eitaa logo
این عماریون
325 دنبال‌کننده
262.6هزار عکس
73هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
به روایت از پدر : و آموزان بود و با به خود می داد، حتی برای رفتن به هم می گفت: من می روم تا باشد برای تا نگویند ما نشست و به خود . 🍃🌷🍃 برای چیز بود و هر وقت صدای را می شنید، خود را به تن می كرد و به می ایستاد، همچنین به در جمعه بسیار می داد و خود را با ، خود به مصلا می برد. 🍃🌷🍃 بسیاری برای به آموزان و همچنین در مناطق شهر قم انجام داد كه هیچ وقت راجع به آن باما گفت.😭😭 🍃🌷🍃
در دوران بچگی­­ و تا پایان راهنمایی در منزل پدرم بود چون ما با هم همسایه بودیم و مادرم کسالت شدیدی داشت و من رفت و آمد زیادی به خانه آنها داشتم؛ 🍃🌷🍃 «محمود» نام من را داشت و پدرم بسیار به او بود، پدرم را روی دوشش می‌انداخت و را پهن می­‌کرد و دست به قنوت بلند می­‌کرد. 🍃🌷🍃 پدرم به مازندرانی از او می­‌پرسید: «شما سرباز زمان♡می­‌شوید؟ سرش را تکان می­‌داد و می­‌گفت بله من زمان♡می­‌شوم»😭 🍃🌷🍃 از فرزندانم ، و کلمه­‌ای از ­ البلاغه را به آنان می­‌دادم و در می­‌خواستم. 🍃🌷🍃 شرعی، و حدود مانند و ، و ،، ­‌ها را تا جایی که از دستم برمی­‌آمد به آنها می­‌دادم. 🍃🌷🍃 حتی زمانی که خواست در شرکت کند، یک دوره فقه را که بود به او دادم، به شرعی کامل داشت و می‌کرد. 🍃🌷🍃
به روایت از پدر : و آموزان بود و با به خود می داد، حتی برای رفتن به هم می گفت: من می روم تا باشد برای تا نگویند ما نشست و به خود . 🍃🌷🍃 برای چیز بود و هر وقت صدای را می شنید، خود را به تن می كرد و به می ایستاد، همچنین به در جمعه بسیار می داد و خود را با ، خود به مصلا می برد. 🍃🌷🍃 بسیاری برای به آموزان و همچنین در مناطق شهر قم انجام داد كه هیچ وقت راجع به آن باما گفت.😭😭 🍃🌷🍃