زنگ نقاره ی تو باز پریشان شده است
یک مسیحی وسط صحن مسلمان شده است
خلق در فکر طوافند بگو سرش چیست
دور تا دور حریمت پر میدان شده است!
با وضو بوسه بر این در زده زائر، به نظر
درِ چوبی حرم مصحفِ قرآن شده است
ای که ایمان همه بی تو به مویی بند است
مرد سلمانی از انفاس تو سلمان شده است
میرسد کار گدای تو به آنجایی که
همه ی شهر بفهمند سلیمان شده است
اسم تو گرچه بنا شد که بگویند رضاست
تو علی هستی و مشهد نجف اشرف ماست
زائرت حضرت موسا و حریمت طور است
آسمان، صحن تو و خادم صحنت نور است
گاهی آنقدر شلوغ است رواقت که دگر
کفشداری تو از دادن جا معذور است
مطمئن است شفا میدهی اش نابینا
گره ای هم که زده دور مشبک کور است
دانه پاشیدم و دیدم که محلم نگذاشت
کفتر صحن تو حق دارد اگر مغرور است!
از قدمگاه کمی گرد و غبار آوردم
خاک پاهای تو سوغاتی نیشابور است
من همان سائل انگشتری هر روزه
تو علی هستی و در نجفت فیروزه
دل زوار تو از شور و شعف پر شده است
صحن در صحن تو از عطر نجف پر شده است
اشک در صحن تو باران شدنش علت داشت
آهوی گمشده حیران شدنش علت داشت
از ضریح تو فقط خیر و کرم میریزد
سائل هر شبه سلطان شدنش علت داشت
اثر جذبه ی ایوان تو بود آقا جان
راهب دیر مسلمان شدنش علت داشت
پشت این پنجره فولاد شفا ریخته است
درد در صحن تو درمان شدنش علت داشت
کوری آمد وسط صحن تو، بینا برگشت
فلجی از حرمت روی دوتا پا برگشت
یک نفر شیعه شد از دین مسیحا برگشت
مرده در صحن گهرشاد به دنیا برگشت
تا دم صحن تو برداشت قدم گفت رضا
لال یکمرتبه در بین حرم گفت:
جان به قربان تو و معجزه های حرمت
من نفس میکشم...اما به هوای حرمت
خادمت خسته شد و چوب پرش رفت از دست
یکنفر باز گمان کرده ضریحت قبله ست
صد و ده بار علی گفته ام اطراف حرم
باز هم نام علی شعر مرا ریخت بهم
خیرهای کثیر را عشق است
کرم کم نظیر را عشق است
طول صحن غدیر را عشق است
سنگفرش مسیر را عشق است
زائر سر به زیر را عشق است
پیش سلطان اسیر را عشق است
اینهمه مستجیر را عشق است
حال و روز فقیر را عشق است
این حرم این امیر را عشق است
نغمه ی یا رضا رضا عشق است
مشهدت مثل کربلا عشق است
کل القاب تو بجا اما
اینکه اسمت علیست را عشق است
حب آل علیست راه نجات
بر گل روی مرتضی صلوات
#مسعود_یوسف_پور
@anjoman_matla
@onvan_org
هدایت شده از علی مقدم
به اُمیدِ گوشه چشمت چقدر گدا نشسته
نه فقط گدا که حتی ، صف اغنیا نشسته
منِ بنده را ز خیل حشمت سوا مفرما
که به خوان لطف و جودت همه ماسوا نشسته
"اَنا مِن شروط" یعنی که ولای توست توحید
حرمت نشسته هر کس ، حرم خدا نشسته
"اَنا مِن شروط" یعنی که به گِرد کعبه حاجی
چو رضا نباشی از او ، ز خدا جدا نشسته
"اَنا مِن شروط" یعنی مرو راه دیگر ای دل
به خدا رسیده هر کس به ره رضا نشسته
تو ز هیچکس نپرسی : "ز کجایی و که هستی؟"
که غریبه هم ز لطفِ تو چو آشنا نشسته
نه فقط که رو سپیدان به نماز ایستاده
به نیاز ، روسیاهان همه با حیا نشسته
همگی به دام لطف تو اسیر گشته اینجا
که کمند لطف و جودت به کمینِ ما نشسته
به جز از تو که نشستی سر سفره با گدایان
به خدا نبوده شاهی بغل گدا نشسته
چو نگین پادشاهی که نشسته بر رکابش
به دلم محبّتِ تو چقَدَر به جا نشسته
شده "فابک للحُسین" تو دلیل گریه هایم
که همیشه در دل تو غم کربلا نشسته
#عاصی_خراسانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• محفل ادبی مطلع
یکشنبه ها | ساعت ۱۷:۳۰ | عبادی ۱۱
@anjoman_matla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 تیزر استوری
محفل ادبی مطلع
یکشنبه ها ساعت 17:30
عبادی 11
@anjoman_matla
هدایت شده از علی مقدم
شرح شمسیه
شعری با چهار کلمهء متفاوت ، درمجلسی طبع شعر شاعری رابا این چهارکلمهء متفاوت امتحان کرده اند نظیر آنچه درباب ملک الشعراء بهار مسطور است .
نمد ، کلاه ، طاس ، شرحِ شمسیّه
درپرده اگردودِ سیاهی داریم
ازطاسِ فلک نظاره گاهی داریم
ازما سخنی زشرحِ شمسیّه بپرس
ما نیز ازین نمد کلاهی داریم
شرح شمسیّه کتابی است درعلم منطق که درقدیم تدریس می شده است .
@ASI_khorasani
صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا
دنیا چه می فهمد که ما یک گوشه از مشهد
دارالشفای دردهای بی دوا داریم
#حسن_شیرزاد
@sharh_sib
@anjoman_matla
دلم شوق تورا از باغ رضوان بیشتر دارد
بهشت کویت از فردوس ، خواهان بیشتر دارد
هوای روح من ابریست آقا جان ،بگریانم
هوا وقتیکه دلگیراست، باران بیشتر دارد
اسیر پیله ی خویشم ، پرم از حسرت پرواز
چنین پروانه ای ،شوق گلستان ،بیشتر دارد
تو خورشیدی اگرچه بر تمام خلق می تابی
ولی همسایه با همسایه احسان بیشتر دارد
بیادل را به اقیانوس آرامرضا بسپار
اگر دلشوره از شبهای طوفان بیشتر دارد
بزرگی کن مرا ، کوچک حسابم کن ،که میدانم
نظر بر مور ،امثال سلیمان ،بیشتر دارد
اگر دنیا جوابم کرده ،دنیای جوابی تو
که این دارالشفا ،ازدرد ، درمان بیشتر دارد
شفاعت کن مرا پیش خدا با آبروی خود
رضای دوست از این راه ،امکان بیشتر دارد
غلامی تو رااز مادرت زهرا ،طلب کردم
که مادر نقش در تصمیم سلطان ، بیشتر دارد
اگر چه عطر رضوان در جهان پیچیده با نامت
ولی نبض حضورت را خراسان بیشتر دارد
#سیدحسین_سیدی
@anjoman_matla
هدایت شده از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
✅نقش عرفان در هنرورزی
🔹حجت الاسلام و المسلمین عبدالحمید واسطی عضو هیأت علمی گروه منطق فهم دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
💠 اگر هنر با زیبایی گره خورده باشد براساس مفهوم زیبایی که در دنباله بحث خواهد آمد برای هنرورزی باید مهارت کشف وحدت در کثرات را فعال کرد. در سوی دیگر، عرفان، دانش کشف وحدت در کثرات و بيان راه و روش وحدتیابی در کثرات است لذا برای هنرورزی باید از مفاهيم عرفان برای توليد محتوا و از تکنيکهای عرفان برای توليد فُرم استفاده کرد.
🆔 @iictchannel
هدایت شده از علی مقدم
🔸زبان حال
مقدمه : اهمّیت بحث زبان حال
یکی از موضوعاتی که در سرایش شعر آیینی ، بسیار مورد استفاده شاعران آیینی قرار میگیرد مساله زبان حال است.
یعنی شاعر با ذوق و خیال پردازی های خودش از یک واقعه یا رفتار امام علیه السلام گفتاری را میسازد .
این کار هم بسیار لازم و جذاب هست و هم اگر دچار انحراف شود بسیار مضر و خطرناک است.
شاید شخصی بگوید اصلا پرداختن به این بحث چه فایده ای دارد ، ما در جواب عرض میکنیم که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم افراد زیادی از جامعه شناخت و معرفتشان از دین و اولیاء دین به صورت مستقیم از مطالعه کتاب حاصل نمیشود ، بلکه اکثر اطلاعاتی که مردم متدین از اولیاء دین دارند کانالیزه است و از طریق منبرها و اشعاری که در مراثی و مدح اهل بیت علیهم السلام میشنوند حاصل میشود برایشان .
خب شما فرض کنید هر مطلب سخیف و غیر عقلانی را به عنوان زبان حال در روضه ها و اشعار و مراثی آورده شود ، نتیجه اش این میشود ذهن مستمعین بر اساس این زبان حال هایی که میشنود تصوری غیر واقعی از اهل بیت علیهم السلام میسازد.
خصوصا اینکه متاسفانه آنقدر زبان حال بدون ضابطه گسترش پیدا کرده است که خیلی از مردم نمیدانند این ها زبان حال است بلکه فکر میکنند واقعا چنین مطالبی را اهل بیت علیهم السلام بیان فرموده اند.
ما ابتدا تعریف زبان حال و سپس چند ضابطه زبان حال که باید رعایت شود را مطرح میکنیم و در نهایت بعضی از زبان حال هایی که در بعضی از سروده ها وجود دارد و متاسفانه این ضوابط در آن ها رعایت نشده است را ذکر خواهیم کرد
نکته : هدف از این نوشتار صرفا افزایش دقت در موضوع شعر آیینی است تا انشالله بتوانیم به بهترین وجه گسترش دهنده چهره واقعی اهل بیت علیهم السلام باشیم و اینکه از شعر شاعری مثال آورده می شود به معنای تنقیص و جسارت به آن شاعر بزرگوار و ندیدن نقاط برجسته و اشعار عالی او نیست.
#زبان_حال
#شعر_آیینی
@ASI_khorasani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محفل ادبی مطلع
یکشنبه ها ساعت 17:30
عبادی 11
@anjoman_matla
ای سرو رشید یا اباعبدالله
آقای شهید یا اباعبدالله
ظلمت زده ایم رحم کن بر دل ما
ای نور امید یا اباعبدالله
غیر از تو که رحمت خدایی ما را
یک تن نخرید یا ابا عبدالله
دل خون شد و خون اشک غریبی تو شد
از دیده چکید یا ابا عبدالله
ما روضه شنیدم و چنینیم بگو
زینب چه کشید یا ابا عبدالله
از جانب خیمه با تمامی توان
سوی تو دویید یا ابا عبدالله
هی خورد زمین و پا شد و خورد زمین
فریاد کشید یا ابا عبدالله
وقتی که رسید شمر بود و بدنت
از غصه خمید یا ابا عبدالله
لعنت به کسی که چنگ زد بر مویت
آن موی سپید یا ابا عبدالله
سر تا سر دشت پر شد از آیاتت
قرآن مجید یا ابا عبدالله
بعد از تو نبودی که ببینی در شام
طفلت چه شنید یا ابا عبدالله
دنبال کنیز بود مستی بی شرم
در بزم یزید یا ابا عبدالله
#حسن_شیرزاد
@sharh_sib
@anjoman_matla
با صدایی بلند گفت حسین
تا همه بشنوند گفت حسین
دهنش بغض بغض ساکت بود
بدنش بند بند گفت حسین
پدرم جای ارث عشق گذاشت
پدرم جای پند گفت حسین
گریه می کرد در تمامی عمر
هر چه گفتم بخند گفت حسین
آه بعد از شهادتینش هم
با صدایی بلند گفت حسین
#محمد_خادم
@mohammad_khadem2
@anjoman_matla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به قابی سر نهادم بعد چسباندم لبانم را
که عکسش میدهد بر باد آخر دودمانم را
من و این قاب عکس کهنه با هم عمرمان طی شد
همان قابی که عمری میدهد خرجی نانم را
سراغت را گرفتم از رفیقانم خبر داری !!؟
دلم تنگ است مولا جان نمیگیری نشانم را؟
تمنا میکنم از تو ولی انگار قسمت نیست
خجالت می کشم انگار، میبندم دهانم را
کجا جنات و تجری تحت الانهار میخواهم
بجز یا لیتنا کنّا...نچرخاندم زبانم را
رد انگشت من را بر زیارات تو می بیند
اگر بازش کند هرکس مفاتیح الجنانم را
#رضا_وکیل_آذر
• محفل مطلع
@anjoman_matla
#امام_جواد_علیهالسلام
در چنتهام به غیر دلی پرگناه نیست
در کولهبار آینهام غیر آه نیست
گفتم که از تو شعر بگویم ولی نشد
این رخت در قوارهی این روسیاه نیست
آقا! قلم به دست خودت، این تو این غزل
حالا که حال و روز دلم رو به راه نیست
در آستان مهر تو ای ساقیالجواد!
حتی سر سبوشکنان بی کلاه نیست
از شدت فروغ دو خورشید کاظمین
فرصت برای جلوهی خورشید و ماه نیست
در پیشگاه دانش بی منتهای تو
علم جهان به جز دو سه خط سیاه نیست
این همسر تو نیست که نوشانده زهر را؟
تصویر مبهم است ولی اشتباه نیست
ای ظالمان! جواب جگرگوشهی رضا
وقتی که پاره شد جگرش قاهقاه نیست
در زیر آفتاب رها شد تنت ولی
صد شکر پایمال عبور سپاه نیست
#علی_سلیمیان
@shear_e_rahaa
@anjoman_matla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببین چطور به دیوار تکیه داده! منم!
کسی که گوشه این عکس ایستاده منم
نگاه کن پسرم...خردسال در تصویر
که بوده گل پسر کل خانواده، منم
ببین چطور بر آن سینه دست چسباندم
ببین چقدر همان یک سلام ساده منم
ببین چقدر خودم بوده ام در این تصویر
چقدر ساده و بی رنگ و بی افاده منم
وروجکی ست در این قاب نصفه افتاده
کبوتری که به او کادر جا نداده منم
دلم هوای حرم کرد، جمع کن برویم
روان شدن وسط اشک، بی اراده منم
نگاه کن به غم تیر برق ها در راه
همیشه حسرت یک آن زدن به جاده منم
#محمد_خادم
#محفل_ادبی_مطلع
@anjoman_matla
@mohammad_khadem2
محفل ادبی مطلع
یکشنبه ساعت 17:30
عبادی 11
میهمان ویژه این هفته : استاد سیدمهدی حسینی رکن آبادی
@anjoman_matla
هدایت شده از جشنواره ستایشگری ذاکران
📣 #اطلاع_رسانی
🔰 مهلت ارسال آثار درجشنواره ستایشگری«ذاکران» تا ۱۹ تیرماه
🔸 جشنواره ستایشگری «ذاکران» از دهه کرامت تا دهه ولایت ویژه عموم طلاب خواهر و برادر حوزه علمیه خراسان، در قالب «شعرسرایی آیینی»، «مدیحهسرایی» و «مرثیهخوانی» به پنج زبان زنده دنیا در بستر فضای مجازی برگزار میشود.
🎁 جوایز برگزیدگان در هر رشته
📌 نفرات اول: ۱,۵۰۰,۰۰۰ تومان
📌 نفرات دوم: ۱,۲۰۰,۰۰۰ تومان
📌 نفرات سوم: ۸۰۰,۰۰۰ تومان
🌤«اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج»🌤
✅ معاونت فرهنگی اجتماعی سیاسی حوزه علمیه خراسان
┏━━━━━━━📚┓
@howzehfarhang
┗📚━━━━━━━┛
┏━━━━━━━🌐┓
farhangi.hozehkh.com
┗🌐━━━━━━━┛
برای عفاف و حجاب
و واقعه مسجد گوهرشاد
به دندان گرفتم که از سر نیفتد
که این عشق از دست باور نیفتد
به دندان گرفتم که این سایهی سر
به پای غمی گریهآور نیفتد
دلم گوشهی مسجد آتش گرفته
خدایا که آتش به منبر نیفتد
به کاشی مجروح ایوان بگویید
که بر روی بال کبوتر نیفتد
سر از شوق افتاده تا از مناره
سر شور اللهاکبر نیفتد
دل من دعا کن که چشمی پس از این
به جنگی چنین نابرابر نیفتد
سپردم شهان را به شاه خراسان
مگر کار ایشان به محشر نیفتد
گرفتم به دندان خود چادرم را
بگو روضهخوان یاد معجر نیفتد
#عاطفه_سادات_موسوی
@anjoman_matla
@atefesadatmoosavi