eitaa logo
آنتی روباه
2.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
18 فایل
👈محلی برای مبارزه با بدعت‌گذاران در مذهب ⚡️رهبر انقلاب: دشمن می‌خواهد از قم آنتی‌تز انقلاب را شروع کند 🦊و اما روبه صفتان همین افراد عوام فریبند که از رهگذر دین نان می‌خورند/ امام سجاد علیه السلام، الخصال تبادل و ارتباط با ادمین: @seyyedd_hassan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔳 یک عیب و یک حُسن ◾️ما مردم ايران يک حسن داريم و يک عيب. حسن ما مردم اين است که در مقابل حقيقت، کمي داريم و شايد مي‌‌‌‌‌توانيم بگوييم بي‌‌‌‌‌تعصب هستيم؛ يعني اگر با حقايقي برخورد کنيم و آنها را درک کنيم، شايد از هر ملت ديگر زودتر تسليم آن حقايق مي‌‌‌‌‌شويم. ولي يک عيب بزرگي در ما ملت ايران هست که به موازات اينکه در مقابل حقايق تسليم مي‌‌‌‌‌شويم، به حماسه‌‌‌‌‌ها و ارکان شخصيت خودمان زياد پايبند نيستيم و با يک حرف پوچ، زود آن را از دست مي‌‌‌‌‌دهيم و رها مي‌‌‌‌‌کنيم. 📚حماسه حسینی| شهید مطهری •صفحه ۴۴• 🐱 @antirobah
آنتی روباه
🔳 یک عیب و یک حُسن ◾️ما مردم ايران يک حسن داريم و يک عيب. حسن ما مردم اين است که در مقابل حقيقت، #ت
1⃣شخصیت عظیم حضرت زینب(س) 💠در حماسه حسيني آن کسي که بيش از همه اين درس را آموخت و بيش از همه اين پرتو حسيني بر روح مقدس او تابيد، خواهر بزرگوارش زينب (سلام اللَّه عليها) بود. 💠راستي که موضوع عجيبي است: زينب با آن عظمتي که از اول داشته است- و آن عظمت را در دامن زهرا عليها السلام و از تربيت علي عليه السلام به دست آورده بود- در عين حال زينبِ بعد از کربلا با زينب قبل از کربلا متفاوت است، يعني زينب بعد از کربلا يک شخصيت و عظمت بيشتري دارد. 💠ما مي‌‌‌‌‌بينيم در شب عاشورا زينب يکي دو نوبت حتي نمي‌‌‌‌‌تواند جلوي گريه‌‌‌‌‌اش را بگيرد. يک بار آنقدر گريه مي‌‌‌‌‌کند که بر روي دامن حسين بيهوش مي‌‌‌‌‌شود و حسين عليه السلام با صحبتهاي خودش زينب را آرام مي‌‌‌‌‌کند: «لا يذْهِبَنَّ حِلْمَک الشَّيطانُ» «2»خواهر عزيزم! مبادا وساوس شيطاني بر تو مسلط بشود و حلم را از تو بربايد، صبر و تحمل را از تو بربايد. 📚حماسه حسینی| شهید مطهری •صفحه۴۹• 🐱 @antirobah
آنتی روباه
1⃣شخصیت عظیم حضرت زینب(س) 💠در حماسه حسيني آن کسي که بيش از همه اين درس را آموخت و بيش از همه اين پر
2⃣شخصیت عظیم حضرت زینب(س) 💠وقتي حسين به زينب مي‌‌‌‌‌فرمايد که چرا اين‌‌‌‌‌طور مي‌‌‌‌‌کني، مگر تو شاهد و ناظر وفات جدم نبودي؟ جد من از من بهتر بود، پدر ما از ما بهتر بود، برادر همين‌‌‌‌‌طور، مادر همين‌‌‌‌‌طور، زينب با حسين اينچنين صحبت مي‌‌‌‌‌کند: برادر جان! همه آنها اگر رفتند بالأخره من پناهگاهي غير از تو داشتم، ولي با رفتن تو براي من پناهگاهي باقي نمي‌‌‌‌‌ماند. 💠اما همينکه ايام عاشورا سپري مي‌‌‌‌‌شود و زينب، حسين عليه السلام را با آن روحيه قوي و نيرومند و با آن دستورالعمل‌‌‌‌‌ها مي‌‌‌‌‌بيند، زينب ديگري مي‌‌‌‌‌شود که ديگر احدي در مقابل او کوچکترين شخصيتي ندارد. 💠امام زين العابدين فرمود: ما دوازده نفر بوديم و تمام ما دوازده نفر را به يک زنجير بسته بودند که يک سر زنجير به بازوي من و سر ديگر آن به بازوي عمه‌‌‌‌‌ام زینب بسته بود. 📚حماسه حسینی| شهید مطهری •صفحه۴۹• 🐱 @antirobah
1⃣نمونه‌‌‌‌‌هايي از تحريفات تاریخ در بیان مادحین 🗒يکي از قضايايي که همه ما شنيده‌‌‌‌‌ايم [اين است که‌‌‌‌‌] راجع به روابط حضرت ابوالفضل و حضرت سيدالشهداء مي‌‌‌‌‌گويند: روزي اميرالمؤمنين علي عليه السلام در بالاي منبر بود و خطبه مي‌‌‌‌‌خواند. امام حسين عليه السلام فرمود: من تشنه‌‌‌‌‌ام، آب مي‌‌‌‌‌خواهم، حضرت فرمود: کسي براي فرزندم آب بياورد. اول کسي که از جا برخاست، کودکي بود که همان حضرت ابوالفضل العباس بود. 🗒ايشان رفتند و از مادرشان يک کاسه آب گرفتند و آمدند (آنهم با چه طول و تفصيلي). در حالي وارد شد که [آن را] روي سرش گرفته بود و آب هم مي‌‌‌‌‌ريخت. اميرالمؤمنين علي عليه السلام چشمشان که به اين منظره افتاد، اشکشان جاري شد. به آقا عرض کردند: آقا شما چرا گريه مي‌‌‌‌‌کنيد؟ فرمود: بله، قضاياي کربلا يادم افتاد. معلوم است که اين گريز به کجاها منتهي مي‌‌‌‌‌شود. 🗒حاجي نوري در اينجا بحث عالي‌‌‌‌‌اي دارد، مي‌‌‌‌‌گويد: شما مي‌‌‌‌‌گوييد علي در بالاي منبر بود و خطبه مي‌‌‌‌‌خواند. علي فقط در زمان خلافتش بود که منبر مي‌‌‌‌‌رفت و خطبه مي‌‌‌‌‌خواند، پس در کوفه بوده است. خلافت حضرت امير در کوفه در چه سالي بود؟ بين سال 36 و 41. در آنوقت امام حسين در چه سني بود؟ مردي بود تقريباً 33 ساله. 🗒مي‌‌‌‌‌گويد: آيا اصلا اين حرف معقول است که يک مرد 33 ساله در حالي که پدرش دارد مردم را موعظه مي‌‌‌‌‌کند، خطابه مي‌‌‌‌‌خواند، يکدفعه وسط خطابه بدود: آقا من تشنه‌‌‌‌‌ام، آب مي‌‌‌‌‌خواهم؟! اگر يک آدم معمولي اين کار را بکند، مي‌‌‌‌‌گوييد: چه آدم بي‌‌‌‌‌ادب بي تربيتي است! و تازه حضرت ابوالفضل در آن وقت کودک نبوده، يک جوان در حدود پانزده ساله بوده است. 🗒يک چنين جعلي، تحريفي [کردند.] حالا غير از موضوع دروغ بودنش، از نظر ارزش آيا اين شأن امام حسين را بالا مي‌‌‌‌‌برد يا پايين مي‌‌‌‌‌آورد؟ مسلم است که پايين مي‌‌‌‌‌آورد. يک دروغي به امام نسبت داديم و آبروي امام را برديم، طوري حرف زديم که امام را در سطح بي‌‌‌‌‌ادب ترين افراد مردم تنزل داديم که در حالي که پدري مثل علي دارد حرف مي‌‌‌‌‌زند تشنه‌‌‌‌‌اش مي‌‌‌‌‌شود، طاقت نمي‌‌‌‌‌آورد که جلسه تمام شود، حرف آقا را قطع مي‌‌‌‌‌کند: من تشنه‌‌‌‌‌ام، بگوييد براي من آب بياورند! 📚شهید مطهری| حماسه حسینی •صفحه ۶۳ و ۶۴• 🐱 @antirobah
آنتی روباه
1⃣نمونه‌‌‌‌‌هايي از تحريفات تاریخ در بیان مادحین 🗒يکي از قضايايي که همه ما شنيده‌‌‌‌‌ايم [اين است ک
2⃣نمونه‌هایي از تحریفات تاریخ در بیان مادحین ✅درباره اين ماجرا که قاصدي از قاصدهاي کوفه براي اباعبداللَّه نامه آورده بود اين‌‌‌‌‌طور نقل کرده‌‌‌‌‌اند- يعني اين‌‌‌‌‌طور بسته‌‌‌‌‌اند، تحريف و جعل کرده‌‌‌‌‌اند- که آمد خدمت آقا جواب خواست، آقا فرمود: سه روز ديگر بيا از من جواب بگير. سه روز ديگر که سراغ گرفت، گفتند آقا امروز عازم به رفتن‌‌‌‌‌اند. اين هم گفت: پس حالا که آقا بيرون مي‌‌‌‌‌روند، من بروم جلال و کوکبه پادشاه حجاز را ببينم که چگونه است؟ ✅رفت ديد آقا خودشان روي يک کرسي مثلًا مرصّعي نشسته‌‌‌‌‌اند، بني هاشم روي کرسيهاي چنين و چنان نشسته‌‌‌‌‌اند، بعد محملها و عَماريهايي آوردند، چه حريرها، چه ديباجها، چه چيزها در آنجا بود! بعد مخدرات را آوردند با چه احترامي سوار اين محملها کردند. اينها را مي‌‌‌‌‌گويند و مي‌‌‌‌‌گويند، بعد مي‌‌‌‌‌گويند اما عصر روز يازدهم اينها که چنين محترمانه آمدند، آن وقت ديگر چه حالي داشتند!. ✅حاجي نوري مي‌‌‌‌‌گويد: اين حرفها يعني چه؟! اين تاريخ است، امام حسين در حالي که بيرون آمد اين آيه را مي‌‌‌‌‌خواند: «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً يتَرَقَّبُ» «1» يعني خودش را در اين بيرون آمدن تشبيه مي‌‌‌‌‌کرد به موسي بن عمران در وقتي که از فرعون فرار مي‌‌‌‌‌کرد و [از شهر] بيرون مي‌‌‌‌‌آمد «قالَ عَسي‌‌‌‌‌ رَبّي أَنْ يهْدِيني سَواءَ السَّبيلِ» «2». ✅يک قافله بسيار بسيار ساده‌‌‌‌‌اي حرکت کرده بود. مگر عظمت ابا عبداللَّه به اين است که يک کرسي مثلا زرّين برايش گذاشته باشند؟ يا عظمت خاندان او به اين است که سوار محملهايي شده باشند که آنها را از ديباج و حرير پوشانده باشند، اسبهايشان چطور باشد، شترهايشان چطور باشد، نوکرهايشان چطور باشند؟! کجا بوده يک چنين چيزهايي؟!. (1). قصص/ 21. (2). قصص/ 22. 📚 شهید مطهری| حماسه حسینی •صفحه ۶۴ و ۶۵• 🐱 @antirobah
آنتی روباه
2⃣نمونه‌هایي از تحریفات تاریخ در بیان مادحین ✅درباره اين ماجرا که قاصدي از قاصدهاي کوفه براي اباعبد
3⃣نمونه‌هایي از تحریفات تاریخ در بیان مادحین 💠يکي از معروف ترين قضايا که حتي يک تاريخ به آن گواهي نمي‌‌‌‌‌دهد، قصه ليلا مادر حضرت علي اکبر است. البته ايشان مادري به نام ليلا داشته‌‌‌‌‌اند، ولي يک مورخ‌‌‌‌‌ نگفته است که ليلا در کربلا بوده است. 💠اما چقدر ما روضه ليلا و علي اکبر خوانديم، روضه آمدن ليلا به بالين علي اکبر! حتي من در قم در مجلسي که به نام آية اللَّه بروجردي تشکيل شده بود، البته خود ايشان نبودند، همين روضه را شنيدم که علي اکبر رفت به ميدان، حضرت به ليلا فرمود: از جدم شنيدم که دعاي مادر در حق فرزند مستجاب است، برو در فلان خيمه خلوت، موهايت را پريشان کن و در حق فرزندت دعا کن، بلکه خداوند اين فرزند را سالم به ما برگرداند!. 💠اصلًا ليلايي در کربلا نبوده. بعلاوه اين منطق منطق حسين نيست. منطق حسين در روز عاشورا منطق جانبازي است. درباره علي اکبر تمام مورخين نوشته‌‌‌‌‌اند که درباره هرکس که آمد اجازه خواست، اگر به نحوي مي‌‌‌‌‌شد حضرت عذري برايش ذکر کند ذکر مي‌‌‌‌‌کرد الّا براي علي اکبر «فَاسْتَأْذَنَ اباهُ فَأَذِنَ لَهُ»يعني تا اجازه خواست، گفت: برو. 💠حالا چه شعرها [خوانده مي‌‌‌‌‌شود:] خيزاي بابا از اين صحرا رويم‌‌‌‌‌ نک به سوي خيمه ليلا رويم‌‌‌‌‌ مطلبي الآن يادم افتاد، آن خيلي عجيب بود. چند سال پيش در همين تهران، در منزل يکي از علماي بزرگ اين شهر، يکي از اهل منبر روضه ليلا خواند. 💠يک چيزي من آنجا شنيدم که به عمرم نشنيده بودم. گفت وقتي که حضرت ليلا رفت در آن خيمه و موهايش را پريشان کرد، بعد نذر کرد که اگر خدا علي اکبر را سالم به او برگرداند و در کربلا کشته نشود، از کربلا تا مدينه ريحان بکارد! (سيصد فرسخ راه است.) اين را گفت، يکمرتبه زد زير آواز: «نَذْرٌ عَلَي لَإنْ عادوا وَ انْ رَجَعوا- لَأَزْرَعَنَّ طَريقَ الطَّفِّ رَيحاناً» (من نذر کردم که اگر اينها برگردند، راه طفّ را ريحان بکارم.) 💠اين بيشتر براي من اسباب تعجب شد که اين شعر عربي از کجا پيدا شد؟ بعد رفتيم دنبالش گشتيم، ديديم اين طفّي که در اين شعر آمده کربلا نيست، «طف» آن سرزميني بوده که ليلا [معشوق‌‌‌‌‌] مجنون عامري، همين عاشق معروف، در آن سرزمين سکونت مي‌‌‌‌‌کرده و اين شعر از مجنون است براي ليلي، و اين آدم اين شعر را براي ليلاي مادر علي اکبر و براي کربلا مي‌‌‌‌‌خوانْد. 💠آخر اگر يک مسيحي يا يک يهودي يا يک آدم لامذهب در آنجا باشد، او که نمي‌‌‌‌‌فهمد که اينها را اين بابا از خودش جعل کرده؛ مي‌‌‌‌‌گويد تاريخ اينها چه مزخرفاتي دارد! العياذباللَّه اينها زنهايشان شعور نداشتند؟ «نذر مي‌‌‌‌‌کنم از کربلا تا مدينه ريحان بکارم» يعني چه؟! 📚شهید مطهری| حماسه حسینی •صفحه ۶۵ و ۶۶• 🦊 @antirobah
آنتی روباه
3⃣نمونه‌هایي از تحریفات تاریخ در بیان مادحین 💠يکي از معروف ترين قضايا که حتي يک تاريخ به آن گواهي ن
4⃣نمونه‌هايي از تحریفات تاریخ در بیان مادحین 🔘مي‌‌‌‌‌گويند: در همان گرماگرم روز عاشورا که مي‌‌‌‌‌دانيم مجال نماز خواندن هم نبود و امام نماز خوف خواند «1»، امام فرمود حجله عروسي راه بیاندازيد، من مي‌‌‌‌‌خواهم عروسي قاسم را با يکي از دخترهايم، لااقل شبيهش هم شده، در اينجا ببينم. 🔘(حالا قاسم يک بچه سيزده ساله است.) چرا؟ آخر آرزو دارم، آرزو را که نمي‌‌‌‌‌توانم به گور ببرم. شما را به خدا ببينيد، يک حرفي است که اگر به زن دهاتي بگويي، به او برمي‌‌‌‌‌خورد. گاهي از يک افراد خيلي سطح پايين [مي‌‌‌‌‌شنويم که‌‌‌‌‌] من آرزو دارم عروسي پسرم را ببينم، عروسي دخترم را ببينم. 🔘حالا در يک چنين گرماگرم زدوخورد که مجال نماز خواندن نيست، مي‌‌‌‌‌گويند حضرت فرمود که من در همين جا مي‌‌‌‌‌خواهم دخترم را براي پسر برادرم عقد کنم و يک شکل عروسي هم شده است در اينجا راه بياندازم. يکي از چيزهايي که از تعزيه خواني‌‌‌‌‌هاي قديم ما هرگز جدا نمي‌‌‌‌‌شد، عروسي قاسم بود، قاسم نوکدخدا، يعني نوداماد، قاسم نوداماد؛ درصورتي که اين قضيه در هيچ کتابي از کتابهاي تاريخي معتبر وجود ندارد. 🔘اين مرد عالم، حاجي نوري، مي‌‌‌‌‌گويد: اول کسي که اين [قضيه‌‌‌‌‌] را در کتابش نوشته است، ملاحسين کاشفي بوده در کتابي به نام «روضة الشهداء» و اصل قضيه دروغ و صددرصد دروغ است. سبحان اللَّه! گفت: بس که ببستند بر او برگ و ساز گر تو ببيني نشناسيش باز اگر سيدالشهدا عليه السلام بيايد و ببيند (او در عالم معنا که مي‌‌‌‌‌بيند، اگر در عالم ظاهر هم بيايد ببيند) چه مي‌‌‌‌‌بيند؟ 🔘مي‌‌‌‌‌بيند ما براي او اصحاب و ياراني ذکر کرده‌‌‌‌‌ايم که او اصلًا يک چنين اصحاب و ياراني نداشته است. مثلًا در کتاب مُحرِق القلوب- که اتفاقاً نويسنده‌‌‌‌‌اش عالم و فقيه بزرگي است ولي در اين موضوعات اطلاع نداشته- نوشته است يکي از اصحابي که در روز عاشورا از زير زمين جوشيد هاشم مرقال بود و يک نيزه هجده ذرعي هم دستش بود. آخر يک کسي هم گفته بود سنان ابن أنس که به قول بعضي سر امام حسين را بريد (بيشتر هم مي‌‌‌‌‌گويند او سر حضرت را بريد) نيزه‌‌‌‌‌اي‌‌‌‌‌ داشت که شصت ذرع بود. 🔘گفتند آخر نيزه شصت ذرعي که نمي‌‌‌‌‌شود! گفت خدا از بهشت برايش فرستاده بود! محرق القلوب نوشته است که هاشم بن عتبه مرقال با نيزه هجده ذرعي پيدا شد. درحالي که اين هاشم بن عتبه از اصحاب حضرت امير بوده و در بيست سال پيش کشته شده بود. براي امام حسين ياراني ذکر مي‌‌‌‌‌کنيم که نداشته است. 👈(1). حتي دو نفر از اصحاب آمدند خودشان را براي امام سپر قرار دادند که امام بتوانند اين دو رکعت نماز خوف را بخوانند. (نماز خوف يعني همين نماز فريضه را به صورت قصر مي‌‌‌‌‌خوانند.) قطعاً امام با عجله هم مي‌‌‌‌‌خوانده‌‌‌‌‌اند. تا امام اين دو رکعت نماز را خواندند، اين دو نفر در اثر تيرهاي پياپي که مي‌‌‌‌‌آمد، از پا درآمدند. مجالي براي نماز خواندن به اينها نمي‌‌‌‌‌دادند. 📚شهید مطهری| حماسه حسینی •صفحه ۶۶ و ۶۷• 🦊 @antirobah
آنتی روباه
4⃣نمونه‌هايي از تحریفات تاریخ در بیان مادحین 🔘مي‌‌‌‌‌گويند: در همان گرماگرم روز عاشورا که مي‌‌‌‌‌دا
5⃣نمونه‌هایي از تحریفات تاریخ در بیان مادحین 📘در کتاب اسرارالشهاده نوشته است که در کربلا يک ميليون و ششصد هزار نفر لشکر عمر سعد بود. آخر اينها از کجا پيدا شدند؟ اينها هم همه از کوفه بودند. مگر چنين چيزي مي‌‌‌‌‌شود؟ در آن کتاب نوشته است امام حسين در روز عاشورا سيصد هزار نفر را با دست خودش کشت. 📘با بمبي که روي هيروشيما انداختند، تازه شصت هزار نفر کشته شد. من چند روز پيش حساب کردم که اگر فرض کنيم که شمشير مرتب بيايد و در هر ثانيه يک نفر کشته شود، سيصد هزار نفر، هشتاد و سه ساعت و بيست دقيقه وقت مي‌‌‌‌‌خواهد. ديدند که جور درنمي آيد، چه بکنند؟ گفتند روز عاشورا هم هفتاد ساعت بود. 📘چند دقيقه و چند ثانيه وقت مي‌‌‌‌‌خواهد اگر در هر ثانيه يک نفر کشته شده باشد. پس باور کنيم حرف اين مرد بزرگ حاجي نوري را که مي‌‌‌‌‌گويد: امروز اگر کسي بخواهد بگريد، اگر کسي بخواهد ذکر مصيبت کند، بر مصائب جديده اباعبداللَّه بايد بگريد، بر اين دروغهايي که به اباعبداللَّه عليه السلام نسبت داده مي‌‌‌‌‌شود. اينها که عرض مي‌‌‌‌‌کنم نمونه‌‌‌‌‌هاي کوچکي است. 📚شهید مطهری| حماسه حسینی •صفحه ۶۷ و ۶۸• 🦊 @antirobah
آنتی روباه
5⃣نمونه‌هایي از تحریفات تاریخ در بیان مادحین 📘در کتاب اسرارالشهاده نوشته است که در کربلا يک ميليون
6⃣نمونه‌هایي از تحریفات تاریخ در بیان مادحین 🔹اربعين [که] مي‌‌‌‌‌رسد، همه مردم اين روضه را گوش مي‌‌‌‌‌کنند که اسرا از شام که برمي‌‌‌‌‌گشتند، آمدند به کربلا و در آنجا با جابر ملاقات کردند، امام زين العابدين با جابر ملاقات کرد، در صورتي که اين مطلب جز در کتاب لهوف که آن هم خود سيد بن طاووس در کتابهاي ديگرش آن را تکذيب کرده و لااقل تأييد نکرده است، در هيچ کتابي نيست و هيچ دليل عقلي هم قبول نمي‌‌‌‌‌کند. 🔹ولي مگر مي‌‌‌‌‌شود اين را از مردم گرفت. در اربعين تنها موضوعي که مطرح است موضوع زيارت امام حسين است چون اولين زائرش جابر بوده است و در اين روز زيارت امام حسين سنت شده است. 🔹اربعين‌‌‌‌‌ جز موضوع زيارت امام حسين هيچ چيز ديگري ندارد، موضوع تجديد عزاي اهل بيت نيست، موضوع آمدن اهل بيت به کربلا نيست، اصلًا راه شام از کربلا نيست، راه شام به مدينه از خود شام جدا مي‌‌‌‌‌شود. 🔹باز هم اگر بخواهم نمونه ذکر کنم هنوز نمونه‌‌‌‌‌هايي دارد. اگر جلسه بعد وقت کردم باز از اين نمونه‌‌‌‌‌ها عرض مي‌‌‌‌‌کنم؛ اگر ديدم مجالي نيست، مي‌‌‌‌‌پردازم به تحريفهاي معنوي، ديگر تحريفهاي لفظي را کوتاه مي‌‌‌‌‌کنم. 📚شهید مطهری| حماسه حسینی •صفحه ۶۸• 🦊 @antirobah
📓غنای تاریخی واقعه‌ی عاشورا 📖غناي حادثه کربلا از نظر نقلهاي معتبر آن چيزي که بيشتر دل انسان را به درد مي‌‌‌‌‌آورد اين است که اتفاقاً در ميان وقايع تاريخي، کمتر واقعه‌‌‌‌‌اي است که از نظر نقلهاي معتبر به اندازه حادثه کربلا غني باشد. 📖من در سابق خيال مي‌‌‌‌‌کردم که اساساً علت اينکه اين همه دروغ اينجا پيدا شده است اين بوده که وقايع راستين را کسي نمي‌‌‌‌‌داند چه بوده است؟ بعد که مطالعه کردم، ديدم اتفاقاً هيچ قضيه‌‌‌‌‌اي در تاريخ- در تاريخهاي دور دست مربوط به مثلًا سيزده يا چهارده قرن پيش- به اندازه حادثه کربلا تاريخ معتبر ندارد. 📖معتبرين مورخين اسلامي از همان قرن اول و دوم قضايا را با سندهاي معتبر نقل کردند و اين نقلها با يکديگر انطباق دارد و به هم نزديک است؛ و قضايايي در کار بوده است که سبب شده است جزئيات اين تاريخ بماند. 📖يکي از چيزهايي که سبب شده که متن اين حادثه محفوظ بماند و هدفش شناخته بشود اين است که در اين حادثه خطبه زياد خوانده شده است. خطبه در آن عصرها حکم اعلاميه را در اين عصر داشت. 📖همين طوري که در اين عصر در وقايع، مخصوصاً در جنگها، اعلاميه‌‌‌‌‌هاي رسمي بهترين چيز است براي اينکه متن تاريخ را نشان بدهد، در آن زمان هم خطبه چنين بوده است. 📖خطبه زياد است، چه قبل از حادثه کربلا چه در خلال حادثه کربلا و چه خطبه‌‌‌‌‌هايي که بعد اهل بيت در کوفه، در شام و در جاهاي ديگر ايراد کردند و اصلًا هدف آنها از اين خطبه‌‌‌‌‌ها اين بود که مي‌‌‌‌‌خواستند به مردم اعلام کنند که چه گذشت و قضايا چه بود و هدف چه بود؟ اين يکي از منابع؛ يعني خودش انگيزه‌‌‌‌‌اي بوده است که قضايا نقل شود. 📚شهید مطهری| حماسه حسینی •صفحه ۶۹• 🦊 @antirobah
1⃣ 👈يكى از نقاط ضعف اين است كه معمولًا، هم صاحبان مجالس و هم مستمعين آن چيزى را كه مى‌خواهند ازدحام جمعيت است. 👈اگر جمعيت ازدحام بكند راضى است، اگر جمعيت ازدحام نكند راضى نيست. اين، نقطه ضعف است. اين جلسات كه براى اين نيست كه جمعيت ازدحام بكند يا نه! مگر ما مى‌خواهيم سان بدهیم؟ مگر ما مى‌خواهيم رژه برويم؟ هدف چيز ديگرى است. هدف آشنا شدن با حقايق و مبارزه كردن با تحريفات است. 👈 حالا اگر گوينده در مقابل اين نقطه ضعف قرار بگیرد، چه بكند؟ اگر بخواهد با اين نقطه ضعف مبارزه كند، حقايق را به مردم بگويد، با تحريفات مبارزه كند، با هدف صاحب مجلس و هدف مستمعين كه از جمع شدن دور يكديگر و از شلوغ شدن و از اينكه خودشان را زياد ببينند خوششان مى‌آيد، جور درنمى‌آيد. و اما اگر بخواهد به همین نقطه ضعف بیاندیشد و فقط در اين فكر باشد كه ما چه كار بكنيم كه جمعيتِ بيشتر جمع بشود. 👈اينجاست كه يك عالم سر دوراهى قرار مى‌گيرد: از اين نقطه ضعف استفاده كنم، بهره‌بردارى كنم، به عبارت ديگر روى دوش اين جمعيت سوار بشوم، حالا كه اينها اين قدر احمق و نادان هستند و چنين نقطه ضعفى دارند، من هم از همين نقطه ضعف استفاده كنم؟ يا على‌رغم اين نقطه ضعف، من با آن مبارزه كنم، بروم دنبال حقيقت، چه كار دارم به اينكه اجتماع مى‌شود يا اجتماع نمى‌شود. 📚شهید مطهری| حماسه حسینی •صفحه ۱۱۵• 🦊 @antirobah
آنتی روباه
1⃣ #نقاط_ضعف_مجالس_عزادارى 👈يكى از نقاط ضعف اين است كه معمولًا، هم صاحبان مجالس و هم مستمعين آن چيز
2⃣ 👈نقطه ضعف دوم عوام الناس در مجالس عزادارى؛ اين مسأله شور و واويلا بپا شدن است. 👈بايد منبرى حتماً در آخر ذكر مصيبت كند و در اين ذكر مصيبت هم نه تنها مردم اشك بريزند، اشك بريزند قبول نيست، بايد مجلس از جا كنده بشود، بايد شور و واويلا بپا بشود! من نمى‌گويم مجلس از جا كنده نشود، من مى‌گويم اين نبايد هدف باشد. 👈من مى‌گويم اگر كسى در آن مسير صحيح با بيان حقايق و واقعيات بدون آنكه يك روضه دروغى بخواند، بدون اينكه جعلى بكند، بدون اينكه تحريفى بكند، بدون اينكه براى امام حسين اصحابى بسازد كه در تاريخ نبوده و خود امام حسين آنها را نمى‌شناسد چون وجود نداشته‌اند. 👈بدون آنكه براى امام حسين فرزندانى ذكر كند كه چنين فرزندانى در دنيا وجود نداشته‌اند، بدون اينكه براى امام حسين دشمنانى در كربلا با نام و نشان بسازد، كه اصلًا چنين كسانى وجود نداشته‌اند، اگر اشكى از روى صداقت و حقيقت ريخت، شور و واويلا هم بپاشد، مجلس هم كربلا شد، بسيار خوب؛ ولى وقتى كه نبود، آن وقت ما بايد با امام حسين بجنگيم، دشمنى كنيم؟ دروغ ببنديم؟ دروغ بگوييم؟! 📚شهید مطهری| حماسه حسینی •صفحه ۱۱۵• 🦊 @antirobah
⛔️عوامل تحریف واقعه‌ی عاشورا 💢اغراض دشمنان «۱» 🔻عاملهاي تحريف بر دو قسم است. يک نوع از عاملهاست که عاملهاي عمومي است، يعني به طورکلي در تواريخ دنيا اين عوامل وجود دارد و تواريخ را دچار تحريف مي‌‌‌‌‌کند، اختصاص به حادثه عاشورا ندارد. 🔻مثلًا هميشه اغراض دشمنان خود يک عاملي است براي اينکه حادثه‌‌‌‌‌اي را دچار تحريف کند. دشمن براي اينکه به هدف و غرض خودش برسد، تغيير و تبديلهايي در متن تاريخ مي‌‌‌‌‌دهد و يا توجيه و تفسيرهاي ناروايي از تاريخ مي‌‌‌‌‌کند که اين مطلب نمونه‌‌‌‌‌هاي زيادي دارد و من نمي‌‌‌‌‌خواهم از نمونه‌‌‌‌‌هاي آن بحثي کرده باشم. 🔻همين قدر عرض مي‌‌‌‌‌کنم که در حادثه کربلا هم اين نوع از عامل دخالت داشت، يعني دشمنان در صدد تحريف نهضت حسيني برآمدند. همان طوري که در دنيا معمول است که دشمنان، نهضتهاي مقدس را به افساد و اخلال و تفريق کلمه و ايجاد اختلاف و امثال اينها متهم مي‌‌‌‌‌کنند، حکومت اموي خيلي کوشش کرد براي اينکه چنين رنگي به نهضت حسيني بدهد. 📚شهید مطهری| حماسه حسینی •صفحه ۷۳ و ۷۴• 🦊 @antirobah
آنتی روباه
⛔️عوامل تحریف واقعه‌ی عاشورا 💢اغراض دشمنان «۱» 🔻عاملهاي تحريف بر دو قسم است. يک نوع از عاملهاست که
⛔️عوامل تحریف واقعه‌ی عاشورا 💢اغراض دشمنان «۲» 🔻از همان روز اول چنين تبليغاتي شروع شد. مسلم که به کوفه آمده بود، يزيد ضمن ابلاغي که براي ابن زياد براي حکومت کوفه صادر مي‌‌‌‌‌کند، اين گونه مي‌‌‌‌‌نويسد: «مسلم پسر عقيل به کوفه آمده است و هدفش اخلال و افساد و ايجاد اختلاف در ميان مسلمانان است، پس برو و او را سرکوب کن». 🔻وقتي هم که مسلم گرفتار مي‌‌‌‌‌شود و او را به دارالاماره ابن زياد مي‌‌‌‌‌برند، ابن زياد همين جمله‌‌‌‌‌ها را به مسلم مي‌‌‌‌‌گويد: «پسر عقيل! تو را چه شد که به اين شهر آمدي؟ مردم وضع آرام و مطمئني داشتند. آمدي در اين شهر آشوب کردي، ايجاد اختلاف کردي، فتنه‌‌‌‌‌انگيزي کردي». 🔻مسلم هم مردانه جواب داد، گفت: اولًا آمدن ما به اين شهر ابتدائي نبود. مردم اين شهر از ما دعوت کردند، نامه‌‌‌‌‌هاي فراوان نوشتند، نامه هايشان هست و در آن نامه‌‌‌‌‌ها نوشتند که پدر تو زياد در سالهايي که در اينجا حکومت کرده است نيکان اين مردم را کشته است، بدان را بر نيکان مسلّط کرده است، انواع ظلمها و اجحافها به مردم کرده است؛ 🔻از ما دعوت کرده‌‌‌‌‌اند براي اينکه عدالت را برقرار کنيم، ما براي برقراري عدالت آمده‌‌‌‌‌ايم؛ از پيش خودمان هم نيامده‌‌‌‌‌ايم، مردم هم ما را براي اين منظور خواسته‌‌‌‌‌اند. 🔻بعد هم حکومت اموي براي اينکه [در اين واقعه‌‌‌‌‌] تحريف معنوي کرده باشد، از اين جور قضايا زياد گفت، ولي به اصطلاح نگرفت، يعني تاريخ اسلام تحت تأثير اين تحريف واقع نشد. 🔻شما يک نفر مورخ و يک نفر صاحب نظر را در دنيا پيدا نمي‌‌‌‌‌کنيد که اين گونه اظهار نظر کرده و گفته باشد حسين بن علي، العياذ بالله، قيام نابجايي کرد، آمد تا کلمه مردم را تفريق کند، اتحاد را از ميان ببرد؛ خير، اين تحريف اثر نکرد که نکرد. 👈پس دشمن نتوانست در حادثه کربلا تحريفي ايجاد کند. در حادثه کربلا با کمال تأسف هرچه تحريف شده است، از ناحيه دوستان است. 📚شهید مطهری| حماسه حسینی •صفحه ۷۴• 🦊 @antirobah
🖇مجموعه از کتاب حماسه حسینی با محوریت اشتباهاتی که در روایت کردن تاریخ اهل‌بیت مطرح می‌شود: «قسمت اول» https://eitaa.com/antirobah/47 «قسمت دوم» https://eitaa.com/antirobah/52 «قسمت سوم» https://eitaa.com/antirobah/72 «قسمت چهارم» https://eitaa.com/antirobah/75 «قسمت پنجم» https://eitaa.com/antirobah/80 «قسمت ششم» https://eitaa.com/antirobah/83 🦊 @antirobah
🖇مجموعه از کتاب حماسه حسینی با محوریت اشتباهاتی که در روایت کردن تاریخ اهل‌بیت مطرح می‌شود: «قسمت اول» https://eitaa.com/antirobah/47 «قسمت دوم» https://eitaa.com/antirobah/52 «قسمت سوم» https://eitaa.com/antirobah/72 «قسمت چهارم» https://eitaa.com/antirobah/75 «قسمت پنجم» https://eitaa.com/antirobah/80 «قسمت ششم» https://eitaa.com/antirobah/83 🦊 @antirobah
هدایت شده از آنتی روباه
🖇مجموعه از کتاب حماسه حسینی با محوریت اشتباهاتی که در روایت کردن تاریخ اهل‌بیت مطرح می‌شود: «قسمت اول» https://eitaa.com/antirobah/47 «قسمت دوم» https://eitaa.com/antirobah/52 «قسمت سوم» https://eitaa.com/antirobah/72 «قسمت چهارم» https://eitaa.com/antirobah/75 «قسمت پنجم» https://eitaa.com/antirobah/80 «قسمت ششم» https://eitaa.com/antirobah/83 🦊 @antirobah
هدایت شده از آنتی روباه
1⃣شخصیت عظیم حضرت زینب(س) 💠در حماسه حسيني آن کسي که بيش از همه اين درس را آموخت و بيش از همه اين پرتو حسيني بر روح مقدس او تابيد، خواهر بزرگوارش زينب (سلام اللَّه عليها) بود. 💠راستي که موضوع عجيبي است: زينب با آن عظمتي که از اول داشته است- و آن عظمت را در دامن زهرا عليها السلام و از تربيت علي عليه السلام به دست آورده بود- در عين حال زينبِ بعد از کربلا با زينب قبل از کربلا متفاوت است، يعني زينب بعد از کربلا يک شخصيت و عظمت بيشتري دارد. 💠ما مي‌‌‌‌‌بينيم در شب عاشورا زينب يکي دو نوبت حتي نمي‌‌‌‌‌تواند جلوي گريه‌‌‌‌‌اش را بگيرد. يک بار آنقدر گريه مي‌‌‌‌‌کند که بر روي دامن حسين بيهوش مي‌‌‌‌‌شود و حسين عليه السلام با صحبتهاي خودش زينب را آرام مي‌‌‌‌‌کند: «لا يذْهِبَنَّ حِلْمَک الشَّيطانُ» «2»خواهر عزيزم! مبادا وساوس شيطاني بر تو مسلط بشود و حلم را از تو بربايد، صبر و تحمل را از تو بربايد. 📚حماسه حسینی| شهید مطهری •صفحه۴۹• 🐱 @antirobah
هدایت شده از آنتی روباه
2⃣شخصیت عظیم حضرت زینب(س) 💠وقتي حسين به زينب مي‌‌‌‌‌فرمايد که چرا اين‌‌‌‌‌طور مي‌‌‌‌‌کني، مگر تو شاهد و ناظر وفات جدم نبودي؟ جد من از من بهتر بود، پدر ما از ما بهتر بود، برادر همين‌‌‌‌‌طور، مادر همين‌‌‌‌‌طور، زينب با حسين اينچنين صحبت مي‌‌‌‌‌کند: برادر جان! همه آنها اگر رفتند بالأخره من پناهگاهي غير از تو داشتم، ولي با رفتن تو براي من پناهگاهي باقي نمي‌‌‌‌‌ماند. 💠اما همينکه ايام عاشورا سپري مي‌‌‌‌‌شود و زينب، حسين عليه السلام را با آن روحيه قوي و نيرومند و با آن دستورالعمل‌‌‌‌‌ها مي‌‌‌‌‌بيند، زينب ديگري مي‌‌‌‌‌شود که ديگر احدي در مقابل او کوچکترين شخصيتي ندارد. 💠امام زين العابدين فرمود: ما دوازده نفر بوديم و تمام ما دوازده نفر را به يک زنجير بسته بودند که يک سر زنجير به بازوي من و سر ديگر آن به بازوي عمه‌‌‌‌‌ام زینب بسته بود. 📚حماسه حسینی| شهید مطهری •صفحه۴۹• 🐱 @antirobah
هدایت شده از آنتی روباه
🖇مجموعه از کتاب حماسه حسینی با محوریت اشتباهاتی که در روایت کردن تاریخ اهل‌بیت مطرح می‌شود: «قسمت اول» https://eitaa.com/antirobah/47 «قسمت دوم» https://eitaa.com/antirobah/52 «قسمت سوم» https://eitaa.com/antirobah/72 «قسمت چهارم» https://eitaa.com/antirobah/75 «قسمت پنجم» https://eitaa.com/antirobah/80 «قسمت ششم» https://eitaa.com/antirobah/83 🦊 @antirobah
1⃣شخصیت عظیم حضرت زینب(س) 💠در حماسه حسيني آن کسي که بيش از همه اين درس را آموخت و بيش از همه اين پرتو حسيني بر روح مقدس او تابيد، خواهر بزرگوارش زينب (سلام اللَّه عليها) بود. 💠راستي که موضوع عجيبي است: زينب با آن عظمتي که از اول داشته است- و آن عظمت را در دامن زهرا عليها السلام و از تربيت علي عليه السلام به دست آورده بود- در عين حال زينبِ بعد از کربلا با زينب قبل از کربلا متفاوت است، يعني زينب بعد از کربلا يک شخصيت و عظمت بيشتري دارد. 💠ما مي‌‌‌‌‌بينيم در شب عاشورا زينب يکي دو نوبت حتي نمي‌‌‌‌‌تواند جلوي گريه‌‌‌‌‌اش را بگيرد. يک بار آنقدر گريه مي‌‌‌‌‌کند که بر روي دامن حسين بيهوش مي‌‌‌‌‌شود و حسين عليه السلام با صحبتهاي خودش زينب را آرام مي‌‌‌‌‌کند: «لا يذْهِبَنَّ حِلْمَک الشَّيطانُ» «2»خواهر عزيزم! مبادا وساوس شيطاني بر تو مسلط بشود و حلم را از تو بربايد، صبر و تحمل را از تو بربايد. 📚حماسه حسینی| شهید مطهری •صفحه۴۹• 🦊 @antirobah
2⃣شخصیت عظیم حضرت زینب(س) 💠وقتي حسين به زينب مي‌‌‌‌‌فرمايد که چرا اين‌‌‌‌‌طور مي‌‌‌‌‌کني، مگر تو شاهد و ناظر وفات جدم نبودي؟ جد من از من بهتر بود، پدر ما از ما بهتر بود، برادر همين‌‌‌‌‌طور، مادر همين‌‌‌‌‌طور، زينب با حسين اينچنين صحبت مي‌‌‌‌‌کند: برادر جان! همه آنها اگر رفتند بالأخره من پناهگاهي غير از تو داشتم، ولي با رفتن تو براي من پناهگاهي باقي نمي‌‌‌‌‌ماند. 💠اما همينکه ايام عاشورا سپري مي‌‌‌‌‌شود و زينب، حسين عليه السلام را با آن روحيه قوي و نيرومند و با آن دستورالعمل‌‌‌‌‌ها مي‌‌‌‌‌بيند، زينب ديگري مي‌‌‌‌‌شود که ديگر احدي در مقابل او کوچکترين شخصيتي ندارد. 💠امام زين العابدين فرمود: ما دوازده نفر بوديم و تمام ما دوازده نفر را به يک زنجير بسته بودند که يک سر زنجير به بازوي من و سر ديگر آن به بازوي عمه‌‌‌‌‌ام زینب بسته بود. 📚حماسه حسینی| شهید مطهری •صفحه۴۹• 🦊 @antirobah