🔴بین قالیباف و لاریجانی تقسیم کاری صورت گرفته است؟
بخشیدن عطای پاستور به لقای بهارستان
🔹 درحالیکه همه نشانهها حاکی از این بود که قالیباف دارد خودش را برای ریاستجمهوری و جانشینی روحانی آماده میکند و سعید جلیلی هم به ریاست مجلس و جانشینی علی لاریجانی فکر میکند
🔸 محسن پیرهادی، دبیرکل جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی و از نزدیکان قالیباف، در مورد گمانهزنیهایی درباره حضور قالیباف در سرلیستی انتخابات مجلس یازدهم از حوزه انتخابیه تهران یا مشهد، گفت:
🔸حضور یا عدم حضور آقای قالیباف در انتخابات مجلس، تابع مؤلفههای متعددی است، از جمله اینکه ایشان چهرهای ملی است و ممکن است شرایط بهگونهای پیش برود که از منظر نخبگان جریان انقلاب، حضور ایشان ضرورت پیدا کند.
🔸او بیان کرد: از سوی دیگر، تصمیم شخصی ایشان، حضور مؤثر در صحنه انتخابات مجلس و استفاده از ظرفیت سیاسی و اجتماعی خود برای ورود جوانان شایسته به مجلس است. برداشت شخصی من این است که در صورت نامزدی در انتخابات، ایشان از حوزه انتخابیه تهران به مجلس ورود کنند، اما اینکه تصمیم قطعی ایشان چیست، باید منتظر ماند و دید و نظر بنده گمانهزنی است و قطعی نیست.
🔸قالیباف چند ماه قبل در یک فراخوان ویدئویی از جوانان اصولگرا خواسته بود در نهضت انتخابات مجلس ثبتنام کنند.
🔸گمانهها بر این بود که قالیباف رأسا فرمان انتخاباتی خود را بدون توجه به گعدهها و تصمیمات اصولگرایان صادر کرده است. او مبدع نظریهای تحت عنوان نواصولگرایی هم هست و از یاران پیشین دلخور و به دنبال این است که عِده و عُده خود را در مجلس گرد آورد؛ به جای اصولگرایان قدیمی و چهرههای تکراری. تصور بر این بود که او به دنبال قبای ریاستجمهوری است تا به آرزوی دیرینه خود برسد، اما گفتههای یکی از نزدیکان او مبنی بر احتمال ورود شخص خودش به رقابتهای مجلس همه گمانهها را تغییر داده است.
💠 #اندکی_تامل
🌐 @andaki_tamol
🚨 آقایان #حتی_به_شوخی هم
نباید در مورد #تعدد_زوجات ( #چند_همسری) حرف بزنند ..!
📚 متن کامل در لینک زیر👇
📲 t.me/adrenaline110/9331
➕اونوقت یه مشت #اصلاح_طلب رفتن سایت #چند_همسری با پوسته ی مذهبی زدن که تا مثلا آبروی مذهبیا رو ببرن ..😒😒
➕اولا یکی نیست بگه با این اوضاع اقتصادی که رئیس جمهورتون ایجاد کرده
جوونا در حسرتِ همون زنِ اول موندن .. چه برسه به ازدواج مجدد ..
ثانیا این کارا مخصوص همون #چهاردرصدی هاست که هم پولشو دارن هم بی حیاییشو ..
#زنان_علیه_زنان
#نه_به_استفاده_ابزاری_از_زنان
#جایگاه_زن_در_لیبرالیسم
🌐 @andaki_tamol
🌸 #سواد_زندگی
👈 راز دار باشید حتی اگر با هم دعوایتان شد.
💥دعوای زن و شوهر مثل بسیاری از اختلاف نظرها و تفاوت سلیقه و دیدگاه ها امری طبیعی است اما بسیار غیر طبیعی است که تمامی دوستان و اقوام و همسایه ها از دعواهای زناشویی باخبر شوند!
👌نسبت به مسایل و مشکلات خود، رازدار باشید و فراموش نکنید که به زودی با هم آشتی خواهید کرد آن وقت همسر شما با حرف هایی که، پشت سرش زده اید و یا حتی جلوی رویش، موقعیت بدی در بین فامیل و ... پیدا می کند و خود شما نیز به خاطر آن که، بدگویی کرده اید شرمنده می شوید.
✅ همسر شما، در درجه اول یک انسان و بعد شریک زندگی، همسر و همراز شماست. پس طوری در مورد او حرف نزنید که حتی خودتان نیز نتوانید از آفت و آسیب های شخصیتی حرفهایتان در امان بمانید...
🌐 @andaki_tamol
🌸 اندکی تامل 🌸
#پارت_78 جنگی تمام عیار بپا شد،لشکر سرخ در مقابل سپاهیان سیاه پوش و لشکر سفیدی که فقط نظاره گر صح
#پارت_79
نماز تموم شد و من هیچ تفاوتی درونم و ظاهرم احساس نکردم،کنجکاویم خیلی زیاد شد که علی چه میگه که اشک میریزه و نماز میخونه،اما اینو میدونستم هرگز تنها با حرف زدن ساده اون حالت علی رو نمیگیرم
بعد از نماز به پیشنهاد علی از بچه ها خداحافظی کردیم و رفتیم صبحونه خوردیم،ساده اما دلچسب بود توی سرما یه چای داغ و مقداری نون عربی تازه از تنور در اومده و مقداری سیب زمینی سرخ کرده..گرسنگی رو از بدنمون بیرون کرد،کوله هامون رو برداشتیم به سمت ورودی های مرز عراق حرکت کردیم،من تازه متوجه یه چیزی شده بودم،همه سیاه پوش بودن و همه برا یه چیز حرکت میکردن،یعنی حسین این اندازه جاذبه داره؟
زیاد توی افکار خودم نموندم و با علی هم صحبت شدم:
_علی میگم خطر ناک نیست؟عراق که همه ش جنگه یه موقع نکشنمون
_احتمال زیاد داره که کشته بشی
_(با چشم های گرد شده)جدی میگی؟
_چه دلیلی داره جدی نگم؟
_من میخوام برگردم،تو هم بیا بریم بابا این عربا یه موقع رگشون میگیره میکشنمون ها
_تو اگه میخوای بری برو من میخوام برم ولو تیکه تیکه ام کنن
_بابا بیخیال اصلا مگه اون همه فقیر چشم انتظار تو نیست خب به اونا برس،به خدا همه آخوندا میگن به فقرا کمک کنید
_(خنده ش گرفت)بابا شوخی کردم،عربا بنده خدا ها مگه نمیبینی چطور مهمون نوازی میکنن،امنیتشم نترس حاج قاسم همین جاست
با شنیدن اسم حاج قاسم دلم آروم گرفت،علی خیلی شاد و شنگول بود و همه ش لبخند رو لباش نمایان بود
جلو پایانه مرزی رسیدیم،به پیشنهاد علی یه عکس سلفی که "لفظ پایانه مرزی شلمچه" معلوم بود گرفتیم و گذاشتمیمش روی وضعیت واتس آپمون
چندین پیام برام اومد از افراد مختلف که از بعضیشون اصلا خوشم نیومد:
_تو کجا و اربعین کجا؟؟....
ادامه دارد.....
✍️ط،تقوی
🌐 @andaki_tamol
🚉 متروی تهران ایستگاهی دارد به نام جوانمرد قصاب
🌷این جوانمرد، همیشه با وضو بود.
می گفتند: عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب و کار ؟
می گفت: الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه..!
هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود.
اگر مشتری مبلغ کمی گوشت میخواست، عبدالحسین دریغ نمی کرد. می گفت: «برای هر مقدار پول، سنگ ترازو هست.»
وقتی میشناخت که مشتری فقیر است، نمیگذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش ، کسی که وضع مادی خوبی نداشت یا حدس میزد که نیازمند باشد یا عائله زیادی داشت را دو برابر پول، گوشت می داد.
گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است.
گاهی هم پول را می گرفت و کنار گوشت توی روزنامه، دوباره بر میگرداند به مشتری.
گاهی هم پول را میگرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: «بفرما ما بقی پولت.»
عزت نفس مشتری نیازمند را نمی شکست!
این جوانمرد با مرام، چهل و سه بهار از عمرش را گذراند و در نهایت در یکی از عملیات های دفاع مقدس با ۱۲ گلوله به شهادت رسید.
🌷''شهید عبدالحسین کیانی'' همان ''جوانمرد قصاب'' است !
🌐 @andaki_tamol
💢 شکایت جمعی از مردم قم نسبت به ادعاهای #ابراهیم_فیاض
🔹در بخشی از این شکایت نامه که خطاب به دادستان قم نوشته شده، آمده است:
🔸 آقای ابراهیم فیاض با نسبت صریح دادن امر #فاحشگی به زنان محجبه قمی بدون مقید و محدود کردن موضوع مرتکب موضوع ماده ۶۹۷ قانون مجازات اسلامی شده و چون در این گفتوگو بدون رساندن هدفی فقط به فاحشگی زنان ناشی از عملکرد آقایان در قم اشاره نموده، لذا قصد #اضرار به مردم عفیف و شهیدپرور قم با اظهارات کذب و خلاف حقیقت داشته که مصداق ماده ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی است.
🔹 به علت تشویش اذهان عمومی و ناامن کردن فضای ذهنی مومنین ایران نسبت به مردم شریف قم، برای نامبرده تقاضای #اشد_مجازات را دارد.
🔸متن کامل نامه را در لینک زیر بخوانید:
✅ ytre.ir/vto
🌐 @andaki_tamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آذری جهرمی وسط لایو دیشب گوشیش هنگ میکنه و دوربین عقبش فعال میشه و سریع دستش رو میزاره رو دوربین تا کسی نبینه!
جالبه که برای یک لایو ساده و رفع اتهام از خودش یک استودیو کامل برپا کرده!
بعدش هم که باجناق وزیر آب پاکی رو دست وزیر ریخت و تمام اتهامات خانم زرآبادی رو تایید کرد
اما جالب تر از همه این ها این است که جناب آقای وزیر امنیتی استودیو را به صورت نمادین کاملا ساده زیستانه تنظیم کرده تا اینگونه به مخاطب تلقین شود ک جناب وزیر چقدر ساده زیسته
ولی خب و مکرو مکر الله والله خیر الماکرین
🌐 @andaki_tamol
💢گاف #وزیر_ضعیف در لايو اينستاگرام!
🔸 آذري جهرمي در بخشي از لايو اينستاگرام در پاسخ به افشاگري نماينده قروين درباره قرارداد خواهرزنش با رايتل گفت اين قرارداد در سال ٩٤ بوده و بنده آن موقع وزير نبودم!
🔹جهرمي سپس ميگويد در تيرماه سال ٩٤ عضو هيات مديره رايتل ميشود و مهرماه همان سال استعفا ميدهد.
🔸جهرمي سپس در تناقض با ابتداي صحبتش كه به سال ٩٤ اشاره كرده بود، ميگويد اين در حاليست كه قرارداد مذكور اول فروردين ٩٥ منعقد شده است!
🔹 به اعتقاد ناظران وقتي وزير ارتباطات در طول ٣٠ ثانيه صحبت، تاريخ يك قرار داد را يكسال جا به جا ميگويد درباره ساير ادعاهاي او نيز بايد ترديد كرد.
🌐 @andaki_tamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 درآمد ماهیانه ۶۹ میلیون تومانی خواهرزن آذری جهرمی به روایت نماینده مجلس "حمیده زرآبادی" نماینده قزوین
👈 چند تا جوان دههشصتی میتونن ماهی ۶۹ میلیون درامد داشته باشن آقای وزیر حق الناس!؟
🌐 @andaki_tamol
💢 پس از FATF و سند 2030؛ این بار نوبت به الحاق به #کنوانسیون_برن رسید
👈 پذيرش كپیرايت جهاني؛ ضرر برای همه، سود برای عدهای معدود
📝 برخی از مهمترین مشکلاتی که عضویت در کنوانسیون برن ایجاد میکند
1️⃣ #تعارض_با_قوانین مالکیت در اسلام: کپی رایت جهانی متفاوت با نگاه اسلام به مالکیت معنوی بوده و بیشتر در راستای حفظ منافع شرکتهای بزرگ است. اسلام مالکیت خصوصی رادر چارچوب حد و قیود مشخص میپذیرد، ولی سرمایهداری بیحد و حصر و انحصارات استثمار کننده و سیطرهٔ آن بر سرنوشت دارالاسلام را نفی میکند.
2️⃣ #نقض_قاعدۀ_نفی_سبیل در اسلام: حاکم کردن کشورهای دیگر بر سیستم قضائی کشور با قاعدۀ نفی سبیل در تضاد قرار میگیرد.
3️⃣ #هزینه_گزاف: بر اساس مادهٔ اول و دوم تمام پدیدههای قلمرو ادب، علم و هزینه هر صورت که بیان شده باشد داخل این مفهوم میباشند مانند: کتابها، جزوهها و سایر نوشتهها؛ سخنرانیها؛ آثار نمایشی، نمایش ـ موسیقی؛ آثار سینمایی؛ آثار طراحی، نقاشی، معماری، مجسمه سازی، کنده کاری، چاپ سنگی؛ آثار عکاسی، نقشه های جغرافیایی؛ نقشه نگاری معماری و علوم. متون رسمی راجع به امر قانونگذاری یا متون مربوط به امور اداری و قضائی و ترجمه و مجموعههایی که از آثار ادبی و هنری دیگران فراهم میآید نظیر دائرات المعارفها. مشکلات متعدد برای حوزههای مختلف علمی و فناوری، فرهنگی و…. پدید میآورد
👈 مثلا برای تهیۀ نرمافزارهای مورد استفاده در کشور، باید هزینههای میلیاردی پرداخت گردد.
4️⃣ #گسترش_دلالی و تضعیف تولید داخل: دلالی محصولات خارجی گسترش پیدا میکند و تولید کنندگان داخلی به خاطر سود آسان فروش محصولات خارجی، از تولید محصول داخلی منصرف میشوند.
5️⃣ #وابستگی_ابدی: با توجه به ضعف ایران در تولید بسیاری از محصولات، اضافه شدن این قانون راه را برای کسب فناوری میبندد، چون باید حقوق تولیدکنندگان خارجی تا ۵۰ سال رعایت شود.
6️⃣ #ترمز_بخش_فناوری: با کشورهای صاحب فناوری بلا استثناء از کپی محصولات خارجی شروع کرده و پس از مدتی به توانائی تولید محصولات پیچیده با طراحی خود رسیدهاند. در صورتی که ما پیش از رسیدن به توانائی برتر در زمینۀ فناوری به این کنوانسیون و معاهداتی از این دست بپیوندیم، رشد بخش فناوری به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد.
7️⃣ #تحریم: قبول کپی رایت جهانی در شرایط تحریم، به معنی مسدود کردن راههای معدود باقی مانده برای دور زدن تحریمهاست.
8️⃣ #عضویت_بدون_کسب_امتیاز: کشورهای قدرتمندی که در این کنوانسیون عضو شدهاند، پس از دریافت امتیازهای مختلف به این کنوانسیون پیوستند.
👈 در صورتی که ایران بدون هیچ امتیازی و به صورت داوطلبانه این بار سنگین را پذیرا شده است. اصلاحات قانونی مرتبط که بر اساس معاهده پس از آن در قوانین داخلی، غیر قابل تغییر است نیز لحاظ نگردیده است.
9️⃣ #ضرر_برای_همه، سود برای عدهای معدود: عضویت در این کنوانسیون برای تمام ایرانیان ضرر گزافی به همراه خواهد داشت، اما با توجه به محدود بودن صادرات ایران، تنها برای عدۀ معدودی که دلال محصولات خارجی هستند، سودآور است.
🔟 #نقض_آزادیهای_فردی: برای تثبیت قانون کپیرایت، به ویژه در اینترنت و به خصوص برای محصولات خارجی، شرکتهای خارجی اجازه خواهند یافت که به دنبال نقض کپیرایت توسط کاربران ایرانی بگردند و از روشهای غیرمعمول و ورود به حریم خصوصی کاربران برای یافتن موارد نقض بهره خواهند گرفت.
1️⃣1️⃣ #زمینهسازی برای ادامۀ تبلیغات منفی و جریمههای سنگین: اگر ایران در مواردی از این معاهده کوچکترین تخطی داشته باشد، با جریمههای سنگین و اقدامات تبلیغاتی منفی مواجه شده و ممکن است محدودیتهای بیشتری بر علیه ایران اعمال شود و توجیهی برای نقض کپی رایت وجود نخواهد داشت.
2️⃣1️⃣ #گسترش_محتوای_نامشروع: با توجه به به رسمیت شمردن مالکیت خارجیها، امکان سانسور محتوای نامشروع کم میشود.
3️⃣1️⃣ #ایجاد_انحصار: یکی از مهمترین تهدیدها انحصار فناوری و دانش در دست گروههای معدودی است که از ارائۀ آن به دیگران، جز در قبال مبالغ کلان، ابا میکنند و اکثریت ایرانیها از دستیابی به فناوری و دانش روز حتی کتابهای خارجی محروم میشوند.
4️⃣1️⃣ #سرنگونی_نردبان_توسعه: کشورهای توسعه یافته بعد از طی مسیر توسعه، با سرنگون کردن نردبان پیشرفت، سایر کشورها را ملزم به رعایت مسیری خلاف سیر تاریخی توسعهٔ خود میکنند.
👈 به صورت نمونه ایالات متحدهٔ آمریکا تا سال ۱۹۸۸ یعنی حدود ۱۰۰ سال پس از نسخهٔ ابتدایی معاهدهٔ برن و پس از تثبیت جایگاه توسعهای خویش و پس از گرفتن امتیازات بسیار و اصلاح قوانین داخلی به گونهٔ عدم متضرر شدن از این لایجه و پس از فائق آمدن بر قطب دوم جهان دو قطبی وارد این معاهده شد. اما ما امادگی کافی نداریم
🌐 @andaki_tamol
💠 #سنخيت و همتايي
زنی، کودک خردسالش را در پشت بام، تنها رها کرد و مشغول کارهای روزمره شد.
کودک آرام آرام در پشت بام به حرکت در آمد تا به لبهٔ بام رسید، از لبه بام هم به روی ناودانی که در آنجا بوده، خزید و به انتهای ناودان که رسید، مادر متوجه خطر شد.
این صحنهٔ بسیار خطرناک، مادر را مضطرب و نگران کرد که مبادا کودکش از پشت بام به زمین بیفتد.
مادر پریشان، این طرف و آن طرف رفت؛ اما کاری از دستش بر نیامد و راه چاره ای به فکرش نرسید.
نمی دانست چگونه فرزندش را نجات دهد.
مردم زیادی جمع شدند و هر کدام نظری دادند؛ اما هیچ کدام کارساز نبود.
یک نفر گفت: «بهتر است نردبانی بیاوریم و از آن، بالا برویم و کودک را بگیریم و پایین بیاوریم اما نردبان کارساز نبود؛ زیرا ناودان با دیوار فاصله زیادی داشت و از آنجا دست کسی به کودک نمی رسید.
کودک مدام تکان می خورد و ناودان را می لرزاند. مادرش دست و پای خود را گم کرده بود. با گریه و زاری می گفت: «آیا کسی نیست که بتواند راه چاره ای پیدا کند؟
خدایا! تنها فرزندم را از تو می خواهم! خودت نجاتش بده! خدایا… خدایا.. »
ناگهان مردی فریاد زد: «کنار بروید، علی بن ابی طالب آمد. من مطمئن هستم که او می تواند راه حلی پیدا کند.»
علی (ع) نزدیک آمد و تا صحنه را دید، فرمود: «فوراً کودکی بیاورید که هم سن و سال این کودک باشد.» کودک همسایه را نزد على (ع) آوردند که اتفاقاً هم سن و سال کودک روی ناودان بود.
امام دستور داد: «او را بالای پشت بام ببرید.» کودک را فوراً بالای پشت بام بردند.
امام به مادر کودک گرفتار هم فرمود: «تو هم زود به بالای پشت بام برو.» آن کودک که در روی ناودان گرفتار شده بود، با دیدن کودک هم سن و سال خودش، مسیر رفته را آرام آرام برگشت تا به بالای پشت بام رسید.
مادرش دوان دوان به سمت او رفت و فرزندش را در آغوش کشید.
✍️منبع:
کتاب: داستان هایی از زندگانی چهارده معصوم (ع)
نویسنده: سجاد خسروی – 1393
🌸
#داستان
🌐 @andaki_tamol
📌 #ریا
▪️ اوّل مکری که انسان میخورد از همین ریاست. آنها که متّقی هستند، ریا نمیکنند؛ چون مکر نفس را نمیخورند.
▪️ رائی با فعل و عملش در حقیقت دارد اینطور داد میزند که مردم ببینید عمل من بهترین است. معلوم است چنین کسی مکر نفس را خورده است.
▪️ امّا متّقین و مخلصین عالم وحشت دارند، اصلاً عملی را نمیبینند که بخواهند آن را جلوه دهند.
▪️ امّا ریاکار میخواهد عمل را جلوه بدهد، بگوید: مردم ببینید این عمل من است، امّا فرقش با مخلص این است که مخلص اصلاً عملی را برای خود نمی
بیند.
👤 آیت الله قرهی
🌐 @andaki_tamol
🌸 اندکی تامل 🌸
#پارت_79 نماز تموم شد و من هیچ تفاوتی درونم و ظاهرم احساس نکردم،کنجکاویم خیلی زیاد شد که علی چه میگ
#پارت_80
پیام هایی که رو گوشیم میومد از همین قبیل بود:
_امین میخوای بری اربعین؟بابا ما مال این حرفا نیستیم بیا بریم کیش،آنتالیا جایی
_خوشبحالت که میری من که امسال نتونستم برم،التماس دعا
_آخر اون علی دیگه گولت داد و مغزت رو شست و شو داد؟
اکثرا از طرف بچه های دانشگاه و کلاس بودن
رفتیم جلو کیفامون رو توی گیت بازرسی گذاشتیم و خودمون هم رد شدیم،بعد از گیت باید پاسپورتامون رو امضا میکردیم که این کارو انجام دادیم،مامورین وقتی نگاه به پاسپورتم میکردن میگفتن:
_سال اولته؟خوش به حالت اولین سال بهترین ساله
_ممنون
وقتی خواستیم از مرز خارج بشیم و دیگه آخرین گیت بازرسی بود ماموری که به پاسپورتم نگاه میکرد،چند بار نگاهش بین من و پاسپورتم رد و بدل شد و گفت:
_این پاسپورت مال خودت نیست
_(دلشوره گرفتم که الان جریانی پیش بیاد)نه آقا مال خودمه
_(اخمی کرد)نه مال تو نیست
_بخدا مال خودمه
نگرانیم رو که دید لبخندی بر لبش نشست،بغلم کرد و گفت:
_شوخی کردم،ببخشی،سال اولته مارو هم دعا کن
از شوخیش لبخندی روی لبهام نمایان شد:
_ممنون حتما
رد شدیم رفتیم،اما همه اینها میگن دعا کن برا مون ،من هنوز جنگ درونم به پایان نرسیده بود
ادامه دارد......
✍️ط، تقوی
🌐 @andaki_tamol
🌸 اندکی تامل 🌸
#پارت_80 پیام هایی که رو گوشیم میومد از همین قبیل بود: _امین میخوای بری اربعین؟بابا ما مال این حرف
#پارت_81
هنوز کسانی با نام اهل بیت رو با عنوان هایی که اونا میگن قبول نکرده بودم
رفتیم تا رسیدیم به مرز عراق،نظامیاشون اصلا مهربون به نظر نمیرسیدن و آدم فکر میکرد هر لحظه امکان داره رگبار رو بگیرن سمتش
پاسپورتا رو نگاه میکردن و میزاشتن رد بشیم،همینطور جلو رفتیم تا به گیت های بازرسی و مهر کرن پاسپورتا رسیدیم
عربی صحبت میکردن اونم خیلی تند،تمام تلاشم برای فهمیدن حرفاشون بی فایده بود اما علی کمی باهاشون صحبت میکرد
مرز رو رد کردیم و وارد عراق شدیم البته دو سه ساعتی این کارا طول کشید
من چون جایی رو بلد نبودم پشت سر علی راه افتادم که دنبال ماشین میگشت،چشمم به کامیون های کوچک و بزرگ خورد رو به علی گفتم:
_علی اینا چیه؟مگه تو این ایام بار هم میبرن؟
_(لبخندی روی لباش نشست)نه بابا اینا مردم رو میبرن
_یعنی پرش میکنن،بعد اونجا کمپریس میکنن و خالی میکنن
با شوخی که کردم خنده ای کرد
_علی بیا باهاشون بریم،دوست دارم تجربه کنم
_امین بیخیال پشیمون میشی ها
_مگه چی کار میکنن،اینهمه آدم سوار میشن بزار ما هم باهاشون میریم چی میشه
نمیدونم چرا با لبخند گفت باشه
رفتیم بعد از یکی دو ساعت یکی رو پیدا کردیم که مستقیم میرفت نجف،نشستیم داخل و حدود یک ساعتی هم طول کشید تا پر شد،شروع به حرکت کرد،آروم میرفت رو به علی گفتم:
_ببین چیزی نشده گفتی پشیمون میشی،خیلی هم خوبه
_صبور باشه
چند دقیقه ای همینطور گذشت و من به خیال خودم گفتم دیگه سفر خوب و راحتی داریم،اما کم کم سرعت گرفت اونم چه سرعت گرفتنی
توی جاده های خراب عراق طوری میرفت که انگار توی رالی بین المللی رانندگی میکرد،توی چاله چوله ها که میزد کل بدنم درد میگرفت
علی از حال من خنده ش گرفت و گفت:
_پشیمونی؟
_بابا فکر میکردم مثل خودمون رانندگی میکنن
اولین شهری که رسیدیم سرمو بردم بالا نگاه به بیرون کنم که با ضربه چیزی که به صورتم خورد کل سر و صورتم و بدنم خیس شد،یکی آبی پرتاب کرد و به من خورده بود
اومدم نشستم علی همینکه متوجه ام شد خنده ای صدا دار کرد و گفت:
_این از برکات با کامیون رفتنه،ناراحت نباش
ادامه دارد.....
✍️ط،تقوی
🌐 @andaki_tamol