یه جا خوندم نوشته بود . . .
اگه اخلاقم عــوض شده واسه اینه
که حرمم دیر شده :)💔
آقا جان نمۍطلبی!
🦋خیر مقدم به اعضای جدید🦋
🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉خوش آمدید🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊
امیدوارم که از پست هامون خوشتون بیاد🎀
#مدیر
@Childrenofhajqasim1399
________❣____________
#رمان_یادت_باشد
#پارت_پنجم
از خجالت سرخ و سفید شدم انداختم به فاز شوخی و گفتم:«آره ننه،خیلی خوشگله اصلاً اسمش رو به جای حمید باید یوزارسیف میذاشتن! عکسشو بذار تو جیبت ششدونگ حواستم جمع باشه کسی عکس رو ندزده!». همینطوری شوخی کردیم و می خندیدیم ولی مطمئن بودم ننه ول کن معامله نیست و تا ما را به هم نرساند آرام نمیگیرد.
هنوز ننه از بالکن نرفته بود که پدرم با یک لیوان چای تازه دم به حیاط آمد ننه گفت:«من که زورم به دخترت نمی رسه خودت باهاش حرف بزن ببین میتونی راضیش کنی.»
پدر و مادرم با این که دوست داشتند حمید دامادشان شود اما تصمیمگیری در این موضوع را به خودم سپرده بودند و پدرم لیوان چای را کنار دستم گذاشت و گفت: «فرزانه! من تو را بزرگ کردم رو حیاتت رو میشناسم میدونم با هر پسری نمیتونیم زندگی کنی حمید را هم مثل کف دست میشناسم هم خواهرزادم همکارم چند سال توی باشگاه با هم مربیگری میکنیم به نظرم شما دوتا برای هم ساخته شدیم چرا ردش کردی؟»
سعی کردم پدرم رو قانع کنم گفتم: «بحث من اصلا حمید آقا نیست کلا برای ازدواج آمادگی ندارم چه با حمید آقا چه به هر کسی دیگه من هنوز نتونستم با مسئله زندگی مشترک کنار بیام برای یک دختر دهه هفتادی هنوز خیلی زوده اجازه بدید نتیجه کنکور مشخص بشه بعد سر فرصت بشینیم صحبت کنیم ببینیم چه کار میشه کرد.»
چند ماه بعد از این ماجرا ها عمو نقی بیست و دوم خرداد از مکه برگشته بود دعوتی داشتیم و به همه فامیل ولیمه داد وقتی داشتم از پله های تالار بالا می رفتم انگار در دلم رخت می شستند اضطراب شدیدی داشتم منتظر بودم به خاطر جواب منفی که داده بودم عمه یا دختر عمه هایم با من سرسنگین باشند. ولی اصلا اینطور نبود همه چیز عادی بود رفتنشان مثل همیشه گرم و با محبت بود انگار نه انگار که ساخته شده و من جواب رد دادم
به روایت همسر شهید حمید سیاهکلی مرادی
ادامه دارد....
کپی❌
@Childrenofhajqasim1399
_______❣____________
#رمان_یادت_باشد
#پارت_ششم
روزهای سخت و پر استرس کنکور بالاخره تمام شد تیرماه ۹۱ آزمون دادم حالا بعد از یک سال از خواندن دیدن نتیجه قبولی در دانشگاه می تواند خوشحال کننده ترین خبر برایم باشد با قبولی در دانشگاه علوم پزشکی قزوین نفس راحتی کشیدند از خوشحالی در پوست خودم نمیگنجیدم چون نتیجه یک سال تلاشم را گرفته بودم پدر و مادرم هم خیلی خوشحال بودن از اینکه توانسته بودم رو سفیدشان کنم احساس خوبی داشتم.
هنوز شیرینی قبولی دانشگاه را در دست مزه مزه نکرده بودم که خواستگاری های با واسطه و بی واسطه شروع شد به هیچ کدام شان نمی توانستم حتی فکر کنم مادرم در کار من مانده بود میپرسید: چرا هیچکدام را قبول نمیکنی؟برای چی همه خواستگار ها رو رد میکنی؟»
این بلاتکلیفی اذیتم می کرد نمی دانستم باید چه کار کنم.
بعد از اعلام نتایج کنکور تازه فرصت کرده بودم اتاقم را مرتب کنم کتاب های درسی را یک طرف چیدم کتابخانه را که مرتب میکردم چشمم به کتاب نیمه پنهان ماه افتاد روایت زندگی شهید محمد ابراهیم همت از زبان همسر خاطراتش همیشه برایم جالب و خواندنی بود روایتی که از عشق ماندگار به این سردار خیبر و همسرش خبر میداد.
کتاب را که مرور می کردم به خاطر این رسیدم که همسر شهید نیت کرده بود چهل روز روزه بگیرد به اهل بیت (سلام الله علیها) متوسل به شود و بعد از اینکه به اولین خواستگار جواب مثبت بدهد.
خواندن این خاطر کلید گمشده سردرگمی های من در این چند هفته شد.
پیش خودم گفتم من هم مثل همسر شهید همت نیت می کند حساب و کتاب کردم دیدم چهل روز روزه آن هم با این گرمای تابستان خیلی زیاد است.حدس زدم احتمالاً همسر شهید در زمستان چنین نزدیک کرده باشد! تصمیم گرفتم به جای روضه ۴۰ روز دعای توسل به خانم به این نیت که: «از این وضعیت خارج شوم هرچه خیر است همان اتفاق بیفتد و آن کسی که خدا دوست دارد نصیبم بشود»
به روایت همسر شهید حمید سیاهکلی مرادی
ادامه دارد....
کپی❌
@Childrenofhajqasim1399
۲پارت از رمان یادت باشد تقدیم تون🌸
امیدواریم که خوشتون بیاد🦋
نظرات تون رو به مابگید👇🏻🌹
https://harfeto.timefriend.net/user/16184915966634
↺پست های امࢪوز تقدیم بھ↶
#شهید_احمدی_روشن
شبتونحیدڕ♡
دمتونمهدو♡
#صلواتبفرسمومن🌴
آیہهمیشگےرویادتوننࢪھ👇🏻↯
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ🖇
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ
أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو
لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا
يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا﴿۱۱۰﴾
#لفتندھࢪفیق!☕️
بزارࢪوبیصدا🚫خوابکربلاببینے🌚
#وضویادتنࢪه🖐🏾التماسدعا…ツ
#یاعلےمدد🕊∞♥∞
|•🌸🌿•|
#مذهبینمانبآشیم ♨️!
یهسِریامهستنکهادعایمذهبی
بودنشونگوشِفلکوکرکرده '
ولیخبباید ...
حتماخونشونخیابونایرانباشھ/:
چادرشونبالای¹میلیونباشه/:
انگشترعقیقشونم
طراحیاختصاصیداشہباشه/:
باومشتی🚶🏻♀
پس#قناعت و #تواضع
و#سادهزیستی کجارفته؟!
#بدونتعارف ❗️
شب جمعه است هوایت نکنم میمیࢪم... 💔😔
@Childrenofhajqasim1399
من اصلا ادمے نیستم کھ بی طࢪف باشم 😎✌️🏻👊🏻
🆔 @Childrenofhajqasim1399
«🌸💕»↯
وقتی از سفر کربلا برگشت، مادر پرسیده بود چه چیزی از امام حسین؏ خواستی؟! مجید گفته بود یک نگاه به گنبد حضرت ابوالفضل؏ کردم و یه نگاه به گنبد امام حسین؏ و گفتم:
آدمم کنید(:🌷
🌸•| #شهید_شناسی^^
🖇•| #شهیدمجیدقربانخانۍ
بسیجی احتیاجی بھ محافظھ کاری ندارد
و بھ دنبال از دست دادن چیزی نیست :)!
یک کارت عضویت در بسیج دارد
کھ آن هم سند شهادتش است🚶🏻♂♥️!-
+حضرتآقا🌱
بهوقتخاطره
مادࢪشھید مۍگوید= بابڪ عاشق میوه بود🍎؛
اصلا میوه نمیموند از دست بابڪ ؛؛ ولۍ وقتی بابڪ شھید شد ••••🚶🏻♂
میوه ھا انقدࢪ میماند ڪه گاھۍ اوقات خࢪاب میشوند ڪه مجبوࢪ بودم میوه ھاࢪو دوࢪ بریزم •
••| #شهیدانه
••| #شهیدبابکنوری
#پندانه
🔴هر کس گمانش به خدا خوب باشد، ناامیدش نمیکند
✍مردی ثروتمند کارگرانش را برای صرف شام فراخواند. بعد از مراسم، جلوی آنها یک جلد قرآن و مقداری پول گذاشت و از آنها پرسید: قرآن را انتخاب میکنند یا پول؟! به نگهبان مجموعه تجاری گفت: یکی را انتخاب کند. نگهبان گفت: خیلی دلم میخواهد که قرآن را انتخاب کنم ولی قرآن خواندن را نمیدانم پس پول را میگیرم که فایدهاش برایم بیشتر است و پول را برداشت. از کشاورزی که باغچهها را آب میداد خواست یکی را انتخاب کند.
کشاورز گفت: زنم مریض است و نیاز به پول دارم، اگر مریضی همسرم نبود حتما قرآن را انتخاب میکردم ولی فعلا پول را انتخاب میکنم. مرد ثروتمند نوبت را به آشپز داد که کدام را انتخاب میکند؟ آشپز گفت: من تلاوت قرآن را خیلی دوست دارم ولی من دائم مشغول کار هستم، وقتی برای قرائت قرآن ندارم، پول را بر میدارم. نوبت رسید به پسری کارگر که خیلی فقیر بود. پسر گفت: درسته که من نیاز دارم، خیلی هم نیاز دارم ولی من قرآن را انتخاب میکنم.
قرآن را برداشت و بوسید. مرد ثروتمند لبخندی زد و گفت که قرآن را باز کند. پسر قرآن را باز کرد و دو پاکت دید. با اجازه مرد ثروتمند، یکی از پاکتها را باز کرد. مبلغ زیادی داخل پاکت بود. و در پاکت دوم وصیتنامهای بود که او را وارث اموال و دارایی خودش کرده بود چون او فرزندی نداشت و همسرش نیز فوت کرده بود.
مرد ثروتمند گفت: هر کس گمانش به خدا خوب باشد، ناامیدش نمیکند. رويگردانی و اعراض از ياد خدا عامل اصلی تنگدستی و سختی در زندگی انسانهاست:«وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى»
📚سوره طه، آیه ۱۱۴
از دختــــر جوانى پرسیدند:
از چه نوع آرایشى استفاده مى كنى؟
گفت اینها رو به كار مى برم:
ﺑراى لبانم.........رﺍﺳﺘــــــگویى
براى صدایم..........ذكــــــر الله
براى چشمانم.........ﭼـــــــشم پوشـــــى از حرامـــات
ﺑراى دستانم.......كـــــمك و یارى به مستمندان
براى پاهایم...... ......ایــــــــستادن براى نماز
براى قامتم...........ســــجده بردن براى الله
براى قلبم............حــــب الله
به فکر نمازت باش مثل شارژ موبایلت!
با صدای اذان بلند شو مثل صدای موبایلت!
از انگشتات واسه اذکار استفاده کن مثل صفحه کلید موبایلت!
قرآن رو همیشه بخون مثل پیامهای موبایلت!
خدایی ما کجاییم؟؟
آروم بگو
(خدایا من عاشق توام و به تو نیاز دارم.به قلب من بیا)
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃✧᪥࿐࿇
⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
https://eitaa.com/joinchat/1439432807Cba2016211f
CamScanner ۰۶-۰۳-۲۰۲۱ ۰۰.۵۲.pdf
2.05M
امام از زبان یاران
@Childrenofhajqasim1399
پِلاڪ ࢪا از گَردنت دَࢪآوࢪدۍ•••
گُفت: از ڪُجا تو را بِشناسَند..؟!
گُفتی: آنڪِه بایَد بِشناسَد، میشِناسَد•••
#شهید_گمنام :))♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی تسلیت باد.
خدایاهدایتمکن ؛
زیرامیدانمکہگمراهیچہبلایخطرناکیاست…
خدایاهدایتمکنکہظلمنکنم ؛
زیرامیدانمکہظلمچہگناهنابخشودنیاست :)!
- #شهید_مصطفی_چمران💕
ارمنییڪبارروزد
حاجتخودراگرفت
خوشبحالماڪهعمرے
درپیات "آواره ایم"...🥀
#شبجمعه
#ماملتامامحسینیم