🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀
🎀🎀🎀 #خانومها_بدانند
🎀🎀🎀 #رفتار_مردان_موقع_خرید
🎀🎀🎀خانومهای محترم وقتی با مرد خرید میروید حتما موارد زیر را رعایت کنید
🎀🎀🎀مرد دامنه تمرکزوحوصله اش در خرید 20 دقیقه است
🎀🎀🎀پس چه کنیم با مرد خرید خوب داشته باشیم؟باید حدود و نوع خرید و اینکه چرا میخواهید بخرید و اینکه چقدر هزینه اش است را بر مرد معلوم کنید
مثلا: سه شنبه تولد خواهرمه من میخواهم بروم مجتمع پارک میخواهم برایش یک بلوز 6 تومانی بخرم
🎀🎀🎀شوهرتان خیلی راغبتر و شوق خیلی بیشتر با شما خواهد امد
ولی بازهم حوصله مرد بیش از 20 دقیقه نیست
🎀🎀🎀حال اگر بیشتراز بیست دقیقه شدانگار دارید مرد را میکشید پس مرد را ازاد بگذارید
مثلا بگویید عزیزم برو تو ماشین بخواب یا برو تو پارک قدم بزن
🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀
@amn_org
🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀
🎀🎀🎀بچه ها خیلی کم به اسباب بازی فروشگاهی نیاز دارند چون محیط و طبیعت پر از اسباب بازی است منتهی تفکر تولید باید حاکم باشد نه تفکر مصرف. بچه ها اصلاً تجمل را دوست ندارند و در نهایت سادگی به دنیا می آیند بلکه ما تجمل را به آنها القا می کنیم، بچه ها اصلاً اهل تجمل نیستند و نیاز به آسایش دارند.
🎀🎀🎀همین سادگی باید در پوشاک بچه ها هم باشد. پوشاک بچه ها باید راحت، جنس خوب و طبیعی و زیبا باشد اصلاً نباید مجلل و شیک باشد. این خود یک هنجار است که در عروسی ها لباس بچه ها از لباس عروس و داماد قشنگ تر است. چه اشکالی دارد که بچه ها با لباس راحت عروسی بروند تا راحت بدوند و بازی کنند و دودست لباس هم یدک داشته باشیم که اگر کثیف کردند برویم یک گوشه و برایشان عوض کنیم،
🎀🎀🎀 تا دوباره برود و بازی کند. چه قدر بچه ها را به خاطر لباس در فشار و توبیخ قرار می دهیم؟ اشاره می کنم به کارکرد؛ کارکرد لباس چیست؟
🎀🎀🎀چرا این قدر زود لباس ها و وسایل دلمان را می زند و یک لباس گرانقیمت را که فقط یک بار پوشیدیم دیگر حاضر نیستیم که دوباره بپوشیم؟
🎀🎀🎀چون بشر تنوع طلب است و تغییر می خواهد و لحظه به لحظه می خواهد که نو شود، این حالت در فطرت بشر است. ما اگر نو شدن فطرت و روح را یاد نگیریم و دچار مخروط برعکس ذهن شویم و دچار نو شدن مادی شویم، همین بلا سرمان خواهد
🎀🎀🎀 آمد. مرتب از داشته هایمان دلزده خواهیم شد حق هم داریم چون انسان باید مرتب نو شود و نقطه ی نگاهی که دارد باید نو شود؛ وقتی نقطه ی نگاه مادی داشته باشیم طبیعتاً نقطه نگاهمان هم به سمت پایین خواهد بود و مبل و وسایل خانه و غیره را خواهیم دید.
🎀🎀🎀 (ادامه دارد...)
🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀
@amn_org
🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀
🎀🎀🎀 #امام_فطرت_ها
🎀🎀🎀بر میگردم به دوران کودکیام
و آه میکشم، آه، آه.
آههایی از عمق جان، پر از سوز و گداز.
چرا از وقتی که دلم پر از نور خدا بود
و روی فطرتم را لکههای سیاه گناه نپوشانده بود
کسی مرا با تو دوست نکرد!؟
🎀🎀🎀چرا برخی خیال میکردند دوران کودکی
دوران بازی است
و در دوران بازی نباید از تو حرفی به میان بیاید
🎀🎀🎀و با من در بارۀ تو حرف نزدند.
قبول، دوران کودکی دوران بازی است
امّا مگر عشقبازی با تو چه کم از بازیهای دیگر دارد.
در دوران کودکیام همه جور بازی کردم، جز عشقبازی با تو.
🎀🎀🎀کاش وقتی که خالهبازی را یادم میدادند
و مرا به جای پدر یا مادر یا فرزند مینشاندند
به من میگفتند که گاهی هم در نقش یک عاشق بازی کن
و برای امامت ناز بریز و دلبری کن.
🎀🎀🎀 #آقا!
🎀🎀🎀کودکیام را از دست دادهام.
در سالهای میانی عمرم
هر چه قدر پیش میروم بیشتر میفهمم
که چه قدر نیازمند صفای دوران کودکیام هستم.
🎀🎀🎀باید آن دوره سرمایه میکردم
ولی به دست باد دادم و رفت.
حالا تو بگو با دلی که اسیر ظلمتهای متراکم است چه باید کرد؟
🎀🎀🎀میشود التماس کنم کودکیام را برگردانی؟!
کودکیام اگر برگردد، با فطرتی که دست نخورده است
عاشق بیچون و چرایت خواهم شد.
ای امام فطرتها!
🎀🎀🎀 #استاد_عباسی
🎀🎀🎀 #عصروتون_شاد_عزیزان
🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀
@amn_org
🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀
🎀🎀🎀 #داستان_شب
🎀🎀🎀اسمش سعید بود. تو مدرسه بهش می گفتن سعیده.
تارهای صوتی ش مشکل داشت. می گفت از وقتی به دنیا اومده همین طوره. از پنج تا بچه ای که حاصل ازدواج دختر عمو پسر عمو بودن، فقط سعید این مشکل رو داشت.
🎀🎀🎀 صداش هیچ شباهتی به یه پسر شونزده ساله نداشت. صدای نازک دخترونه تو یه دبیرستان پسرونه... این یعنی فاجعه.
زیاد دکتر رفته بود ولی ته تهش به این نتیجه رسیده بودن که همین صدا بهتر از بی صداییه.
🎀🎀🎀تو یه کلاس چهل نفره سعید تنها بود. صبح تا ظهر فقط مسخره ش می کردن. معلم ؟ ناظم؟ مدیر؟
🎀🎀🎀باور کنید بدتر از بچه ها... با سوال های مسخره مجبورش می کردن حرف بزنه و بعد مثل بیمارهای روانی می خندیدن.
یه روز اومد بهم گفت
🎀🎀🎀 «تو بهترین رفیقمی.» با تعجب بهش گفتم من که اصلا باهات حرف نمی زنم. حتی سلام علیک هم نداریم. خندید و گفت « خب برای همین بهترین رفیقمی. چون کاری باهام نداری.» از اون روز سعید شد رفیقم.
🎀🎀🎀 اگه چهار تا تیکه بهش مینداختن ،پنج تا پسشون می دادم. اوضاع برای سعید بهتر شده بود تا اینکه فهمیدم باباش گفته لازم نکرده دیگه درس بخونی. از مدرسه رفت و بی خبری شروع شد. چند سال بعد تو محل دیدمش. ازش پرسیدم همه چی خوبه؟
🎀🎀🎀 گفت « آره... فقط خیلی تنهام» گفتم کسی تو زندگیت نیست؟ موبایلش رو در آورد و گفت « چرا هستولی فقط تو گوشی... با چت کردن...به قرار نمی رسه.
🎀🎀🎀 چون برسه تموممیشه.» وقتی ازش جدا شدم، از ته دلم آرزو کردم یکی بیاد تو زندگیش که کنارش بمونه.
امروز بعد از ده سال سعید رو دیدم. خیلی عوض شده بود.تو شیرینی فروشی داشت
🎀🎀🎀 کیک سفارش می داد. انقدر با اعتماد به نفس حرف می زد که دوست داشتم یه دنیا واسش دست بزنن. بعد از حال و احوال ازش پرسیدم همه چی خوبه؟
🎀🎀🎀گفت « آره ... تا حالا هیچ وقت انقدر خوب نبوده.» بعد حلقه ی تو دستش رو نشونم داد و گفت « دیگه به هیچ جام نیست که بقیه درباره م چی میگن ».
از شیرینی فروشی که اومدیم بیرون گفت « همین جا وایسا الان میام. می خوام زهره رو ببینی.»
🎀🎀🎀چشمام پر از اشک شده بود و قلبم داشت می خندید.
رفت طرف ماشین و چند دقیقه ی بعد با خانمش اومد.
🎀🎀🎀دست تو دست. با لب های پر از خنده... سعید کنار زهره خوشحال بود. کنار زنی که با زبان اشاره حرف می زد.
🎀🎀🎀 با احترام تقدیم به رنج کشیده های بی گناه...
🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀🎀
@amn_org
💫💥💫💥💫💥💫💥
💥💫💥
💫💥💫
💥
💫
💥
💫
💫💥💫حدیث_پزشکی
💫💥💫امام امیرالمؤمنین على عليه السلام:
💫💥💫«لاَ تَجْتَمِعُ الفِطْنَةُ وَ البِطْنَةُ.»
💫💥💫تيزهوشى و پرخورى با هم جمع نمىشوند.
📒 منبع: ميزان الحكمه، ج۱، ص۱۸۹
💫
💥
💫
💥
💫💥💫
💥💫💥
💫💥💫💥💫💥💫💥
@amn_org
💫💥💫💥💫💥💫💥
💫💥💫#عاشق_بمانیم ۶۱
💫💥💫غـــــرور،
💫💥💫 تهدیدی بزرگ برای عشقِ میان شماست.
💫💥💫💥💫💥💫💥
@amn_org
💫💥💫💥💫💥💫💥
💫💥💫 #حس_مالکیت
💫💥💫کودک اسباب بازی های خود را دوست دارد و به آسانی حاضر نمی شود آنها را با کودک دیگری تقسیم کند زیرا حس مالکیت در آنها بسیار قوی است. او آنچه را دوست دارد متعلق به خود می داند و حاضر نیست به کودکان دیگر بدهد.
💫💥💫بنابراین پدر و مادر نباید کودک را تحت فشار بگذارند یا او را به خاطر سخاوت نداشتن سرزنش کنند. وقتی کودک هنوز معنی سخاوت را نمی داند و برای آن آمادگی ندارد از این سرزنش جز تحقیر کودک و درهم شکستن اعتماد به نفس او چه سودی عاید می شود؟
💫💥💫در واقع همان قدر که سخاوت در بزرگترها یک صفت پسندیده است، خودخواهی در کودک نیز یک امر طبیعی است.
💫💥💫💥💫💥💫💥
@amn_org
💫💥💫💥💫💥💫💥
💫💥💫 #وقتی_جوانها_میخواهند_ #ازدواج_کنند
💫💥💫 باید به آنها بگوییم: «زندگی مشترک، رنجهایی دارد و فلسفهاش هم این است که باید در زندگی اختلافاتی بین زن و مرد پیش بیاید تا موجب رشد آنها شود
💫💥💫و الا خدا که میدانست این دو جنس زن و مرد، همدیگر را به سختی درک میکنند، پس چرا آنها را کنار هم قرار داد؟!»
💫💥💫متاسفانه گاهی در جامعۀ ما نصف ازدواجها به طلاق منجر میشود؛ چون بلد نیستیم چگونه با رنج برخورد کنیم؟
💫💥💫اگر عمیقاً فلسفه وجود رنج و مشکلات زندگی را درک کنیم، میتوانیم رنجهای نابجا را کم کنیم، آرامشمان را حفظ کنیم و حتی میتوانیم از مشکلات اجتنابناپذیر دنیا حداکثر استفاده را ببریم.
💫💥💫در این صورت رنجها مفید خواهند بود؛ نه متوقفکننده
(همانطور که بعضیها روی موج دریا موجسواری میکنند)
💫💥💫💥💫💥💫💥
@amn_org
💫💥💫💥💫💥💫💥
💫💥💫 #با_کودکی_که_نمیخواد_از_پدر مادر جدا بشه روزی یکی دو ساعت قایم موشک بازی کنید.
💫💥💫هفته ای چند بار با کودکان دیگه کنار شما بگذارید بازی کنه و بهش خوش بگذره.
💫💥💫همراه به او مدتی کوتاه به مهد کودک برید.
زبانش رو بهتر کنید.
با بچه های مهد خودش بیرون از مهد دوست بشه و بازی کنه.
💫💥💫اگر رفتار والدین درست باشه و اسیب شدید نخورده باشه باید در یک ماه و نهایتا دو ماه کودک بتونه از والدین جدا بشه.
💫💥💫💥💫💥💫💥
@amn_org
💫💥💫💥💫💥💫💥
💫💥💫 #تفکر_و_مکاشفه_در_وادی_ #السلام_نجف
💫💥💫مرحوم قاضی که از تجملات دنیا وارسته بود در نجف اشرف به قبرستان وادی السلام میرفت و ساعتهای طولانی به تفکر و مکاشفه میپرداخت تا هر چه بهتر بتواند دل از دنیا کنده و به مشاهده دوست نائل شود.
💫💥💫مرحوم آیت الله محمد تقی آملی ـ از شاگردان آن بزرگوار ـ میفرماید:
💫💥💫من مدتها میدیدم که مرحوم قاضی دو سه ساعت در وادی السلام مینشینند،
💫💥💫با خود میگفتم: «انسان باید زیارت کند و برگردد و به قرائت فاتحهای روح مردگان را شاد کند، کارهای لازم تر هم هست که باید به آنها پرداخت!»
💫💥💫این اشکال در دل من بود اما به احدی ابراز نکردم، حتی به صمیمیترین رفیق خود از شاگردان استاد.
💫💥💫مدتها گذشت و من هر روز برای استفاده از محضر استاد به خدمتش میرفتم،
تا آن که از نجف اشرف بر مراجعت به ایران عازم شدم ولیکن در مصلحت بودن این سفر، تردید داشتم.
💫💥💫این نیت هم در ذهن من بود و کسی از آن مطلع نبود.
💫💥💫شبی بود میخواستم بخوابم؛ در آن اتاقی که بودم، در تاقچه پائین پای من کتاب بود؛ کتابهای علمی و دینی. در وقت خواب، طبعا پای من به سوی کتابها کشیده میشد،
💫💥💫با خود گفتم: برخیزم و جای خواب را تغییر دهم یا لزومی ندارد، چون کتابها درست مقابل پای من نیست و بالاتر قرار گرفته، و این، هتک حرمت کتاب نیست.
بالاخره بنا بر آن گذاشتم که هتک حرمت نیست و خوابیدم.
💫💥💫صبح که به محضر استاد، مرحوم قاضی رفتم و سلام کردم: فرمود:
«علیکم السلام! صلاح نیست شما به ایران بروید.
💫💥💫و پا دراز کردن به سوی کتاب ها هم هتک احترام است.»
بی اختیار هول زده گفتم: «آقا! شما از کجا فهمیدهاید؟»
💫💥💫فرمود: «از وادیالسلام فهمیدم
💫💥💫💥💫💥💫💥
@amn_org
💫💥💫💥💫💥💫💥
💫💥💫اجازه دهید "کلامتان" باعث
قوتِ قلبِ دیگران شود...
💫💥💫"اعمالتان" زنجیرهایِ گره
خورده دیگران را باز كند...
💫💥💫و "محبت"ِ شما نمایشی از
محبت خالقِ مهربان باشد...
💫💥💫شبتون پراز محبت
💫💥💫💥💫💥💫💥
@amn_org
💎💎💎💎💎💎💎💎
💎💎💎
💎💎💎
💎
💎
💎
💎
💎💎💎 #حدیث_پزشکی
💎💎💎 امام صادق علیهالسلام:
💎💎💎«ثَلاثَةٌ يَهدِمنَ البَدَنَ ورُبَّما قَتَلنَ: دُخولُ الحَمّامِ عَلَى البِطنَةِ، وَالغِشيانُ عَلَى الاِمتِلاءِ، و نِكاحُ العَجائِزِ»
💎💎💎سه چیز، بدن را فرسوده میکند و شاید فرد را هم بکشد:
💎💎💎حمام کردن با شکم پر، آمیزش با شکم پر و آمیزش با پیرزنان.
📘 منبع : من لا یحضره الفقیه،
💎
💎
💎
💎
💎💎💎
💎💎💎
💎💎💎💎💎💎💎💎
@amn_org
💎💎💎💎💎💎💎💎
💎💎💎 #عاشق_بمانیم ۶۲
💎💎💎سعی کنید؛
💎💎💎 شرایط همدیگه رو خوب درک کنید
💎💎💎💎💎💎💎💎
@amn_org
💎💎💎💎💎💎💎💎
💎💎💎#دوران_کودکی،
💎💎💎 دوران کودکی کردن و تمرین زندگی است؛ دوران بزرگسالی نیست.
💎💎💎وقتی لباس های مجلل و گران قیمت تن کودک می کنیم، دائماً او را تحت فشار می گذاریم که لباست رو کثیف نکنی.
💎💎💎یکی_از_ارزش_های_لباس_را گفتیم_که_برای_راحتی_است.
💎💎💎چه اشکالی دارد که بچه ها در جشن ها لباس راحت بپوشند و شکل بزرگترها نشوند، حتی دوسه دست لباس برایشان ببریم و فرصت بازی و خوش گذشتن برای آن ها فراهم کنیم و نه خودمان حرص بخوریم و نه عروسی را به کودک زهرمار کنیم که جُنب نخور کثیف میشه، پاره میشه و....
💎💎💎چرا لباس بچه ها را راحت انتخاب نمی کنیم که اگر کثیف شدن به جای حرص خوردن، ذوق کنیم و ناراحتی ایجاد نکنیم. قبلا ً هم گفتیم که همه چیز در زندگی حول محور رشد است، بازی کردن و کثیف کردن به رشد کودک کمک می کند. پس لباس پوشیدن بچه ها را دقت کنیم.
💎💎💎💎💎💎💎💎
@amn_org
💎💎💎💎💎💎💎💎
💎💎💎 #گله_ها_و_ناراحتيهاي_خود_را #با_متانت_و_نرمي_با_شوهر_در_ميان #بگذاريد
💎💎💎در موقع ناراحتي گله خود را اظهار نكنيد.تحمل كنيد تا وقتي شما و شوهرتان در آرامش روحي وخيال هستيد آن وقت شكايت خودتونو بگوييد و تنها باشيد فقط شما و شوهرت با لحن حرف زدن شما تند نباشد و بوي تحكم وبرتري جويي ندهد.
💎💎💎 طريقه گفتن شما طوري باشد كه واقعا يكراست برويد سر اصل مطلب .و ساعتها مقدمه چيني نكنيد و رنجش خود را به شوهرتان بفهمانيد.مثلا بگوييد:"من از اين كه تو فلان حرف رو پيش خانوادت به من زدي رنجيده خاطر شدم." و در ادامه بگوييد" چه خوب بود كه اگر هم حرفي داري وقتي تنها هستيم به خودم بگويي" وامثال اينها ...
💎💎💎اينكه عاقل و متين و منطقي باشيد
💎💎💎💎💎💎💎💎
@amn_org
💎💎💎💎💎💎💎💎
💎💎💎 #داستان_شب
💎💎💎 #خداوند_همیشه_مراقب #بندگانش_هست
💎💎💎 غروب یک روز بارانی زنگ تلفن به صدا در آمد.
زن گوشی را برداشت.
آن طرف خط پرستار دخترش با ناراحتی خبر تب و لرز شدید دختر کوچکش را به او داد.
💎💎💎 زن تلفن را قطع کرد و با عجله به سمت پارکینگ دوید ، ماشین را روشن کرد و به نزدیکترین داروخانه رفت تا داروهای دختر کوچکش را بگیرد.
💎💎💎 وقتی از داروخانه بیرون آمد ، متوجه شد بخاطر عجله ای که داشته کلید را داخل ماشین جا گذاشته است.
زن پریشان با تلفن همراهش با خانه تماس گرفت.
پرستار به او گفت: که حال دخترش هر لحظه بدتر می شود.
💎💎💎 او جریان کلید اتومبیل را برای پرستار گفت.
پرستار به او گفت که سعی کند با سنجاق سر در اتومبیل را باز کند.
زن سریع سنجاق سرش را باز کرد ، نگاهی به در انداخت و با ناراحتی گفت: ولی من که بلد نیستم از این استفاده کنم.
💎💎💎 هوا داشت تاریک میشد و باران شدت گرفته بود. زن با وجود نا امیدی زانو زد و گفت:
"خدایا کمکم کن."
💎💎💎در همین لحظه مردی ژولیده با لباس های کهنه به سویش آمد.
زن یک لحظه با دیدن قیافه مرد ترسید و با خودش گفت:
خدای بزرگ ، من از تو کمک خواستم آن وقت این مرد ... ؟!
💎💎💎 زبان زن از ترس بند آمده بود ، مرد به او نزدیک شد و گفت: خانم ، مشکلی پیش آمده؟
💎💎💎زن جواب داد: بله ، دخترم خیلی مریض است و من باید هرچه سریع تر به خانه برسم ولی کلید را داخل ماشین جا گذاشته ام و نمی توانم درش را باز کنم.
💎💎💎 مرد از او پرسید که آیا سنجاق سر همراه دارد؟!
و زن فورا سنجاق سرش را به او داد و مرد در عرض چند ثانیه در اتومبیل را باز کرد.
زن بار دیگر زانو زد و با صدای بلند گفت:
"خدایا متشکرم."
💎💎💎 سپس رو به مرد کرد و گفت: آقا متشکرم ، شما مرد شریفی هستید.
مرد سرش را برگرداند و گفت: نه خانم، من مرد شریفی نیستم.
من یک دزد اتومبیل بودم و همین امروز از زندان آزاد شده ام.
💎💎💎 خدا برای کمک به زن یک دزد فرستاده بود ، آن هم یک دزد حرفه ای.
زن آدرس شرکتش را به مرد داد و از او خواست که فردای آن روز حتما به دیدنش برود.
💎💎💎 فردای آن روز وقتی مرد ژولیده وارد دفتر رئیس شرکت شد ، فکرش را هم نمیکرد که روزی بعنوان راننده مخصوص در آن شرکت بزرگ استخدام شود !
💎💎💎آری هم مرد سر کار شرافتمندانه ای رفت و هم زن مریضش مداوا شد
💎💎💎خدا گر ز حکمت ببندد دری
ز رحمت گشاید در دیگری
💎💎💎💎💎💎💎💎
@amn_org