eitaa logo
آنیا ")🇮🇷!
47 دنبال‌کننده
247 عکس
62 ویدیو
0 فایل
•به نام خالق تمام ذرات هستی")♥️🪢• • `` به باریکه‌ای از نور، سبز خواهیم شد!")🌱`` • "و تولدی مجدد..!" • قبل هر کاری اینجا رو بخون:(https://eitaa.com/aniya_59/12 ) • • جانم؟با من کاری داشتی؟ من اینجام!: https://daigo.ir/secret/6410976740
مشاهده در ایتا
دانلود
و اینکه یه سری از شرح حالا از یگانه هست که قشنگ شرح حال منم هست پس بزارید همونا رو فور بزنم 💆‍♀😂
حس خوب اول ← همین که وارد مسجد شدم! وقتی چشمم افتاد به کاشی‌ها و لوسترهای قشنگ مسجد:) حالمخوب.
حس خوب دوم ← گنجشک‌های جمکران! داخل مسجد جمکران پر از گنجشکه که بالاسر معتکف ها پرواز میکنن و خیلی قشنگ و دوست‌داشتنی‌ان:)))
4.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- فکر کنم بهشت این‌شکلی باشه:)🤍
حس خوب سوم ← یه‌نفر خیلی اتفاقی عکس پس‌زمینه گوشیم رو دید و گفت از عکس های پدرانه سه‌تاپه؟ شماهم بی‌نهایتی هستید؟ و پس‌زمینه گوشیم باعث شد با یاسمن عزیزم آشنا بشم و همون روز اول دوست پیدا کنم:› یاسمن خیلی دختر دوست‌داشتنی‌‌ و مهربونی بود و دائما به فکرم بود🫂 این خانومی ازم کوچیکتره ولی واقعا بیشتر از سن‌ش میفهمه و حرفای قشنگی میزنه! خدا برای خانواده‌ش حفظش کنه و ان‌شاءالله حاجت روا بشه🤍
- این کیک و چایی اون‌شب خیلی چسبید:)🤍
آنیا ")🇮🇷!
حس خوب سوم ← یه‌نفر خیلی اتفاقی عکس پس‌زمینه گوشیم رو دید و گفت از عکس های پدرانه سه‌تاپه؟ شماهم بی‌
فکرشو هم نمیکردم یه روز روند آشناییم با یه نفر از طریق عکس پس زمینه گوشی اتفاق بیوفته😂 میگم که یگانه خانم خیلی لطف داره:)))🌱
حس خوب ششم ← خوابیدن قشنگه ، خوابیدن تو مسجد جمکران قشنگ‌تر‌ تر:>
حس خوب نهم ← بازی کردن با بچه‌ی یکی از معتکفین! اسمش علی بود و ۴سالش بود! بهم گفت تو دزدی منم هیولا ام حالا بیا بجنگیم⁦⁦⁦⁦⁦(⁠ʘ⁠ᴗ⁠ʘ⁠✿⁠)⁩! منم اینجوری بودم که نه من نمیتونم مجادله کنم اعتکافم باطل میشه ایحی‌ایحی⁦⁦:⁠-⁠D⁩ آره خلاصه کلی شوخی و بازی کردیم‌!
آنیا ")🇮🇷!
حس خوب نهم ← بازی کردن با بچه‌ی یکی از معتکفین! اسمش علی بود و ۴سالش بود! بهم گفت تو دزدی منم هیولا
وای علی بچه خانمی بود که جاش بغل دست من بود.. خیلی شیرین و دوست داشتنی بودددد =] بعد اینطوری بود که بچه روز اول تو خودش بود برا خودش بازی میکرد، من که این بچه رو از روز دوم به حرف گرفتم کلا تغییر کرد؛ از این رو به اون رو شد••} کلی بازی و شوخی کردیم، هر جا میرفتم دنبالم میومد..از یه جا به بعد دیگه اینطوری بود که بهم میگفتن داداشته؟ 🦦
حس خوب دهم ← گوش دادن به مداحیِ آقای مهدی رسولی :) خیلی حس خوبی بود! آقای رسولی خیلی با‌‌ ادب‌ن! خیلی زیاد! و صحبتهای بعد مداحی شون پر از عشق و دلدادگی و امیده! ان‌شاءالله خداحفظشون کنه.
حس خوب دوازدهم ← لمس پارچه لباس شهید سرداردلها ژنرال حاج قاسم سلیمانی♡ بغل دستیم بهم گفت یه چیز بهت میدم، میزاری رو چشمات و بعد بهم پسش میدی:) یه تکه پارچه کوچیک اندازه بند انگشت درآورد بهم داد ، گفت سردار که شهید شده ؛ یه کُت داشته همراهش ، این یه تیکه از آستر اون کُته که باقی مونده از ایشون و یکی از آشناها به من داده:) و الحمدلله که این رزق نصیبم شد:)