eitaa logo
این عماریون
385 دنبال‌کننده
230.6هزار عکس
62.3هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
بخشی از تصاویر صفحه نخست تعدادی از روزنامه‌های روز پنج‌شنبه ۳ آذر ۱۴۰۱
🌹امیرالمومنین علي عليه السّلام: عِبَادَ اللّهِ زِنُوا اءَنْفُسَکُمْ مِنْ قَبْلِ اءَنْ تُوزَنُوا وَ حَاسِبُوهَا مِنْ قَبْلِ اءَنْ تُحَاسَبُوا وَ تَنَفَّسُوا قَبْلَ ضِیقِ الْخِنَاقِ وَ انْقَادُوا قَبْلَ عُنْفِ السِّیَاقِ وَ اعْلَمُوا اءَنَّهُ مَنْ لَمْ یُعَنْ عَلَى نَفْسِهِ حَتَّى یَکُونَ لَهُ مِنْها وَاعِظٌ وَ زاجِرٌ لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنْ غَیْرِهَا لاَ زَاجِرٌ وَ لاَ وَاعِظٌ. ♦️اى بندگان خدا، خود را بسنجید، پیش از آنکه شما را بسنجند و از خود حساب بکشید، پیش از آنکه از شما حساب کشند و نفس بر آورید، پیش ‍ از آنکه گلویتان را بفشارند.سر فرود آورید، پیش از آنکه بزور به سر فرودآوردن وادارندتان . هرکس که خود، خویشتن را از زشتیها باز ندارد و اندرز ندهد براى او باز دارنده و اندرزدهنده اى نخواهد بود. 📚نهج البلاغه، خطبه 89
🔴 آغوش رایگان برای عرب ها در قطر 🔹 اونوقت میگن عرب ها اومدند مشهد زن صیغه میکنن 😐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مژده مژده مژده به ازای پیدا کردن یک دروغ یک سکه جایزه بگیرید.
44.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرق انقلاب ما با انقلاب اینها 🔰اغتشاگران با خاک یکسان شدند🔰 💢صحبت های کوبنده استاد سوری اغتشاشگران را رسوا کرد حتما این چند دقیقه رو ببینید . عالیه . برای دیگران هم ارسال کنید
همه کار‌های و بود. خیلی پسر بود. در دینی‌اش بسیار محکم بود. اهل و واجبات بود و تأکید زیادی هم روی این مباحث داشت.، و بود. 🍃⚘🍃 در و در فعالیت‌های بسیجی و به مردم در شکل‌گیری بسیجی‌اش نقش بسزایی داشت. هر چهارشنبه برای توسل، کمیل و به پایگاه بسیج می‌رفت. شب در حضور داشت تا اینکه به استخدام انتظامی درآمد. 🍃⚘🍃 کارش بود. در مدتی که وارد نیرو شده و نتوانسته بود به پایگاه بسیج سربزند، پایگاه به خانه‌مان آمد تا پیگیر حال و احوال شود. از من پرسید چرا به پایگاه بسیج نمی‌آید؟ من هم گفتم استخدام شده و در حال حاضر سراوان است. یکی از پسرم این بود که دوست داشت به کمک کند. سال قبل از وقتی و را گرفت، رفت به استثنایی و برای از سر تا پایشان را خرید کرد، برای هر کدام‌شان یک جفت کفش، شلوار و پیراهن خرید. به من هم گفت امسال هم برای بچه‌ها با هم می‌رویم و خرید می‌کنیم که با این آرزویش محقق نشد.💔 🍃⚘🍃
یک روز آمد و به من گفت اسمم را برای به و از حرم نوشتم. من هم مخالفت کردم و گفتم: نه اجازه نمی‌دهم که بروی. خندید و گفت: چرا مادر؟ چرا می‌گویی نه؟ گفتم: من که جز تو و برادرت کسی را ندارم، اگر خدای نکرده اتفاقی برایت بیفتد من نمی‌توانم تحمل کنم. با همان مهربانی همیشگی‌اش می‌گفت: مادر شما که فیلم مختارنامه را می‌بینی و میگی خدا لعنت‌شان کند! چرا امام حسین (ع)⚘ را خالی کردند. حالا خودت اجازه نمی‌دهی که پسرت برود و از آل‌الله (ع)⚘ دفاع کند. گفتم: قربان زینب (س)⚘بروم، خیلی دوستش دارم عاشقش هستم، اما یک شرط دارم. گفت: چه شرطی مامان؟ گفتم: باهم برویم. گفت: مادر به خانم‌ها که اجازه نمی‌دهند. گفتم چرا پسرم من لباس می‌پوشم. لباس رزم، سر و صورتم را محکم می‌پوشانم، اصلاً نمی‌فهمند من زنم یا مرد. آن‌قدر خندید. اسمش را نوشت و نامش هم برای اعزام درآمد، اما مشکل و بیماری خونی پدرش باعث شد نرود. به خاطر پدرش اعزام نشد. 🍃⚘🍃
با توجه به اتفاقات و اوضاع و احوال عراق و سوریه همه حواس به اخبار بود و دائم آن‌ها را رصد می‌کرد. وقتی حرم را نشان می‌داد، خیلی پای تلویزیون می‌نشست و می‌گفت مامان خوش به سعادتشان. 🍃⚘🍃 می‌گفتم چرا پسرم؟ می‌گفت: مادر ببین پیکر‌های این چقدر با احترام و عزت تشییع می‌شود. همه مردم برای تشییع پیکرشان آمده‌اند. من خیلی ناراحت شدم گفتم نگو پسرم، می‌دانی به خانواده‌های‌شان چه گذشته است؟ می‌دانی به پدر و مادر و بچه‌های این‌ها چه می‌گذرد؟ گفت: نه مادر اشتباه نکن، این دنیا به درد نمی‌خورد. می‌گفت: من #۲۵ سال عمر کردم، خیلی دیگر بخواهم عمر کنم ۲۵ سال دیگر است خب زندگی در این دنیا را می‌خواهم چه کنم؟ 🍃⚘🍃 رو به کردم و گفتم: پسرم با همه این‌ها من نمی‌توانم بدون تو زندگی کنم. هادی تودار بود، چندان صحبت نمی‌کرد، اما این صحبت‌ها را با من در میان می‌گذاشت. با خودم می‌گویم او من را برای روز‌های آماده می‌کرد؛ روز‌هایی که با از ما جدا شد؛ روز‌هایی که باید با یادش زندگی کنیم. من پیش از اینکه مادر شوم، خواهر هستم. علی‌مرادی در ۱۸ مرداد ۱۳۶۲ در سن #۱۳ سالگی به رسید و عزتی هم در ۱۲ اسفند همان سال شد. 🍃⚘🍃
خانواده ما با فرهنگ و عجین بود، ولی فکر و نبود پسرم برایم سخت بود، اما این سختی را به خاطر مسیری که قدم در آن گذاشته بود تحمل می‌کردم. خوشحالم که در رفت و به رسید و شد. را هم برای خدا می‌خواست. 🍃⚘🍃 از شاخصه‌های اخلاقی برادرم از من سؤال می‌کرد؛ اینکه چطور بچه‌ای برای خانواده بود؟ چه رفتار‌هایی داشت که در نهایت منجر به شد. می‌خواست بداند برادرم چطور توانست در آن سن و سال راهی شود و چطور در #۱۳ سالگی شد. 🍃⚘🍃 بسیار به روز‌های و او برای رسیدن به و میدان می‌خورد. زمانی که# برادرم شهید شد، من ۱۱ سال داشتم. وقتی از من در مورد سؤال می‌کرد، من اطلاعات و حرف‌هایی را که از مادر و پدر و اطرافیانم شنیده بودم برایش روایت می‌کردم. برادرم مذهبی را مطالعه می‌کرد؛ کتاب‌هایی نظیر انبیا و... من که می‌خواستم به دست بزنم می‌گفت: نباید به این‌ها دست بزنی پاره می‌شوند. 🍃⚘🍃 خوب یادم است سال‌ها بعد، یک روز رفت خانه مادرم و گفت: انبیای دایی را بدهید من مطالعه کنم، چرا نگهش داشتی مادرجان. مادرم گفت: این‌ها یادگاری است! به مادرم گفت بدهید ما هم مطالعه کنیم تا ثوابش برسد به روح دایی! 🍃⚘🍃
هادی عزتی ‌می‌خواست حرم شود، امنیت شد. 🍃⚘🍃 هادی عزتی متولد۱۳۷۱/۵/۵ سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: در روز از فروردین #۱۳۹۸ در حال اجرای به دست اشرار به می‌رسد. 🍃⚘🍃 آرزو‌های زیادی داشت. نمونه‌ای که می‌خواست در قامت یک حرم حاضر شود تنها به خاطر جسمی پدر از اعزام جا ماند، اما برایش طوری دیگر رقم زد و او با در از و کشورش شد. 🍃⚘🍃 کبری علی‌مرادی مادر هادی عزتی را پیش رو دارید. من دو فرزند پسر داشتم. متولد ۵ مرداد ۱۳۷۱ بود که در روز از بهار سال گذشته حین انجام به رسید. بود و حدود ۵/ ۱ سال پیش عقد کرده و قرار بود بهار سال گذشته جشن عروسی‌شان را برگزار کنیم که شد. 🍃⚘🍃
🔺کامنت ها در یک گروه که شاهدان شیئی نورانی در کرمانشاه را تایید میکنند. باید منتظر اعلام منابع رسمی بود. ـــــــــــــــــــــــ
✳️روایت تصویری👆 🌹🌹دیدار سردار سرتیپ دوم پاسدار ابوالفضل اسلامی مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان البرز با حجت الاسلام والمسلمین شیخ محمدمهدی محمدی مسئول حوزه نمایندگی ولی فقیه در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان البرز و مسئول ستاد نماز جمعه کرج و بازدید از روند احداث پروژه مرکز فرهنگی (باغ موزه) دفاع مقدس استان البرز 🌹🌹دیدار سردار سرتیپ دوم پاسدار ابوالفضل اسلامی مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان البرز با دکتر رامین ربیعی ریاست سازمان صنعت؛ معدن و تجارت استان البرز در محل سازمان صمت استان البرز 🌹🌹برگزاری جلسه " استان البرز ؛ شهر کرج پایتخت هشتمین دوره کتاب کشور " با حضور سردار سرتیپ دوم پاسدار ابوالفضل اسلامی مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان البرز ؛ آقای آل عوض مشاور فرهنگی و اجتماعی استاندار البرز ؛ آقای محمدجواد کاظمینی مدیرکل فرهنگی و اجتماعی استانداری البرز ؛ آقای سعید جابری انصاری مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز ؛ آقای معدنی پور مدیرکل کتابخانه های عمومی استان البرز درمحل اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز ♻️دوشنبه ۳۰ آبان ماه ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سردار نقدی: ظالم تر از صدام و منافقین، کسانی بودند که بچه های مارا فرستادند در فضای مجازی آنهم تحت نظر غربی ها
29.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷اگر بسیجیان هم مسلح شوند... ✅اگر خشونت بیشتر شود، برنده شما نیستید! این طرف ماجرا را هم ببینید. این طرف بچه بسیجی ای هست که هنوز دست به خشونت نزده و بدون تیر جنگی به میدان آمده است. ✅برای نظام راحت است که دست مدافعانش تیر جنگی بدهد اما... جمع کردن اغتشاشات با چه هزینه‌ای؟ ✅برای کسانی که هشتگ پایان مماشات میزنند 🖊دیدن این کلیپ را توصیه میکنم انتشار کلیپ علیزاده تایید ایشان نیست بلکه صرفا بعنوان یک سخن منطقی از شخصی که در مقام مخالف انقلاب اسلامی است👌 ✅دشمنان هم علنا اعتراف میکنند اما برخی خائنان داخلی ... ☑️پیشنهاد دانلود
, 🌺 هفته بسیج بر بسیجیان همیشه در صحنه مبارک باد.
یکی از همکارانش سر مزار در بهشت رضا به من می‌گفت که به و مقید بود. تعریف می‌کرد که نوبتی با دوستان‌مان صبحانه می‌خریدیم و می‌خوردیم. تا از بودن پولی که برای صبحانه داده شده بود، نمی‌شد، ، حتی به من می‌گفت مادر زمانی که در مرز خدمت می‌کردم، بزرگی از طرف برخی داده می‌شد تا اجناس و کالا‌های قاچاقشان را رد کنم، اما من آن‌ها را تحویل مسئولانم می‌دادم. 🍃⚘🍃 خود را به نحو احسن انجام می‌داد. آن‌قدر و بود که در برابر هم حاضر نشد و کاری و را معامله کند. 🍃⚘🍃 در روزمره خودش و خانواده‌اش هم به حلال توجه داشت. یک روز برای کاری به بیمارستان رفته بودیم، پدرش یک چهار لیتری آب برداشت، رو به پدرش کرد و گفت باباجان چرا این آب را برداشتی؟ درست نیست از اینجا آب بردارید و با خودتان ببرید... 🍃⚘🍃
{{{سرانجام در روز سال ، یک مورد نزاع و درگیری در پی اختلافات خانوادگی در خیابان ارشاد مشهد به مرکز فوریتهای پلیسی 110 اعلام شد که به سرعت مأموران گشت کلانتری سناباد به محل حادثه اعزام شدند. پس از حضور پلیس در محل حادثه، فردی اسلحه به دست به سمت مأموران تیراندازی کرد که در اثر این حادثه هادی صفایی (افسر گشت) و هادی عزتی (راننده گشت) به رسیدند.}}} 🍃⚘🍃 همراه دوستش هادی صفایی به رسید. 🍃⚘🍃 خیلی هم با بودند. اصلاً قرار بود صفایی همراه یک سرباز دیگر به بروند، اما صفایی گفته بود باید عزتی همراه من بیاید، تا نیاید من یک قدم هم برنمی‌دارم، حتی رئیس‌شان گفته بود تو برو من را با ماشین بعدی می‌فرستم. گفته بود نه بیاید باهم می‌رویم که هادی می‌رسد و باهم به می‌روند که اول صفایی به می‌رسد و بعد . {{ دو وطن با ذکر یک شاخه گل ⚘}} 🍃⚘🍃 وقتی مدافع حرم را می‌دید غبطه می‌خورد. در نهایت یک هم نصیب شد. 🍃⚘🍃
*💢ملائکه هم از نوشتن ثوابش عاجزند* ✅علامه مجلسی فرمودند: شب جمعه مشغول مطالعه بودم، به این دعا رسیدم *بسم الله الرحمن الرحیم* *الْحَمْدُ لله مِنْ اَوَّلِ الدُّنْیا اِلی فَنائِها وَ مِنَ الآخِرَه اِلی بَقائِها, اَلْحَمْدُللهِ عَلی کُلِّ نِعْمَه،* *اَسْتَغْفِرُالله مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ اَتُوبُ اِلَیْه، وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ* *✅بعد یک هفته مجدد خواستم ، آنرا بخوانم، که در حالت مکاشفه از ملائکه ندایی شنیدم ، که ما هنوز از نوشتن ثواب قرائت قبلی فارغ نشده ایم...* 📚منبع: قصص العلماء، ص 80
⏪ پیام مخاطب 📌دیروز توی اتوبوس خط واحد یه حرکت عجیب از یک جوان حدودا سی‌وپنج‌ساله دیدم واقعاً هم خندیدم هم درس گرفتم. 📌توی اتوبوس تعدادی از خانم‌ها بی‌روسری بودند. مرد جوان سیگارش را روشن کرد و شروع کرد به سیگار کشیدن! 📌یکی از همون خانم‌ها با صدای گوشخراش داد زد آقا سیگارت را خاموش کن خفه شدیم اینجا سیگار کشیدن ممنوعه! 📌جوان با لبخند و البته سر به زیر گفت خانم محترم تو روسری را درآوردی و میگی من آزاد هستم و بهتره مردها جلو چشم خودشون رو بگیرن و نگاه نکنند! 📌منم دلم میخواد آزاد باشم و سیگارم را هم میکشم! بهتره شما جلوی دماغت را بگیری و بو نکشی! اگر قراره من چشمم را ببندم تو هم بهتره دماغ و دهنت رو ببندی! 📌باور کنید سی‌ثانیه‌ای همه ساکت شدن بعد کل جمعیت زدن زیر خنده و همه شروع کردن به بحث کردن در این مورد از آزادی؛ موافق و مخالف؛ تریبون آزادی بود که بیا و ببین! ✍سربسته می‌گویم؛ وقتی از طریق بی‌قانونی با برخی افراد رفتار شود، تازه قدر قانون و لزوم احترام به آن را می‌فهمند! 🔺
💠 🔸 امام علی علیه السلام: هر مرد مسلمان در زندگی سه همنشین دارد: همنشین اول که در دنیا و پس از مرگ همراه اوست و آن وی است؛ همنشین دوم که تا هنگام مرگ همراه اوست و آن اوست تا وقتی بمیرد که به وراث می رسد؛ سوم همنشینی که تا لب گور همراه اوست و بعد آن رهایش می کند و آن زن و اوست.
👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀 حکمت این اغتشاشات چه بود؟ یکی از حکمت های این اغتشاشات این بود که حقانیت انقلاب اسلامی و نظام اسلامی برای کسانی که شک داشتند، مشخص شد، چطور؟ سال ۵۷ مردم فقط شعار می دادند، جایی راهم آتش نمی زدند، به بی حجاب ها هم اهانت نمی کردند، رژیم طاغوت به سمت مردم شلیک می کرد. الان اغتشاش گران فحش دادند، قرآن آتش زدند، اموال عمومی را تخریب کردند، مغازه ها را مجبور به بستن کردند و پلیس به آنها شلیک نکرد. سال ۵۷ مردم پول خرج چاپ اعلامیه و عکس امام می کردند و الان میلیون ها تومان پول می گیرند و به جان و مال مردم تجاوز می کنند. سال ۵۷ برای چسباندن یک اعلامیه مردم شکنجه می شدند و الان هزاران فحش رکیک و دروغ و تهمت به سران و نیروهای نظام می زنند و فردا هم سر کارشان می روند. اگر کسی بخواهد بیدار شود، بهانه ای ندارد؟!
روزمان را با آغاز کنیم 🔰شکنندگی جنگ ترکیبی نظام سلطه الحشر لا یُقَاتِلُونَکُمْ جَمِیعًا إِلا فِی قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَعْقِلُونَ» (۱۴) 👈«آنها هرگز با شما بصورت گروهى نمىجنگند جز در دژهاى محكم یا از پشت دیوارها! پیكارشان در میان خودشان شدید است، (اما در برابر شما ضعیف!) آنها را متحد مىپندارى، در حالى كه دلهایشان پراكنده است; این به خاطر آن است كه آنها قومى هستند كه تعقل نمىكنند!» ✴« قرآن در مورد یهودیانِ [دشمن پیامبر] می گوید: «لَا یُقَاتِلُونَکُمْ جَمِیعًا إِلَّا فِی قُرًى مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَاءِ جُدُرٍ ‌بَأْسُهُم بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ ‌تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ‌ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَعْقِلُونَ» یعنی این‌ها «رودررو» نخواهند شد. باید «پشت سلاح‌های سنگین» بنشینند و بجنگند. این‌ها باید «پشت سنگرها» باشند و فعالیت کنند. نمی‌توانند رودررو بیایند؛ نمی‌توانند از سنگر خودشان خارج شوند؛ باید پشت سنگر خود پنهان شوند تا فعال باشند؛ در «قُرًی مُحَصَّنَه». این را قرآن عیب و نقص یک جنگجو می‌داند. جنگجویی که تا «قُرًی مُحَصَّنَه» نباشد، پشت دیوار نباشد و قلعۀ سنگی نباشد نمی‌تواند بجنگد، دچار نقص است. قرآن این را علامت آسیب‌پذیری و عامل شکست می‌داند. ✅می‌گوید تو قلعۀ او را بشکن؛ تسلیم خواهد شد. وارد حصارش بشوی دستش را بالا می‌کند. زره‌اش را از او بگیر، سلاح سنگینش را بگیر، تسلیم تو خواهد شد. او محال است «قتال» کند، مگر اینکه پشت دیوار باشد. تو دیوار او را خراب کن. این دیگر تسلیم توست.» ✍