#سیره_شهدا
#خاطره📚
#شهید_سید_مجتبی_علمدار🌹
هیچ گاه ندیدم که ما را به کاری امر و نهی کند،
بلکه همیشه غیر مستقیم حرفش را می زد؛ مثلا، آخرشب می گفت:
"من می روم #وضو بگیرم. در روایات تاکید شده کسی که با #وضو بخوابد #شیطان به سراغ او نمی آید."
نا خودآگاه ماهم ترغیب می شدیم و به همراه او برای #وضو گرفتن حرکت می کردیم.
@ansarshohadaa
انصار الشهدا
#خاطره
#سیره_شهدا #کارگر
در قم طلبه بود. با شهیدان #میثمی هم حجره بودند.
#مصطفی_ردانی_پور یک عاشق واقعی بود. سه شنبه ها با دوستانش با پای پیاده عازم #جمکران بود.
وقتی مریض شد، برادرش به دیدنش آمد. وسایلش را جمع کرد تا به اصفهان برگردند.
یک کیسه لباسهای کارگری داشت. از دوستانش پرسید: این ها چیست؟
گفت: مصطفی روزهای آخر هفته در کارخانه گچ کار میکند و مزد آن را به #آیت_الله_قدوسی میدهد تا به شهریه طلبه های متاهل اضافه کند...
برگرفته از #کتاب #مصطفی. اثر گروه #شهیدهادی
Eitaa.com/ansarshohadaa
Sapp.ir/ansarshohadaa
انصار الشهدا
#شهید #غلام_علی_جندقی معروف به #رجبی در سال ۱۳۳۳ در محله خیابان آذربایجان تهران در خانواده ای مذهبی
#خاطره 📚
#اخلاص یک #مداح
خاطره از خطیب ارجمند ، حاج مهدی توکلی:
صفات برجسته و ویژه ای داشتند که نتیجه ی اخلاص ایشان بود . با وجودی که اهل ذوق واهل فن در ذکر مصیبت اهل بیت (ع) بود ولی در مجالس غالبا مستمع بود. یادم می آید یکبار در منزل یکی از دوستان با اصرار صاحب خانه شروع به خواندن کرد اما چون مداح دیگری در آن مجلس جلوه کرده بود سعی کرد خودش جلوه نکند . به خاطر همین به چند بیت اکتفا و دعا کرد.
با وجودیکه با آمادگی کامل به آن مجلس آمده بود . بعد از جلسه صاحب خانه از آقا غلامعلی گلایه کرد که چرا بیشتر و بهتر از فلانی نخواندی ؟! ایشان گفتند: #هیئت_جای_کشتی_گرفتن_مداحان_نیست بلکه #محل_ادب_است .
مجلس تمام شده بود. میخواست خودش را برساند به هیئت دیگری. با یک شورلت آمده بودند دنبالش. چیزی را بهانه کرد و نشست پشت موتور گازی یکی از بچههای بسیج.
خاطره از خطیب ارجمند ،حاج شیخ حسین انصاریان:
زمین صبحگاه دوکوهه چند دقیقه ای بود با دعای کمیل آقا غلامعلی صفا می کرد . به آقا غلامعلی خبر دادند که حاج صادق آهنگران آمده تا برای ادامه ی دعا با ایشان همکاری کند . آقا غلامعلی قبول کرد . حاج صادق کنار آقا غلامعلی نشست . دوربین های صدا و سیما مستقر و آماده ضبط شدند . آقا غلامعلی بلندگو را مقابل حاج صادق گذاشت و رفته رفته در میان جمع پنهان شد .حاج صادق بعد از چند دقیقه به دنبالش گشت ولی خبری از آقا غلامعلی نبود تا ادامه دعا را بخواند .بعد از مراسم از او پرسیدم : کجا رفتی ؟ با شوخی جواب داد : به دوربین ها بگو چرا آمدند؟! یا جای من است یا جای دوربین!
🌹#سیره_شهدا
#شهید_غلام_علی_رجبی
sapp.ir/ansarshohadaa
Eitaa.com/ansarshohadaa
#سیره_شهدا
همراه ما کشيده بود عقب ،
بايد کمی استراحت می کردیم و دوباره می رفتم جلو .
قوطی کنسرو را باز کردم و گرفتم طرف حاجی ، نگاهم کرد ! ، گفت ،
شما بخورید ، من خوراکی دارم
دستمالش را باز کرد ،
نان و پنيری بود که چند روز قبل داده بودند.....
سردار جاویدالاثر
#حاج_احمد_متوسلیان
📕 ستارگان خاکی
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
🌷🌹🌸❤️🌸🌹🌷
#انصار_الشهدا🇮🇷
https://eitaa.com/ansarshohadaa
#سیره_شهدا
همه نماز جماعتش را دوست داشتند.
زياد طولش نمى داد.
اگر مى ديد يا مى شنيد امام جماعتى نمازش طولانى است ، تذكر مى داد.
بعد از هر نمازش سه بار طلب شهادت مى كرد.
عوضش نمازهاى فُرادايش را آهسته مى خواند ،
با سجده هاى طولانى و گريه هاى زياد...
روحانی
#شهیدعبدالله_ميثمی
📕 ستارگان خاکی
« اللهم عجل لولیک الفرج »
#انصار_الشهدا
https://eitaa.com/ansarshohadaa
🍃🌺🍃🌺🍃🌺