eitaa logo
المرسلات
9.9هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
678 ویدیو
46 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از المرسلات
🌐تراکم ظنون در مکتب شیخ انصاری 🔰استاد علی فرحانی 🔸یکی از شاخصه های اصلی نظام استنباطی شیخ انصاری (ره)، مبنای است. استاد علی فرحانی در ضمن تدریس رسائل و مکاسب، این مبنا را تبیین و بر مواردی تطبیق کرده اند. 🔸قابل توجه است که موضع اصلی بحث از این مبنا، علم اصول است و شیخ انصاری در کتاب رسائل خود ادله آن را بیان و نسبت آن را با قول به انسداد و حجیت قول موثوق به، مشخص کرده اند. 🔸در ادامه برخی از صوت های استاد در این موضوع را می شنوید. این مجموعه در حال تکمیل است. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔹بحثی سندی در ادله خیار مجلس و توضیح مبنای تراکم ظنون http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/audio/fegh/tarakome-zonoom/bahsi-sanadi-dar-adelle-khiare-majles-v-mabnaye-tarakome-zonoon.mp3 🔹توضیحی پیرامون مبنای تراکم ظنون http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/audio/fegh/tarakome-zonoom/tarakomezonoonesheikh@almorsalat.mp3 🔹توثیق روایات بر اساس مبنای تراکم ظنون و توثیق روایت "الناس مسلطون" http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/audio/fegh/tarakome-zonoom/tosighe-revayat-bar-asase-mabnaye-tarakome-zonnon-v-%20tosighe-revayate-saltanat@almorsalat.mp3 🔹توثیق روایت "انما یحلل الکلام" بر اساس مبنای تراکم ظنون http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/audio/fegh/tarakome-zonoom/tosighe-revayte-ennama-yohallel-bar-asase-tarakome-zonoon@almorsalat.mp3 @almorsalaat
استاد علی فرحانیeetaye-hojjyate-fel-jomleh-mabnaye-tarakome-zonoon.mp3
زمان: حجم: 1.27M
🔊| مبنای مدل ، قائل شدن به اعطای حجیت به ظنون است. 🎙استاد علی فرحانی 🔸اعطای حجیت، مسئله ای صفر و یکی نیست بلکه دارای مراتب است. در مورد قطع و شک امکان جعل حجیت وجود ندارد. اما در ظنون که اعطای حجیت ممکن است، در هر مورد باید مشخص کنیم که شارع، جعل 100%ی دارد (مثل بینه) و یا اینکه فی الجمله حجیت اعطا شده است. اگر قائل شویم که شارع در مواردی، حجیت فی الجمله اعطا کرده است، آنگاه باید تعدادی از این نوع حجج را در کنار هم قرار دهیم تا از تراکم آنها حجت کامل ایجاد شود. نظام استنباطی شیخ بر اساس این نگاه است. @almorsalaat
استاد علی فرحانیhojjiate-ejmae-manghool-v-shohrat-az-negahe-sheikh.mp3
زمان: حجم: 15.51M
♨️| میزان حجیت اجماع منقول و شهرت در استنباطات فقهی شیخ انصاری بر اساس کتاب مکاسب 🎙استاد علی فرحانی 📌گفتاری از استاد در باب روش اجتهادی شیخ انصاری، نگاه ایشان به حجیت حجج و میزان حجیت اجماع منقول و شهرت. گزیده تدریس کتاب مکاسب، شروط متعاقدین، شرط عدم صباوت، 400/06/27 @almorsalaat
المرسلات
🔊#اصول| علم اصول پلیس چهار راه استنباط است! 🎙استاد علی فرحانی 🌀استاد در این صوت توضیح می دهند که
♻️در وصف دقیق و زیبایی که حضرت استاد شیخ علی فرحانی درمورد علم اصول بیان فرموده اند نکات و فواید زیادی وجود دارد که در نگرش و هدف طلبه از دروس حوزه، سبک و روش و زمان و سرعت تحصیل آن علوم تأثیر بسزایی دارد. 🔻اولا نام «چهار راه» به خاطر لزوم فراگیری علوم متفاوتِ دخیل در استنباط است. قرار است که همۀ علومی که دخیل در استنباط اند، در رسیدن به این هدف مقدس مشارکت و هم افزایی داشته باشند تا حاصل مصدر و عصارۀ آن ها در راه تحقق این هدف مقدس نقش آفرینی کنند. پس این علوم اند و قرار است با هم افزایی ما را به مقصدی برسانند نه اصالی، و خود علم اصول هم که پلیس و تنظیم کننده این علوم است آلی است و قرار است برای رسیدن به آن غایت مقدس (استنباط) کمر به مدیریت حد و حدود آن علوم ببندد. همین نکتۀ ابتدایی تأثیر چشم گیری در کیفیت و سرعت خواندن علوم و جلوگیری از توّرم و طولانی شدن آن ها دارد. و اینکه هر علمی باید به اندازه ای که حجیت و اعتبار دارد در این راه نقش آفرینی کند و در نهایت با تجمیع این حجج و سبک سنگین کردن آن ها به حجت نهایی رسید (سبک مرحوم شیخ در کتاب رسائل «»). 🔻ثانیا نام مقدس این چهار راه «استنباط» -که قرّة عین و غایت القصوی علما در طول تاریخ است- می باشد. پلیس چنین چهار راهی که تأثیر مسقتیم و بسیار نزدیکی در استنباط دارد، ارزش و جایگاه والایی خواهد داشت. غفلت از این نکتۀ برخی از علماء را در میکانیزم تشخیص دایرۀ و شعاع منابع دینی و حجیت بخشی به اسناد منابع و حتی حجیت بخشی به حیث دلالی آن ها به افراط و تفریط کشانیده است! پلیس این چهار راه مقدس علم «اصول» است، نه علم «رجال» و علوم ادبی و لغت شناسی! برای فهم چگونگی مدیریت و تأثیر علم اصول بر دیگر علوم می توان شواهد زیادی آورد و کیفیت این مدیریت را به زیبایی ترسیم کرد. 🔸در اینجا یک مثال از مدیریت علم اصول بر علوم ادبی و کتب لغوی را از کتاب گرانسنگ المیزان ذکر می کنیم: علامۀ طباطبایی «ره» ابتدا معنای لغت «ولاء» را به طور کامل از کتاب مفردات راغب نقل می کند. در وهلۀ بعد با مبنای اصولی خود در مبحث «وضع» علم اصول قول ایشان را تنظیم کرده و سیر عقلائی پیموده شده در این لغت را بیان می کند. 🔹وقوله تعالى: «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا» قال الراغب في المفردات: الولاء (بفتح الواو) و التوالي أن يحصل شيئان فصاعدا حصولا ليس بينهما ما ليس منهما، و يستعار ذلك للقرب من حيث المكان و من حيث النسبة و من حيث الصداقة و النصرة و الاعتقاد، و الولاية النصرة، و الولاية تولي الأمر، و قيل: الولاية و الولاية (بالفتح و الكسر) واحدة نحو الدلالة و الدلالة و حقيقته تولي الأمر، و الولي و المولى يستعملان في ذلك، كل واحد منهما يقال في معنى الفاعل أي الموالي (بكسر اللام) و معنى المفعول أي الموالي (بفتح اللام) يقال للمؤمن: هو ولي الله عز و جل و لم يرد مولاه، و قد يقال: الله ولي المؤمنين و مولاهم. قال: و قولهم: تولى إذا عدي بنفسه اقتضى معنى الولاية و حصوله في أقرب المواضع منه يقال: وليت سمعي كذا، و وليت عيني كذا، و وليت وجهي كذا أقبلت به عليه قال الله عز و جل: «فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها، فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ، وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ» و إذا عدي بعن لفظا أو تقديرا اقتضى معنى الإعراض و ترك قربه. انتهى. 👌و الظاهر أن القرب الكذائي المعبر عنه بالولاية، ما اعتبره الإنسان إنما اعتبره في الأجسام و أمكنتها و أزمنتها أستعير لأقسام القرب المعنوية بالعكس مما ذكره لأن هذا هو المحصل من البحث في حالات الإنسان الأولية فالنظر في أمر المحسوسات و الاشتغال بأمرها أقدم في عيشة الإنسان من التفكر في المعقولات و المعاني و أنحاء اعتبارها و التصرف فيها. 📚الميزان في تفسير القرآن، ج‏6، ص: 11 ✍حجت الاسلام عباس افروزی ۰۱/۰۱/۰۷ @almorsalaat
📝| مبنای شیخ اعظم در حجیت سندی روایات / طریق سماع و وجاده در نقل احادیث / شهرت قدماء در نگاه شیخ اعظم و محقق خوئی 📌مبتنی بر تدریس مکاسب استاد علی فرحانی ◽️مبنای شیخ تراکم ظنون است لذا برای توثیق به صدور روایت نیازمند به قرائنی است که نتیجه آن اطمینان به صدور روایت باشد. ◽یکی از این قرائنی که موجب توثیق صدور روایت میشود، شهرت قدمائی است. ◽ملاکی که از قدیم در فقه بوده است این است که اقدمین، حدیث عن نقل نمی کرده اند. وجاده از ماده وَجَد یعنی پیدا کردن حدیث در کتاب ولو سندش هم مکتوب باشد. ◽️شاهد تاریخی این مطلب این است که شیخ القمیین، احمد بن محمد بن خالد برقی (صاحب محاسن) را به خاطر اینکه وجاده نقل میکرد از قم اخراج کرد. ◽️لذا در آن دوره طریق نقل حدیث طریق سُماع بوده است یعنی روایت را از استاد درس می گرفتند که اعراب و اعجام روایت را معلوم کند(1) و قرائن اطراف روایت در زمان معصوم را معلوم کند(2) لذا هر اصلی را چندین سال در نزد استاد تعلیم می دیده اند ◽️نتیجه اش این است که هر کسی که ثقه(1) و مسلط بر فقه و حدیث(2) باشد روایتی را که از طریق سماع نقل میکند حجت است فارغ از اینکه روات خود این راوی ثقه باشند یا نباشند چون ممکن است راوی ثقه نباشد اما فی المورد قرینه بر صدق روایت وجود داشته باشد که متعلم از طریق سماع، صدق روایت را احراز کرده است. ◽️مضاف بر اینکه ناقل روایت هم که چندین سال طبق همان طریقه سماع در خدمت استاد بوده است اگر استاد او را اهل نقل حدیث نداند به او اجازه ورود در این مسیر و نقل حدیث را نمیدهد پس نسبت به او هم می توان اطمینان حاصل کرد. ◽️با این نگاه اگر شیخ صدوق بفرماید که کل «من لا یحضره الفقیه» را از طریق سماع دریافت کردم و اقرار کند که «هو حجة بینی و بین ربی» تمام روایات این کتاب از قوت خاصی برخوردار میشوند. جالب اینکه شیخ صدوق با اینکه روایات معانی الاخبار را هم از طریق سماع نقل میکند اما چنین شهادتی نسبت به روایات آن کتاب نمیدهد کما اینکه برخی بزرگان و از جمله رضوان الله علیه قائل اند که تقریبا کل روایات من لایحضره الفقیه حجت اند. ◽️مضاف به اینکه اگر فقهاء عند الفتوا هم به این روایات فتوا داده اند این تراکم ظنون قوی تر میشود کما اینکه ممکن است این روایت در طبقات مختلف فقهاء (نه یک طبقه خاص) مفتی بها شده است و نیز اگر فقهاء روایتی را در کتاب فقهی (نه کتاب حدیثی) خود نقل کنند میتواند دال بر قوت آن روایت باشد. ◽️در این فضا اگر فقیهی همچون ابن ادریس با اینکه خبر واحد (یعنی خبر ظنی) را حجت نمی داند اما به برخی اخبار آحاد عمل کند نشان از این است که چون ابن ادریس به اصول اربعمائه «از طریق سماع» دسترسی داشته است این خبر واحد خاص برای او محفوف به قرائن قطعیه بوده است همین مطلب برای احراز حجیت سندی آن خبر کفایت میکند. ◽️از این رو است که شیخ اعظم در مسائل فقهی، به عبارات فقهاء عنایت خاصی داشته و بعد از فحص در عبارات و کتب آنها است، به آن روایتی که کثیر الدوران در عبارات آنها است اطمینان میکنند. ◽️اما همانطور که از عبارات فقهی محقق خوئی (مصباح الفقاهه. جلد ۳۶ مجموعه آثار) هویدا است چون چنین نگاهی به فقه ندارند یعنی با تراکم کار نمی کنند بلکه یک نگاه قالبی و صفر و یکی به روایات دارند به محض اینکه راوی در کتب رجالی جرح شده یا توثیق نشده باشد روایت را ضعیف تلقی میکنند. ◽️ایشان با همین نگاه، شهرت را هم حجت ندانسته و فهم مجتهد را کاملا در فقه حر می دانند. ◽️به عبارت دیگر سوال جدی که نسبت به نگاه قالبی به فقه وجود دارد این است که ما در فقه توثیق یا جرح روات را از ائمه رجال (نجاشی و شیخ طوسی و‌ مرحوم کشی) میگیریم و مبتنی بر آن است که سند روایتی را ضعیف یا قوی تلقی میکنیم ◽️این در حالی است که ائمه رجال از زمان معصومین فاصله قابل توجهی دارند لذا لزوما اخباری که در مورد وثاقت یا عدم وثاقت روات میدهند، خبر نیستند. این یعنی در مقام احراز وثاقت یا عدم وثاقت یک راوی خاص به فهم ائمه رجال اتکاء میکنیم. ◽️حال نکته در این است که چه طور ما فهم آنها را در شرح حال یک راوی جزئی قبول میکنیم اما فهم آنها نسبت به حجیت یا عدم حجیت روایت را آن هم در مقام فتوا که از اهمیت و حساسیت بسیار بالاتری برخوردار است، قبول نمیکنیم؟؟! ◽️لذا است که از محقق بروجردی منقول است که حدود 400 مساله در فقه شیعه وجود دارد که هیچ دلیلی جز شهرت ندارند. ◽️به همین خاطر مرحوم شیخ اعظم در رسائل، ذیل مبحث «اجماع منقول» نشان میدهند که مبتنی بر مبنای مستحکم عنصر شهرت و اجماع فقه، اهمیت بسیار زیاد و‌ تقش تعیین کننده ای پیدا میکند. ◽البته مبتنی بر نظام تراکم ظنون، آنچه در علم اصول حجت میشود در فقه صرفا در حد جزء الدلیل است نه تمام الدلیل لذا در فقه، فتوای فقیه نتیجه تراکم و تجمیعی از حجج و قرائن است. ◽به همین خاطر شهرت هم در نگاه شیخ جزء الدلیل است به نحوی که اگر احراز کند که شهرت و اجماع منقول ناشی از دلیلی بوده که به قدماء رسیده و به ما نرسیده است از آن به عنوان یک قرینه مهم و قوی استفاده‌ میکند اما اگر احراز کند که این شهرت و‌ اجماع منقول ناشی از صرف اجتهاد قدماء بوده و دلیل دیگری نداشته، آن را کنار میگذارد. ◽از این رو است که شیخ اعظم گاها روایت صحیح السند و قوی الدلاله را به خاطر شهرت فقهاء کنار گذاشته و از طرفی گاها شهرت محققه را کنار گذاشته و به روایت أخذ میکنند کما اینکه در باب معاطات به همین شکل عمل کردند. لهذا این رویکرد نه تنها تناقض نیست بلکه مبتنی بر یک سیستم و نظام دقیق است. ✍احسان چینی پرداز (@Ehsan1244) @almorsalaat
📝| حجیت سندی روایت «انما یحلل الکلام و یحرم الکلام» از نگاه شیخ اعظم 🔰استاد علی فرحانی 🔰مقرر: احسان چینی پرداز (@Ehsan1244) ◽️مرحوم شیخ ذیل مبحث معاطات به روایت «انما یحرم الکلام و یحلل الکلام» رسیده و بدون اینکه اشکال سندی به این روایت کنند به دلالت روایت میپردازند. این روایت مصادیق متعددی در ابواب مختلف فقهی (مانند کتاب الطلاق) دارد اما این روایت به صورت یک قاعده کلیه اهمیت زیادی پیدا میکند. ◽️شیخ اعظم چنین می فرمایند: و هو ما رواه ثقة الإسلام في باب «بيع ما ليس عنده»، و الشيخ في باب «النقد و النسيئة» عن ابن أبي عمير، عن يحيى بن الحجّاج، عن خالد بن الحجّاج - أو ابن نَجيح» ◽️از جهت سندی این روایت هم در تهذیب (تهذیب الاحکام. روایت 16216) آمده است و هم در کافی (دار الحدیث. ج 5 ص 201). در بعض نسخ کافی تعبیر به «یحی بن حجاج عن ابن نجیح» آمده است و در تهذیب تصریح شده است «یحی بن حجاج عن خالد بن حجاج» لذا در سند این روایت هیچ یک با تردید نقل نکرده اند بلکه هم در بعض نسخ کافی و هم در تهذیب سند بدون تردید ذکر شده است کما اینکه در وسائل الشیعه (حدیث 23114. ابواب عقود. حدیث چهارم) هم سند با تردید ذکر نشده است بلکه هر دو سند را بدون تردید ذکر کرده است اگرچه شیخ اعظم حینی که سند را ذکر می کنند آن را با تردید «أو ابن نجیح» ذکر می کنند. ◽️در صورتی که بخواهیم دو سند را تبدیل به یک سند کنیم این سوال به وجود می آید که شاید اشتباهی از ناحیه نساخین رخ داده است در این فضا باید بحث شود که سند اقدم همان ابن نجیح است یا خالد است که البته برخی (هدی الطالب. ج 1. ص 583) هم قائل اند که چون در نسخه ای از کافی «خالد» ذکر شده است معلوم میشود که سند همان خالد بوده است و برخی از نساخین کافی اشتباها «ابن نجیح» را نوشته اند لذا گفته شده است که در نسخ اولیه کافی هم «خالد» آمده است نه «ابن نجیج» و بعد از یک دوره ای در نسخ برداری ها «ابن نجیح» اضافه شده است ◽️لذا اگر کسی از این قرائن و نیز نزدیکی دلالت این دو سند احراز کند که یک روایت با یک سند است و در آن سند هم خالد ذکر شده است نه ابن نجیح و خالد بن حجاج را هم ثقه بداند دیگر هیچ مشکلی وجود ندارد اما اگر هم کسی وحدت سند را احراز نکند و شک داشته باشد باید گفت: ◽️ظاهر این است که از ابتدا تردیدی در سند نبوده است بلکه اگر قبول کنیم که از ابتدا در کافی، ابن نجیح نقل شده است و به اشتباه نساخین نبوده است، این دو، دو سند مستقل برای این روایت هستند کما اینکه کثیرما در ادله مواردی داریم که اسناد متعدد برای روایت واحد نقل شده است. ◽️از آنجا که شیخ طوسی متاخر از کلینی است و در نقل احادیث معمولا با دو واسطه از شیخ کلینی نقل حدیث میکند و روایاتی کثیری را در تهذیب و استبصار از مرحوم کلینی نقل می کند لذا این سوال به وجود می آید که آیا این حدیث هم از احادیثی است که سند شیخ طوسی به شیخ کلینی بازگشت میکند یا نه؟ ◽️در جواب باید گفت از آنجا که شیخ طوسی خودش فارغ از شیخ صدوق و شیخ کلینی، سند و طریق مستقل به سمت صاحبان اصول اربعمائه دارد کما اینکه در مشیخه تهذیب هم فرموده است (شیخ طوسی در مشیخه سندش خودش را تا صاحبان اصول نقل میکند و در متن حدیث سند را به امام معصوم متصل میکند)، در اینجا هم این حدیث را از طریق شیخ کلینی نقل نکرده است بلکه آن را از اصلِ حسین بن سعید اهوازی نقل کرده است و سند شیخ طوسی هم به حسین بن سعید کاملا معتبر است. ◽️سند شیخ طوسی چنین است «محمد بن حسن باسناده الی حسین بن سعید عن ابن ابی عمیر عن یحی بن حجاج عن خالد بن حجاج» ◽️لذا حتی اگر قبول کنیم که مرحوم کلینی از ابتدا سند روایت را از ابن نجیح نقل کرده است باز هم مشکلی پیش نمی آید زیرا سند شیخ طوسی به ابن نجیح ارتباطی ندارد. ◽️لذا شیخ اعظم هم که حین نقل حدیث سندش را با «أو» تردید بیان کردند جمع بین دو طریق کرده اند و الا این تردید در سند خود احادیث توسط محدثین نیامده است و همانطور که گذشت با فرض اینکه احراز نکنیم که ابن نجیح اشتباها اضافه شده است باید گفت یک روایت با دو سند است که هر یک حجت شوند برای حجیت صدوری این روایت کفایت میکند. ◽️برخی همچون آقای مروج (هدی الطالب. ج 1. ص 584) می فرمایند سند کافی معتبر نیست اما سند شیخ طوسی معتبر است یعنی سندی که در آن خالد بن حجاج است معتبر است اما سند ابن نجیح معتبر نیست زیرا ابن نجیح را مجهول دانسته اند (یعنی اساسا اسمی از او در کتب رجال نیامده است) ◽️جالب این است که آیت الله تبریزی (ارشاد الطالب. جلد 2. ص 384) می فرمایند روایت با هر دو سند، توثیق نمیشود یعنی روایت با هر دو سند، ضعیف است. این هم ناظر به خالد بن حجاج است یعنی ایشان خالد بن حجاج را هم قابل توثیق نمی دانند. ◽️مستمسک این نظر آیت الله تبریزی: ◽️شیخ طوسی در کتاب رجال خود، اسم خالد بن حجاج را آورده است اما توثیق نکرده است و از آن عبور کرده است یعنی مهمل است. برقی هم در رجال خود نام او را در اصحاب امام صادق علیه السلام ذکر کرده است اما توثیق نکرده است. مضاف به اینکه درنگاه ایشان شهرت نمی تواند منجبر ضعف سندی روایت باشد. ◽️مستمسک اقای مروج: ◽️نجاشی اگرچه جداگانه خالد بن حجاج را بررسی نکرده است اما در کتاب رجال خود ذیل اسم «یحی بن حجاج» تعبیر کرده است «یحی بن حجاج بغدادی ثقة و اخوه خالد» (نجاشی. باب یاء. ص 445) ◽️هدی الطالب (جلد اول ص 583) در توضیح این عبارت گفته است «و اخوه خالد» یعنی «و اخوه خالد ایضا ثقه» پس شیخ طوسی خالد بن حجاج را مهمل رها کرده است اما نجاشی تصریح کرده لذا به تصریح نجاشی اخذ میشود و به این شکل سند روایت تصحیح میشود. 💢یلاحظ علیه: ◽️این در حالی است که «و اخوه خالد» ممکن است نسب شناسی او باشد و نه اینکه توثیق خالد بن حجاج باشد. و این معنا هم مناسب با کتب رجالی است که در صدد توضیح و شرح حال افراد هستند و این دأب هم که منسوبین به شخص را در کتب رجال نام ببرند وجود دارد. پس این مستمسک آقای مروج نمی تواند ادعای مرحوم آیت الله تبریزی را ابطال کند. ◽️حال باید گفت حقیقت این است که سبک شیخ مبتنی بر می تواند هم رجال حدیث و هم اصل سند حدیث را حجت کند. توضیح اینکه: 1⃣حتی اگر روایت مرسله هم باشد چون از ابتدا مورد فتاوی اقدمین از فقهاء بوده است قوت سندی پیدا میکند. همانطور که علامه حلی در مستند الشیعه نقل میکند از زمان ابن عقیل و ابن جنید در ابواب مختلف مورد فتوا بوده است و حتی فتاوی ابن عقیل و ابن جنید که از اقدمین هستند بعضا مستند به این روایت بوده است. 2⃣مضاف به اینکه این روایت در ادامه تاریخ فقه شیعه نیز مورد تمسک فقهاء بوده است: یکی از مهمترین کتب قواعد فقهیه کتاب «العناوین الفقهیه» نوشته میرزا ابوالفتاح نراقی (از شاگردان بزرگ سید بحر العلوم) حینی که روایت را توضیح میدهد (العناوین الفقهیه. ج 2. ص 87) تصریح می کند که «المناقشه سندا مرفوعة بالانجبار» یعنی ایشان هم این چنین نشان میدهند که روایت از جهت سندی توثیق نمیشود اما انجبار با شهرت دارد. 3⃣ثالثا مستند الشیعه محقق نراقی (مستند الشیعه. ج 14. ص 256) این روایت را معتبر میداند و تعبیر میکند «کالصحیح» 4⃣رابعا ملامحمد تقی مجلسی هم در شرح من لایحضره الفقیه (روضه المتقین. ج 7. ص 240) می فرمایند «فی الحسن کالصحیح». 💢علت تعبیر به «حسنه» در عبارت ایشان به این خاطر است که ایشان «ابراهیم بن هاشم» ثقه نمی داند لذا حدیث رفع را هم به خاطر ایشان، حسنه می داند. پش این نشان میدهد که ملامحمدتقی هم سند این روایت را «ابن نجیح» ندیده است بلکه سند را همان سند «خالد بن حجاج» دیده است و نیز خالد بن حجاج را ثقه می داند و از ناحی او اشکالی نمیگیرد. با این توضیح این تعبیر از ملامحمد تقی مجلسی حتی سند مرحوم کلینی از این روایت را هم تصحیح میکند. 💢حال باید گفت: ◽️خود عبارت نجاشی که نقل اش گذشت در مورد خالد بن حجاج ادامه دارد به این صورت که وقتی نقل میکند «یحی بن حجاج کرخی بغدادی ثقةٌ و أخوه خالد» بعد خودش را به اصل خالد نقل میکند « عن ابی عبد الله علیه السلام اخبارنا محمد بن علی قال حدثنا ابوالقاسم ... قال حدثنا یحی بن الحجاج بکتابه» (نجاشی. باب یاء. ص 445. شماره 1204) ◽️مضاف به اینکه دأب نجاشی و کشی این است که وقتی از صاحبان اصول نقل می کنند تعبیر به «ثقه» نمی کنند بلکه مثلا تعبیر میکند «له کتابٌ رواه فلانی و فلانی ....» در اینجا نیز سندی که برای رسیدن به اصل نقل میکند از خالد بن حجاج عبور میکند که این تعبیر در نزد آنها قائم مقام توثیق است چه اینکه صاحبان اصول اربعمائه جزء اکبار فقهاء همان دوره بوده اند. ◽️این توثیق فراتر از توثیقات عادی است زیرا در توثیقات عادی ممکن است برخی به علم رجال اشکال کنند که این توثیق و جرح ها عن حدس اند نه عن حس زیرا فاصله به ائمه رجال تا رواتی که توثیق و جرح می کنند بعضا 100 تا 200 سال است لذا خبر آنها از آن راوی یک خبر عن حدس است اما فارغ از صحت و سقم اشکال، این اشکال به هر حال به توثیق فوق از جانب نجاشی نسبت به خالد بن حجاج وارد نمیشود. ◽️البته به خلاف آنچه آقای مروج گفتند صرف «اخوه خالد» توثیق خالد را نتیجه نمیدهد بلکه ادامه اش که نسبت به امام معصوم میدهد و میگوید «روی عن ابی عبدالله» و نیز «له کتاب» یعنی صاحب اصلی از اصول اربع مائه است، اعتبار این روایت را نشان میدهد. ◽️مضاف به اینکه در برخی از روایات «عبد الله بن مُسکان» که از اصحاب اجماع است مستقیما از خالد بن حجاج نقل حدیث می کند (وسائل الشیعه. جلد18. ص 314) و با هر دو قرائت از اصحاب اجماع (یعنی چه بگوییم که «اجمعت العصابه علی تصحیح ما یصح عن هولاء» به این معنا باشد که تنها شخصی که بلاواسطه از او نقل میکند ثقه باشد چه بگوییم که معنایش این است که کل سند تا امام معصوم حجت شود) خالد بن حجاج توثیق میشود. ◽️مضاف به اینکه اگر قاعده اصحاب اجماع را به این معنا بدانیم که سند حدیث را تا امام معصوم توثیق میکند ابن ابی عمیر هم که در سند روایت محل بحث از خالد نقل حدیث میکند موجب توثیق خالد میشود. ◽️سادسا خالد بن حجاج چند شاگرد اصلی داشته است یکی یحی بن حجاج است و یکی هم محمد بن حکیم است و...از این شاگردان هم صفوان بن یحی نقل حدیث کرده است (الكافي ط - الإسلامية، ج‏3، ص: 522) و هم ابن ابی عمیر بسیار حدیث از آنها نقل کرده است (الكافي ط - الإسلامية، ج 5، ص: 187) این یعنی اصحاب اجماع روایت شاگردان او را پذیرفته و روایات خالد را تلقی به قبول کرده اند. ❇️فتحصل این روایت قابل فتوا است و سندا هیچ مشکلی ندارد لذا شیخ هم اشکال سندی نکرده و متعرض جنبه دلالی آن میشود. @almorsalaat
♨️ : کتاب شیخ اعظم انصاری 🎙استاد علی فرحانی 🌀یکی از تدریس های استاد علی فرحانی تدریس جلد سوم مکاسب ایشان در موسسه دارالهدی، در سال تحصیلی 94-95 است که استاد در این جلسات، از ابتدای کتاب البیع تا انتهای قاعده «ما یضمن» را در طول 140جلسه، تدریس کردند. ⬇️لینک دانلود صوت جلسات👇 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/vfm/?dir=uploads/Ostad/Fiqh/Al-Makaseb/Al-Bey-Darolhoda-1394 🌀چند ویژگی مهم این تدریس: ❇️ تبیین شاکله فقه معاملات و ادله عامه حاکم بر آن 🌀استاد در این جلسات، شاکله کلی فقه معاملات و ادله عامه حاکم بر آن را تبیین کرده و ضمن تشریح نگاه فقهاء به کتب معاملات و تفاوت آن با عبادات، در هر مبحث کیفیت استنباط را به حمل شایع تبیین میکنند. ❇️ادله عامه معاملات از جنبه جارحه و جانحه 🌀استاد توضیح‌ میدهند که دو نگاه کلی به باب معاملات وجود دارد یک نگاه که یگانه ملاک اصلی معاملات را جنبه جانحه یعنی قصد و رضایت نفسانی متعاقدین میداند و یک نگاه هم علاوه بر جنبه جانحه برای جنبه جارحه یعنی کیفیت ابراز این قصد جوانحی نیز اهمیت بسیار زیادی قائل است. 🌀استاد از این جهت بین ادله عامه معاملات تفکیک کرده و ثمره این دو نگاه را در مباحث مختلف تبیین میکنند و نشان میدهند که شیخ اعظم و سائر بزرگان فقه کدام یک از این دو نگاه را به ادله عامه معاملات دارند. ❇️امضائی بودن یا توقیفی بودن ادله عامه معاملات 🌀استاد ضمن توضیح مفصل امضائی بودن یا توقیفی‌ بودن ادله و تبیین تفاوت این دو، در هر مبحثی نشان میدهند که شیخ اعظم و سائر فقهاء ادله را امضائی دیده اند یا توقیفی و به همین مناسبت در هر یک از مباحث، ثمرات امضائی نگریستن یا توقیفی دانستن ادله را تبیین میکنند. ❇️کیفیت تمسک به ادله عامه معاملات برای تصحیح معاملات و عقود جدیده 🌀استاد از این منظر ضمن تفکیک امضائی بودن و توقیفی بودن دلیل، بین امضاء و تقریر معصوم نیز تفکیک کرده و ضمن اشاره به تفکیک بین رفض القیود و جمع القیود بودن اطلاق، توضیح میدهند که یکی از اشکالاتی که ناظر به تمسک به این ادله برای تصحیح شرعی عقود مستحدثه وجود دارد این است که عنوان و لفظ مأخوذ در این ادله باید قابلیت شمول نسبت به عقد جدید را داشته باشد، که البته برخی تلاش کرده اند به این سوال پاسخ دهند. ❇️دسته بندی قواعد فقهیه و تبیین سندی و دلالی آنها 🌀استاد معظم در این جلسات، تمام عقود و‌ نیز تمام قواعد فقهیه را دسته بندی کرده و به توضیح مفصل و کثیری از قواعد فقهی می پردازند: 1- اوفوا بالعقود 2- احل الله البیع 3- الناس مسلطون علی اموالهم 4- انما یحرم الکلام و یحلل الکلام 5- لایحل مال امرء الا عن طیب نفسه 6- الا أن تکون تجارة عن تراض 7- ان العقود تابعة للقصود 8- المومنون عند شروطهم 9- علی الید ما أخذت حتی توودی 10- درک المال من مالکه 11- التلف قبل القبض من مال بائعه 12- ما یضمن بصحیحه یضمن بفاسده 13- الخراج بالضمان 14- «الأمین لا یضمن» و تفاوت آن با «المستأمن لایضمن» 15-ماهیت «اصاله اللزوم» در معاملات و تقریر آن از منظر شیخ اعظم ❇️تبیین سبک تراکم ظنون شیخ اعظم 🌀استاد در این جلسات مفصلا از سبک شیخ اعظم بحث کرده و تفاوت آن را با برخی متاخرین همچون مقایسه میکنند و به همین مناسبت جایگاه شهرت را در نظام استنباطی شبخ تبیین میکنند و نیز نقش بسیار قابل توجه فقهاء خصوصا و و را بر نظرات شیخ اعظم توضیح میدهند و با همین توضیح بسیاری از غوامض مکاسب را مرتفع و بسیاری از اشکالاتی که به شیخ اعظم گرفته شده است را جواب میدهند‌. ❇️سنجش فقه اسلام با علم حقوق در غرب 🌀استاد ذیل کثیری از مباحث به مناسبت عبارات شیخ تفاوت مبادی فقه شیعه و مبادی علم حقوق فعلی غرب را توضیح داده و ضمن تبیین برتری فقه شیعه نسبت به علم حقوق، نشان میدهند برخی از مطالبی را که تازگی حقوقدانان غربی به آن اعتراف کرده اند از قدیم الایام در فقه شیعه وجود داشته است ❇️تمرکز بر متن کتاب و شرح دقیق مقصود شیخ 🌀یکی از ویژگی های اساسی تدریس استاد که در این جلسات هم به وضوح متبلور است، تفسیر دقیق مرام نویسنده آنهم مبتنی بر تک تک کلمات خود آن نویسنده است. لذا است که استاد ضمن تقریر تفسیر مختارشان از عبارات شیخ و تبیین چگونگی استخراج این تفسیر از متن ایشان، به تفسیر شروح و محشین از جمله محقق خوئی و آیت الله تبریزی و‌ مرحوم‌ مروج و ... اشاره کرده و صحت و سقم این تفسیرها را هم نشان میدهند. ❇️مکاسب، متن تولید‌ است 🌀همانطور که بارها استاد معظم میفرمایند مکاسب مرحوم شیخ، متن تولید نظریه است. ایشان همین مطلب را به حمل شایع در این تدریس نشان داده و‌ در هر بحثی، منشأ نظریاتی که توسط فقهاء بعدی تولید شده است را در عبارات شیخ اعظم نشان میدهند ❇️کیفیت بالا و انسجام اصوات 🌀دو ویژگی تحسین برانگیز این مجموعه صوتی این است که هم جلسات بدون افتادگی، ضبط شده و انسجام مباحث حفظ شده است و هم کیفیت اصوات بسیاربالا است لذا تمام مطالب استاد و حتی سوالات سائلین هم به راحتی قابل استماع است. 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
زمان: حجم: 1.74M
♦️مروری بر روش تراکم ظنون شیخ انصاری در دروس استاد علی فرحانی 🖋سید مجتبی امین جواهری ▫️یکی از مهمترین ایده های اصولی مرحوم شیخ انصاری است که در فقه و اصول از آن بهره زیادی بردند. ▫️عده ای با توجه به همین نظریه گمان کردند شیخ انصاری است حال آنکه ایشان سازوکار حجیت تراکم ظنون را در فرض تبیین کردند. ❓پرسش اصلی در این نظریه این است که چگونه می توان از کنار هم قرار دادن ادله ظنی غیر معتبر به حجت در استنباط رسید؟ ▫️در ادامه بنا داریم یادداشت های مختلفی در این باره در کانال المرسلات متنشر کنیم. ان شاء الله ▫️این صوت یکی از جمع بندی های استاد فرحانی از مباحث رسائل شیخ انصاری و بکارگیری روش تراکم ظنون در اثبات حجیت خبر واحد است. ▫️تلاش کردیم برای مخاطبین محترم با ایجاد لینک های ارجاع دهنده به صوت های رسائل استاد علی فرحانی مقدمات بررسی و فراگیری عمیق تر این ایده بسیار مهم در فقه را فراهم کنیم. 💡توجه و عنایت استاد فرحانی بر تبیین این روش در دروس سطوح عالی و استفاده از آن در درس خارج فقه و اصول برای جمع بندی در قول مختار، نشان از اهمیت تبیین روش تراکم ظنون دارد. 🔗قسمت های مختلف صوت فوق را می توانید در متنی که در ادامه منتشر شده است با آن از متن شیخ انصاری در و استاد مطالعه و استماع کنید. 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
المرسلات
♦️مروری بر روش تراکم ظنون شیخ انصاری در دروس استاد علی فرحانی {توضیحات تکمیلی صوت} #هیئت_تحریریه_ا
▫️بخش دوم 4️⃣ بررسی دلیل اجماع بر حجیت خبر واحد شیخ درنهایت به می پردازد که مهمترین دلیل حجیت خبر واحد است. شیخ اجماع منقول را با یک روش فقهی بر اثبات حجیت خبرواحد پیاده می کند. نقل اجماع شیخ طوسی، عبارات سید مرتضی سپس عبارات بزرگان در حاشیه کلام آن ها سپس وجوه جمع و بررسی مقارنات در فقه بر استفاده از خبرواحد مثل مباحث رجالیون و ... همه را به ترتیب بیان می کند. 🔅عبارت رسائل ص334 + صوت ج 116 رسائل استاد فرحانی {از ابتدا تا دقیقه 15} ثمّ إنّ دعوى الإجماع (٢) على العمل بأخبار الآحاد ، وإن لم نطّلع (٣) عليها صريحة في كلام غير الشيخ وابن طاوس والعلاّمة والمجلسي قدّست أسرارهم ، إلاّ أنّ هذه الدعوى منهم مقرونة بقرائن تدلّ على صحّتها وصدقها ، فخرج عن الإجماع المنقول بخبر الواحد المجرّد عن القرينة ، ويدخل في المحفوف بالقرينة ؛ وبهذا الاعتبار يتمسّك به (٤) على حجّيّة الأخبار. 🔅عبارت رسائل ص 336 + جلسه 116 رسائل استاد فرحانی القرائن على صدق الإجماع المدّعى من الشيخ.... 🔅عبارت رسائل ص340 + جلسه 116 رسائل استاد فرحانی وإذا ضممت إلى ذلك كلّه ذهاب معظم الأصحاب بل كلّهم ـ عدا السيّد وأتباعه ـ من زمان الصدوق إلى زماننا هذا ، إلى حجّيّة الخبر الغير العلميّ ، حتّى أنّ الصدوق تابع في التصحيح والردّ لشيخه ابن الوليد ، وأنّ ما صحّحه فهو صحيح وأنّ ما ردّه فهو مردود ـ كما صرّح به في صلاة الغدير وفي الخبر الذي رواه في العيون عن كتاب الرحمة ، ثمّ ضممت إلى ذلك ظهور عبارة أهل الرجال في تراجم كثير من الرواة في كون العمل بالخبر الغير العلميّ مسلّما عندهم ، مثل قولهم : فلان لا يعتمد على ما ينفرد به ، وفلان مسكون في روايته ، وفلان صحيح الحديث ، والطعن في بعض بأنّه يعتمد الضعفاء والمراسيل ، و غير ذلك ، وضممت إلى ذلك ما يظهر من بعض أسئلة الروايات السابقة : من أنّ العمل بالخبر الغير العلميّ كان مفروغا عنه عند الرواة ، تعلم علما يقينيّا صدق ما ادّعاه الشيخ من إجماع الطائفة ♦️جمع بندی: مرحوم شیخ انصاری در انتهای مباحث ادله حجیت خبر واحد تصریح می کنند که دلالت ادله نهایتاً وجوب عمل به خبری است که وثوق و اطمینان به مؤدای آن حاصل شده باشد. نکته بسیار مهم در جمع بندی بحث شیخ مبتنی بر این است که: شیخ مقصود از را در اصطلاح قدما همان می داند و معیار در آن را بعید بودن احتمال مخالفت واقع می خواند. ایشان در پایان می فرمایند بعضی از احتمالات وجود دارد که عقلا به آن اعتنا نمی کنند چرا که با تأمل و مشاهده قرائن مختلف -با وجود احتمال خلاف- اطمینان حاصل می شود: «هذا تمام الكلام في الأدلّة التي أقاموها على حجّية الخبر ، وقد علمت دلالة بعضها وعدم دلالة البعض الآخر. والإنصاف : أنّ الدالّ منها لم يدلّ إلاّ على وجوب العمل بما يفيد الوثوق والاطمئنان بمؤدّاه ، وهو الذي فسّر به الصحيح في مصطلح القدماء، والمعيار فيه : أن يكون احتمال مخالفته للواقع بعيدا ، بحيث لا يعتني به العقلاء ولا يكون عندهم موجبا للتحيّر والتردّد الذي لا ينافي حصول مسمّى الرجحان ، كما نشاهد في الظنون الحاصلة بعد التروّي في شكوك الصلاة ، فافهم. وليكن على ذكر منك ؛ لينفعك فيما بعد.» (صفحه ۳۶۶) 👈مطلب فوق همان تعلیلی است که شیخ از منطوق آیه نبأ استنباط کرد «أَن تُصِيبُواْ قَوۡمَۢا بِجَهَٰلَة» لذا می توان گفت تراکم ظنون در اینجا مضیق کننده نبوده بلکه اتفاقا دلیل را موسع می کند. 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
ترکیب ادله در روش فقهی.mp3
زمان: حجم: 10.7M
♦️ترکیب ادله در فقه منعطف شیخ انصاری ▫️تأثیر ترکیب ادله بر حجیت آنها 🎙استاد علی فرحانی حجت کردن یک روش به معنای نگاهی قالبی بر تک تک ادله نیست. در فقه ما با مجموعی از ادله سروکار داریم که بر یکدیگر اثر گذارند. در اصول حجیت صفر و یک است ولی حجت اصولی در فقه جزء العله است و باید در کنار دیگر ادله دیده شود. مدل فقهی بسیاری از بزرگان که حتی در اصول قالبی هستند وقتی وارد فقه می شوند با همین ترکیب ادله کار می کنند. 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
المرسلات
♦️ترکیب ادله در فقه منعطف شیخ انصاری ▫️تأثیر ترکیب ادله بر حجیت آنها 🎙استاد علی فرحانی حجت کردن یک
💠 اجماع و شهرت در نظام «تراکم ظنون»؛ تبیین یک مبنا یکی از مبانی مهم در فهم جایگاه ادله در فرآیند استنباط، نوع نگاه ما به نسبت اصول و فقه است. بسیاری از طلاب در آغاز مسیر، تصور قالبی و ریاضی‌وار دارند؛ یعنی اگر در اصول گفتیم «خبر واحد حجت است» یا «اجماع منقول حجت است»، گمان می‌کنند این گزاره‌ها به معنای آن است که در فقه، با تحقق یک مورد از این عناوین، فتوا صادر می‌شود. این تصویر، به تعبیر دقیق، برداشت ناقصی از کارکرد اصول است. ❇️ دو رویکرد متفاوت به نسبت اصول و فقه 1️⃣ مدل قالبی و صفر و یکی: در این مدل، گزاره‌های اصولی به صورت مستقیم و منفرد به عرصه فتوا منتقل می‌شوند. اگر در اصول خبر واحد را حجت دانستیم، هر جا سند صحیح یافت شد، بدون لحاظ سایر قرائن، فتوا داده می‌شود. این همان نگاه خشک و تک‌بعدی است که در میان اذهان ابتدایی رواج دارد. 2️⃣ مدل منعطف و تراکمی (مبنای بزرگان): در این نگاه، گزاره‌های اصولی فقط شرط لازم برای ورود دلیل به میدان استدلال فقهی را فراهم می‌کنند، نه شرط کافی برای صدور فتوا. اصول می‌گوید: «این دلیل صلاحیت حجیت دارد»، اما در فقه، فتوا بر پایه‌ی مجموعه‌ی ظنون معتبره و تراکم قرائن صادر می‌شود. 🔻 به تعبیر دیگر: 👈 در اصول، حجیت یک امر صفر و یکی است؛ یا هست یا نیست. 👈 در فقه، هیچ دلیلی به تنهایی فتوا نمی‌سازد، بلکه هر دلیل سهمی در «» دارد؛ ممکن است سهم یک دلیل ۱۰٪ باشد، دیگری ۵۰٪، و گاهی حتی کمتر. 🔹 این همان نکته‌ی کلیدی است که از آن تعبیر می‌شود به: «ماکسیموم اصول، مینیموم فقه»؛ یعنی اصول نهایتاً ظرفیت حجیت را اثبات می‌کند، اما فقه برای صدور فتوا به کفایت مجموعه‌ی ظنون نیاز دارد. ♨️ سبد ظنون و جایگاه اجماع و شهرت در فرآیند استنباط، مجتهد با یک «سبد ظنون معتبره» مواجه است. برای پر کردن این سبد، هر دلیلی به میزان قوّت و قرائن همراهش سهم می‌آورد. اجماع منقول یا شهرت نیز در همین چارچوب معنا پیدا می‌کنند. وقتی علامه حلی در تذکره یا قواعد ادعای اجماع می‌کند، این نقل، به اندازه‌ی گستره‌ی تتبع علامه در زمان نگارش کتاب ارزش دارد. اگر بدانیم علامه در هنگام تألیف تذکره حداقل ده منبع اصلی را در اختیار داشته، ادعای اجماع او به معنای انعکاس نظر حداقل آن ده فقیه است. این مقدار در سبد ظنون جای می‌گیرد، اما کفایت آن برای صدور فتوا بستگی دارد به: ❎ ماهیت مسأله: آیا از مسائل بدیهی و کم‌اختلاف است یا از مسائل پرچالش و محتمل التقاط و تقیه؟ ▫️ وزن سایر قرائن: آیا روایات و اصول مؤید کافی وجود دارد یا خیر؟ 🔹 برای برخی مسائل ساده، همین مقدار ممکن است کفایت کند؛ اما در مسائل پیچیده، این سهم باید با سایر ادله‌ی نقلی و عقلی تکمیل شود. 🔻 ویژگی این روش: تراکم ظنون 🟢 در این نظام، اجماع و شهرت نه مهمل‌اند و نه مستقل، بلکه بخشی از منظومه‌ی ظنون‌اند. وزن آن‌ها نسبی و متغیر است و با شرایط تاریخی، نوع کتاب، و سطح اطلاع ناقل تفاوت می‌کند. حتی نقل یک اجماع در تحریر با نقل همان اجماع در تذکره یکسان نیست، چون گستره‌ی تتبع مؤلف در دو مقطع متفاوت بوده است. ♦️ این همان رویکردی است که شیخ انصاری در رسائل طرح می‌کند و بسیاری از بزرگان، از مرحوم بروجردی تا امام خمینی، از آغارضا همدانی تا میرزای شیرازی، و از معاصرین آیت‌الله سیستانی، این سبک را پذیرفته و در عمل به‌کار بسته‌اند. در واقع، بخش قابل توجهی از دقت‌های مدرسه‌ی بروجردی و نیز روحیه‌ی احتیاطی و منظومه‌ای آیت‌الله سیستانی، ریشه در همین مبنا دارد. ⬅️ ارجاعات پژوهشی برای مطالعه‌ی دقیق این مبنا و تطورات آن، به منابع زیر مراجعه کنید: شیخ انصاری، فرائد الاصول (رسائل)، مبحث اجماع منقول. آیت‌الله بروجردی، نهایة الاصول. امام خمینی، تهذیب الاصول. سید کاظم یزدی، حاشیه بر رسائل. میرزا حبیب‌الله رشتی، بدائع الافکار. تقریرات درس خارج آیت‌الله سیستانی، باب حجیت شهرت و اجماع. 📌 کلمه‌ی کلیدی این مکتب: «فتوا محصول تراکم ظنون معتبر است، نه نتیجه‌ی یک دلیل منفرد.» ✍️ ابراهیم پور ارجاع بیشتر 👇 🔗 تراکم ظنون؛ ظن شخصی یا ظن نوعی 🔗 حجیت فی الجمله به ظنون است 🔗 تراکم ظنون در مکتب شیخ انصاری 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
♨️ تدریس : کتاب مکاسب شیخ اعظم انصاری 🎙استاد علی فرحانی 🌀یکی از تدریس های عمیق استاد علی فرحانی تدریس جلد سوم مکاسب ایشان در موسسه دارالهدی، در سال تحصیلی 94-95 است که استاد در این جلسات، از ابتدای کتاب البیع تا انتهای قاعده «ما یضمن» را در طول 140جلسه، تدریس کردند. ⬇️لینک دانلود صوت جلسات👇 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/vfm/?dir=uploads/Ostad/Fiqh/Al-Makaseb/Al-Bey-Darolhoda-1394 🌀 ویژگی مهم این تدریس: ❇️ تبیین شاکله فقه معاملات و ادله عامه حاکم بر آن 🌀استاد در این جلسات، شاکله کلی فقه معاملات و ادله عامه حاکم بر آن را تبیین کرده و ضمن تشریح نگاه فقهاء به کتب معاملات و تفاوت آن با عبادات، در هر مبحث کیفیت استنباط را به حمل شایع تبیین میکنند. ❇️ادله عامه معاملات 🌀استاد توضیح‌ میدهند که دو نگاه کلی به باب معاملات وجود دارد یک نگاه که یگانه ملاک اصلی معاملات را جنبه جانحه یعنی قصد و رضایت نفسانی متعاقدین میداند و یک نگاه هم علاوه بر جنبه جانحه برای جنبه جارحه یعنی کیفیت ابراز این قصد جوانحی نیز اهمیت بسیار زیادی قائل است. 🌀استاد از این جهت بین ادله عامه معاملات تفکیک کرده و ثمره این دو نگاه را در مباحث مختلف تبیین میکنند و نشان میدهند که شیخ اعظم و سائر بزرگان فقه کدام یک از این دو نگاه را به ادله عامه معاملات دارند. ❇️امضائی بودن یا توقیفی بودن ادله عامه معاملات 🌀استاد ضمن توضیح مفصل امضائی بودن یا توقیفی‌ بودن ادله و تبیین تفاوت این دو، در هر مبحثی نشان میدهند که شیخ اعظم و سائر فقهاء ادله را امضائی دیده اند یا توقیفی و به همین مناسبت در هر یک از مباحث، ثمرات امضائی نگریستن یا توقیفی دانستن ادله را تبیین میکنند. ❇️کیفیت تمسک به ادله عامه معاملات برای تصحیح معاملات و عقود جدیده 🌀استاد از این منظر ضمن تفکیک امضائی بودن و توقیفی بودن دلیل، بین امضاء و تقریر معصوم نیز تفکیک کرده و ضمن اشاره به تفکیک بین رفض القیود و جمع القیود بودن اطلاق، توضیح میدهند که یکی از اشکالاتی که ناظر به تمسک به این ادله برای تصحیح شرعی عقود مستحدثه وجود دارد این است که عنوان و لفظ مأخوذ در این ادله باید قابلیت شمول نسبت به عقد جدید را داشته باشد، که البته برخی تلاش کرده اند به این سوال پاسخ دهند. ❇️دسته بندی قواعد فقهیه و تبیین سندی و دلالی آنها 🌀استاد معظم در این جلسات، تمام عقود و‌ نیز تمام قواعد فقهیه را دسته بندی کرده و به توضیح مفصل و کثیری از قواعد فقهی می پردازند: 1- اوفوا بالعقود 2- احل الله البیع 3- الناس مسلطون علی اموالهم 4- انما یحرم الکلام و یحلل الکلام 5- لایحل مال امرء الا عن طیب نفسه 6- الا أن تکون تجارة عن تراض 7- ان العقود تابعة للقصود 8- المومنون عند شروطهم 9- علی الید ما أخذت حتی توودی 10- درک المال من مالکه 11- التلف قبل القبض من مال بائعه 12- ما یضمن بصحیحه یضمن بفاسده 13- الخراج بالضمان 14- «الأمین لا یضمن» و تفاوت آن با «المستأمن لایضمن» 15-ماهیت «اصاله اللزوم» در معاملات و تقریر آن از منظر شیخ اعظم ❇️تبیین سبک تراکم ظنون شیخ اعظم 🌀استاد در این جلسات مفصلا از سبک شیخ اعظم بحث کرده و تفاوت آن را با برخی متاخرین همچون محقق خوئی مقایسه میکنند و به همین مناسبت جایگاه شهرت را در نظام استنباطی شبخ تبیین میکنند و نیز نقش بسیار قابل توجه فقهاء خصوصا علامه حلی و شهید ثانی و محقق کرکی را بر نظرات شیخ اعظم توضیح میدهند و با همین توضیح بسیاری از غوامض مکاسب را مرتفع و بسیاری از اشکالاتی که به شیخ اعظم گرفته شده است را جواب میدهند‌. ❇️سنجش فقه اسلام با علم حقوق در غرب 🌀استاد ذیل کثیری از مباحث به مناسبت عبارات شیخ تفاوت مبادی فقه شیعه و مبادی علم حقوق فعلی غرب را توضیح داده و ضمن تبیین برتری فقه شیعه نسبت به علم حقوق، نشان میدهند برخی از مطالبی را که تازگی حقوقدانان غربی به آن اعتراف کرده اند از قدیم الایام در فقه شیعه وجود داشته است ❇️تمرکز بر متن کتاب و شرح دقیق مقصود شیخ 🌀یکی از ویژگی های اساسی تدریس استاد که در این جلسات هم به وضوح متبلور است، تفسیر دقیق مرام نویسنده آنهم مبتنی بر تک تک کلمات خود آن نویسنده است. لذا است که استاد ضمن تقریر تفسیر مختارشان از عبارات شیخ و تبیین چگونگی استخراج این تفسیر از متن ایشان، به تفسیر شروح و محشین از جمله مصباح الفقاهه محقق خوئی و ارشاد الطالب آیت الله تبریزی و‌ هدی الطالب مرحوم‌ مروج و ... اشاره کرده و صحت و سقم این تفسیرها را هم نشان میدهند. ❇️مکاسب، متن تولید‌ است 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b