eitaa logo
•|‌ فادیا اندیشه - داستان‌سرا |•
43 دنبال‌کننده
18 عکس
5 ویدیو
1 فایل
روانشناسی خوانده‌ام با زلف گره خورده به ادبیات.. 🌱 .🌙. نگارش «نیمه شب تهرانپارس» به پایان رسید. .✍🏻. «هبوط» و «خون و خبر» در حال نگارش.. اگر صحبت و نظری بود: @fadiaandisheh
مشاهده در ایتا
دانلود
بین خودمان بماند؛ گاهی شخصیت طلایی داستان بسیار شبیه به محبوب نویسنده است... 🙂 🌸🍃 @andisheh_ir1
•|‌ فادیا اندیشه - داستان‌سرا |•
https://rubika.ir/Andisheh0ir
اینم خدمت اون رفقایی که پیگیر فعالیت روبیکام بودن 😅 تاسیس شد ولی فعال هنوز خیر 😁🤍
تنها تو می‌مانی برای دل تنگ من، و دلتنگی‌های من تنها برای تو می‌ماند سخت به آغوش کش مرا... الا یا ایها المحبوب 🌸🍃 ✍🏻 فاء.اندیشه @andisheh_ir1
یه چیزی از امام رضا علیه السلام میخوای اما به صلاح نیست و اتفاق نمی‌افته. بعد بچه بازی در میاری میخوای با آقا قهر کنی و نری حرم (😞🤦🏻‍♀️) اما آقا یه جوری مسیرت رو می‌چینن که خجالت بکشی از تصمیمت! تو حرم هم همه چیز بیشتر از قبل برات آرامش داره :) 😄❤️
تکامل... تقابل! نمی‌دانم شاید این دنیا، دنیای نداشتن‌هاست دنیای حسرت‌ها دنیای کامل نبودن و انسانهای هزار رنگ این دنیا، هر کدام به نحوی به دنبال تکامل؛ همه به دنبال قله‌‌های مختلفی که سراب هستند و هربار که به سمت‌شان می‌دوی، در چند قدم آن‌طرفتر خودنمایی می‌کنند. گاهی باید نشست روبه‌روی خود نمرات کارنامه را بلند بلند خواند لبخند زد؛ به تمام نقص‌ها به تمام نداشتن‌ها به تمام «از این هم می‌توان بهتر بود» ها به تمام «از این هم باید بهتر بود» ها. گاهی باید مقابل افکاری که صفحه بلورین آرامش را می‌خراشد ایستاد. مگر چند سال فرصت زندگی داریم؟! مسائلی مهمتر برای فکر کردن وجود دارند؛ بگذر و بگذار رفیق! فردا منتظر است... 🌸🍃 فاء.اندیشه @andisheh_ir1
نمی‌دونم چرا این بیت حافظ میاد تو ذهنم ولی بیت این روزهام اینه: