#مسلم پیشدار حکومت #انبیا و اولیاست سیپده صبح که نوید میدهد، صبح صادق به چشم برهم زدنی خواهد رسید.
.
▪️مسلم هوا سپیده دم است که خدا گفت رزق و روزی را در همین زمان برای اهل #زمین تقسیم میکنم، خواب نمانید تا روزی از دستتان نرود؛اما چه بگویم که #اهل_کوفه فاصله نماز تا طلوع آفتاب را با خیال راحت خوابیدند و جا ماندند از رزق #شهادت.
.
#نماز_صبح را به وقت #اذان علی خواند و #حسن ذکر مستحباتش را گفت و #حسین مسلم که سپیده خبر صبح صادق بود فرستاد تا نوید طلوع را بدهد که خودش بود، اما دریغ از مردم و دریغ از #جهل ابدیشان تخت خوابیدند که حتی صدای مسلم را نشنوند.
.
▪️تاریخ به کرّات تکرار میشوند، حال که سفیر صبح، نوید بهتر آورده نگذاریم او را #سر ببرند و از بالای #دارالعماره به پایین بیندازند......
.
✍نویسنده:#محمد_صادق_زارع
.
🕊به مناسبت شهادت #مسلم_بن_عقیل
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #کوفه #عرفه #حج_ناتمام #نامه #کربلا #بیعت #مدینه #امام_حسین #طفلان_مسلم #سفیر
🍃خدا را در دامنه کوه #شکر کرد بخاطر بند بند وجودش، شکر کرد بخاطر وجودش در #ملکوت در جهان
#حسین(ع) میدانست کجا ایستاده و رو به کجا قدم برمیدارد.
سپاس گفت خدا را بخاطر #رگهای_گردنش، #استخوان_سینهاش، بند انگشتانش #لبها و دندانهایش......😔
.
🍂عرفه #روضه مجسم است که حسین برای خود میخواند و محاسنش با #اشکش خیس میشود حال آنکه میداند چند منزل دیگر #محاسناش با خون #خضاب میشود و رگ هایش بریده نه، با ۱۲ ضربه جدا میشود، میداند #استخوان هایش شکسته نه، خرد میشود، #انگشتش بریده نه، دزدیده میشود، میداند دندانهایش شکسته نه، بلکه با لبهایش بهم دوخته میشود.....😭
.
🍃آه حسین، درونم #داغی است که عطش زیاد میکند و تو را میخواهد و دنیا آب از من دریغ میکند حسرت دیدار نوشته بر یخ، که آب میشود. گفتند امسال حق #زیارت نداریم؛ مولا جان میدانم رویم سیاه است و با هر گناه سیلی زدهام به صورتت اما گناه دارم، عزیز دلم به جان مادرت #دوستت_دارم، رحم کن و یکبار ویژه بیا، بیا تا شاید #چشم کورَم توانست رخ ماهت را سیر ببیند.😞
.
#عرفه را میخوانم اما #سینه سنگین است از خط به خط روضه خود خواندهات.....😭
.
✍نویسنده: #محمد_صادق_زارع
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #دعای_عرفه #امام_حسین #مدینه #مشهد #کربلا #طراحی #عکس_نوشته #دل_نوشته
🍃بسم رب الزهرا
.
🍃 و این است رسم جهان:
روز به شب میرسد و شب به روز.
آه از سرخی شفقی که روز را به شب میرساند!
اما مارا به تو نه !
نه این که راهی نباشد نه انتخاب ما غافلان هزار تو بود آن هم تاختن در هزارتوی #نفس و نتیجه یکه تازی هایمان شد چاله . چاله هایی از جنس نفس در وجودمان .
.
🍃حاج عمار! این روز ها یکی مانند تو را نیاز داریم در زندگی فانی مان .حاج عماری که چاله های وجودمان را پر کند و انتهای راه را ختم کند به #امام_حسین همان راهی که نزدیک ترین راه به #الله است و #محرم نزدیک ترین راه به امام حسین بود و ما تمام امیدمان به محرم. اما آن هم دیگر امیدی بهش نیست و یادآوری اش خاری است به قلبمان چرا که #دل_عاشق_مریض ، #دار_الشفایش همین #روضه ها بود!
.
🍃اما ملالی نیست چرا که " بانی روضه #حسین همین جاست شک نکن"و تلاش می کند برای شناختن امام حسین به عالم، همانطور که در زمان بودنش در این جهان همه ی دنیا را می نشاند پای سفره #سید_الشهدا.
.
🍃هنوز هم که هنوز است ما آدمیان منتظر یک معجزه ایم برای زنده شدن محافلی بهر #آرامش مان
#آقا جان خودتان پای درمیانی کنید شاید شد!
پ.ن : گذری بر کتاب #فتح_خون( شهید اوینی)
پ.ن : گذری بر کتاب #قصهی_دلبری "شعر های #شهید_محمد_خانی"
.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
.
✍نویسنده: #مونا_زارع
.
💔به مناسبت #دل_تنگی هایمان برای #شهید_محمد_حسین_محمدخانی
.
📅تاریخ تولد : ۹ تیر ۱۳۶۴
.
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴. حلب سوریه
.
📅تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۹
.
🥀مزار : بهشت زهرا.قطعه ۵۳
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #حاج_عمار #عمار_عبدی #طراحی #فتوشاپ #محرم #کرونا #غدیر #مشهد #اربعین #مدافع_حرم
🍃علیرضا قنواتی یادگار جنگ بود.
عشق به امام و ولایت_مداری،
مناجات های شبانه، نمازشب ها خاطره شده بود و #شهادت حسرتی بود بر دلش💔
.
🍃راه را شناخته بود که وقتی خبرهای #سوریه را شنید خود را آماده کرد برای رفتن.
جواب سوال تمام آنهایی که می گویند #مدافعان_حرم چرا می روند را داد وقتی که گفت: «فردای قیامت اگر #امام_حسین گفت در مجالسم، حسین حسین گفتی اما چطور اجازه دادی به حریم خواهرم بی حرمتی کنند .شما چه جوابی خواهید داد؟»
.
🍃روزگار عجیبی ست.برای حسین و #کربلایش دل می سوزانیم و #اشک میریزیم اما حرف سوریه که می شود خیلی ها می گویند نباید کسی برود و اینها بازی سیاسی است که چنین و چنان و آرام خود را به سایه می کشند 😞
.
🍃وقتی این ها را می بینم یاد آن مردمی می افتم که در دروازه شهر سنگ پرتاب می کردند به سرهای بالای نیزه ،
دست می زدند برای #اسرای_کاروان.
نکند مسیرمان از همان دروازه بگذردو حرف هایمان مثل همان سنگ ها، قلب حسین زمانمان را بشکند🥺
.
🍃کاش بیدار شویم و قضاوت نکنیم آن هایی که سرشان را فدای #زینب می کنند و از همه چیز می گذرند، آرامش خانواده،حتی دختر هایشان...
مثل #علیرضا که غیرتش اجازه نداد بماند و دخترش دم رفتن برایش خواند:
کاش می شد نروی تا تک و تنها نشوم
بی تو دیوانه ترین عاشق شیدا نشوم😭
.
🍃اما او چشم بر محبت پدری بست و اندکی بعد پیکرش به آغوش #دختر منتظرش برگشت...😔
.
🍃این روزها سوریه همان کربلاست با این تفاوت که حسین نیست اما دل خوش است به #عباس و #علی_اکبرهای هیئت...
این روزها زینب می خواند #هل_من_ناصر_ینصرنی؟
.
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_علیرضا_قنواتی
.
📅تاریخ تولد : ۱۱ دی ۱۳۴۵
.
📅تاریخ شهادت : ۱۱ مهر ۱۳۹۴.حمص سوریه
.
📅تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱۳۹۹
.
🥀مزار شهید : روستای جایزان
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #اربعین #عمه_سادات
♡هوالعشق♡
.
🍃یاد باد آنکه زما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ی ما شاد نکرد*
.
🍃 وهب* را که میشناسی؟
از او که می خواندم، پیش از خودش همسرش را می ستودم.
#صبرش را، #شهامتش را، عمق عشقش را. مگر نه اینکه #عشق، خلاصه می شود در رضای معشوق☺️
.
🍃 آنگاه که دل #وهب، می تپید برای #عروج، برای لبیک و برای وصال، دختری دلداده، بندهای دلبستگی را از روحش می شکافت و مردش را به آغوش پر ارج دلدار حقیقی میسپرد.
.
🍃و من در این اندیشه ام که چه بسیار وهب ها و #هانیه ها*، در فراسوی مرزهای عشق، روح هایشان را به یکدیگر پیوند می زنند و جاننثاری می کنند بهر حق.
.
🍃و من در این اندیشه ام که #سمیه بانو*، آنگاه که به پیشواز مردش می رفت، قلبش حامل چه احساسی بود؟😔
.
🍃 آنگاه که با رزهای سرخی که #خون عشق از آنها می چکید و معجری سپید که از سرور سپیدبختی یارش به سر داشت، به پیشواز مالک قلبش می رفت، به چه می اندیشید؟
.
🍃آنگاه که برای آخرین بار، انگشتان لرزانش را روی پوست تهی از گرمای "او" میکشید، چه از ما می خواست؟
چیزی جز تداوم راهی سرخ که سرشار از خون وهب ها و #وحید ها* است؟😓
.
🍃بیا هر گونه که می توانیم، با #جان و مال و #علم و قلم، جهان را مهیای آمدن #منجی گردانیم.
بیا برخیزیم و #یاعلی گوییم❤
.
پ.ن: *جناب حافظ
*وهب بن وهب که در برخی منابع از او به وهب بن عبدالله کلبی یاد شدهاست، جوانی #نصرانی (مسیحی) مذهب بود که در مسیر حرکت #امام_حسین(ع) به سوی کربلا به دست وی #اسلام آورد و در روز عاشورا در کربلا #شهید شد.
*همسر وهب که همچون او در مسیر کربلا به اسلام گروید.
*بانو سمیه یل هیکل همسر شهید فرهنگی والا
*شهید وحید فرهنگی والا
.
✍نویسنده : #زهرا_مهدیار
.
🕊به مناسبت سالروز تولد #شهید_وحید_فرهنگی_والا
.
📅تاریخ تولد : ۱۵ مهر ۱۳۷۰
.
📅تاریخ شهادت : ۱۵ آبان ۱۳۹۶.بوکمال سوریه
.
📅تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۳۹۹
.
🥀مزار شهید : تبریز
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #اربعین_کربلا
♡هوالعشق♡
.
🍃یاد باد آنکه زما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ی ما شاد نکرد*
.
🍃 وهب* را که میشناسی؟
از او که می خواندم، پیش از خودش همسرش را می ستودم.
#صبرش را، #شهامتش را، عمق عشقش را. مگر نه اینکه #عشق، خلاصه می شود در رضای معشوق☺️
.
🍃 آنگاه که دل #وهب، می تپید برای #عروج، برای لبیک و برای وصال، دختری دلداده، بندهای دلبستگی را از روحش می شکافت و مردش را به آغوش پر ارج دلدار حقیقی میسپرد.
.
🍃و من در این اندیشه ام که چه بسیار وهب ها و #هانیه ها*، در فراسوی مرزهای عشق، روح هایشان را به یکدیگر پیوند می زنند و جاننثاری می کنند بهر حق.
.
🍃و من در این اندیشه ام که #سمیه بانو*، آنگاه که به پیشواز مردش می رفت، قلبش حامل چه احساسی بود؟😔
.
🍃 آنگاه که با رزهای سرخی که #خون عشق از آنها می چکید و معجری سپید که از سرور سپیدبختی یارش به سر داشت، به پیشواز مالک قلبش می رفت، به چه می اندیشید؟
.
🍃آنگاه که برای آخرین بار، انگشتان لرزانش را روی پوست تهی از گرمای "او" میکشید، چه از ما می خواست؟
چیزی جز تداوم راهی سرخ که سرشار از خون وهب ها و #وحید ها* است؟😓
.
🍃بیا هر گونه که می توانیم، با #جان و مال و #علم و قلم، جهان را مهیای آمدن #منجی گردانیم.
بیا برخیزیم و #یاعلی گوییم❤
.
پ.ن: *جناب حافظ
*وهب بن وهب که در برخی منابع از او به وهب بن عبدالله کلبی یاد شدهاست، جوانی #نصرانی (مسیحی) مذهب بود که در مسیر حرکت #امام_حسین(ع) به سوی کربلا به دست وی #اسلام آورد و در روز عاشورا در کربلا #شهید شد.
*همسر وهب که همچون او در مسیر کربلا به اسلام گروید.
*بانو سمیه یل هیکل همسر شهید فرهنگی والا
*شهید وحید فرهنگی والا
.
✍نویسنده : #زهرا_مهدیار
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_وحید_فرهنگی_والا
.
📅تاریخ تولد : ۱۵ مهر ۱۳۷۰
.
📅تاریخ شهادت : ۱۵ آبان ۱۳۹۶.بوکمال سوریه
.
📅تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۳۹۹
.
🥀مزار شهید : تبریز
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #اربعین_کربلا
🍀فکه ، سرزمینی است؛ که هر قسمت اش ، قصه گوشت و پوست و استخوان رزمنده هایی را در #دل به یادگار دارد.دلاور مردانی که با #شهادت عاقبت بخیر شدند. و خونشان ، این روزها، دل هر #زائری را به بازی می گیرد.
🍀در روز ولادت #امام_حسین ، چشم به جهان گشود و در شناسنامه اش نام #غلام_حسین_افشردی ثبت شد اما همه او را با نام #نظامی حسن باقری می شناسند.
🍀فرمانده ای که هدایت #عملیات را نه از پشت میز بلکه در منطقه عملیات به عهده گرفت .شناسایی مقر #دشمن را به نیروهایش آموزش داد.همانی که لقب #نخبه دفاع به او دادند و همیشه یک قدم جلوتر از دشمن بود..
🍀مثل همان روز سرنوشت ساز ، که برای شناسایی مکان عملیات با #مجید_بقایی همراه شدند و هردو با خمپاره دشمن و با ذکر #یا_حسین آسمانی شدند .آسمانی از جنس #عشق که شاید مزد شب زنده داری های شهید بود .
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🍁به مناسبت سالروز شهادت #شهید_حسن_باقری
📅تاریخ تولد : ۲۵ اسفتد ۱۳۳۴
📅تاریخ شهادت: ۹ بهمن۱۳۶۱
📆تاریخ انتشار : ۹ بهمن ۱۳۹۹
🥀محل دفن : بهشت زهرا تهران
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃برای دلهای آماده، تنها یک تلنگر کافیاست که دست از دنیا و زرق و برقش بشویند و رهسپار شوند!
🍃حریمِ حرمِ #دخترِ علی(ع) تکاندهنده ترین تلنگر برای عاشقان است. روزی #حبیب (ع) از کوچه پس کوچه های :کوفه گریخت
و خود را در بیابان به مولایش رساند تا پاسدارِ این حریمِ پاک باشد.
🍃 امروز، شاگرانِ #مکتبِ_عشق خودرا به کویِ دوست میرسانند تا مبادا آجری از حریمِ #حرم بلغزد!
🍃احمد میگفت: "خیلی از ما میگوییم اگر روز#عاشورا بودیم به#امام_حسین (ع) کمک میکردیم. الان عاشورا تکرار شد و باید ثابت کنیم اصحاب امام حسین (ع) هستیم. نباید بگذاریم خشتی از #حرم_حضرت_زینب (س) کم شود."
🍃همین جمله#انگیزه ایست برای رهایی دنیا. برای رفتن، برایِ اثباتِ فدایی بودن
فدایی حسین که از ازل عشقش را در قلبمان گذاشته اند.و رسیدن به او که در افقِ عالم نظاره گرِ #حبیبهاست
🍃اما بعد...
راهِ عاشقی شیرین اما پر خطر است
غالبا آن گذری که خطرش بیشتر است، میشود قسمت آنکه جگرش بیشتر است
🍃و شیرین است حتی شیرین تر از #پدر شدن.آنقدر پر جاذبه که احمد را از دنیا و حتی دخترکِ نیامده اش جدا میکند.
🍃راهِ او روشن و پر ستاره است
حرم هیچگاه خالی از#مدافعان نمیماند
و این میان همسرانی زینب وار و دخترانی صبور، به امیدِ وصالِ قهرمانشان روزها را میگذرانن♥️
🍃امثال#احمد شاید در دنیا نه اما از آسمان همه نگاهشان به فرزندشان است.#پدرانه هوایشان را دارند.
#پروازت_مبارک ؛شیرمرد حرم🕊
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
🌸به مناسبت سالروز شهادت
#شهید_احمد_گودرزی
📅تاریخ تولد : ۱ فروردین ۱٣۵٧
📅تاریخ شهادت : ۱۴ اسفند ۱٣٩۴
📅تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱٣٩٩
🥀مزار شهید : بهشت زهرا (س)
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🍃فکه، سرزمینی است؛ که هر قسمت اش، قصه گوشت و پوست و استخوان رزمنده هایی را در #دل به یادگار دارد. دلاور مردانی که با #شهادت عاقبت بخیر شدند و خونشان، این روزها، دل هر #زائری را به بازی می گیرد.
🍃در روز ولادت #امام_حسین، چشم به جهان گشود و در شناسنامه اش نام غلامحسین افشردی ثبت شد اما همه او را با نام #نظامی حسن باقری می شناسند.
🍃فرمانده ای که هدایت عملیات را نه از پشت میز بلکه در منطقه عملیات به عهده گرفت. شناسایی مقر #دشمن را به نیروهایش آموزش داد. همانی که لقب #نخبه دفاع به او دادند و همیشه یک قدم جلوتر از دشمن بود..
🍃مثل همان روز سرنوشت ساز، که برای شناسایی مکان عملیات با #مجید_بقایی همراه شدند و هردو با خمپاره دشمن و با ذکر #یاحسین آسمانی شدند. آسمانی از جنس عشق که شاید مزد شب زنده داری های شهید بود.
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🌺به مناسبت سالروز تولد #شهید_حسن_باقری
📅تاریخ تولد : ۲۵ اسفند ۱۳۳۴
📅تاریخ شهادت : ۹ بهمن ۱۳۶۱
📅تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱۳۹۹
🥀مزار شهید : بهشت زهرا تهران
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃 عبدالحمید دیالمه نمونه یک انسان #مومن است که آرمان هایش همه از روی تقوا و علم و #صبر است🙂
🍃دین را با #علم شناخت و انحرافات دین و انسان هایی که خواسته یا ناخواسته #منافق راه حق شدند را به دیگران معرفی کرد.
🍃همان #نماینده ای که وقتی برای مقابله با کارهای #رییس_جمهور زمان به مجلس پاگذاشت، در مقابل تبریک ها فقط گفت، مسئولیت تبریک ندارد.
🍃دین را با علم، دلیل و #منطق به دیگران آموخت، تا جایی پیش رفت که بین روحانیت و دانشگاه آشتی برپا کرد. به قول خودش بزرگترین جرمش این بود که حرف هایش را زودتر از #زمان می زد.
🍃وقتی او را تهدید به #مرگ میکردند همچون #امام_حسین، وقت گرفت برای آخرین سخنرانیاش و از آن ها خواست تا در جلسه بنشینند و به حرف هایش گوش دهند. او تابع #ولایت_فقیه بود و روی گرداندن از آن را اشتباه می دانست❣
🍃این روزها به دیالمههایی نیاز دارد تا دین را به #جوانان ظاهرا با سواد بیاموزد و کج رفته ها را بشناسد و نگذارد انقلابی که با خون شهیدان جان گرفته با پا کج گذاشتن عده ای با شعار #آزادی، بی حرمت شود، بیاید #شبیه دیالمه باشیم...❤️
🍃دیالمهها را بشناسید و گوش دهید چه #ندایی سر میدهند، سخنرانی دیالمه در آخرین حضورش در #مجلس برایتان شنیدنی خواهد بود...
#التماس_تفکر
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید_عبدالحمید_دیالمه
📅تاریخ تولد : ۴ اردیبهشت ۱۳۳۳
📅تاریخ شهادت : ۷ تیر ۱۳۶۰
📅تاریخ انتشار : ۳ اردیبهشت ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : قم
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #ولایت_فقیه #مجلس #تقوا #آزادی
🍃 در دومین روز از اردیبهشت و سومین روز از ماه #شعبان، مصادف با تولد #امام_حسین(ع) به دنیا چشم گشود و سفر به زمین را آغاز کرد.
🍃به احترام #ارباب و اشتیاق خانواده اش برای فرزند صالح، در دفتر تقدیر، نام حسین مشتاقی برایش قلم خورد.
🍃 مادر، حسین را نذر #امام_زمان کرده بود. آرزویش این بود که در لباس پاسداری او را ببیند و حسین آرزوی مادر را به حقیقت تبدیل کرد.
🍃سرباز امام زمان(ع) وقتی ندای #هل_من_ناصر_ینصرنی را از حرم عمه سادات شنید، با جان و دل #لبیک گفت.
🍃مهمانی عشق را با دعای مادر دعوت شد اما، چشم های منتظر مادر سبب شد که بدون #شهادت برگرد. دلش بی قرار رفتن بود. اندکی بعد بازهم دعوت شد به #دفاع از حرم عمه سادات.
🍃اشک های مادرِ قرآن به دست، دل بی قرار پدر، نگرانی های شریک زندگی اش و چشم های معصوم کودکانش، شاهد لحظه خداحافظی اش بودند.
🍃او با پرواز به مقصد سوریه برای زیارت حضرت زینب و نوکری اش راهی شد. عمه سادات باز هم نوکر خرید و بزم عشق با یک ماموریت آن هم در منطقه ای به نام #خانطومان مهیا شد.
🍃خانطومان جایی است که در آن رزمندگان با وضوی خون، نماز شهادت می خوانند. سرزمینی که دیدن پیکرهای #اربا_اربا، روضه ارباب را تداعی می کند و اشک های رزمندگان، حکایت از جاماندن #پیکر دوستان شهیدشان است.
🍃در خان طومان همچون #کربلا، با تعداد کم مقاومت کردند و حسین مشتاقی همچون ارباب #شهید شد و به آرزویش رسید. شاید هم #زیارت_عاشورا هایش او را به ارباب رساند.
🍃امروز شانزدهمین روز از ماه اردیبهشت است و #مسافر_دنیا، کوله پشتی ایمان بر دوش، با عطر شهادت زمین را #وداع می گوید.
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🕊به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_حسین_مشتاقی
📅تاریخ تولد : ۲ اردیبهشت ۱۳۶۴
📅تاریخ شهادت : ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵.خانطومان
📅تاریخ انتشار : ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : شهر نکار
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی#استوری_شهدایی
🍃شاید برای معرفی شهید علی اکبر صادقی کافی باشه بگی :" شهیدی که در #قبر به درخواست مادرش چشم باز کرد."
همین!
🍃در #تهران به دنیا آمد اما مطلق دل به آن نبست. گویی از همان ابتدا متوجه شده بود که این عجوزه عروس هزار داماد است و پر از زرق و برق و نیرنگ. تا جایی که وقتی همسرش را عقد کردند اعلام کرد اگر جنگ تمام شد و سالم برگشتم زندگیمان را شروع می کنیم. الان وقت جنگ است نه وقت شروع زندگی! من راضي نيستم دختري را به خانه بياورم و با رفتنم باعث عذاب و ناراحتي او شوم.
🍃 مرحومه ملوک خانم، #مادر_شهید فرموده بودند: " روز تشییع جنازه رفتم داخل قبر. هیچ کس دیگری به جز من و علی اکبر داخل قبر نبود. سرم را بردم نزدیک صورتش و گفتم: خدایا! تو رو به علی اکبر #امام_حسین قسمت میدم که یک بار دیگه چشمان علی اکبرم رو به من نشون بدی. همون موقع بود که چشمان علی اکبر باز شد. به همون زیبایی بود که در شب دامادی اش بود. خدا رو شکر کردم که آخرین خواسته ام در مورد فرزندم برآورده شد. به کسی چیزی نگفتم و از قبر بیرون آمدم. تا چند سال بعدش هم به کسی حرفی نزدم اما از روی #عکس هایی که گرفته شده بود راز من و علی اکبر فاش شد"
🍃بنده کلید این راز و #معجزه ی خداوند را بین وصیت نامه اش یافتم. "سعی نمایید در #مسجد کاملا هدفتان رضای #خدا باشد نه تبلیغ اسم و شخص. در ادامه این راه کوشش نمایید و سعی کنید سربازان با وفایی برای حسین (ع) و امام زمان (ع) باشید. هم بسازید و هم تربیت نمایید که تربیت حسینی مسئله مهمی است و بدنبال آن #خودسازی است"
🍃به قول "صغیر اصفهانی"
حلال جمیع مشکلات است حسین
شوینده لوح سیئات است حسین
ای شیعه! تو را چه غم ز طوفان بلا؟
جایی که سفینه النجاه است حسین
روحش شاد و یادش گرامی♥️
✍نویسنده: #سودابه_حمزه_ای
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_علی_اکبر_صادقی
📅تاریخ تولد : ٢۴ فروردین ۱٣۴۱
📅تاریخ شهادت : ٩ خرداد ۱٣۶٧
📅تاریخ انتشار : ٨ خرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : عراق
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃می گویند عشق حسین سن و سال نمی شناسد. از همان کودکی آرام آرام روح و جسمت را دربر می گیرد. غلامِ حسین می شوی و #عاشق روزهای محرم...
🍃امیر کاظم زاده از همان کودکی عشق اهل بیت مخصوصا #امام_حسین بر دلش جوانه زده بود. با شروع #محرم با بچه ها محله را سیاهپوش می کردند. سنج و طبل می خریدند و برای #ارباب #عزاداری می کردند.
🍃لحظه به لحظه با عشق امام حسین قد کشید و بزرگ شد و با پیوستن به سبزپوشان سپاه راهش را استوار کرد.
مدتی بعد به درخواست مادر #ازدواج کرد و حاصل ازدواجش فرزندی شد که نذر حضرت محمد بود و پس از نوشتن نام هایی که امانت سپردند به صفحه های #قرآن، طاها قسمتشان شد و نام عزیز دل پدر شد محمد طاها.
🍃عشق به شهادت در دلش هر لحظه می تپید. در تشییع #شهدای_دفاع_مقدس از همه میخواست برای شهادتش دعا کنند و معتقد بود که در باغ شهادت هنوز هم باز است. مدتی بعد که خبر دفاع از #حرم_حضرت_زینب را شنید به عشق اباعبدالله راهی شد. مقصد را نگفت فقط از ماموریتی گفت که ممکن است ۴۵ روز طول بکشد.
🍃مادر با محمد طاها شش ماهه بدرقه کرد پسرش را به امید دیدار دوباره. اما شاید محمد طاها میدانست که اخرین دیدار با پدر است که بیقراری کرد و چشم های پدر هر چند قدم یکبار، فرزند شش ماهه اش را میدید و دل کندن را تمرین می کرد. شاید هم به یاد #شش_ماهه ارباب بغض می کرد و استوارتر قدم بر میداشت.
🍃مدتی بعد در باغ شهادت باز شد و خودروی پر از مهمات بهانه و تیر عدو سبب خیر تا فرنانده این بار در میان شعله های آتش به باغ آرزویش برسد. سه روز در محاصره در میان شعله های آتش سوخت. از امیر اربا اربا چیزی نمی توان گفت اما مادر هنوز هم منتظر است تا قامت تک پسرش را بعد از خداحافظی آخر ببیند. حال، محمد طاهای شش ماهه مردِ کوچک خانه شده و دلتنگی هایش را با قاب پدر شریک می شود .دست می کشد بر عکس #پدر و از حسرت هایش می گوید. از دیدن روی پدر و یک سفر با پدر آن هم به مقصد #مشهدالرضا...
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_امیر_کاظم_زاده
📅تاریخ تولد : ۱۴ شهریور ۱٣۶۱
📅تاریخ شهادت : ۱۱ خرداد ۱٣٩٢
📅تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : دمشق
🥀مزار شهید : بهشت زهرا سلام الله علیها
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
«به نام خدا»
🍃۲۷ شهریور ۶۳،مادر برای اولین بار لمس کرد حس شیرین داشتنش را. در دامان پر مهرش بزرگش کرد.
به دبیرستان رفت و پس از آن، ادامه زندگی را در لباس سبز پاسداری سپاه گذراند.
🍃آموزشهای تکاوری را تا سال ۸۳ به پایان رساند. تکاور بودن لذت خاصی داشت برایش. مردان خدا در پی خاصهای دشوار هستند.
🍃مظلومیت و ناتوانی مردم عراق را که دید، دل کوچکش راضی نشد که او در تهران در آسایش باشد و آنها، هر لحظه بیم فروریختن خانههایشان بر سرشان، معنی آسایش را از یادشان بُردهباشد.
🍃رفت و چندی بعد با جراحتی در ناحیه پایش برگشت.
مدت کوتاهی بعد، اینبار نغمه طلب یاری امامش، از #سوریه به گوشش رسید.
🍃و اما دفعه بعد.. همان دفعهای که #امام_حسین(ع) دعوتنامهای خصوصی برایش فرستاد. ویژه دعوت شده بود.
به مادرش گفت:«مادر! اینبار امام حسین(ع) مرا طلبیده.» مگر میتوان #لبیک گوی دعوت امام نبود؟!
🍃عبادتهای عاشقانهاش با خدا را همیشه در خلوت انجام میداد. خدا هم تحقق آخرین خطوط زندگیاش را در خلوت رقم زد.
🍃در جنوب #حلب بودند. همه را به عقب فرستاد، اما خود برای مراقبت از آنها ماند. در کنار ساختمانی پناه گرفته بود که تکفیری ها آن را بر سرش ویران کردند و مادری را از دوباره دیدن حتی #پیکر فرزندش محروم کردند.
🍃چه زیبا شکل گرفت #عاشقانه آخرش با خدا. به راستی که #میهمان ویژه حسین(ع) بود.
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_مهدی_ذاکرالحسینی
✍نویسنده: #محدثه_کربلایی
📅تاریخ تولد: ۲۷ شهریور ۱۳۶۳
📅تاریخ شهادت : ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
📅تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد۱۴۰۰
🕊محل شهادت :حلب_سوریه
🥀مزار شهید: جاویدالاثر
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
#صلوات
🍃 عبدالحمید دیالمه نمونه یک انسان #مومن است که آرمان هایش همه از روی تقوا و علم و #صبر است🙂
🍃دین را با #علم شناخت و انحرافات دین و انسان هایی که خواسته یا ناخواسته #منافق راه حق شدند را به دیگران معرفی کرد.
🍃همان #نماینده ای که وقتی برای مقابله با کارهای #رییس_جمهور زمان به مجلس پاگذاشت، در مقابل تبریک ها فقط گفت، مسئولیت تبریک ندارد.
🍃دین را با علم، دلیل و #منطق به دیگران آموخت، تا جایی پیش رفت که بین روحانیت و دانشگاه آشتی برپا کرد🌹
🍃به قول خودش بزرگترین جرمش این بود که حرف هایش را زودتر از #زمان می زد.
🍃وقتی او را تهدید به #مرگ میکردند همچون #امام_حسین، وقت گرفت برای آخرین سخنرانیاش و از آن ها خواست تا در جلسه بنشینند و به حرف هایش گوش دهند. او تابع #ولایت_فقیه بود و روی گرداندن از آن را اشتباه می دانست.❣
🍃این روزها به دیالمههایی نیاز دارد تا دین را به #جوانان ظاهرا با سواد بیاموزد و کج رفته ها را بشناسد و نگذارد انقلابی که با خون شهیدان جان گرفته با پا کج گذاشتن عده ای با شعار #آزادی، بی حرمت شود، بیاید #شبیه دیالمه باشیم...❤️
🍃دیالمهها را بشناسید و گوش دهید چه #ندایی سر میدهند، سخنرانی دیالمه در آخرین حضورش در #مجلس برایتان شنیدنی خواهد بود...
#التماس_تفکر
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🕊به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_عبدالحمید_دیالمه
📅تاریخ تولد : ۴ اردیبهشت ۱۳۳۳
📅تاریخ شهادت : ۷ تیر ۱۳۶۰
📅تاریخ انتشار : ۷ تیر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : قم
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #ولایت_فقیه #مجلس #تقوا #آزادی
☆بسم رب الزهرا☆
🍃اکنون۱۴۴۲سال می گذرد؛ شاید مایی که حال #زندگی می کنیم، در این سالیان سال حداکثر ۱۰۰سال آن را دخیل باشیم، که آن هم نیستیم.
🍃از تشیع تنها یک نام یاد گرفته ایم و یک روضه ی #سید_الشهدا و تمام...
نتیجه ی دین داریمان شد #غرب_زدگی. شد ضد ارزش های دین، شد...
🍃شاید اگر کمی تنها کمی به سیره امامانمان بها میدادیم روزگارمان اینگونه نمی شد. روزگاری که برای #شهادت ها شاید پروفایلی عوض کنیم و #استوری بگذاریم؛ یا نهایتا آن روز کمی از شادی هایمان بکاهیم. اما کافی نیست چرا که امروزه باید اشکال یابی کرد و یکی از مشکلات این روزهای ما #تحریف است.
🍃 واژه ایی که شاید فقط یک واژه باشد اما پای عملش که در میان می آید؛ نتیجه اش میشود سر درگمی...
🍃میدانم رفیق، شرح #بقیع را زیاد شنیده ای، غافل از شرح امامانش ...
اینکه برایت از اویی خواهم گفت که لقبش علویٌ بین علویَین است، چرا که نسبش هم به #امام_حسن میرسد و هم #امام_حسین. اویی که سعی در برپا کردن نظام علوی داشت، آن هم در شرایطی که گروهی از مردم برای افکار باطلشان میجنگیدند، آن هم در روزگاری که باید تعویض میشد #اسلام تحریفی رسوخ کرده با حقیقت قرآن و #توحید واقعی ...
🍃در این روز ها لعنت و #نفرین و آه و سوز دیگر کارساز نیست. باید جنبشی علمی را پدید آورد، حال مهم نیست که چه زمانی به ثمر بنشیند چرا که حتی #مبارزه_فرهنگی ایشان هم در زمان فرزندشان #امام_صادق به اوج رسید و این مبارزه بیشترین کارشان هم بود.
🍃میدانی این روزگار یک #امام_باقر کم دارد یک شکافنده ی حقایق قرآنی و دانش های اسلامی، اصلا باقر علم الاولین یعنی این. ای کاش یک صندوق از همان جنس صندوقی که امام سجاد به ایشان داده بود به ما نیز قرض میدادند تا #باقر_العلوم شویم چرا که در این صندوق خبری از مال و #ثروت دنیوی نیست بلکه از انباشته از دانش یا حاوی سلاح رسول الله است.
🍃شهادت ها تنها یک روز غم انگیز در تقویم نیستند #تلنگری هستند برای ما، تا شاید به دنبال شناخت برویم و در این میان عملی...
پ.ن :گذری بر کتاب انسان 250 ساله
پ.ن: بحارالانوار ج 46 ص229
♡#اللهم_عجل_لولیک_الفرج♡
✍️نویسنده : #مونا_زارع
🕊به مناسبت سالروز #شهادت_امام_محمد_باقر(ع)
📅تاریخ انتشار : ۲۷ تیر ۱۴۰۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #مشهد #کربلا #بقیع
🍃خدا را در دامنه کوه #شکر کرد بخاطر بند بند وجودش، شکر کرد بخاطر وجودش در #ملکوت در جهان، #حسین(ع) میدانست کجا ایستاده و رو به کجا قدم برمیدارد. سپاس گفت خدا را بخاطر #رگهای_گردنش، استخوان سینهاش، بند انگشتانش لبها و دندانهایش😔
🍃عرفه #روضه مجسم است که حسین برای خود میخواند و محاسنش با #اشکش خیس میشود حال آنکه میداند چند منزل دیگر محاسناش با خون #خضاب میشود و رگ هایش بریده نه، با ۱۲ ضربه جدا میشود، میداند استخوان هایش شکسته نه، خرد میشود، #انگشتش بریده نه، دزدیده میشود، میداند دندانهایش شکسته نه، بلکه با لبهایش بهم دوخته میشود😭
🍃آه حسین، درونم #داغی است که عطش زیاد میکند و تو را میخواهد و دنیا آ#ب از من دریغ میکند حسرت دیدار نوشته بر یخ، که آب میشود. گفتند امسال حق #زیارت نداریم، مولا جان میدانم رویم سیاه است و با هر گناه سیلی زدهام به صورتت اما گناه دارم، عزیز دلم به جان مادرت #دوستت_دارم، رحم کن و یکبار ویژه بیا، بیا تا شاید چشم کورَم توانست رخ ماهت را سیر ببیند😞
🍃#عرفه را میخوانم اما سینه سنگین است از خط به خط روضه خود خواندهات...
🌸به مناسبت #روز_عرفه
✍نویسنده : #محمد_صادق_زارع
📅تاریخ انتشار : ۲۸ تیر ۱۴۰۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #دعای_عرفه #امام_حسین #کربلا
🍃می گویند عشق حسین سن و سال نمی شناسد. از همان کودکی آرام آرام روح و جسمت را دربر می گیرد. غلامِ حسین می شوی و #عاشق روزهای محرم...
🍃امیر کاظم زاده از همان کودکی عشق اهل بیت مخصوصا #امام_حسین بر دلش جوانه زده بود. با شروع #محرم با بچه ها محله را سیاهپوش می کردند. سنج و طبل می خریدند و برای #ارباب عزاداری می کردند.
🍃لحظه به لحظه با عشق امام حسین قد کشید و بزرگ شد و با پیوستن به سبزپوشان س.پاه راهش را استوار کرد.
مدتی بعد به درخواست مادر #ازدواج کرد و حاصل ازدواجش فرزندی شد که نذر حضرت محمد بود و پس از نوشتن نام هایی که امانت سپردند به صفحه های #قرآن، طاها قسمتشان شد و نام عزیز دل پدر شد #محمدطاها.
🍃عشق به شهادت در دلش هر لحظه می تپید. در تشییع #شهدای_دفاع_مقدس از همه میخواست برای شهادتش دعا کنند و معتقد بود که در باغ شهادت هنوز هم باز است. مدتی بعد که خبر دفاع از #حرم_حضرت_زینب را شنید به عشق اباعبدالله راهی شد. مقصد را نگفت فقط از ماموریتی گفت که ممکن است ۴۵ روز طول بکشد.
🍃مادر با محمد طاها شش ماهه بدرقه کرد پسرش را به امید دیدار دوباره. اما شاید محمد طاها میدانست که اخرین دیدار با پدر است که بیقراری کرد و چشم های پدر هر چند قدم یکبار، فرزند شش ماهه اش را میدید و دل کندن را تمرین می کرد. شاید هم به یاد #شش_ماهه ارباب بغض می کرد و استوارتر قدم بر میداشت.
🍃مدتی بعد در باغ شهادت باز شد و خودروی پر از مهمات بهانه و تیر عدو سبب خیر تا فرنانده این بار در میان شعله های آتش به باغ آرزویش برسد. سه روز در محاصره در میان شعله های آتش سوخت. از امیر اربا اربا چیزی نمی توان گفت اما مادر هنوز هم منتظر است تا قامت تک پسرش را بعد از خداحافظی آخر ببیند. حال، محمد طاهای شش ماهه مردِ کوچک خانه شده و دلتنگی هایش را با قاب پدر شریک می شود .دست می کشد بر عکس #پدر و از حسرت هایش می گوید. از دیدن روی پدر و یک سفر با پدر آن هم به مقصد #مشهدالرضا...
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_امیر_کاظم_زاده
📅تاریخ تولد : ۱۴ شهریور ۱٣۶۱
📅تاریخ شهادت : ۱۱ خرداد ۱٣٩٢
📅تاریخ انتشار : ۱۳ شهریور ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : دمشق
🥀مزار شهید : بهشت زهرا سلام الله علیها
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃دانه دانه می روند و کم می شوند مثل تسبیح مادربزرگ. آرام آرام ذکر می گفت و دلش آرام می شد اما من نگران دانه های تسبیح بودم که کم می شدند و چیزی از آنها باقی نمی ماند. روزگار هم شبیه همان تسبیح مادربزرگ است. فرق ندارد دهه شصتی باشند یا هفتادی یا حتی هشتادی...
🍃در آزمون دنیا روسفید می شوند و می روند و دل های شکسته بسیاری بدرقه راهشان می شود. اینکه باز هم قصه شهادت دیگری در راه است عجیب نیست اما تاریخ تولدِ جوان ۲۵ ساله لبنانی، داغ جاماندن را بر دلم تازه کرد. تنها چیزی که می توانست آقا علاء حسن خوشتیپ و خوش سیما را از دنیا و تعلقاتش جدا کند #عشق بود. عاشق #امام_حسین بود و حسرت زیارت کربلا بر سر در قلبش جاخوش کرده بود. اما در عاشورای دفاع از حرم خواهر ارباب حاضر شد، شهید شد و به قافله ارباب پیوست...
🍃هنوز هم در باغ شهادت باز است. می توان مثل شهید علاء حسن نجمه، عاشق بود و خود را جایی در میان عکس های شهدا یا زندگی نامه هایشان پیدا کرد. دل کند از دنیا و اهلش و رفت. در تشییع پیکرش، دل شکسته مادرش بود و لباس سفیدی که وصیت کرده بود مادر بپوشد. مگر نهایت آرزوی یک مادر برای فرزندش، چیزی جز #عاقبت_بخیری است و چه خوب عاقبت بخیر شد🕊
🍃حرفهای به جامانده از او برای خواهرش دنیای درس است و غیرت، کاش کمی بیدار شوند به خواب رفتگان این دنیای پر از رنگ های فانتزی. هرروز قصه یک شهید، دلم را می لرزاند و من تا نهایت آرزوی" يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة ً" پیش می روم اما به خود که می آیم پاهایم در غل و زنجیر گناه گرفتار است و دلم به تعلقات شیرین و کوچک دنیایی وابسته....
🍃 #تراب_الحسین نگاهی کن به ما که جاماندیم واسیر شدیم و بلاتکلیفیم. دردنیای گناه پیر شدیم دعایمان کن🤲
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_علاء_حسن_نجمه(نام جهادی تراب الحسین)
📅تاریخ تولد : ۱٧ شهریور ۱٣٧۱
📅تاریخ شهادت : ٢٧ مهر ۱٣٩۵
📅تاریخ انتشار : ۱٧ شهریور ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : حلب_سوریه
🥀مزار شهید : لبنان_عدلون
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃سوز سرمای آن سالهای تبریز از لابه لای پنجره در خانه رخنه میکرد و بچهای که تازه بدنیا آمده بود به خود میپیچید. صدای نفسهای پسرک لپ قرمزی سکوت اتاق را در هم میشکست و مادر سراسیمه او را در آغوش میگرفت، پدر نامش را در گوشهایش زمزمه کرد، محمد رضا. روی طاقچه عکس عموی شهیدش نمایان بود گویی کسی مسیر شهادت را برای یکی دیگر از اعضای این خانواده چراغانی کرده بود.
🍃پدر هر غروب مینشست و در باب فرزند فاطمه(س) مداحی می کرد و صدایش قلب طفلهای خانه را نوازش میکرد. بعدها محمد رضا که #مداحی های پدر را نقش قلبش کرده بود زمزمه میکرد و دوستانش را برای آماده کردن هییت هایی در همان حوالی فرا میخواند.
🍃#قرآن خواندن را هم آموخت و در مسابقات شرکت کرد، او را با مداحی ها و قرآن خواندن هایش میشناختند. سالها بعد در فتنه سال88 خوش درخشید و از حریم انقلاب دفاع کرد. دیگر محمدرضا آنقدر بزرگ شده بود که در سرزمین شام شهادت را جستجو میکرد اما در سرزمینی دیگر منتظر او بودند، جایی حوالی خانه خدا.
🍃در راه مداحی هایش دل همه را میسوزاند، مانند پدرش میخواند و خود برای #سیدالشهدا اشک میریخت. آری محمد رضا همراه دوستانش به سفری رفت که به قول خودش #امام_حسین(س) پایش را امضا زده بود. حالا دیگر حاج محمد رضا صدایش میزدند ، بالهایش را گشود و در آن فاجعه تلخ منا به سوی پروردگار رهسپار شد.
✍نویسنده: #فاطمه_اکبری
🌸 #شهید_محمدرضا_جلالی 🌸
📅تاریخ تولد : ۱۵ اسفند ۱٣۵٩
📅تاریخ شهادت : ٢ مهر ۱٣٩۴
📅تاریخ انتشار : ۴ مهر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : جده
🥀مزار شهید : وادی رحمت تبریز
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃علیرضا قنواتی یادگار جنگ بود. عشق به امام و #ولایت_مداری، مناجات های شبانه، نمازشب ها خاطره شده بود و #شهادت حسرتی بود بر دلش💔
🍃راه را شناخته بود که وقتی خبرهای #سوریه را شنید خود را آماده کرد برای رفتن. جواب سوال تمام آنهایی که می گویند #مدافعان_حرم چرا می روند را داد وقتی که گفت: «فردای قیامت اگر #امام_حسین گفت در مجالسم، حسین حسین گفتی اما چطور اجازه دادی به حریم خواهرم بی حرمتی کنند، شما چه جوابی خواهید داد؟
🍃روزگار عجیبی ست. برای حسین و #کربلایش دل می سوزانیم و #اشک میریزیم اما حرف سوریه که می شود خیلی ها می گویند نباید کسی برود و اینها بازی سیاسی است که چنین و چنان و آرام خود را به سایه می کشند😞
🍃وقتی این ها را می بینم یاد آن مردمی می افتم که در دروازه شهر سنگ پرتاب می کردند به سرهای بالای نیزه، دست می زدند برای #اسرای_کاروان. نکند مسیرمان از همان دروازه بگذرد و حرف هایمان مثل همان سنگ ها، قلب حسین زمانمان را بشکند🥺
🍃کاش بیدار شویم و قضاوت نکنیم آن هایی که سرشان را فدای #زینب میکنند و از همه چیز می گذرند، آرامش خانواده، حتی دختر هایشان...
مثل #علیرضا که غیرتش اجازه نداد بماند و دخترش دم رفتن برایش خواند:
کاش می شد نروی تا تک و تنها نشوم
بی تو دیوانه ترین عاشق شیدا نشوم
اما او چشم بر محبت پدری بست و اندکی بعد پیکرش به آغوش #دختر منتظرش برگشت...😔
🍃این روزها سوریه همان کربلاست با این تفاوت که حسین نیست اما دل خوش است به #عباس و #علی_اکبرهای هیئت...این روزها زینب می خواند #هل_من_ناصر_ینصرنی؟
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🕊به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_علیرضا_قنواتی
📅تاریخ تولد : ۱۱ دی ۱۳۴۵
📅تاریخ شهادت : ۱۱ مهر ۱۳۹۴.حمص سوریه
📅تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : روستای جایزان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
♡هوالعشق♡
یاد باد آنکه زما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ی ما شاد نکرد*
🍃 وهب* را که میشناسی؟
از او که می خواندم، پیش از خودش همسرش را می ستودم. #صبرش را، شهامتش را، عمق عشقش را. مگر نه اینکه #عشق، خلاصه می شود در رضای معشوق☺️
🍃 آنگاه که دل #وهب، می تپید برای عروج، برای لبیک و برای وصال، دختری دلداده، بندهای دلبستگی را از روحش می شکافت و مردش را به آغوش پر ارج دلدار حقیقی میسپرد.
🍃و من در این اندیشه ام که چه بسیار وهب ها و #هانیه ها*، در فراسوی مرزهای عشق، روح هایشان را به یکدیگر پیوند می زنند و جاننثاری می کنند بهر حق.
🍃و من در این اندیشه ام که #سمیه بانو*، آنگاه که به پیشواز مردش می رفت، قلبش حامل چه احساسی بود؟ آنگاه که با رزهای سرخی که #خون عشق از آنها می چکید و معجری سپید که از سرور سپیدبختی یارش به سر داشت، به پیشواز مالک قلبش می رفت، به چه می اندیشید؟
🍃آنگاه که برای آخرین بار، انگشتان لرزانش را روی پوست تهی از گرمای "او" میکشید، چه از ما می خواست؟ چیزی جز تداوم راهی سرخ که سرشار از خون وهب ها و #وحید ها* است؟😓
🍃بیا هر گونه که می توانیم، با #جان و مال و #علم و قلم، جهان را مهیای آمدن #منجی گردانیم. بیا برخیزیم و یاعلی گوییم❤
پ.ن: *جناب حافظ
*وهب بن وهب که در برخی منابع از او به وهب بن عبدالله کلبی یاد شدهاست، جوانی #نصرانی (مسیحی) مذهب بود که در مسیر حرکت #امام_حسین(ع) به سوی کربلا به دست وی #اسلام آورد و در روز عاشورا در کربلا #شهید شد.
*همسر وهب که همچون او در مسیر کربلا به اسلام گروید.
*بانو سمیه یل هیکل همسر شهید فرهنگی والا
*شهید وحید فرهنگی والا
✍نویسنده : #زهرا_مهدیار
🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید_وحید_فرهنگی_والا
📅تاریخ تولد : ۱۵ مهر ۱۳۷۰
📅تاریخ شهادت : ۱۵ آبان ۱۳۹۶
📅تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : تبریز
🕊محل شهادت : بوکمال، سوریه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃دانه دانه می روند و کم می شوند مثل تسبیح مادربزرگ. آرام آرام ذکر می گفت و دلش آرام می شد اما من نگران دانه های تسبیح بودم که کم می شدند و چیزی از آنها باقی نمی ماند. روزگار هم شبیه همان تسبیح مادربزرگ است. فرق ندارد دهه شصتی باشند یا هفتادی یا حتی #هشتادی...
🍃در آزمون دنیا رو سفید می شوند و می روند و دل های شکسته بسیاری بدرقه راهشان می شود. اینکه باز هم قصه #شهادت دیگری در راه است عجیب نیست اما تاریخ تولدِ جوان ۲۵ ساله لبنانی، داغ جاماندن را بر دلم تازه کرد. تنها چیزی که می توانست آقا علاء حسن خوشتیپ و خوش سیما را از دنیا و تعلقاتش جدا کند #عشق بود. عاشق #امام_حسین بود و حسرت زیارت کربلا بر سر در قلبش جاخوش کرده بود. اما در عاشورای دفاع از حرم خواهر ارباب حاضر شد، شهید شد و به قافله ارباب پیوست...
🍃هنوز هم در باغ شهادت باز است. می توان مثل شهید علاء حسن نجمه، عاشق بود و خود را جایی در میان عکس های #شهدا یا زندگی نامه هایشان پیدا کرد. دل کند از دنیا و اهلش و رفت. در تشییع پیکرش، دل شکسته مادرش بود و لباس سفیدی که وصیت کرده بود مادر بپوشد. مگر نهایت آرزوی یک مادر برای فرزندش، چیزی جز #عاقبت_بخیری است و چه خوب عاقبت بخیر شد🕊
🍃حرفهای به جامانده از او برای خواهرش دنیای درس است و #غیرت، کاش کمی بیدار شوند به خواب رفتگان این دنیای پر از رنگ های فانتزی. هرروز قصه یک شهید، دلم را می لرزاند و من تا نهایت آرزوی" يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة ً" پیش می روم اما به خود که می آیم پاهایم در غل و زنجیر گناه گرفتار است و دلم به تعلقات شیرین و کوچک دنیایی وابسته....
🍃 #تراب_الحسین نگاهی کن به ما که جاماندیم واسیر شدیم و بلاتکلیفیم. دردنیای گناه پیر شدیم دعایمان کن🤲
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_علاء_حسن_نجمه(نام جهادی تراب الحسین)
📅تاریخ تولد : ۱٧ شهریور ۱٣٧۱
📅تاریخ شهادت : ٢٧ مهر ۱٣٩۵
📅تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : حلب_سوریه
🥀مزار شهید : لبنان_عدلون
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃حسرت واقعی یار #امام_حسین بودن در عاشورا در دل مدافعان حرم جا خوش کرده است که از صمیم قلب «انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم» را زمزمه میکنند و حال که دست یاری به سویشان است کوتاهی نمیکنند. #جوانمردی و #غیرت آنان را گاهی به پای سیاست میگذارند و گاهی به پای پول و گاهی به پای تعصب بیجا...
🍃به گمانم اهل زمین، هنوز در شهر #عشق پا نگذاشتهاند و نبض محبت حسین و اهل بیت را در قلبشان حس نکردهاند. اما کاش بنشینند پای قصه منصورها و دست از قضاوت بردارند.
🍃حتی در لحظههایی که عرق جبین جمعشده از کار را پاک میکرد به یاد #خدا بود. #مناجاتهای شبانه و هقهقهای سحرگاه سبب شد از رزق الهی که صبحها ملائک تقسیمش میکنند بهترینش نصیبش شود. در برگهایی از تقویم زمان که خبر تهدید حرمهای خواهر و دختر ارباب بود، دلش هوایی شد.
🍃چشم بر هم گذاشت و ناگاه پای دلش، پای عقلش را راهی کرد. چشم باز کرد و خود را در حرم امام رضا دید. مگر میشود دل دخیلبسته به شبکههای #ضریح دست خالی برگردد؟
🍃در میان بیتابیهای کودکانش و دلنگرانی همسرش به #سوریه رسید.
همسرش گریه کرد و گفت برگرد. وقتی منصور از #حضرت_زینب و شرمندگی قیامت گفت، دست و پای همسرش لرزید و گفت: منصور بمان و دفاع کن.
🍃آرام کردن چهار کودک که دلتنگ پدرشان هستند سخت است؛ اما سختتر لحظهای است که بخواهی برایشان از شهادت بهترین تکیهگاه زندگیشان بگویی و چشمهای منتظرشان را ناامید کنی.
🍃منصور را خواهر #ارباب خرید اما به گمانم روضهی آتش پشت در، آنقدر دل او را گرفتار کرده بود که تن زخمیاش را در آتش انداختند و ذرهذره سوخت. شاید هم روضه آتش کشیدن خیمهها و سوختن معجرها کار دستش داد.
🍃هرچه که بود پیکرش سوخت و امان از دل همسرش که حسرت آخرین دیدار سیمای مرد زندگیاش بر دلش باقی ماند...
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_منصور_مسلمی_سواری
📅تاریخ تولد : ٢ خرداد ۱٣۶۰
📅تاریخ شهادت : ۲۰ آبان ۱٣٩٢
📅تاریخ انتشار : ۱٩ آبان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : قبرستان امام زاده هادی
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃می گویند خدا #مادر را آفرید که گوشه ای از وجود خودش بر روی زمین باشد تا وقتی بنده ای را به زمین و اهلش هدیه کرد، او را به رسم امانت به آغوش مادر بسپارد.اصلا #عشق واقعی همان محبت عزلت نشین دل مادرهاست.
🍃مسعود عسگری درآغوش پر مهر مادری بزرگ شد که آرزوهای بسیاری برای پسرش داشت.دوست داشت او را در لباس #دامادی ببیند و هروقت برق چشمانش خبر از آرزویش داشت، مسعود می گفت: "هروقت زمانش رسید خودم می گویم."
🍃مادر در #انتظار ندایی از دل پسر برای دیدن دامادی اش و پسرش در انتظار ندایی از اهل #آسمان برای رسیدن به #شهادت .
🍃مقدمات را فراهم کرد و راهی سوریه شد. بی قراری مادرش شروع و هر بار با برگشتنش قرار به دل بی قرار برمی گشت. در هر وداع او را امیدوار می کرد به دیدن دوباره اش اما آخرین بار گفت منتظرش نباشد. دل مادر کاسه آبی شد که از چشمانش ریخت و #بدرقه راه پسرش شد.
🍃 قلب #منتظر مادر در تلاطم دریای نگرانی بی تاب و مسعود قدم به قدم به شهادت نزدیک تر شد. بدن مسعود با برخورد توپ تکه تکه شد. آنطرف حس مادری کار دست مادرش داد و #دل اوهم تکه تکه ترک خورد و شکست.چشم پسر فدا شد و #چشم مادر به در خشک شد.دستش قطع شد و مادر دست شست از برگشتنش.پاهای مسعود قطع شد و زانوان مادر لرزید..
🍃خدا امانتی اش را پس گرفت و صبر را به دل داغدار مادر عطا کرد.خبر شهادت را که شنید محکم ایستاد. در مراسم #وداع با دیدن بدن #اربا_اربا فرزندش به یاد جوان #امام_حسین اشک ریخت و با دیدن دست جدا شده مسعود به یاد #علمدار کربلا ناله زد.
🍃آرزوی دامادی اش بر دل ماند .اما داغ سنگین نشسته بر قلب مادر به بهای عاقبت بخیری فرزندش آرام شد...
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🍃به مناسبت سالروز شهادت #شهید_مسعود_عسگری
📅تاریخ تولد: ۸ شهریور ۱۳۶۹
📅تاریخ شهادت: ۲۱ آبان ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت: حلب_سوریه
🥀مزار شهید: بهشت زهرا
#گرافیست_شهدا #استوری_شهدایی