eitaa logo
گرافیست الشهدا🎨
1.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
214 ویدیو
1.4هزار فایل
بنام 🍁خدا بیاد🌿 خدا برای🌹خدا کپی بدون تغییر با ذکر اللهم عجل لولیک‌الفرج حذف #لوگوی روی عکس و #اسم_نویسنده متن ها #حرام است حذف لینک و هشتک از #متن ها مانعی ندارد تبادل و تبلیغ نداریم خادم @Zare_art https://www.instagram.com/ammarabdi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃در گرماگرمِ تیرماهِ ۶۱ ، میانِ بحبوحه ، سومین فرزند خانواده پا به جهان گذاشت.نامش را گذاشتند🙂 . 🍃عشق و ارادت به و خاصی که به پدر و مادر میگذاشت،از شئون اش بود😇 . 🍃پس از دبیرستان وارد (ع)شد.شاید وارد عرصه وسیعی برای عشق‌بازی و ❤ . 🍃مثل هر عاشق و دلباخته دیگر طاقت جسارت به (س) نداشت.پس راهی شد. . 🍃 بود. کار بلد و حرفه ای پای کار که به میان می‌آمد؛دقیق و جدی می‌شد. . 🍃 بود و بی‌تاب، مثل همه آسمانیان،بریده از و تعلقات آن. اما مگر می‌شود پدرِ دختر باشی و او را به فراموشی بسپاری؟!! . 🍃مرتضی پدر بود و عاشق جگر گوشه اش... عاشقِ دخترک شیرین زبانش،اما این عشق، پایِ رفتنش را سست نکرد. او به رفتن بود پس به پدرش سفارش کرد: "هوای را داشته باشد تنهایش نگذارید" . 🍃بعد از شهادت مرتضی هیچ کس نازنین زینب شش ساله را تنها نگذاشت... بی احترامی به او و مادرش نشد و کسی حرمت آنها را نشکست اما هزار و اندی سال پیش... دخترکی که اتفاقا پدر برایش می‌تپید، بعد از پدرش،بی احترامی هایِ زیادی دیده بود. شکسته و صورتش خورده بود و اورا در آغوش عمه جانش،تنها میانِ خرابه ای رها کرده بودند😭 . 🍃حال مرتضی رفته بود که بار دیگر برای ، و بی‌حرمتی رقم نخورد.خود همچون پرستویی در کربلای آسمانی شد🕊 . 🍃خانطومان هم عجیبی دارد...گوشه به گوشه‌اش کربلاست و علی اکبر ها را به آغوش می‌کشد💔 ‌. 🍃انفجارِ نتحاری تکفیریان در منطقه ،در جنوبِ خانطومان، پرستویی دیگر را در خود غلطاند و علی اکبری دیگر، به راهِ در قلب خاطومان آرام گرفت🕊 . 🍃پروازت مبارک؛ بابایِ نازنین زینب❤️ . به مناسبت شهادت . ✍نویسنده : . 📅تاریخ تولد : ۲۳ تیر ۱۳۶۱ . 📅تاریخ شهادت : ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ . 📅تاریخ انتشار : ۱۴ خرداد ۱۳۹۹.حلب سوریه . 🥀مزار شهید : گلزار شهدای سرحد آباد .
🍃در روضه ی مادر حرف از کوچه و که می شود ، از و غلاف شمشیر ، نوکرها بی تاب می شوند و دست هایشان مشت....😔 . 🍃در روضه ی ارباب ، وقتی روضه خوان از حمله به خیمه ها، و بی گوشواره می گوید ناله ها بیشتر می شود ...😭 . 🍃خادم الحسین هایی که در روضه بی تاب می شوند، نبض غیرتشان می زند اگر به خانمی شود.... . 🍃محمد محمدی، نوکری بود که درس را از بر بود. رگ غیرتش جوشید وقتی دید به ناموس مردم بی حرمتی می شود . نتوانست مثل رهگذرها کلاه بی تفاوتی بر سر بکشد و راه خودش را برود.ایستاد و به اش عمل کرد.وظیفه ای که خیلی از ما فراموشش کرده ایم. 😞 . 🍃برای از ناموس کشورش ، جانش را داد.دلم شکست وقتی فهمیدم از به او چاقو زده اند.گویی سرنوشت قسمت فرزندان است...😓 . 🍃آمر به معروف قصه ما شهید شد اما در تاریخ می درخشد وقتی اعضا بدنش به چند نفر جانِ دوباره بخشید .خوش به حال آن کس که شهید در سینه اش می تپد.قلبی که محبِّ است و با ذکر بی تاب می شود.❤️ . 🍃 قلم در دست میگیرم اما ذهنم سوی می رود. اویی که در راه جان داد اما حرف ها و ها دلش را بیشتر از جسمش زخم کرد.💔 . 🍃خلیلی ها و محمدی ها جان دادند تا قصه و بازار تکرار نشود .به بانویی نشود، پیش چشم مردی ناموسش..... . 🍃چشم می بندم بر دنیای اطرافم.بر آن هایی که شاید با غریبه شده اند .بی خیال تمام ها و ها، به یاد چادر خاکی مادرم و به حرمت خون ، چادرم را محکم تر می گیرم . زینبی می مانم پای حسین های زمان......🌴 . ✍نویسنده: . 🕊به مناسب شهادت . 📅تاریخ شهادت: ۲۷ مهر ۱۳۹۹ .
🍃روز به روز غرق می شویم در و تعلقاتش ، آنقدر سرگرم که فراموش می کنیم در دنیا مسافریم و آخرِ هر دل بستن، دل کندن است... . 🍂پویا ایزدی ، مسافر دنیا بودن را خوب فهمید و رفت... برید از دل بستگی هایی که به دنیا وابسته اش کرده بودند.شهدا را واسطه قرار داد تا بتواند بگذرد حتی از و دخترش.... . 🍃داستانِ بابایی بودن دختر ها را همه بلدند. بگذریم از وداع ریحانه با پدرش .از دل برای بی تابی فرزندش .اما خداراشکر اگر بابا شد ، مادری هست که او را در آغوش بگیرد. نه هست که پاهایش را زخم کند و نه که در آن بخورد.اما امان از که لالاییِ هرشب دختران شهداست و ، تنها قصه ای است که هیچ وقت تکراری نمی شود. . 🍂به قول : « عصر بود، موشک که خورد، از روی تانک پرت شد پایین. درست مثل (ع)، از روی مرکب.....» . 🍃عشاق دارند یکی یکی به ملحق می شوند. ، سردار دل ها ... ایم در دنیا. زمین گیر شده، کم آورده ایم از این همه . کاش را یاد بگیریم.... . ✍نویسنده: . 🕊به مناسبت شهادت . 📅تاریخ تولد  : ۱ شهریور ۱۳۶۲ . 📅تاریخ شهادت : ۱ آبان ۱۳۹۴. حلب سوریه . 📆تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۳۹۹ . 🥀مزار :  اصفهان .
🍃روزمرگی درد است یعنی کم کم دردی می شود ناعلاج، واقعا ناعلاج مثل نبودن که حال، همه بدون او به زندگی عادت کرده ایم.فقط باز بر اساس عادت دعای عِجِّل می خوانیم😔 . 🍂درون وجودمان فریادی است که نیستی و ندارمت اما معطلم کرده بین مشکلات و گرانی و چیزهای مزخرف.عذاب وجدان خرخره را می‌جود،از که می شنیدم می گفتند وقتی خوره به افکارتان می افتد و سر سوزنی حس می کردند بوی شیطان می دهد، خلافش را عمل می کردند.گفتند شما هم با افکارتان همین کار را بکنید.چشم😓 . 🍃آنها می توانستند چون اختیار داشتند اما من آنقدر غرق گناه شده ام که اختیارم از کف رفته و به اجبار به افکار که خودم هستم گوش می دهم😔 . 🍃امام زمان ، یادم می رود دارمت ، یادم می رود ندیده ، یادم می رود صورتت راهنمای راهم است، یادم می رود هر گناه است به صورتت، یادم می رود 😭 . 🍂گفتند می آیی اما کی؟ شدیم.پدربزرگ هامان چندسالی است مهمان خاک اند.پدرهامان محتاج لیوان آب که به دستشان بدهیم😓 . 🍃مهدی جان، مولا جان. به جایی رسیده ام که به راضی ترم تا زندگی که هر لحظه بر توشه گناه و عذابم اضافه می کنم.سرم داد بزن تا بدانم میبینی...💔 . ✍نویسنده: . .
🥀روزها پی در پی میگذرد، تاریخ باسرعت طی می شود و غمی بزرگ در این میان به چشم میخورد.😔 . 🥀غمی جانسوز که بعد از گذشت۱۴قرن، جای زخمش تازه است .گویا در این غم سری نهفته است که تنها کاشفش هستند و امروز این ایام است،ایامی که نه تنها و (ع)و (س)بلکه تمام شیعیان را کرد.🖤 . 🥀خاطره سوختن بین در و دیوار و شکسته از یاد شیعیان نمی رود.مگر می شود بخورد بر صورت و لگد بر پهلو و تو در غفلت باشی؟ . 🥀واکنون این زخم تازه و تازه تر میشود از آن هنگام که ماه میهمان بستر شد و هیچ گلایه نکرد تنها کرد بر تابوت و امان از آن غروبی که دیدگان برهم گذاشت و هل اتی را غرق در گذاشت😢 . "بی توبا شمع علی تا به سحر میسوزد شمع میمیرد او بار دگر میسوزد یک نفر مثل درختان سپیدار بلند در خیالش همه شب بین دو در میسوزد" . ✍نویسنده: . به مناسبت سالروز شهادت 💔 .
🍂روزها دقیقه ب دقیقه و ساعت به ساعت سپری می‌شوند و همه ما دچار روزمرگی، کم‌کم یادمان می‌رود چه از دست داده‌ایم یا چه به دست آورده‌ایم درگیر شیطنت رسانه‌ها همه چیز یادمان می‌رود. . 🍂درگیر و پول و مرغ همه چیز فراموش می‌شود. یاد نگرفته‌ایم جواب ، سیلی است و گرنه قرن‌هاست داغ سیلی بر جگرمان سوز می‌زند. . 🍂یادمان نیست زمان جنگ، جواب موشک، موشک است اما حال صلاح فقط امنیت پول است تا رگه‌های پولشان به هم نخورد... . 🍂آن‌هایی که انتقام را تله می‌خوانند و می‌گویند بگذرید تا عرصه بر ما تنگ نشود، اما دریغ که نمی‌فهمند دشمن اگر خود را مسلط بر اوضاع ببیند تا بر ما چیره نشود ول کن نیست حتی اگر دستش از پوست میش باشد... . 🍂گاهی باید تقصیر‌ها گردن بیفتد از اتفاق‌هایی که واقعا سوزناک‌اند تا به دست بیاید مردم که سر خون شده‌اند تا کجا اتحاد را حفظ خواهند کرد.و وای بر رسانه که قاتل را مقتول نشان می‌دهد و مقتول را قاتل، ضد تروریسم را تروریست و تروریسم را ناجی بشر و مظلوم . 🍂امثال حاجی هم اگر بودند، تلنگری بودند که چهار ستون همه را لرزاند، که دشمن با احدی شوخی ندارد و نه دوستی در کار خواهد بود نه برابری و نه برادری دشمن تا بوده و هست بر عزم خود استوار می‌ماند یادمان نرود چه داده‌ایم و در مقابل آیا چیزی گرفته‌ایم یا خیر؟ . 🍂یادمان هست چقدر زدیم و در مقابل دشمن را دیدیم و گفت میدانستم و خودم دستور دادم بزنند یادمان هست دانه دانه می‌روند و ما دانه دانه می‌شویم و نه راه به جایی می‌بریم و نه مشکلی را وا می‌کنیم. . 🍂یکسال گذشت، ده سال هم می‌گذرد چه کردیم و می‌کنیم و چه بدست می‌آوریم. یادمان بماند برای خون آنها جواب پس خواهیم داد... انّا مِنَ المُجرمینَ مُنْتَقِمون.. . ✍نویسنده: . به مناسبت سالگرد شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی . تاریخ تولد : ۲۰ اسفند ۱۳۳۵ / روی قبر: ۱ فروردین ۱۳۳۵ کرمان . . 📅تاریخ شهادت : ۱۳دی ۱۳۹۸ بغداد . . 📅تاریخ انتشار طرح : ۱۲ دی ۱۳۹۹ . 🥀محل دفن : کرمان .
🍃در روضه ی مادر حرف از کوچه و که می شود، از در سوخته و غلاف شمشیر، نوکرها بی تاب می شوند و دست هایشان مشت. در روضه ی ارباب، وقتی روضه خوان از حمله به خیمه ها، و گوش بی گوشواره می گوید ناله ها بیشتر می شود😭 🍃خادم الحسین هایی که در روضه بی تاب می شوند، نبض غیرتشان می زند اگر به خانمی شود. 🍃محمد محمدی، نوکری بود که درس را از بر بود. رگ غیرتش جوشید وقتی دید به ناموس مردم بی حرمتی می شود. نتوانست مثل رهگذرها کلاه بی تفاوتی بر سر بکشد و راه خودش را برود. ایستاد و به اش عمل کرد. وظیفه ای که خیلی از ما فراموشش کرده ایم. 🍃برای دفاع از ناموس کشورش، جانش را داد. دلم شکست وقتی فهمیدم از پهلو به او چاقو زده اند. گویی سرنوشت قسمت فرزندان است... 🍃آمر به معروف قصه ما شهید شد اما در تاریخ می درخشد وقتی اعضا بدنش به چند نفر جانِ دوباره بخشید. خوش به حال آن کس که قلب شهید در سینه اش می تپد.قلبی که محبِّ است و با ذکر بی تاب می شود. 🍃 قلم در دست میگیرم اما ذهنم سوی می رود. اویی که در راه امر به معروف جان داد اما حرف ها و زخم زبان ها دلش را بیشتر از جسمش زخم کرد💔 🍃خلیلی ها و محمدی ها جان دادند تا قصه و بازار تکرار نشود.‌ به بانویی اهانت نشود، پیش چشم مردی ناموسش... 🍃چشم می بندم بر دنیای اطرافم. بر آن هایی که شاید با حجاب غریبه شده اند. بی خیال تمام طعنه ها و ها، به یاد چادر خاکی مادرم و به حرمت خون ، چادرم را محکم تر می گیرم. زینبی می مانم پای حسین های زمان... ✍نویسنده : 🕊به مناسب سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۹ مرداد ۱۳۶۰ 📅تاریخ شهادت : ۲۷ مهر ۱۳۹۹ 📅تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱۴۰۰