فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 تیزر استوری
محفل ادبی مطلع
یکشنبه ها ساعت 17:30
عبادی 11
@anjoman_matla
هدایت شده از علی مقدم
شرح شمسیه
شعری با چهار کلمهء متفاوت ، درمجلسی طبع شعر شاعری رابا این چهارکلمهء متفاوت امتحان کرده اند نظیر آنچه درباب ملک الشعراء بهار مسطور است .
نمد ، کلاه ، طاس ، شرحِ شمسیّه
درپرده اگردودِ سیاهی داریم
ازطاسِ فلک نظاره گاهی داریم
ازما سخنی زشرحِ شمسیّه بپرس
ما نیز ازین نمد کلاهی داریم
شرح شمسیّه کتابی است درعلم منطق که درقدیم تدریس می شده است .
@ASI_khorasani
صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا
دنیا چه می فهمد که ما یک گوشه از مشهد
دارالشفای دردهای بی دوا داریم
#حسن_شیرزاد
@sharh_sib
@anjoman_matla
دلم شوق تورا از باغ رضوان بیشتر دارد
بهشت کویت از فردوس ، خواهان بیشتر دارد
هوای روح من ابریست آقا جان ،بگریانم
هوا وقتیکه دلگیراست، باران بیشتر دارد
اسیر پیله ی خویشم ، پرم از حسرت پرواز
چنین پروانه ای ،شوق گلستان ،بیشتر دارد
تو خورشیدی اگرچه بر تمام خلق می تابی
ولی همسایه با همسایه احسان بیشتر دارد
بیادل را به اقیانوس آرامرضا بسپار
اگر دلشوره از شبهای طوفان بیشتر دارد
بزرگی کن مرا ، کوچک حسابم کن ،که میدانم
نظر بر مور ،امثال سلیمان ،بیشتر دارد
اگر دنیا جوابم کرده ،دنیای جوابی تو
که این دارالشفا ،ازدرد ، درمان بیشتر دارد
شفاعت کن مرا پیش خدا با آبروی خود
رضای دوست از این راه ،امکان بیشتر دارد
غلامی تو رااز مادرت زهرا ،طلب کردم
که مادر نقش در تصمیم سلطان ، بیشتر دارد
اگر چه عطر رضوان در جهان پیچیده با نامت
ولی نبض حضورت را خراسان بیشتر دارد
#سیدحسین_سیدی
@anjoman_matla
هدایت شده از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
✅نقش عرفان در هنرورزی
🔹حجت الاسلام و المسلمین عبدالحمید واسطی عضو هیأت علمی گروه منطق فهم دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
💠 اگر هنر با زیبایی گره خورده باشد براساس مفهوم زیبایی که در دنباله بحث خواهد آمد برای هنرورزی باید مهارت کشف وحدت در کثرات را فعال کرد. در سوی دیگر، عرفان، دانش کشف وحدت در کثرات و بيان راه و روش وحدتیابی در کثرات است لذا برای هنرورزی باید از مفاهيم عرفان برای توليد محتوا و از تکنيکهای عرفان برای توليد فُرم استفاده کرد.
🆔 @iictchannel
هدایت شده از علی مقدم
🔸زبان حال
مقدمه : اهمّیت بحث زبان حال
یکی از موضوعاتی که در سرایش شعر آیینی ، بسیار مورد استفاده شاعران آیینی قرار میگیرد مساله زبان حال است.
یعنی شاعر با ذوق و خیال پردازی های خودش از یک واقعه یا رفتار امام علیه السلام گفتاری را میسازد .
این کار هم بسیار لازم و جذاب هست و هم اگر دچار انحراف شود بسیار مضر و خطرناک است.
شاید شخصی بگوید اصلا پرداختن به این بحث چه فایده ای دارد ، ما در جواب عرض میکنیم که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم افراد زیادی از جامعه شناخت و معرفتشان از دین و اولیاء دین به صورت مستقیم از مطالعه کتاب حاصل نمیشود ، بلکه اکثر اطلاعاتی که مردم متدین از اولیاء دین دارند کانالیزه است و از طریق منبرها و اشعاری که در مراثی و مدح اهل بیت علیهم السلام میشنوند حاصل میشود برایشان .
خب شما فرض کنید هر مطلب سخیف و غیر عقلانی را به عنوان زبان حال در روضه ها و اشعار و مراثی آورده شود ، نتیجه اش این میشود ذهن مستمعین بر اساس این زبان حال هایی که میشنود تصوری غیر واقعی از اهل بیت علیهم السلام میسازد.
خصوصا اینکه متاسفانه آنقدر زبان حال بدون ضابطه گسترش پیدا کرده است که خیلی از مردم نمیدانند این ها زبان حال است بلکه فکر میکنند واقعا چنین مطالبی را اهل بیت علیهم السلام بیان فرموده اند.
ما ابتدا تعریف زبان حال و سپس چند ضابطه زبان حال که باید رعایت شود را مطرح میکنیم و در نهایت بعضی از زبان حال هایی که در بعضی از سروده ها وجود دارد و متاسفانه این ضوابط در آن ها رعایت نشده است را ذکر خواهیم کرد
نکته : هدف از این نوشتار صرفا افزایش دقت در موضوع شعر آیینی است تا انشالله بتوانیم به بهترین وجه گسترش دهنده چهره واقعی اهل بیت علیهم السلام باشیم و اینکه از شعر شاعری مثال آورده می شود به معنای تنقیص و جسارت به آن شاعر بزرگوار و ندیدن نقاط برجسته و اشعار عالی او نیست.
#زبان_حال
#شعر_آیینی
@ASI_khorasani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محفل ادبی مطلع
یکشنبه ها ساعت 17:30
عبادی 11
@anjoman_matla
ای سرو رشید یا اباعبدالله
آقای شهید یا اباعبدالله
ظلمت زده ایم رحم کن بر دل ما
ای نور امید یا اباعبدالله
غیر از تو که رحمت خدایی ما را
یک تن نخرید یا ابا عبدالله
دل خون شد و خون اشک غریبی تو شد
از دیده چکید یا ابا عبدالله
ما روضه شنیدم و چنینیم بگو
زینب چه کشید یا ابا عبدالله
از جانب خیمه با تمامی توان
سوی تو دویید یا ابا عبدالله
هی خورد زمین و پا شد و خورد زمین
فریاد کشید یا ابا عبدالله
وقتی که رسید شمر بود و بدنت
از غصه خمید یا ابا عبدالله
لعنت به کسی که چنگ زد بر مویت
آن موی سپید یا ابا عبدالله
سر تا سر دشت پر شد از آیاتت
قرآن مجید یا ابا عبدالله
بعد از تو نبودی که ببینی در شام
طفلت چه شنید یا ابا عبدالله
دنبال کنیز بود مستی بی شرم
در بزم یزید یا ابا عبدالله
#حسن_شیرزاد
@sharh_sib
@anjoman_matla
با صدایی بلند گفت حسین
تا همه بشنوند گفت حسین
دهنش بغض بغض ساکت بود
بدنش بند بند گفت حسین
پدرم جای ارث عشق گذاشت
پدرم جای پند گفت حسین
گریه می کرد در تمامی عمر
هر چه گفتم بخند گفت حسین
آه بعد از شهادتینش هم
با صدایی بلند گفت حسین
#محمد_خادم
@mohammad_khadem2
@anjoman_matla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به قابی سر نهادم بعد چسباندم لبانم را
که عکسش میدهد بر باد آخر دودمانم را
من و این قاب عکس کهنه با هم عمرمان طی شد
همان قابی که عمری میدهد خرجی نانم را
سراغت را گرفتم از رفیقانم خبر داری !!؟
دلم تنگ است مولا جان نمیگیری نشانم را؟
تمنا میکنم از تو ولی انگار قسمت نیست
خجالت می کشم انگار، میبندم دهانم را
کجا جنات و تجری تحت الانهار میخواهم
بجز یا لیتنا کنّا...نچرخاندم زبانم را
رد انگشت من را بر زیارات تو می بیند
اگر بازش کند هرکس مفاتیح الجنانم را
#رضا_وکیل_آذر
• محفل مطلع
@anjoman_matla
#امام_جواد_علیهالسلام
در چنتهام به غیر دلی پرگناه نیست
در کولهبار آینهام غیر آه نیست
گفتم که از تو شعر بگویم ولی نشد
این رخت در قوارهی این روسیاه نیست
آقا! قلم به دست خودت، این تو این غزل
حالا که حال و روز دلم رو به راه نیست
در آستان مهر تو ای ساقیالجواد!
حتی سر سبوشکنان بی کلاه نیست
از شدت فروغ دو خورشید کاظمین
فرصت برای جلوهی خورشید و ماه نیست
در پیشگاه دانش بی منتهای تو
علم جهان به جز دو سه خط سیاه نیست
این همسر تو نیست که نوشانده زهر را؟
تصویر مبهم است ولی اشتباه نیست
ای ظالمان! جواب جگرگوشهی رضا
وقتی که پاره شد جگرش قاهقاه نیست
در زیر آفتاب رها شد تنت ولی
صد شکر پایمال عبور سپاه نیست
#علی_سلیمیان
@shear_e_rahaa
@anjoman_matla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببین چطور به دیوار تکیه داده! منم!
کسی که گوشه این عکس ایستاده منم
نگاه کن پسرم...خردسال در تصویر
که بوده گل پسر کل خانواده، منم
ببین چطور بر آن سینه دست چسباندم
ببین چقدر همان یک سلام ساده منم
ببین چقدر خودم بوده ام در این تصویر
چقدر ساده و بی رنگ و بی افاده منم
وروجکی ست در این قاب نصفه افتاده
کبوتری که به او کادر جا نداده منم
دلم هوای حرم کرد، جمع کن برویم
روان شدن وسط اشک، بی اراده منم
نگاه کن به غم تیر برق ها در راه
همیشه حسرت یک آن زدن به جاده منم
#محمد_خادم
#محفل_ادبی_مطلع
@anjoman_matla
@mohammad_khadem2
محفل ادبی مطلع
یکشنبه ساعت 17:30
عبادی 11
میهمان ویژه این هفته : استاد سیدمهدی حسینی رکن آبادی
@anjoman_matla
هدایت شده از جشنواره ستایشگری ذاکران
📣 #اطلاع_رسانی
🔰 مهلت ارسال آثار درجشنواره ستایشگری«ذاکران» تا ۱۹ تیرماه
🔸 جشنواره ستایشگری «ذاکران» از دهه کرامت تا دهه ولایت ویژه عموم طلاب خواهر و برادر حوزه علمیه خراسان، در قالب «شعرسرایی آیینی»، «مدیحهسرایی» و «مرثیهخوانی» به پنج زبان زنده دنیا در بستر فضای مجازی برگزار میشود.
🎁 جوایز برگزیدگان در هر رشته
📌 نفرات اول: ۱,۵۰۰,۰۰۰ تومان
📌 نفرات دوم: ۱,۲۰۰,۰۰۰ تومان
📌 نفرات سوم: ۸۰۰,۰۰۰ تومان
🌤«اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج»🌤
✅ معاونت فرهنگی اجتماعی سیاسی حوزه علمیه خراسان
┏━━━━━━━📚┓
@howzehfarhang
┗📚━━━━━━━┛
┏━━━━━━━🌐┓
farhangi.hozehkh.com
┗🌐━━━━━━━┛
برای عفاف و حجاب
و واقعه مسجد گوهرشاد
به دندان گرفتم که از سر نیفتد
که این عشق از دست باور نیفتد
به دندان گرفتم که این سایهی سر
به پای غمی گریهآور نیفتد
دلم گوشهی مسجد آتش گرفته
خدایا که آتش به منبر نیفتد
به کاشی مجروح ایوان بگویید
که بر روی بال کبوتر نیفتد
سر از شوق افتاده تا از مناره
سر شور اللهاکبر نیفتد
دل من دعا کن که چشمی پس از این
به جنگی چنین نابرابر نیفتد
سپردم شهان را به شاه خراسان
مگر کار ایشان به محشر نیفتد
گرفتم به دندان خود چادرم را
بگو روضهخوان یاد معجر نیفتد
#عاطفه_سادات_موسوی
@anjoman_matla
@atefesadatmoosavi
یکایک سر شکست آن روز اما عهد و پیمان نه
غم دین بود در اندیشۀ مردم، غم نان نه
شبی ظلمانی و تاریک حاکم بود بر تهران
به لطف حضرت خورشید اما بر خراسان نه
کبوترهای گوهرشاد بودیم و صدای تیر
پریشان کرد جمع یکدل ما را، پشیمان نه
سراسر، صحن از فوج کبوترها چنان پر شد
که چندین بار خالی شد خشاب آن روز و میدان نه
یکی فریاد میزد شرمتان باد آی دژخیمان!
به سمت ما بیاندازید تیر، اما به ایوان نه
یکی فریاد سر میداد بر پیکر سری دارم
که آن را میسپارم دست تیغ و بر گریبان نه
برای او که کشتن را صلاح خویش میداند
تفاوت میکند آیا جوان یا پیر؟ چندان نه
دیانت بر سیاست چیره شد، آری جهان فهمید
رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه!
کلاه پهلوی هم کمکم افتاد از سر مردم
نرفت اما سر آنها کلاه زورگویان، نه!
گذشت آن روزها، امروز اما بر همان عهدیم
نخواهد شد ولی اینبار جمع ما پریشان، نه!
به جمهوری اسلامی ایران گفتهایم «آری»
به هر چه غیر جمهوری اسلامی ایران: «نه»
کجا دیدی که یک مظلوم تا این حد قوی باشد
اگرچه قدرت ما میشود تحریم، کتمان نه
دفاع از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد
زمین کارزار ما تلآویو است، تهران نه!
#محمدحسین_ملکیان
@anjoman_matla
#امام_هادی_علیه_السلام
با شما عاقبت شیعه به عزّت ختم است
آخر و عاقبت ما به سیادت ختم است
از ازل چشم جهان سمت شما بوده و هست
مقصد عالم امکان به امامت ختم است
همه نورید ، همه هادی أمّت هستید
پس سرانجام بشر هم به هدایت ختم است
ما گرفتار گناهیم ولی اهل رجا
جاده ی جامعه ی ما به شفاعت ختم است
از گناهان کبیره است دل جامعه پُر
کار این جامعه اما به زیارت ختم است
« مَن أتاکُم » ، چه نجاتی است سر راه بشر !
با تو پایان حوائج به سعادت ختم است
چیست در حکمت « فَالرّاغبُ عَنکم مارق »؟!
راه ، جز راه تو باشد به هلاکت ختم است
ولی آنکس که در این سِیر ، « لَکُم لاحِق » شد
راه او - گرچه گنهکار - به جنّت ختم است
تو دعا کن که من از معصیت آزاد شوم
که دعای تو یقیناً به اجابت ختم است
یا علیِ بنِ محمّد ! چه غریبی ! اصلاً
قسمت هرکه علی گشته به غربت ختم است
تو چه مقتول و چه مسموم ، جهان می داند
که سرانجامِ امامت به شهادت ختم است
#محسن_ناصحی
@nasehi_mohsen
@anjoman_matla
#مباهله
نظر به گفته ی "جرداق"، هم نظیرش نیست
دل کدام مسیحی مگر اسیرش نیست؟
علی مسیح زمانه ست، آن مسیحی که
چهارمین فلک اندازه ی حصیرش نیست
دوجا به دست نبی دست او گره خورده ست
علی مباهله اش کمتر از غدیرش نیست!
فدای انفسنایی که در کلام خدا
به جز علی احدی مرجع ضمیرش نیست
هوای حضرت عیسا دمیست سلمان را
نمیرد آنکه کسی جز علی امیرش نیست
#مسعود_یوسف_پور
@onvan_org
@anjoman_matla
هدایت شده از علی مقدم
#مباهله
کس را نبود و نیست ، توانِ مقابله
تا مرتضاست یک طرفِ این معادله
نصرانیان و صومعه لرزند یک به یک
تا نام مرتضاست میان مباهله
تصریحِ نَصِّ"انفسنا" داد می زند
مابین مصطفی و علی نیست فاصله
در بدر و خیبر و اُحد و لیله المبیت
دستِ علیست در همه جا ختم غائله
دنیا پُر از کتاب شود هم نمی شود
پیش خطی ز خطبه ی او ، غیرِ باطله
از او سوال کردن ما ، محضِ گفتگوست
ورنه جواب را بدهد قبلِ مسئله
دست خداست دستِ علی ، ما گرفته ایم
آری ز دست هایِ یدُاللهی اش صله
کار خداست مدح علی ، کارِ عقل نیست
عاجز بُوَد ز فهمِ مقامش ، مُخیَّلِه
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انجمن ادبی مطلع
یکشنبه ها ساعت ۱۷
عبادی ۱۱
@anjoman_matla
🔹برای حضرت حبیب بن مظاهر علیهالسلام🔹
#قصیده
سخت است از شراب ازل روی پا شدن
از ابتدای مستی اش عاقل نما شدن
سخت است بعد دعوت ساقی چو شیخها
در مسجدی به ذکر و دعا مبتلا شدن
سخت است سخت راحت جان را گذاشتن
در کوی دلبران به عذاب آشنا شدن
سخت است با کهولت جسمی،به وقت وصل
چون آهوان دشت ختا تیز پا شدن
سخت است از غریب رسد نامه بر حبیب
وآنگه چو کوفیانِ وفا بی وفا شدن
اما چه راحت است ز خانه به شوق وصل
آواره تر ز باد رحیل صبا شدن
برخیز ای حبیب که بهتر نبوده از
چوب درخت پیر برای عصا شدن
فارغ ز کار ساحر شامی و مارها
در دست یک کلیم غریب اژدها شدن
ای پشت شاه گرم ز تو نيست کم مقام
همچون عبا به خامس آل عبا شدن
ای نوح عاشقان حسینی مبارک است
اصحاب را.در این یم خون ناخدا شدن
وقتی هدف نشانه گرفتی چه غم ز عمر
قلب کمان هراس ندارد ز تا شدن
از هو شدن به معرکه دل را غمین مساز
آیینه را چه غم بنشیند ز ها شدن
فهمید شان احمد مرسل ز سختی اش
هر کس که کرد عزم حبیب خدا شدن
شمعی چنین نبوده که بعد از خموشی اش
آتش به سر گرفت برای فنا شدن
کار تو بود مردن از بام عشق و بعد
یک یا حسین گفتن و از جای پا شدن
آموخت با دومرتبه جان دادن خودش
یک مرتبه که سخت نباشد فدا شدن
فرق سرش شکافت ز عشق حسین چون
کعبه که قبله گشت از این فرق وا شدن
چون راز سر به مُهر بخندید تا که دید
دارد زبان نیزه سر برملا شدن
ای پیرمرد باده پرستان کربلا
این خاک از تو داشت طلب کیمیا شدن
ای مرد ، زیر قبه ی ارباب یافتم
از نقره ی ضریح تو راه طلا شدن
سخت است بین اهل ریا بی ریا شدن
از برکت وجود گلی.لاله ها شدن
عشاق را چه حاجت طی منازل است
در نیم روز میشود از انبیا شدن
رفتند از جفای سم اسب تا به عرش
گندم به سفره میرسد از آسیا شدن
ای مدعی ز لاف حذر کن که خاک نیز
خونها خورد به مرتبه ی کربلا شدن
اصحاب شاه کرببلا را چه حاجت است
از غیرت مداد سیه رو ثنا شدن
سخت است سخت ساحل آرام دیدن و
در موج خون تپیدن و مرد شنا شدن
مانند حر قبول گنه کاری و سپس
چون کهنه خانه ایی ز خرابی بنا شدن
همچون زهیر بی غم مال و عیال خویش
از خوف خود گذشتن و در او رجا شدن
در عهد دوست مثل سعید ایستادن و
چون تیرهای خورده به جسمش رها شدن
چون عابس از حفاظت جان بگذر و بگیر
از جسم خویش مانع حاجت روا شدن
مانند جون ناز بکش تا رسی به جان
ای ناسزا بکوش برای سزا شدن
خندان چنان بریر بخوان این ترانه را
باید فدای بوسگه مصطفی شدن
ای نو عروس امت عیسی مبارک است
داماد را به خیمه ی گل پاگشا شدن
ننگ است پس گرفتن هدیه، نشان بده
ام وهب، به سر ،ره و رسم عطا شدن
ای مسلم بن عوسجه باشد مبارکت
همراه با حبیب در این ماجرا شدن
ای منبر محاسن مردان کبریا
خون از رگش گذشت به شوق حنا شدن
تنها خداست لایق کار شما و بس
کز بیم زرد گشته زر از خونبها شدن
برخیز ای {غریب}، تو را لذتی ست در
با زور در مناسک عشاق جا شدن
عشق حسین را چو صحابه به جان بخر
ای دل بکوش بهر شبی بوریا شدن
گفت آرزوی ماست،به خواب کسی، حبیب
در بزم روضه مثل تو اهل بکا شدن
#محسن_قاسمی_غریب
@ghasemi_gharib
@anjoman_matla
روی خون برادران شهید
ایستاده ست بهر شعر و سرود
شعر میخواند و نمیداند
از که و از چه آمده به وجود
که سزاوار لعن و نفرین است
کیست شایسته ی سلام و درود
شعر میخواند و نمیداند
که در این شهر پر فراز و فرود
گر نبود انقلاب و خون شهید
خواهرش دست داعشی ها بود
مسعود یوسف پور
@yosefpoor_ir