eitaa logo
مدافعان بانوی دمشق.شهید مدافع حرم محمد رضا الوانی
168 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.5هزار ویدیو
146 فایل
.چی می شود پرچم حرم،برام کفن بشه. سلام من به بی بی شهادتین من بشه.بدون زینبی من نفس نمی کشم تا زنده ام از عشق بی بی دست نمی کشم https://eitaa.com/alvane ا
مشاهده در ایتا
دانلود
راههای حفظ عفاف چیست؟یک:ازدواج در اول جوانی.دوم:.نماز اول وقت سوم:توسل به اهل بیت علیهم السلام چهارم:کنترل چشم. پنجم:تنها نبودن و بیکار نبودن که خود عامل گناه است .ششم:دوری از مهمانی مختلط هفتم:دوری از دوستان ناباب هشتم:تلاوت قران و خواندن دعا در همه وقت و ذکر دائمی نهم :عدم خلوت با نامحرم .دهم:عفاف در گفتار(زن صدایش را با ناز...) یازدهم:زیاد بیاد مرگ باشیم دوازدهم:توجه به اینکه یکساعت لذت گاه یک عمر پشیمانی بدنبال دارد.سیزدهم:روزه زیاد گرفتن.
معراج شهدا وقتی پیکرش رو آوردن برای دیدار با خانواده مادر ....همسر و خواهران....دامادها و عموها و رفقای نزدیکش ..😔😔.. یکی از رفقا رفت پیش مادرش دید یه گوشه نشسته میکوبه تو سینه اش و سینه میزنه یا زهرا ....رضا مادرت بمیره بالام همه گریه میکردند هیچکس طاقت دیدن این لحظات رو نداشت 😢 حتی سربازان یگان که خیلی هم معتقد نبودند حاج رضا رو خیلی دوست داشتند خدا می دونه بعضی از سربازان عاشقش بودند .... خلاصه من رفتم پیش مادر حاجی گفتم حاج خانم بفرمایید حاجی رو ببینید این آخرین دیدار دیدم مادر حاجی گفت ببین پسرم خداشاهده طاقت ندارم بیام بالاسرش آخه رضای من حتی یکبار هم پاهاش رو جلوی من دراز نکرده خدا شاهده الان خجالت می‌کشه من بیام اون دراز کشیده باشه 😭😭😭😭😭😭 حاجی خیلی مودب بود خیلی هر موقع گوشیش زنگ میخورد مادرش بود حتی وسط جلسات خیلی مهم می‌رفت جواب مادرشو میداد هر موقع ایشان تماس می‌گرفت بلند میشد وایمیساد می‌گفت مادرم هستن پشت خط همکارشهید 🌹❤️❤️🌹🌹 @alvane
با مادر بزرگوارشهید مدافع بانوی دمشق. پاسدار شهید محمد رضا الوانی همش توی مأموریت بود ولی وقتی از ماموریت برمیگشت حسابی جبران همه چیز رو میکرد..❤️🌹.... از ماموریت که می‌رسید سریع میومد همدان ....اصلا خستگی براش معنی نداشت....انگار گوشت و بدنش به سختی عادت کرده بود و بدون سختی نمیتونست آرام بشینه.... وقتی می‌رسید همدان میگفتم اول برو امشب خونه خودتون بعد فردا صبح بیا خونه ما می‌گفت محال بیام همدان و اول نیام دیدن شما.... می‌رفت خانمش رو از خونه برمیداشت و میومد خونه ما .... خونه مون طبقه سوم بود از طبقه اول پایین پله ها می‌گفت مامان در رو باز کن محمد قاسم رو👼 آوردم پابوسی شما...☺️ . تا میومد از پله ها بالا سریع اسپند دود میکردم همسایه ها رضامو چشم نزنند👁.... آخه ماشاالله هم خیلی خوشکل بود😍😇 هم خیلی باادب .همه حتی بچه ها هم جذبش میشدن....همسایه هام که بمونه عاشقش بودن .قد کشیدن رضا رو دیده بودن...... وقتی وارد در میشد طوری روی دست و پام می افتاد خودم گریه ام می‌گرفت از این همه ادب چند دقیقه اول فقط به صورتم مات میشد منم خجالت می‌کشیدم و گریه میکردم فقط..... بهم می‌گفت ننه سید....به شوخی..😊. آخه رضا خیلی دوست داشت سید بود همیشه هم بهم می‌گفت مامان تو رو خدا دختر سید برام بپسندید داماد حضرت زهرا بشم .... مامانش بمیره آخرش هم از ناحیه پهلو تیر خورد ....خیلی عجیب به حضرت زهرا اعتقاد داشت.... موقع عقدش خیلی غصه شومیخوردم آخه باباش یک سال بود به رحمت خدا رفته بود...دستمون خیلی تنگ بود ... مراسم ختم باباش...سیسمونی برای دختر بزرگم...عقد ر
موقع عقدش خیلی غصه شومیخوردم آخه باباش یک سال بود به رحمت خدا رفته بود...دستمون خیلی تنگ بود ... مراسم ختم باباش...سیسمونی برای دختر بزرگم...عقد رضا .... اما روز مادر دیدم اومد گفت مامان ما به امید خدا برای جشن عروسی مون میخواهیم بریم مکه اما من اصلا نمیتونم تا تو مکه نرفتی مکه برم دیدم یه فیش واریزی حج عمره تو پاکت سال ۸۳بعنوان هدیه روز مادر بهم کادو داد منم آرزوی مکه داشتم اما اصلا دلم نمیومد با پول رضا اونم تو اوج اتفاقات برم مکه.... ولی دایم می‌گفت مامان خدا بزرگه تو فقط برای ما دعا کن همه چی حل... 🌹🌹🌹❤️❤️❤️❤️❤️ @alvane✅✅
هر جا دیدی خدا با شکوه تحویلت گرفت بی شک بدان خرجش دعای مادر است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شهید کاظمی: "ما نمی‌تونیم عقب بیایم" "ما نمی‌تونیم کوتاه بیایم" شادی روحشون صلوات . الهم صل علی محمدوال محمدوعجل فرجهم
6.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️‌ ️ "شهید احمد کاظمی" فرمانده‌ای که حاج قاسم او را زیرک‌ترین فرمانده جنگ می‌دانست 🔹‌ انتشار به مناسبت ۱۹ دی ماه سالروز فرمانده کل نیرو زمینی سپاه پاسداران، شهید احمد کاظمی حضرت علیه السلام
⭕️ این تابلو ☝️ تو مطب یک دکتر چقدر زیبا از حجاب و آسیب‌های بی‌حجابی گفته ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
📍 ‏تصویر یک قهرمان واقعی! یکی از قهرمان‌های واقعی طلبه‌ای است که کلیه خود را به یک کودک هشت ساله اهدا کرد و از آنجایی که خانواده شخص پذیرنده وضعیت مالی خوبی نداشتند، ماشین خود را هم برای تأمین هزینه عمل پیوند فروخت! 🔰 اگر اون طرفیا یکیشون یه همچین فداکاریهایی میکرد، شبکه های اجتماعی رو پر می‌کردند از اسم اش! 👌 کانال حرفه‌ای‌ها http://eitaa.com/joinchat/361299968Ca15e2013ea محرمانه را به دیگران هم معرفی کنید