eitaa logo
گرافیست الشهدا🎨
1.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
214 ویدیو
1.4هزار فایل
بنام 🍁خدا بیاد🌿 خدا برای🌹خدا کپی بدون تغییر با ذکر اللهم عجل لولیک‌الفرج حذف #لوگوی روی عکس و #اسم_نویسنده متن ها #حرام است حذف لینک و هشتک از #متن ها مانعی ندارد تبادل و تبلیغ نداریم خادم @Zare_art https://www.instagram.com/ammarabdi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
. ستـون ِمقـاومت . 🍃هر کدام جای تو و الله در بودیم .قطعا کمر خم کرده بودیم و شده یا بریده بودیم😔 . 🍃شاید دست ِ ما را هم تو گرفته‌ای و رسانده‌ای به خیلِ خون‌های جاری از برای (ع)😞 . 🍃کار بسی زیرکانه و جالب است .خط ، را باید بزند و خط ، را و هردو، شهیـد می‌شوند به دست همان دشمن و در بعد پیروزی که خشم طرف مقابل را به فوران رسانده‌اند. 😡 . کار شغال صفت‌های تاریخ بوده و هست، باشد بکشید ما را...🕊 . 🍃کاش می‌فهمیدیم مرغ همسایه غاز که نیست هیچ، اصلا مرغ هم نیست.😓 . 🍃چهار دیواری ما الان دست عده‌ای و است .این نقطه اتصال ماست برای ایجاد و وجوب جهاد. . 🍃آنها جنگیدند بی هیچ شک، بی هیچ منّت؛ اگر بقول بعضی تاتیری هم نداشت لااقل خودشان آسوده است که سعی کردند تا بشود نسیم صبح را نفس کشید.🙂 . ✍نویسنده: . به مناسبت شهادت . 📆تاریخ تولد:۱۳۴۱/۹/۱۶ . 📅تاریخ شهادت:۱۳۸۶/۱۱/۲۳ . 📇تاریخ انتشار طرح:۱۳۹۸/۱۱/۲۴ . ❣محل شهادت: . 🥀محل دفن : ‌لبنان .
🌸این متن را وقتی می‌نویسم که چیزی به قضا شدن نمازم نمانده است. ندارم و غرق در تاریکی‌های خود می‌لولم، تا روزنه‌ای به سوی پیدا کنم. نور آن چیز که، صفت وجودی شما ۱۴ تن از نسل نور حق است. . 🌼 عجیب به تنگ آمده است. از هر سو، باری از رگبار بلا بر تن‌مان شلاق می‌زند. حال زمانی‌ست که بسته، تکیه‌ها تعطیل، چراغ خاموش و اجداد بزرگوارتان سوت و کور و بسته، ولی ما هنوز سیل را جاری داریم.😭 . 🍃می‌گرییم برای آن زمان که غرق در بوی حرم بودیم و قدر ندانستیم. ضجه می‌زنیم حالِ آن زمان که سینی شربت ولادت‌هایتان را در خیابان‌ها پخش می‌کردیم و لبخند را می‌چیدیم و روحمان را جلا می‌دادیم. . 🌸زار آن وقتی را می‌زنیم که سیاهی پیراهنمان از عرقِ سینه زنی خیس می‌شد و سینه‌هامان سرخ.😢 . 🌼فریاد می‌زنیم یاد آن لحظه که میخ، پهلوی را در روضه می‌شکافت و صورتمان غرق اشک و رویمان سیاه از امّت .😔 . 🍃به سر می‌زنیم وقتی که هیئت تفریحمان بود و هر وقت مادرم می‌پرسید کجا؟ گفتم: هیئت پیش بچه‌ها...! . 🌸امام زمانم! بر ما نمانده داغ ندیده‌ای. این زمان، آنها که وجودت را نیز انکار می‌کردند، از اعماق شعله‌ی الهی عظم البلاء زبانه می‌کشد.🤲 . 🌼نمی‌گویم بیا، اما بیا، نه بخاطر حال ما، بیا که پشت در تو را می‌خواند، زیر تیغ تو را می‌خواند، در محراب تو را می‌خواند، عطش وجودت را دارد و تو را فریاد می‌کند. . 🍃امیدها دیگر به ثمر نمی‌ نشیند و درخت آرزوها دیگر بار نمی‌دهد. امید همه حال، معطوف به اسم توست جان. . 🌼بیا و آبی رنگ فیروزه‌ات را به این جهان سیاه بپاش، هُرم گرم نفست را از پشت پرده بیرون ده. بیا تا امسال دیگر را کنارت باشیم. بیا ای چادر نشین عرض خاکی خدا... بیا، شهرها اندازه یک نفر هم شده می‌توانند جا باز کنند. . 🌸اللهم انا نشکو الیک اللهم واقعا جان زهرا دیگر وقت عَجِّل است. همه می‌دانیم که جز اشک، سلاحی نیست؛ و گریه منشأ اثر خواهد بود... . 🎉 به مناسبت ولادت زمان عجل الله . ✍️نویسنده: .
🍀به نام مَلجَا مظلومین . 🍁قدم می زنم، در خیابان های سرد آغشته به . نفس می کشم، در هوای تلخ بی تاب نور. پیش رویم، کودکانی را می یابم، که می آموزند، تلفظ لفظ را در خرابه ها و گره می زنندش به حقیقت، در انتفاضه ها. . ☘و پشت سر، حیوان صفتانی را نظاره می کنم، که در هیاهوی مظلومان، مستانه می خندند و با سنان شان، لاله ها را عریان می کنند. . 🍁پیش رویم، آرمان است و شهامت، است و ، عشق است و شرافت. و پشت سر، برق شمشیر است و رنج زنجیر و پریشانی مسیر. . 🍀پیش رو، غَزّه ی غمزده است و پشت سر، حیفای پر جفا. . 🍁من به کدام سوی خواهم گروید؟ پیش رو یا پشت سر؟ حق یا باطل؟ . 🍀می خواهم دمی پلک برهم نهم و لختی، اندیشه کنم که ناگاه، دیده می گشایم و تازه درمی یابم، که تمام این صُوَر را، از ورای پلک های به هم تنیده ام، تماشا کرده ام. . 🍁خونِ قلمِ میانِ دستانم، جاری ست و برگ پیش رو، سیاه از خاطرات پرسه در خیابان های . خون، در تار و پود انگشتانم، رسوخ می کند و نگاهم بند می شود به نگاه خیس طفلی سر برآورده از میان سیاهی ها. . 🍀دیگر تمنای تامل و تفکر ندارم. من، زین پس عشقی عاقل را برگزیده ام. گرچه در یافته ام که در میان جهان، از قلم هایی کز مظلوم بسرایند، خون می چکد؛ لکن، باکی نیست. . 🍁مظلومی که به سبب ظالمان، نصیبش از حیات، آه و نم مژگان است و در مدار مخوف تاریخ، هماره خونش جاری بوده است. از آن روز ها و دشت بلا، تا امروز و فلسطین. و نیز، هزاران سرای مظلومیت دیگر. . 🍀من، زین پس عشقی عاقل را برگزیده ام. تو چه خواهی کرد؟ و گر این عشق را برگزیدی، به پایش چه ها خواهی نهاد؟ ؟ مال؟ ؟ قلم؟ ؟ فرزند؟ ؟ . تو بگو! چه خواهی کرد؟ . پ.ن: معیادگاه ما، واپسین جمعه ی ماه خدا در همین فضا . به مناسبت . ✍نویسنده: .
🍃 نمونه یک انسان است که آرمان هایش همه از روی و علم و است.🙂 . 🍃دین را با شناخت و انحرافات دین و انسان هایی که خواسته یا ناخواسته راه حق شدند را به دیگران معرفی کرد.😌 . 🍃همان ای که وقتی برای مقابله با کارهای زمان به مجلس پاگذاشت ،در مقابل تبریک ها فقط گفت، مسئولیت تبریک ندارد. . 🍃دین را با علم، و به دیگران آموخت، تا جایی پیش رفت که بین روحانیت و دانشگاه آشتی برپا کرد.🌹 . 🍃به قول خودش بزرگترین جرمش این بود که حرف هایش را زودتر از می زد. . 🍃وقتی او را تهدید به می‌کردند همچون ، وقت گرفت برای آخرین سخنرانی‌اش و از آن ها خواست تا در جلسه بنشینند و به حرف هایش گوش دهند. . 🍃او تابع بود و روی گرداندن از آن را اشتباه می دانست.❣ . 🍃این روزها به دیالمه‌هایی نیاز دارد تا دین را به ظاهرا با سواد بیاموزد و کج رفته ها را بشناسد و نگذارد انقلابی که با خون شهیدان جان گرفته با پاکج گذاشتن عده ای با شعار ، بی حرمت شود.😔 بیاید دیالمه باشیم...😓 . 🍃دیالمه‌ها را بشناسید و گوش دهید چه سر می‌دهند، سخنرانی دیالمه در آخرین حضورش در برایتان شنیدنی خواهد بود... . . ✍نویسنده : . 🕊به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد : ۴ اردیبهشت ۱۳۳۳ . 📅تاریخ شهادت : ۷ تیر ۱۳۶۰ . 📅تاریخ انتشار : ۶ تیر ۱۳۹۹ . 🥀مزار شهید : قم .
▪️در روز مرگی ها گرفتار شده ام .دلم زخم خورده از دنیا و آدم هایش و هایم سر ناسازگاری گذاشته اند. را مدتی است به دست فراموشی سپرده ام و شده ام در که برای دنیای خودم ساخته ام..😔 . ▪️اگر عکس و شعر معروفش نبود ، منِ جامانده از زمان، نمی دانستم روز تا باقی است.. بازهم مثل همیشه سر موقع به دادم رسید..💚 . ▪️مُحَرم ، ِحرف های در دل مانده و درد های دل است... ای است که می توانی در گوشه ای از آن بنشینی بریزی و دلت را آرام کنی.😞 . ▪️اما امسال نمی دانم خیمه ای باشد، هیئتی باشد و روضه ای خوانده شود. محروم شده ایم از همه چیز ...شاید هم ندانستیم هیئت ها را...😓 . ▪️حاج عمار .. شما که راه را شناختی ، عاشق شدی، شدی، شدی و هم نشین شهدا، کاری کن...🙏 . ▪️در جاذبه ی دلبستگی های زمین ، شده ام..دستم را بگیر و به سوی آسمان ببر ....🕊 . ▪️برایم بخوان.از کربلا بگو، از شش ماهه و تیر سه شعبه. از بگو و بدن اربا اربا . از فرق شکافته بگو و مشک پاره پاره . بگو و دل سوخته را بیشتر کن..💔 . ▪️می خواهم چله نوکری بگیرم .زیارت عاشورا بخوانم. و (ع) آماده کنم.🏴 . ▪️دعا کن هیئت باشد و روضه خوانش آن غائب از نظر باشد و چشم روزی ام شود.😭 . ▪️نگران هستم، خدا رحم کند دلتنگی ها را، ها را....😞 . ✍نویسنده: .
♡به نام او که جایگاهش قلب من است♡ . 🍃دل بشر که به سخن در می آید، دیگر نمی توان محصورش کرد. سرشت پاک بشر که لب به شکوِه می گشاید، دیگر نمی توان جلودارش بود. . 🍃بی تابی هایش آخر چنان جان گداز می شود، که های زمین و آسمان از فغانش در هم می پیچند. فریاد می‌کشد که آهای اهل زمین! تا چه ؟ تا به ؟🥺 . 🍃ناله می‌زند که آهای بی خبران! چه نشسته اید و در مغروق گشته اید که نمی دانید مردی ، در کنج عالم ، غم در جان دارد و چشمان ملیحش، برایتان از نم لبریز می شوند😔 . 🍃شیون می‌کند که آهای غرق شدگان! مگر شما نبسته بودید؟ مگر شعر و شعارتان، و ایمان و مولایمان نبود؟ مگر نبودید؟ پس چه شد؟😓 . 🍃"اَلعَجَل" هایتان، تا چه اندازه از عمر لحظه های سرد و این جهان کاست؟ "اَلغَوث" هایتان، را کجا به ساحت عمل آوردید؟ "اَلعَفو" هایتان، بندهای کدام لغزش و را از وجودتان گسست؟😞 . 🍃آه می‌کشد که آهای ! چه نشسته اید که همین نشستن، روزی دچارتان خواهد کرد. پس برخیزید‌. برخیزید و شبنم اشک را از مژگانش برچینید. . 🍃پ.ن: آری! باید برخواست. باید برخیزیم. برخیزیم و با هرآنچه در طاقت مان است، زمین و را برای آمدنش مهیا کنیم❤️ . ✍️نویسنده : . .
. ستـون ِمقـاومت . 🍃هر کدام جای تو و حزب الله در بودیم .قطعا کمر خم کرده بودیم و شده یا بریده بودیم😔 . 🍃شاید دست حـاج قاسـم ِ ما را هم تو گرفته‌ای و رسانده‌ای به خیلِ خون‌های جاری از برای (ع)😞 . 🍃کار بسی زیرکانه و جالب است .خط حـزب‌ الله،اسرائیل را باید بزند و خط س پ اه ق د س، آمریـکا را و هردو فرمانـده، شهیـد می‌شوند به دست همان دشمن و در بعد پیروزی که خشم طرف مقابل را به فوران رسانده‌اند. 😡 . ترور کار شغال صفت‌های تاریخ بوده و هست، باشد بکشید ما را...🕊 . 🍃کاش می‌فهمیدیم مرغ همسایه غاز که نیست هیچ، اصلا مرغ هم نیست.😓 . 🍃چهار دیواری ما الان دست عده‌ای و است .این نقطه اتصال ماست برای ایجاد و وجوب جهاد. . 🍃آنها جنگیدند بی هیچ شک، بی هیچ منّت؛ اگر بقول بعضی تاتیری هم نداشت لااقل خودشان آسوده است که سعی کردند تا بشود نسیم صبح را نفس کشید.🙂 . ✍️نویسنده: . به مناسبت سالروز تولد شهید ع م ا د م غ ن ی ه . 📆تاریخ تولد: ۷ دسامبر ۱۹۶۲ میلادی . 📅تاریخ شهادت: ۱۲ فوریه ۲۰۰۸ میلادی // ۲۳ بهمن ۱۳۸۶ شمسی . 📇تاریخ انتشار طرح: ۱۷ آذر ۱۳۹۹ . ❣️محل شهادت: . 🥀محل دفن : ‌لبنان .
‍ 🍃 عبدالحمید دیالمه نمونه یک انسان است که آرمان هایش همه از روی تقوا و علم و است🙂 🍃دین را با شناخت و انحرافات دین و انسان هایی که خواسته یا ناخواسته راه حق شدند را به دیگران معرفی کرد. 🍃همان ای که وقتی برای مقابله با کارهای زمان به مجلس پاگذاشت، در مقابل تبریک ها فقط گفت، مسئولیت تبریک ندارد. 🍃دین را با علم، دلیل و به دیگران آموخت، تا جایی پیش رفت که بین روحانیت و دانشگاه آشتی برپا کرد. به قول خودش بزرگترین جرمش این بود که حرف هایش را زودتر از می زد. 🍃وقتی او را تهدید به می‌کردند همچون ، وقت گرفت برای آخرین سخنرانی‌اش و از آن ها خواست تا در جلسه بنشینند و به حرف هایش گوش دهند. او تابع بود و روی گرداندن از آن را اشتباه می دانست❣ 🍃این روزها به دیالمه‌هایی نیاز دارد تا دین را به ظاهرا با سواد بیاموزد و کج رفته ها را بشناسد و نگذارد انقلابی که با خون شهیدان جان گرفته با پا کج گذاشتن عده ای با شعار ، بی حرمت شود، بیاید دیالمه باشیم...❤️ 🍃دیالمه‌ها را بشناسید و گوش دهید چه سر می‌دهند، سخنرانی دیالمه در آخرین حضورش در برایتان شنیدنی خواهد بود... ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۴ اردیبهشت ۱۳۳۳ 📅تاریخ شهادت : ۷ تیر ۱۳۶۰ 📅تاریخ انتشار : ۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : قم
‍ 🍀به نام مَلجَا مظلومین . 🍁قدم می زنم، در خیابان های سرد آغشته به . نفس می کشم، در هوای تلخ بی تاب نور. پیش رویم، کودکانی را می یابم، که می آموزند، تلفظ لفظ را در خرابه ها و گره می زنندش به حقیقت، در انتفاضه ها. . ☘و پشت سر، حیوان صفتانی را نظاره می کنم، که در هیاهوی مظلومان، مستانه می خندند و با سنان شان، لاله ها را عریان می کنند. . 🍁پیش رویم، آرمان است و شهامت، است و ، عشق است و شرافت. و پشت سر، برق شمشیر است و رنج زنجیر و پریشانی مسیر. . 🍀پیش رو، غَزّه ی غمزده است و پشت سر، حیفای پر جفا. . 🍁من به کدام سوی خواهم گروید؟ پیش رو یا پشت سر؟ حق یا باطل؟ . 🍀می خواهم دمی پلک برهم نهم و لختی، اندیشه کنم که ناگاه، دیده می گشایم و تازه درمی یابم، که تمام این صُوَر را، از ورای پلک های به هم تنیده ام، تماشا کرده ام. . 🍁خونِ قلمِ میانِ دستانم، جاری ست و برگ پیش رو، سیاه از خاطرات پرسه در خیابان های . خون، در تار و پود انگشتانم، رسوخ می کند و نگاهم بند می شود به نگاه خیس طفلی سر برآورده از میان سیاهی ها. . 🍀دیگر تمنای تامل و تفکر ندارم. من، زین پس عشقی عاقل را برگزیده ام. گرچه در یافته ام که در میان جهان، از قلم هایی کز مظلوم بسرایند، خون می چکد؛ لکن، باکی نیست. . 🍁مظلومی که به سبب ظالمان، نصیبش از حیات، آه و نم مژگان است و در مدار مخوف تاریخ، هماره خونش جاری بوده است. از آن روز ها و دشت بلا، تا امروز و فلسطین. و نیز، هزاران سرای مظلومیت دیگر. . 🍀من، زین پس عشقی عاقل را برگزیده ام. تو چه خواهی کرد؟ و گر این عشق را برگزیدی، به پایش چه ها خواهی نهاد؟ ؟ مال؟ ؟ قلم؟ ؟ فرزند؟ ؟ . تو بگو! چه خواهی کرد؟ . پ.ن: معیادگاه ما، واپسین جمعه ی ماه خدا در همین فضا . به مناسبت . ✍نویسنده: . ..
‍ 🍃 عبدالحمید دیالمه نمونه یک انسان است که آرمان هایش همه از روی تقوا و علم و است🙂 🍃دین را با شناخت و انحرافات دین و انسان هایی که خواسته یا ناخواسته راه حق شدند را به دیگران معرفی کرد. 🍃همان ای که وقتی برای مقابله با کارهای زمان به مجلس پاگذاشت، در مقابل تبریک ها فقط گفت، مسئولیت تبریک ندارد. 🍃دین را با علم، دلیل و به دیگران آموخت، تا جایی پیش رفت که بین روحانیت و دانشگاه آشتی برپا کرد🌹 🍃به قول خودش بزرگترین جرمش این بود که حرف هایش را زودتر از می زد. 🍃وقتی او را تهدید به می‌کردند همچون ، وقت گرفت برای آخرین سخنرانی‌اش و از آن ها خواست تا در جلسه بنشینند و به حرف هایش گوش دهند. او تابع بود و روی گرداندن از آن را اشتباه می دانست.❣ 🍃این روزها به دیالمه‌هایی نیاز دارد تا دین را به ظاهرا با سواد بیاموزد و کج رفته ها را بشناسد و نگذارد انقلابی که با خون شهیدان جان گرفته با پا کج گذاشتن عده ای با شعار ، بی حرمت شود، بیاید دیالمه باشیم...❤️ 🍃دیالمه‌ها را بشناسید و گوش دهید چه سر می‌دهند، سخنرانی دیالمه در آخرین حضورش در برایتان شنیدنی خواهد بود... ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۴ اردیبهشت ۱۳۳۳ 📅تاریخ شهادت : ۷ تیر ۱۳۶۰ 📅تاریخ انتشار : ۷ تیر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : قم
‍ ▪️در روز مرگی ها گرفتار شده ام .دلم زخم خورده از دنیا و آدم هایش و هایم سر ناسازگاری گذاشته اند. را مدتی است به دست فراموشی سپرده ام و غرق شده ام در ظلمتی که برای دنیای خودم ساخته ام..😔 . ▪️اگر عکس و شعر معروفش نبود ، منِ جامانده از زمان، نمی دانستم چهل روز تا مُحرم باقی است.. بازهم مثل همیشه سر موقع به دادم رسید..💚 . ▪️مُحَرم ، مَحرم ِحرف های در دل مانده و مرهم درد های دل است... خیمه ای است که می توانی در گوشه ای از آن بنشینی اشک بریزی و دلت را آرام کنی.😞 . ▪️اما امسال نمی دانم خیمه ای باشد، هیئتی باشد و روضه ای خوانده شود. محروم شده ایم از همه چیز ...شاید هم قدر ندانستیم هیئت ها را...😓 . ▪️حاج عمار .. شما که راه را شناختی ، عاشق شدی، همت شدی، باکری شدی و هم نشین شهدا، کاری کن...🙏 . ▪️در جاذبه ی دلبستگی های زمین ، مغلوب شده ام..دستم را بگیر و به سوی آسمان ببر ....🕊 . ▪️برایم روضه بخوان.از کربلا بگو، از شش ماهه و تیر سه شعبه. از علی اکبر بگو و بدن اربا اربا . از فرق شکافته بگو و مشک پاره پاره . بگو و داغ دل سوخته را بیشتر کن..💔 . ▪️می خواهم چله نوکری بگیرم .زیارت عاشورا بخوانم. و (ع) آماده کنم.🏴 . ▪️دعا کن هیئت باشد و روضه خوانش آن غائب از نظر باشد و اشک چشم روزی ام شود.😭 . ▪️نگران هستم، خدا رحم کند دلتنگی ها را، ها را....😞 . ✍نویسنده: .