eitaa logo
اشعار ناهید خلفیان
595 دنبال‌کننده
379 عکس
273 ویدیو
9 فایل
کپی بدون نام شاعر جایز نیست🙏 با معرفی کانال به دیگران و به اشتراک گذاشتن پست‌ها در ثواب انتشار مطالب سهیم باشید. یاعلی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸به مناسبت هفته‌ی عفاف و حجاب🌸 قرن قرن عجیب و سرسختی‌ست فصل غربال قلب آدم‌ها دوره‌ی آخرالزمان حالاست دوره‌ی امتحان محکم‌ها تا قیامت قیام عاشوراست حق و باطل همیشه درگیرند فتنه‌های قدیم هرلحظه رنگ و بویی جدید می‌گیرند در دل گرگ و میش، نااهلان آتش فتنه‌ را به پا کردند از صف اعتراض معمولی عده‌ای خویش را جدا کردند قلب میدان پر از هیاهو بود هی دم از جنگ و انقلاب زدند از لزوم برابری گفتند حرف از چادر و حجاب زدند حرف از اقتصاد می‌گفتند از گرانی و فقر آبادی نابجا استفاده می‌کردند از زن و زندگی و آزادی دشمنی بود پشت این بلوا چشم‌های وطن که خواب نبود روسری را بهانه می‌کردند بحثشان چادر و حجاب نبود لابه‌لای شعارهای قشنگ مقصدی خائنانه در سر بود گرگ‌ در پوستین میش شدند بحثشان اصل دین و رهبر بود در خیالات خام گم بودند ما همیشه همیشه پیروزیم ماهمه پای دار هم برویم همچنان پای عهد دیروزیم یا سپاه حسین یا دشمن این وطن جای بی‌طرف‌ها نیست زادگاه شریفمان ایران جای جولان بی‌شرف‌ها نیست کوری چشم خصم بیداریم ناممان یکه‌تاز این دنیاست در مسیر جهاد می‌میریم این وطن مهد حاج قاسم‌هاست خواهرم در جهاد محکم باش آتش فتنه سمت دامن ماست جنگ جنگ حیاست باور کن چادرت خار چشم دشمن ماست چادر ساده‌ای که می‌پوشی یادگاری رسیده از زهراست خسته از راه این جهاد نشو چادر ما وصیت شهداست صحبت یک دو متر پارچه نیست ما برای حجاب خون دادیم در دفاع از حریم و ارزش زن ما جوانان لاله‌گون دادیم باز بوی قیام پیچیده در دفاع از حجاب بسم الله مهدی صاحب الزمان تنهاست یار پا در رکاب بسم الله @andisheysabz
هدایت شده از شعر و ادب و هنر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 📹 نظر هوش مصنوعی دربارۀ زبان فارسی 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای دل بیا که باز غزل‌گستری کنی در عمق جانِ مرثیه غم‌پروری کنی شیرین‌ترین غم آمده تا با زلال اشک در حوضِ چشم، قافیه را کوثری کنی این رزق اشک نان حلال حسین ماست هرسال سفره چیده که گردآوری کنی با جان و دل محرمِ امسال عهد کن بی‌منت و غرور فقط نوکری کنی یک یاعلی بگو رفقا را بلند کن باید تمام طایفه را حیدری کنی ای خواهری که گوشه‌ی هیئت نشسته‌ای باید به جای زینب او خواهری کنی پرچم بزن به هیئت دل فَابْکِ لِلحُسَین باید عزیز فاطمه را یاوری کنی @andisheysabz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ایـــام غــــم، مــــاه بُـــکـا دارد می آیـــد دستـــه ،عَلَـم ، شــال عــــزا دارد می آیـد خون خدا، خون خودش را خــرج ما کرد این رزق از ســـمـــت خـــدا دارد می آید فریـــادِ هــل من ناصرٍ ینصرنی اش بــــاز از حــنـــجــــر کــــربُـــبـــلا دارد می آیــد چشم امیـــدم، روزی عشق حسین است این جیــره خوارش با رَجــا دارد می آید شکــرخدا که سفره اش دردست زهراست مــــادر بـــرای نــــان مـــــا دارد می آیــد نوکـــر به استقــبــال مـاهِ شـــاهِ تشــنــه بـــا یــک بـغــل آب بُـکــــا دارد می آیــد سرچشـــمه ارزاق هســتی در تکـایـاست آدم نــمـــی دانــد کجـــــا دارد می آیـــد بـاز ای میـــانداران رزق ، ای هیئتــی ها جــا وا کنیـــد امشــب گــدا دارد می آید اول محرم ۱۴۰۰ @andisheysabz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از قلب قلم قصیده می‌آید باز بوی کتک و کشیده می‌آید باز دروازه‌ی دل به روی غم باز شده غوغای سرِ بریده می‌آید باز @andisheysabz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دخترک تاب نیاورد، جلو آمد و گفت: می‌شود شمر! که امسال سرش را نَبُری؟
«زبان حال حضرت رقیه س» قبل از این من طفل بودم حال اما پیرزن غصه بعد از رفتنت بر قلب من آوار شد این‌قدر غم دیده‌ام از دست من خارج شده کی به دنیا آمدم صدسالِ من انگار شد این خدانشناس‌ها انگار عادت کرده اند بی‌جهت سیلی زدن عادت سپس رفتار شد مادرت در پشت آن در مثل گل پژمرده شد باز هم این ماجرا در کربلا تکرار شد مادرت در کوچه من در کربلا خوردم کتک باز هم تکرار آن از کوفه تا بازار شد آه من دیدم که دیگر خواهرت محرم نداشت خوب شد رفتی ندیدی دیدنش دشوار شد بارها جان کنده‌ام تا اینکه اینجا ببینَمت راه رفتن با سرت بابای من کِش دار شد راستی بابا ببخشم اینکه من هم زنده‌ام اینکه باشم زنده بعداز رفتنت اجبار شد @andisheysabz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی 🏴یا رقیة الحسین س🏴 سه ساله دختـــــــــر، کنـــج خـرابه رمـــــق نـــــداره ، دلـــش کبــابــه نشسته کنجــــی، باباشو می‌خواد می‌گه فقط با، باباش می‌خــوابه دلش گرفتـــــه، ازاین همــــه غم یه گوشه تنهـا ،گرفتــــــه مــاتــم نه چیــــزی خورده، نه حتی آبی بهــش لگـــد زد، یه نـــاحســابی بـــدون محــــرم، شــــده آواره ای نانجیــبــــا ، بــــابــــا نداره به زخــم قلبش ، نمـــک نپاشید به گریه‌ی اون ، همش نخندیـد اگر عموش بود،جــرات نمی‌کرد بهش بخنــده ، دشمــن نـامـــرد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ▪️نجوای خانم رقیه سلام الله علیها با سر مبارک ابی عبدالله ع در خرابه شام؛ کنـــار دخترت خـــوش اومـدی بابا چند روزه که باهام، حرف نزدی بابا یه کمــــی بخواب، گل بــی کفن ســـــرتـــو بــــزار، روی قلب من بابا بابا نرو ، کجا می‌خوای بری؟ منو ببر بابا، هرجا خودت میری منم می‌خوام باهات، برم پیش خدا یا پیش من بمون، یا که بگـــو بیــا منو ببر بابا منو ببر بابا ۴ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ▪️لحظات آخر بی بی رقیه،گفتگو با خانم زینب سلام الله علیها؛ اینقد برام نسوز،ای عمه جون من غم بابا رسیــــد، به استخون من غصه نخور برام، منم دارم میرم جونم به لب رسید، عمه بزار برم دلم می‌خواد فقط،پیش بابا باشم اگر که جون بدم ، همیشه باهاشم منو ببر بابا، منو ببر بابا. ۴ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @andisheysabz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عشق به حسین این‌شکلیه...
🥀🥀🥀یا اباعبدالله🥀🥀🥀 شده‌ام بی ســـــر و ســــامـــــان اباعبدالله والـــه و زار و پریـــــشـــــان ابــــاعبــدالله رمقــی نیـــست به جز گفتن این یــک جمله جــــان این خستــــه به قربـــــان ابا عبدالله بگذارید بمیــــرم که همین جــاست بهشت صحــــــنه‌ی محشــــرِ ایــوان اباعبـــدالله محنتی نیــــست که درمان نشود در حرمش می‌شـــــوم دســـت به دامـــــان اباعبدالله کاش من هم دم مردن نکشم دست از دوست بشــــــوم حـــر پشیــــــمان ابـــــاعبــــــدالله @andisheysabz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پنجهٔ پاییز بر باغ نگار افتاده بود روی دست باغبان خون انار افتاده بود ابتلایی سخت بود و آسمان در اضطراب قرعه آن ساعت به طفل شیرخوار افتاده بود کارزار عشق یک شش ماهه را سرباز کرد سن و سال عاشقی از اعتبار افتاده بود هاج و واج ازاین ستم،خورشید ماتش برده بود وقفه‌ای در گردش لیل و نهار افتاده بود تیر بر حلقِ زمان خورد و زمین مدهوش شد چوبِ حیرت لای چرخ روزگار افتاده بود عرش می‌لرزید، از چشمِ فلک خون می‌چکید عـالم هستی به حال احتضار افتاده بود @andisheysabz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀صل الله علیک یا عـ ـلـ ـی اکـ بـ ـر🥀 خَلـــقــــاً و خُلــقاً بــا نبــی تلمــیـــح داری اســـــرار عشــــقی تا ابـد تشـریـــــح داری یک بـــار دیــــگر پیـــش بابایـت قـــدم زن تقدیــــر قلبــم را به چشـمـــانت رقـــم زن این قــــد و بــالا می زند آتـــــش به جانـم داغ نبـــودت می رســـد تـــا استخــــوانـم آرامــــش وآســــایش جـــان من از توست ای وای تقــــدیــــر دلم دل کندن از توست تسبیح جمست پاره شد،روی زمیـن ریخت هفت آسمان ازغصه ات اشک حزین ریخت آیـــه به آیـــه مصـحفت ازهم جــــدا شـد قـــدِّ رشیــــدت در عبــــایـم آه جــــا شـد @andisheysabz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا