🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿
🌿
ساعت 12 شب سه شنبه سوم تیرماه65 .. چند روز به #عملیات_کربلای_1
🔷#حاج_علی_فضلی به فرمانده هان گردان ها و واحدها #لشگر_10 دستور داده بود که برای زدن #ماسک_شیمیایی محاسن ها تون رو کوتاه کنید . وقتی همه ی فرماندهان برای جلسه اومدند بعضی محاسن هاشون رو کوتاه نکرده بودند و حاج علی به خاطر تمرد از امر فرماندهی همه شون رو تنبیه کرد.در تاریکی شب کنار جاده ایلام - مهران همه رو به یه ستون یک سینه خیز برد و بعد هم آقا محسن سوهانی با مداحی اش اشک همه رو درآورد.
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#تو_امشب_شهید_میشی
#سردار_شهید_تخریب_لشگر_10
#شهید_پیام_پوررازقی
✍️✍️✍️ راوی : اویس زکی خانی
یک ماه قبل از #عملیات_کربلای_1 اومدم #موقعیت_الوارثین یک سری به پیام بزنم اونجادوربین همراهم بودوچندتاعکس باپیام گرفتم
بهش گفتم وایسا یه عکس تکی ازت بگیرم
اون هم با مهربونی قبول کرد
به پیام گفتم این اخرین عکسی است که من ازت میگیرم
اون هم خندید وگذشت
تااینکه لشگرده برای شرکت درعملیات کربلای 1 اومد مهران و کنار رودخانه کنجان چم اردو زد
تافهمیدم پیام هم اونجاست
مشتاق شدم ببینمش
رفتم مقربچه های تخریب لشگر10ببینمش گفتن رفته خط
رفتم تو خط پیداش کنم گفتن رفته عقب
یه هفته دنبالش بودم ببینمش نشد
تا اینکه شب عملیات کربلای یک
نیروها رو تقسیم کردم که گزارش کار یگانها رو بیارن
حسن اینالنلو رو هم مامور بچه های تخریب ل ۱۰ کردم
به حسن گفتم من پیام رو ندیدم
امشب پیداش کن و سلام من رو بهش برسون
و بهش بگو: تو امشب شهید میشی
و شفاعت من یادت نره
✅ یه دفعه بهش گفتم پیام حالا که تو توی جبهه پابند شدی لا اقل بیا پاسدار وظیفه شو که خدمتت هم حساب بشه
باز هم خندید و گفت لطف جهاد به بسیجی بودنه
@alvaresinchannel
29.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهدا_را-شناسایی_کنید
#تبرکی_حضرت_امام_به رزمندگان
#دو_ریالی همون دوزاری
حرکت گردان های لشگر10 برای #عملیات_کربلای_1
موقعیت #عشق_حسین
✅از #شهید_ابوالقاسم_کشمیری میپرسه..
برادر کجا داری میری...
با خنده میگه دارم میرم خونمون
حتما ببینید
فقط و فقط برای #خدا_میروند
@alvaresinchannel
28.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حال_و_هوای_عملیات
رزمندگان لشگر10 سیدالشهداء(ع)
پیش به سوی #عملیات_کربلای_1
9 تیرماه 1365 مهران #موقعیت_عشق_حسین(ع)
فقط برای رضای خدا میرویم
یاد و خاطره شهدای عملیات کربلای یک را گرامی میداریم
✅ شهدا را معرفی کنید
@alvaresinchannel
37.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
✅ #تیم_کباب_پزها
فعالیت اصناف در جبهه
صنف کبابی و حلیم
تیرماه 1365
🔷 مرحوم حاج حسین اکبری معروف به #حسین_کبابی ، در شهرری به یک کاسب متدین و کاربلد شهره بود
او همیشه دستش بخیر بود
این کاسب امین سعی میکرد ارتباطش رو با مسجد ، هیات و روحانیت حفظ کنه.
بعد از انقلاب با #جهاد_سازندگی و دیگر نهادهای انقلاب در شهرری برای رفع محرومت از روستاها ارتباط گرفت.
آدم دست به خیری بود و پیش اون هایی که مال و منالی داشتند اعتبار داشت
وقتی جنگ شروع شد حاج حسین کبابی در خدمت رسانی به جبهه فعال شد.
گذشته از جمع آوری کمک برای جبهه ها ، عشقش این بود که رزمنده ها ، توی سنگرهاشون در خط مقدم یه چلوکباب و حلیم داغ هم نوش جان کنند. این شد که حاج حسین کبابی ، حلیم پزها و کباب پزها رو سازماندهی کرد و یک تیم کامل و خبره از پیرمردها و جوان های صنف کباب پزها آماده رزم شدند. اون ها وسایل مورد نیاز عملیاتشون رو خودشون تدارک میکردند و با عشق قدم در راه گذاشتند.
الان خیلی هاشون در سفر آخرت هستند. اما این سند از خدمت اون ها به یادگار مونده
یاد همشون بخیر
این قطعه از فیلم سند عاشقی حاج حسین کبابی و همکارانش درجبهه است.
تاریخ فیلم تیرماه 65 #عملیات_کربلای_1
#جعفر_طهماسبی
@alvaresinchannel
#عملیات_شرهانی اردیبهشت 1365
⬅️ روزهای سخت #عملیات_دفاع_متحرک
❎ عملیات دفاع متحرک دشمن از اسفند ماه سال 1364 و بعد از فتح #شهر_فاو توسط دلاورمردان کشورمان به جبران ضربه ای که دشمن خورده بود شروع شد و با اشغال دوباره #شهر_مهران در اواخر خرداد سال 1365 به پایان رسید و دشمن شهر مهران را در عوض شهر فاو اشغال کرد و #لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام همواره با قبول ماموریت به مصاف دشمن رفت و #عملیات_جزیره_جنوبی ، #عملیات_سیدالشهداء(ع) در فکه ، #عملیات_شرهانی در منطقه عمومی شرهانی و نهایتا #عملیات_کربلای_1 و بازپس گیری شهر مهران در کارنامه عملیات لشگر به فرماندهی #سردار_علی_فضلی میدرخشد.
#یادبادآن_روزگاران_یادباد
@alvaresinchannel
📷👆عکسی که چند لحظه قبل از شهادت از او گرفته شد!
📆ا تیر ماه #سال_1365
🔹 #عملیات_کربلای_1
🌸 آزادسازی #مهران
ا🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴
📸 یک عکس هم از ما بگیر!😊
🌸 تیرماه #سال_1365 برای گرفتن عکس از#عملیات_کربلای_1 که منجر به آزادسازی مهران شد، عازم ارتفاعات قلاویزان شدیم.
🌻 در آن منطقه صدایی نظرم را جلب کرد. برگشتم، رزمندهای با خنده گفت: برادر، یک عکس هم از ما بگیر.
🌱 گفتم: شرمنده، تعداد کمی فیلم برایم مانده، دنبال سوژهام.
🌾 گفت: حتماً باید شهید یا زخمی بشیم تا سوژه پیدا کنی؟
🌿 با شرمندگی صورتش را بوسیدم و گفتم: نه برادر، این چه حرفیست؛ من در خدمتم.
🌼 نشست، چفیهاش را به سر بست و با زدن عطر «تی رز» به خودش، صدای خنده بچهها بلند شد.
🌱 عکس را که گرفتم کلّی تشکر کرد.
🌷 هنوز چند قدم از او جدا نشده بودم که خمپارهای کنارمان به زمین خورد. با عجله برگشتم که او را ببینم، دیدم شهید شده!!💦💦
─ (راوی: عکاس جنگ)