eitaa logo
اشعار ناهید خلفیان
567 دنبال‌کننده
389 عکس
282 ویدیو
9 فایل
کپی بدون نام شاعر جایز نیست🙏 با معرفی کانال به دیگران و به اشتراک گذاشتن پست‌ها در ثواب انتشار مطالب سهیم باشید. یاعلی
مشاهده در ایتا
دانلود
از قلب قلم قصیده می‌آید باز بوی کتک و کشیده می‌آید باز دروازه‌ی دل به روی غم باز شده غوغای سرِ بریده می‌آید باز @andisheysabz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دخترک تاب نیاورد، جلو آمد و گفت: می‌شود شمر! که امسال سرش را نَبُری؟
«زبان حال حضرت رقیه س» قبل از این من طفل بودم حال اما پیرزن غصه بعد از رفتنت بر قلب من آوار شد این‌قدر غم دیده‌ام از دست من خارج شده کی به دنیا آمدم صدسالِ من انگار شد این خدانشناس‌ها انگار عادت کرده اند بی‌جهت سیلی زدن عادت سپس رفتار شد مادرت در پشت آن در مثل گل پژمرده شد باز هم این ماجرا در کربلا تکرار شد مادرت در کوچه من در کربلا خوردم کتک باز هم تکرار آن از کوفه تا بازار شد آه من دیدم که دیگر خواهرت محرم نداشت خوب شد رفتی ندیدی دیدنش دشوار شد بارها جان کنده‌ام تا اینکه اینجا ببینَمت راه رفتن با سرت بابای من کِش دار شد راستی بابا ببخشم اینکه من هم زنده‌ام اینکه باشم زنده بعداز رفتنت اجبار شد @andisheysabz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی 🏴یا رقیة الحسین س🏴 سه ساله دختـــــــــر، کنـــج خـرابه رمـــــق نـــــداره ، دلـــش کبــابــه نشسته کنجــــی، باباشو می‌خواد می‌گه فقط با، باباش می‌خــوابه دلش گرفتـــــه، ازاین همــــه غم یه گوشه تنهـا ،گرفتــــــه مــاتــم نه چیــــزی خورده، نه حتی آبی بهــش لگـــد زد، یه نـــاحســابی بـــدون محــــرم، شــــده آواره ای نانجیــبــــا ، بــــابــــا نداره به زخــم قلبش ، نمـــک نپاشید به گریه‌ی اون ، همش نخندیـد اگر عموش بود،جــرات نمی‌کرد بهش بخنــده ، دشمــن نـامـــرد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ▪️نجوای خانم رقیه سلام الله علیها با سر مبارک ابی عبدالله ع در خرابه شام؛ کنـــار دخترت خـــوش اومـدی بابا چند روزه که باهام، حرف نزدی بابا یه کمــــی بخواب، گل بــی کفن ســـــرتـــو بــــزار، روی قلب من بابا بابا نرو ، کجا می‌خوای بری؟ منو ببر بابا، هرجا خودت میری منم می‌خوام باهات، برم پیش خدا یا پیش من بمون، یا که بگـــو بیــا منو ببر بابا منو ببر بابا ۴ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ▪️لحظات آخر بی بی رقیه،گفتگو با خانم زینب سلام الله علیها؛ اینقد برام نسوز،ای عمه جون من غم بابا رسیــــد، به استخون من غصه نخور برام، منم دارم میرم جونم به لب رسید، عمه بزار برم دلم می‌خواد فقط،پیش بابا باشم اگر که جون بدم ، همیشه باهاشم منو ببر بابا، منو ببر بابا. ۴ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @andisheysabz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عشق به حسین این‌شکلیه...
🥀🥀🥀یا اباعبدالله🥀🥀🥀 شده‌ام بی ســـــر و ســــامـــــان اباعبدالله والـــه و زار و پریـــــشـــــان ابــــاعبــدالله رمقــی نیـــست به جز گفتن این یــک جمله جــــان این خستــــه به قربـــــان ابا عبدالله بگذارید بمیــــرم که همین جــاست بهشت صحــــــنه‌ی محشــــرِ ایــوان اباعبـــدالله محنتی نیــــست که درمان نشود در حرمش می‌شـــــوم دســـت به دامـــــان اباعبدالله کاش من هم دم مردن نکشم دست از دوست بشــــــوم حـــر پشیــــــمان ابـــــاعبــــــدالله @andisheysabz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پنجهٔ پاییز بر باغ نگار افتاده بود روی دست باغبان خون انار افتاده بود ابتلایی سخت بود و آسمان در اضطراب قرعه آن ساعت به طفل شیرخوار افتاده بود کارزار عشق یک شش ماهه را سرباز کرد سن و سال عاشقی از اعتبار افتاده بود هاج و واج ازاین ستم،خورشید ماتش برده بود وقفه‌ای در گردش لیل و نهار افتاده بود تیر بر حلقِ زمان خورد و زمین مدهوش شد چوبِ حیرت لای چرخ روزگار افتاده بود عرش می‌لرزید، از چشمِ فلک خون می‌چکید عـالم هستی به حال احتضار افتاده بود @andisheysabz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا