eitaa logo
گرافیست الشهدا🎨
1.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
214 ویدیو
1.4هزار فایل
بنام 🍁خدا بیاد🌿 خدا برای🌹خدا کپی بدون تغییر با ذکر اللهم عجل لولیک‌الفرج حذف #لوگوی روی عکس و #اسم_نویسنده متن ها #حرام است حذف لینک و هشتک از #متن ها مانعی ندارد تبادل و تبلیغ نداریم خادم @Zare_art https://www.instagram.com/ammarabdi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
اون ک چشیده طعم این عشقو❤️، غیر تو هیچکس و نمیشناسه هک میشه روی سنگ قبرم ، این سینه زن العباسه🌷 . ریش‌های خیلی بلند، قیافه تکیده، پیشانی بلند، همه و همه قطعا تو را یاد یک نمی‌اندازد؟🤔 . نامش بود🌷. از وقتی کنجکاو ماجرایش شدم که تصویر مزارش🥀 را دیدم و یک بیت معروف نوحه‌های حاج محمود که مو بر تن آدم راست میکنه، فضولی ام گل کرد که ربط این به رایه العباس چیه؟ . مثل همیشه راهکار علامه گوگل🙂. سرچ که کردم علامت سوال‌هایم🤔 بیشتر شد. دیدم اُوهَع ، همه ما ها و که توی ذهنمون داریم خود همین آقاست❤️، یاد حرف 🥀 افتادم وقتی مستند ملازمان حرم را دیدم که با مادرش☘️ صحبت کرده بود، حججی گفت قبلنا 🍃 یه جاده بود که میشد ازش گذشت اما حالا شده یه تنگ که حتی مختصات روی نقشه‌اش هم نیست.😞 . سیاوشی ته آرزوی مبارزاتی ما هیاتی‌ هاست 😍؛ بی خیال دنیا و پر خیال و دغدغه امام حسین. 🏴 . همه‌ی ما دست و پا می‌زنیم برا پابوس آقامون😭 .اما ؛ امیر سال آخر به رفیقاش گفت که شماها برید من دیرتر میام . نیومد،😔.رفت شام، پیش کسی که همه ما 80 کیلومتر به یاد اون قدم ور می‌داریم و آخر قبولی 💐 بدست اونه. . رفت پیش عمه که بقول حاج محمود هیاتشون بی قرار بود💓 و غصه و غم‌هاش بی‌شمار.😥 . ما اول مسیر و اون آخر مسیر بی‌صدا و بی‌ریا رسید 😓به اون معبر لعنتی ؛که من یکی خیلی وقته مختصات مکان الآنم را هم گم کردم ،چه برسه به معبر شهادت.😭 . سیاوش وسط آتش 🔥اینبار زنده بیرون نیومد؛ بلکه رها بیرون اومد بدون دسیسه تعصب🕊 . امیر جان ما مانده‌ایم راه که سرخ است از لخته خون 💔شهیدان، ما مانده‌ایم و پاشی 😥 ناامیدی لیبرال‌های سگ سفت غرب زده، ما مانده‌ایم و نادانی اهل منزل که ناامیدند، ما مانده‌ایم باسنگینی های پر از سرب و 😪، پاهای کِرِخت و بدون احساس😢، ما و آنهایی که ها در بدن های لاغر‌شان😭 قایم باشک بازی می‌کنند😰 و.... . اما ته همه ما مانده‌ایم و و آه 😓 و پوزخند مدیران🙁 . نویسنده:محمد صادق زارع .
اون ک چشیده طعم این عشقو❤️، غیر تو هیچکس و نمیشناسه هک میشه روی سنگ قبرم ، این سینه زن العباسه🌷 . ریش‌های خیلی بلند، قیافه تکیده، پیشانی بلند، همه و همه قطعا تو را یاد یک نمی‌اندازد؟🤔 . نامش بود🌷. از وقتی کنجکاو ماجرایش شدم که تصویر مزارش🥀 را دیدم و یک بیت معروف نوحه‌های حاج محمود که مو بر تن آدم راست میکنه، فضولی ام گل کرد که ربط این به رایه العباس چیه؟ . مثل همیشه راهکار علامه گوگل🙂. سرچ که کردم علامت سوال‌هایم🤔 بیشتر شد. دیدم اُوهَع ، همه ما ها و که توی ذهنمون داریم خود همین آقاست❤️، یاد حرف 🥀 افتادم وقتی مستند ملازمان حرم را دیدم که با مادرش☘️ صحبت کرده بود، حججی گفت قبلنا 🍃 یه جاده بود که میشد ازش گذشت اما حالا شده یه تنگ که حتی مختصات روی نقشه‌اش هم نیست.😞 . سیاوشی ته آرزوی مبارزاتی ما هیاتی‌ هاست 😍؛ بی خیال دنیا و پر خیال و دغدغه امام حسین. 🏴 . همه‌ی ما دست و پا می‌زنیم برا پابوس آقامون😭 .اما ؛ امیر سال آخر به رفیقاش گفت که شماها برید من دیرتر میام . نیومد،😔.رفت شام، پیش کسی که همه ما 80 کیلومتر به یاد اون قدم ور می‌داریم و آخر قبولی 💐 بدست اونه. . رفت پیش عمه که بقول حاج محمود هیاتشون بی قرار بود💓 و غصه و غم‌هاش بی‌شمار.😥 . ما اول مسیر و اون آخر مسیر بی‌صدا و بی‌ریا رسید 😓به اون معبر لعنتی ؛که من یکی خیلی وقته مختصات مکان الآنم را هم گم کردم ،چه برسه به معبر شهادت.😭 . سیاوش وسط آتش 🔥اینبار زنده بیرون نیومد؛ بلکه رها بیرون اومد بدون دسیسه تعصب🕊 . امیر جان ما مانده‌ایم راه که سرخ است از لخته خون 💔شهیدان، ما مانده‌ایم و پاشی 😥 ناامیدی لیبرال‌های سگ سفت غرب زده، ما مانده‌ایم و نادانی اهل منزل که ناامیدند، ما مانده‌ایم باسنگینی های پر از سرب و 😪، پاهای کِرِخت و بدون احساس😢، ما و آنهایی که ها در بدن های لاغر‌شان😭 قایم باشک بازی می‌کنند😰 و.... . اما ته همه ما مانده‌ایم و و آه 😓 و پوزخند مدیران🙁 . نویسنده:محمد صادق زارع .
🍃روز به روز غرق می شویم در و تعلقاتش ، آنقدر سرگرم که فراموش می کنیم در دنیا مسافریم و آخرِ هر دل بستن، دل کندن است... . 🍂پویا ایزدی ، مسافر دنیا بودن را خوب فهمید و رفت... برید از دل بستگی هایی که به دنیا وابسته اش کرده بودند.شهدا را واسطه قرار داد تا بتواند بگذرد حتی از و دخترش.... . 🍃داستانِ بابایی بودن دختر ها را همه بلدند. بگذریم از وداع ریحانه با پدرش .از دل برای بی تابی فرزندش .اما خداراشکر اگر بابا شد ، مادری هست که او را در آغوش بگیرد. نه هست که پاهایش را زخم کند و نه که در آن بخورد.اما امان از که لالاییِ هرشب دختران شهداست و ، تنها قصه ای است که هیچ وقت تکراری نمی شود. . 🍂به قول : « عصر بود، موشک که خورد، از روی تانک پرت شد پایین. درست مثل (ع)، از روی مرکب.....» . 🍃عشاق دارند یکی یکی به ملحق می شوند. ، سردار دل ها ... ایم در دنیا. زمین گیر شده، کم آورده ایم از این همه . کاش را یاد بگیریم.... . ✍نویسنده: . 🕊به مناسبت شهادت . 📅تاریخ تولد  : ۱ شهریور ۱۳۶۲ . 📅تاریخ شهادت : ۱ آبان ۱۳۹۴. حلب سوریه . 📆تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۳۹۹ . 🥀مزار :  اصفهان .
🍃اون ک چشیده طعم این عشقو، غیر تو هیچکس و نمیشناسه هک میشه روی سنگ قبرم ، این سینه زن العباسه 🍃ریش‌های خیلی بلند، قیافه تکیده، پیشانی بلند، همه و همه قطعا تو را یاد یک نمی‌اندازد؟🤔 🍃نامش بود. از وقتی کنجکاو ماجرایش شدم که تصویر مزارش را دیدم و یک بیت معروف نوحه‌های حاج محمود که مو بر تن آدم راست میکنه، فضولی ام گل کرد که ربط این به رایه العباس چیه؟ 🍃مثل همیشه راهکار علامه گوگل. سرچ که کردم علامت سوال‌هایم بیشتر شد. دیدم اُوهَع ، همه ما ها و که توی ذهنمون داریم خود همین آقاست، یاد حرف افتادم وقتی مستند ملازمان حرم را دیدم که با مادرش صحبت کرده بود، حججی گفت قبلنا یه جاده بود که میشد ازش گذشت اما حالا شده یه تنگ که حتی مختصات روی نقشه‌اش هم نیست. 🍃امیر سیاوشی ته آرزوی مبارزاتی ما هیاتی‌ هاست ؛ بی خیال دنیا و پر خیال و دغدغه امام حسین. 🍃همه‌ی ما دست و پا می‌زنیم برا پابوس آقامون.اما ؛ امیر سال آخر به رفیقاش گفت که شماها برید من دیرتر میام . نیومد.رفت شام، پیش کسی که همه ما 80 کیلومتر به یاد اون قدم ور می‌داریم و آخر قبولی بدست اونه. 🍃رفت پیش عمه که بقول حاج محمود هیاتشون بی قرار بود و غصه و غم‌هاش بی‌شمار. 🍃ما اول مسیر و اون آخر مسیر بی‌صدا و بی‌ریا رسید به اون معبر لعنتی ؛که من یکی خیلی وقته مختصات مکان الآنم را هم گم کردم ،چه برسه به معبر شهادت. 🍃سیاوش وسط آتش اینبار زنده بیرون نیومد؛ بلکه رها بیرون اومد بدون دسیسه تعصب 🍃امیر جان ما مانده‌ایم راه که سرخ است از لخته خون شهیدان، ما مانده‌ایم و پاشی ناامیدی لیبرال‌های سگ سفت غرب زده، ما مانده‌ایم و نادانی اهل منزل که ناامیدند، ما مانده‌ایم باسنگینی های پر از سرب و ، پاهای کِرِخت و بدون احساس، ما و آنهایی که ها در بدن های لاغر‌شان قایم باشک بازی می‌کنند و... اما ته همه ما مانده‌ایم و و آه و پوزخند مدیران ✍🏻نویسنده: 🌹به مناسبت سالروز تولد 📆تاریخ تولد : ۱۵ خرداد ۱۳۶۷ 📆تاریخ شهادت : ۲۹ آذر ۱۳۹۴ 🕊️محل شهادت : خانطومان سوریه 🌹مزار شهید: تهران.امامزاده علی اکبر چیذر