🌿عشق حسین؛تمام معادلاتِ عالم را به هم میریزد...
عشق #حسین؛عاشق پرور است...
عشق حسین؛#شهید پرور است❤
.
🌿عشق به حسین،تازه داماد نصرانی را پایبند #کربلا کرد و #وهب به هوای عشق حسین؛تازه عروسش را به مادر سپرد و عاشقانه به میدان زد⚘
.
🌿بعد از هزار و اندی سال؛باز هم عشق حسین؛عشقِ زمینی را #شکست میدهد😊
.
🌿اینبار تازه دامادی به نامِ #عباس.
متولد ماهِ اردیبهشت؛ماهِ عاشقان.نور چشم پدر و قوتِ قلبِ #مادر...
.
🌿درمهرماه نود؛ لباسِ مقدسِ پاسداری به تن کرد و ورد زبانش شد: خدمت و خدمت و خدمت.
.
🌿در اردیبهشت نود و پنج؛تازه عروسش را به اربابش سپرد و به دنبالِ عشقِ حسین (ع)، راهی دیارِ #حضرت_عقیله شد.
.
🌿میدانِ جنگِ #حلب؛ قتلگاهش شد و صورت خضاب شده با خونش چشم رفقایش را به هوای #جوانِ_کربلا بارانی کرد😔
.
🌿قبل از شهادت #نماز خوانده بود. در تیررس دشمن؛ مثل مولایش #حسین (ع)💔
نُقل مراسم عروسی،نثارِ #پیکر سوخته اش شد😔
.
🌿مادر میگوید: "عباس من برای مردن حیف بود! او باید شهید میشد" و خوشحال است که لحظه تدفین به پاسِ این سربلندی، شیرش را حلالِ شیرپسرش کرده.
.
🌿پدر میگوید: "از همان دوران کودکی،مسیر #بندگی را در پیش گرفته و نُه ساله بود که #اعتکاف های رجبی اش را آغاز کرد"
.
🌿حالا چندسالی هست که جایِ عباس،در میان اعتکاف های رجبی خالیست اما اکنون، #معتکف آسمانها است⚘
.
🌿جایش خالیست اما...گرمی حضورش،همه شهر را گرم میکند.
.
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
.
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_عباس_دانشگر
.
📅تاریخ تولد : ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۲. سمنان
.
📅تاریخ شهادت : ۲۰ خرداد ۱۳۹۵.حلب
.
🥀مزار : امامزاده علی اشرف سمنان
.
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۹۹
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #مشهد #اربعین #دل_نوشته #عمار_عبدی #صلوات
🍃هزار و چهارصد و اندی سال پیش، میثم ها را به تاوانِ عشق و محبت #علی (ع) آویزِ نخل ها میکردند.
.
🍃امروز هم مقدر است میثمی متولد شود تا جُرمَش #عشق به علی(ع) و آلِ علی(ع) باشد!!
.
🍃بیست و سومین روزِ اردیبهشت ۶۳ سربازی از لشکرِ عاشورایی در آغوش #دنیا چشم گشود...
.
🍃نامش را #میثم نهادند تا نمونه عینی میثمِ تَمّاری شود، کشته به عشقِ علی(ع)❤
.
🍃برادر شهید بود و عاشق اهل بیت(ع).و دست پرورده مادری که با شیره جان،عشق #حسین(ع) را به کامِ شیر پسرش میداد🙂
.
🍃به واسطه پدر پایش به #مسجد و #هیئت و #بسیج باز شد تا اینکه در سال ۸۰ لباسِ مقدس پاسداری را به تن کرد⚘
زمزمه جسارت به #حرم_آل_الله(علیهم السلام) آرامش را از جانش ربود.
.
🍃بابایِ مهربان، فاطمه زهرا و فاطمه کوثر را به بانوی #زینبیاش میسپرد و خود راهی دیار #عشق میشد.
.
🍃از #حضرت_زینب(س) خواسته بود شرمنده حضرت سقّا (غیرت الله) نشود که نشد.
.
🍃بعد از مقاومت بسیار،حین برگرداندن #پیکر همرزمش،خود نیز شهد شیرین #شهادت را نوشید.
.
🍃تیری که سرِ میثم را به پای #نگارَش انداخت...😔
.
🍃روزی که در #معراج پیکرش را به آغوش برادرانش سپردند، دستی در بدن نداشت...
.
🍃میثم، بر نخلِ عشقش به علی(ع) آویز شد و میثم وار، نه زبان و دست که #سر و دست هایش را در راه معشوقش فدا کرد😔
.
🍃وصیت کردی مزارت سنگ نشود و تنها "کلنا عباسک یا زینب" رویش نقش بزنند...
.
🍃حالا مزارت جاییست که حسِ "سرد نبودت" را به "گرمی حضورت" تبدیل میکند تا دخترها طعمِ شرینِ داشتنت را به کام بکشند و دلگرم باشند به حضورِ #پدرِ آسمانی خود🙂
.
🍃#شهادتت_مبارک، بابا میثمِ فاطمه ها
.
✍تویسنده: #زهرا_قائمی
.
🍃به مناسبت #شهادت شهید #میثم_مدواری
.
📅تاریخ تولد : ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۳
.
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴حلب
.
📅تاریخ انتشار:۱۶ آبان ۱۳۹۹
.
🥀مزار : قطعه ۲۹ بهشت زهرا
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #عمار_عبدی #طراحی
🍃راوی قصه های #شام قاصدکی ست که معرکه عاشقی را به نظاره نشسته و پایان سرنوشت رزم آوران را در دل تاریخ حک میکند♡
.
🍃از آن روزی که پیکِ عدرا* برایش از هتک حرمت گفت آغاز قصه رقم خورد ، رزم #فاطمیون و #زینبیون را به تصویر کشید و ضمیمه کرد:
بعضی از مردم جان خود را به خاطر خشنودی خدا میفروشند، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.* و اینبار قرعه به نام دو یار افتاده بود ذکریا و #الیاس.
.
🍃به هنگام نماز که تماشایشان میکردی اللهم الرزقنا هایشان رنگ #شهادت و نیتشان بوی #خلوص داشت. #یا_لطیف_إرحَم_عَبدِکَ_ضَعیفِ سجده آخر نمازشان روادید آسمان را به دستشان داد و بلیط رفتِ بدون برگشت را ،حداقل برای الیاس اینگونه بود🌹
.
🍃حلب مشتاقانه #پیکر او را به آغوش کشیده بود .همسر و فرزندانش چشم انتظارش بودند و غروب هایی که چشم مادر به قاب در خشک میشد😔
.
🍃فاطمه سه ساله زانوی غم بغل گرفته بود و بغضی میهمان گلویش شده بود لحظهای #آسمان چشمانش آرام نمیگرفت و ابرهای #دلتنگی همچنان میبارید، برای قاصدک از پدرش سخن میگفت تا بلکه به گوشش برساند🥺
.
🍃یادم به خرابهی شام افتاد ، دختری سه ساله که بهانه #پدر را میگرفت میخواست از #خار_مغیلان و درد سیلی به پدر شکایت کند .به انتظار پدر نشسته بود بی رمق با خدای خود نجوا میکرد و پدر را میخواست😭
.
🍃ذکریا، سه ساله اش را تنها گذاشت تا مدافع سه ساله #حسین(ع) شود و چه غمگین است قصه فرزندان #شهدا، چه #فاطمه هایی که دلتنگ مهر پدریاند و چه محمد صدراهایی که پدر را فقط در یک قاب عکس دیدند😓
.
🍃حالا بعد از پنج بهار #ذکریا با هفت شقایق دیگر برگشت و الیاس هنوز هم #مهمان سرزمین #حلب است.
.
🍃میگویم بهار چون به قول شاعر: #پاییز بهاری ست که عاشق شده و دلتنگ است برای عاشقانی که از سرزمین دور ماندهاند همچون الیاس. #بغض میکند و برگ هایش را سنگفرش خیابان ها میکند به امید اینکه الیاس ها برگردند😞
.
پروازتان مبارک عباس های زینب(س)❤️
.
پ.ن: * مرج عذراء که امروز عدرا نامیده میشود شهری است در #سوریه که در آنجا حجر بن عدی به خاک سپرده شده است.
پ.ن:*سوره بقره آیه ۲۰۷
.
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_ذکریا_شیری
#شهید_الیاس_چگینی
.
📅تاریخ شهادت : ۴ آذر ۱۳۹۴.حلب العیس
.
📅تاریخ انتشار : ۴ آذر ۱۳۹۹
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #صلوات #عمه_سادت #دمشق
🍃جزیره مجنون بعد از یازده سال از #پیکر جواد دل کند و#استخوان های باقی مانده از #شهید، تسکینِ دل داغدار مادر شد و نور چشم هایِ متتظر ِپدر .اما #هادی، دلش لرزید از پیکر برادر شهید و با خود عهد کرد ادامه دهنده راهش شود .
.
🍃نماز اول وقت و احترام به پدر و مادر ، شاهد روح بزرگ او بود.
عشق به #اهل_بیت سبب شد کبوتر دلش مدتی در آسمان #سوریه پرواز کند.اما بیقراری اش در کنار سردار دل ها قرار گرفت.محافظِ سردار شد و سردار، محافظِ دل بیتاب او.
.
🍃 روضه ی #حضرت_زهرا دلش را بیتاب می کرد و در میان #اشک هایش، #شهادت طلب می کرد .محبتش به حضرت مادر سبب شد در #شب_جمعه به همراه ح.ا.ج ق.ا.س.م مهمان شعله های آتش شود و اربا اربا.
.
🍃 بیقراری و اشک های دخترانش ، روضه #سه_ساله حسین را تداعی می کرد و مادر بازهم #علی_اکبر هدیه داد و #علی_اصغر تحویل گرفت. حال ، از مزار جواد تا مزار هادی #بین_الحرمینِ مادر است تا #بغض هایش را رها کند و اندکی از دلتنگی هایش را #تسکین دهد .
.
✍نویسنده:#طاهره_بنائی_منتظر
.
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_هادی_طارمی
.
📅تاریخ تولد: ۱۳۵۸
.
📅تاریخ شهادت : ۱۳ دی ۱۳۹۸. بغداد
.
📅تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۹۹
.
🥀مزار: بهشت زهرا
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃 در دومین روز از اردیبهشت و سومین روز از ماه #شعبان، مصادف با تولد #امام_حسین(ع) به دنیا چشم گشود و سفر به زمین را آغاز کرد.
🍃به احترام #ارباب و اشتیاق خانواده اش برای فرزند صالح، در دفتر تقدیر، نام حسین مشتاقی برایش قلم خورد.
🍃 مادر، حسین را نذر #امام_زمان کرده بود. آرزویش این بود که در لباس پاسداری او را ببیند و حسین آرزوی مادر را به حقیقت تبدیل کرد.
🍃سرباز امام زمان(ع) وقتی ندای #هل_من_ناصر_ینصرنی را از حرم عمه سادات شنید، با جان و دل #لبیک گفت.
🍃مهمانی عشق را با دعای مادر دعوت شد اما، چشم های منتظر مادر سبب شد که بدون #شهادت برگرد. دلش بی قرار رفتن بود. اندکی بعد بازهم دعوت شد به #دفاع از حرم عمه سادات.
🍃اشک های مادرِ قرآن به دست، دل بی قرار پدر، نگرانی های شریک زندگی اش و چشم های معصوم کودکانش، شاهد لحظه خداحافظی اش بودند.
🍃او با پرواز به مقصد سوریه برای زیارت حضرت زینب و نوکری اش راهی شد. عمه سادات باز هم نوکر خرید و بزم عشق با یک ماموریت آن هم در منطقه ای به نام #خانطومان مهیا شد.
🍃خانطومان جایی است که در آن رزمندگان با وضوی خون، نماز شهادت می خوانند. سرزمینی که دیدن پیکرهای #اربا_اربا، روضه ارباب را تداعی می کند و اشک های رزمندگان، حکایت از جاماندن #پیکر دوستان شهیدشان است.
🍃در خان طومان همچون #کربلا، با تعداد کم مقاومت کردند و حسین مشتاقی همچون ارباب #شهید شد و به آرزویش رسید. شاید هم #زیارت_عاشورا هایش او را به ارباب رساند.
🍃امروز شانزدهمین روز از ماه اردیبهشت است و #مسافر_دنیا، کوله پشتی ایمان بر دوش، با عطر شهادت زمین را #وداع می گوید.
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🕊به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_حسین_مشتاقی
📅تاریخ تولد : ۲ اردیبهشت ۱۳۶۴
📅تاریخ شهادت : ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵.خانطومان
📅تاریخ انتشار : ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : شهر نکار
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی#استوری_شهدایی
🍃عشق حسین، تمام معادلاتِ عالم را به هم میریزد...
عشق #حسین، عاشق پرور است...
عشق حسین، #شهید پرور است❤
🍃عشق به حسین، تازه داماد نصرانی را پایبند #کربلا کرد و #وهب به هوای عشق حسین، تازه عروسش را به مادر سپرد و عاشقانه به میدان زد.
🍃بعد از هزار و اندی سال، باز هم عشق حسین، عشقِ زمینی را #شکست میدهد. اینبار تازه دامادی به نامِ #عباس. متولد ماهِ اردیبهشت، ماهِ عاشقان. نور چشم پدر و قوتِ قلبِ #مادر...🙃
🌿درمهرماه نود، لباسِ مقدسِ پاسداری به تن کرد و ورد زبانش شد : خدمت و خدمت و خدمت. در اردیبهشت نود و پنج، تازه عروسش را به اربابش سپرد و به دنبالِ عشقِ حسین (ع)، راهی دیارِ #حضرت_عقیله شد.
🍃میدانِ جنگِ #حلب، قتلگاهش شد و صورت خضاب شده با خونش چشم رفقایش را به هوای #جوانِ_کربلا بارانی کرد😔
🍃قبل از شهادت #نماز خوانده بود. در تیررس دشمن؛ مثل مولایش #حسین (ع). نُقل مراسم عروسی، نثارِ #پیکر سوخته اش شد.
🍃مادر میگوید: "عباس من برای مردن حیف بود! او باید شهید میشد" و خوشحال است که لحظه تدفین به پاسِ این سربلندی، شیرش را حلالِ شیرپسرش کرده.
🍃پدر میگوید: "از همان دوران کودکی، مسیر #بندگی را در پیش گرفته و نُه ساله بود که #اعتکاف های رجبی اش را آغاز کرد" حالا چندسالی هست که جایِ عباس، در میان اعتکاف های رجبی خالیست اما اکنون، #معتکف آسمانها است⚘
🍃جایش خالیست اما...گرمی حضورش، همه شهر را گرم میکند🌺
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
🌹به مناسبت سالروز #تولد #شهید_عباس_دانشگر
📅تاریخ تولد : ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۲. سمنان
📅تاریخ شهادت : ۲۰ خرداد ۱۳۹۵.حلب
📅تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : امامزاده علی اشرف سمنان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #صلوات
🍃هزار و چهارصد و اندی سال پیش، میثم ها را به تاوانِ عشق و محبت #علی (ع) آویزِ نخل ها میکردند. امروز هم مقدر است میثمی متولد شود تا جُرمَش #عشق به علی(ع) و آلِ علی(ع) باشد!!
🍃بیست و سومین روزِ اردیبهشت ۶۳ سربازی از لشکرِ عاشورایی در آغوش #دنیا چشم گشود...نامش را #میثم نهادند تا نمونه عینی میثمِ تَمّاری شود، کشته به عشقِ علی(ع)❤
🍃برادر شهید بود و عاشق اهل بیت(ع) و دست پرورده مادری که با شیره جان، عشق #حسین(ع) را به کامِ شیر پسرش میداد🙂
🍃به واسطه پدر پایش به #مسجد و #هیئت و #بسیج باز شد تا اینکه در سال ۸۰ لباسِ مقدس پاسداری را به تن کرد. زمزمه جسارت به #حرم_آل_الله(علیهم السلام) آرامش را از جانش ربود.
🍃بابایِ مهربان، فاطمه زهرا و فاطمه کوثر را به بانوی #زینبیاش میسپرد و خود راهی دیار #عشق میشد. از #حضرت_زینب(س) خواسته بود شرمنده حضرت سقّا (غیرت الله) نشود که نشد.
🍃بعد از مقاومت بسیار، حین برگرداندن #پیکر همرزمش، خود نیز شهد شیرین #شهادت را نوشید. تیری که سرِ میثم را به پای #نگارَش انداخت...
🍃روزی که در #معراج پیکرش را به آغوش برادرانش سپردند، دستی در بدن نداشت. میثم، بر نخلِ عشقش به علی(ع) آویز شد و میثم وار، نه زبان و دست که #سر و دست هایش را در راه معشوقش فدا کرد😔
🍃وصیت کردی مزارت سنگ نشود و تنها "کلنا عباسک یا زینب"رویش نقش بزنند. حالا مزارت جاییست که حسِ "سرد نبودت" را به "گرمی حضورت" تبدیل میکند تا دخترها طعمِ شیرینِ داشتنت را به کام بکشند و دلگرم باشند به حضورِ #پدرِ آسمانی خود🌺
♡ #تولدت_مبارک،بابا میثمِ فاطمه ها♡
✍تویسنده : #زهرا_قائمی
🍃به مناسبت سالروز #تولد #شهید_میثم_مدواری
📅تاریخ تولد : ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۳
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴.حلب
📅تاریخ انتشار : ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰
🥀مزار : قطعه ۲۹ بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃عشق حسین، تمام معادلاتِ عالم را به هم میریزد...
عشق #حسین، عاشق پرور است...
عشق حسین، #شهید پرور است❤
🍃عشق به حسین، تازه داماد نصرانی را پایبند #کربلا کرد و #وهب به هوای عشق حسین، تازه عروسش را به مادر سپرد و عاشقانه به میدان زد.
🍃بعد از هزار و اندی سال، باز هم عشق حسین، عشقِ زمینی را #شکست میدهد. اینبار تازه دامادی به نامِ #عباس. متولد ماهِ اردیبهشت، ماهِ عاشقان. نور چشم پدر و قوتِ قلبِ #مادر...🙃
🌿درمهرماه نود، لباسِ مقدسِ پ.ا.س.د.ا.ری به تن کرد و ورد زبانش شد : خدمت و خدمت و خدمت. در اردیبهشت نود و پنج، تازه عروسش را به اربابش سپرد و به دنبالِ عشقِ حسین (ع)، راهی دیارِ #حضرت_عقیله شد.
🍃میدانِ جنگِ #حلب، قتلگاهش شد و صورت خضاب شده با خونش چشم رفقایش را به هوای #جوانِ_کربلا بارانی کرد😔
🍃قبل از شهادت #نماز خوانده بود. در تیررس دشمن؛ مثل مولایش #حسین (ع). نُقل مراسم عروسی، نثارِ #پیکر سوخته اش شد.
🍃مادر میگوید: "عباس من برای مردن حیف بود! او باید شهید میشد" و خوشحال است که لحظه تدفین به پاسِ این سربلندی، شیرش را حلالِ شیرپسرش کرده.
🍃پدر میگوید: "از همان دوران کودکی، مسیر #بندگی را در پیش گرفته و نُه ساله بود که #اعتکاف های رجبی اش را آغاز کرد" حالا چندسالی هست که جایِ عباس، در میان اعتکاف های رجبی خالیست اما اکنون، #معتکف آسمانها است⚘
🍃جایش خالیست اما...گرمی حضورش، همه شهر را گرم میکند🌺
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
🌹به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_عباس_دانشگر
📅تاریخ تولد : ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۲. سمنان
📅تاریخ شهادت : ۲۰ خرداد ۱۳۹۵.حلب
📅تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : امامزاده علی اشرف سمنان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #صلوات
«به نام خدا»
🍃۲۷ شهریور ۶۳،مادر برای اولین بار لمس کرد حس شیرین داشتنش را. در دامان پر مهرش بزرگش کرد.
به دبیرستان رفت و پس از آن، ادامه زندگی را در لباس سبز پاسداری سپاه گذراند.
🍃آموزشهای تکاوری را تا سال ۸۳ به پایان رساند. تکاور بودن لذت خاصی داشت برایش. مردان خدا در پی خاصهای دشوار هستند.
🍃مظلومیت و ناتوانی مردم عراق را که دید، دل کوچکش راضی نشد که او در تهران در آسایش باشد و آنها، هر لحظه بیم فروریختن خانههایشان بر سرشان، معنی آسایش را از یادشان بُردهباشد.
🍃رفت و چندی بعد با جراحتی در ناحیه پایش برگشت.
مدت کوتاهی بعد، اینبار نغمه طلب یاری امامش، از #سوریه به گوشش رسید.
🍃و اما دفعه بعد.. همان دفعهای که #امام_حسین(ع) دعوتنامهای خصوصی برایش فرستاد. ویژه دعوت شده بود.
به مادرش گفت:«مادر! اینبار امام حسین(ع) مرا طلبیده.» مگر میتوان #لبیک گوی دعوت امام نبود؟!
🍃عبادتهای عاشقانهاش با خدا را همیشه در خلوت انجام میداد. خدا هم تحقق آخرین خطوط زندگیاش را در خلوت رقم زد.
🍃در جنوب #حلب بودند. همه را به عقب فرستاد، اما خود برای مراقبت از آنها ماند. در کنار ساختمانی پناه گرفته بود که تکفیری ها آن را بر سرش ویران کردند و مادری را از دوباره دیدن حتی #پیکر فرزندش محروم کردند.
🍃چه زیبا شکل گرفت #عاشقانه آخرش با خدا. به راستی که #میهمان ویژه حسین(ع) بود.
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_مهدی_ذاکرالحسینی
✍نویسنده: #محدثه_کربلایی
📅تاریخ تولد: ۲۷ شهریور ۱۳۶۳
📅تاریخ شهادت : ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
📅تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد۱۴۰۰
🕊محل شهادت :حلب_سوریه
🥀مزار شهید: جاویدالاثر
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
#صلوات
🍃بسم رب الشهدا و الصدیقین🍃
🍃سَلاَمٌ عَلیٰ آلِ الْمُتَّقِینَ؛ سلام بر تو، ای سردار عزیز.
🍃امروز، انیس دل از تو سخن میگوید، از عزیز سفر کرده ای که سالها چشمه ای برای خیرات و برکات مردم سینه سوخته از #خمپاره و ترکش ظالم بود، چشمه ای که با ذرات وجودش، حیات را به ممات همسایگانش میبخشید.
🍃ای پرنده ی همیشه در پرواز، میدانیم که سرو قامتت در سجده به درگاه ربانی باری تعالی بر خاک افتاد و #پیکر مقدست چون گلی همیشه بهار، معصومانه در شهیدستان این خاک قد علم کرد و با #عطر بهشتیش آرام جانمان گشت.
🍃اما امروز ای تجلی نفس #مطمئنه، بیشتر نبود امثال تو حس می شود، همانانی که جز قربِ اللّه چیز دیگری را نمیخواهند و همه چیزُ همه چیزشان جز برای جانانشان نیست.
🍃دستی برار و برای ما اسیر شدگان #دنیایی دعایی بخوان.
✍️نویسنده: #زهرا_حسینی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_رجبعلی_محمدزاده
📅تاریخ تولد : ٢ اردیبهشت ١٣۴٠
📅تاریخ شهادت : ٢۶ مهر ١٣٨٨
📅تاریخ انتشار : ٢۵ مهر ١۴٠٠
🕊محل شهادت : سرباز
🥀مزار شهید : بهشت رضای مشهد
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃هزار و چهارصد و اندی سال پیش، میثم ها را به تاوانِ عشق و محبت #علی (ع) آویزِ نخل ها میکردند. امروز هم مقدر است میثمی متولد شود تا جُرمَش #عشق به علی(ع) و آلِ علی(ع) باشد!!
🍃بیست و سومین روزِ اردیبهشت ۶۳ سربازی از لشکرِ عاشورایی در آغوش #دنیا چشم گشود...نامش را #میثم نهادند تا نمونه عینی میثمِ تَمّاری شود، کشته به عشقِ علی(ع)❤
🍃برادر شهید بود و عاشق اهل بیت(ع) و دست پرورده مادری که با شیره جان، عشق #حسین(ع) را به کامِ شیر پسرش میداد🙂
🍃به واسطه پدر پایش به #مسجد و #هیئت و #بسیج باز شد تا اینکه در سال ۸۰ لباسِ مقدس پاسداری را به تن کرد. زمزمه جسارت به #حرم_آل_الله(علیهم السلام) آرامش را از جانش ربود.
🍃بابایِ مهربان، فاطمه زهرا و فاطمه کوثر را به بانوی #زینبیاش میسپارد و خود راهی دیار #عشق میشد. از #حضرت_زینب(س) خواسته بود شرمنده حضرت سقّا (غیرت الله) نشود که نشد.
🍃بعد از مقاومت بسیار، حین برگرداندن #پیکر همرزمش، خود نیز شهد شیرین #شهادت را نوشید. تیری که سرِ میثم را به پای #نگارَش انداخت...
🍃روزی که در #معراج پیکرش را به آغوش برادرانش سپردند، دستی در بدن نداشت. میثم، بر نخلِ عشقش به علی(ع) آویز شد و میثم وار، نه زبان و دست که #سر و دست هایش را در راه معشوقش فدا کرد😔
🍃وصیت کردی مزارت سنگ نشود و تنها "کلنا عباسک یا زینب"رویش نقش بزنند. حالا مزارت جاییست که حسِ "سرد نبودت" را به "گرمی حضورت" تبدیل میکند تا دخترها طعمِ شیرینِ داشتنت را به کام بکشند و دلگرم باشند به حضورِ #پدرِ آسمانی خود🌺
♡ #شهادتت_مبارک،بابا میثمِ فاطمه ها♡
✍تویسنده : #زهرا_قائمی
🍃به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_میثم_مدواری
📅تاریخ تولد : ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۳
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار : قطعه ۲۹ بهشت زهرا
🕊محل شهادت :حلب
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃راوی قصه های #شام قاصدکی ست که معرکه عاشقی را به نظاره نشسته و پایان سرنوشت #رزم_آوران را در دل تاریخ حک میکند♡
🍃از آن روزی که پیکِ عدرا* برایش از #هتک_حرمت گفت آغاز قصه رقم خورد، رزم #فاطمیون و #زینبیون را به تصویر کشید و ضمیمه کرد: بعضی از مردم جان خود را به خاطر خشنودی خدا میفروشند، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.* و اینبار قرعه به نام دو یار افتاده بود #ذکریا و #الیاس.
🍃به هنگام نماز که تماشایشان میکردی اللهم الرزقنا هایشان رنگ #شهادت و نیتشان بوی #خلوص داشت. #یالطیف_إرحَم_عَبدِکَ_الضَعیفِ سجده آخر نمازشان روادید آسمان را به دستشان داد و بلیط رفتِ بدون برگشت را، حداقل برای الیاس اینگونه بود.
🍃حلب مشتاقانه #پیکر او را به آغوش کشیده بود. همسر و فرزندانش چشم انتظارش بودند و غروب هایی که چشم #مادر به قاب در خشک میشد.
🍃فاطمه #سه_ساله زانوی غم بغل گرفته بود و بغضی میهمان گلویش شده بود لحظهای #آسمان چشمانش آرام نمیگرفت و ابرهای #دلتنگی همچنان میبارید، برای قاصدک از پدرش سخن میگفت تا بلکه به گوشش برساند.
🍃یادم به خرابهی #شام افتاد، دختری سه ساله که بهانه #پدر را میگرفت میخواست از #خار_مغیلان و درد سیلی به پدر شکایت کند. به انتظار پدر نشسته بود بی رمق با خدای خود نجوا میکرد و پدر را میخواست.
🍃ذکریا، سه ساله اش را تنها گذاشت تا مدافع سه ساله #حسین(ع) شود و چه غمگین است قصه فرزندان #شهدا، چه #فاطمه هایی که دلتنگ مهر پدریاند و چه محمد صدراهایی که پدر را فقط در یک قاب عکس دیدند.
🍃حالا بعد از پنج بهار ذکریا با هفت شقایق دیگر برگشت و الیاس هنوز هم #مهمان سرزمین #حلب است.
🍃میگویم بهار چون به قول شاعر: #پاییز بهاری ست که عاشق شده و دلتنگ است برای عاشقانی که از سرزمین دور ماندهاند همچون الیاس. #بغض میکند و برگ هایش را سنگفرش خیابان ها میکند به امید اینکه الیاس ها برگردند.
◇پروازتان مبارک عباس های زینب(س)◇
پ.ن: * مرج عذراء که امروز عدرا نامیده میشود شهری است در #سوریه که در آنجا حجر بن عدی به خاک سپرده شده است.
پ.ن:*سوره بقره آیه ۲۰۷
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🕊به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_ذکریا_شیری
#شهید_الیاس_چگینی
📅تاریخ شهادت : ۴ آذر ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۳ آذر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : حلب العیس
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی