فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهید شیخ احمد کافی : من به سهم خودم تو دنیا راه افتادم و به هر که میرسم میگم بگو مهدی جان ...
... به هر که رسیدید، هر که گرفتاری داشت راهنماییش کنید بگید برو در خونه امام زمان عجل الله
الّلهُــمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــرَج
#امام_زمان
#اللهُم_َّعَجِّل_ْلِوَلِیِّک_َالْفَرَج
#جملات_طلایی_علماء_وشهدا
@jomalat_talaei_olama_shohada
راههای حفظ عفاف چیست؟یک:ازدواج در اول جوانی.دوم:.نماز اول وقت سوم:توسل به اهل بیت علیهم السلام چهارم:کنترل چشم. پنجم:تنها نبودن و بیکار نبودن که خود عامل گناه است .ششم:دوری از مهمانی مختلط هفتم:دوری از دوستان ناباب هشتم:تلاوت قران و خواندن دعا در همه وقت و ذکر دائمی نهم :عدم خلوت با نامحرم .دهم:عفاف در گفتار(زن صدایش را با ناز...) یازدهم:زیاد بیاد مرگ باشیم دوازدهم:توجه به اینکه یکساعت لذت گاه یک عمر پشیمانی بدنبال دارد.سیزدهم:روزه زیاد گرفتن.
معراج شهدا وقتی پیکرش رو آوردن برای دیدار با خانواده
مادر ....همسر و خواهران....دامادها و عموها و رفقای نزدیکش ..😔😔..
یکی از رفقا رفت پیش مادرش دید یه گوشه نشسته میکوبه تو سینه اش و سینه میزنه یا زهرا ....رضا مادرت بمیره بالام
همه گریه میکردند هیچکس طاقت دیدن این لحظات رو نداشت 😢
حتی سربازان یگان که خیلی هم معتقد نبودند حاج رضا رو خیلی دوست داشتند
خدا می دونه بعضی از سربازان عاشقش بودند ....
خلاصه من رفتم پیش مادر حاجی گفتم حاج خانم بفرمایید حاجی رو ببینید این آخرین دیدار
دیدم مادر حاجی گفت ببین پسرم خداشاهده طاقت ندارم بیام بالاسرش
آخه رضای من حتی یکبار هم پاهاش رو جلوی من دراز نکرده خدا شاهده
الان خجالت میکشه من بیام اون دراز کشیده باشه
😭😭😭😭😭😭
حاجی خیلی مودب بود خیلی
هر موقع گوشیش زنگ میخورد مادرش بود حتی وسط جلسات خیلی مهم
میرفت جواب مادرشو میداد
هر موقع ایشان تماس میگرفت بلند میشد وایمیساد میگفت مادرم هستن پشت خط
#راوی همکارشهید 🌹❤️❤️🌹🌹
@alvane
#گفتگو با مادر بزرگوارشهید مدافع بانوی دمشق. پاسدار شهید محمد رضا الوانی
همش توی مأموریت بود ولی وقتی از ماموریت برمیگشت حسابی جبران همه چیز رو میکرد..❤️🌹....
از ماموریت که میرسید سریع میومد
همدان ....اصلا خستگی براش معنی نداشت....انگار گوشت و بدنش به سختی عادت کرده بود و بدون سختی نمیتونست آرام بشینه....
وقتی میرسید همدان میگفتم اول برو امشب خونه خودتون بعد فردا صبح بیا خونه ما
میگفت محال بیام همدان و اول نیام دیدن شما....
میرفت خانمش رو از خونه برمیداشت و میومد خونه ما .... خونه مون طبقه سوم بود از طبقه اول پایین پله ها میگفت
مامان در رو باز کن محمد قاسم رو👼 آوردم پابوسی شما...☺️
.
تا میومد از پله ها بالا سریع اسپند دود میکردم همسایه ها رضامو چشم نزنند👁....
آخه ماشاالله هم خیلی خوشکل بود😍😇
هم خیلی باادب .همه حتی بچه ها هم جذبش میشدن....همسایه هام که بمونه عاشقش بودن .قد کشیدن رضا رو دیده بودن......
وقتی وارد در میشد طوری روی دست و پام می افتاد خودم گریه ام میگرفت از این همه ادب
چند دقیقه اول فقط به صورتم مات میشد منم خجالت میکشیدم و گریه میکردم فقط.....
بهم میگفت ننه سید....به شوخی..😊.
آخه رضا خیلی دوست داشت سید بود
همیشه هم بهم میگفت مامان تو رو خدا دختر سید برام بپسندید داماد حضرت زهرا بشم ....
مامانش بمیره آخرش هم از ناحیه پهلو تیر خورد ....خیلی عجیب به حضرت زهرا اعتقاد داشت....
موقع عقدش خیلی غصه شومیخوردم آخه باباش یک سال بود به رحمت خدا رفته بود...دستمون خیلی تنگ بود ...
مراسم ختم باباش...سیسمونی برای دختر بزرگم...عقد ر
موقع عقدش خیلی غصه شومیخوردم آخه باباش یک سال بود به رحمت خدا رفته بود...دستمون خیلی تنگ بود ...
مراسم ختم باباش...سیسمونی برای دختر بزرگم...عقد رضا ....
اما روز مادر دیدم اومد گفت مامان ما به امید خدا برای جشن عروسی مون میخواهیم بریم مکه اما من اصلا نمیتونم تا تو مکه نرفتی مکه برم
دیدم یه فیش واریزی حج عمره تو پاکت سال ۸۳بعنوان هدیه روز مادر بهم کادو داد
منم آرزوی مکه داشتم اما اصلا دلم نمیومد با پول رضا اونم تو اوج اتفاقات برم مکه....
ولی دایم میگفت مامان خدا بزرگه
تو فقط برای ما دعا کن همه چی حل...
🌹🌹🌹❤️❤️❤️❤️❤️
@alvane✅✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شهید کاظمی:
"ما نمیتونیم عقب بیایم"
"ما نمیتونیم کوتاه بیایم"
شادی روحشون صلوات .
الهم صل علی محمدوال محمدوعجل فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ ️ "شهید احمد کاظمی" فرماندهای که حاج قاسم او را زیرکترین فرمانده جنگ میدانست
🔹 انتشار به مناسبت ۱۹ دی ماه سالروز #شهادت فرمانده کل نیرو زمینی سپاه پاسداران، شهید احمد کاظمی
حضرت #امام_زمان علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطره تکان دهنده سردار رادان از شهید ابومهدی المهندس
☑️به کانال انقلابی بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/3861118976C7d082fd2da
📍 تصویر یک قهرمان واقعی!
یکی از قهرمانهای واقعی طلبهای است که کلیه خود را به یک کودک هشت ساله اهدا کرد و از آنجایی که خانواده شخص پذیرنده وضعیت مالی خوبی نداشتند، ماشین خود را هم برای تأمین هزینه عمل پیوند فروخت!
#کمیل_نظافتی
🔰 اگر اون طرفیا یکیشون یه همچین فداکاریهایی میکرد، شبکه های اجتماعی رو پر میکردند از اسم اش!
👌 #محرمانه کانال حرفهایها
http://eitaa.com/joinchat/361299968Ca15e2013ea
محرمانه را به دیگران هم معرفی کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨تنها یه سیلی به شما زده شد..👌👌👌
😎😎😎
🤣 @Tanzsiyase
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از اشک تمساح ظهرجمعه تا جیش انتحاری غروب جمعه قطار به قطار صدتاموساد و سیا خوابیده🙄🙄
🤣 @Tanzsiyase
جریان ما مثل جریان کسیه که دزد رو میگیره و بعد ما به جای اینکه به دزدگیر احسنت بگیم گیر میدیم که ببینید چقدر دزد داریم توی این مملکت
اگر هم امروز فهمیدیم روزانه ۵ هزار تن آردی که به نونواییها میدن تبدیل به نون نمیشه، بخاطر همین سامانه دزدگیره
حالا دیگه میدونن نیاز واقعی نونواییها به آرد چقدره
قبلاً نمی دونستن چون این سامانه دزدگیر نبود
بدبینیهایی که رسانه ها ایجاد کردن، شیشه عینکها رو کثیف کرده
شیشه عینکمون رو تمیز کنیم
#نه_به_ماستمالی
#آری_به_تبیین
@yousofnaseri
🔴معاون دادستان کل: دادستانی برای برخورد با «کشف حجاب» به پلیس دستور داده است
🔹عبدالصمد خرمآبادی معاون دادستان کل در امور نظارت بر دادسراها و ضابطین سراسر کشور میگوید اخیرا طی بخشنامهای از سوی دادستانی کل کشور به پلیس دستور داده شده است در سراسر کشور با قاطعیت با «کشف حجاب» برخورد کند./مهر
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
تولّد
امام خميني،معجزه قرن
امام خميني در تاريخ بيستم جمادي الثاني 1320 هجري قمري 1280شمسی مصادف با سالروز ميلاد مسعود بانوي بزرگ اسلام-حضرت فاطمهزهرا (س)- در شهرستان "خمين" چشم به جهان گشود.
پدر ايشان آيت الله شهيد مرحوم سيد مصطفي موسوي -فرزند برومندعلامه جليل القدر مرحوم سيد احمد موسوي - است كه بنابه گفتهبعضي" از خاندان صاحب ((عبقات الانوار)) ميباشند.
مرحوم سيد احمد موسوي كه در نجف اشرف بودهاند بنا به دعوت ودرخواست مرد نيكوكار و بزرگواري به نام (يوسف خان كمرهاي)) كهبراي زيارت به عتبات مقدسه مشرف شده بود به منظور ارشادوپيشواي اهالي ((خمين)) به آن سامان ميرود و با دختر مرحوم(يوسف خان)) ازدواج ميكنند. از فرزندانشان يك دختر و پسر بهنامهاي ((صاحبه)) و ((مصطفي)) باقي ميمانند.
مرحوم سيد مصطفي نيز تحصيلات خود رادر نجف اشرف و (سامراء))در عهد ميرزاي شيرازي دنبال كرده در زمره علماءومجتهدين عصر خودقرار ميگيرند و پس از بازگشت از نجف اشرف زعامت و پيشوائيخمين و حومه را عهده دار ميشود. ايشان در تاريخ ذي الحجه 1320قمري در بين راه خمين مورد سوء قصد بعضي اشرار قرار ميگيرند و براثر اصابت چند گلوله به كتف و كمر ايشان ،در سن 47 سالگي بهشهادت ميرسند. جنازه آن مرحوم به نجف اشرف منتقل گرديده درآنجا دفن ميشود. (امام خميني در يكي از نوشتههاي خود امضاء كردهبود:ابن الشهيد روح اللّه الموسوي.ص142ج4پايه پاي آفتاب)
آيت الله شهيد داراي سه پسر و سه دختر بودهاند كه پسرهاي ايشانعبارتند از:
1- سيد مرتضي (معروف به پسنديده)
2- سيد نورالدين كه از محترمين مقيم تهران بودند و در تاريخ شعبان1396 به رحمت ايزدي پيوستند.
3- سيد روح الله (امام خميني) كه آخرين فرزند آن مرحوم ميباشند.
مادر امام خميني بانو ((هاجر)) زني از خاندان علم و تقوا و معاريفاست. پدر آن مرحومه حضرت آيت الله مرحوم ميرزا احمد از علماء ومدرسين والامقام است و بعضي از اساتيد فن و معارف مناطق كربلا ونجف در محضر ايشان تلمذ كردهاند. (نهضت امام خميني ج1ص24)
با شهادت مرحوم سيد مصطفي، خواهر والاقدر ايشان، سركار علّيه،مرحومه بانو ((صاحبه)) كه در صفات و خصايص حميده اين بانوداستانها نقل ميكنند، به خانه برادر شهيد خود رفته و سرپرستي كودكانخردسال آن مرحوم را عهده دار ميگردد.امام خميني از پنج ماهگي تحت سرپرستي عمه عزيزش (بانو صاحبه)و مادر بزرگوارش (بانو هاجر) قرار گرفت و در دامن پاك آن دو بانويپرهيزگار پرورش يافت. ضمنادايهاي نيز بنام (نه نه خاور) براي ايشانبود كه در نگهداري و پرستاري ايشان كمال كوشش را مبذول ميداشت.(نهضت امام خميني ج1ص24)
امام خميني در ماههاي اول زندگي، پدر مهربان خويش را از دست داد وبراي هميشه از ديدن جمال پدر محروم و بي نصيب گرديد و بيش از 15سال نداشت كه مصيبتي ديگر برايشان پيش آمد و عمه عزيزش بانو((صاحبه)) نوازشگر قهرمان پرور كه در تربيت و پرورش ايشان سهمبسزايي داشت و براي ايشان مونسي فداكار، سرپرستي دلسوز،پناهگاهي محكم و در حقيقت پدري مهربان به شمار ميرفت ،بطورناگهاني درگذشت (1336 قمري) و ديري نپاييد كه اجل گريبان مادرمهربانش را گرفت و آن بانوي مردآفرين نيز در بستر مرگ افتاد (1336قمري) (نهضت امام خميني ج1 ص25)
وزیر بهداشت: از جامعه پزشکی کسی به اروپا، آمریکا، کانادا و انگلیس مهاجرت کند، به او شغل نمیدهند
بهرام عینالهی درباره آمار منتشر شده درخصوص موج مهاجرت پزشکان به خارج از کشور گفت: به عنوان یک کارشناس، نه به عنوان یک وزیر؛ زیرا من رئیس انجمن آموزش پزشکی کشور هستم و به عنوان یک کارشناس در جلسات مختلف هم در خارج و هم در داخل شرکت کردهام میگویم، پزشکان باید به جایی مهاجرت کنند که نیاز وجود داشته باشد. وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی عنوان کرد: امروزه در اروپا، آمریکا و کانادا نیاز پزشکی وجود ندارد. از همکاران خود من افرادی بودند که چشم پزشک بودند به کانادا رفتند و در حال حاضر اپتومتر شدهاند و کار چشم پزشکی به آنها نمیدهند. اگر کسی به آمریکا برود مثلا مدرکش پزشکی باشد میگویند دوباره باید از انترنی شروع کنی و باید دوباره درس بخوانی و بُرد ما را بگیری و مجوز کار نمیدهند. وی تاکید کرد: از جامعه پزشکی اگر کسی مهاجرت کند در اروپا، آمریکا، کانادا و انگلیس به او اشتغال نمیدهند مگر اینکه کار دیگری انجام دهد، آن کار پزشکی که داخل کشور انجام میدهند نمیتوانند در خارج داشته باشند، البته برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس، اشتغال میدهند اما آنها هم جمعیتشان خیلی کم است حتی به اندازه بعضی از شهرهای ما نیست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸دختری که با عنایتِ عجیبِ شهدا، متحول شد!
من اینقدر تحت تأثیر موسیقی بودم، طوری که از خودم بیخود میشدم و خدا هیچ جایی توی زندگیِ من، نداشت!
تا اینکه یه روز...💫
اردوی راهیان نور یک ماموریت بزرگ در عرصه جنگ نرم است.🌹
#افسران_جنگ_نرم
#یـاد.شـہـدا.بـا.صـلـواتـ
@lahazatibashohada
تحصيلات امام خميني (رض) و اساتيد
امام خميني كه داراي هوش و استعداد سرشاري بود در همان اوانكودكي آغاز به درس كرد و داخل منزل خود نزد معلمي بنام ((ميرزامحمد)) به خواندن و نوشتن مشغول گرديد و سپس قدم به مكتبگذاشت و نزد استاد مكتبي كه (ملا ابوالقاسم) نام داشت و سپس پيشاستاد ديگري (شيخ جعفر) تحصيلات خود را ادامه داد.
امام در سن قبل از 15 سالگي تحصيلات فارسي آن روز را به پايانرسانيد و در خواندن و نوشتن از استاد بي نياز گرديد. آنگاه به تحصيلعلوم اسلامي پرداخت و در محضر برادر بزرگوارش حضرت آيت الله((پسنديده)) صرف و نحوو منطق را آغاز كرد و تا سال 1338 ق بهتحصيل مقدمات در محضر ايشان ادامه داد. سپس در سال ق1339 بهحوزه علميه اراك كه در آن روز تحت زعامت استاد بزرگ مرحوم حاجشيخ عبدالكريم حائري يزدي قرار داشت شتافت و در محضر اساتيدفن به آموختن ادبيات مشغول گرديد. در سال ق1340 كه مرحوم آيت اللهحائري ،حوزه علميه اراك را به شهر مقدس قم انتقال داد، امام نيز كهتازه كتاب مطوّل را شروع كرده بود به قم رفت و در مدرسه ((دارالشفاء))مسكن گزيد و در حوزه جديد التأسيس قم، تحصيلات خود را با جديتبيشتري دنبال نمود و با كوششهاي شبانه روزي موفق شد كه تا سال1345قمري سطوح عاليه را به پايان رسانيده در حوزه درس مرحومحاج شيخ عبدالكريم حايري شركت نمايد و در محضر آن اساتيد بزرگپايه علمي و مباني فقهي و اصولي خود را تحكيم و تكميل كرده بهدرجه اجتهاد فائق گردد. در سال 1355قمري كه آيت الله حائري ازجهان رخت بربستند، امام خميني داراي مباني متقن،مستقل و محكمبوده، در زمره مجتهدين بزرگ و نوابغ علمي قرار داشت و ازبرجستهترين علماء حوزه علميه قم بود.
امام خميني علاوه بر مقام ممتاز فقاهت، در علوم هيئت، فلسفه،حكمت و عرفان نيز داراي مهارتي ويژه و تخصصي كامل بودند.
استاد ايشان در علم هيئت، مرحوم شيخ علي اكبر يزدي (معروف بهحكيم) ميباشد و متون مختلف كتب عرفان، حكمت و فلسفه را ازعالم مهذّب مرحوم شيخ محمدعلي شاه آبادي فراگرفته است. و ازبعضي مباحثات حاج ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي هم استفاده كردهاند.
اما بيشترين تأثير در امام از طرف آيت الله العظمي شيخ محمد شاهآبادي بوده است. امام در هنگام صحبت از ايشان ميفرمودند: شيخعارف كامل، شاه آبادي روحي فداه.
مرحوم آيت اللّه مطهري ميگفت: من هرگز از حضرت امام نشنيدهام كهاسم مرحوم شاه آبادي را دنبالهاش ((روحي فدا)) را نگوئيد.
همچنین ایه الله ملکی تبریزی نیز در معنویات امام بسیار تاثیر داشتند لذا امام وقتی به ایران امدند و به قم رفتند سر قبر استاد خود در شیخان رفتند و با تحنک عمامه قبر ایشان را تمیز نمودند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آهنگران اونا و آهنگران ما کنار هم
آهنگران خودمون هنگ کرده بنده خدا✌️
خیلی خوب بود حتما ببینید
پرچم بالاست🇮🇷✌️
روش مناسب براي نهي از منكر
در نزديكي منزل آيت الله شاه آبادي (استاد امام) در خيابان اميركبير، دكتري بود به نام ايوب كهبراي دخترانش معلم موسيقي آورده بود و صداي موسيقي بلند بود بهگونهاي كه از صداي آنها همسايهها ناراحت بودند. ايشان براي دكترپيغام فرستاد و از او خواست كه از اين كار دست بردارد اما دكتر جوابداده بود كه من اين كار را ترك نميكنم و شما هر اقدامي كه ميخواهيدبكنيد.
مرحوم آيت الله شاه آبادي تا روز جمعه صبر كردند و آن گاه در جلسهروز جمعه كه در مسجد شاه سابق تشكيل شده بود به مردم گفتند:
((خوب است از اين به بعد هركس از اين خيابان عبورميكند چون به مطب اين دكتر رسيد داخل مطب شدهو سلام كند و آن گاه با خوشرويي از او بخواهد كه آنعمل خلاف خود را ترك كند.))
از آن پس، هركس از جلو مطب عبور ميكرد، براي انجام وظيفه شرعيخود داخل مطب مي شد و سلام ميكرد و موضوع را با زبان خوش درميان ميگذاشت و خارج ميشد.
چندين روز به اين منوال گذشت و دكتر هر روز با صدها مراجعه كنندهمواجه ميشد كه همگي يك مطلب را به او تذكر ميدادند! وي ديد اگربخواهد به لجاجت خود ادامه دهد، نه تنها بايد مطب خود را تعطيلكند، بلكه مجبور است از آن خيابان هم كوچ كند از اين رو دست از ايجادمزاحمت برداشته جلسه آموزش موسيقي دخترانش را تعطيل كرد.
در يكي از روزهايي كه آيت الله شاه آبادي به طرف مسجد در حركت بود، دكتر ايوبرا ديد كه به طرف او ميآيد. وقتي نزديك شد دكتراز شدت خندهنميتوانست سلام كند و بالاخره پس از سلام و احوالپرسي گفت: آقايشاه آباديبا قدرت ملت كار را تمام كردي و من گمان ميكردم شما بهمراجع قانوني و محاكم قضايي مراجعه ميكنيد كه من به سادگيميتوانستم جواب آنها را بدهم و هرگز درباره اين روش مردمينيانديشيده بودم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخاطر امام زمان علیه السلام ازدواج کنید. ! ! !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این غلط کردم شاه و بفرستید برای همه اونا که میگن مملکت گل و بلبل بوده
غلط کرد که غلط کرد ...
🌸پیامبر(ص)
از خداخواستم که قیامت،حسابرسی امتم را به خودم واگذارد که اگر لغزشی داشتند آبرویم پیش پیامبران دیگرنرود
🌹فرمود:ای محمد،حسابشان راخودم بعهده میگیرم ک آبرویشان پیش تو هم نرود
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️کاربرد جدید خودکار بعد ۳۰ سال👌
🔹 دانشآموزان ابتدایی بعد از ۳۰ سال دور هم جمع میشن که با معلم خود دیدار کنند یکی از دانش آموزان دکتر فوق تخصص قلب است ببینید با خودکار چکار میکنه👌
تشرف ایه الله مرعشی به محضر امام حسین علیه السلام::آيت الله مرعشي نجفي فرموده اند: «در سال 1339 قمري (يك سال پس از درگذشت پدرشان) هنگامي كه در مدرسه ي قوام نجف اشرف، طلبه بودم و در آن زمان كتاب حاشيه ي ملا عبدالله يزدي، در منطق را تدريس مي كردم، زندگيم به سختي و مشقت اداره مي شد و هيچ راه فراري از دست فقر و تنگدستي نداشتم. هجوم ناراحتي ها عبارت بودند از:
1- اخلاق ناپسند برخي از معممين كه به بيوت مراجع رفت و آمد داشتند. از رفت و آمد آنها به منزل مراجع براي من سوء ظني به همه ي مردم پيش آمده بود، چنان كه با كسي ارتباط برقرار نمي كردم و حتي نماز جماعت را پشت سر افراد عادل نيز ترك كرده بودم.
2- يكي از منسوبين من به شدت از تدريس من جلوگيري مي كرد و به استادم نيز گفته بود مرا به درس خود راه ندهد!
3- مبتلا به بيماري حصبه شده بودم و بعد از شفا از آن بيماري حالت كند ذهني و نسيان برايم پيش آمده بود.
4- بينايي چشمهايم بسيار كم شده بود.
5- از تند نوشتن عاجز شده بودم.
6- گرفتار فقر شديد و تنگدستي بودم.
7- در قلبم دائما نوعي بيماري روحي احساس مي نمودم.
8- تدريجا تزلزلي در عقيده ام نسبت به بعضي از امور معنوي، روي مي داد.
9- اميد داشتم خداوند سفر حج بيت الله الحرام را نصيبم كند، به شرط آنكه در مكه يا مدينه بميرم و در يكي از اين دو شهر دفن شوم.
10- خداوند توفيق علم و عمل صالح را با همه ي گستره ي آن به من عنايت كند.
آن مشكلات و اين آرزوها، لحظه اي مرا آرام نمي گذاشت، از اين رو به فكر توسل به سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام افتادم و به كربلا رفتم؛ در حالي كه از مال دنيا فقط يك روپيه داشتم و با آن، دو قرص نان و كوزه اي آب خريده بودم! وقتي وارد كربلا شدم به جانب نهر حسيني رفتم و غسل كردم و سپس به حرم شريف رفتم و پس از زيارت و دعا، نزديك غروب بود كه به غرفه ي كليددار حرم، سيد عبدالحسين، صاحب كتاب «بغية النبلاء في تاريخ كربلا»، رفتم.
او از دوستان پدرم بود. و از او اجازه خواستم كه يك شب در حجره ي وي بمانم. چون ممنوع بود كه كسي شبها در حرم مطهر باقي بماند! ايشان موافقت كرد و من آن شب در حرم ماندم و پس از تجديد وضو به حرم مشرف شدم فكر كردم كه در كدام مكان از حرم شريف بنشينم. معمول اين بود كه مردم در طرف بالاي سر مي نشستند، ولي من فكر كردم كه آن حضرت در دوران زندگي خود به فرزند خويش حضرت
علي اكبر عليه السلام متوجه بوده اند. پس قطعا پس از شهادت نيز به سوي فرزند خود نظر دارند، از اين رو در قسمت پايين پاي آن هنگام پدرم را ديدم كه نشسته بود و تعداد سيزده رحل قرآن در كنار وي بود. در جلو او حضرت و در كنار قبر حضرت علي اكبر عليه السلام نشستم.
اندكي از جلوسم نگذشته بود كه صداي حزين قرائت قرآن را از پشت روضه ي مقدسه شنيدم. به آن طرف متوجه شدم، در آن هنگام پدرم را ديدم كه نشسته بود و تعداد سيزده رحل قرآن در كنار وي بود. در جلو او نيز رحلي بود و قرآني بر آن قرار داشت و پدرم قرائت مي كرد!
نزد پدرم رفتم و دست ايشان را بوسيدم و از حال ايشان پرسيدم! با تبسم پاسخ داد كه در بهترين حالت و برخورداري از نعمت هاي الهي است. پرسيدم: در اينجا چه مي كنيد؟ جواب داد: ما چهارده نفريم كه در اينجا مشغول تلاوت قرآن مجيد هستيم! پرسيدم: آنها كجا هستند؟ فرمود: به خارج حرم رفته اند. سپس با اشاره به رحلهاي قرآن، آن سيزده نفر را معرفي كرد كه عبارت بودند از علامه ميرزا محمد تقي شيرازي، علامه زين العابدين مرندي، علامه زين العابدين مازندراني و اسامي بقيه ي آنها را نيز گفت كه به خاطرم نمانده است.
سپس پدرم از من پرسيد كه تو براي چه كاري به اينجا آمده اي، در حالي كه الان ايام درسي است؟ علت آمدنم را برايش شرح دادم. سپس به من امر كرد كه بروم و حاجتم را با امام حسين عليه السلام در ميان بگذارم! پرسيدم: امام كجا هستند؟ گفت: در بالاي ضريح هستند. تعجيل كن، زيرا امام عليه السلام قصد عيادت زائري را دارند كه در بين راه بيمار شده است! بلند شدم و به طرف ضريح رفتم و آن حضرت را ديدم، اما برايم ممكن نبود كه درست به صورت ايشان نگاه كنم. زيرا چهره ي مبارك آن حضرت در هاله اي از نور پنهان بود!
به حضرت عليه السلام سلام كردم. ايشان جوابم را دادند و فرمودند: به بالاي ضريح بيا! عرض كردم: من شايستگي ندارم كه به نزد شما بيايم! پس به من اجازه دادند كه در مكاني كه ايستاده ام، بمانم. آنگاه بار ديگر به آن حضرت نگاه كردم. در آن هنگام تبسمي مليح بر لبانشان نقش بست و از من پرسيدند: چه مي خواهي؟ من اين شعر فارسي را قرائت كردم:
آنجا كه عيان است
چه حاجت به بيان است؟
آن حضرت قطعه اي نبات به من عنايت كردند و فرمودند: تو ميهمان ما هستي.