eitaa logo
عمو روحانی 🇵🇸
698 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
858 ویدیو
91 فایل
کانالی پر از ایده های فرهنگی و مطالب آموزشی برای طلاب ، معلمان و مربیان گرامی تربیت مربی کودک ایده های نو و جذاب آموزش اجرای استیج کار کودک شعر و کاردستی و ... 09372359441 موسسه عشاق المهدی (عج) مدیر @Mahdi_akbari1414
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸 من به تو افتخار می‌کنم طبق تحقیقات انجام شده از مردان میانسال مشخص شد بسیاری از آن‌ها هرگز جمله «من به تو افتخار می‌کنم» را از زبان پدر یا مادر خود نشنیده‌اند یا سال‌های زیادی برای شنیدن آن صبر کرده‌اند. بسیاری از افراد فکر می‌کنند تنها در صورتی می‌توانند توجه پدر یا مادر خود را جلب کنند که موفقت بزرگی در ورزش کسب کنند یا شغل پر درآمدی داشته باشند. و مادران و مربیان عزیز و گرامی هرگز نگذارید کودکان شما برای شنیدن این جمله صبر کنند هر چه زودتر به آن‌ها بگویید به آن‌ها و به تلاش آن‌ها افتخار می‌کنید تا نتیجه آن را در زندگی کودک مشاهده کنید. + = + @amorohani
☘️☘️🍀🍀🖊 ازاین هفت "ت" درتربیت کودکان پرهیز کنید: توهین توبیخ تهدید تحقیر تبعیض تنفر ترس 🎯🎯🎯🎯🖊 این هفت میم درتربیت کودکان جادو می کند: تو محبوبی تو محترمی تو می توانی تو مهمی تو مفیدی تو می فهمی تو مثبتی به تو افتخار می کنم @amorohani ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
:آقا مسواک مهربان یکی بود یکی نبود ، توی یک شهر زیبا و کوچولو یک خانواده به اسم آقای امامی زندگی می کردند ، آقا و خانم امامی چهار تا بچه داشتند که یکی از یکی مهربون تر بودند ، یاسین دوم دبیرستان (متوسطه دوم)بود ، زهرا خانم سوم راهنمایی(سوم متوسطه اول) ، یونس سوم ابتدایی بود و دختر کوچولو و ناز نازی خونه هم یاسمن خانم بود ، یاسمن ۴ سالش شده بود . یاسمن خیلی دختر خوب و نازی بود و همیشه حرف پدر و مادرش رو گوش می داد اما حوصله یک کار رو نداشت و اون هم این بود که بعد از غذا مسواک نمی زد . مامان یاسمن یک مسواک خوشگل رو براش خریده بود ، اما یاسمن با مسواک اصلا دوست نبود. تو خونه اونها ۶ تا مسواک بودند که هر کدوم مال یک نفر بود و هر شب اونها مسواک می زدند و می خوابیدند اما یاسمن به مامان میگفت: من حوصله مسواک ندارم ، همه مسواک ها خوشحال بودند اما مسواک یاسمن ناراحت بود چون یاسمن با او دوست نبود ، یک روز میکروب های خیلی خیلی کوچولو و خیلی خیلی بدجنس با هم حرف می زدند و می گفتند ما خونه نداریم باید تو دندون یکی بریم و برای خودمون خونه درست کنیم و دندون ها رو خراب کنیم و کار بدجنسی زیادی انجام بدیم . اون یکی میکروب ریز گفت: آخه اینها همشون مسواک دارند و اجازه نمیدن ما تو دندون هاشون بریم و دندون هاشون رو خراب کنیم ، یکی از اونها گفت: بریم نگاه کنیم ببینیم کدوم مسواک استفاده نشده هر کدوم استفاده نشده یعنی با مسواک دوست نیست و جای ما تو دندون اون هست، رفتند و نگاه کردند و دیدند که مسواک یاسمن تنها نشسته و ناراحته و کاملا خشک بود. آقا مسواک وقتی میکروب ها رو دید گفت: اگه جرات دارین بیاین جلو، الان همه شما رو نابود میکنم و اجازه نمیدم هیچ دندانی رو خراب کنید ، اما اون میکروب های بدجنس گفتند ما تو دندون یاسمن میریم اون تو رو دوست نداره و پیش تو نمیاد پس ما رو دوست داره و ما میریم تو دندون های یاسمن. همون موقع مامان یاسمن اومد ، آقا مسواک سریع بلند شد و گفت: میکروب های کوچولو و بدجنس میخوان برن تو دندون های یاسمن و دندون های کوچولو و ناز اون رو خراب کنند باید یه کاری بکنیم ، مامان یاسمن با مسواک کوچولو سریع رفتند تو اتاق یاسمن. یاسمن میخواست بخوابه ، مامان به یاسمن گفت ببین آقا مسواک مهربون اومده که با تو و دندون های تو دوست بشه و دندون های تو رو تمیز کنه، اما یاسمن گفت: من نمیخوام با مسواک دوست بشم ، مامان گفت اما اگر با آقا مسواک مهربون دوست نشی میکروب های کوچولو میان تو دندون هات و دندون هات رو خراب می کنند و تو دیگه دندون نداری که اینهمه خوراکی و میوه خوشمزه بخوری . یاسمن حرف هیچ کس رو گوش نداد که نداد و با مسواک دوست نشد. میکروب های کوچولو و بدجنس یواشکی بدون اینکه یاسمن متوجه بشه همراه غذا و شیرینی رفتند تو دهن یاسمن و سریع پشت دندانهایش قایم شدن ، یاسمن متوجه نبود که میکروب ها اومدن توی دهنش وبه دندون ها حمله می کنند . میکروب ها خیلی خوشحال بودند که توانسته بودند وارد دهن یاسمن بشن و کار بدجنسی بکنند و دندون های یاسمن رو خراب کنند ، میکروب ها به همه دوستانشان صدا کردند؛بیاین تو دهن یاسمن که این خانم خانم خوشگل و ناز مسواک نمی زنه و با مسواک دوست نیست . همه میکروب ها با هم وارد دندون های یاسمن شدند و دندون های یاسمن رو خراب کردند . چند وقت که گذشت دیگه یاسمن نمی تونست چیزی بخوره آخه همه دندون هاش رو خورده بودند و دندونش خیلی درد می کرد ، یاسمن با مامان و بابا رفتند پیش دکتر ، دکتر وقتی به دندون های یاسمن نگاه کرد گفت تو که اینقدر خوشگل و ناز هستی چرا مسواک نزدی ، و اجازه دادی میکروب ها همه دندون هات رو خراب کنند ، یاسمن گفت یعنی اگر مسواک بزنم میکروب ها می رن و دیگه دندون هام درد نمیکنه؟ دکتر گفت اگر هر روز مسواک بزنی ، میکروب ها می رن و توی دندون تو نمی تونند بمانند چون آقا مسواک اونها رو نابود می کنه. یاسمن وقتی برگشت خونه سریع رفت پیش مسواک خودش و کلی معذرت خواهی کرد که چرا با اون دوست نبوده ، از اون به بعد یاسمن و آقا مسواک دوستای خوبی شدن و آقا مسواک دندون های یاسمن رو تمیز کرد و دیگه هیچ وقت دندون هاش خراب نشدند و دیگه درد نمی کردند. پس ما بچه ها همیشه مسواک می زنیم و با مسواک دوست میشیم تا خدای نکرده دندون های ما خراب نشن و درد نکنند. با تشکر از نویسنده محترم قصه های تربیتی آقای الیاس احمدی از بندرعباس 🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @amorohani
:آقا مسواک مهربان یکی بود یکی نبود ، توی یک شهر زیبا و کوچولو یک خانواده به اسم آقای امامی زندگی می کردند ، آقا و خانم امامی چهار تا بچه داشتند که یکی از یکی مهربون تر بودند ، یاسین دوم دبیرستان (متوسطه دوم)بود ، زهرا خانم سوم راهنمایی(سوم متوسطه اول) ، یونس سوم ابتدایی بود و دختر کوچولو و ناز نازی خونه هم یاسمن خانم بود ، یاسمن ۴ سالش شده بود . یاسمن خیلی دختر خوب و نازی بود و همیشه حرف پدر و مادرش رو گوش می داد اما حوصله یک کار رو نداشت و اون هم این بود که بعد از غذا مسواک نمی زد . مامان یاسمن یک مسواک خوشگل رو براش خریده بود ، اما یاسمن با مسواک اصلا دوست نبود. تو خونه اونها ۶ تا مسواک بودند که هر کدوم مال یک نفر بود و هر شب اونها مسواک می زدند و می خوابیدند اما یاسمن به مامان میگفت: من حوصله مسواک ندارم ، همه مسواک ها خوشحال بودند اما مسواک یاسمن ناراحت بود چون یاسمن با او دوست نبود ، یک روز میکروب های خیلی خیلی کوچولو و خیلی خیلی بدجنس با هم حرف می زدند و می گفتند ما خونه نداریم باید تو دندون یکی بریم و برای خودمون خونه درست کنیم و دندون ها رو خراب کنیم و کار بدجنسی زیادی انجام بدیم . اون یکی میکروب ریز گفت: آخه اینها همشون مسواک دارند و اجازه نمیدن ما تو دندون هاشون بریم و دندون هاشون رو خراب کنیم ، یکی از اونها گفت: بریم نگاه کنیم ببینیم کدوم مسواک استفاده نشده هر کدوم استفاده نشده یعنی با مسواک دوست نیست و جای ما تو دندون اون هست، رفتند و نگاه کردند و دیدند که مسواک یاسمن تنها نشسته و ناراحته و کاملا خشک بود. آقا مسواک وقتی میکروب ها رو دید گفت: اگه جرات دارین بیاین جلو، الان همه شما رو نابود میکنم و اجازه نمیدم هیچ دندانی رو خراب کنید ، اما اون میکروب های بدجنس گفتند ما تو دندون یاسمن میریم اون تو رو دوست نداره و پیش تو نمیاد پس ما رو دوست داره و ما میریم تو دندون های یاسمن. همون موقع مامان یاسمن اومد ، آقا مسواک سریع بلند شد و گفت: میکروب های کوچولو و بدجنس میخوان برن تو دندون های یاسمن و دندون های کوچولو و ناز اون رو خراب کنند باید یه کاری بکنیم ، مامان یاسمن با مسواک کوچولو سریع رفتند تو اتاق یاسمن. یاسمن میخواست بخوابه ، مامان به یاسمن گفت ببین آقا مسواک مهربون اومده که با تو و دندون های تو دوست بشه و دندون های تو رو تمیز کنه، اما یاسمن گفت: من نمیخوام با مسواک دوست بشم ، مامان گفت اما اگر با آقا مسواک مهربون دوست نشی میکروب های کوچولو میان تو دندون هات و دندون هات رو خراب می کنند و تو دیگه دندون نداری که اینهمه خوراکی و میوه خوشمزه بخوری . یاسمن حرف هیچ کس رو گوش نداد که نداد و با مسواک دوست نشد. میکروب های کوچولو و بدجنس یواشکی بدون اینکه یاسمن متوجه بشه همراه غذا و شیرینی رفتند تو دهن یاسمن و سریع پشت دندانهایش قایم شدن ، یاسمن متوجه نبود که میکروب ها اومدن توی دهنش وبه دندون ها حمله می کنند . میکروب ها خیلی خوشحال بودند که توانسته بودند وارد دهن یاسمن بشن و کار بدجنسی بکنند و دندون های یاسمن رو خراب کنند ، میکروب ها به همه دوستانشان صدا کردند؛بیاین تو دهن یاسمن که این خانم خانم خوشگل و ناز مسواک نمی زنه و با مسواک دوست نیست . همه میکروب ها با هم وارد دندون های یاسمن شدند و دندون های یاسمن رو خراب کردند . چند وقت که گذشت دیگه یاسمن نمی تونست چیزی بخوره آخه همه دندون هاش رو خورده بودند و دندونش خیلی درد می کرد ، یاسمن با مامان و بابا رفتند پیش دکتر ، دکتر وقتی به دندون های یاسمن نگاه کرد گفت تو که اینقدر خوشگل و ناز هستی چرا مسواک نزدی ، و اجازه دادی میکروب ها همه دندون هات رو خراب کنند ، یاسمن گفت یعنی اگر مسواک بزنم میکروب ها می رن و دیگه دندون هام درد نمیکنه؟ دکتر گفت اگر هر روز مسواک بزنی ، میکروب ها می رن و توی دندون تو نمی تونند بمانند چون آقا مسواک اونها رو نابود می کنه. یاسمن وقتی برگشت خونه سریع رفت پیش مسواک خودش و کلی معذرت خواهی کرد که چرا با اون دوست نبوده ، از اون به بعد یاسمن و آقا مسواک دوستای خوبی شدن و آقا مسواک دندون های یاسمن رو تمیز کرد و دیگه هیچ وقت دندون هاش خراب نشدند و دیگه درد نمی کردند. پس ما بچه ها همیشه مسواک می زنیم و با مسواک دوست میشیم تا خدای نکرده دندون های ما خراب نشن و درد نکنند. با تشکر از نویسنده محترم قصه های تربیتی آقای الیاس احمدی از بندرعباس 🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @amorohani
وقتی بچه داره روی مبل می پره نگید نپر! چون قطعا بیشتر می پره ❌داد نزنید ❌جیغ نکشید ❌تهدید نکنید به جاش فقط بگید مامان میای نقاشی بکشیم بابایی میای کمکم کنی فلان کارو‌ بکنیم... @amorohani
🔸️شعر بچه‌ی عزیز 🌸زرنگ و فرز و تیزم 🌱ببین چه‌قدر تمیزم 🌸برای خانواده‌ام 🌱یه بچه‌ی عزیزم 🌸شب که می‌خوام بخوابم 🌱دندونامو می‌شورم 🌸همیشه حمد و سوره 🌱 موقع خواب می‌خونم 🌸من خیلی خوب می‌دونم 🌱خدا چه مهربونه 🌸نیاز بنده‌ها رو 🌱چه‌قدر خوب می‌دونه 🌸می‌گم هرجا، همیشه 🌱تشکر ای خداجون 🌸هزار هزار تا نعمت 🌱دادی به ما فراوون 🌼این شعر برای آموزش مفهوم کودکانه آیه اشکروا نعمه الله مناسبه @amorohani
كودک از طريق مشاهده ياد می‌گيرد. اگر خودتان لجبازی می‌كنيد، فرزندتان هم از شما می‌آموزد و اگر برای عصبانی كردن همسرتان و تلافی كردن رفتار نامناسب او صدای تلويزيون را بلند می‌كنيد، فرزندتان هم اين روش رفتاری را ياد می‌گيرد. پس قبل از هر كاری، سعی كنيد الگوی كاملی برای فرزندتان باشيد؛ البته گاهی هم آموزش نادرست فرزندی لجباز بار می‌آورد. اگر هنگامی كه رفتار نادرستی را در جمع مرتكب می‌شود به او لبخند بزنيد و با شوخی بگوييد «به فلانی رفته» تا سعی كنيد رفتار نامناسبش را پوشش دهيد، اين پيام را به او می دهيد كه رفتارش جالب بوده و به طور ناخودآگاه رفتارش را تقويت می‌كنيد. گذشته از اين، هيچ وقت در مقابل کودک به خاله و دايی در مورد اينكه چگونه ظرف شكلات‌ها را پخش كرده يا ظرف‌های خانه را شكسته است چيزی نگوييد و اشتباهاتش را به عنوان شيرين‌كاری به ديگران معرفی نكنيد. @amorohani
🔸️شعر کارهای خوب 🌸شکر خدا بزرگ شدم 🌱منم مثل مامان و بابا 🌸کارهای خوبی می‌کنم 🌱با چشم و گوش و دست و پا 🌸سلام می‌گم به دیگران 🌱لباس‌هامو تا می‌کنم 🌸وقتی که مهمون می‌رسه 🌱می‌رم درو وا می‌کنم 🌸آب می‌دهم من به گلا 🌱دونه می‌دم به جوجه‌ها 🌸کارهای خوبی می‌کنم و 🌱همیشه می‌گم شکر خدا 🌼این شعر برای آموزش مفهوم کودکانه آیه وافعلوا الخیر مناسبه @amorohani
كودكان توسری‌خور و مظلوم در جامعه بچه‌هايی هستند كه هرگز اجازه دفاع از خود در خانه را نداشتند. اگر نمی‌خواهيد فرزندتان در مدرسه و جامعه كتک بخورد مورد ظلم قرار بگيرد و ساكت گوشه‌ای گريه كند كار را از منزل شروع كنيد. هر گاه از كار اشتباه فرزندتان عصبانی يا ناراحت شديد، قبل از هر اقدام و حرفی به او اجازه دهيد از خود دفاع كند. اين اقدام شما هم به شما فرصتی می‌دهد از روی عصبانيت اقدامی اشتباه نكنيد هم فرزندتان می‌آموزد می‌تواند از خود دفاع كند و در محيط بيرون مظلوم نباشد. با عصبانيت فرياد نزنيد چرا اين كار رو كردی! دليل كارش را بپرسيد و تا پايان حرفش گوش كنيد، به او بياموزيد با تمام اشتباهاتش هنوز ارزشمند است. @amorohani
🔸️شعر آرزوهای من دلم می‌خواد پا کنم کفشای مادرم رو برم راحت بپوشم پیرهن خواهرم رو یه روسری رنگی روی سرم ببندم یه چادر خال خالی سرم کنم بخندم عروسک قشنگم دختر خوبم بشه مامان جونش من باشم راضی باشه همیشه 🌼این شعر برای بچه‌ها بخونید و بعد درمورد آرزوهاشون باهم صحبت کنید @amorohani
‌🔻ارزش هایی که باید به فرزندانمان بیاموزانیم: 🌹صداقت خیلی از بچه‌ها بخاطر ترس از فریادهای والدینشان یا می‌ترسند واقعیت را با والدینشان در میان بگذارند. باید به آنها بفهمانید که رفتار بد آنها مطمئناً عواقبی خواهد داشت اما همیشه بخاطر اینکه شجاعت لازم برای گفتن واقعیت را داشته‌اند تحسینشان کنید. ⭕️ از همه مهمتر اینکه شما هم باید خود فردی صادق باشید زیرا اگر در شما بی‌صداقتی ببینند آنها یاد خواهند گرفت. 🌹 احترام 📢 بچه‌ها رفتارها را درست مثل کلمات تقلید می‌کنند. ✅ گفتن کلماتی مثل «خواهش می‌کنم»، «لطفاً»، «متشکرم» و «عذر می‌خواهم» در جلو آنها به آنها احترام و ادب را یاد می‌دهد. همچنین باید به آنها یاد بدهید به بدن، اموال، نظرات و اعتقادات دیگران هم احترام بگذارند. 🌹قدرشناسی به فرزندانتان یاد بدهید که هر روز حتی برای کوچکترین چیزها شکرگزار باشند، چیزهای کوچکی مثل هوا یا یک لبخند از کسی. به آنها یاد بدهید که برای اینکه زنده هستند، برای خانواده و دوستانشان، غذایی که می‌خورند، لباس‌هایشان، سقف بالای سرشان و سلامتی‌شان قدرشناس باشند. 🌹 سخاوت به آنها یاد بدهید به دیگران کمک کنند هم نوعی سخاوت و بخشندگی است زیرا به آنها یاد می‌دهد که در وقتشان بخشنده باشند. وقتی خودتان به نیازمندان لباس و غذا هدیه بدهید، آنها هم درک می‌کنند که باید بخشنده باشند. 🌹 خاص بودن باید به فرزندانتان یادآور شوید که از همان ابتدای کودکی خاص هستند. به آنها بفهمانید که فردیت آنها باعث خاص بودنشان است. آنها را تشویق کنید فردیت خودشان را از طریق علایقشان کشف کنند. آنها را هم‌کلاسی‌ها یا دوستانشان مقایسه نکنید و برایشان توضیح دهید که بقیه آدمها هم خاص هستند اما نباید به خاطر خاص بودنشان به طور متفاوتی با آنها برخورد شود. @amorohani
👦 بازی‌ های کودکانه 👧: 🌷 ساختن و خراب کردن 🌷 ✅بهترین بازی برای کودکان ساختن و خراب کردن است. انواع پازل‌ها، شن‌بازی، خانه سازی و... ✅کودکان نیاز به تحرک دارند، طناب‌ بازی، طناب‌کشی، مسابقات گروهی، پریدن، رنگ‌آمیزی کردن، روزنامه پاره کردن، گوله کردن، پرتاب کردن، آب‌بازی، توپ‌بازی، گرگم و گله می‌برم و هزاران بازی خلاق دیگر در قالب نمایش‌های عروسکی، خلاق و... ✅در بازی‌ها، به کودکان گروهی بازی کردن، گروهی جمع کردن، پخش کردن و... را آموزش دهیم. ✅تعامل والدین و کودکان، تاثیر عوامل محیطی، در نظر گرفتن خلق و خوی کودکان، شرایط مکانی، جوی، زمانی همه به داشتن یک محیط شاد برای کودکان ضروری است. ✅با دست‌های خالی نیز می‌توان به کودکانمان لبخند و شادی را هدیه داد. بیائید کودکان خود را در آغوش بگیریم و به آنها مفهوم عشق و امید به فردا را یاد بدهیم. @amorohani