eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
943 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
745 ویدیو
67 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹 ☑️🔸 فقط محتاج اشکم خاطره ای از آخرین روزهای فرمانده تخریب و مهندسی رزمی لشگر10 ✍🏿✍🏿 راوی: از مکه که اومد حالش خیلی تغییر کرده بود حالا دیگه برادر عبدالله، شده بود لطافت روحی اش به اوج رسیده بود. اوقات فراغتش رو بیشتر صرف نماز و مناجات میکرد. خوابش خیلی کم شده بود. بجای خوابیدن به قول خودش چرت میزد و مدام بین عقبه و خط مقدم در تردد بود. مسوولیت مهندسی لشگر رو هم به ایشون دادند. اداره کردن گردان تخریب و مهندسی کار طاقت فرسایی بود. به لحاظ جسمی خیلی جمع و جور بود بعد از اومدن از حج هم خورد و خوراکش شده بود نون ماست و نون و مربا.. میگفت میخواهم شکمم رو کنترل کنم. روزهای آخر دیماه 64 بود که توی یک جمع خصوصی بچه ها گفت: من حساب و کتابم رو با خدا تسویه کردم و تونستم جلوی شکمم رو بگیرم.. فقط یه چیز کم دارم که اون هم سعی میکنم تا فرصت باقی مونده جبران کنم و اون هم است. حاجی روزهای آخربا توجه به سختی و سنگینی کار تخریب و مهندسی و مسولیت هایی که برای آماده کردن منطقه ی عملیات لشگر10 داشت از کوچکترین فرصت برای مناجات با خدا و اشک ریختن استفاده میکرد. سال ها بود که در کنار حاجی زندگی کرده بودم و ساعت ها برای ایشون روضه و مناجات خونده بودم اما صدای گریه ایشون رو نشنیده بودم اما روزهای آخرمیشد صدای گریه اش رو شنید.. دیگه با صدای آرام گریه میکرد اوایل بهمن 1364 مصادف شده بود با .. حاجی از این ایام بهترین استفاده رو کرد. توی جزیره ام الرصاص با فرماندهی بچه های تخریب و مهندسی رزمی سخت ترین وظیفه را به عهده گرفت وبعد هم به کمک فرماندهان لشگر10 در فاو آمد. و در روزهای سخت عملیات در دراولین روزهای اسفند 64 آسمانی شد. 🍂🍁 @alvaresinchannel
36.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺در آستانه ی دهه ی اجلاسیه کنگره ملی ٢٤٠٠٠ شهید پایتخت : 🎼 نماهنگ "ساحت حماسه" اجرای سمفونی ویژه ی کنگره ملی ٢٤٠٠٠ شهید پایتخت که تقدیم به همه ی خانواده های شهدا و بالاخص مادران شهید گردید.... 💭سلام ای پایتخت سجده و تکبیر و بغض و عشق... با اجرای بینظیر استاد محمد معتمدی در تالار وحدت 🇮🇷شهدا مظهر قدرت ایران🇮🇷 @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 4 بهمن 1354 بود که آسمانی شد ✅ 4 بهمن 1354 بعد از چند ماه شکنجه های سنگین ساواک، شهید لبافی نژاد را تیرباران کردند، دو نفر از هم زندانی های شهید از تحمل بالای ایشان اشاره و گفتند ایشان در دادگاه رژیم، شاه را یزید خطاب می کرد و راه خود را ادامه دهنده راه امام حسین(ع) می دانست، حتی زندانی هایی که به حبس ابد محکوم بودند را با وجود اینکه حکم خودش اعدام بود با خوشحالی دلداری می داد . ساواک با درخواست ملاقات ما نه از باب دلسوزی بلکه به خاطر مسائل خاصی موافقت کرد و ایشان به من گفت: من به 7 بار اعدام محکوم شده ام و ایشان با وجود اینکه حدود 10 روز تا اجرای حکم اعدام زمان داشت با روحیه بالا با من صحبت و وصیت نامه خود را به من انجام داد. بعد از پیروزی انقلاب برای پیدا کردن وصیت نامه و قبر ایشان به کمیته شهربانی رفتم و مدارک و وصیت نامه ایشان و سایر شهدا را پیدا کردم و محل دفن شهید دریاچه نمک قم بود. راوی:همسر شهید خانم پروین سلیحی @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 روز ولادت مولا در سال 65 روز 4 فروردین بود من و سلیمان آقایی برای این جشن شله زرد درست کردیم شب تا صبح نخوابیدیم و بالای سر دیگ بودیم این هم نوبر بود فکر کنم در تاریخ سابقه نداره روز 13 رجب کسی شله زرد درست کنه اما عقل من وسلیمون بیش از این نرسید خدایی عجب شله زرد خوبی شد اعجازش این بود که با حداقل امکانات برای 300 نفر شله زرد درست کنی اون روز بچه های گردان تازه تاسیس حضرت زینب سلام الله علیها هم میمان تخریب در مقر الوارثین بودند اون روز چقدر شاد بودیم بودن با اولیاء خدا و شهدا شادی بود که ما داشتیم خدایی امروز الکی شادیم به این عکس ها خوب نگاه کنید با همه ی وجود شاد بودند. یاد اون روزهای خوب بخیر این هم سند شله زرد خوردن بچه ها و سلیمان آقایی مجری شله زرد به دوربین خیره شده و شهید اکبر عزیز زاده داره قاشون شعله زرد توی دهان میگذاره.. @alvaresinchannel
✅✅✅✅✅✅✅ ✅ اسفندماه سال 1365 سال 65 اولین سالی بود که دو عید ولادت مولا امیرالمومنین داشت عید اول روز 4 وروردین بود و عید دوم 23 اسفند ماه سال 65 بود اوایل سال 65 برای جشن 13 رجب تازه بچه های تخریب بعد از یکماه کار سخت از شهر فاو اومده بودند و شهادت فرمانده تخریب شهیدحاج عبدالله نوریان در فاو همه رو دمق کرده بود و نیاز به یک جشن داشتند که مجلس جشن ولادت مولا در روز ولادت 13 رجب با میزبانی از بچه های گردان حضرت زینب سلام الله در فضای باز مقر الوارثین برگزار شد. 🔶 عید دوم ولادت مولا در آخرین روزهای اسفند همان سال بود مقر گردان در موقعیت شهید پوررازقی در سه راه صاحب الزمان(ع) جاده اهواز به خرمشهر بود یک هفته از عملیات تکمیلی کربلای 5 میگذشت و گردان تخریب دو تا شهید داده بود که پیکر مطهرشون در منطقه جا مونده بود و بچه ها غصه دار بودن و شب ولادت مولا علی (ع) که جمعه شب بود جشنی بر پا شد و در اون شب فرمانده لشگر10 حاج آقا فضلی و میهمان بچه های تخریب بودند. برادر محمد فرد مداحی کرد و اون شب شادی بود عهد دار پذیرایی بود و با لیوان های قرمز پلاستیکی به بچه ها شربت میداد یاد همه ی اون روزهای خوب بخیر. @alvaresinchannel
31.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی مرحوم حاج محمد فرد در شب 13 رجب 23 اسفند سال 1365 در جمع بچه های تخریب لشگر10 @alvaresinchannel
🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷 🥀🌷 جلسه بود و من هم میونداری میکردم. اون روز مراسم ساعت 9 صبح و در فضای اطراف مزار برگزار شد.. سید مهدی اعتصامی همه کاره تبلیغات بود و با کمک مجید رضایی جایگاه مراسم رو با تصاویر شهدای گردان آذین بندی کرد @alvaresinchannel
🍃🍀🌲🌴🍃🍀🌲🌴🍃🍀🌲🌴🍃🍀🌴 🍃🍀🌲🌴 🍃🍀 لشگر10 سیدالشهداء(ع) ✍🏿✍🏿 راوی : روزهای اول بهار 65 مصادف با بود و برای جشن ولادت مولا توی گردان مهمون داشتیم . این بار رزمندگان گردان تازه تاسیس مهمان بچه های تخریب بودند و ما هم برای پذیرایی از مهمونهامون پخته بودیم... شاید بعضی ها بگند شعله زرد چه ربطی به ولادت مولا داره.. حوب این به عقل ما رسید.. جلسه بود و من هم میونداری میکردم. اون روز مراسم ساعت 9 صبح و در فضای اطراف مزار برگزار شد.. سید مهدی اعتصامی همه کاره تبلیغات بود و با کمک مجید رضایی جایگاه مراسم رو با تصاویر شهدای گردان آذین بندی کرد گلهای شقایق و زمین سبز اطراف مقر هم که فروردین ما مثل مخمل سبز خودنمایی میکرد در طراوت مجلس ولادت مولود کعبه موثر بود. قبل از مراسم بعضی ها تذکر میدادند که اولا دست نزنید و ثانیا هم دو انگشتی بزنید و من هم این رو به شهید تابش تاکید کردم ... اما نشد که نشد و این بار هم مجلس از دست در رفت و کف زدن های دو انگشتی تبدیل به کوبیدن دست ها به هم شد. دهقان، الهی، زند، خوش سیر، مرادی سعی میکردند مجلس رو به دست بگیرند و شهید مراتی هم رو سر بقیه سوار میشد تا خودش رو به این جمع برسونه.. سید محمد زینال حسینی که بعد از حاج عبدالله نوریان فرمانده گردان شد هم با اونها همراه میشد و گاها هم به من که سعی میکردم جلسه رو کنترل کنم متذکر میشد که بگذار بچه ها راحت باشند.اداره مجلس جشن دو تا گردان واقعا سخت بود. روز ولادت مولا حسابی بچه ها شادی کردند.. وبعد هم چند تا مسابقه و چند تا جایزه پایان بخش این جلسه بزم وشادی بود.. واقعا شادی و شادمانی در فضای معنوی گردان ما جایگاه خودش رو داشت و تمام سعی براین بود که فضای شادابی برای جوانها باشه. 🍃🌲 🍃🍀🌲🌴🍃🍀🌲🌴🍃🌲🌴🍃🍀🌲🌴 @alvaresinchannel