eitaa logo
اصول مداحی
321 دنبال‌کننده
11 عکس
8 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ازین همه فراق، دل کباب شد بیا دگر زمانه بی تو بر سرم خراب شد بیا دگر سکینه ی زمین و آسمان، امام مهربان زمانه، سینه اش پُر اضطراب شد بیا دگر مرا زیاد در گناه دیدی و دلت شکست دلم شکست و از خجالت آب شد بیا دگر خجالت آور است گفته ام، نمایِ شهرمان چقدر بی حیا و بد حجاب شد بیا دگر فقیرها به زیر پای اغنیا فدا شدند دوباره از حقیقت اجتناب شد بیا دگر هوا بدون بودنت، جهنم است بی گمان نفس زدن برای ما عذاب شد بیا دگر هزار و یک طریق خواندمت بیا، نیامدی به هر دری زدم دلم جواب شد بیا دگر هنوز می رسد نوا، حسین زیر دست و پا... میان خون محاسنش خضاب شد بیا دگر
# امام کاظم علیه السلام سلام بر تو که صبح مرا سلام تویی! سلام بر تو که آغاز هر کلام تویی! بریز باده مرا از شراب کاظمیات بریز باده مرا، هفت خطّ جام تویی به هفت کوه، به هفت آسمان، به هفت اقلیم به هفت چرخ فلک، هفتمین امام تویی جهان و اهل جهان نیستند و رفتنی‌اند ولی همیشه و همواره و مدام تویی به سجده ماندی و زندانیان چه می‌دانند پر از رهایی و قد قامت و قیام تویی تو هفت مرتبه توفان، هزار مرتبه نور طواف کعبه تویی، مسجد الحرام تویی سلام بر تو که از صبح نور تا شب حشر تو بوده‌ای و تو هستی و والسّلام تویی : مهدی جهاندار
•اصول مداحی•: یا باب الحوائج موسی بن جعفر علیه السلام طور من است مرقد ِ موسای کاظمین قربان آن دو گنبد ِ زیبای کاظمین بعداز غدیر و جلوه مستانه نجف تعظیم می کنیم به آقای کاظمین میلاد مسعود ابا الرضا باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر علیه السلام مبارکباد ستاره آسمان امامت و ولایت مبارکباد.
•اصول مداحی•: _امام_کاظم_علیه_السلام_ اون كه خـوب بنده نـوازي بَلده دست رد هيچوقت به سينه م نزده واســه ي همينه كه ذكـره لبـم هميشه (موسي بن جعفر مدده) چـه شرافتي تـو نامِ كاظمه ! آره ، كـظمِ غيظ ، مَرامِ كاظمه هر كسي كه دلش اهل بيتيه خيلي مديونه امامِ كاظمه شايد اين حرفا يه جور تذكّـره برا اونكه دل به غُصه مي سپُره زشته نا اميدي واسه كسي كه از سَرِ اين سُفره روزي ميخُوره اگه ميگن خاك ما مثلِ طلاست آسمون مون اگـه رنگ خُداست يه دليل داره ، آخه كشوره مـا مِلكِ طِلقِ باباي امام رضاست ما كه توي خيل عاشقاش گُميم فـقيرايِ صحن مشهد و قُـميم سر هر سفره اي هم كه بشينيم كاسه ليســايِ امام هـفتميم توي مشهد پسرش امام رضا سايه داره رو سـره كشـورِ ما قم هم از بركت بي بي معصومه شده سرپناه ، برا فـاطـميـا نوكراي علوي رو دوس داريم خادماي رضوي رو دوس داريم ولي ما كه تو قُميم يه جور ديگه سيّداي موسوي رو دوس داريم توي كاظمين ، برام قــدم زدن يعني پُشتِ پا به هرچي غم زدن "يا امام رضا" تو صحـنِ پدرت چه قَـدَر مي چسبه از تو دم زدن كي ميگه تو دير گِـرِه وا مي كني؟ كي ميگه امروز و فـردا مي كني؟ مطمئنم همين الان آقـاجون كاظمين منو امـضا مي كني... : محمد_قاسمی
ذکر توسل و روضه جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب چهارم محرم مداح :سید مجید بنی فاطمه ●●●●●●●●●●●●●●●● "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ،عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ ،وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ،وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ" دست ما نیست گرفتار تو هستیم حسین از ازل تا به ابد زار تو هستیم حسین هیچ کس غیر تو مارا به خدا راه نداد ما پناهنده ی دربار تو هستیم حسین تو نبودی همگی اهل جهنم بودیم تا خود حشر بدهکار تو هستیم حسین *فردای محشر مادرش فاطمه میاد،امام باقر علیه السلام فرمود: مثل مرغی که دانه های خوب و بد و جدا میکنه، مادر ما فاطمه دونه دونه دوستای علی و حسین و جدا میکنه... میگه این گریه کن حسینه...* چه بخوای چه نخوای دوست دارم چه بخوای چه نخوای بدهکارتم ما که هستیم فقط آدم تو ای ارباب ما هواخواه و هوادار تو هستیم حسین کاسه ی چشم من از شوق تو لبریز شده پر شدیم از تو و سرشار تو هستیم حسین اولین گریه کن و مرثیه خوانت زهراست ما فقط گرمی بازار تو هستیم حسین مادرم دست مرا دست تو داده، خواهی یا نخواهی همه سربار تو هستیم حسین ________________ فایل صوتی 👇👇👇
روضه ویژۀ شب چهارم محرم :سید مجید بنی فاطمه ➖➖➖➖➖➖ رخصت بده دو طفل خودم را فدا کنم این فیض روسپید شدن رو زمن مگیر هم دختر شهیدم و هم خواهر شهید این مادر شهید شدن را ز من مگیر باید عزیز را به فدای عزیز کرد در خیمه غیر این دو عزیزی نداشتم غیر از دو طفل خود که به قربان تو کنم در خیمه ام برای تو چیزی نداشتم *** بیهوده میزنند همه لاف عاشقی کس نیست عاشق تو به مانند زینبت ای هست و نیستم به فدای تو یاحسین نا قابل است جان دو فرزند زینبت خوشبخت خواهری که تو باشی برادرش تا سایه ی تو هست دگر غم نمیخورم فرزند اگر چه که همه دنیای مادر است دنیایِ بی تو هیچ به دردم نمیخورد هیچکی نباشه اما سایه ی تو بالا سرم باشه، برا همین بود تا کوفه سر حسین بالا محمل زینب بود.. از هر چهارسو به تو شمشیر میزنند باید برای خود سپری دست و پا کنی از خیمه ام دوتا سپر آورده ام حسین باید که هر دوتا پسرم را فدا کنی سخت است دست و پا زدن بچه های من اما فدای طفل رباب و سکینه ات سخت آن بود که داخل گودال بنگرم خنجر به دست شمر نشسته به سینه ات *با یه امیدی با یه انگیزه ای فرمود: بچه ها بیایید، محمد و عون،گفتند: جانم مادر ،بفرمایید با ما چیکار دارید؟... اینا نوه های فاطمه اند، اینا زیر سایه ی زینب بزرگ شدند،سرا پایین بله مادر جان،قربونتون برم، مادر قربون این حیاتون برم، سرتون و بالا بیارید، میخوام یه کاری بکنید، میخوام من و جلو لشگر یزید و یزیدیا رو سفید کنید،تا نگن داییتون لشگر نداره، یاری رو نداره....عزیزام میخوام برید مادر پهلو شکستم و خوشحال کنید... گفتند: چه کنیم مادر جان؟گفت: اول صبر کنید، سرمه به چشمشون کشید،هی قد و بالای بچه ها رو نکاه کرد، دورتون بگردم، شما سربازای حسین هستید...کاش مرد بودم شمشیر میگرفتم میومدم وسط میدان،برید اذن و از دایی بگیرید،همچین که اومدن مقابل خیمه ابی عبدالله، خبر دادن دوتا عزیزای زینب اومدن فرمود زود وارد بشن... چیه عزیزای دایی؟حسین دست رو صورتشون کشید، این دو تا برادر رو بغل گرفت ،گفتند: دایی ما تنهایی نیومدیم....یعنی چی عزیزم؟ دایی جان ما فرستاده های مادرمون زینبیم،مادرمادرم گفنه دایی غریبه،اگه اجازه بدید ما هم بریم میدان؟ ابی عبدالله فرمود: نه شما یادگارای خواهرم هستید، قبول نکردن،زودی اومدن تو چادر مادرشون زدن زیر گریه؟چی شده عزیزای من؟ گفت: مادر رفتیم اما دایی قبول نکرد،یه وقت دیدن زینب با عجله دوید .... همچین که اومد مقابل حسین، گفت: داداش! نکنه زینب رو قابل نمیدونی؟هم بچه هام فدات، خودم هم قربونت حسین.... عاقبت ابی عبدالله فرمود: شاید باباشون جناب عبدالله راضی نباشه؟ بی بی زینب فرمود:من تربیت شده ی فاطمه ام شوهرداری خوب بلدم.... ،وقتی داشتم می اومدم خود عبدالله گفت: زینب! این دوتا بچه ها باهات میان، هرجا تو تنگنا قرار گرفتی، کار به جنگ کشید، یادت باشه من نیستم، دوتا بچه هارو اول بفرست، اینارو فدای بچه های حسین کن....تا اینو گفت: دیگه حسین گفت: چشم خواهرم! همه دورشون رو گرفتن، یکی براشون قرآن می خونه، آیت الکرسی میخونه،یکی میگه مواظب خودت باش محمد، یکی میگه: عون مواظب خودت باش... تنها کسی که هیج عکس العملی نشون نمیداد زینب بود،می گفت: مادر میخوام مثل جدتون مثل شیر وارد میدان بشید،چنان رفتن رجز خوندن این دوتا آقازاده جنگ نمایانی کردن... یه نامردی دیدن وسط جمعیت داره داد میزنه گفت: داغشون رو به دل مادرشون بذارید...دورَشون کردن،همچین که این آقازاده ها افتادن، بلند صدا زدن: دایی حسین!... این آقازاده هارو شهید کردن، ابی عبد الله وسط میدان، این دوتارو بغل گرفت،می اومد سمت خیمه پاهاشون رو زمین کشیده میشد... همه ی زن ها از خیمه ها بیرون اومدن، یکی میگه: محمد، یکی میگه: عون! به سر و صورت میزدن،یه وقت دیدن مادرِ شهید نیست... هرکی رو زمین اقتاد اول زینب بیرون اومد،رفتن سراغ زینب دیدن گوشه ی خیمه نشسته، خانوم عزیزات رو آوردن، اینجا نشستی،فرمود: بیرون نمیام،با خودم گفتم: شاید حسین منو ببینِ خجالت بکشه...* ________________ فایل صوتی 👇👇👇
🎤قسمت_پایانی روضه جانسوز ویژۀ ایامِ شب چهارم محرم # بانوای: سید مجید بنی فاطمه ➖➖➖➖➖ پسر هام فدایِ علی اصغرِ تو نبینم غمت رو فدای سر تو آه داداش، غم نخور خدا یک دم از من نگیره تو رو یا حسین! جونِ من پسر هام که رفتند تو دیگه نرو خوبه که، رفتنو نمی بینند آتیشِ رو چادرو وای نمی بینند این صورت ها و گوش های از خون پُر رو خودِ من فدات شم که تو زنده باشی بمیرم نبینم که شرمنده باشی سایه ی، رو سرم تویی که همه هستیِ خواهری جون من، رو بگیر نگن که برادر تو بی لشکری ساعتِ، دیگه ای می بینم که رو خاکی و بی سری بین اون، قتلگاه نمی مونه انگشت وانگشتری حسین جان ..... ________________ فایل صوتی 👇👇👇
🏴🏴🏴🏴 صدای غربته تو/که داره آتیشم می زنه 2 دیدن بی کسی تو/ دلیل گریه منه 2 🏴🏴🏴 تو مثل بارونی من برای اشک تو بچه هامو فدا میکنم تو اگه تنهایی من واسه تنهایت لشکری دست وپا می کنم بیا ببین غمو تو چشماشون نگاه نکن به قدو بالاشون تویی که هستی مثل بباشون حسین من حسین من الهی خواهر نبینه/برادرش بی آدمه نوبتی هم اگه باشه/نوبت صحن خواهر من آبرو دارم پیش رباب اینجا آبرومو بیا و بخر رو زدم این بارو ردنکنی این هارو از دل من چه داری خبر ببین چه چشم به راهت ایستادن کفن به تن پوشیدن آمادن فدائیای راه دل دادن حسین من حسین من باعث افتخارمه/ سراشنو جدا ببینم مثل سر اکبر تو/ بروی نیزه ها بببینم 🏴🏴 من میون خیمه من تو رو میبینم اثر خجالت رو خاکم نشین کاش نبینه زینب که اینا میفتن از سر نیزه ها رو زمین ببیسن که خواهرت پریشونه دلش شد شبیه چشم تو خونه برا شهیداش ازتو ممنونه حسین من حسین من فایل صوتی 👇👇👇 ‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ ‌
-زینب_سلام_الله_علیهم ☑️بند اول جونم فدای تو سالاره زینب نذره چشای تو دلداره زینب زینب بمیره نبینه غریبی ای که به دردام یه عمره طبیبی وااای بمیرم که گشتی تو غمگین وااای دو طفلم فدایت شه دین وااای ندارم که چیزی به جز این (وااای حسین جان...) ☑️بند دوم طفلند ولی تو شجاعت که شیرند بگذار نگن که سپاه تو پیرند میدم گل هامو ولی باز غریبی میدم گل هامو ولی باز تو میری وااای چطور بعده تو من نمیرم وااای چطور تو ببینی اسیرم وااای حسینم عزیزم امیرم (وااای حسین جان...) : کربلایی_سعیدقلیچ_خانی
🏴🏴🏴 ای اهل حرم میرو علمدار نیامد یا ابوالفضل العباس ای اهل حرم میرو علمدار نیامد سقای حرم سید و سالار نیامد یاابوالفضل العباس باب الحوائج... اقا جان.... امشب اومدیم در خونه شما اقای من... آقا امشب کلیمی ها... امشب مسیحی ها میان در خونتون... دست خالی ردشون نمیکنی آقا... من که یه عمره گدای در خونه شمام.... میشه یه نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا.... خدا ميدونه ... اینها همشون عاشق شما هستند... امشب به عشق ابالفضل اومدند آقا... به یه امیدی اومدند آقا... خیلی ها مریض دارند... گرفتارند...حاجت دارند... 🏴🏴 سقای حرم میر و علمدار نیامد روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد... ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر... صدازد ‌آقا جانم... قَدْ ضَاقَ صَدْرِي دیگه سینه ام تنگ شده... دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم... ‌ اجازه میدان بده ... ابی عبدالله فرمودند.. برادرم... يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي تو علمدار منی .‌.. تو پرچمدار منی .. عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری... تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم... این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند... هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند... فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم... صدا زد سمعا و طاعتا مولای... عباس علمدار مشک و گرفت... حرکت کرد... اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده... هی بچها میگن االعطش العطش... خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس... رفت به سمت شریعه ی فرات... دیدن مشک رو پر از آب کرد ... دست برد زیر آب... میخواد آب بنوشه اما... ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته یادش اومد از لب تشنه ی حسین... یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله... آی عباس تو میخای آب بنوشی... درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند... صداشون به ناله بلنده... هی میگن العطش... برگشت به سمت خیمه ها... یه نانجیبی خدا لعنتش کنه... دست راست حضرت رو قطع کرد... صدا زد... وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم... یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد... (یارب مکن امید کسی را تو ناامید) همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه... ای مشک تو لااقل وفاداری کن من دست ندارم تو مرا یاری کن من وعده آب تو به اصغر دادم یک جرعه برای او نگهداری کن چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند... هرکسی تیری از کمان رها میکنه... یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد... آب روی زمین ریخت..‌. ‌یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد... آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا... فَوَقَف متحیرا متحیر ایستاد... دیگه دست دربدن نداره... آب هم نداره... با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها... در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک.... ای وای... ای وای... هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد... سر رو خم‌ کرد... ‌‌ نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد... صدای ناله اش بلند شد... (یا اخا ادرک اخاک) برادر حسین به فریادم برس یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا... هر کسی از بلندی بر زمین میخوره... اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه... عباس که دست در بدن نداشت... بمیرم باصورت به زمین افتاد... تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید... خودش رو سریع رساند کنار برادر... خدایا چکار کردن با برادرم... اومد کنار بدن عباسش نشست... صدا زد... 🏴🏴 گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم نگران حرمم آبرویم در خطر است آی برادر خوبم... بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم... بگید عموجانمون عباس برگرده... قامت خم شده را هر که ببیند گوید‌ برادر ببین دیگه قدم خمیده... بی علمدار شده دست حسین بر کمر است نگاه کرد به بدن عباسش... دید دستهای برادر رو قطع کردن... تیر به چشم عباسش زدند... عمود آهنین به فرقش زدند... بدن رو قطعه قطعه کردند... طاقت نیاورد... دستهاش رو گذاشت روی کمر... صدا زد... اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی الان کمرم رو شکستند... بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده... تا تو بودی خیمه ها آرام بود دشمنم در کربلا ناکام بود تا تو بودی خیمه ها پاینده بود اصغر ششماهه ی من زنده بود تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند دستها آماده سیلی شدند فایل صوتی 👇👇👇
قرارم باش نگارم باش یه بیچارم ارباب تو چارم باش 🏴🏴🏴 خزونم من بهارم باش بیا روز محشر کنارم باش آوارتم من آواره میمیرم واست صد باره مادرت واسه نوکرها میکنه تو محشر غوغا بس که حسینشو دوست داره حسین جانم ارباب حسین جانم کریمی و کرم داری یه لشکر زیر این علم داری مثل حیدر جنم داری به جای حسن هم حرم داری حال وهواتو دوست دارم صحن و سراتو دوست دارم منم از اون روز آقا پاموگذاشتم تو دنیا کرب و بلات و دوست دارم قرارم باش نگارم باش یه بیچارم ارباب تو چارم باش خزونم من بهارم باش بیا روز محشر کنارم باش 🏴🏴 آوارتم من آواره میمیرم واست صد باره مادرت واسه نوکرها میکنه تو محشر غوغا بس که حسینشو دوست داره حسین جانم ارباب حسین جانم ‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ فایل صوتی 👇👇👇
ضه هاتم و دلم تو کربلاته مرغ دلم به روی گنبد طلاته دوباره به سرم، زده بیام حرم 🍃🌹🍃🌹🍃 بیا و رحمی کن حسین، به چشمای ترم بذار بیام به کربلا شهنشه کرم حسین آرام جانم، حسین روح و روانم(۴) به کی بگم تنگه دلم یا ایها الناس برا ضریح خوشگل و بلند عباس دلم پر از غمه، اسیــر مـاتمه هرچقد از خوشگلی آقام بگم کمه ارمن ها بهش میگن مسیح علقمه عباس ، ماه شب تار عباس ، میر و علمدار(۲) عباس باب الحوائج، عباس باب الحوائج(۴) وقتی که دورم من از اون حریم و گنبد میرم زیارت رضا، امیر مشهد 🍃🌹🍃 سری پر از هوا، به عشق نینوا براتمو می گیرم از آقام امام رضا به حد چشم به هم زدن میام به کربلا حرم، ذکر لب من حرم، خواب شب من(۲) حسین سالار زینب، حسین سالار زینب(۴) ‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ فایل صوتی 👇👇👇
🎤 شهادت حضرت رقیه سلام الله علیه و اسارت خاندان آل الله 🏴بانوای :سید مهدی میرداماد ➖➖➖➖➖ بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ به جرم بی گناهی زد ... یه لاتِ بینِ راهی زد یكی دوبار به جایِ من ، عمه ام رو اشتباهی زد ... خدا لعنتش كنه،اون كسی رو كه رویِ ما اسم خارجی گذاشت همونی كه با غنیمتی های ماتوی بازارهای شام حراجی داشت دلم می خواد بگم به زجر، حداقل برایِ یه بار، سربه سر یتیم نذار گوشواره ام رو خودم می دم، به زورِ سیلی در نیار... یه نفر پیدا نشد بهش بگه،آخه رو یتیم كی شمشیر میكشه؟ از شبی كه خوردم از ناقه زمین،همۀ استخون هام تیر میكشه برام سواله كه چرا،این همه نقشه كشیدن،ما رو زدند و خندیدن همش برایِ اینه كه، چشم عموم رو دور دیدن ... عمو عباس اگه بود كنار من،كی میتونست به ما چپ نگاه كنه؟ با طناب دستامونُ ببنده و وارد بازار شام كنه ... فایل صوتی 👇👇👇
🔸 ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ.. 🔸 بند اول👇 ببین دور محملم غوغاس روی گونم اشکای زهراس بیا داداش به یاری من بخون قرآن ای قاری من بده تو پایان به بی قراری من می کشه غم تو دخترت رو وا کن باز چشمای مضطرت رو نگاه کن اشکای خواهرت رو واویلاه امون از دل زینب بند دوم 👇 ببین از نی یاور و یارم گرفتار دست اغیارم با اینکه من یه کبوترم نمی تونم دیگه بپرم با سنگ این کوفیا شکسته پرم دم به دم نفس من می گیره دعا کن خواهر تو بمیره باورت می شه زینب اسیره واویلاه امون از دل زینب : محسن طالبی صوتی 👇👇👇👇
السلام 🏴🏴🏴 اگرچه شمع از آتش به رویِ سر دارد منم همان که زِ غم شعله بر جگر دارد پس از تو نوبتِ سی‌سال گریه‌یِ من بود پس از تو در همه احوال گریه‌یِ من بود شبیه گریه‌یِ طفلانِ خیزران خورده شبیه گریه‌یِ پیرِ زنِ جوان مُرده تمام شهر از این گریه‌ها خبر دارد که گریه بر جگرِ سنگ هم اثر دارد پس از تو گوشه‌یِ سجاده‌ام پُر از اشک است پس از تو قامتِ اُفتاده‌ام پُر از اشک است پس از تو صحبت بازار می‌کنم هر روز شکایت از غمِ انظار می‌کنم هر روز نسیم گِردِ سرِ اطهرِ تو می‌چرخید چقدر بر سَرِ نیزه سَرِ تو می‌چرخید میانِ شعله من و ساربان تَهِ گودال برای بُردنِ انگشترِ تو می‌چرخید به زیرِ ناقه به زنجیر پایِ من را بست کسی که دور و بَرِ خواهرِ تو می‌چرخید پس از اصابتِ هر سنگ گونه‌ات می‌ریخت به رویِ نیزه کمی حنجر تو می‌چرخید نرفته از نظرم کوچه کوچه دنبالِ... عزیزِ کوچک خود همسر تو می‌چرخید نرفته از نظرم مجلس شراب و رُباب به نیزه‌اش سَرِ آب آورِ تو می‌چرخید دو دستِ من به غُل و جامعه به گردن بود که چشمشان به سویِ دختر تو می‌چرخید شبی به کُنجِ تنور و شبی به رویِ طَبَق چقدر دستِ غریبه سَرِ تو می‌چرخید تمامِ شهر از این گریه‌ها خبر دارد که گریه بر جگر سنگ هم اثر دارد : حسن_لطفی
لبیک یا حسین علیه السلام: به فدای وطن سرم جانم جان به قربان هر که سرباز است شد شهادت دری به سمت خدا قرعه عشق سهم اهواز است : محمد_حبیب_زاده
بسکه در کوی و گذر وقتِ تماشا ریختند کودکانت بر زمین از ضربِ پاها ریختند عده‌ای شاگردهایم عده‌ای دیگر کنیز کوچه کوچه پیشِ پایم نان و خرما ریختند در شلوغیِ مسیرِ کاخ هِی روی خاک دختران از هول دادنهای آنها ریختند بارها ما بر زمین خوردیم از ما رد شدند مثلِ آنروزی که با در رویِ زهرا ریختند نیزه داران موقع اُطراق هرجایی که شد اینهمه سر را به روی هم همانجا ریختند آتشِ خیمه ، کشیدن‌های تا کوفه چه کرد گیسوان بچه‌ها یا سوخته یا ریختند بی هوا بر ناقه‌ها زد تا که از آن ارتفاع دخترانت پشتِ هم در بینِ صحرا ریختند* مردمانی که درِ این خانه می‌خوردند نان کُنجِ زندان با قُل و زنجیر ما را ریختند با لب و دندانِ تو با چوب بازی کرد و زد آه دندانهای تو آنقدر زد تا ریختند خوب پیدا هست از بویی که دارد موی تو در تنورِ روشنی دیشب سرت را ریختند *حرام زاده‌ای بنام سهیل ابن عُرَیف تا دروازه کوفه با سیخی که در دست داشت برناقه‌ها میزد تا کودکان از آنها بیافتند(تذکره الشهدا ودیگرمقاتل) : حسن_لطفی
علیه‌السلام 🔸معراج عاشقانه🔸 بعد از سه روز جسم عزیزش نداشت یوسف‌ترین شهید خدا نداشت او رفت تا که زنده کند رسم عشق را از خود گذشته بود، غم ما و من نداشت آنقدر عاشقانه به معراج رفته بود آنقدر عاشقانه که در بدن نداشت خورشیدِ شعله‌ور شده بر روی نیزه‌ها کنج رفتن و افروختن نداشت هر کس شنید غربت او را سؤال کرد بعد از سه روز جسم عزیزش نداشت؟! : یوسف_رحیمی
🏴ساکن کربلا یا حسین نوای: سیدرضا نریمانی 🏴🏴🏴 ساکن کربلا یاحسین ذَبیحاً بِالقفا یاحسین یا مَهتوکُ الخَبا یاحسین، یاحسین خورشید تابان کربلا سر زده از روی نیزه‌ها جسمش اما زیر دست و پا، یاحسین با جان خریده‌ام، داغ غم تو را بر دوش میکِشم، من پرچم تو را "لبیک یاحسین ، لبیک یاحسین " 🏴🏴🏴 سر داد و تن به ذلّت نداد جانش را داد و عزّت نداد با دشمن دست بیعت نداد، یاحسین شاگرد مکتب کربلا ترسی ندارد از فتنه‌ها دشمن می ترسد از این نوا: یاحسین حُرّیم و منتِ - هر کس نمیکِشیم تحریممان کنید، پا پس نمیکشیم "لبیک یاحسین ، لبیک یاحسین " 🏴🏴 بعد از تو ای سردار حرم زینب شد علمدار حرم دلدار و پرستار حرم، یازینب خاکی شد پاره شد چادرش آتش افتاده بر معجرش حجاب اما نرفت از سرش، یازینب ما را که می‌کُشد، داغِ عظیم تو ما سر نهاده‌ایم، پای حریم تو "لبیک یاحسین ، لبیک یاحسین " : داوود رحیمی فایل صوتی 👇👇👇