eitaa logo
انجمن ادبی مَطلَع
829 دنبال‌کننده
581 عکس
175 ویدیو
10 فایل
﷽ 💠محفل ادبی مطلع | تاسیس ۱۴۰۰ 🔷 نشر اشعار ولایی 🔷 اعلان مراسمات هفتگی 🔷 رسانه شعر مشهد https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
مشاهده در ایتا
دانلود
غافل بودم اگر چه ماه شعبان یک بار دگر خدا فرستاد اَمان تا خواست زمینم بزند عصیانم اینبار به یاریِ من آمد رمضان https://eitaa.com/anjoman_matla
الحمدلله الذی یَحلُمُ عَنّی حَتّی کَاَنّی لاذَنبَ لی هر چند گذشته ی تباهی دارم عاصی ام و نامه ی سیاهی دارم بخشید و کریمانه بغل کرد مرا انگار نه انگار گناهی دارم @anjoman_matla
وَ إن أدْخَلْتَنِی النّارَ أَعْلَمْتُ أهْلَها انّی اُحِبُّکَ گر سر طلبی تو، ترک سر خواهم کرد من بنده ام از تو کی حذر خواهم کرد گر داخل دوزخم کنی، آنجا را از آتش عشق خود خبر خواهم کرد @anjoman_matla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
■ با یاد کربلا دمِ افطار سوختیم... □ شعرخوانی جواد بنی اسدی | محفل ادبی مطلع ------------------ @anjoman_matla
و کأن للذَکریاتِ قلباً لاینبضُ الا لیلاً. و گویی برای خاطرات، قلبی‌ست که جز در شب نمی‌تپد. @anjoman_matla
أحياناً يكون بداخلنا كلام لا يحتاج إلى أذن تسمعه بل يحتاج إلى قلب يشعر به! گاهی اوقات کلماتی در درون ما هستند؛ که برای شنیدن به گوش نیاز ندارند، بلکه به قَلبی نیاز دارند که اِحساس کند... https://eitaa.com/anjoman_matla
• با عرض سلام و احترام شاعران عزیز جهت شرکت در پویش « خانه نور» با موضوع: مسجد سهله؛ خانه امام زمان عج الله فرجه کافیست اشعار خود در تمام قوالب کلاسیک را تا هفدهم فروردین ماه به دبیرخانه ارسال کنند و از جوایز ویژه بهرمند شوند. • دبیرخانه: @Yousofpoor « ولو به قدر یک رباعی، سهیم باشید در این امر ان شالله...»
15.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
• در مسجد سهله سهل گردد مشکل... 🗒️ شعرخوانی حجه الاسلام علی مقدم ( عاصی ) در پویش ادبی [ جهت شرکت در پویش و ارسال اثر، با ادمین صفحه مطلع در ارتباط باشید] https://eitaa.com/anjoman_matla
السَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ الْمُؤْمِنِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا زَوْجَةَ سَیّـِدِ الْمُرْسَلِینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ او سجده به پیش غیر معبود نکرد در راهِ خدا کسی چو او جود نکرد در راهِ نبی گذشت از دنیایش مانند خدیجه هیچکس سود نکرد https://eitaa.com/anjoman_matla
از محبان واقعی علی اولین بانوی مکرمه ای زودتر از غدیر شیعه شدی بی نهایت شبیه فاطمه ای مجید تال @anjoman_matla
آمیخته با «علی»ست باورهامان تقدیمِ ولای مرتضی سرهامان وقتی پدرانمان «نبی» و «علی»اند «زهرا» و «خدیجه»اند مادرهامان @anjoman_matla
آه یتیمی از نهاد مومنین برخاست بی‌مادری بعد تو سهم مادرم زهراست تاریخ هرجا مبدئی دارد برای خود تاریخ هجری دل پیغمبر از اینجاست @anjoman_matla
هدایت شده از yosefpoor.ir
بگو شاعر که یا نور است او، یا آسمان، یا چه؟ یقینا ماه وصفش خارج است از درک دریاچه مگر بالاتر از این منزلت هم هست؟ پس او را چه باید خواند غیر از مادر امّ ابیها؟ چه؟ سلامش داده جبرائیل، در وصفش یقین دارم که باید از شب معراج چیزی گفت...اما چه؟ حسودان قریش او را رها کردند، حق میخواست که رأس المال او عشق نبی باشد، به اینها چه! همه دار و ندارش خرج شد در راه پیغمبر چه سودی هست بالاتر از این در دار دنیا؟ چه؟ شد از پی غم بر آن عاشق روان، چون رفت از دنیا عجب دردیست، تسکین میدهد پیغمبرش را چه؟ کسی که با خدیجه روز را شب کرده، شب را روز به غیر از دیدن زهرا دلش را خوش کند با چه؟ ---------- @nokhostein
زنی فراتر از ادراک و برتر از اوهام که جلوه کرده در او شأنِ زن به معنیِ تام زنی چنان که خدا هم به او رسانده سلام که بوده است "مسلمان" جلوتر از اسلام کسی به درک مقامش نمی‌رسد هرگز به درکِ معنی نامش نمی‌رسد هرگز "فَأيَنَ مِثلُ خَدیجَه؟" نبود در عالم خدیجه کیست؟ بپرس از پیمبر خاتم گدای سفره‌ی اکرام اوست صَد حاتم از او اگرچه نوشتند عالم و آدم ولی مدارج شأنش هنوز ناپیداست همین مقام، بس او را، که "مادرِ زهراست" امینه بوده اگر همسر امین شده است تمام ثروت او خرج راه دین شده است که جزء چار زنِ برتر زمین شده است به امر حضرت حق "اُم‌ِّ مؤمنین" شده است تمام ثروت اسلام در خزانه‌ی اوست چرا که عرشِ خداوند فرش خانه‌ی اوست کسی که در عرب و در عجم مثال نداشت فضائلش همه رو بود، پس سؤال نداشت که درک نور نیازی به قیل و قال نداشت "خدیجه بیشتر از بیست‌و‌هشت سال نداشت" به جهل و کینه از او خط به خط غلط گفتند "صحیح"های دروغین فقط غلط گفتند کنار نام رسول خدا و شیر خدا نوشته است خدا نام نامی او را چنان که بین رجزهای ظهر عاشورا حسین‌ گفت؛ "أناابْنُ خَدیجَةَ الغَرّاء" چرا که قبل همه بوده از غدیر آگاه و گفته: "أَشْهَدُ أَنَّ عَلی وَلیُ الله" چه بانویی که چنان ترس از خدا دارد که از رسول خدا خواهش دعا دارد و برخلاف بقیه چنان حیا دارد که از گرفتن حتی عبا، إبا دارد! ولی به خواسته‌ی خود رسید آخر سر شفیع مادر خود شد شفیعه‌ی محشر رسید روح‌الامین در دقایق آخر گرفته بود ولی پنج‌تا کفن در بر یکی برای خدیجه، یکی به پیغمبر... به گریه گفت: قرار است این سه‌تای دگر برای فاطمه و حیدر و حسن باشد ولی حسین قرار است بی‌کفن باشد... https://eitaa.com/anjoman_matla
کوچه ی عشق رهگذر دارد هر سری میزبان سنگش نیست آن سری سنگ می‌خورد اینجا که گرفتار آب و رنگش نیست سر فراز است مادر زهرا که در این کوچه زخم ها خورده است هر که دیده است حجم انفاقش متعجب شده است جا خورده است مال دنیا زیاد داشت ولی ذره ای دل نبسته بود به آن غیر مال و منال بسیارش خرج دین کرده بود عمر گران پیش او هر چه بود غیر نبی پای هم در نتیجه کم بودند آبرو، اعتبار، جان، اموال در نگاه خدیجه کم بودند در زمین ولا برای خودش هیچ چیزی نکاشت آخر کار هر چه را داشت خرج کرد و خودش یک کفن هم نداشت آخر کار ارث مادر بزرگ چندین سال بعد دفنش دوباره احیا شد نوه اش بی سر و بدون کفن تشنه لب دفن پای دریا شد جمعه ۱۱ فروردین ۱۴۰۲ @anjoman_matla @shaneyesheer
زن آن زنی که در اسلام، ثروتش همه رو به ذوالفقارِ یدلله می زند پهلو زن آن زنی که سلام آورَد بر او جبریل زن آن زنی که ملک نزد او زند زانو زنی که هست از القاب او بزرگ قریش نداشته ست پیمبر زنی به رتبه ی او زنی که معنی و مصداق صِبغةَ الله است بدون جلوه ی او دین نه رنگ داشت نه بو چه زن؟ زنی که تمام پیمبران خدا برای بردن نامش گرفته اند وضو خدیجه پشت نبی بسته بود قامت عشق در آن زمان که کسان داشتند با بت خو هر آنچه داشت شتر بذل کرد و داد، مکن شتر سوار جمل را قیاس با بانو خدیجه بود و علی پیشتاز در اسلام دوبار آمده السابقون خود از این رو خدیجه مادر شیعه ست، لفظ مادر را به آن زنی که سزاوار لعنت است نگو خدیجه مادر شیعه ست، مادر شیعه بگو بلند اگر چه کرست گوش عدو به سال رفتن او گفته است عام الحزن غم خدیجه و قلب نبی‌ست، سنگ و سبو خدیجه بود که در هجمه ی حسودان داشت چنان عبای علی بر دلش نشان رفو خدیجه بود کز آن ثروت عظیمِ نخست به قدر یک کفنی هم نداشت رویارو کفن مرا به کجاها نبرد در این شعر به یاد داغ عزیزی شکست بغض گلو... ۱۴۰۲٫۱٫۱۲ @anjoman_matla @nokhostein
ضمن سلام و عرض قبولی طاعات و عبادات وعزاداریها... محفل ادبی مطلع امروز تعطیل می باشد
هدایت شده از علی مقدم
🔸شاعر شعرهای بی‌معنی(مهمل) ‏ اسمش ميرزاحسين و درباره‏‌بند و سرپرست اصطبل سلاطين صفويه و مباشر معاملات ديوانى بوده است. در اواخر قرن دهم و تا نیمه قرن یازدهم قمری یعنی تا سال ۱۰۴۱ در قید حیات بوده است. طبع شوخى داشته، به مزاح و ظرافت معروف و به نظم ابياتِ بى‌‏معنى مشهور است. وقتى مدّعى شده كه پنج مثنوى به وزن كُتب خمسهٔ نظامى و خسرو دهلوى منظوم نمايد، بگونه ای كه بيتى از آن جمله را معنى نباشد. مقرّر شد كه اگر از عهدهٔ دعوى برآيد به هر بيتى مثقالى سيم ناب گيرد و اگر بيتش را معنى بود، به هر بيتى دندانى ازو بركنند و بر مغزش كوبند. چنين كرد و بر سه بيت او معنى دادند و سه دندانش بركندند و بر سرش كوفتند! تتمّه را به وعده وفا كردند. متاسفانه جز ابیاتی محدود در بعضی تذکره ها شعری از او در دست نیست. 🔹برخی از ابیات به جا مانده از او: اگر عاقلی بخیه بر مو مزن به‌جز پنبه بر نعلِ آهو مزن سوی مطبخ افکن ره کوچه را منه در بغل آش آلوچه را که نعل از تحمّل مربّا شود به صبر، آسیا کهنه‌ حلوا شود ز افسارِ زنبور و شلوارِ ببر قفس می‌توان ساخت امّا به صبر .... دندان چپ دریچه کورست آیینهٔ جمعه بی‌حضورست پاى دهلِ هَريسه مأوى‌ست‏ اين‌‏ها همه آفتِ سَماوى‌ست‏ @ASI_khorasani
• سلام و عرض ادب برای شرکت در پویش « مسجد سهله؛ خانه نور» فقط دو روز فرصت باقی است. @anjoman_matla
گدای لطف و جودِ مجتبی باشد کرامت هم فقیر و ریزه خوار خوانِ او باشد سخاوت هم حَسن صورت، حَسن سیرت، حَسن خَلق و حَسن خُلق است که معنا عاجز است از حدّ توصیفش، عبارت هم چنان افتاده ام بر خاک پای مجتبی امروز "که فردا برنخیزم بلکه فردایِ قیامت هم"* کجا او دوستان را از دعا محروم می سازد دعا می‌کرد بهر آنکه بود اهل اهانت هم ضمانت می‌کند دنیا و عقبای محبان را که اینجا دستگیری می‌کند ، آنجا شفاعت هم شب میلاد امام مجتبی علیه السلام ۱۴ رمضان ۱۴۴۳ *مصراع از هلالی جغتایی @anjoman_matla @ASI_khorasani
دست کریم اهل حساب و کتاب نیست چشمش به قدر پلک زدن نیز خواب نیست دستی که آمده است در خانه ی کریم یک لحظه هم معطل حُسن جواب نیست اهل کرم زیاد ، ولی در تمام دهر بخشنده ای چنان پسر بوتراب نیست تو آسمان جودی و بی وقفه رازقی خالی نگاه مرحمتت از سحاب نیست نور از کجا گرفته چنین تابناک ، اگر خاک مسیر  رد شدنت آفتاب نیست دریای لطف اگر که تویی ای کریم محض احسان و جودِ غیرِ تو بیش از حباب نیست بیش از نیاز کل وجود است جود تو دربین سائلان تو اصلا شتاب نیست از هر دری گدا برسد شاه می‌شود در خانه ی تو غیر کرم هیچ باب نیست دستش نمی‌رسد به امارت بدون شک بیچاره است هر که برایت خراب نیست فی الجمله عابران همه از حال می‌روند هر جا که بر جمال جلالت نقاب نیست از عرش تا به فرش رسد صوت یا حسن با جبرئیل  نغمه زند بلبل چمن هر تار زلف حسن تو شخصیتی جداست در حال دلبری ز جهانند تن به تن در کارگاه خلقت زیبایی اش خدا جاری نموده از سر حسن تو فوت و فن قطعا دل بهشت برای تو می‌تپد وقتی که خوانده مادر تو... نَحرِ مِن لَبَن... از خیر مقدمت به همه فیض میرسد حتی علی به آمدنت شد ابوالحسن سبز از سیادت تو شده عرصه ی فدک سرخ از خجالت تو شده خطه ی یمن چیزی کم از ملاحت چشمت نمی‌شود پلکی به هم بزن نظری کن به حال من می‌خواهم از خدا که بمیرم برای تو ای کاش روزی ام شود این دست و پا زدن با همکلامی تو قسم میخورم خوشم حتی اگر که لعل لبت تر شود به لن بختم سفید می‌شود ای خوب اگر بود نام تو بر لبم از قنداق تا کفن چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ @anjoman_matla @shaneyesheer
شعرِ من، واژه‌ی من، لُبِّ کلامم حسن است شب سلامم حسن و صبح سلامم حسن است با حسن زنده و با عشقِ حسن خواهم مُرد حُسنِ مَطلع حسن و حُسنِ ختامم حسن است هرکسی زنده به عشق است نَمیرد هرگز زنده‌ی عشقم اگر، رمزِ دوامم حسن است مثلِ رودم که حَسن ذکرِ قعود است مرا مثل کوهم که شب و روز قیامم حسن است پدرم هرچه مرا نام نهاده‌ست گذشت من از این لحظه، از این ثانیه، نامم حسن است سرِ من سبز، زبان سرخ، سرم هم برود أیُّهاالناس بدانید: امامم حسن است @anjoman_matla
علیه‌السلام علیه‌السلام 🔹خطبه🔹 قلم چو کوه دماوند سخت و سنگین‌بار ورق کبوتر آتش گرفته‌ای تب‌دار زمانِ از تو نوشتن ورق کند پرواز زمانِ از تو سرودن قلم شود الوار زبان به مدح تو واکردن آنچنان سخت است که بین جمع کند یل به ضعف خود اقرار تو آنچنان که تویی روبروی آینه باش نه در مقابل این پای تا به سر زنگار کرامت تو به هر بیت، بیت خواهد داد مراست در پی هر یک، هزار استغفار... روایتی‌ست شریف از کتاب القطره که قطره‌ای‌ست ز دریا و وصف توست بحار که بَر نِشاند تو را جای خویش بر منبر امیر قصر کلام و عمارت گفتار امام خطبه طلب کرد خطبه‌ای از تو ولیِّ راز طلب کرد سِرّی از اسرار تو بر بلندی کوه تواضع و تسلیم شبیه فاطمه در مشی و قول و حلم و وقار کسی ندیده چنین ماهتاب بر منبر کسی ندیده چنین آفتاب در انظار زبان به خطبه گشودی و مرتضی مدهوش شبیه عاشق و معشوق لحظۀ دیدار پس از ثنای الهی و نعت مصطفوی چه گوید آن‌که علی راست تاج ایل و تبار؟ علی‌ست باب الهی علی‌ست حصن حصین علی‌ست پرسش اول علی‌ست آخر کار موالیان علی مؤمن‌اند و گوهر قدر و منکران علی کافرند و بی‌مقدار چنان مدیح علی از زبان پاک حسن نشست بر دل کروبیان عرش‌سوار که مرتضی به تو بر زد صلا: «بِنَفسی اَنت» فدای لفظ تو جان نبی بگیر قرار فدای تو پدر و مادرم که فضل تو را هزار لوح و مُجَلّد نیاورد به شمار ثنای حُسن تو گفتن بهشت شاعرهاست ثنای حُسن تو گفته‌ست حیدر کرار @anjoman_matla
السلام علیک يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ "حَسن" بگو و ببین اسم محترم این است هزار شکر مرا ذکر دم به دم این است بگو همیشه که یا محسن بحقّ حسن که پیش حضرت حق بهترین قسم این است سه بار زندگی اش را تمام بخشید او به هر چه هست کشیدن خط عدم این است گرفته لقمه برای جذامیان حتی بگو به مدعیان ، معنی کَرَم این است به وقت بذل کریم و به وقت رزم دلیر سخاوت است و شجاعت ، هم آن و هم این است جمل که رفت به میدان ، علی چنین می گفت : محمد حنفیّه ببین جَنَم این است که گفته است حسن بی حرم بُوَد اصلا؟! میان دل حرمش باشد و حرم این است ۱۴ رمضان ۱۴۴۳ @anjoman_matla @ASI_khorasani
هدایت شده از مَدرَس/ ۸
27.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
• بسم الله... در شب ولادت امام مجتبی علیه السلام، کانال و صفحات « مدرسِ هشت » آغاز به فعالیت کرد. بشنوید از: • مَدرَس هشت در: ایتا | تلگرام | اینستاگرام
سفره دار رمضان اول و آخر حسن است و به قاسم قسم این ماه حسن در حسن است ذوالفقاریست دو دم، صبر و سکوتش، او کیست حضرت حیدرکرارِ مکرر حسن است شتر فتنه گر جنگ جمل را پی کرد تا بدانی پسر ارشد حیدر حسن است شهر علم نبوی گر که درش هست علی شهر حُسن نبوی را همه رو در حسن است بعد هربار که آن نام میاید به میان صلواتی بفرستید، پیمبر حسن است • بخشی از یک کار بلند... @anjoman_matla @nokhostein
شده است نقش جبینم «گدای کوی حسن» گذشت عمر جوانم در آرزوی حسن سراغ باده نرفتم چرا که هوشیارم گرفته دست من از دسته سبوی حسن مرا به ماه و به خورشید عرض حاجت نیست چرا که روز و شبم هست روی و موی حسن به وصله دگران دل نمی‌دهم همه عمر نشسته بر دل من رفعت رفوی حسن همیشه مهمان دارد کریم، تنهایی نمی‌رود پایین لقمه از گلوی حسن جواب داده به لبخند مرد شامی را چه درسها که گرفتم ز خلق و خوی حسن به این خلایق دلداده معترض نشوید که گشته اند همه شهر را به بوی حسن نمی‌رود نفسی از وجود من تا حشر تنفری که به دل دارم از عدوی حسن تمام حُسن حسن هست و نیست جای عجب بهشت اگر که بیاید به سر به سوی حسن به خلق ‌کار ندارم که من به روز نُشور ز قبر بیرون آیم به جستجوی حسن پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۲ @anjoman_matla @shaneyesheer
دست کریم اهل حساب و کتاب نیست چشمش به قدر پلک زدن نیز خواب نیست دستی که آمده است در خانه ی کریم یک لحظه هم معطل حُسن جواب نیست اهل کرم زیاد ، ولی در تمام دهر بخشنده ای چنان پسر بوتراب نیست تو آسمان جودی و بی وقفه رازقی خالی نگاه مرحمتت از سحاب نیست نور از کجا گرفته چنین تابناک ، اگر خاک مسیر  رد شدنت آفتاب نیست دریای لطف اگر که تویی ای کریم محض احسان و جودِ غیرِ تو بیش از حباب نیست بیش از نیاز کل وجود است جود تو دربین سائلان تو اصلا شتاب نیست از هر دری گدا برسد شاه می‌شود در خانه ی تو غیر کرم هیچ باب نیست دستش نمی‌رسد به امارت بدون شک بیچاره است هر که برایت خراب نیست فی الجمله عابران همه از حال می‌روند هر جا که بر جمال جلالت نقاب نیست از عرش تا به فرش رسد صوت یا حسن با جبرئیل  نغمه زند بلبل چمن هر تار زلف حسن تو شخصیتی جداست در حال دلبری ز جهانند تن به تن در کارگاه خلقت زیبایی اش خدا جاری نموده از سر حسن تو فوت و فن قطعا دل بهشت برای تو می‌تپد وقتی که خوانده مادر تو... نَحرِ مِن لَبَن... از خیر مقدمت به همه فیض میرسد حتی علی به آمدنت شد ابوالحسن سبز از سیادت تو شده عرصه ی فدک سرخ از خجالت تو شده خطه ی یمن چیزی کم از ملاحت چشمت نمی‌شود پلکی به هم بزن نظری کن به حال من می‌خواهم از خدا که بمیرم برای تو ای کاش روزی ام شود این دست و پا زدن با همکلامی تو قسم میخورم خوشم حتی اگر که لعل لبت تر شود به لن بختم سفید می‌شود ای خوب اگر بود نام تو بر لبم از قنداق تا کفن چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ @anjoman_matla @shaneyesheer
با سلام مطلع در ماه مبارک برگزار نخواهد شد
هدایت شده از مَدرَس/ ۸
ملامهرعلی خویی متخلص به فدوی شاعر قرن سیزدهم، یک قصیده معروف برای مولا داره با این مطلع که: ها علی بشر کیف بشر ربه فیه تجلی و ظهر [ اگر کاملشو نخوندین حتما بخونین، بیتی در همین قصیده هست که ادبش در خصوص استخدام واژگان کم نظیره. ] 💠 بیت اینه: ناقَةُ اللّهِ فَیا شَقْوَةَ مَن ما رَعاها فَتَعاطی وَ عَفَر ✍️ میگه امیرالمونین همان ناقه الله بود و قاتلش شقی، که تلمیح قرآنی ست به سوره مبارکه هود آیه ۶۴. [ و نیز خود بیت، اشاره ای هم به روایت امام صادق علیه السلام داره که منظور از ناقه الله امامه. ] اینم بگم در روایات سه تن از معصومین به طور خاص آیت الله خطاب شدن: حضرت امیر، حضرت صدیقه طاهره و امام جواد علیهم السلام. ✍️ نکته دیگر هم روایتی‌ست در المیزان و سایر کتب تفسیر که پیامبر میفرمایند دو کس شقی ترین مردم در زمینند یکی کشنده ی ناقه ی صالح و دیگری قاتل امیرالمومنین. ✅ چیزی که مهمه این ادبِ جناب خوئیه که لفظ عفر رو انتخاب کرده. شاعر می تونست واژه عقر رو بیاره که در آیه هفتاد سوره مبارکه اعراف هست: عقروا الناقه... اما حیا میکنه چون مخاطبش مولا هست به صفتی مولا رو متصف کنه که عرب در خصوص شتر بکار میبره. فلذا عبارت عفر رو میاره که به معنای زمین زدن هست... 🔹 صفحه مدرس هشت در: ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات | روبیکا