eitaa logo
گرافیست الشهدا🎨
1.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
214 ویدیو
1.4هزار فایل
بنام 🍁خدا بیاد🌿 خدا برای🌹خدا کپی بدون تغییر با ذکر اللهم عجل لولیک‌الفرج حذف #لوگوی روی عکس و #اسم_نویسنده متن ها #حرام است حذف لینک و هشتک از #متن ها مانعی ندارد تبادل و تبلیغ نداریم خادم @Zare_art https://www.instagram.com/ammarabdi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
✨به نام خدا 🍃بهار، بوی گل سرخ با خود آورده است که یادمان نرود زنده است یاد . 🍃در شانزدهم آذر ماه ۱۳۳۶ در روستای اسفرجان چشم به جهان گشود. شور و شوقش به تحصیل باعث شد تا وارد مدرسه عالی معدن شود و به عنوان داوطلب آزاد ،دیپلم طبیعی را دریافت کند. 🍃 با شروع وارد حق علیه باطل شد و به آرزویش رسید.مانند بسیاری از جوانمردان دیگر که جان دادند و نگذاشتند یک وجب از خاک میهن در تصرف استعمارگران باشد و باز بوی لاله های سرخ می آید. گل هایی که پر پر شدند تا سرافراز و سربلند باشیم. 🍃جوانمردانی که در سخت ترین شرایط با و از هر مانعی عبور کردند و هیچ چیز سد راهشان نبود.شهیدانی با عطر بهار که همچو گل ها میشکفند و به سوی آسمان پر میکشند و از خود شرافت و جوانمردی به جای میگذارند تا بار دگر مرحمی برای زخم های ناجوانمردی و ظلمت باشد. 🍃شهید محمد علی امیری هم همچو همسنگران و یارانش در برابر ایستاد ،و دفاع کرد و به آسمانیان پیوست. "شهیدان قصه پر سوز عشقند شهیدان شمع عالم سوز عشقند" ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۱۶ آذر ۱٣٣۶ 📅تاریخ شهادت : ۱۱ فروردین ۱٣۶۱ 📅تاریخ انتشار : ۱۱ فروردین ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : اسفرجان
‍ 🍃 عبدالحمید دیالمه نمونه یک انسان است که آرمان هایش همه از روی تقوا و علم و است🙂 🍃دین را با شناخت و انحرافات دین و انسان هایی که خواسته یا ناخواسته راه حق شدند را به دیگران معرفی کرد. 🍃همان ای که وقتی برای مقابله با کارهای زمان به مجلس پاگذاشت، در مقابل تبریک ها فقط گفت، مسئولیت تبریک ندارد. 🍃دین را با علم، دلیل و به دیگران آموخت، تا جایی پیش رفت که بین روحانیت و دانشگاه آشتی برپا کرد. به قول خودش بزرگترین جرمش این بود که حرف هایش را زودتر از می زد. 🍃وقتی او را تهدید به می‌کردند همچون ، وقت گرفت برای آخرین سخنرانی‌اش و از آن ها خواست تا در جلسه بنشینند و به حرف هایش گوش دهند. او تابع بود و روی گرداندن از آن را اشتباه می دانست❣ 🍃این روزها به دیالمه‌هایی نیاز دارد تا دین را به ظاهرا با سواد بیاموزد و کج رفته ها را بشناسد و نگذارد انقلابی که با خون شهیدان جان گرفته با پا کج گذاشتن عده ای با شعار ، بی حرمت شود، بیاید دیالمه باشیم...❤️ 🍃دیالمه‌ها را بشناسید و گوش دهید چه سر می‌دهند، سخنرانی دیالمه در آخرین حضورش در برایتان شنیدنی خواهد بود... ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۴ اردیبهشت ۱۳۳۳ 📅تاریخ شهادت : ۷ تیر ۱۳۶۰ 📅تاریخ انتشار : ۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : قم
🍃از آغاز تولد، آنچه در وجود جاریست، تنها است و عشق و تو هستی که تصمیم می‌گیری عشق را به پایِ کدام پرورش دهی؟! معشوقِ زمینی یا اویی که در آسمان به نظاره نشسته است!؟ 🍃پرستوهای اما راه و رسمِ عاشقی را خوب بلدند. بال و پر می‌زنند، گویی خسته از این به دنبالِ سرپناهِ امنی راهِ آسمان را پیش‌گرفته اند 🍃بندگی سرلوحه کارشان و دلبری از معبود راهِ رسیدنشان به آسمان است. ، پرستویِ عاشقی که هیچ چیز جلودارِ پروازش نبود حتی شیرینیِ تولدِ تنها دخترش! 🍃دختران بابایی‌اند اما سهمِ سنگِ مزاریست که میان او و بابا فاصله انداخته است و این بین، همسری که زینب‌گونه را پیشه کرده است 🍃میثم قبل از پرواز، هردو را به سپرده و خودش میانِ آسمان نظاره گرِ آنهاست و کنارشان نفس می‌کشد، بودنش حس می‌شود. حضور میثم در رگهای زندگی جاریست 🍃عشق به زندگی، به همسر و فرزند چیزِ کمی نیست اما توانِ مقابله با اراده میثم را نداشت، او برای آسمان بود و سکویِ پروازش، حلب 🍃انسانها به خواست‌گاهشان باز می‌گردند و میثم به . آنچه خدا هدیه داده بود، باز پس گرفت 🍃عالم سراسر است نامکشوف، که بر مقیمانِ نیز جز پرده ای فاش نخواهد شد ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۷ 📅تاریخ شهادت : ۱۰ آذر ۱۳۹۳.حلب 📅تاریخ انتشار : ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بی بی زبیده قرچک
‍♡به نام او، به یاد او♡ متولد بهارِ بود، خرداد پنجاهُ هفت. هجده سالگی، قامتش سبز پوش شد و نوزده سال پر افتخار برای کشورش خدمت کرد. 🍃همچو شهرتش، بود و نترس. در قلبِ محبانِ علی(ع) ترس جایی ندارد. که اگر باشد زبان، لبیک گوی نمی‌شود!! 🍃مردی و عاشق خانواده پسری پرافتخار، همسری همراه، پدری دوست‌داشتنی. همه را برای زمین گذاشت و راهی شد...! روحش قرارِ ماندن نداشت...گویی آرامش را در خاکِ می‌دید. 🍃ندای "هَل مِن ناصِر..." خواهرِ ارباب، قدمهایش را برای رفتن محکم کرد و او علی اصغر شد... 🍃اولین روز ، در آستانه میلادِ فخر عالمِ امکان، حضرت ارباب(ع) تقدیر بر رقم خورده بود. 🍃وقتِ رفتن به کمین خوردند و هنگام برگرداندن ماشین، پهلویش گلوله را به آغوش کشید...و ذکر (ع) در فضا طنین انداز شد... 🍃خاکِ تدمر با عشق جسمِ بی جانش را در آغوش خود ماندگار کرد و بناشد به تاسی از بانوی گمنامِ (س)، چند صباحی مهمانِ غربتِ سرزمینِ شام باشد!! 🍃کیلومتر ها آن سو تر، مادری نگران، همسری چشم به راه و پسرکی شش ساله دلتنگِ قهرمانشان بودند...😔 🍃یکسال گمنامی‌اش،فرصتی بود تا آیینه خانواده جلا بگیرد... تا امیر علی بیاموزد، زین پس مردِ مادرش است...به دلِ کوچکش بقبولاند، گرچه پدر در آسمانهاست اما مزارِ زمینی‌اش مامن و پناه گاهِ اوست⚘ 🍃سفارش به کرده بود و عجیب این صبر عجین شده در حالاتِ همسرِ زینبی‌اش بود. وقتی که تابوت را به آغوش گرفت و دست بر کشید. آن هنگام که قبل‌ترها را تصور می‌کرد و علی اصغرِ خندانش را و آن هنگام که راهِ پیش رو را بدونِ مردِ شیردلش تجسم می‌کرد، در نگاهش "ما رایتُ الا جمیلا" را می‌دیدی... 🍃به گفته علی اصغرش، "لا یَوم کَیَومِکَ یا اباعَبدالله..."و همین جمله آرامشی بود بر قلبِ بیتاب و مضطرش. 🌸شهادتت مبارک. ✍️نویسنده : 🌺 به مناسبت سالروز 📅تولد : ۳ خرداد ۱۳۵۷ 📅شهادت : ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴. سوریه 📅تاریخ انتشار : ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا
🍃بعد از شهادت ح.ا.ج ق.ا.س.م فهمیدیم، باید همه را کنار گذاشت جز آنهایی که رنگ و بویی از دارند و می‌توانند پابه پای تو تا خدا بیایند... مثل ا.ب.و م.ه.د.ی برای سردار. 🍃این چند روز فکر میکنم کسی که پایه رسیدن تو تا خدا بود، است. هر دو با هم، دل‌بریده از ، تا شهادت پیش رفتید و انفجار انتحاری، جرقه ای شد برای رها شدن به آغوش ارباب🕊 🍃پیکرت را که برای وداع آوردند، مادرت، همسرت و نازدانه ها به استقبال آمدند. پیکر را بوسیدند، بوییدند و درآغوش گرفتند و تو فقط لبخند میزدی. از آن بالا به این همه تب و تاب و دلهره، برای نداشتنِ ابدی ات و تب و تابِ ثانیه هایی که تندتر از همیشه می‌گذرند🥺 🍃میانِ هیایوها، دستِ گرم روی لُپِ سردت نشست. "مامان، بابا چرا لپش یخه؟!" اما لبخندت از همیشه گرم تر بود. تو میخندی به ما که نبودنت جانمان را می‌گیرد و ما مانده ایم بی تو، بدون چاره، دلتنگ💔 🍃حالا که رفته ای، به مقصد رسیده ای از آن بالا نگاهی به پایین بینداز، به بچه ها و همسرِ صبورت و به مادری که با افتخار می‌گوید"اگر باز هم باشد و بخواهد برود، جلودارش نیستم" برای همه بطلب، خصوصا دخترت😔 🍃این دو خط روضه، چقدر زبانِ حالِ نازدانه توست؛ "دوتامون موهامون پر از دوده قراره جدایی مگه بوده؟! برا من هنوز زوده! سنی ندارم...😭" ♡ رفیقِ بهشتی♡ ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز (محسن عباسی) 📅تاریخ شهادت : ۱۳ خرداد ۱۴۰۰ 📅تاریخ انتشار : ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای اراک 🕊محل شهادت : تدمر سوریه
‍ 🍃 عبدالحمید دیالمه نمونه یک انسان است که آرمان هایش همه از روی تقوا و علم و است🙂 🍃دین را با شناخت و انحرافات دین و انسان هایی که خواسته یا ناخواسته راه حق شدند را به دیگران معرفی کرد. 🍃همان ای که وقتی برای مقابله با کارهای زمان به مجلس پاگذاشت، در مقابل تبریک ها فقط گفت، مسئولیت تبریک ندارد. 🍃دین را با علم، دلیل و به دیگران آموخت، تا جایی پیش رفت که بین روحانیت و دانشگاه آشتی برپا کرد🌹 🍃به قول خودش بزرگترین جرمش این بود که حرف هایش را زودتر از می زد. 🍃وقتی او را تهدید به می‌کردند همچون ، وقت گرفت برای آخرین سخنرانی‌اش و از آن ها خواست تا در جلسه بنشینند و به حرف هایش گوش دهند. او تابع بود و روی گرداندن از آن را اشتباه می دانست.❣ 🍃این روزها به دیالمه‌هایی نیاز دارد تا دین را به ظاهرا با سواد بیاموزد و کج رفته ها را بشناسد و نگذارد انقلابی که با خون شهیدان جان گرفته با پا کج گذاشتن عده ای با شعار ، بی حرمت شود، بیاید دیالمه باشیم...❤️ 🍃دیالمه‌ها را بشناسید و گوش دهید چه سر می‌دهند، سخنرانی دیالمه در آخرین حضورش در برایتان شنیدنی خواهد بود... ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۴ اردیبهشت ۱۳۳۳ 📅تاریخ شهادت : ۷ تیر ۱۳۶۰ 📅تاریخ انتشار : ۷ تیر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : قم
♡به نام خداوند تبسم♡ 🍀عین. شین .قاف ،میشود ! سه حرفی که برای هرکس یک‌جور معنا میشود. 🍀برای من و امثال من، معنای دقیقی ندارد و مشخص نیست ما در این سه حرف به دنبال چه هستیم، اما می شناسم آنهایی را که این سه حرفی برایشان در چهار حرف دیگر معنا میشود. عشق، در (ع) معنا میشود! و حسین معنی و مریدان او هم آزاده اند.🌹 🍀 های عاشقی که بار دیگر به میدان آمدند تا ثابت کنند اگر هزاروچهارصدسال پیش نبودند که به ندای اربابشان بگویند، حال هستند و به ندای لبیک میگویند❤ 🍀در قاموس مریدان حسین، همین بس که غیرتشان ریشه در دارد ، و مقاومتشان ریشه در صبر (س) و آزادگی ‌شان را هم از دارند. هم یکی از مریدان حسین بود که پایان دفتر زندگی اش را متفاوت رقم زد. عشق را در حسین(ع) معنا کرد و راه حضرت عشق را گرفت تا به آخر رسید. به رسید. 🍀مگر نه اینکه شرط عاشقی جنون است. او مجنون بود و عشقی منتهی به را در خود پرورید. اصلا گویی از ابتدا چشم گشوده بود‌ تا در نور خلاصه شود. چه مبارک . چه .😍 🍀آری! همین است. {حا یا سین نون؛ تلک آیات الجنون} ✍نویسنده : 🍃به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۳ شهریور ۱۳۶۳ 📅تاریخ شهادت : ۱۳ آبان ۱۳۹۴ 📅تاریخ انتشار : ۱۲ شهریور ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای ده امام پاکدشت 🕊محل شهادت : حلب، سوریه
♡به نام خداوند تبسم♡ 🍀عین. شین. قاف ،میشود ! سه حرفی که برای هرکس یک‌جور معنا میشود. برای من و امثال من، معنای دقیقی ندارد و مشخص نیست ما در این سه حرف به دنبال چه هستیم، اما می شناسم آنهایی را که این سه حرفی برایشان در چهار حرف دیگر معنا میشود. عشق، در (ع) معنا میشود! و حسین معنی و مریدان او هم آزاده اند.🌹 🍀 های عاشقی که بار دیگر به میدان آمدند تا ثابت کنند اگر هزاروچهارصدسال پیش نبودند که به ندای اربابشان بگویند، حال هستند و به ندای لبیک میگویند❤ 🍀در قاموس مریدان حسین، همین بس که غیرتشان ریشه در دارد ، و مقاومتشان ریشه در صبر (س) و آزادگی ‌شان را هم از دارند. هم یکی از مریدان حسین بود که پایان دفتر زندگی اش را متفاوت رقم زد. عشق را در حسین(ع) معنا کرد و راه حضرت عشق را گرفت تا به آخر رسید. به رسید. 🍀مگر نه اینکه شرط عاشقی جنون است.او مجنون بود و عشقی منتهی به را در خود پرورید. آری! همین است. {حا یا سین نون؛ تلک آیات الجنون} ✍نویسنده : 🍃به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۳ شهریور ۱۳۶۳ 📅تاریخ شهادت : ۱۳ آبان ۱۳۹۴ 📅تاریخ انتشار : ۱٢ آبان ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای ده امام پاکدشت 🕊محل شهادت : حلب، سوریه
🍂در کلبه تنهایی‌ام بر روی فرش بافته شده از تارو پود انتظار نشسته ام، تقویم روزگار را می نگرم. هرهفته، روزها را می شمارم و منتظر ام. خانه ی دل را آب و جارو می کنم. را آماده می کنم، در کلبه را باز میگذارم تا مهمان عزیزم پشت در نماند و ذکر لبم می شود. 🍂بی تابی ام را با تفأل بر کتاب آرام می کنم. نگاه می کنم به عقربه های ساعت و زیر لب ای می خوانم و نیت می کنم برای امام مظلومم. پلک می زنم و کتاب را می گشایم. اشک هایم بر روی مصرع های فالم می ریزد. دلم خسته از و حسرت دیدار غائب از نظر، بیقرارش کرده است. 🍂یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور کلبه شود روزی گلستان غم مخور. بازهم حافظ امیدوارم می کند و را درمان درد دلم می داند. میترسم عمر این صبر بیشتر از عمر من باشد. می ترسم چشم هایم به جرم این روزها، محروم شود از دیدن امامم و آرزو به دل بمانم. می ترسم آسمان در روزهای زندگی ام همیشه ابری بماند و خورشید ظهور را نبینم. 🍂باد مرا به خود می آورد و با صفحه های کتاب بازی می کند.چشمانم به دل گویه های حافظ می افتد. دلم میگیرد، می شکند و ناله میزنم. 🍂ای غایب از نظر به می‌سپارمت جانم بسوختی و به دل دوست دارمت تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک باور مکن که دست ز دامن بدارمت :) ✍نویسنده : ♡ 📅تاریخ انتشار : ۵ آذر ۱۴۰۰
◇بسم الله الرحمن الرحیم◇ 🍃از آغاز تولد، آنچه در وجود جاریست، تنها است و عشق و تو هستی که تصمیم می‌گیری عشق را به پایِ کدام پرورش دهی؟! معشوقِ زمینی یا اویی که در آسمان به نظاره نشسته است!؟ 🍃پرستوهای اما راه و رسمِ عاشقی را خوب بلدند. بال و پر می‌زنند، گویی خسته از این به دنبالِ سرپناهِ امنی راهِ آسمان را پیش‌گرفته اند. 🍃بندگی سرلوحه کارشان و دلبری از معبود راهِ رسیدنشان به آسمان است. ، پرستویِ عاشقی که هیچ چیز جلودارِ پروازش نبود حتی شیرینیِ تولدِ تنها دخترش! دختران بابایی‌اند اما سهمِ سنگِ مزاریست که میان او و بابا فاصله انداخته است و این بین، همسری که زینب‌گونه را پیشه کرده است 🍃میثم قبل از پرواز، هردو را به سپرده و خودش میانِ آسمان نظاره گرِ آنهاست و کنارشان نفس می‌کشد، بودنش حس می‌شود. حضور میثم در رگهای زندگی جاریست. عشق به زندگی، به همسر و فرزند چیزِ کمی نیست اما توانِ مقابله با اراده میثم را نداشت، او برای آسمان بود و سکویِ پروازش، حلب. 🍃انسانها به خواست‌گاهشان باز می‌گردند و میثم به . آنچه خدا هدیه داده بود، باز پس گرفت. عالم سراسر است نامکشوف، که بر مقیمانِ نیز جز پرده ای فاش نخواهد شد. ✍نویسنده : 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۷ 📅تاریخ شهادت : ۱۰ آذر ۱۳۹۳ 📅تاریخ انتشار : ٩ آذر ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : حلب_سوریه 🥀مزار شهید : بی بی زبیده قرچک
♡بسم الله الرحمن الرحیم♡ 🍃زندگی‌اش در خلاصه می‌شود. از دوازده سالگی‌اش میان بحث‌های و اجتماعی گرفته تا حضور همه جانبه‌اش در سخنرانی‌ها و علیه ظالمانِ زمان. آرام و قرار هم نداشت و دائم در حال تلاش برای استوارتر کردن این بود. 🍃دائم زمزمه می‌کرد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا استَعينوا بِالصَّبرِ وَالصَّلاةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصّابِرين»؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید از و کمک جویید که همانا خداوند با شکیبایان است. این چنین بود که نماز فرصتی برای او شده بود تا با خدایش ملاقات کند و آرزوهایش را در گوش خدا کند. 🍃رفاقت زیاد او با خدا هم باعث شده بود تا رنگ و بوی به خود گیرد و با خواندن دائمیِ قرآن هیچ لحظه‌ای از یاد خالقِ مهربانش غافل نشود؛ داستانِ ما، مهربان بودن را نیز از خدا آموخته بود و خوش‌ برخوردی‌اش نشان از بودنش داشت. آنقدر هم متواضع و بود که همیشه احترام به پدر و مادرش را به خود گوشزد می‌کرد. 🍃عاشق شد و به پای معشوقش عاشقی کرد! کرد و ثابت قدم ماند. به قول خودش با زبان و عمل دعوت (ره) را لبیک گفت و تا پایِ جانش به این عهد وفادار ماند. هم پاداش سربازانی چون محسن است؛ این چنین بود که ، معراجِ او شد. در جوانی و همچون آقایش حضرت (ع) با رویِ سفید و چهره‌ای خوشحال به آغوش خدا پر کشید و برای همیشه میانِ قلب‌های ما جاودانه شد. ✍نویسنده : 🥀به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ فروردین ۱۳۳۶ 📅تاریخ شهادت : ۱۱ آذر ۱۳۵۹ 📅تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بجنورد 🕊محل شهادت : سوسنگرد
✨به نام خدا 🍃بهار، بوی گل سرخ با خود آورده است که یادمان نرود زنده است یاد . 🍃در شانزدهم آذر ماه ۱۳۳۶ در روستای چشم به جهان گشود. شور و شوقش به تحصیل باعث شد تا وارد مدرسه عالی معدن شود و به عنوان داوطلب آزاد، دیپلم طبیعی را دریافت کند. 🍃 با شروع وارد حق علیه باطل شد و به آرزویش رسید. مانند بسیاری از جوانمردان دیگر که جان دادند و نگذاشتند یک وجب از خاک میهن در تصرف باشد و باز بوی لاله‌های سرخ می‌آید. گل‌هایی که پرپر شدند تا سرافراز و سربلند باشیم. 🍃جوانمردانی که در سخت‌ترین شرایط با و از هر مانعی عبور کردند و هیچ چیز سد راهشان نبود. با عطر بهار که همچو گل‌ها می‌شکفند و به سوی آسمان پر می‌کشند و از خود شرافت و به جای می‌گذارند تا بار دگر مرهمی برای زخم‌های ناجوانمردی و ظلمت باشد. 🍃شهید محمدعلی امیری هم همچو همسنگران و یارانش در برابر ایستاد و دفاع کرد و به آسمانیان پیوست. "شهیدان قصه پر سوز عشقند شهیدان شمع عالم سور عشقند" ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۶ آذر ۱٣٣۶ 📅تاریخ شهادت : ۱۱ فروردین ۱٣۶۱ 📅تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : اسفرجان