میگفت: اگر ادعای #شیعه ی حضرت زهرا(س) 🥀رو دارم ، باید از ناحیه سینه یا #پهلو😭 شهید بشم ، اگه یکی از این دو نشونه رو نداشتم .بدونید #شهید😔 نیستم ، یه مردهام مثل همه مرده های دیگه؛ فقط ادای شیعه ها رو در میارم همین..😞
.
این اواخر ، دست به دامن #حاجی😓 شدی ؛که برای شهادتت🥀 دعا کند و او گفت : دعا میکنم که شهید نشی ، تو باید بمونی و بچه های مردم و سر و سامان بدی.
.
ولی تو بیتاب و #تشنه بودی ، تشنه سعادت🕊 ، بیتاب #شهادت...
.
این حرف ها سرت نمیشد ، آدم #عاشق❤️ نمیتواند دوری معشوق را تحمل کند و تو عاشق😍 شده بودی ، عاشق #معبودت💚 ، بیقرار بودی برای #وصال...
.
آرزو داشتی مانند #مادر پر بکشی🕊 یا از ناحیه سینه😭 یا پهلو...
.
و چه خوب مادر تو را خرید💐 ، شدی شیعه واقعی حضرت مادر همانطور که میخواستی.
.
بالاخره به معشوقت رسیدی ، راستی مادر را دیدی.😥
.
اگر دیدی #سلام ما را هم برسان بگو که #جا_مانده ایم😔 و بیقراریم .😞
.
بگو که #شفاعتمان را کند این حضرت مادر.🥀
.
نویسنده : #مهدیه_نادعلی
.
به مناسبت #شهادت_محمد_عبدی
.
💚 تاریخ تولد💚: ۱۳۵۵/۲/۲۷
.
🖤تاریخ شهادت🖤: ۱۳۷۷/۱۱/۱۶
.
📇تاریخ انتشار طرح📇 : ۱۳۹۸/۱۱/۱۵
.
❣محل شهادت❣ : سیستان
.
🥀محل دفن🥀 : بهشت زهرا تهران
.
#گرافیست_الشهدا #شهید_امنیت #شهدا_گاهی_نگاهی #مدافعان_حرم #صلوات #شهید_محمد_عبدی #عمار_عبدی #طراحی #حاج_عمار #اربعین #مشهد #کربلا #دل_نوشته
🍃در دریای وابستگیهای #دنیا اگر شناگر خوبی نباشی غرق میشوی. اما گاهی اوقات هم، خدا فرشته نجاتی را میفرستد، مثل #شهید_محمدخانی که این روزها دستهای خسته از گناه را گرفته و به سوی خدا برده است.
.
🍃کمتر کسی است که اسم #حاج_عمار را بشنود و یاد محمد حسین نباشد.
.
🍃زندگیاش درسی است برای جویندگان راه عشق، حتی برای آنان که راه را اشتباه رفتهاند و منتظر راهنمایی هستند.
.
▪️سر که زد چوبه محمل دل ما خورد ترک
▪️ریخت بر قلب و دل جمله عشاق نمک .
▪️آنقدر داغ عظیم است که بر دل شده حک ▪️سر زینب به سلامت سر نوکر به درک
.
🍃تمام زندگیاش همین دو بیت بود. #مدافع شد و #شهید، آنهم با اصابت ترکش بر سرش😞
اما دل ها را وقتی سوزاند که وصیت اش حکایت از پیراهن مشکی هیئت و زیارت #عاشورا و سینه زنی بر پیکرش داشت. حتی شهادت را هم با روضه ارباب میخواست.
.
🍃او فهمید... #عشق را... #حسین را... #خدا را...
.
🍃و این روزها حواسش هست، به دلی که #عاشق ارباب است، به دلی که غافل شده است، حتی آنها که زخم #گناه، روحشان را آزرده کرده است.😔
.
🍃ای شهید...
مدت هاست گم شدهایم. پاهایمان خسته از رفتن های اشتباه و پراز التهاب گناه، #بغضهایمان پیچک شده در گلو، چشم هایمان پر از اشک ندامت، نَفسِمان پر از وصلههای #توبه و #خسته از شکستن های دوباره.
.
🍃با #نفس مسیحاییات روضه شش ماهه بخوان بر دل های مرده ما، به یاد همان روز که نوزادت را به خاک سپردی و برای دل ارباب گریه کردی.
.
🍃برایمان بغض کن، #گریه کن، دعا کن، تا #شرمنده نشویم؛ شرمنده نشویم در مقابل حضرت #زهرا(س)، در مقابل #حسین(ع)، در مقابل #زینب(س)، در مقابل مدافعانش، در مقابل شهدا، در مقابل تو...
.
#شهید_محمد_حسین_محمد_خانی
.
#حاج_عمار
.
✍️نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
.
#گرافیست_الشهدا #مدافع_حرم #سوریه #عمار_حلب #قصه_دلبری #استوری_شهدایی
🍃محمد حسین جان سلام
.
سالی دیگر نیز گذشت کوتاه برای تو و بلند و سخت برای ما .
فرصت های از دست داده هرسال زیادتر رخ می نماید..شاید آن دلیل که #برکت ها از روزگارمان رخت بر بسته اند. برکت هایی که یکی از آنان وجود و نفس امثال شماست.😔
.
🍃ردِّپاهایت را در شهر می بینم ، تقریبا هرجا که سَرَکی کشیدی تمثال یا عکست را جلوه دار زده اند.حتی کسانی که در حد سلام احوال گیرت بوده اند.😊
.
🍃تفریحم #هیئت بود آن هم که به چشم بر هم زدنی از دست رفت.سرگرمی هایم حال چرخ زدن است هم دور خود هم دور شهر هم دور #اعتقاداتم هم...
سرگیجه گرفته ام از گشتن های بیهوده و از سر بیکاری و سرگرمی..😞
.
🍃محمد حسین، #پسرت روز به روز قد می کشد، رشید می شود.شاید او بتواند راهت را ادامه دهد.
من هنوز در پیدا کردن مسیری که در آن سیر کردی مانده ام .😓
.
🍃قبلا مزه تلخ قهوه های کافه ای که #عکست را به دیوار داشت هشیارم می کرد.اما الان همان قهوه برایم بی مزه است.😐
.
🍃اشتهایم رابرای زندگی از دست داده ام.تو هرروز در تمام این چند سال سر سفره کرم اولی الامر بودی.اما من هرروز سر سفره #گناه پرخوری می کنم و تنم فربه گناه است.آنقدر چاق شده ام که حال #عبادت و حتی #نماز فردی را ندارم.😰
.
بی معرفت،حالا که در تلاطم دنیا دارم #غرق می شوم و امید به دستگیری ات دارم ،دل کنده ای و رفتی چسبیدی به ملکوت و من که زیر پاهایت ،دست و پا می زنم را رها کرده ای .نگاه کن من به تو #امید بسته ام.مهرت را به دل...💔
.
🍃محمد حسین، زمانه بد فشار را به گلو رسانده.از زندگی فقط آرزوی مرگ می توان داشت.😭
.
🍃هرروز را #شرمنده وجدان و عمرمان نشویم روزمان شب نمی شود .
با دین تیغ می زنند و زخم می ماند از #مدعیان عمل و وای از مدعیان بی علم و گاها بی عمل..❗️
.
#محمد_حسین_دستم_را_بگیر💚
.
✍نویسنده: #محمد_صادق_زارع
.
🍃به مناسبت تولد #شهید_محمد_حسین_محمد_خانی
.
📅تاریخ تولد : ۹ تیر ۱۳۶۴
.
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴. حلب سوریه
.
📅تاریخ انتشار: ۸ تیر ۱۳۹۹
.
🥀مزار : بهشت زهرا.قطعه ۵۳
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #عمار_حلب #حاج_عمار #علمدار #محمد_حسین_محمد_خانی #تولد #طراحی
▪️در روز مرگی ها گرفتار شده ام .دلم زخم خورده از دنیا و آدم هایش و #بغض هایم سر ناسازگاری گذاشته اند.
#زمان را مدتی است به دست فراموشی سپرده ام و #غرق شده ام در #ظلمتی که برای دنیای خودم ساخته ام..😔
.
▪️اگر عکس #حاج_عمار و شعر معروفش نبود ، منِ جامانده از زمان، نمی دانستم #چهل روز تا #مُحرم باقی است..
بازهم مثل همیشه سر موقع به دادم رسید..💚
.
▪️مُحَرم ، #مَحرم ِحرف های در دل مانده و #مرهم درد های دل است...
#خیمه ای است که می توانی در گوشه ای از آن بنشینی #اشک بریزی و دلت را آرام کنی.😞
.
▪️اما امسال نمی دانم خیمه ای باشد، هیئتی باشد و روضه ای خوانده شود.
محروم شده ایم از همه چیز ...شاید هم #قدر ندانستیم هیئت ها را...😓
.
▪️حاج عمار ..
شما که راه را شناختی ، عاشق شدی، #همت شدی، #باکری شدی و هم نشین شهدا، کاری کن...🙏
.
▪️در جاذبه ی دلبستگی های زمین ، #مغلوب شده ام..دستم را بگیر و به سوی آسمان ببر ....🕊
.
▪️برایم #روضه بخوان.از کربلا بگو، از #علی_اصغر شش ماهه و تیر سه شعبه.
از #علی_اکبر بگو و بدن اربا اربا .
از فرق شکافته #سقا بگو و مشک پاره پاره .
بگو و #داغ دل سوخته را بیشتر کن..💔
.
▪️می خواهم چله نوکری بگیرم .زیارت عاشورا بخوانم.#شال_مشکی و #پرچم_یاحسین(ع) آماده کنم.🏴
.
▪️دعا کن هیئت باشد و روضه خوانش آن غائب از نظر باشد و #اشک چشم روزی ام شود.😭
.
▪️نگران #اربعین هستم، خدا رحم کند دلتنگی ها را، #جامانده ها را....😞
.
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃بسم رب الزهرا
.
🍃 و این است رسم جهان:
روز به شب میرسد و شب به روز.
آه از سرخی شفقی که روز را به شب میرساند!
اما مارا به تو نه !
نه این که راهی نباشد نه انتخاب ما غافلان هزار تو بود آن هم تاختن در هزارتوی #نفس و نتیجه یکه تازی هایمان شد چاله . چاله هایی از جنس نفس در وجودمان .
.
🍃حاج عمار! این روز ها یکی مانند تو را نیاز داریم در زندگی فانی مان .حاج عماری که چاله های وجودمان را پر کند و انتهای راه را ختم کند به #امام_حسین همان راهی که نزدیک ترین راه به #الله است و #محرم نزدیک ترین راه به امام حسین بود و ما تمام امیدمان به محرم. اما آن هم دیگر امیدی بهش نیست و یادآوری اش خاری است به قلبمان چرا که #دل_عاشق_مریض ، #دار_الشفایش همین #روضه ها بود!
.
🍃اما ملالی نیست چرا که " بانی روضه #حسین همین جاست شک نکن"و تلاش می کند برای شناختن امام حسین به عالم، همانطور که در زمان بودنش در این جهان همه ی دنیا را می نشاند پای سفره #سید_الشهدا.
.
🍃هنوز هم که هنوز است ما آدمیان منتظر یک معجزه ایم برای زنده شدن محافلی بهر #آرامش مان
#آقا جان خودتان پای درمیانی کنید شاید شد!
پ.ن : گذری بر کتاب #فتح_خون( شهید اوینی)
پ.ن : گذری بر کتاب #قصهی_دلبری "شعر های #شهید_محمد_خانی"
.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
.
✍نویسنده: #مونا_زارع
.
💔به مناسبت #دل_تنگی هایمان برای #شهید_محمد_حسین_محمدخانی
.
📅تاریخ تولد : ۹ تیر ۱۳۶۴
.
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴. حلب سوریه
.
📅تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۹
.
🥀مزار : بهشت زهرا.قطعه ۵۳
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #حاج_عمار #عمار_عبدی #طراحی #فتوشاپ #محرم #کرونا #غدیر #مشهد #اربعین #مدافع_حرم
🍂ماشین منفجر شد. بوی #دود می آمد و گوشت که در آتش آب می شد . هوا، هوای #روضهی_مادر بود.جلوتر که رفت فهمید #روح_الله_قربانی و #قدیر_سرلک شهید شده اند 😔
.
🍂مداح بود. در دلش روضه ی #علی_اکبر می خواند. پتو را پهن کرد.بدن #اربأ_اربأ و سوخته دوستانش را جمع کرد. بویید و بوسید و #اشک ریخت .نمیدانم از دلتنگی هایش گفت یا قول گرفت تا سفارشش را به #ارباب بکنند . امان از لحظه ای که خواست بلند شود .روضه ها به کمکش آمدند. #انکسرت_ظهری...کمرش شکست😞
.
🍂چه #عاشورایی شد آن روز. اشک و #روضه مرهم دل داغدار #جامانده ها شد. دلش تاب نیاورد. سه روز بعد خودش هم به جمع #شهیدان پیوست🕊
.
🍂رفت پیش ارباب با همان لبخند همیشگی اش .مراسم #تشییع اش روضه بود.یکی از لب های خشکیده #علی_اصغر می خواند یکی از بدن اربا اربا علی اکبر.ودرون قبر ارام خوابیده بود . #پیراهن_مشکی حسین بر روی سینه کشیده بود، #چفیه بر گردن انداخته بود و کسی برایش سینه می زد...
از #حرم تا #قتلگاه زینب صدا می زد حسین
دست و پا می زد #حسین، زینب صدا می زد حسین...
عده ای اشک ،گریه می کردند و عده ای خون. آسمان هم گریه می کرد.آرام، آرام 😭
.
#حاج_عمار....
در این #محرم پر از غریبی خسته ام از خودم، دستم را بگیر، #نفس کم آورده ام😞
.
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
.
💔به مناسبت سالروز شهادت قمری #شهید_محمد_حسین_محمدخانی
.
📅تاریخ تولد : ۹ تیر ۱۳۶۴
.
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴. حلب سوریه
.
📅تاریخ انتشار: ۲۲ شهریورماه ۱۳۹۹
.
🥀مزار : بهشت زهرا.قطعه ۵۳
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #عمار_عبدی #مدافع_حرم
🍃ناله جامانده ها به گوش می رسد .حسرت #شهادت بر دلشان و بغض دلتنگی بر گلویشان مهمان شده است.
شهادت #مصطفی_صدرزاده را هنوز باور نکرده اند و جای خالی #سید_ابراهیم تلنگر دل های شکسته است.اشک می ریزند و میان هق هق هایشان ، دعای روسفیدی می کنند😔
.
🍂دلتنگی های همسر روح الله از پشت گوشی و حرف های همسفر زندگی اش برای آرام کردنش قصه هرروز #دمشق است.عملیات تمام شده و روح الله بار سفر برای بازگشت بسته است🌱
.
🍃دقایق آخر است و فرمانده گردان امام حسین آرزوی شهادت را تا می کند و در چمدان امید می گذارد برای بازگشت مجدد به سرزمینی که برای آرزویش آمین می گوید.
#قدیر_سرلک را میگویم.مدافعی که میخواهد قبل از رفتن ،امانتی های لشکر را تحویل دهد مبادا مدیون #بیت_المال شود🌿
.
🍃قدم بر می دارند برای برگشت اما دل کندن از سرزمینی که صدای #هل_من_ناصر_ینصرنی از آن به گوش می رسد سخت است. سنگینی دل کندن همچون وزنه ای به پایشان زنجیر شده است.هوای دلشان ابری شده و برای آرزوی چندسالشان #امن_یجیب می خوانند.به قول روح الله اگر خدا بخواهد جلوی مقر هم شهادت روزی می شود❣
.
🍂دعایشان مستجاب شد.ماشین منفجر شد ، بوی #دود می آمد و#آتش . روضه #حضرت_مادر در دلشان زمزمه میشد.
بقیه که آمدند به یاد #ارباب ناله کردند.#حاج_عمار از روضه علمدار گفت و دست های قطع شده.#نوحه خواند و به رسم #کربلا تکه های بدن را روی پتو جمع کرد.امان از دل عمار و روضه #انکسرت_ظهری😞
.
🍂حرف از #علمدار که می شود دل می لرزد و چشم بر جای خالی #سردار_دلها می بارد.او هم سوخت.در شب جمعه ای، #اربا_اربا شد . حال، دست قطع شده و انگشترش، روضه روزهای بدون او شده است😭
شکر خدا #انگشترت مونده توی دستت
شکر خدا که #ساربانی اونطرفها نیست
.
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_روح_الله_قربانی و #شهید_قدیر_سرلک
.
📅تاریخ شهادت: ۱۳ آبان ۱۳۹۴
.
📅تاریخ انتشار : ۱۳ آبان ۱۳۹۹
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
☆به نام زیبا مصَوَّر هستی☆
.
🍃دنیا سرایی است، که نابودی برایش مقدر گشته و کوچ کردن مردمش از آن، حتمی است.
دنیا در دیدهی #خردمندان، مانند سایهی زوال ظهر است، که هنوز گسترده نشده، جمع می شود و هنوز بلنده نشده، کوتاه میگردد.*
.
🍃چه زیباست، این چنین #اندیشیدن. زیبا و #عالمانه. و این علم، این #بصیرت، این ایمان، در هر آن کسی متجلی میگردد، که #عبد باشد و سائل کوی یار🌹
.
🍃چه در #نوجوانی که در ایام شکوه شکوفایی آمالش پرسه میزند، چه در #جوانی که دیری نیست وصل دلدار و همرهش، میسَر گشته و چه در پیری جهان دیده که گویی #خسته و رنجور است.
.
🍃به یقین، او هم به چنین باوری دست یافته بود، که از عمق جان و از ورای #عشق، دیده فروبست از این زمانهی وهم آلودِ سایه وار، دیده فروبست و خردمندانه عاشقی کرد❤️
.
آری! چنین است و باید اندشید، که ما نیز چون او گشته ایم؟ خردمند و #عاشق. عبد و #سائل.
شایسته است که بیندیشیم، چه باید کرد و از کدامین #آمال، دیده فروبست؟
.
پ.ن: * خطبه های ۴۵ و ۶۳ نهج البلاغه
.
✍️نویسنده : #زهرا_مهدیار
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_محمدحسین_محمدخانی
.
📅تاریخ تولد : ۹ تیر ۱۳۶۴
.
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴.حلب سوریه
.
📅تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱۳۹۹
.
🥀مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۵۳
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #سوریه #حلب #حاج_عمار
🍃به نام او که #تو را برگزید.
روز زمینی شدنت، قلبِ زمین میتپید و مثل فردایی آسمان برای به آغوش کشیدنت نبض میزند.
.
🍃حتی تصورش هم زیباست.در آسمان، #سید_ابراهیم با آن قدّ رشیدش لامپهای رنگی را چک میکند که همگی روشن باشند و نورانی برای ورودت ،چند هفته ای هست که مهمان آسمان شده است🕊
.
🍃آنطرف تر ،#روحالله نظاره گرِ ظرفهای شیرینی است و #قدیر زغال هارا باد میزند مبادا خاک شوند!!
میخواهد به محض ورودت اسپند روی آتش بریزد🙂
.
🍃چند روزی میشود که #قدیر و #روحالله هم مهمانِ سفره آسمانیان هستند😍
.
🍃وارد میشوی،قدم بر طاق آسمان میگذاری و دود اسپند همه جارا پر میکند.
همه به استقبالت میآیند.یک به یک در آغوششان فرو میروی .رفیقشان آمده؛ فرمانده شجاع تیپ سیدالشهدا_علیهالسلام_⚘
.
🍃تو به آسمان رسیده ای.به آغوش رفقا و مهیای دیدارِ #یار میشوی
شهید#محمد_عبدی را به آغوش میکشی و خوشحالیِ وصال در چشمانت میدرخشد🤩
.
🍃این پایین اما حالِ کسی خوب نیست!
تو #عاقبت_بخیر شدی اما جایِ خالیات دلهارا سوزانده
یک #خواهر ، یک #مادر ، یک #همسر اشک چشمشان روان است
#امیر_حسین برای آخرین بار آغوشت را لمس میکند😞
.
🍃امروز ،پنجمین سالگردِ پرواز توست و اولین سالِ حضورِ حاج قاسم کنار همتش؛سلاممان را برسان و بگوکه داغش هرگز سرد نمیشود💔
.
🍃برای شناساندن تو به ما، مردی از تبار واژه ها قلم را بر تن کاغذ فشرد و تورا در پسِ جمله ها ترسیم کرد،دسترنجش شد #قصه_دلبری و #عمار_حلب و این اواخر #جاده_یوتیوب ...هرکدام به شکلی تورا بر صفحه کاغذنقش زده اند🍀
.
🍃سهم ما از تو؛ همین چند خط هاییاست که به دستمان رسیده و قلب را بیتابَت میکند.تو اما بر فراز آسمان که نشسته ای نگاهمان کن.دعا کن برای حالِ زارمان...حال ما خوب نیست
تا از دست نرفته ایم به دادمان برس🙏
.
🍃دارد دل ما از تو تمنای نگاهی...محروم مگردان دلِ مارا که روا نیست🙏
.
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
.
🕊به مناسبت شهادت #شهید_محمد_حسین_محمد_خانی
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #حاج_عمار #همت_سوریه
🍃حاج عمار!
هر چه فکر کردم چگونه بنویسم که خوش تر باشد، باز هم به جانم ننشست! اصلا میخواهم راحت باشم! میخواهم بگویم درخت گناه، شاخ و برگ هایش را اطراف قلبم قفل کرده و قلبم اسیر سیاهی شده! دیگر اشک هایم هم بوی خدا نمیدهد!
🍃گناه وزنه ی سنگینی شده که زمین گیرم کرده و پر پروازم را زخمی کرده است! چنگ می اندازم تا زنجیرش را پاره کنم اما مگر به همین آسانی است! تبِ #گناه وجودم را گرفته است و من بیماری درمانده ام که هیچ دارویی جز نگاه تو درمانش نمیکند!
🍃تو هم فرمانده ای دیگر! خوب میدانی سربازانت را چگونه آموزش بدهی که همان بشود درمان تمام دردهایشان! درمانی مثل یک درد و دل سحرگاهی زیرنور ماه و ستارگان! اصلا نور ماه هم نباشد عیبی نیست؛ چهره ات همچون ماه میدرخشد ونورش قلبم را هدف میگیرد.
🍃نور چشمهایت میشود مفتاح الهدایت؛ زنجیر گناه را میگشاید و قلبم نفَس میکشد! روشنایی نگاه تو همانی است که تمام سیاهی های وجودم را به سفیدی مطلق تبدیل میکند. لبخند ارامش بخشت هم که دیگر خودش داستانی سراسر عشق است؛ گویا #عشق لبخند تو «مبدل السیئات بالحسنات» است و با یک نگاه میتوان فراموش کرد تمام بدی هارا... تمام سیاهی هارا... نا امیدی هارا...
🍃#حاج_عمار امروز تولد توست! ما چشم انتظار عیدیِ شماییم! یا شاید هم باید دست هایمان را به سوی شاه خراسان روانه کنیم که اینگونه نوکری دارد و تولد زمینی سربازش است! چشم هایمان را میبندیم؛ انگشتانمان را دخیل پنجره فولادش میکنیم و از عمق جان زمزمه میکنیم: شاه خراسان قسمتمان کن #زیارت حسین(ع)را...
🍃انگار خودت هم آنجایی آرام و محجوب لب میزنی :«کربلا نه به قسمته!
نه به همته! #کربلا به دعوته ! »
با تکیه بر ارامش صدایت مجدد خطاب میکنم ابالجواد را: یا علی بن موسی الرضا دعوتمان میکنی؟! به سمت گنبد برمیگردم؛ دست هایم را روی سینه ام میگذارم به نشانه ی احترام و میگویم: تولدت مبارکِ ما باشد عمارِ مهدی(عج)❤️
✍️نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
📅تاریخ تولد : ٩ تیر ۱٣۶۴
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱٣٩۴
📅تاریخ انتشار : ٨ تیر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : سوریه_حلب
🥀مزار شهید : بهشت زهرا_قطعه ۵٣
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
▪️در روز مرگی ها گرفتار شده ام .دلم زخم خورده از دنیا و آدم هایش و #بغض هایم سر ناسازگاری گذاشته اند.
#زمان را مدتی است به دست فراموشی سپرده ام و غرق شده ام در ظلمتی که برای دنیای خودم ساخته ام..😔
.
▪️اگر عکس #حاج_عمار و شعر معروفش نبود ، منِ جامانده از زمان، نمی دانستم چهل روز تا مُحرم باقی است..
بازهم مثل همیشه سر موقع به دادم رسید..💚
.
▪️مُحَرم ، مَحرم ِحرف های در دل مانده و مرهم درد های دل است...
خیمه ای است که می توانی در گوشه ای از آن بنشینی اشک بریزی و دلت را آرام کنی.😞
.
▪️اما امسال نمی دانم خیمه ای باشد، هیئتی باشد و روضه ای خوانده شود.
محروم شده ایم از همه چیز ...شاید هم قدر ندانستیم هیئت ها را...😓
.
▪️حاج عمار ..
شما که راه را شناختی ، عاشق شدی، همت شدی، باکری شدی و هم نشین شهدا، کاری کن...🙏
.
▪️در جاذبه ی دلبستگی های زمین ، مغلوب شده ام..دستم را بگیر و به سوی آسمان ببر ....🕊
.
▪️برایم روضه بخوان.از کربلا بگو، از #علی_اصغر شش ماهه و تیر سه شعبه.
از علی اکبر بگو و بدن اربا اربا .
از فرق شکافته #سقا بگو و مشک پاره پاره .
بگو و داغ دل سوخته را بیشتر کن..💔
.
▪️می خواهم چله نوکری بگیرم .زیارت عاشورا بخوانم.#شال_مشکی و #پرچم_یاحسین(ع) آماده کنم.🏴
.
▪️دعا کن هیئت باشد و روضه خوانش آن غائب از نظر باشد و اشک چشم روزی ام شود.😭
.
▪️نگران #اربعین هستم، خدا رحم کند دلتنگی ها را، #جامانده ها را....😞
.
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍂ماشین منفجر شد. بوی #دود می آمد و گوشت که در آتش آب می شد . هوا، هوای #روضهی_مادر بود.جلوتر که رفت فهمید #روح_الله_قربانی و #قدیر_سرلک شهید شده اند 😔
🍂مداح بود. در دلش روضه ی #علی_اکبر می خواند. پتو را پهن کرد ، بدن #اربأ_اربأ و سوخته دوستانش را جمع کرد. بویید و بوسید و #اشک ریخت .نمیدانم از دلتنگی هایش گفت یا قول گرفت تا سفارشش را به #ارباب بکنند . امان از لحظه ای که خواست بلند شود ،
روضه ها به کمکش آمدند. #انکسرت_ظهری...کمرش شکست😞
🍂چه #عاشورایی شد آن روز. اشک و #روضه مرهم دل داغدار #جامانده ها شد. دلش تاب نیاورد. سه روز بعد خودش هم به جمع #شهیدان پیوست🕊
🍂رفت پیش ارباب با همان لبخند همیشگی اش .مراسم #تشییع اش روضه بود.یکی از لب های خشکیده #علی_اصغر می خواند یکی از بدن اربا اربا علی اکبر.درون قبر ارام خوابیده بود . #پیراهن_مشکی حسین بر روی سینه کشیده بود، #چفیه بر گردن انداخته بود و کسی برایش سینه می زد...
از #حرم تا #قتلگاه زینب صدا می زد حسین
دست و پا می زد #حسین، زینب صدا می زد حسین...
عده ای اشک ،گریه می کردند و عده ای خون. آسمان هم گریه می کرد ؛
آرام، آرام 😭
#حاج_عمار....
خسته ام از خودم، دستم را بگیر، #نفس کم آورده ام😞
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
💔به مناسبت سالروز شهادت #شهید_محمد_حسین_محمدخانی
📅تاریخ تولد : ۹ تیر ۱۳۶۴
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴. حلب سوریه
📅تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار : بهشت زهرا.قطعه ۵۳
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #عمار_عبدی #مدافع_حرم