🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#در_محضر_فرمانده
#شهید_والامقام
#سیداسدالله_لاجوردی
#مرد_پولادین
#مقام_معظم_رهبری
من آقای لاجوردی را در دورهى مبارزات، به عنوان مرد پولادین مىشناختم. در بین دوستان، آن کسى که از کتک خوردن و اقدام کردن و زندان رفتن و آمدن بیرون و دوباره رفتن، خسته نمىشد، آقاى لاجوردى بود؛ در دورهى کار و تلاش براى حکومت اسلامى هم الحمدلله ایشان همینطور عمل کردند .
۱۳۷۷/۲/۱۴
یکم شهریورماه
سالروز #شهادت
#سیداسدالله_لاجوردی
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌷🕊
شهــدا صدایت زده اند
دست دوستے دراز کردهاند به سویت...
همراهے با #شهـدا سخت نیست..
یا علے ڪه بگویـے
خودشان دستت را میگیرند
تردیـد نڪن...
دستت را در دست شهدا بگذار
تا پرواز کنی🕊
دسٺ شـهید پیش خدا رد نمےشود
باید دعا ڪنیم ڪه ما را دعا ڪنند
لطفے ڪنند یڪ نظرے هم بما ڪنند
╭🌷🕊 ┅────────┅╮
🖼 #اطلاع_نگاشت | اینگونه «پیام شهیدان» را زنده نگه دارید...
🔰بازخوانی توصیههای مهم رهبر معظم انقلاب برای زنده نگه داشتن یاد #شهدا و فرهنگ دفاع مقدس
#هفته_دفاع_مقدس
#روایت_پیروزی
خبر دارید...
.
هنوز که هنوز است #حمید_باکری از #عملیات فاتحانه خیبر بر نگشته... .
..
خبر دارید که #غلامحسین_توسلی آن دلیرمرد
خطه #جنوب مهمان نهنگ های خلیج فارس شد و برنگشت...
.
..از #ابراهیم_هادی خبری دارید... .
..
بعد از اینکه یارانش را از #کانال_کمیل به عقب بازگرداند
دیگر کسی او را ندید...
.
از جوانانی که خوراک کوسه های #اروند شدند خبری دارید... .
.
.هنوز از #شلمچه صدای #اذان بچه ها می آید... .
.
.هنوز صدای مناجات #رزمندگان از #حسینیه
#حاج_همت به گوش می رسد... .
.
.هنوز وصیت نامه شهدا خشک نشده؛
#خواهرم #حجاب.... #برادرم #نگاه....
..
هنوز که هنوز است #شهدا می ترسند
از اینکه #رهبر رو تنها بگذاریم... .
..
و هنوز که هنوز است شهدا بند پوتینهایشان را باز نکرده اند
و منتظر منتقم #حسین علیه السلام هستند تا دوباره در رکابش شهید شوند.....
🕊🌷
▫️ خطاب شهید محراب، آیت الله دستغیب به آن برادر بسیجی در جبهه :
💠 منِ دستغیب، حاضرم یکجا، ثواب هفتـاد سال نمازهای واجب، نوافـل،حد روزه هـا، تهجدها و شب زنده داری هایم را بدهم به تـو . . . .
در عـوض، ثواب آن دو رکعت نمـازت
که در میدان جنـگ، بدون وضـو، پشت به قبـله، با لباس خـونی و بدن نجـس خوانده ای را از تـو بگیـرم. !!!
🕊🌷
#شهید | #شهدا | #شهیدان
🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
یادمان بماند
#شهدا
بدون اینکه ما را ببینند و بشناسند
برای ما رنجها کشیدند......
یادمان باشد....
🔸شهید #مهدی_زین_الدین: 🔹هر کس در شب جمعه #شهدا را یاد کند.شهدا هم او را نزد #اباعبدالله یاد می کنند.#شهدا را یاد کنید ولو با ذکر یک #صلوات.شادی روح #شهدا صلوات
🌹« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »🌹
شما که رفتید بُردید
ما که ماندیم باختیم..!
با زمانه به هر رنگی درآمدیم
رنگارنگ شده ایم
ندانستیم یکرنگی مهمتر است...
#قهرمانان_وطن
#شهدا
◾️چرا مجید رضا رهنورد که بچه مذهبی بود قاتل شد❓
♦️ خبر اعدام #مجیدرهنورد را همراه عکسش دیدم یک حس عجیبی بهم دست داد
#خوشحال نشدم به چهره اش که نگاه کردم افسوس خوردم که چرا عاقبت این جوان باید این جوری بشه
تا این که بعدازظهر به جلسه ای دعوت شدم، سخنرانش فردی بودکه از زندگی او #مستندی تهیه کرده بود و در جریان باز جویی وی بود این مطلب از زبان ایشان است.
مادرش به #عشق امام رضا علیه السلام
نامش را مجیدرضا گذاشت
از کودکی #مسجدی و هیئتی بود
همیشه تلاش میکرد
صف اول #نمازجماعت
خودش را جاکند حتی برای ثواب بیشتر نماز،
عبا بر شانه می انداخت
#ولی از 15 سالگی که وارد #فضای_مجازی شد
کم کم تحت تاثیر قرار گرفت
آنچنان شست و شوی #مغزی شد که نماز را #ترک می کند و اعتقادات مذهبی و عشق به امام حسین ع و حضرت فاطمه س را کنار گذاشته و حتی #مسخره می کند:
خودش میگوید ۸ سال رسانه #مغز من را تبدیل کرد به یک اتاق گاز که هر لحظه ممکن بود با یک جرقه منفجر شود،
روز حادثه با دیدن آن گروه #صدنفره اغتشاش در خیابان آن جرقه زده شد
اول در خانه #وصیت نامه اش را می نویسد که
برای من #گریه نکنید
سر قبرم #قرآن نخوانید،
هر #چاقویی که زده به خاطر کینه ای بوده که از حزب اللهی ها داشته،
او میگوید با خودش فکر می کرده بعد از قتل اگر او را بگیرند حتما #زجرکش و تکه تکه اش میکنند
برای همین موقع دستگیری میگوید مرا #زود اعدام کنید
اما بعد از چند روز که رفتار ماموران اطلاعاتی را می بیند که با #رفتار دینی با او تعامل می کنند
تمام #معادلات ذهنی اش به هم می ریزد
بچه های اطلاعاتی به جای این که او را بزنند و شکنجه اش بدهند،
با او #صحبت می کنند
از زندگیش می پرسند
برای اینکه متوجه شود اعتقاداتش اشتباه است به او #کتاب می دهند بخواند
و خلاصه مجرم و بازجو باهم #گریه میکنند.
آخر تازه فهمیده که این ۸سال چه قدر فضای مجازی مغزش را شستشو داده تا دست به این #جنایت بزند،
به مادرش می گوید،
با مادران #شهدا صحبت کن،
طلب #عفو نکن
فقط طلب #حلالیت کن
من مثل یک #حیوان برادرم را کشتم،
مجید رضا میگوید چند #حسرت به دلم مانده،
یک بار دیگر دست #مادرم را ببوسم به مادرم کادو بدهم:
بعداز ۸ سال دوباره پایم به حرم امام رضا علیه السلام برسد(این حرف را با گریه و زجه میزند و باز جو هم همراهش گریه و زجه میزند)
او بسیار پشیمان و شکسته شده بود.
در حقیقت می شود گفت
#دشمن دوتا جوان ما را شهید نکرد
بلکه دوتا جوان را شهید کرد
ویک جوان را #کشت،
دشمن از طریق همین مجازی که ما ساده از کنارش رد میشیم و مسئولین ما بی خیالش شدند ؛ یک جوان را که می توانست سرباز امام زمان "عج" باشد را تبدیل به یک #قاتل کرد.
این تجربه تلخ برای هرکدام از ما یا فرزندانمان ممکن است تکرار شود. پس عبرت بگیریم و مراقب باشیم و مراقبت کنیم❗️❗️❗️
مراقب خود، اطرافیان و #فرزندان مان در فضای مجازی باشیم.
«دکتر اصغری روانشناس و دانشیار
دانشگاه فردوسی مشهد»
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
✨بسم ربّ الحسین(ع)...
🕊✍عاشق که باشی، دلت که بیقرار وصال باشد، لایق که باشی، معراجت میشود زادگاهت.
✍عشق عمیقش به تک دخترکش، نازگل، زبانزد خاص و عام بود. شاید به همین دلیل هم بود که بعد از رفتن
✍#پدر، دختر را مدتی افسرده کرد. عاشقانه های یک دختر ۵ ساله چقدر شیرین میتواند باشد. مخصوصا آنهنگام که نام پدر را به زبان میآورَد.
✍اما تا کی؟ تا کجا؟ تا چه حد؟
تا حدی که درخت این عشق، در برابر عشق #خدا قد علم نکند.
✍به گفته همسرش یکسال پایانی عمرش دگرگون شده بود. #ایمان و یقین، در چشمهایش موج میزدند و صبر دلش را چون کوه استوار کرده بود.
✍ از رشادتهای همسران #شهدا به همسرش میگفت، گویا میدانست به زودی قطار زندگیاش به ایستگاه شهادت میرسد.
✍مرداد سال ۹۸، همراه دوستش در تعقیب و گریز ضد انقلاب بودند که ماشینشان به درّهای سقوط کردو شهادت جواد دوستش را در آغوش گرفت🥀
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_جواد_عبدی
تاریخ تولد : ۱۴ فروردین ۱٣۶۰
تاریخ شهادت : ٢٢ مرداد ۱٣٩٨
تاریخ انتشار : ٢۲ مرداد ۱۴۰۰
محل شهادت : شهرستان سرو آباد، اورامان
مزار شهید : کردستان، شهرستان قروه، روستای قزلجه کند
توییت سعید محمد خطاب به رئیسجمهور:
🔹بر اساس تجربیات چند دهه اخیر اگر در مقابل دشمن #احساس_ضعف شود او ده قدم جلوتر میآید و برعکس اگر #قوی باشیم او عقب نشسته و امتیاز میدهد. همانطور که در اوکراین شاهد هستیم
🔹آقای رئیس جمهور ملت و نیروهای مسلح پشت سر شما هستند نگذارید از صحبتهای شما ضعف و نگرانی استنباط شود.
🔹اینکه اگر #مذاکره نکنیم میزند مگر پشت میز مذاکره نبودیم که زد؟ وقتی «ترامپ قاتل» شد «ترامپ عزیز» هستهای رفت و وقتی «علیف خائن» مورد احترام بیجا قرار گرفت #زنگزور را دادیم.
🔹به دشمن اعتماد نکنید، #شهدا ناظر بر اعمال و گفتار ما هستند شرمنده شهدا نشویم. برای #ولایت سپر باشیم و ولایت را خرج خود نکنیم.
🔹تاریخ منتظر است تا شما را بنویسد انتخاب با شماست که فتحعلی شاه باشید یا نادرشاه شاه.!
📌 آقای رئیس جمهور با این ادبیات چه کنیم؟!
شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند
#عباسعلی_فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زندهی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟
عباسعلی گفت: امام گفته.
مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد جبهه.
خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته.
اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست.
گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند.
یه روز شهید حسین خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود…
پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود. قبل از رفتن..
حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقی ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره…
تخریبچی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند
گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد.
گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده!
پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید…
عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه…
اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…😔
جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند.
گفتند به مادرش نگید سر نداره. وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین!
گفتن مادر بیخیال. نمیشه…
مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم.
گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین.
یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟
گفتند: مادر! عراقیها سر عباست رو بریدند.
مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید.
و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد…
(یاد #شهدا و این #شهید جوانمرد را حفظ کنیم ولو با ارسال این روایت زیبا به یک نفر حتی شده با یک صلوات)
شادی روح پاک شهدا #صلوات:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹
🌟😔فقط بدونیم کیا رفتن و غریبانه
جان دادن ، تا ما با آرامش نفس بکشیم و امنیت داشته باشیم🌟😔
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْر