🍃گلوله ای با سرعت نور بر بدن #خسته اش اصابت کرد. مهدی به #آرزویش رسید وهنگامی که #پیکرش را با قایق حمل میکردند با اصابت آر پی جی دیگر هیچ چیز از مهدی بجز نامش بر روی این کره خاکی باقی نماند.😔
.
🍂اینبار دریاچه گوی سبقت را از آن خود کرد وچون #مادری فرزند خویش را به آغوش گرمش کشید اما زمین #ماتم زده بود،آغوش #مهدی را میخواست.آغوش مردی تاریخی.😞
.
🍃مردی از جنس فولاد که حتی در سخت ترین شرایط ،خم به ابروان هلال ماهش نمی آورد.
.
🍂مردی که لبخند برلبش،مسکنی بود برای #همرزمانش که مستقیم به قلبشان تزریق میشد و تشویش را می زدود.😊
.
🍃باز هم بگویم؟
از کدام دردش حرف بزنم؟
#شهادت جانسوز برادرش؟
مرگ مادرش؟
#غم چشمهای خواهرش؟
یا اینکه با بدن خسته و زخمیش می جنگید و کم نمیاورد.
یا محبت اقیانوسی اش؟
یا دلاور مردی جهانی اش؟
یا #صبوری نظیر #ایوبش؟🌴
.
🍂چه زیباست بودنش.مهربانیش!
دلگرمی ای که از حس وجودش میگیری.
تجربه ای که در رفتارش میبینی.
موج دریای محبت صدایش.
تا چه حد میتوان خوب بود؟
تا حدی که برای در آغوش گرفتنش حتی #زمین و #دریاچه با هم در جنگ بودند
و آن کُلتی که در دستان #همسرش است، #مهریه و تنها یادگار اوست.یادگاری که هنوز عطر دستانش را در خود نگاه داشته است.
سلاحی که ساخته #عشق و محبت است.😍
.
🍃بر لبت #لبخند است ...
در دلت غوغاییست...
عشق دیدار داری...
عاشق #معشوقی...❤️
🌱ش.ه.ا.د.ت
✍نویسنده : #بنت_الهدی
.
به مناسبت شهادت #شهید_مهدی_باکری
.
📅تاریخ تولد : ۳۰فرودین ۱۳۳۳ میاندواب
.
📅تاریخ شهادت : ۲۵اسفند ۱۳۶۳
.
📆تاریخ انتشار طرح: ۲۴اسفند ۱۳۹۸
.
🥀وضعیت پیکر :جاویدالاثر
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #دفاع_مقدس #کربلا #جاویدالاثر #مشهد #باکری
🍃بسم رب الحسین به ظهور الحجه🍃
.
🍃امروز خورشـــ☀️ـــید شادمانه ترین طلوعش را خواهد داشت و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت.
.
🍃ملائکه از #آسمان، #زمین را نظاره گرند، در چشمانشان برق شادی پیداست،😍 آخر امروز با همهی روزها فرق دارد.
.
🍃طفلی با سیمای نورانی و زیبا از نسل #حیدر کرار، که پنجم #شعبان سال سی و هشت هجری قمری را به نام خودش ثبت کرد.
.
🍃#حسین_بن_علی شادمان فرزندش را در #آغوش میگیرد. حاضران یک به یک برای تبریک جلو میآیند، خانه غرق در شادی است.😄
.
🍃نامش را #علی نهادند، اما شاید کسی نمیدانست که روزی قرار است سجادهی علی بن حسین گواه #سجده های طولانیِ بسیارش باشد و لقب #سجاد را به صاحبش بدهد. آسمان پر ستاره شب شاهد خلوت های #شبانه با معبودش باشد و هلال ماه در آسمان شب بارها او را پرسه زنان در کوچه های #مدینه ببیند که دل #یتیمان را شاد میکند.
.
🍃امروز کسی پا به عرصه گذاشته که قرار است دوشادوش #پدر تا سرزمین #نینوا برود و روزی پرده از راز های آن دشت بردارد. کسی که ادامه دهنده راه پدر خواهد بود، آری امروز فرزندی #متولد شد که زینت #عبادت کنندگان و پیام آور #عاشوراییان است.
.
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
.
#گرافیست_الشهدا #مدینه #ولادت_امام_سجاد #مدینه
🌿آن شب،شب عجیبی بود. #باران میهمانِ مشهد الرضا شده بود .هوا خنک بود ، نزدیک سی بار بود که با مسئول اعزام تماس گرفته بود ولی هربار به درِ بسته می خورد. #نماز مغرب و عشاء را که خواند دلش طاقت نیاورد .😥
.
🌿آن شب دل یک بسیجی حوالی #حرم حضرت عشق میچرخید و حاجتش را میخواست.🕊
.
🌿با همسر و فرزندش راهی حرم شدند ، ساعتی از #زیارتش نگذشته بود که با لبی خندان به سوی همسرش آمد.دلش آرام گرفته بود و گویی امید داشت این گره به دست #ضامن_آهو باز میشود.💚
.
🌿میدانست که #علی_بن_موسی_الرضا ضمانتش را پیش عمه اش میکند و او حتما راهی وادی عاشقی میشود.
.
🌿شاید کمتر از ده روز گذشت که مسئول اعزام تماس گرفت و گفت ساکت را ببند، بسیجی آماده رزم شو.🎒
.
🌿او که دو سال تمام در پی راهی برای اعزام بود، حالا با ضمانت شاه خراسان کمتر از ده روز گره از کارش باز شد.
.
#ابوطاها گفتی: «من برای یک زندگی عادی ساخته نشدم.»
به گمانم برای همین مسئول اعزام را کلافه کردی ، #امام_رضا را واسطه قرار دادی تا برای دفاع از حریم اهل بیت راهی شوی و درست در شب تولد #بانوی_صبر حاجتت را گرفتی.📿
.
🌿همرزمت میگفت: با هم قرار گذاشتید که هر کدامتان زودتر #آسمانی شد و بال پریدن گرفت دست آن یکی را در #زمین بگیرد ، حتی گفته بودید شربت #شهادت را هرکه نوشید، وقتی آقا بالای سرش آمد لبخندی بزند آن موقع است که ما میفهمیم مهمان #آقا شده است.😊
.
🌿همینطور هم شد. وقتی ابوطاها شربت شهادت را نوش جان کرد و این دیار و مردمانش را ترک کرد. #لبخند به لب داشت ، لبخندی به شیرینی عسل و به زیبایی شهادت و به همین زودی #طاها مرد خانه شد.☺️
.
🌿در عجبم چطور از #همسرت دل کندی و چگونه از شیرین زبانی های #امیر_علی گذشتی؟😭
.
🌿به راستی که قدم گذاشتن در این راه دل شیر میخواهد و قلبی که برای #معشوق بتپد ، کاش #قلب ما هم اینگونه بی قرارِ معشوق حقیقی مان باشد و در راه عشق ثابت قدم باشیم.❤
.
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
.
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_مصطفی_عارفی
.
📅تاریخ تولد : ۱۵ دی ۱۳۵۹
.
📅تاریخ شهادت : ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵. تدمر سوریه
.
زمان انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۳۹۹
.
🥀مزار : بهشت رضا
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #طراحی #دل_نوشته
🍃در گرماگرمِ تیرماهِ ۶۱ ، میانِ بحبوحه #جنگ، سومین فرزند خانواده #مسیب_زاده پا به جهان گذاشت.نامش را #مرتضی گذاشتند🙂
.
🍃عشق و ارادت به #ائمه و #احترام خاصی که به پدر و مادر میگذاشت،از شئون #عاقبت_به_خیری اش بود😇
.
🍃پس از دبیرستان وارد #دانشگاه_امام_حسین (ع)شد.شاید وارد عرصه وسیعی برای عشقبازی و #خدمت❤
.
🍃مثل هر عاشق و دلباخته دیگر طاقت جسارت به #حریمِ_بنت_الحیدر (س) نداشت.پس راهی #سرزمینِ_عشق شد.
.
🍃#مستشار_نظامی بود. کار بلد و حرفه ای پای کار که به میان میآمد؛دقیق و جدی میشد.
.
🍃#آسمانی بود و بیتاب، مثل همه آسمانیان،بریده از #زمین و تعلقات آن.
اما مگر میشود پدرِ دختر باشی و او را به فراموشی بسپاری؟!!
.
🍃مرتضی پدر بود و عاشق جگر گوشه اش... عاشقِ دخترک شیرین زبانش،اما این عشق، پایِ رفتنش را سست نکرد.
او #مصمم به رفتن بود پس به پدرش سفارش کرد: "هوای #نازنین_زینب را داشته باشد تنهایش نگذارید"
.
🍃بعد از شهادت مرتضی هیچ کس نازنین زینب شش ساله را تنها نگذاشت... بی احترامی به او و مادرش نشد و کسی حرمت آنها را نشکست اما هزار و اندی سال پیش...
دخترکی که اتفاقا #قلب پدر برایش میتپید، بعد از #شهادت پدرش،بی احترامی هایِ زیادی دیده بود.
#حُرمَتش شکسته و صورتش #سیلی خورده بود و اورا در آغوش عمه جانش،تنها میانِ خرابه ای رها کرده بودند😭
.
🍃حال مرتضی رفته بود که بار دیگر برای #ناموس_آل_الله، #اسارت و بیحرمتی رقم نخورد.خود همچون پرستویی در کربلای #خانطومان آسمانی شد🕊
.
🍃خانطومان هم #قصه عجیبی دارد...گوشه به گوشهاش کربلاست و علی اکبر ها را به آغوش میکشد💔
.
🍃انفجارِ نتحاری تکفیریان در منطقه #خلسه،در جنوبِ خانطومان، پرستویی دیگر را در #خون خود غلطاند و علی اکبری دیگر، به راهِ #عشق در قلب خاطومان آرام گرفت🕊
.
🍃پروازت مبارک؛ بابایِ نازنین زینب❤️
.
به مناسبت شهادت #شهید_مرتضی_مسیب_زاده
.
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
.
📅تاریخ تولد : ۲۳ تیر ۱۳۶۱
.
📅تاریخ شهادت : ۱۴ خرداد ۱۳۹۵
.
📅تاریخ انتشار : ۱۴ خرداد ۱۳۹۹.حلب سوریه
.
🥀مزار شهید : گلزار شهدای سرحد آباد
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃#خدا میدانست #زمین چه حالی دارد..
چقدر #دلتنگ است..
چقدر #خالی است،
میدانست دلش لک زده برای تکرار #عاشورا..😔
پیام داری خواهری برای برادری!
پیغام رسان #ولایتی!
پشتیبان #امامتی!
#زینبی!
.
🍃و این شد که خدا او را به زمین بخشید.
زینب #ثانی را!
#فاطمهِ_معصومه!
بخشید تا امامت خورشید #هشتم بی قمر نماند!😍
.
🍃کسی باشد که شهر به شهر بگردد و #مظلومیت برادر را فریاد کند.
کسی باشد که جگر گوشه #کاظم(ع)شود و چشم و چراغ #رضا(ع) 😍
باشد تا عالم قم داشته باشد.
#قم ،برکت داشته باشد.
بشود مرکز #تشیع و قطب عالِم پروری!😌
.
🍃حالا که زمین از دلتنگی درآمده..
حالا که پُر شده از #تو!
بانوجان!
میشود زینب صدایت بزنم؟ ❤
.
#میلاد حضرت فاطمه معصومه #مبارک.
.
✍نویسنده : #فاطمه_زهرا_نقوی
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #میلاد #روز_دختر
🍀هلهله #ملائکه گوش فلک را پر کرده.
هم اهل #آسمان شادند هم #زمین میرقصد
حکمتش چیست ؟
.
🍀خدا که نه ،حال بنده خدا نیز میداند
شب شور است و شادی.
به نام هم بودند و این راز را فقط #خدا میدانست. عروسیِ #مرد_خانه_خدا
و #دخت_خانه_نبی دو دریا ب بهم می پیوندند تا دنیا با وجودشان به ساحل #آرامش برسد.
.
🍀ازین پس #دین آسوده خواهد بود در سایه سار محبت این #عروس و #داماد .
.
🍀شهر لبریز از نایابی همچین محبتی است و کوچه ها سر شار از حروف #عشق و دوستی و این حقیقت است که ادامه می یابد در گروِه پیوند علی و فاطمه،زیر یک سقف پای یک سفره ساده از پیوند دو #نور تا امتداد یازده ستاره روشن و فصل عشق از همینجا آغاز میشود.
.
✍نویسنده: #فاطمه_زهرا_نقوی
.
🌺به مناسبت سالروز #ازدواج #حضرت_علی(علیه السلام) و #حضرت_زهرا(سلام الله علیها)
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #ازدواج #علی #زهرا
#مسلم پیشدار حکومت #انبیا و اولیاست سیپده صبح که نوید میدهد، صبح صادق به چشم برهم زدنی خواهد رسید.
.
▪️مسلم هوا سپیده دم است که خدا گفت رزق و روزی را در همین زمان برای اهل #زمین تقسیم میکنم، خواب نمانید تا روزی از دستتان نرود؛اما چه بگویم که #اهل_کوفه فاصله نماز تا طلوع آفتاب را با خیال راحت خوابیدند و جا ماندند از رزق #شهادت.
.
#نماز_صبح را به وقت #اذان علی خواند و #حسن ذکر مستحباتش را گفت و #حسین مسلم که سپیده خبر صبح صادق بود فرستاد تا نوید طلوع را بدهد که خودش بود، اما دریغ از مردم و دریغ از #جهل ابدیشان تخت خوابیدند که حتی صدای مسلم را نشنوند.
.
▪️تاریخ به کرّات تکرار میشوند، حال که سفیر صبح، نوید بهتر آورده نگذاریم او را #سر ببرند و از بالای #دارالعماره به پایین بیندازند......
.
✍نویسنده:#محمد_صادق_زارع
.
🕊به مناسبت شهادت #مسلم_بن_عقیل
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #کوفه #عرفه #حج_ناتمام #نامه #کربلا #بیعت #مدینه #امام_حسین #طفلان_مسلم #سفیر
🍃میشنوی #عطر حضورش را، عرش و فرش، همه را به هیجان آورده😍
.
🍃آری، ای اهل عالم، میبینیـــــــد، امروز ماه به آغوش #آمنه آمده و #زمین و زمان زِ #نور مطلقش می درخشند. آری، #روح عالمی منور گشته از نورش☺️
.
🍃چه خوش ساعتیست امروز، مگر می شود با حضور #بهاریش ایام به کام نشود، سلطان شهر #دلبران است که آمده🤩
.
🍃از ذوق عالم چه بگویم که #دل سرد و خاکی زمین با حضور تو ای #ماه_مدینه، سبز و بهاری گشته و برای گنجشکان، نوید بهاری دیگر آورده🤗
.
🍃امروز، عطر #محمدی تو را حتی میشود در آن سوی خواب ها و #رویاها شیرین حس کرد😌
.
🍃 آری، به گمانم این از معجزه ی #ظهورِ دلیل آفرینش است.
#تولدت، مبارکِ جهانِ هستی باشد
ای پادشاه دو عالم و غایت خلقت❤️
.
✍نویسنده : #زهرا_حسینی
.
🕊به مناسبت سالروز #میلاد_پیامبر_اکرم(ص)
.
📅تاریخ انتشار : ۱۲ آبان ۱۳۹۹
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #مدینه #خاتم_النبیّن #بقیع #صلوات
🍃بیاد ساربانان کویر #اعجاز، کویری که در ژرفای تاروپود آن، خنکای آسمان حس میشود، اگر بجوییمش♡
.
🍃همه کوی به کوی در جستجوی حیاتیم و قطره به قطره، عطش جانمان را میفرساید. جرعه به جرعه خراش بر #زمین میزنیم، در پی یافتن زلال آب.
.
🍃جان به میان لب خزیده و آستر گلگونش را خزانزده کردهاست. چِشم، تار میبیند اما، انگار درمیان این بیابان، هاله ای با #صلابت در حال حرکت است❣️
.
🍃قدم به قدم، قامت دلربایش بر نیزه های آفتاب چیره میشود و پیش میرود. او #مرتضی ست🙂
.
🍃نمیدانم در میان این مسیر، آفتاب شیفته او شده یا توانش، قاتل گرما. هرچه که هست، گام هایش نمی لغزند. در هر قدمش ، #رازی نهفته است😌
.
🍃شنیده بودم خانه ای در این #دارفانی بنا کرده، خالی از #دروغ. میگفتند هرچه را که رنگ و بوی #معشوق نمیدهد، از خانه اش زدوده است. خانه ای بنا کرده با عطر #شهادت.
.
🍃در این صحرای #زندگی، تنها غبطه به اوست که از گلویمان گذر میکند. اویی که آن روز با شکوه #آسمانی اش، به دیدار معشوق میشتافت🌹
.
🍃ذره ذره ی وجودش را، نذر خشنودی سالار شهیدش کرده بود و سنگ مزارش را ، هدیه به #حضرت_مادر. اویی که شتابان میرفت و مایی که جا ماندیم😔
.
✍️نویسنده : #مبرا_پورحسن
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_مرتضی_عبداللهی
.
📅تاریخ تولد : ۹ اسفند ۱۳۶۶
.
📅تاریخ شهادت : ۲۳ آبان ۱۳۹۶.دیرالزور سوریه
.
📅تاریخ انتشار : ۲۲ آبان ۱۳۹۹
.
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃ای بابای #مهدی_زهرا خوش آمدی😍
.
🍃ای زمینیان، چشمانتان روشن باد
یازدهمین آفتاب روشنایی بخش آمده🥰
.
🍃آمده تا کوچه پس کوچه های شهر دنیا را با بارش #رحمت بپوشاند.
آمده، شهر زندانی شده به #معصیت را از قفس آزاد کند❤️
.
🍃میبینید امروز چه سرمست است #مدینه، عطر وجود تو به اوج مستی و هوشیاریش رسانیده. گویا امروز #زمین به یُمن قدوم مبارک شما به پوست خود نمیگنجد.
آری، چه خجسته روزیست امروز🤗
.
🍃ای از پدر #دلسوزتر و از مادر رئوفتر،
آمدنت مبارک عالم هستی باشد☺️
.
✍️نویسنده : #زهرا_حسینی
.
🌺به مناسبت سالروز ولادت #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
.
📅تاریخ انتشار : ۳ آذر ۱۳۹۹
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #سامرا #عراق #جمکران #صلوات
🌸 شهید غلامعلی پیچک ...
.
🍂 #فرمانده سلام، خوش بحالتان، مهر #شهادت در پرونده اعمالتان خورد و عاقبت بخیر شدید اما، اینجا #هوا بد است .دل ها گرفته است و #بغض هایمان گلوگیر شده اند و خسته ایم از زمانی که امان را از اهالی #زمین گرفته است ✨
.
🍂 هشت سال باغیرت جنگیدید برای وجب به وجب این خاک، برای اینکه حقی #پایمال نشود🎋
.
🍂 اما هشت سال است که با #تدبیر و امید مردم را از زندگی ناامید کرده اند ، پدر خانه در مقابل اهل خانه از #شرمندگی و #خجالت کمر خم کرده است.
سفره خالی و #دست هایش هم #وزن شده اند اما ترازوی عدل، حسرتِ برابری بر #دل دارد.. 🌸
.
🍂 روی بیت المال #حساس بودید که مبادا مدیون شوید و پل صراط پایتان بلغزد اما این روزها #بیت_المال را غارت می کنند و بعد از رفتنشان از مرزهای کشور، خبراختلاس هایشان در روزنامه های کشور به یادگار میماند. 😞
.
🍂 زمین های #جبهه را با کمترین امکانات شناسایی می کردید پاکسازی و #دشمن را نابود می کردید .حالا ستون پنجم ها ، گرا می دهند ، دیروز حاج قاسم و امروز فخری زاده .خبر شهادت ها #داغ شد بر دل #تاریخ...❤️
.
🍂 رمز عملیات هایتان یا #زهرا بود و فرمانده امام زمان اما حالا ، دین را #قربانی خواسته هایشان کردند و #اعتقاد مردم را نشانه گرفته اند که مردم هم از #خدا بی نصیب شوند و هم از خرما...😭
.
🍂 وصیت هایتان #قاب شد بردیوار اما چادرها خاکی می شود و حجاب ها، سرخی خونتان را کدر می کند...
آه که که این قصه ی پر غصه #گلایه پایانی ندارد ....❤️
.
🥀 شهیدجان،برگرد، بیسیم ات راهم بیاور.حاج #همت و حاج قاسم را هم صدا کن...😭
.
😔 بیا و نجات بده.کم کم هم #شهر سقوط می کند هم ایمانمان ... 🎋
.
نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
.
🕊 به مناسبت سالروز شهادت #شهید_غلامعی_پیچک
.
📅تاریخ تولد : ۱۳۳۸
.
📅تاریخ شهادت : ۲۰ آذر ۱۳۶۰
.
📅تاریخ انتشار : ۱۹ آذر ۱۳۹۹
.
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃باران بر تن شهر میزند و آرام آرام غبار را میشوید، آب به جریان افتاده و بیمقصد از کوچه ها میگذرد. گویی پایانی برای این راه نیست! تنها بیراهه است که مسیر را پیچیده تر میکند!
.
🍃از روزی که رفته ای شهر خالی شده، حالا دیگر بی تو، #جهان یک ازدحامِ تو خالیست، تو تمام ما بوده ای و برایِ تکاملِ خودت جایی غیر از زمین را جست و جو میکردی، میدانستی #زمین جایِ ماندن نیست! و این همان چیزیاست که ما فراموش کرده ایم😔
.
🍃زمین برای ماندن نیست! تنها پلی است که انسان را به #آسمان میرساند. اما امان، امان از تمامِ دلبستگی ها که بالِ پریدن را زنجیر میکنند به زرق و برقِ پوچِ #دنیا و ما از اصلِ خود جامانده ایم، از اویی که چشم به ما دوخته کاری برای آمدنش کنیم!😞
.
🍃در این وانفسایِ دنیا دستمان را بگیر ای #شهید♡
.
🍃باید عبد او باشیم، عبد دنیا شده ایم.
باید عبدالمهدی بود تا به لبخندی، زندگی زیر و رو شود. مانند تو شدن سخت است! #عبدالمهدی_کاظمی شدن دشوار است. باید چون تو فقط او را دید و برای او از همه چیز گذشت تا خریدارمان شود❣
.
🍃آنوقت است که مرگ را با #شهادت عوض میکنند و زنده تر از هر وقتِ دیگری میشویم، آنگاه #حلب، خاکی که خون را به آغوش میکشد سکویِ پرواز میشود. اما ما بیخبر از آسمان، زمین گیر شده ایم😪
.
🍃باران هنوز میبارد و اینجا دخترانت پشتِ پنجره، چشم به آسمان با تو #نجوا میکنند و تو تجلی میکنی در نگاهشان آنگاه که پرنورترین ستاره، از پشتِ ابرها چشمکمیزند و این یعنی بابا هست و میبیند و تا همیشه در آغوشِ اوییم هرچند ما خیالش را به آغوش میکشیم🥺
.
🍃باران میبارد و در خاکِ حلب، درست همانجایی که خونِ تو ریخته است، گل میدهد و نسیم #عطر تورا تا اینجا میکشاند. تو در شهر هستی هرچندِ لبخندت قابِ روی دیوار باشد🌹
.
🍃شُست #باران همه کوچه خیابان هارا
پس چرا مانده غمت بر دلِ بارانی من...؟💔
#پروازت_مبارک همنشینِ ابرها♡
.
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_عبدالمهدی_کاظمی
.
📅تاریخ تولد : ۱۴ بهمن ۱۳۶۳
.
📅تاریخ شهادت : ۲۹ آذر ۱۳۹۴.خانطومان
.
📅تاریخ انتشار : ۲۸ آذر ۱۳۹۹
.
🥀مزار شهید : گلستان شهدای اصفهان
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌿آن شب،شب عجیبی بود. #باران میهمانِ مشهد الرضا شده بود .هوا خنک بود ، نزدیک سی بار بود که با مسئول اعزام تماس گرفته بود ولی هربار به درِ بسته می خورد. #نماز مغرب و عشاء را که خواند دلش طاقت نیاورد .😥
.
🌿آن شب دل یک بسیجی حوالی #حرم حضرت عشق میچرخید و حاجتش را میخواست.🕊
.
🌿با همسر و فرزندش راهی حرم شدند ، ساعتی از #زیارتش نگذشته بود که با لبی خندان به سوی همسرش آمد.دلش آرام گرفته بود و گویی امید داشت این گره به دست #ضامن_آهو باز میشود.💚
.
🌿میدانست که #علی_بن_موسی_الرضا ضمانتش را پیش عمه اش میکند و او حتما راهی وادی عاشقی میشود.
.
🌿شاید کمتر از ده روز گذشت که مسئول اعزام تماس گرفت و گفت ساکت را ببند، بسیجی آماده رزم شو.🎒
.
🌿او که دو سال تمام در پی راهی برای اعزام بود، حالا با ضمانت شاه خراسان کمتر از ده روز گره از کارش باز شد.
.
#ابوطاها گفتی: «من برای یک زندگی عادی ساخته نشدم.»
به گمانم برای همین مسئول اعزام را کلافه کردی ، #امام_رضا را واسطه قرار دادی تا برای دفاع از حریم اهل بیت راهی شوی و درست در شب تولد #بانوی_صبر حاجتت را گرفتی.📿
.
🌿همرزمت میگفت: با هم قرار گذاشتید که هر کدامتان زودتر #آسمانی شد و بال پریدن گرفت دست آن یکی را در #زمین بگیرد ، حتی گفته بودید شربت #شهادت را هرکه نوشید، وقتی آقا بالای سرش آمد لبخندی بزند آن موقع است که ما میفهمیم مهمان #آقا شده است.😊
.
🌿همینطور هم شد. وقتی ابوطاها شربت شهادت را نوش جان کرد و این دیار و مردمانش را ترک کرد. #لبخند به لب داشت ، لبخندی به شیرینی عسل و به زیبایی شهادت و به همین زودی #طاها مرد خانه شد.☺️
.
🌿در عجبم چطور از #همسرت دل کندی و چگونه از شیرین زبانی های #امیر_علی گذشتی؟😭
.
🌿به راستی که قدم گذاشتن در این راه دل شیر میخواهد و قلبی که برای #معشوق بتپد ، کاش #قلب ما هم اینگونه بی قرارِ معشوق حقیقی مان باشد و در راه عشق ثابت قدم باشیم.❤
.
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
.
به مناسبت سالروز تولد #شهید_مصطفی_عارفی
.
📅تاریخ تولد : ۱۵ دی ۱۳۵۹
.
📅تاریخ شهادت : ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ تدمر سوریه
.
📅تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۹۹
.
🥀مزار : بهشت رضا
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #طراحی #دل_نوشته
♡بسمِ رب العشق رب الحسین♡
🍃پلک خورشید که پرید، نگاهت را به روی جهان گشودی. در صبحدمِ ششمینِ روز، از دومین ماهِ آخرینِ فصلِ سال و این شروعی بود برای پایانی زیبا🌹
🍃جسمت که رشد میکرد، روحت هم همراهش قد میکشید. اما از جایی به بعد تنها #روحت بود که بزرگ میشد، قد میکشید و جایش در جسم تنگ و تنگ تر میشد.
🍃مزین به نامِ #ارباب عالمیان بودی و البته جوینده. صحت شُهرَتَت وقتی نمایان شد که به دنبال آرام کردن روحِ بزرگت، سر از #پرواز درآوردی. میجُستی تا آرام کنی آن دلکنده از جهانِ #مادی را.
🍃قرارت را در پرواز یافتی و این یعنی یک قدم نزدیکتر به مقصد. بعد ها شدی قرارِ روحِ ملتهبِ همه آنهایی که پرواز را برای آرامش انتخاب کرده بودند و حالا قرارِ روحِ همه مان شدی. حتی ما واماندگانِ اسیرِ #زمین😔
🍃ساعاتی پس از آخرین پروازت، که روح بلندت برای همیشه در آسمان ماند، صدای هلهله عرشیان به گوش تمام عالم رسید. خوشحال بودند که همجنس دیگری از خودشان را به آغوش کشیده اند. آسمان را ریسه کشیدند به یمن قدومت و برق چشمان تو یعنی به مقصد رسیده ای🥀
🍃جسم زمینی ات، گنجایش روح بلندت را نداشت. برای همچون روحی، کوچک بود و تو مرد تسلیم شدن نبودی. این را انتخاب های سخت ثابت کرده بود!
🍃همچون کوه نوردی که بلندترین قله را فتح کرده باشد، کنار درب #بهشت نشستی تا نفس تازه کنی. کسی چه میداند، شاید مهیای دیدار یار میشدی!
🍃لطفی کن، گاهی نگاهی به خسته گان زمینی بینداز. در مرام #آسمانیان نیست جاماندگان را به حال خودشان رها کنند😓
🍃کشتی مولایتان حسین(ع)، هنوز هم پس از قرن هاجاماندگان را با خود میبرد. در مرام دانش آموختگان #مکتب_حسین، بی توجهی جای ندارد. سلام ما را به اربابمان برسان. بقیه را خودش میداند😭
🍃راستی، در گوش آسمان چه گفتی که پاسخت، آغوش امن #خدا شد؟!
منَ المومنینَ الرجالُ صَدَقوا ما عاهَدُالله عَلَیه...فَمِنهُم مَن قَضا نَهبَه وَ مِنهُم مَن یَنتَظِر وَ ما بَدَّلوا تَبدیلا...❤️
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
♡#شهید_حسین_جوینده♡
📅تاریخ تولد : ۶ بهمن ۱۳۶۴
📅تاریخ شهادت : ۲۲ اسفند ۱۳۹۷
📅تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱۳۹۹
🥀مزار شهید : گلزار شهدای شهر رشت
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃در گرماگرمِ تیرماهِ ۶۱، میانِ بحبوحه جنگ، سومین فرزند خانواده #مسیب_زاده پا به جهان گذاشت. نامش را #مرتضی گذاشتند🙂
🍃عشق و ارادت به #ائمه و احترام خاصی که به پدر و مادر میگذاشت، از شئون #عاقبت_به_خیری اش بود😇
🍃پس از دبیرستان وارد #دانشگاه_امام_حسین (ع)شد. شاید وارد عرصه وسیعی برای عشقبازی و #خدمت. مثل هر عاشق و دلباخته دیگر طاقت جسارت به #حریمِ_بنت_الحیدر (س) نداشت. پس راهی سرزمینِ عشق شد. مستشار نظامی بود. کار بلد و حرفه ای پای کار که به میان میآمد، دقیق و جدی میشد.
🍃آسمانی بود و بیتاب، مثل همه آسمانیان، بریده از #زمین و تعلقات آن.
اما مگر میشود پدرِ دختر باشی و او را به فراموشی بسپاری؟!!
🍃مرتضی پدر بود و عاشق جگر گوشه اش... عاشقِ دخترک شیرین زبانش، اما این عشق، پایِ رفتنش را سست نکرد.
او مصمم به رفتن بود پس به پدرش سفارش کرد: "هوای #نازنین_زینب را داشته باشد تنهایش نگذارید"
🍃بعد از شهادت مرتضی هیچ کس نازنین زهرا شش ساله را تنها نگذاشت... بی احترامی به او و مادرش نشد و کسی حرمت آنها را نشکست اما هزار و اندی سال پیش...دخترکی که اتفاقا #قلب پدر برایش میتپید، بعد از #شهادت پدرش، بی احترامی هایِ زیادی دیده بود.
#حُرمَتش شکسته و صورتش سیلی خورده بود و او را در آغوش عمه جانش، تنها میانِ خرابه ای رها کرده بودند😭
🍃حال مرتضی رفته بود که بار دیگر برای #ناموس_آل_الله، اسارت و بیحرمتی رقم نخورد. خود همچون پرستویی در کربلای #خانطومان آسمانی شد.
🍃خانطومان هم قصه عجیبی دارد. گوشه به گوشهاش کربلاست و علی اکبر ها را به آغوش میکشد💔
🍃انفجارِ انتحاری تکفیریان در منطقه #خلسه، در جنوبِ خانطومان، پرستویی دیگر را در خون خود غلطاند و علی اکبری دیگر، به راهِ #عشق در قلب خاطومان آرام گرفت🖤
♡پروازت مبارک؛ بابایِ نازنین زهرا♡
🌺به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_مرتضی_مسیب_زاده
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
📅تاریخ تولد : ۲۳ تیر ۱۳۶۱
📅تاریخ شهادت : ۱۴ خرداد ۱۳۹۵
📅تاریخ انتشار : ۱۳ خرداد ۱۴۰۰.حلب سوریه
🥀مزار شهید : گلزار شهدای سرحد آباد
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍀هلهله #ملائکه گوش فلک را پر کرده.
هم اهل #آسمان شادند هم #زمین میرقصد
حکمتش چیست ؟
.
🍀خدا که نه ،حال بنده خدا نیز میداند
شب شور است و شادی.
به نام هم بودند و این راز را فقط #خدا میدانست. عروسیِ #مرد_خانه_خدا
و #دخت_خانه_نبی دو دریا ب بهم می پیوندند تا دنیا با وجودشان به ساحل #آرامش برسد.
.
🍀ازین پس #دین آسوده خواهد بود در سایه سار محبت این #عروس و #داماد .
.
🍀شهر لبریز از نایابی همچین محبتی است و کوچه ها سر شار از حروف #عشق و دوستی و این حقیقت است که ادامه می یابد در گروِه پیوند علی و فاطمه،زیر یک سقف پای یک سفره ساده از پیوند دو #نور تا امتداد یازده ستاره روشن و فصل عشق از همینجا آغاز میشود.
.
✍نویسنده: #فاطمه_زهرا_نقوی
.
🌺به مناسبت سالروز #ازدواج #حضرت_علی(علیه السلام) و #حضرت_زهرا(سلام الله علیها)
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #ازدواج #علی #زهرا
🍃در گرماگرمِ تیرماهِ ۶۱، میانِ بحبوحه جنگ، سومین فرزند خانواده #مسیب_زاده پا به جهان گذاشت. نامش را #مرتضی گذاشتند🙂
🍃عشق و ارادت به #ائمه و احترام خاصی که به پدر و مادر میگذاشت، از شئون #عاقبت_به_خیری اش بود😇
🍃پس از دبیرستان وارد #دانشگاه_امام_حسین (ع)شد. شاید وارد عرصه وسیعی برای عشقبازی و #خدمت. مثل هر عاشق و دلباخته دیگر طاقت جسارت به #حریمِ_بنت_الحیدر (س) نداشت. پس راهی سرزمینِ عشق شد. مستشار نظامی بود. کار بلد و حرفه ای پای کار که به میان میآمد، دقیق و جدی میشد.
🍃آسمانی بود و بیتاب، مثل همه آسمانیان، بریده از #زمین و تعلقات آن.
اما مگر میشود پدرِ دختر باشی و او را به فراموشی بسپاری؟!!
🍃مرتضی پدر بود و عاشق جگر گوشه اش... عاشقِ دخترک شیرین زبانش، اما این عشق، پایِ رفتنش را سست نکرد.
او مصمم به رفتن بود پس به پدرش سفارش کرد: "هوای #نازنین_زینب را داشته باشد تنهایش نگذارید"
🍃بعد از شهادت مرتضی هیچ کس نازنین زینب شش ساله را تنها نگذاشت... بی احترامی به او و مادرش نشد و کسی حرمت آنها را نشکست اما هزار و اندی سال پیش...دخترکی که اتفاقا #قلب پدر برایش میتپید، بعد از #شهادت پدرش، بی احترامی هایِ زیادی دیده بود.
#حُرمَتش شکسته و صورتش سیلی خورده بود و او را در آغوش عمه جانش، تنها میانِ خرابه ای رها کرده بودند😭
🍃حال مرتضی رفته بود که بار دیگر برای #ناموس_آل_الله، اسارت و بیحرمتی رقم نخورد. خود همچون پرستویی در کربلای #خانطومان آسمانی شد.
🍃خانطومان هم قصه عجیبی دارد. گوشه به گوشهاش کربلاست و علی اکبر ها را به آغوش میکشد💔
🍃انفجارِ انتحاری تکفیریان در منطقه #خلسه، در جنوبِ خانطومان، پرستویی دیگر را در خون خود غلطاند و علی اکبری دیگر، به راهِ #عشق در قلب خاطومان آرام گرفت🖤
♡تولدت مبارک؛ بابایِ نازنین زینب♡
🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید_مرتضی_مسیب_زاده
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
📅تاریخ تولد : ۲۳ تیر ۱۳۶۱
📅تاریخ شهادت : ۱۴ خرداد ۱۳۹۵.حلب سوریه
📅تاریخ انتشار : ۲۲ تیر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : گلزار شهدای سرحد آباد
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍂مسلم پیشدار حکومت #انبیا و اولیاست سیپده صبح که نوید میدهد، صبح صادق به چشم برهم زدنی خواهد رسید.
🍂مسلم هوا سپیده دم است که خدا گفت رزق و روزی را در همین زمان برای اهل #زمین تقسیم میکنم، خواب نمانید تا روزی از دستتان نرود؛ اما چه بگویم که #اهل_کوفه فاصله نماز تا طلوع آفتاب را با خیال راحت خوابیدند و جا ماندند از رزق #شهادت.
🍂نماز صبح را به وقت اذان علی خواند و #حسن ذکر مستحباتش را گفت و #حسین مسلم که سپیده خبر صبح صادق بود فرستاد تا نوید طلوع را بدهد که خودش بود، اما دریغ از مردم و دریغ از #جهل ابدیشان تخت خوابیدند که حتی صدای مسلم را نشنوند.
🍂تاریخ به کرّات تکرار میشوند، حال که سفیر صبح، نوید بهتر آورده نگذاریم او را سر ببرند و از بالای #دارالعماره به پایین بیندازند.
✍نویسنده : #محمد_صادق_زارع
🕊به مناسبت سالروز #شهادت
#مسلم_بن_عقیل💔
📅تاریخ انتشار : ۲۹ تیر ۱۴۰۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
♡به نام خدای قلبم♡
🍃تصویرش که در مقابلم نقش بست، جوانی امروزی بود. به #رزمنده ها نمیخورد اما ته چشمانش رنگ #مظلومیت و معصومیت گرفته بود. به قولی، از همان جوان های مومن و اهل دل که قدم بر رد پاهای #امام (ره) گذاشت و جبهه ها را به عطر خودش معطر کرد.
🍃جعفر که خنثی کننده ی مین و مناطق بود، ابتدا نَفسش را خنثی کرد و تابلو #گناه_ممنوع را بر جاده ی قلبش زد. میدانست این راه عاقبتی خیر در پیش ندارد. میدانست باید مسیری را در پیش بگیرد که #نفس طغیانگر کوچکترین بهایی در آن نداشته باشد.
🍃ایران و #انقلاب مملو از جعفر هاست. کافیست نگاهی #خاک_وطن را آزرده کند، نهایت همه سلاح میشوند و هدفشان دست های هرز #دشمن است. شهادت برای ما و جوانان ما، از جمله جعفر لطفی، راهی است برای رهایی و در رسیدن به #معشوق مگر ترسی حریفِ قلبِ بی قرار میشود؟
🍃مین هم حریف جعفر نشد. آنقدر شیفته ی او شد تا نهایت دلش نیامد دست رد به سینه اش بزند و جعفر هنگام خنثی سازی مین به #شهادت رسید. گویا خدا برای او دری از #زمین به سمت #آسمان باز کرد و برای همیشه اورا به همسایگی خود برگزید.
✍️نویسنده : #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_جعفر_لطفی
📅تاریخ تولد : ٣ بهمن ١٣۵۴
📅تاریخ شهادت : ۴ آبان ١٣٧٣
📅تاریخ انتشار : ۴ آبان ١۴٠٠
🕊محل شهادت : تهران
🥀مزار شهید : شهرستان اسلامشهر
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃بیاد ساربانان کویر #اعجاز، کویری که در ژرفای تاروپود آن، خنکای آسمان حس میشود، اگر بجوییمش♡
.
🍃همه کوی به کوی در جستجوی حیاتیم و قطره به قطره، عطش جانمان را میفرساید. جرعه به جرعه خراش بر #زمین میزنیم، در پی یافتن زلال آب.
.
🍃جان به میان لب خزیده و آستر گلگونش را خزانزده کردهاست. چِشم، تار میبیند اما، انگار درمیان این بیابان، هاله ای با #صلابت در حال حرکت است❣️
.
🍃قدم به قدم، قامت دلربایش بر نیزه های آفتاب چیره میشود و پیش میرود. او #مرتضی ست🙂
.
🍃نمیدانم در میان این مسیر، آفتاب شیفته او شده یا توانش، قاتل گرما. هرچه که هست، گام هایش نمی لغزند. در هر قدمش ، #رازی نهفته است😌
.
🍃شنیده بودم خانه ای در این #دارفانی بنا کرده، خالی از #دروغ. میگفتند هرچه را که رنگ و بوی #معشوق نمیدهد، از خانه اش زدوده است. خانه ای بنا کرده با عطر #شهادت.
.
🍃در این صحرای #زندگی، تنها غبطه به اوست که از گلویمان گذر میکند. اویی که آن روز با شکوه #آسمانی اش، به دیدار معشوق میشتافت🌹
.
🍃ذره ذره ی وجودش را، نذر خشنودی سالار شهیدش کرده بود و سنگ مزارش را ، هدیه به #حضرت_مادر. اویی که شتابان میرفت و مایی که جا ماندیم😔
.
✍️نویسنده : #مبرا_پورحسن
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_مرتضی_عبداللهی
.
📅تاریخ تولد : ۹ اسفند ۱۳۶۶
.
📅تاریخ شهادت : ۲۳ آبان ۱۳۹۶.دیرالزور سوریه
.
📅تاریخ انتشار : ۲۲ آبان ۱۴۰۰
.
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃ای بابای #مهدی_زهرا خوش آمدی😍
.
🍃ای زمینیان، چشمانتان روشن باد
یازدهمین آفتاب روشنایی بخش آمده🥰
.
🍃آمده تا کوچه پس کوچه های شهر دنیا را با بارش #رحمت بپوشاند.
آمده، شهر زندانی شده به #معصیت را از قفس آزاد کند❤️
.
🍃میبینید امروز چه سرمست است #مدینه، عطر وجود تو به اوج مستی و هوشیاریش رسانیده. گویا امروز #زمین به یُمن قدوم مبارک شما به پوست خود نمیگنجد.
آری، چه خجسته روزیست امروز🤗
.
🍃ای از پدر #دلسوزتر و از مادر رئوفتر،
آمدنت مبارک عالم هستی باشد☺️
.
✍️نویسنده : #زهرا_حسینی
.
🌺به مناسبت سالروز ولادت #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
.
📅تاریخ انتشار : ۲۲ آبان ۱۴۰۰
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #سامرا #عراق #جمکران #صلوات
🍃بسم رب الشهدا🍃
🍃کنار مزارش نشسته و #خاک سردش را لمس میکند. چه #غریبانه مزار عزیزش را مینگرد. گویی نمیخواهد باور کند اینجا #مزار اوست. به قاب عکسی که در آن #چهره عزیزش ثبت شده بود خیره میشود. #اشک به چشمش نیش میزند، #دلتنگ است.
🍃دلش میخواهد بنشیند و سالهای باهم بودنشان را با هم مرور کند. سالهایی که کنار #محمدجواد نفس میکشید. از روزی که هم نفسش در #زمین پا گذاشت تا زمانی که با هم آشنا شدند همه را از ذهنش میگذراند. اینکه محمد جواد هدیه #امام_رضا و نظر کرده عقیله بنیهاشم بود. اینکه از همین نشانه میشد تا ته راه را خواند.
🍃ته راه میدانی کجا بود؟ همه گمان میکردند ته راه جایی بود که محمدجواد به ندای زینب (س) تا #سوریه رفت. اما نه! محمدجواد تا آخر خط رفت ولی برگشت! به قاعده بیست ثانیه روح از تنش جدا شد و فهمید شهید شده اما بند تعلق کامل از هم گسسته نشده بود که برگشت.
🍃فهمید یک جای کار میلنگد آن هم #تعلقات این دنیاست، مثل تعلق خاطر به #همسر و فرزندانش، یا شاید دعای همسرش که میخواست یک بار دیگر فقط او را #سالم ببیند. هرچه بود این برگشت زمینه #خودسازی اش را فراهم آورد و دیگر محمد جواد آن آدم سابق نبود، #شهید بود!
🍃چهرهاش، رفتارش، گفتارش همه و همه تو را یاد #شهدا میانداخت و #عاقبت این شهید بودن شد آنچه که باید! ته راه اینجا بود، پایان خط #زندگی با توفیقی که نصیب هرکس نمیشود. و امروز ششمین سالیست که از #پروازش میگذرد.
♡سالگرد پروازت مبارک♡
پ.ن: گفته خود شهید به همسرش.
✍️نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محمد_جواد_قربانی
📅تاریخ تولد : ١ فروردین ١٣۶٢
📅تاریخ شهادت : ٢۵ آبان ١٣٩۴
📅تاریخ انتشار : ٢۴ آبان ١۴٠٠
🕊محل شهادت : سوریه، حلب
🥀مزار شهید : شاهین شهر، گلزار شهدای محله حاجی آباد
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی