کمک می کرد و مطالبِ بسیار غامض را تعدیل می نمود. برای مثال در بحث تخصص نوع ثالث، نفس الامر، معنای معقول ثانی فلسفی در مواد ثلاث، برهان صدرا بر حرکت جوهری، قاعده امکان اشرف و ... تقریر نویسی و تلاش برای تبدیل الفاظ استاد به دارایی علمی، بسیار به اینجانب کمک کرد. 💠پیشنهاد: پیشنهاد می کنم همه ی شما بزرگواران علاوه بر تقریر دروس و مطالب اصلی در دوره ی تحصیلی خود، به هر مطلب مهمی که بر می خورید، پس از فهم کامل آن، شروع به تقریر کنید. این کار از سخت ترین مطالب اصولی و فلسفی مانندِ مراتب حکم و حرکت جوهری و وجود ذهنی گرفته تا مسائل ساده تر مانند شبهات روز (مسائل پیرامون حجاب، یا برخی شبهات اعتقادی ساده و ...) قابل اجراست. با این کار کم کم مطالبی که در طول سالها با آن مواجه می شوید و پاسخ آن را می یابید به دارایی علمی شما بدل می شود. @almorsalaat
♨️ تعهداتی که اعتقاد به بر دوش یک جامعه میگذارد 🔰 رهبر معظم انقلاب 🔺سخن در این است که توحید اگر قرار شد که یك عقیده ای باشد که به دنبال خود تعهدی را و مسئولیتی را و تكلیفی را، برای معتقد به این عقیده به ارمغان می آورد، پس باید فهمید، دانست، که این مسئولیت و این تعهد و این تکلیف ها چیست بالاخره. 🔺آیا این تعهد در همین خلاصه می شود که ما به زبان یا به دل و به فكر، این عقیده را بپذیریم؟ یعنی خود اعتقاد، يك مسئولیتی است؟ یا از منطقه فکر و دل بیرون تر می آید حد و قلمروی این مسئولیت. 🔺اما در اعمال شخصی، مثلا موحد، يك سلسله تکالیفی را به مقتضای توحید بر دوش خود دارد، از جمله اینکه نماز بخواند، از جمله اینکه نام خدا را در آغاز و انجام هر کاری بیاورد، از جمله اینکه مثلا فرض کنید گوسفند را، ذبیحه را جز به نام خدا نکشد و از این قبیل، در همین حد خلاصه می شود؟ یا نه، تعهدی که توحید به فرد موحد یا به جامعه موحد می دهد، از حد فرمانهای شخصی و تکالیف فردی بالاتر است. 🔺تعهدی که توحید به يك جامعه موحد می دهد، شامل مهم ترین، کلی ترین، بزرگ ترین، اولی ترین و اساسی ترین مسائل يك جامعه است، مثل چه؟ مثل حکومت، مثل اقتصاد، مثل روابط بین الملل، مثل روابط افراد با یکدیگر، که اینها مهم ترین حقوق اساسی است برای اداره و زندگی يك جامعه. ما معتقدیم که تعهد توحید و مسئولیتی که بار دوش موحد می شود، مسئولیتی است در حد تكاليف اساسی و حقوق اساسي يك جامعه. ص221 @almorsalaat
💢موضوع شناسی مقدمه روش شناسی 🔰 محسن ابراهیمی 💠تولید علوم انسانی، مسئله ای است که ذهن بسیاری از اندیشمندان معاصر را به خود مشغول داشته و تلاش های وافری در این راستا صورت گرفته است. آنچه در این مقال به آن خواهیم پرداخت، تاثیر در تولید علوم انسانی است. 💠مراد از در علوم انسانی این است که آن علمی که امروزه در مجامع علمی وجود دارد و مجموعه ای از مسائل مرتبط به هم را شامل می شود، به درستی بشناسیم. دلیل این نگاه به موضوع شناسی این است که در مسئله تولید علوم انسانی بر اساس مبانی اسلامی، بنا نیست که از صفر، علمی را تاسیس کنیم بلکه مفروض این است که امروزه علمی به نام مثلا اقتصاد یا جامعه شناسی یا مدیریت یا تعلیم و تربیت وجود دارد که این علوم چون زاییده اندیشه های غیراسلامی هستند، برای جامعه ما مضر است، لذا میخواهیم اقتصاد اسلامی و یا جامعه شناسی اسلامی و یا مدیریت اسلامی و ... را بر اساس منابع اسلامی تولید کنیم. لذا باید ابتدا علوم انسانی فعلی را بشناسیم و با مسائل آن آشنا شویم، سپس نسخه اسلامی آن علم را تولید کنیم. هر چند درست است که احتمال دارد ساختار و مسائل این علوم پس از اسلامی سازی دستخوش تغییراتی شود، اما کلمه مثلا "اقتصاد" در "اقتصاد اسلامی" و "اقتصاد غیر اسلامی" مشترک معنوی باقی خواهد ماند. 💠 منظور از آن روشی است که با آن میخواهیم علوم انسانی را تولید کنیم. از ابتدای شروع نهضت تولید علوم انسانی در کشور، مدلهای مختلفی با روش های متفاوتی برای تولید علوم انسانی پیشنهاد شده است. برخی به سراغ فلسفه رفته اند و برخی به سراغ فقه، برخی به سراغ تجربه و برخی به سراغ عرف، برخی به سراغ برهان و برخی به سراغ قرآن. سوال این است که روش تولید علوم انسانی را چگونه بشناسیم؟ 💠 آنچه به نظر می رسد این است که قبل از پاسخ به این سوال باید موضوع (علم انسانی) مورد نظر را به درستی بشناسیم. 💠همینطور که بیان شد، هر علم متشکل از مجموعه ای مسائل مرتبط به هم است که در کنار هم یک مرکب اعتباری را تشکیل داده اند. این مسائل در برخی از علوم دارای یک سنخ واحد هستند، لذا روش سلوک در آن علم هم واحد است. مثلا علم فلسفه علمی است که مسائل آن همه گزاره های هستی شناسانه هستند که برهان پذیرند. 💠اما این ویژگی لزوما در مسائل علوم انسانی وجود ندارد. بلکه علوم انسانی مخلوطی از گزاره های از جنس "هست" و "باید" است. "هست"ها برخی برهان پذیرند و برخی برهان پذیر نیستند. "باید" ها برخی باید تجربی هستند و برخی باید قراردادی که برهان پذیر نیستند و روش مختص به خود را می طلبند. از جهت دیگر همینطور که سابقا تبیین کرده ایم، محدوده دین، شامل هر آن چیزی است که دخیل در سعادت و شقاوت انسان است. لذا پس از تبیین صحیح این ملاک با شناخت مسائل هر علم، باید مشخص کنیم که کدام مسائل از علوم انسانی در دایره دین قرار می گیرند و کدام قرار نمی گیرند. 💠 پس از اینکه این آنالیز و تجزیه در مورد مسائل علم مورد نظر صورت گرفت، آنگاه با توجه به ویژگی هر مسئله می توان روش سلوک در آن را بدست آورد. اگر قواعد برهان در مورد آن صدق میکند و مقدمات برهانی برای آن وجود دارد به سراغ برهان می رویم. اگر برهانی نیست، اگر در محدوده سعادت و شقاوت قرار دارد (چه اینکه "هست" باشد و چه "باید") باید به سراغ منابع دین برویم و با روش فقه جواهری آن را پاسخ دهیم و .... 💠 ما سابقا در خدمت استاد علی فرحانی، این کار را در مورد علم تعلیم و تربیت انجام دادیم و مشخص شد که بسیاری از مسائل این علم از دایره برهان و فلسفه خارج اند و باید در حل آنها به روش فقه جواهری به کتاب الله و عترت رسول الله متمسک شویم. 💠 با این توضیحات مشخص شد که موضوع شناسی و آنالیز مسائل علم، مقدم بر روش شناسی تولید علوم انسانی است و لذاست که مقام معظم رهبری فرموده اند: "در حوزه علمیه علوم انسانی را بخوانند، اینها را یاد بگیرند، صورت‌بندی مسائل و عناوین را در این علوم فرا بگیرند؛ بعد برگردند به مبانی اسلامی، ببینند مسائل متناظر آنها با تفکر اسلامی چگونه است و چگونه شکل می‌گیرد."89.08.03 📌 دیدگاهتان در مورد این نوشته به محسن ابراهیمی ( @ebrahimi845 ) ارسال کنید. 97.11.26 @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| قواعد فقهیه فاضل مقداد 🎙حضرت استاد شیخ علی فرحانی 📚گزیده تدریس مکاسب، جلد اول @almorsalaat
🔆 حوزه علميه قاعده نظام جمهورى اسلامى است / استحكام اين قاعده، با تضمين سه عنصر اصلى امكانپذير است/ فقاهت، تهذیب و اخلاق، آگاهی سیاسی/ فقاهت دو رکن دارد: اصول استنباط و شناخت سوال زمانه 🔰آیت الله العظمی امام خامنه ای 💠 عزيزان! طلاب جوان! فضلا! توجه كنيد كه - همانطور كه امام (ره) مكرر فرمودند- قاعده است و همه چيز روى اين قاعده بنا شده و دوام خواهد يافت. اين قاعده بايد محكم باشد. استحكام اين قاعده، با تضمين اصلى امكانپذير است... 💠 اولين عنصر، است. را به همان معناى پيچيده و ممتازى كه امام (ره) براى ما معنا مى كردند و بخصوص در بيانات دو، سه سال اخيرشان بر آن تأكيد داشتند، معنا مى كنيم؛ يعنى تركيبى از متد علمى و دقيق فقاهتى و به تعبير امام (ره): . فقه صاحب جواهر، به معناى دقت و اتقان كامل در قواعد فقهى و استنتاج منظم فروع از همان قواعدى است كه در فقه و اصول مشخص شده است. 💠اين ، دو ركن دارد، كه ركن اول آن، اصول معتدل و قوى و آگاه به همه جوانب استنباط است، و ركن دوم، تطور فقه مى باشد و همان چيزى است كه امام در معناى اجتهاد و مجتهد و فقيه مى فرمودند و تأكيد داشتند كه مجتهد و فقيه بايد با ديد باز بتواند استفهامها و سؤالهاى زمانه را بشناسد. سؤال، نصف جواب است. تا شما سؤال زمان را ندانيد، ممكن نيست بتوانيد در فقه براى آن جوابى پيدا كنيد. بنابراين، فهم سؤال و ترتيب جواب مناسب براى آن، مهم است. 💠عنصر دوم، تهذيب و اخلاق است. روزى به اتفاق جمعى از فضلاى بزرگ در خدمت امام (ره) بوديم. ... آن روز امام (ره) فرمودند ... شما اگر فقط به ابقاى دو عنصر در حوزه قم توجه كنيد، همه چيز حل خواهد شد: اول، است- كه گمان مى كنم تعبير ايشان اين بود كه مواظب باشيد شعله فقاهت فروننشيند- و دوم، و است. ما اگر مهذب باشيم، خواهيم توانست هستى خود را در خدمت اسلام و نظام اسلامى قرار دهيم؛ ولى اگر مهذب نباشيم، آنچه كه داريم، در خدمت قرار نخواهد گرفت و چه بسا كه در جهت عكس هم قرار گيرد... 💠 عنصر سوم، است. آگاهى سياسى به مثابه چشمى است كه اگر نداشته باشيم، آن دو عنصر ديگر در حركت به ما كمك نخواهند كرد. بايد سه عنصر اصلى قاعده را حفظ كرد. البته حوزه علميه بايد يكپارچه باشد و از برخى تشنجات كه در گوشه و كنار وجود دارد، برى و بركنار بماند. حوزه علميه، جايگاه قداست و پاكى است. 📚 بیانات 68.03.22 @almorsalaat
💠 سلام علیکم. خواندن کتاب آیات الاحکام و دروس تمهیدیه فی الفقه الاستدلالی در اجتهاد موثر است؟ آیا بهتره لمعه را بخوانیم یا فقه استدلالی؟ با تشکر ✅ : محمدمهدی مقدسی @m_mahdi1384 🔺 پیش از پاسخ به پرسش شما تذکر یک نکته ضروری است: یکی از مسائلی که امروزه در حوزه و بین طلاب مورد بحث واقع می شود و مقدار زیادی از وقت و توان طلاب را به خود مشغول می کند و انگیزه آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد بحث بر سر متون درسی است. 🔺 ولی متاسفانه غالبا از این نکته غفلت می شود که «اگر چه متن درسی در رشد تحصیلی بسیار مهم و مؤثر است ولی بیش از آن، صحیح درس خواندن اثر دارد.» 🔺 اگر کسی روش صحیح درس خواندن را بداند از بسیاری از کتب که به ظاهر آموزشی نیستند، محتوای علمی کسب می کند و اگر روش درس خواندن را نداند از آموزشی ترین کتاب هم بهره ای نمی برد. 🔺 اگر بیش از اینکه بر سر کتب درسی بحث کنیم، به دنبال روش صحیح درس خواندن و روش منطقی کسب علوم باشیم، بسیاری از مشکلات امروز حتی در کتب درسی بر طرف می شد. 🔺 اگرچه مقام معظم رهبری در توصیه های خود به مسئولین حوزه بر مسئله تغییر کتب درسی تاکید می کنند؛ ولی هنگامی که در جمع طلاب صحبت می کنند می فرمایند: 🔹 «درس خواندن را دستِ کم نگیرید. این حرفهایی که شما زدید، این عبارات خوب، این مطالب خوب، معنایش این نیست که شما خوب درس خوانده‌اید؛ معنایش این است که شما خوش‌فکرید، خوش‌بیانید؛ امّا آیا درس هم خوب خوانده‌اید؟ از این حرفها نمیشود فهمید که شما خوب درس خوانده‌اید. باید خوب درس بخوانید. اگر میخواهید افکارتان، پیشنهادهایتان، خصوصیّات برجسته‌ای که روحیّه‌ی شما بحمدالله از آن برخوردار است، در جامعه تأثیر بگذارد، باید باسواد باشید، باید درس بخوانید، باید ملّا باشید. درس را جدّی بگیرید؛ نگویید حالا دنیا دارد براساس پیشرفتهای فنّی و فنّاوری و مانند اینها اداره میشود، ما نشسته‌ایم داریم مثلاً فرض کنید حاشیه‌ی ملّاعبدالله میخوانیم یا فرض کنید منطق مظفّر میخوانیم! نه، این منطق مظفّر را باید بخوانید؛ این کتاب نحو را یا کتاب صرف را به‌عنوان مقدّمه باید بخوانید؛ این کتاب فقه را و کتاب اصول را باید بخوانید تا بتوانید به‌عنوان یک روحانی اثرگذار باشید. باید درس خواند.» 96/6/6 🔺 با دقت در فرمایشات ایشان مشاهده می کنیم که مسئله اساسی در توصیه ایشان به طلاب خوب درس خواندن است چه «حاشیه ملاعبدالله» و چه «منطق مظفر». هر چه هست باید خوب خوانده شود. 🔺 اگرچه رفع مشکلات و کاستی ها وظیفه مسئولین حوزه است؛ ولی طلاب نباید به بهانه اینکه کتاب ها مفید نیست «خوب درس خواندن» را رها کنند. حتی اگر می خواهند فرمایشات حضرت آقا را عملی کنند باید همین کتب را به خوبی بخوانند تا با احاطه کامل بتوانند آن ها را تغییر دهند و کتابی بهتر از آن را جایگزین کنند. 🔺 با این توضیح حتی اگر «لمعه» بهترین کتاب هم باشد اگر با روش صحیح خوانده نشود، اثری در اجتهاد ندارد. مثلا طلبه ای که در اصول خوانده است که بحث «حقیقت شرعیه» ثمره ای ندارد باید هنگامی که عبارت شهید در تعریف طهارت را می خواند که «استعمال طهور مشروط بالنیة علی القول بثبوت الحقیقة الشرعیة» این سوال را برای خود حل کند که: اگر بحث حقیقت شرعیه ثمره ندارد پس معنای این عبارت شهید چیست؟ و مثال های گوناگون دیگری که در لمعه وجود دارد. 🔺 نکته مهمی که باید به آن توجه کنید این است که کتبی که در مقدمات وجود دارد باید تامین کننده نیازهای طلبه برای رسیدن به ملکه اجتهاد باشد. اگر کسی با توجه به مبانی بسیاری از فقها مخصوصا حضرت امام خمینی و آیت الله بروجردی (به تبع مرحوم شیخ انصاری) بداند که انس با عبارات فقهای گذشته در مباحث فقهی چه از جهت تصحیح سند ادله و چه از جهت فهم دلالت آن، بسیار مهم و ضروری است و برای کار عمیق فقهی نه تنها باید عبارات قدما را بررسی کرد بلکه تسلط بر عبارات «سرائر» و «شرایع» و «قواعد» و «جامع المقاصد» و... نیز ضروری است؛ با توجه به اهمیت این مطلب، «لمعه» و «شرح لمعه» یکی از بهترین کتب برای یادگیری سبک و روش کتب فقهاست. نکته مهم این است که این توانایی در مسیر اجتهاد ضروری است؛ حال چه با لمعه حاصل شود چه کتاب دیگری. البته خواندن کتاب لمعه اهداف دیگری هم دارد. 🔺 نباید بین «آموزشی نبودن» یک کتاب با «مفید نبودن آن» خلط کرد. ممکن است کتابی آموزشی نباشد؛ ولی برای رسیدن به اجتهاد خواندن آن ضروری باشد. @almorsalaat
💢 و لاتکونوا کالذین نسوالله فانساهم انفسهم 🔰استاد شهید مطهری ✅از قرآن كريم استفاده مى شود كه انسان اگر از خدا غافل بماند خود را فراموش مى كند، يعنى خود را گم مى كند و در واقع مثل اين است كه غير خود را خود مى پندارد و خود واقعى او محجوب و مستور و مغفولٌ عنه مى ماند. ✅انسان هميشه براى خود فعاليت مى كند و بالضروره و بالفطره طالب سعادت است و سعادت را براى خود مى خواهد. اين، فرع بر اين است كه خود را پيدا كرده و سعادت را هم تشخيص داده باشد. اگر خود را گم كرده باشد و چيز ديگرى را به جاى خود گرفته و با خود اشتباه كرده باشد، نتيجه اين مى شود كه هرچه براى سعادت خودش فعاليت مى كند، در واقع براى خودش نكرده، براى غير خودش كرده است. ✅راه اين كه انسان كليد سعادت را كشف كند كه ديگر وقتى كه براى سعادتش فعاليت مى كند، براى خودِ واقعى اش كار كرده باشد، اين است كه خدا را در ياد داشته باشد و متوجه خدا باشد؛ اخلاص عمل نسبت به خداوند داشته باشد، ملتجى به خدا باشد. بايد با خداوند پيوند برقرار كند و به او متصل شود تا خود را پيدا كند و خود را فراموش نكند. 📚 انسان شناسی قرآن، مجموعه آثار ج29 ص273 @almorsalaat
🅾 ادراکات اعتباری در کتاب مناهج الوصول امام خمینی (ره) 🔰حجت الاسلام سجاد انتظار @entezarsajjad ┄┅┅═❅❅❄❅❅═┅┅┄ 📌شناخت ادراکات اعتباری و احکام آن ها از جمله مسائل نو در میان مباحث اصولی و فلسفی است. این مساله گرچه از سابق مورد توجه اندیشمندان بوده است اما پس از تحقیقات مرحوم شیخ محمد حسین اصفهانی و سپس علامه طباطبایی در این رابطه، ابعاد عمیق تر و وسیع تری یافته است. استاد مطهری در رابطه با نقش علامه طباطبایی در این رابطه می فرماید:«از شاهكارهاى آقاى طباطبائى همين بحث مقاله اعتباريات ايشان است كه تقريبا شالوده علم اصول را هم زيرورو مى‏ كند» ◀️تاثیر بسیار مهم این مساله در مباحث علم اصول باعث شده است که ممنوعیت خلط حقیقت و اعتبار به یکی از قوانین اساسی این علم بدل شود و در نتیجه حکومت این قانون بر این علم، بسیاری از اندیشمندان اصولی در صدد بر آمده اند تا مباحث و نظریات خود را با این قانون سنجیده و هماهنگ کنند به گونه ای که متعلمان تازه وارد این علم حاکمیت قانون فوق را دلیلی بر بی ضابطه بودن ادراکات اعتباری دانسته و آن ها را تابع ذوق و یا شبه آن بدانند. ◀️اما در این میان بسیار اند کسانی که علیرغم تلاش برای حفظ مرز ادراکات حقیقی و اعتباری و رعایت قوانین مربوط به امور اعتباری، خود دچار خلط حقیقت و اعتبار می شوند. ریشه این اشتباه در نوع مواجهه آن ها با ادراکات اعتباری در علم اصول است. طرح ادراکات اعتباری در علم اصول و بیان خواص آنها با طرح این مساله و خواص آن در علم فلسفه متفاوت است و باید متفاوت باشد چرا که اقتضای ملاک وحدت بخش هر علم(چه موضوع باشد و چه غایت و چه روش و یا هر چیز دیگر) این است که مسائل آن علم با جهت موافق و مسانخ آن ملاک طرح شوند؛ در غیر این صورت لازم می آید که یک مساله از همان جهت که در یک علم مطرح است در علمی دیگر نیز مطرح شده و سبب تداخل مسائل علوم شود. ◀️با توجه به معیار فوق می توان گفت که بررسی ادراکات اعتباری در علم فلسفه صبغه ای هستی شناسانه دارد. یک فیلسوف از این بحث می کند که حقیقت ادراکات اعتباری چیست؟ آیا این ادراکات از شئون وجود و اقسام موجود است و یا از شئون ادراک و اقسام علم است؟ نسبت این ادراکات با فعل اختیاری انسان چیست؟ نسبت این ادراکات با واقع چیست و آیا برهان در آن ها جاری می شود یا خیر؟ و مسائلی از این دست...اما علم اصول علمی است که بر پایه مفهومی عقلائی به نام «حجیت» استوار است بنابراین هر بحثی پیرامون این ادراکات انجام بگیرد باید در محدوده ای که تحت سیطره ی عقلا قرار دارد باشد در نتیجه باید پیرامون مفاهیمی همچون وجوب و حرمت، اشتغال ذمه و فراغت آن، طاعت و انقیاد و نظائر آن ها انجام بگیرد. 🔰تفکیک این دو زاویه دید به ادراکات اعتباری خود مبدئی است برای شکل گیری مرز بین اعتبارات فلسفی و اعتبارات عقلائی که هر کدام ساحتی برای تحقیق امور اعتباری هستند و شیوه و ضابطه تحقیق در هر کدام از این دو ساحت با یکدیگر را متفاوت می کند و ثمرات حاصل از هرکدام را با دیگری جدا می کند. ◀️رعایت نکردن مرز این دو ساحت ادراکات اعتباری را می توان اصلی ترین ریشه خلط حقیقت و اعتبار مدعیان تفکیک حقیقت و اعتبار دانست که مباحث اساسی علم اصول از ابتدای آن تا به انتها را تحث تاثیر خود قرار می دهد همچون کیفیت تحلیل مسمای عبادات و معاملات، متعلق اوامر و نواهی، کیفیت دلالت امر و نهی بر وجوب و حرمت، مباحث مربوط به صغری و کبری عقل، اقسام استصحاب و شرایط آن، مراتب حکم و خواص هر کدام از مراتب و... ◀️اینکه آیا تنها ضابط امور اعتباری غایت است و هیچ ضابط دیگری برای این ادراکات وجود ندارد؟ اینکه آیا اعتبار امری متواطی است و همه جا یکسان است و یا اعتبار امری مقول به تشکیک است و جابجا احکام مختلفی دارد؟ آیا اعتبار حصه ای واحد است و یا اینکه حصص مختلف اعتباری می توان در نظر گرفت؟ اینکه اعتبار در محدوده عقلا با اعتبار در محدوده شرع یکسان است یا خیر؟ اینکه آیا اعتبار تنها فعل فاعل بالقصد است یا فاعل های دیگر نیز از اعتبار استفاده می کنند؟ اینکه امور اعتباری مکان دارند یا خیر؟ و اینکه زمان دارند یا خیر؟ و اینکه پایدار اند یا متغیر اند؟ و انواع و اقسام سوالاتی که در این زمینه وجود دارد همگی در پاسخ خود نیازمند به مشخص کردن متد پاسخگویی بر اساس یکی از دو ساحت فوق هستند. ✅یکی از اندیشمندانی که در این زمینه صاحب نظریه و ابتکارات اساسی است امام خمینی(ره) است که به نوعی می توان ایشان را در تحقیق علم اصول بر پایه ادراکات اعتباری در ساحت عقلائی متفرد دانست. ایشان به زیبایی و دقت هر چه تمام مباحث علم اصول را با این زاویه دید مطرح می کنند و نتایج بسیاری را از این شیوه بحث به دست می آورند. گذشته از آن که آیا آراء ایشان در مسائل مختلف اصولی مقبول باشد یا خیر، اصل این شیوه طرح بحث و استدلال امری است که یادگیری آن در خلال مباحث ایشان لازم و ضروری است. 🔰از آن جا که هیچ اندیشمندی را سراغ نداریم که مباحث مربوط به اعتباریات را مخصوصا در ساحت عقلائی آن به صورت جداگانه بحث کرده باشد، ناچاریم که این دست مباحث را از خلال مباحث اصولی امام (ره) پیگیر باشیم که یکی زوایای تدریس کتاب توسط استاد معظم شیخ علی فرحانی همین جهت بوده است. ایشان در خلال مباحث مختلف و شرح کلمات امام به صورت تدریجی به برخی از احکام امور اعتباری می پردازند و مقایسه هایی را بین سخنان بزرگان این عرصه همچون استاد شهید مطهری، آیت الله جوادی، آیت الله مصباح، علامه طباطبایی و امام خمینی انجام می دهند. 🌐 المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد @almorsalat
💠 اول شرط سلوک الی الله، خروج از منزل نفس است. 🔰امام خمینی 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🔅هرچه نظر انّیّت و انانیّت و‌ ‌خودبینی و خودخواهی در انسان غالب باشد، از کمال انسانیّت دور و از مقام‌ ‌قرب ربوبیّت مهجور است. 🔅و حجاب خودبینی و خودپرستی از جمیع حجب‌ ‌ضخیم تر و ظلمانی تر است، و خرق این حجاب از تمام حجب مشکلتر و‌  ‌خرق همۀ حجب را مقدّمه است، بلکه مفتاح مفاتیح غیب و شهادت و باب‌ ‌الابواب عروج به کمال روحانیّت خرق این حجاب است. 🔅تا انسان را نظر به‌ ‌خویشتن و کمال و جمالِ متوهّم خود است، از جمال مطلق و کمال صرفْ‌ ‌محجوب و مهجور است؛ 🔅و اوّل شرط سلوک الی اللّه خروج از این منزل‌ ‌است، بلکه میزان در ریاضت حق و باطل همین است. پس هر سالک که با‌ ‌قدم انانیّت و خودبینی و در حجاب انّیّت و خودخواهی طیّ منزل سلوک کند،‌ ‌ریاضتش باطل و سلوکش الی اللّه نیست، بلکه الی النفس است: «مادر‌ ‌بتها بت نفس شما است».‌ ‌ 🔅قَالَ تَعالی: ‌وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِه مُهٰاجِراً اِلَی اللّه وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ‌ ‌فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلی اللّه .‌ هجرت صوری و صورت هجرت عبارت است از‌ ‌هجرت به تن از منزل صوری به سوی کعبه یا مشاهد اولیاء(ع)؛ و هجرت معنوی‌ ‌خروج از بیت نفس و منزل دنیا است الی اللّه و رسوله؛ و هجرت به سوی‌ ‌رسول و ولیّ نیز هجرت الی اللّه است. 🔅و مادام که نفس را تعلّقی به خویش و‌ ‌توجّهی به انّیّت است مسافر نشده؛ و تا بقایای انانیّت در نظر سالک است و‌ ‌جدران شهر خودی و اذان اعلام خودخواهی مختفی نشده، در حکم حاضر‌ ‌است نه مسافر و مهاجر. 📚 آداب نماز، مقدمه @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| قاعده لاضرر در نگاه حضرت امام، شأن حاکم شرع است نه مرجع تقلید/ نگاه صحیح به مجتمع بما هو مجتمع 🎙استاد علی فرحانی 📚گزیده تدریس رسائل. سال 99 @almorsalaat
المرسلات
🎥#نگاهی_به_دریا| قاعده لاضرر در نگاه حضرت امام، شأن حاکم شرع است نه مرجع تقلید/ نگاه صحیح به مجتمع ب
📝| قاعده لاضرر در نگاه حضرت امام، شأن حاکم شرع است نه مرجع تقلید 🌀 حضرت امام در رساله لاضرر به همان مبنای خاص خود که مبدا تصدیقیه نظام اجتهادی ایشان است اشاره می کنند یعنی همان مساله «کیفیت اوامر مبتنی بر مناصب مختلف». 🌀امام می فرمایند تمام فقه ای که ما با آن کاری می کنیم بر اساس یک منصب خاص است و آن این است که شارع خداوند متعال است و رسول صلوات الله علیه هم تنها رسول و مخبر است در این فضا است که مصالح و مفاسدی را برای ما روشن می کند که اگر روشن نشود ما واجد آنها نمیشویم. 🌀در این فضا مخالفت الرسول در واقع مخالفت الشارع است زیرا رسول هیچ حکمی از خود ندارد بلکه تماما حکم شارع را بیان میکند. 🌀اما یک منصب دیگر وجود دارد که و ریاست است. این منصب هم در طول تاریخ برای نبی اکرم صلوات الله علیه و امیرالمومنین علیه السلام اتفاق افتاد. 🌀طبق این منصب خود حاکم یعنی خود نبی که حاکم است از جانب خود حکم می کند و حکم، حکم او است و مخالفت با او هم مخالفت با خود او است اگرچه نهایتا منجر به مخالفت الله شده و عصیان هم می باشد. 🌀فلسفه احکامی هم که در این منصب بیان میشود مجتمع بما هی مجتمع است نه مصلحتی که مانند مصالح منصب اول هر یک از مکلفین را واجد کنند. 🌀زیرا مجتمع بیشترین تاثیر را در سعادت و شقاوت بشر دارد لذا شارع مقدس هم باید احکامی برای ان داشته باشد. 🌀همین نگاه می تواند مفسر صحیح دلیل اول امام بر ولایت فقیه در کتاب البیع باشد. اساسا ولایت فقیه از همین جا شروع میشود. 🌀حال امام می فرمایند که دلیل لاضرر مختص فضای دوم است یعنی شان صدور روایت لا ضرر منصب ریاست و سیاست و حکومت است و احنبی از تک به تک مکلفین است. 🌀لذا این طور نیست که مشهور لا ضرر را حاکم بر کل فقه می بینند و آخوند قائل است که لا ضرر موضوع ضرری را تحدید میکند یا شیخ قائل است که لا ضرر، حکم ضرری را مرتفع می کند بلکه لا ضرر اجنبی از مکلفین است و هیچ ارتباطی با آنها ندارد پس نه مفسد ادله است نه مقید آنها بلکه لا ضرر حکم حاکم است. لذا است که نمی تواند لا ضرر را در ادله وضو و امثال وضو جاری دانست. 🌀پس اگر هم دلیل قاعده لاضرر، مفسریت و تقیید یا تخصیص و ... داشته باشد در فضای حکومت و احکام حکومتی و اجتماعی بوده و توسط حاکم شرع جاری میشود. 🔰مقرر: احسان چینی پرداز (@Chinipardaze) @almorsalaat
💢اختیارات ولی فقیه 👈نامه امام به آیت الله خامنه ای به مناسبت بیانات ایشان در نمازجمعه + پاسخ آیت الله خامنه ای 💠از بيانات جنابعالى در نماز جمعه اين طور ظاهر مى شود كه شما حكومت را كه به معناى ولايت مطلقه اى كه از جانب خدا به نبى اكرم (ص) واگذار شده و اهمّ احكام الهى است و بر جميع احكام شرعيه الهيه تقدم دارد، صحيح نمى دانيد. و تعبير به آنكه اين جانب گفته ام حكومت در چهارچوب احكام الهى داراى اختيار است بكلى بر خلاف گفته هاى اين جانب بود. 💠اگر اختياراتِ حكومت در چهارچوب احكام فرعيه الهيه است، بايد عرضِ حكومت الهيه و ولايت مطلقه مفوضّه به نبى اسلام (ص) يك پديده بى معنا و محتوا باشد و اشاره مى كنم به پيامدهاى آن، كه هيچ كس نمى تواند ملتزم به آنها باشد: مثلًا خيابان كِشي ها كه مستلزم تصرف در منزلى است يا حريم آن است در چهارچوب احكام فرعيه نيست. نظام وظيفه، و اعزام الزامى به جبهه ها، و جلوگيرى از ورود و خروج ارز، و جلوگيرى از ورود يا خروج هر نحو كالا، و منع احتكار در غير دو - سه مورد، و گمركات و ماليات، و جلوگيرى از گرانفروشى، قيمت گذارى، و جلوگيرى از پخش مواد مخدره، و منع اعتياد به هر نحو غير از مشروبات الكلى، حمل اسلحه به هر نوع كه باشد، و صدها امثال آن، كه از اختيارات دولت است، بنا بر تفسير شما خارج است؛ و صدها امثال اينها. 💠 بايد عرض كنم حكومت، كه شعبه اى از ولايت مطلقه رسول اللَّه (ص) است، يكى از احكام اوليه اسلام است؛ و مقدم بر تمام احكام فرعيه، حتى نماز و روزه و حج است. حاكم مى تواند مسجد يا منزلى را كه در مسير خيابان است خراب كند و پول منزل را به صاحبش رد كند. حاكم مى تواند مساجد را در موقع لزوم تعطيل كند؛ و مسجدى كه ضِرار باشد، در صورتى كه رفع بدون تخريب نشود، خراب كند. حكومت مى تواند قراردادهاى شرعى را كه خود با مردم بسته است، در موقعى كه آن قرارداد مخالف مصالح كشور و اسلام باشد، يكجانبه لغو كند. و مى تواند هر امرى را، چه عبادى و يا غير عبادى است كه جريان آن مخالف مصالح اسلام است، از آن مادامى كه چنين است جلوگيرى كند. حكومت مى تواند از حج، كه از فرايض مهم الهى است، در مواقعى كه مخالف صلاح كشور اسلامى دانست موقتاً جلوگيرى كند. 💠 آنچه گفته شده است تا كنون، و يا گفته مى شود، ناشى از عدم شناخت ولايت مطلقه الهى است. آنچه گفته شده است كه شايع است، مزارعه و مضاربه و امثال آنها را با آن اختيارات از بين خواهد رفت، صريحاً عرض مى كنم كه فرضاً چنين باشد، اين از اختيارات حكومت است. و بالاتر از آن هم مسائلى است، كه مزاحمت نمى كنم. ان شاء اللَّه تعالى خداوند امثال جنابعالى را، كه جز خدمت به اسلام نظرى نداريد، در پناه خود حفظ فرمايد. 🔰16 دى 1366 روح اللَّه الموسوي الخمينى 📚(صحیفه امام ج20ص451) 🔅🔅🔅🔅🔅🔅 💢 پاسخ آیت الله خامنه ای ✅محضر مبارك رهبر معظم انقلاب حضرت امام خمينى- مد ظله العالى پس از عرض سلام و ارادت مرقوم مبارك در پاسخ به معروضه اين جانب را استماع و زيارت كردم و از ارشادات آن حضرت كه مانند هميشه ترسيم كننده خط روشن اسلام است متشكرم. ✅ نكته اى كه بيان آن را لازم مى دانم آن است كه بر مبناى فقهىِ حضرت عالى كه اين جانب سالها پيش آن را از حضرت عالى آموخته و پذيرفته و بر اساس آن مشى كرده ام، موارد و احكام مرقوم در نامه حضرت عالى جزو مسلمات است و بنده همه آنها را قبول دارم. مقصود از حدود شرعيه در خطبه هاى نماز جمعه چيزى است كه در صورت لزوم مشروحاً بيان خواهد شد. ✅ اميد است سالهاى متمادى اين ملت عزيز و فداكار و مسئولان آن و همه امت بزرگ اسلام از فكر بيدار و روشن و رهبرى بى بديل جنابعالى بهره مند گردند و خداوند عمر شريف شما را تا حضور ولى عصر ارواحنا فداه مستدام بدارد. 🔰21/ 10/ 66- سيد على خامنه اى. 📚 (صحیفه امام ج20ص456) @almorsalaat
📜سند زیارت جامعه کبیره 🔰علامه محمدتقی مجلسی (رضوان الله تعالی علیه) 🔅🔅🔅🔅🔅 💠 امام خمینی(ره) درباره کتاب لوامع صاحبقرانی می فرماید: " کتاب شرح فقیه مولانا مجلسی اول، که یکی از کتابهای نفیس جلیل القدر است و فارسی، مطالعه نما و اگر نفهمیدی از اهلش سوال کن که در آن کنزهایی از معرفت است. 💠💠💠💠💠 در این کتاب درباره زیارت جامعه کبیره آمده است: 🔅اين زيارتى است كه فرا گرفته است همه ائمه معصومين صلوات اللّٰه عليهم را كه هر يك را و همه را با هم زيارت مى‌توان كرد. 🔅 باين زيارت اما سند اين شكسته چنين است كه بيست و هشت سال قبل از اين به شرف زيارت حضرت امير المؤمنين صلوات اللّٰه عليه مشرف شدم و بخاطر فاتر رسيد كه فى الجمله ربطى به هم رسد تا زيارتى با ربط به آن حضرت توانم كرد. مشغول رياضت شاقه شدم و اكثر ايام در مقام حضرت صاحب الامر صلوات اللّٰه عليه مى‌بودم كه واقع است در خارج نجف اشرف و بعد از ده روز تقريبا كشف حجب شد و محبتى مركب به هم رسيد از محبت حق سبحانه و تعالى، و محبت آن حضرت صلوات اللّٰه عليه، و شبها پروانه‌وار بر دور روضه مقدسه مى‌گشتم، و گاهى در رواق عمران مى‌بودم روزها در مقام حضرت‌ صاحب الامر تا به مرتبه كه مى‌يافتم كه اگر در آنجا مى‌بودم دو سه روزى بيشتر نبوده واصل مى‌شدم، و با خود قرار داده بودم كه در زمستان در نجف اشرف باشم اگر بمانم و مكاشفات بسيار رو داده بود. 🔅 با آن كه شبى نشسته بودم در رواق عمران سنه دست داد و گويا بر در روضه مقدسه عسكريينيم و قبر آن حضرتين در نهايت ارتفاع و طول و عرض بود، و صندوق پوشى از مخمل سبز بر آن صندوق پوشانيده‌اند و حضرت صاحب الامر صلوات اللّٰه عليه پشت بر صندوق داده‌اند رو به درگاه چون نظرم به حضرت افتاد شروع نمودم در خواندن اين زيارت جامعه و در حفظ داشتم تا جميع را بر آن حضرت خواندم و غرضم زيارت بود با مداحى حضرات و چون تمام شد حضرت فرمودند نعمت الزّيارة خوب زيارتى است عرض نمودم و اشاره كردم به قبر كه زيارت جد شماست حضرت تقرير فرمودند 🔅و فرمودند كه داخل شو بنده داخل شدم و ميل بدست راست كرده ايستادم فرمودند كه پيش آ عرض نمودم كه يا ابن رسول اللّٰه مى‌ترسم كه مبادا از من ترك ادبى واقع شود و كافر شوم فرمودند كه كافر نمى‌شوى پيش آ دو قدمى پيش رفتم و ايستادم باز فرمودند كه پيش آ و جلالت حضرت مانع بود و اطاعت واجب و در اضطراب بودم حضرت فرمودند كه مترس و پيش آى تا نزديك رفتم، فرمودند بنشين نشستم بدو زانو با ارتعاش و اضطراب تمام و توجّهات بسيار فرمودند و آن سنه برطرف شد و آن عشق حضرت امير المؤمنين منقلب شد به عشق حضرت صاحب الامر صلوات اللّٰه عليهما 🔅و قبل از اين واقعه مفارقت را ممتنع مى‌دانستم و روزش يا روز بعد از آن متوجّه زيارت عسكريين صلوات اللّٰه عليهما شدم و در آن رفتن و يك شب در روضه مقدسه ماندن فتوحات عظيمه دست داد و هر چه در آن واقعه ديده بودم همه واقع شد 🔅و اين بنده شك ندارم در آن كه اين زيارت از آن حضرتست با آن كه قطع نظر از واقعه فصاحت و بلاغت و جامعيّت اوصافى كه هر يك از آنها در اخبار بسيار وارد شده است و به آن‌ها اشاره خواهد شد دليل صحت است، با آن كه صدوق حكم به صحت آن كرده است در اين كتاب و در كتاب عيون، و روات خبر نيز ثقاتند الا موسى كه توثيق صريح ندارد و صدوق اعرفست به رجال از ديگران. @almorsalaat
📚 مفتاح الفلاح 🔰 شیخ بهایی(ره) ┄┅┅═❅❅❄❅❅═┅┅┄ ♨️ از علماى بزرگ معرفت و اخلاق، آنها را كه پيش همه علما مسلّمند پيروى كن؛ مثل مولانا، عارف باللَّه و سالك إلى اللَّه، - قدس سره؛ 🔰امام خمینی،سر الصلاة ص40 ♨️ یک آخوند به تمام معنای کامل است. 🔰 مقام معظم رهبری 70/11/15 ♨️ معلّم بزرگ آية اللّه مرحوم آخوند ملا حسينقلى همدانى كه به فرموده بعضى از مشايخ ما سيصد تن از اولياء اللّه در محضر انور او تربيت شده اند، مى فرمود: "كتاب براى عمل كردن خوب است." 🔰علامه حسن زاده، نور علی نور، ص11 ┄┅┅═❅❅❄❅❅═┅┅┄ 📌 لینک دانلود pdf👇👇 https://ketabnak.com/redirect.php?dlid=56117 @almorsalaat
27.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥|معنای دقیق آیه «سبحان الله عما یصفون الا عباد الله المخلصین» 🎙استاد معظم شیخ علی فرحانی 📚گزیده جلسات ولایت در قرآن @almorsalaat
✅ کتاب "تهذیب" جامع همه اخبار و ابواب نیست. 🔰محسن ابراهیمی 💠همانطور که سابقا بیان شده است، بر اساس دیدگاه استاد علی فرحانی، در تولید علوم انسانی اسلامی، لازم است که برای هر کدام از علوم، ابتدائا جامع منابع، تدوین شود. همچنین بیان شد که برای تدوین جامع روایی، هم باید حصر تبویب کتب روایی شکسته شود و هم روایات دوباره بازیابی شوند و روایات انحصار به کتب اربعه ندارند و این کتب برخی از اصول اربعمائه را با منطق خاصی تدوین کرده اند. یکی از شواهد بر این موضوع، مقدمه کتاب «تهذیب الاحکام» شیخ طوسی است. 💠شیخ طوسی در مقدمه این کتاب می فرماید: یکی از اصدقاء از من درخواست کرد که برای جمع بین اخبار متضاد و متخالف و جلوگیری از طعن مخالفین با محور قرار دادن بخش احکام از کتاب «المقنعه» شیخ مفید، کتابی را بنویسم. (ابتدای کتاب المقنعه، پیرامون اصول عقائد است) 💠سپس ایشان بیان می دارد که من سعی کردم که با توجه به ابواب احکام شرعی کتاب «مقنعه» با جمع آوری همه روایات مربوط به آن ابواب در واقع شرحی بر آن کتاب بنویسم. می فرماید: «أن يكون كاملا في بابه مشتملا على أكثر الأحاديث الّتي تتعلّق بأحكام الشّريعة و منبّها على ما عداها ممّا لم يشتمل عليه هذا الكتاب» 💠 نکته قابل توجه این است که ایشان در انتهای مقدمه، بیان می دارند که چون این کتاب فقط در برگیرنده روایات احکام شرعی با توجه به ابواب کتاب المقنعه است، قصد دارم پس از اتمام این کتاب کتابی را بنویسم که در آن همه احادیث را جمع آوری کنم. می فرماید: "لأنّي إن شاء اللّه تعالى إِذا وفّق اللّه الفراغ من هذا الكتاب أبتدئ بشرح كتاب يجتمع على جميع أحاديث أصحابنا أو أكثرها ممّا يبلغ إليه جهدي" 🔅همین تصریح شیخ طوسی، حاکی از آن است که در زمان ایشان، روایات بسیار دیگری در موضوعات دیگری وجود داشته اند و ایشان نیز قصد داشته اند که آنها را جمع آوری کنند. 💠کتاب تهذیب در 10 جلد و مشتمل بر مباحث زیر است: 👈ج1: «الطهاره» 👈ج2 و 3: «الصلاه» 👈ج4: «الزکاه» و «الصیام» 👈ج5: «الحج» 👈ج6: «المزار» و «الجهاد و سیره الامام ع» و «الدیون و الکفالات و الحوالات و الضمانات و الوکالات» و «القضایا و الاحکام» و «المکاسب» و «اللقطه و الضاله» 👈ج7: «التجارات» و «النکاح» 👈ج8: «الطلاق» و «العتق و التدبیر و المکاتبه» و «الایمان و النذور و الکفارات» 👈ج9: «الصید و الذبائح» و «الوقوف و الصدقات» و «الوصایا» و آالفرائض و المواریث» 👈ج10: «الحدود» و «الدیات» 💠علامه مجلسی در کتاب «ملاذالاخیار» شرح کتاب «تهذیب» بیان می دارد که تالیف این کتاب در زمانی آغاز شده است که هنوز شیخ مفید در قید حیات بود ه اند. می فرماید: « كان المفيد عند شروع الشيخ في هذا التأليف حيا، ثم توفي في أثنائه فلذا يقول في أوائل الكتاب عند ذكره" أيده الله" و بعدها "رحمه الله""(ج1ص33) با توجه به این مطلب می توان گفت که این کتاب قبل از سال «413قمری» (سال وفات شیخ مفید) یعنی در اوایل قرن «5هجری» نوشته است. و با شروع غیبت کبری (329 هجری) نزدیک به 80 سال اختلاف زمانی دارد. @almorsalaat
📜احیای سنت در حوزه علمیه 🔰مقام معظم رهبری 💠بنده جزو کسانی هستم که از اوائل بر روی  مستقل حوزه‌ای تکیه کردم، الان هم اصرار دارم. ؛ خود حوزه با اعتبار خودش نه به اعتبار وزارت علوم؛ چون اعتبار حوزه عمیق‌تر، ثابت‌تر و مهمتر از اعتبار هر وزارتی است. با اعتبار خودش، حوزه  بدهد. حالا اسم  را هر چه میخواهند بگذارند. 💠بعضی از دوستان اعتراض کردند که چرا می گریزید از اسم دکترا و کارشناسی ارشد و اسمش را گذاشته‌اید سطح سه و سطح چهار؛ اینها را من بحثی ندارم. اینها را بنشینند بحث کنند، هر جور تصمیم گرفتند، همان درست است؛ لیکن اصلِ  را بنده قبول دارم، اما  زدگی آفت مدرک است. طلبه برای  درس بخواند، این عیب بزرگی است. 📚 بیانات 86.09.08 💠من این‌جا می‌خواهم مطلبی دیگر را هم پیشنهاد کنم: سنت   را که سالهاست در حوزه‌های ما منسوخ شده است، آقایان دوباره زنده کنند.  در گذشته، چیز خوبی بود. طلاب بعد از آن‌که مقداری درس می‌خواندند، برای این‌که به مراکز و شهرها بروند و مشغول خدمت علمی شوند، احتیاج به گواهینامه‌ای داشتند که معلوم شود این آقا اهل علم و فضل است. لذا پیش علمای بزرگ می‌رفتند و یک مسأله‌ی فقهی را مطرح و بحث می‌کردند. وقتی آن عالم تشخیص می‌داد که ایشان مجتهد است،   می‌نوشتند و به او می‌دادند. 💠بین علمای دوره‌ی قبل که ما دیده بودیم، اجازه‌های اجتهاد زیادی بود. بزرگان و پیرمردان و پدران ما، از علمای قبل از خودشان  داشتند. ولی الان، سالهاست که این کار منسوخ است. چرا منسوخ شد؟ شاید عللی هم داشت؛ که یکی از مهمترین آنها این بود که بعضی از بزرگان مراجع، عادت نداشتند  بدهند. جهاتی را رعایت می‌کردند. در نتیجه، این ، تدریجاً منسوخ شد. اکنون دست افراد فقط اجازه‌ی امور حسبیه است و این، کافی نیست. 💠چقدر خوب است که  در حوزه‌ها زنده شود. منتها، من به این ترتیب می‌کنم و می‌گویم: یک طلبه‌ی فاضل، بعد از آن‌که مقداری درس خواند و در خود احساس قوت اجتهاد کرد و نیروی اجتهاد و قدرت اجتهاد را در خودش حدس زد، پیش استاد برود. استاد موضوعی را، مسأله‌ی مهمی را انتخاب کند - سعی کنند مسأله را از مسائل جدید؛ مسائلی که رویش بحث نشده است انتخاب کنند - و به طلبه بدهد. طلبه برود روی آن کار کند و حاصل آن جزوه‌ای بشود مثل جزوه‌های پایان‌نامه‌ای که در دانشگاهها معمول است. 💠ما البته این را به حوزه‌ی قم ... پیشنهاد کردیم؛ که موضوع به طلاب بدهند و از آنها بخواهند که پایان‌نامه بنویسند. حالا عرض می‌کنیم که این را برای اجتهاد بنویسند. یعنی به طلبه موضوعی را بدهند و او آن موضوع را تنقیح کند، کار کند، بحث کند. گاهی دو، سه نفری راجع به قضیه‌ای بحث کنند و استاد راهنمایی هم باشد. آن وقت خواهید دید در ظرف چند سال، هزاران تز فقهی جالب و مسائل بحث نشده به دست خواهد آمد و این، راه را باز خواهد کرد. نمی‌گوییم آن طلبه‌ جوان تازه مجتهدی که مسأله‌ای را بحث کرده، حرف آخر را در این مسأله خواهد زد؛ نه. بگذارید اولین حرف را بزنند و اولین گام را بردارند. بنابراین، اگر این کار را ما در قم راه بیندازیم، به تبع آن در جاهای دیگر انجام خواهد گرفت. در نتیجه، ممکن است  را هم نخواهیم که مراجع بزرگ بدهند. همین فضلا و مدرسینی که در حوزه به فضل شناخته شده‌اند و قوت علمی و تحقیقی دارند، یک نفرشان، دو نفرشان به طلبه‌ای  بدهند. ببینید چقدر خوب خواهد شد! طلبه می‌خواهد به شهری برود، می‌خواهد در دستگاهی وارد شود، می‌خواهد یک شغل تبلیغی انتخاب کند؛ این ورقه‌ی اجتهاد که در جیبش باشد، نشانه‌ی فضل اوست. این، چقدر راه را باز و طلاب را تشویق خواهد کرد که بروند و این کار را پی بگیرند! 📚 بیانات 71.06.29 💠یک جمله درباره‌ پیشنهاد آقای ... عرض کنیم. مسئله‌ دکتری افتخاری؛ خوب، البته این یک افتخار است که این دانشگاه این اظهار محبت را به ما بکند؛ لیکن من اهل دکتری نیستم؛ همان طلبگی ما کافی است. اگر بتوانیم به میثاق طلبگی متعهد و پایبند بمانیم - که قولاً و فعلاً این میثاق را از دوران نوجوانی و جوانی با خدای متعال بستیم - اگر خداوند کمک کند و ما بتوانیم این میثاق را حفظ کنیم و در همین عالم طلبگی پیش برویم، من این را ترجیح میدهم... من پیشنهاد شما را قبول نمیکنم. 📚 بیانات 88.13.11 @almorsalaat
🔰 نوآور حوزوی ⭕️ نشست چهارم ✅ بازخوانی نوآوری های اجتماعی امام خمینی 🔰 حجت الاسلام علی فرحانی ⏰ دوشنبه ۳ آبان ماه ساعت ۱۴ 📌 ستاد راهبری نوآوری های اجتماعی حوزه های علمیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| مکاسب شیخ اعظم؛ متنی اجتهادی و‌ پرمحتوا است. 🎙استاد معظم شیخ علی فرحانی 📚گزیده تدریس مکاسب. سال 93 @almorsalaat
💢 وحدت دین و سیاست را هم در تفقه و هم در عمل دنبال کنید. 🔰 رهبر معظم انقلاب 🔅💠🔅💠🔅💠🔅 🔹فكر وحدت دين و سياست را، هم در تفقه و هم در عمل دنبال بكنيد. آقايان بدانند كه فكر جدايى دين و سياست، به عنوان يك آفت، بكلى ريشه كن نشده است. متأسفانه هنوز در حوزه ها كسانى هستند كه خيال مى كنند حوزه بايد به كار خودش مشغول بشود، اهل سياست و اهل اداره كشور هم مشغول كار خودشان باشند؛ حد اكثر اينكه باهم مخالفتى نداشته باشند! اما اينكه دين در خدمت اداره زندگى مردم باشد و سياست از دين تغذيه بكند، هنوز در بعضى از اذهان درست جا نيفتاده است. ما بايستى اين فكر را در حوزه ريشه دار كنيم؛ به اين شكل كه هم فقاهت را اينطور قرار بدهيم، و هم در عمل اينگونه باشيم. يعنى چه؟ 🔸يعنى استنباط فقهى، بر اساس فقه اداره نظام باشد؛ نه فقه اداره فرد. فقه ما از طهارت تا ديات، بايد ناظر به اداره يك كشور، اداره يك جامعه و اداره يك نظام باشد. شما حتّى در باب طهارت هم كه راجع به ماء مطلق يا فرضاً ماء الحمام فكر مى كنيد، بايد توجه داشته باشيد كه اين در يكجا از اداره زندگى اين جامعه تأثيرى خواهد داشت؛ تا برسد به ابواب معاملات و ابواب احكام عامه و احوال شخصى و بقيه ابوابى كه وجود دارد. بايستى همه اينها را به عنوان جزيى از مجموعه اداره يك كشور استنباط بكنيم. اين در استنباط اثر خواهد گذاشت و گاهى تغييرات ژرفى را به وجود خواهد آورد. 🔹در عمل هم بايد اينگونه باشيم. بايد طلاب را براى نيازهاى جامعه تربيت كنند. اين جامعه احتياج به قاضى دارد. بايد دستگاهى در قم طلاب را به سمت تربيت قاضى سوق بدهد. اينطور نباشد كه تربيت قاضى را هم حوزه به عهده ديگرى واگذار بكند. جايى در حوزه باشد كه طلاب را براى حضور در دستگاههاى گوناگون ادارى كشور مثل سازمانهاى عقيدتى، سياسى و ادارات مختلفى كه احتياج دارند سوق دهد. جايى باشد كه اشخاص و جمعى را به سمت پيدا كردن مسائل مهم كه نظام به آنها نياز دارد سوق دهد. 🔸ما امروز در باب اداره كشور به مسائلى برخورد مى كنيم كه مشكلات و معضلات دينى و فقهى ماست؛ ما پاسخ اينها را مى خواهيم، اما كسى جوابگو نيست. بايد خودمان بنشينيم، يا آقايى را ببينيم و از او بخواهيم، يا فرضاً بگوييم در كتابها بگردند و جواب اين مسئله را پيدا كنند. بايد دستگاهى آماده باشد و تمام مشكلات و معضلات نظام را پيشبينى كند؛ نسبت به آنها فكر كند، راه حل ارائه كند و جواب و پاسخ آماده را براى آن آماده نمايد. اين، جزو وظايف حوزه هاى علميه است؛ لذا متعلق به اسلام است، و اسلام آن چيزى است كه حوزه علميه براى آن به وجود آمده است. 🔹البته بُعد ديگر وحدت دين و سياست اين است كه حوزه هاى علميه بايستى از سياست هرگز دور نمانند. طلاب بايد آگاهى سياسى پيدا كنند. مبادا جريانهاى سياسى روز، بر ذهن طلاب در حوزه علميه سبقت بگيرند. طلاب بايد در فضاى سياسى حضور داشته باشند؛ بلكه جلوتر از زمان باشند و فكر سياسى روشن داشته باشند؛ كما اينكه علمايى كه فكر سياسى روشن داشتند، مفيد بودند. 🔸ما عالم ملاى محقق شجاع به دردبخورى از لحاظ شخصى را مى بينيم كه به خاطر نداشتن فكر سياسى، يكجا وجودش بايد مفيد واقع مى شده، اما مفيد واقع نشده است؛ يكجا نظرى داده، كه آن نظر برخلاف است؛ يكجا در مورد فردى تشخيصى داده، كه آن تشخيص، تشخيص غلطى است و موجب اشتباهات بزرگى در اين باب شده است. وقتى ما به فكر سياسى اهميت نداديم، اينگونه خواهد شد. عالم دين، بايستى فكر سياسى روشن و زنده و متناسب با لحظه حال داشته باشد. 📚 بیانات 70.06.31 @almorsalaat
💢 عمل عمده در سلوک الی الله، است. 🔰علامه حسن زاده آملی (رحمه الله تعالی) 💠 عارف الهى، سالك ، محقق ربانى، فقيه صمدانى، و مربّى نفوس آية الله حاج شيخ ميرزا جواد آقاى ملكى تبريزى (رضوان الله تعالى عليه) از اعاظم علماى الهى عصر أخير، و به حق از علماى فقه و اصول و اخلاق و حكمت و عرفان بوده است. 💠آنكه او را سالك گفته ام از اين روست كه آن مرحوم به فعليت رسيده بود و تا نبوده باشد، هيچ سالكى از قوّت به فعل نمى رسد. 💠 محيى آثار علم و علما جناب شيخ آقا بزرگ طهرانى (رضوان الله تعالى عليه) در رابع از جزء اول اعلام قرن رابع عشر طبقات اعلام الشيعه (ص 1565) در شرح حال آية الله حاج سيد ميرزا على آقاى قاضى تبريزى مى فرمايد: "و قد دامت المودّة و الصحبة بيننا عشرات السنين فرأيته فى سيرته كريما فى خلقه شريفا فى ذاته." 💠آن كه مرحوم شيخ آقا بزرگ در حق مغفور له قاضى فرمود: «فرأيته فى سيرته» نكته اى بسيار ارزشمند است چه عمل عمده در سلوك إلى الله تعالى است. 💠 نزول بركات و فيوض الهى بر اثر است. خداوند سبحان در قرآن فرمود: "إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ نَحْنُ أَوْلِياؤُكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ وَ لَكُمْ فِيها ما تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَ لَكُمْ فِيها ما تَدَّعُونَ نُزُلًا مِنْ غَفُورٍ رَحِيمٍ." 💠 و نيز فرمود: "وَ أَنْ لَوِ عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً". امام صادق (عليه السلام) ماء غدق را به علم كثير تفسير فرمود فافهم. و بيان شريفش را در تفسير اين آيه، امين الاسلام طبرسى در مجمع البيان آورده است كه: عن الصادق (عليه السلام) قال: معناه لأفدناهم علما كثيرا يتعلمونه من الأئمة (عليهم السلام). و ابن عباس آب را در اين آيه: وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً؛ به علم تفسير فرمود. و اين بدان جهت است كه علم سبب حيات ارواح است چنانكه آب سبب حيات اشباح. و طريقه، طريقه مثلى است، و الطريقة المثلى: الاشبه بالحق. و آن طريق ولايت است كه اگر بر آن داشته باشى از ائمه (عليهم السلام) علم كثير استفاده مى كنى و كنز «العلم نور يقذفه الله فى قلب من يشاء» را به دست مى آورى. ففي الكافى كما فى تفسير الصافى: عن الباقر (عليه السلام) يعنى لو على ولاية امير المؤمنين على و الاوصياء من ولده (عليهم السلام) و قبلوا طاعتهم فى أمرهم و نهيهم لأسقيناهم ماء غدقا يقول لاشربنا قلوبهم الايمان. 💠بدانكه كسانى كه گاهى اصحاب حال مى شوند، ارباب مكاشفه نمى گردند. مثلا به پيش آمد واقعه و حادثه اى چون به زيارت اهل قبور رفتن، و يا مرگ كسى را ديدن، و يا در مجلس وعظ و خطابه نشستن و يا به آفاتى كه روى آورده اند، و از اين قبيل امور ممكن است كه شخص تا مدتى حالى و سوز و گدازى و التهاب و اضطرابى داشته باشد كه كم كم چون بعد عهد منسى است آن حال از او گرفته شود، اين چنين افراد به مكاشفات نمى گردند. 💠 مكاشفات روزى كسانى مى شود كه صاحب همت اند و دوام و در طريقه دارند اين مطلب شريف از فتوحات مكّيه استفاده شده است و در آنجا عنوان گرديده است و كلامى در غايت جودت است. بعضى از ارباب كمال فرموده است: "الحال معنى يرد على القلب من غير اكتساب فاذا دام و صار ملكا يسمى مقاما؛ فالاحوال مواهب و المقامات مكاسب؛ و الاحوال تأتى من عين الجود و المقامات تحصل ببذل المجهود." 📚 هزار و يك كلمه، ج3، ص: 6 @almorsalaat
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | رهبر انقلاب:  باید کنار مردم خودش بماند. نمیگویم نکند، درس نخواند، به فلان دانشگاه برتر یا فلان مرکز نرود؛ نه، برود امّا برای مردمش برود، برود برای اینکه برگردد اینجا برای کشورش کار کند، نرود برای اینکه برای او ابزار و مهره بشود. ۱۴۰۱/۷/۲۷ 💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| باید زبان شناسی گفتار عرفاء مورد دقت قرار گیرد! 🎙استاد معظم شیخ علی فرحانی 📚گزیده تدریس نهایه الحکمه(سال ۹۶) @almorsalaat
✴️مَنِش و جهت بسیجی 🔰رهبر معظم انقلاب ۹۸/۹/۶ 🔹بسیج دو جلوه دارد؛ این حتماً مورد توجّه باشد. یک جلوه، جلوه‌ِ مجاهدت در عرصه‌ی است؛ همان که برای خاطر آن شما آموزش نظامی می‌بینید. در دوران هشت سال دفاع مقدّس، معجزه‌ی حضور بسیج خودش را نشان داد؛ دلگرمی مجموعه‌های نظامی ما ‌به حضور بسیجی‌ها بود در میدان نبرد، و بعد از آن هم در موارد گوناگون در کشور هر حادثه‌ای پیش آمده، بسیج در میدان دفاع سخت و دفاع نظامی حضور داشته. و همچنین در عرصه‌ی دفاع نرم، جنگ نرم که اینجا هم همین جور است. در عرصه‌ی جنگ نرم، یعنی عرصه‌ی علم، عرصه‌ی خدمت‌رسانی، عرصه‌ی سازندگی، عرصه‌ی تبلیغات دینی، عرصه‌ی فرهنگی هم بسیج مثل عرصه‌ی نظامی حضور دارد و باید حضور داشته باشد و باید تلاش کند و حرکت کند. 🔹در بسیج همه‌ی این چهره‌ها وجود دارند: از حسین فهمیده و بهنام محمّدی و محسن حججی و ابراهیم هادی بگیرید تا شهدای هسته‌ای؛ ببینید این چهره‌ها را! فاصله‌ی اینها از لحاظ جایگاه اجتماعی و موقعیّت اجتماعی چقدر است؟ امّا در بسیج اینها همه کنار هم هستند. شهدای هسته‌ای هم بسیجی‌اند، این عناصری هم که اسم آوردیم بسیجی‌اند؛ همّت و باکری و زین‌الدّین و حسین خرّازی و مانند اینها سپاهی بودند امّا بسیجی بودند؛ صیّاد که ارتشی است امّا بسیجی بود، بابایی ارتشی بود امّا بسیجی بود؛ حرکت، حرکت بسیجی بود؛ جهت، جهت بسیجی بود؛ مَنِش، مَنِش بسیجی بود؛ تا چمران و آوینی و کاظمی و مانند اینها همه بسیجی‌اند. کاظمی‌آشتیانی که سلّول‌های بنیادی را برای ما به ارمغان آورد، برای کشور همان قدر بسیجی است که حسین خرّازی و حسین فهمیده؛ اینها همه بسیجی‌اند، بسیج این است. این عرض عریض، این عرصه‌ی پهناور، همه [از جلوه‌های] بسیجند و صدها چهره‌ی نام‌آورِ دیگر. @almorsalaat
⭕️ شهادت مظلومانه جمعی از زائران حرم حضرت احمد بن موسی علیه السلام را محضر حضرت ولی عصر عج و مقام معظم رهبری تسلیت عرض می نماییم @almorsalaat