eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
1.1هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
826 ویدیو
70 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌸🌿 ✍️✍️ راوی: شهید سال 1345 در کرج به دنیا آمد و در گلشهر زندگی کرد. از وقتی خودش را شناخت دیگر بندگی کرد و خوب هم بندگی کرد. جوانهای خیلی‌هایشان رسول را نمی‌شناسند. آهای نوجوان‌های 16 ساله، او هم سن شما بود رفت جبهه و در جبهه ماندگار شد. در میان گردان‌های گوناگون حاضر در ، شاید با جرات بتوان گفت که بیشتر از همه به شهادت نزدیک بودند. آنها هر لحظه باید خود را برای رفتن به معراج آماده می‌کردند. رسول مثل بعضی‌ها برای جبهه نرفت بلکه برای جبهه رفت. او در جبهه دنبال کمال بود و سعی می‌کرد در جبهه جایی که نوک پیکان سختی‌هاست باشد. پس رسول «تخریب‌چی» شد. همه وجودش در سوز و گداز بود و اگر خنده و شوخی هم می‌کرد دنبال رد گم کردن بود. بخشی از دل نوشته شهید «فیروزبخت»: معلوم نیست که چه کسی از برادرانی که با ما هستند تا آخر جنگ زنده بمانند. شاید من جزو یکی از آنها باشم که توفیق شهادت را نداشته باشم و زنده بمانم نمی‌دانم آن موقع چه حالتی به من دست می‌دهد. الان که دارم فکر آن موقع را می‌کنم سینه‌ام درد می‌گیرد و از خدا می‌خواهم .... خوشا آنانکه جانـان می‌شناسند طریق عشق و ایمان می‌شناسند بسی گفتیم و گفتند از شهیدان شهیدان را شهیدان می‌شناسند یک هفته قبل از شهادتش، من و رسول توی چادر لشکر 10 توی ، تنها شدیم او با خودش خلوت کرده بود دیدم صورتش خیسه، انگار گریه کرده تا منو دید با آستین لباسش اشک هاشو پاک کرد. دیدم حال و حوصله شوخی رو نداره، یه خورده با هم درد دل کردیم. رسول بدون مقدمه با نگرانی گفت: نمی‌دونم چرا کار ما درست نمیشه. همه رفقای ما یکی یکی رفتند و داره جنگ تموم میشه و ما هنوز زنده‌ایم. تورو خدا بیاییم یه کاری کنیم. یک عده هنوز تو گردان نیومده پرواز می‌کنند. دیدم حال خوبی داره گفتم بذار تو حال خودش باشه و بدون خداحافظی ازش جدا شدم. بخت در پاک‌سازی به همراه همرزم شهیدش در 10 آبان 66 بر اثر انفجار آسمان پر کشید. 🌿🌸 🌸🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹 🌹 بیت المال 36000000 نی.. همه بخواننددددددددددددددد شاید امروز این حکایت ها افسانه باشه و بعضی‌ها با خوندنش بخندن. خصوصا اونهایی که مدیریتی بهم زدند و بیت‌المال زیر دستشونه و یا بهتر بگم در اختیارشونه، یعنی اینکه در شکل مصرف آن اختیار دارند. اما بگذار همه بدانند که شهادت لیاقت می‌خواست و مدیریت کردن بر شهدا اون هم فقط کار عبدالله هاست. عکس عبدالله توی اتوبان صدر تهران، مسیر شرق به غرب روی دیوار حسینیه رستم آباد دیده میشه و شاید در روز صدها مدیر و کارگزار نظام مقدس جمهوری اسلامی برای رفتن به محل مدیریتشون از مقابلش رد شوند.(خبردار شدیم اون عکس حذف شده) انشاءالله اونها هم با خوندن این حکایت در مصرف بیت المال تامل کنند: 🔴با شهید نوریان به سمت دو کوهه می‌رفتیم. در مسیر راه ماشین‌هایی که از روبرو می آمدند و آشنا بودند برای ما بوق و چراغ می‌زدند و عرض ارادتی می‌کردند اما شهید نوریان با حرکات دست و سر عکس العمل نشان می‌داد. به سربالایی دو کوهه که رسیدیم، گفتم: برادر عبدالله بهتر نیست شما هم با زدن بوق و چراغ جواب محبت اونها رو بدید؟ حاجی رنگش عوض شد مثل همه وقت هایی که نسبت به بیت المال بی توجهی می‌دید و رگهای گردنش متورم می‌شد، با عتاب رو به من کرد و گفت:برادر! این وسیله برای بیت الماله، برای من نیست که هرکاری دلم بخواد بکنم. 36 میلیون نفر توی این ماشین سهم دارند( آن ایام می‌گفتند ایران 36 ملیون جمعیت داره). من که حیرت زده و شرمنده شده بودم و دیگه هیچی نگفتم. ✅ شهید نوریان فرمانده مقدسی بود. همه فرماندهان لشگرسیدالشهداء(ع) جایگاه معنوی ویژه ای برایش قائل بودند. بطوری که آقاتقی محقق (معاون عملیات ل10) می‌گفت: به شهید نوریان عرض کردم: برادر عبدالله، وقتی برای خلوت با خدا به "بازی دراز "میری، اگر یک نفر جلوت سبز شد خیال نکنی عراقیه و بترسی، نه، اون شاید جبراییل باشه و از جانب خدا برات وحی آورده. 🟢 سردار شهید حاج عبدالله نوریان در 4 اسفند ماه سال 1364 در سن 24 سالگی از شهر فاو آسمانی شد و پیکر مطهرش در گلزار شهدای چیذر در خاک آرمید. راوی : جعفرطهماسبی ☘️ ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ @alvaresinchannel
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ ☘️☘️ ☘️ 🔸 گردهمایی رزمندگان تخریبچی لشگر10 به مناسبت چهل و دومین سالگرد جمعه 8 مهرماه 1401 🔸 تهران- بلوار استاد معین این مراسم همراه بود با بیان خاطراتی از شهدا و نقل خاطره توسط برادر شهید سخنرانی حجت الاسلام تاج آبادی و ذکر خاطرات و توسل به اهل بیت(ع) توسط برادر طهماسبی @alvaresinchannel
🌸🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌸🌿 ✍️✍️ راوی: شهید سال 1345 در کرج به دنیا آمد و در گلشهر زندگی کرد. از وقتی خودش را شناخت دیگر بندگی کرد و خوب هم بندگی کرد. جوانهای خیلی‌هایشان رسول را نمی‌شناسند. آهای نوجوان‌های 16 ساله، او هم سن شما بود رفت جبهه و در جبهه ماندگار شد. در میان گردان‌های گوناگون حاضر در ، شاید با جرات بتوان گفت که بیشتر از همه به شهادت نزدیک بودند. آنها هر لحظه باید خود را برای رفتن به معراج آماده می‌کردند. رسول مثل بعضی‌ها برای جبهه نرفت بلکه برای جبهه رفت. او در جبهه دنبال کمال بود و سعی می‌کرد در جبهه جایی که نوک پیکان سختی‌هاست باشد. پس رسول «تخریب‌چی» شد. همه وجودش در سوز و گداز بود و اگر خنده و شوخی هم می‌کرد دنبال رد گم کردن بود. بخشی از دل نوشته شهید «فیروزبخت»: معلوم نیست که چه کسی از برادرانی که با ما هستند تا آخر جنگ زنده بمانند. شاید من جزو یکی از آنها باشم که توفیق شهادت را نداشته باشم و زنده بمانم نمی‌دانم آن موقع چه حالتی به من دست می‌دهد. الان که دارم فکر آن موقع را می‌کنم سینه‌ام درد می‌گیرد و از خدا می‌خواهم .... خوشا آنانکه جانـان می‌شناسند طریق عشق و ایمان می‌شناسند بسی گفتیم و گفتند از شهیدان شهیدان را شهیدان می‌شناسند یک هفته قبل از شهادتش، من و رسول توی چادر لشکر 10 توی ، تنها شدیم او با خودش خلوت کرده بود دیدم صورتش خیسه، انگار گریه کرده تا منو دید با آستین لباسش اشک هاشو پاک کرد. دیدم حال و حوصله شوخی رو نداره، یه خورده با هم درد دل کردیم. رسول بدون مقدمه با نگرانی گفت: نمی‌دونم چرا کار ما درست نمیشه. همه رفقای ما یکی یکی رفتند و داره جنگ تموم میشه و ما هنوز زنده‌ایم. تورو خدا بیاییم یه کاری کنیم. یک عده هنوز تو گردان نیومده پرواز می‌کنند. دیدم حال خوبی داره گفتم بذار تو حال خودش باشه و بدون خداحافظی ازش جدا شدم. بخت در پاک‌سازی به همراه همرزم شهیدش در 10 آبان 66 بر اثر انفجار آسمان پر کشید. 🌿🌸 🌸🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 @alvaresinchannel
7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
... رهبر انقلاب: ما نتوانستیم تاکنون جزئیات این تابلوی عظیم و پرنقش و نگار را بشناسیم و بشناسانیم 29 شهریور 1402- حسینیه امام خمینی(ره) @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 مسوولین استان تهران در سال های دفاع مقدس در این تصویر چهره استاندار تهران آقای مهندس طاهری در سال های ثبت شده که برای سرکشی از رزمندگان تهرانی به جبهه اومده و دارد با اونها روبوسی میکنه.... یاد اون روزهای خوب بخیر جبهه بودیم و جنگ میکردیم @alvaresinchannel
17.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطرات رزمندگان و خانواده شهدا را در ببینید و بخوانید ... 🔸 @khaledin_com 🔸 ╰━━━🌹🌹━━━╯
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🥀 بر فرزندان چه گذشت ✅ حدود ۲۴۰۰۰ نفر از ۴۰۰۰۰ نفر اسیر در دوران در سال ۶۷ اسیر شده‌اند. از ۲۴۳۷۸ اسیر در سال ۶۷، ۱۹۳۸۷ نفر برای سال ۶۷ است. یعنی ۲۰ هزار اسیر ما که می‌شود ، برای از جنگ بوده است. نویسند: آزاده دکتر علی خاجی @alvaresinchannel
نقش تخریب لشگر10 سیدالشهداء(ع) در امروز دوشنبه 2 مهرماه ساعت 23.45 از سلام بر بچه های سلام بر اسوه های @alvaresinchannel
.. این شب ها قراره در منفی 20 درجه سرما عملیات انجام شود.. شناسایی ✅ راه کار حضرت علی اصغر علیه السلام 🔷گزارش گشتی شناسائی راه کار حضرت علی اصغر(ع) و راه کار حضرت زینب (س) این جزئییات برای ثبت در تاریخ است که آیندگان بدانند که جوانان و نوجوانان نسل چقدر دقیق بودند 🔶(مخ) : منظور این است با قطب نمایی که همراه داشتند در تاریکی شب گرای مسیر را ثبت میکردند. در مورخه 19/9/66 از نقطه رهایی رودخانه به مختصات 71200-25800 حرکت کرده و روی مالروئی که به غار منتهی می شود حرکت کرده و در م خ(71550-35550) به غار رسیدیم. این مسیر حدودا ......... قدم و........... دقیقه می باشد. از غار بعد .... قدم و ........ دقیقه به تک درختی که تقریباً بالای غار در مخ (71450-35150) رسیدیم. مسیر رودخانه تا تک درخت تماما سربالائی است و خسته کننده می باشد. قدم شمارها و زمان بندی داده شده در هوای خوب (روشن) و جو خوب می باشد. بدیهی است که در تاریکی مطلق و بارندگی هوای بد، قدم ها و زمان ها بیشتر می باشد. از تک درخت با گرای 180 درجه به سمت چپ به طرف پایین (سه راهی شیار) رفته و بعد از عبور کردن از ته شیار به طرف بالا به نوک یک جاده مالرو رسیدیم. که در نقشه های خارجی این مال رو مشخص می باشد و سر نخ این مالرو در مخ (70900-35970) قرار دادن که این مال رو به روستای درت واقع در مخ (69500-35500) ختم شده و از آن نیز می گذرد. به هر حال ما با استفاده از سر نخ این مالرو وارد مالرو شده و بعد از عبور سه یال و سه شیار به نقطه جدائی دو تیم رسیدیم که داخل شیار به مخ (69950-35200) قرار دارد. از این نقطه تیم مربوط به راه کار (س) از همین شیار به طرف بالا رفته و .... قدم به جاده دشمن رسیده و از آن عبور کرده به خط الراس رسیدیم که درست راست ما یک سنگر کمین به مخ (70-34400) وجود داشت که گاه گاهی تیراندازی می کرد و نوع سلاح آن کلاشینکف بود و آخرین نقطه این راه کار یعنی راه کار حضرت زینب (س) در مخ (69650-34600) است. از نقطه جدائی تیم مربوط به راه کار حضرت علی اصغر (ع) به طرف بالا (سمت چپ تپه) حرکت کرده و در مخ (69500-35100) یک سیم خاردار تک رشته ای که توسط چند نبشی کار گذاشته شده بود رسیدیم که داخل آن نیز مین منور دیده شد. که از سمت بالا به طرف پایین کشیده شده است. بطوریکه سر راه ما قرار نداشت بلکه سمت چپ ما بود. به هر حال از کنار این عبور کرده و به پیچ جاده رسیدیم که در آن جای شنی های تانک یا لودر دیده می شد. بعد از عبور کردن از جاده به سمت بالا (سمت چپ تپه) حرکت کرده و جاده متروکه ای که از دیدگاه مشخص است پشت سر گذاشتیم در حالیکه یک سیم تلفن نیز از کنار این جاده از طرف تپه به طرف پایین کشیده شده بود می گذشت. کمی جلوتر نیز یک سیم تلفن از تپه به طرف پایین کشیده شده بود. بالاخره در مخ (69200-34650) از پشت روی تپه رفتیم که دور تا دور تپه را با سیم خاردار توپی بسته بود کنار سیم خاردار دو سنگر خراب بود که کسی داخل آن نبود کنار یکی از سنگرها پوکه های زیادی از دوشکا برد از سیم خاردار توپی عبور کرده و حدود 10-15 متر داخل رفتیم که یک مالرو از طرف سنگر دوشکا به مخ (69400-34650) به بیرون سیم خاردار کشیده شده بود. روی تپه سنگر اجتماعی نداشت ولی به احتماًل 95% پشت تپه به مخ (69500-34500) سنگرهای اجتماعی دارد به طوریکه نگهبان های تپه و کمین ها از این سنگرها تامین می گردد، آخر کار این تیم نیز تا سیم خاردار توپی است. در واقع در بالای تپه. راه کار حضرت علی اصغر(ع): از رودخانه تا هدف .......... قدم، زمان رفت ......... ساعت و زمان برگشت ...... ساعت. در هوای مهتابی و روشن و ملایم (نه سرد و نه گرم) تعداد 5 نفر. توضیحات: هوا کاملا روشن بود و بدلیل روشنی زیاد نمی شد بیشتر از این به دشمن نزدیک شد. در هوای کاملا تاریک (عدم ماه و نور ستارگان) یعنی هوای ابری نمی توان روی زمین راه رفت و زمان سه برابر تلف می شود. آن هم با مشکلاًت خیلی زیاد. می توان از این دو راه کار کمتر از یک گروهان برد. دشمن روی ما دید تیر و چشم کمی دارد. اکثر مسیر مال روئی می باشد و زمان برای بردن نیرو حدودا 9-8 ساعت می باشد. @alvaresinchannel
بیت المال 36000000 نی.. همه بخواننددددددددددددددد شاید امروز این حکایت ها افسانه باشه و بعضی‌ها با خوندنش بخندن. خصوصا اونهایی که مدیریتی بهم زدند و بیت‌المال زیر دستشونه و یا بهتر بگم در اختیارشونه، یعنی اینکه در شکل مصرف آن اختیار دارند. اما بگذار همه بدانند که شهادت لیاقت می‌خواست و مدیریت کردن بر شهدا اون هم فقط کار عبدالله هاست. عکس عبدالله توی اتوبان صدر تهران، مسیر شرق به غرب روی دیوار حسینیه رستم آباد دیده میشه و شاید در روز صدها مدیر و کارگزار نظام مقدس جمهوری اسلامی برای رفتن به محل مدیریتشون از مقابلش رد شوند.(خبردار شدیم اون عکس حذف شده) انشاءالله اونها هم با خوندن این حکایت در مصرف بیت المال تامل کنند: 🔴با شهید نوریان به سمت دو کوهه می‌رفتیم. در مسیر راه ماشین‌هایی که از روبرو می آمدند و آشنا بودند برای ما بوق و چراغ می‌زدند و عرض ارادتی می‌کردند اما شهید نوریان با حرکات دست و سر عکس العمل نشان می‌داد. به سربالایی دو کوهه که رسیدیم، گفتم: برادر عبدالله بهتر نیست شما هم با زدن بوق و چراغ جواب محبت اونها رو بدید؟ حاجی رنگش عوض شد مثل همه وقت هایی که نسبت به بیت المال بی توجهی می‌دید و رگهای گردنش متورم می‌شد، با عتاب رو به من کرد و گفت:برادر! این وسیله برای بیت الماله، برای من نیست که هرکاری دلم بخواد بکنم. 36 میلیون نفر توی این ماشین سهم دارند( آن ایام می‌گفتند ایران 36 ملیون جمعیت داره). من که حیرت زده و شرمنده شده بودم و دیگه هیچی نگفتم. ✅ شهید نوریان فرمانده مقدسی بود. همه فرماندهان لشگرسیدالشهداء(ع) جایگاه معنوی ویژه ای برایش قائل بودند. بطوری که آقاتقی محقق (معاون عملیات ل10) می‌گفت: به شهید نوریان عرض کردم: برادر عبدالله، وقتی برای خلوت با خدا به "بازی دراز "میری، اگر یک نفر جلوت سبز شد خیال نکنی عراقیه و بترسی، نه، اون شاید جبراییل باشه و از جانب خدا برات وحی آورده. 🟢 سردار شهید حاج عبدالله نوریان در 4 اسفند ماه سال 1364 در سن 24 سالگی از شهر فاو آسمانی شد و پیکر مطهرش در گلزار شهدای چیذر در خاک آرمید. راوی : جعفرطهماسبی ☘️ ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ @alvaresinchannel